معجزه قران و ادعیه

این وبلاگ نسخه دوم وبلاگ معجزه قران و ادعیه هست

معجزه قران و ادعیه

این وبلاگ نسخه دوم وبلاگ معجزه قران و ادعیه هست

برای رفع مشکل حل نشدنی


شرط استجابت

ایمان به خدا

نیت خالص

توجه به معنی

 

برای وسعت در رزق :

در هشت رکعت نماز شب در سجده های آن این دعا را بخواند مجرب است در کافی نیز آمده است

یا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ یا خَیْرَ مَسْئٌولٍ و یا اَوْسَعُ مَنْ اَعطی و یا خَیْرَ مُرْتَجی اُرْزُقنی و اَوْسِعْ

عَلَیَّ مِنْ رِزْقِک َ وَ سَبِّبْ لی رِزْقَاً مِنْ قِبَلِکَ اِنَّکَ عَلی کُلَّ شَی ءٍ قَدیرٌ

منبع : حاشیه خلاصة الاذکار – نسخه خطی

 

برای رفع مشکل حل نشدنی :

اگر کسی را مشکلی است که به هیچ وجه حل نمی شود و شخصی درمانده است و در شب

جمعه بعد از نماز عشاء ۱۲۰۰ مرتبه در یک مجلس بگوید

یا اللهُ یا رَبّاهُ یا سَیِّداه

مهم او حتما کفایت می شود

منبع : منتختب الختوم صفحه ۶۰ ( این ختم حدود یک ساعت به طول می انجامد )

 

چگونه ساحر جن را احضار می‌‌کند؟

چگونه ساحر جن را احضار می‌‌کند؟


برای این امر راه‌های زیادی وجود دارد که هیچکدام از کفر و شرک خالی نیست. در اینجا بنده به ذکر هشت نوع از آن‌ها خواهم پرداخت و اشاره‌ای به نوع شرک و کفر هر یک نیز خواهم داشت. تا برای خوانندگان، فرق بین علاج قرآنی و علاج شیطانی (سحر) آشکار گردد. زیرا برخی از مسلمانان ساده وقتی می‌بینند، ساحر در ابتدا آیاتی از کلام الله مجید بر زبان می‌آورد، فکر می‌کنند که او با قرآن علاج می‌نماید در حالی که چنین نیست و ساحر آیات را فقط برای فریب دادن آن‌ها بر زیان می‌آورد.
روش نخست: سوگند یاد کردن
 ساحر وارد اتاقی تاریک می‌شود و آتشی می‌افروزد و روی آن نوعی بخور می‌گذارد بدین تفصیل که اگر بخواهد میان زن و شوهر جدائی بیندازد یا ایجاد دشمنی و امثال آن بکند،‌ مواد بدبو و تندی روی آتش می‌گذارد و اگر بخواهد، محبت ایجاد کند، مرد بسته‌ای را باز کند و سحری را باطل نماید،‌ مواد خوشبو کننده‌ای روی آتش می‌گذارد.
آنگاه شروع به خواندن طلسم‌های مخصوص می‌کند، جن‌ها را سوگند شرک‌آمیز می‌دهد، و خود به بزرگان جن متوسل می‌شود و آن‌ها را تعظیم می‌کند. این‌ها همه در حالی است که خودش نیز احتلام و ناپاک است و یا لباس ملوث و نا‌پاک بر تن دارد.
آنگاه در جلوی او شبهی ظاهر می‌شود، بصورت سگ یا مار یا چیز دیگری یا صدایی می‌شنود و خواستۀ خود را مطرح می‌کند.
گاهی هیچ یک از این اتفاقات نمی‌افتد بلکه ساحر پیراهن یا چند تار موی کسی را که می‌خواهد برایش سحر بکند، بر می‌دارد و سحر خود را بر آن می‌دمد و به جنی که در تسخیر اوست دستورات لازم را صادر می‌کند. از روش فوق برای ما آشکار گردید که:
جن‌ها جاهای تاریک را بهتر می‌پسندند.
جن از بوی بخوری که اسم الله بر آن گرفته نشده است تغذیه می‌شود.
سوگند خوردن به غیر الله و کمک خواستن از آن‌ها.
جن و شیاطین نجاست و نا پاکی را دوست دارند.


روش دوم: ذبح کردن
ساحر پرنده یا حیوان یا مرغ و کبوتری را با أوصاف معینی حسب خواسته جن حاضر می‌نماید و غالباً رنگ سیاه را انتخاب می‌کند زیرا جن‌ها رنگ سیاه را از سائر رنگ‌ها بیشتر دوست دارند. و آن را بدون ذکر نام الله ذبح می‌کند. و احیاناً مقداری از خون آن را به جسم بیمار می‌مالند سپس حیوان مذبوح را به خرابه یا چاه یا خانۀ متروکه‌ای که غالباً جای سکونت جن‌ها می‌باشند،‌ می‌اندازد.
و ساحر به خانه اش بر می‌گردد و طلسم و افسون می‌خواند و مقصود خود را از جن می‌طلبد.
توضیح در مورد این روش، در این روش دو نوع شرک وجود دارد:
اول: ذبح کردن برای جن و این به اتفاق علماء سلف و خلف حرام بلکه نوعی شرک‌ می‌باشد، زیرا ذبح برای غیر الله شرک است و جایز نیست که از گوشت چنین حیوانی خورده شود. تا چه رسد که کسی مرتکب چنین عملی بشود. ولی متأسفانه در هر زمان و مکان هستند انسان‌های بد طینتی که مرتکب چنین اعمالی می‌شوند. از یحی بن یحی نقل است که وهب گفته است: بعضی از خلفا،‌ چشمه‌ای را کشف کردند و خواستند آبش را جاری سازند آنگاه برای جن‌ها حیوان ذبح نمودند تا آب چشمه را خراب نکنند و گوشت‌ها را میان مردم تقسیم کردند وقتی این خبر به ابن شهاب زهری رسید گفت: او چیزی را که برایش جایز نبوده ذبح کرده و به مردم خو راکی را که آن حلال نبوده داده است سپس فرمود: «رسول الله ص از ذبح کردن برای جن‌ها منع کرده است».
همچنین در صحیح مسلم از علی بن ابی طالبس روایت است که رسول الله ص فرمود:
«لعن الله من ذبح لغیر الله‌» «لعنت خدا بر کسی باد که به نام غیر الله ذبح کند».
ثانیاً: اُوراد و طلسم‌هائی که برای احضار جن می‌خواند، مملو از کلمات شرک آمیز اند: چنانکه شیخ الإسلام ابن تیمیه در کتابهای خود آورده است.


روش سوم: سُفلیه
و این طریقه میان ساحران به روش «‌سُفلیه» مشهور است. در این روش گروهی از جن‌ها و شیاطین در خدمت ساحر قرار می‌گیرند و او سر پرستی آن‌ها را بعهده خواهد داشت.
صورت کامل این روش چنین است که ساحر قرآن مجید را بصورت کفش در می‌آورد و می‌پوشد و با آن داخل بیت الخلاء می‌رود و در آنجا طلسم‌های کفر‌آمیز خود را می‌خواند. و از آنجا بیرون می‌شود، در حالی که گروهی از جن و شیاطین گوش به فرمان وی می‌شوند.
بدین صورت دچار خسارت و کفری سنگین می‌شود و سر کردۀ شیاطین می‌گردد.‌ «لعنت خدا بر او باد».
و از دیگر شرایط در این نوع سحر اینست که ساحر مجموعه‌ای از گناهان کبیره را مرتکب می‌شود از قبیل زنا با محارم،‌ لواطت، بدگویی و طعنه در دین و غیره، تا شیطان کاملاً از او راضی بشود.


روش چهارم: نجاست
در این روش ساحر ملعون سوره‌ای از سوره‌های قرآن کریم را با خون حیض یا دیگر نجاست می‌نویسد سپس طلسم‌هایی شرکی را می‌خواند و جن را حاضر می‌گرداند و خواستۀ خود را با او در میان می‌گذارد. بدیهی است که با این روش،‌کفر آشکاری مرتکب می‌شود زیرا توهین نمودن به آیه‌ای از قرآن کریم، کفر است تا چه رسد به سوره‌ای از آن.
خداوند قلب‌های ما را بر ایمان، ثابت و استوار بدار و ما را با بهترین بندگانت محشور بگردان.


روش پنجم: واژگون نمودن آیات
در این روش،‌ ساحر سوره‌ای از سوره‌های قرآن کریم را بر عکس می‌نویسد،‌ سپس شرکی را می‌خواند و جن را احضار می‌کند و به او دستوراتی می‌دهد،‌ این روش نیز قطعاً حرام است.


روش ششم: کمک گرفتن از ستارگان
ستاره پرستی: و این روش را «رصد» یعنی کمین کردن نامگذاری کرده‌اند زیرا برای طلوع ستاره‌ای معین، کمین می‌کند سپس با خواندن طلسم‌هائی سحری، روبروی آن می‌ایستد،‌ و از خود حرکاتی انجام می‌دهد که گمان می‌کند،‌ قوای معنوی ستاره را تسخیر می‌نماید. ولی در واقع، این نوعی پرستش و تعظیم ستاره است که شاید خود ساحر متوجه آن نباشد. آنگاه شیاطین به کمک او بر می‌خیزند و در کارش موفق می‌شود، بیچاره فکر می‌کند که ستاره با او همکاری نموده است غافل از اینکه شیطان بخاطر گمراه کردنش به کمک او برخواسته است.
حتی‌‌‌ بعضی‌ها منتظر برخی از ستارگان می‌مانند که فقط در سال یک مرتبه طلوع ‌‌می‌کنند.


روش هفتم: کف زدن
در این روش، ساحر، کودکی را که هنوز بالغ نشده و مشروط به اینکه وضو نداشته باشد می‌آورد و بر کف دست او چنین خط مربعی ترسیم می‌کند: 
 و در چهار طرف آن مهر، طلسم‌هایی که شامل شرک می‌باشد می‌نویسد، سپس در وسط آن مربع در کف دست کودک روغن و گُل آبی رنگی،‌ و یا روغن وجوهر آبی قرار می‌دهد. آنگاه طلسم دیگری با حروف جدا‌گانه بر کاغذی مستطیل شکل،‌ می‌نویسد.
سپس این کاغذ را مانند چتری بر چهره کودک می‌اندازد و بالای آن کلاهی می‌گذارد تا برگ کاغذ ثابت بماند آنگاه پارچه‌ای سنگین بر سر کودک می‌اندازد،‌ و کودک را موظف می‌کند به کف خویش بنگرد،‌ و خود شروع به خواندن اوراد کفری می‌کند، کودک احساس می‌کند، نوری بر کف دستش می‌درخشد و چیزهائی را در آن می‌بیند. ساحر از او می‌پرسد چه می‌بینی؟ کود ک می‌گوید: چهرۀ مردی را می‌بینم. ساحر‌‌ می‌گوید: به او بگو: چنین و چنان بکند.


روش هشتم: نشان و اثر شخص
و در این روش ،ساحر، بعضی از آثار مریض، دستمال یا عمامه یا پیراهن یا هر چیزی که بوی عرق مریض را داشته باشد می‌طلبد سپس گوشۀ این دستمال را گِره می‌زند سپس به اندازۀ چهار انگشت از این دستمال را اندازه می‌گیرد و آن را محکم می‌گیرد،‌ و سوره تکاثر یا سوره کوچک دیگری می‌خواند و صدایش را بلند می‌کند، سپس بر آن اوراد و طلسم‌هائی شرکی را می‌خواند و با خواندن آن صدایش را آهسته می‌کند،‌آنگاه جن‌ها را صدا می‌زند و می‌گوید: اگر علت بیماری این شخص جن زدگی است، این پارچه را کوچکتر بنمائید و اگر به علت چشم زخم، بیمار است، آن را درازتر نمائید و اگر نیاز به مداوای پزشکی دارد،‌ پارچه را به حال خود بگذارید. 
آنگاه بار دیگر، آن پارچه را اندازه گیری نموده و نتیجه را به بیمار منعکس می‌کند.
در این روش:
بیمار را در مغالطه می‌اندازد و چنین وانمود می‌کند که او را با قرآن، معالجه می‌کند در حالی که مخفیانه اوراد و طلسم‌های خود را می‌خواند.
استعانت و کمک خواستن از جن‌ها وجود داردکه نوعی شرک با خداوند است.
از آنجا که جن‌ها به دروغگویی معروف‌اند،‌ چه معلوم که بیماری واقعی را نگفته: بلکه بیماری دیگری وانمود کنند.‌ چنانکه‌ بسیاری از بیماران گفته‌اند: که ساحر، بیماری ما را چیزی دیگر عنوان کرده و بعداً متوجه شده‌ایم که بیماری ما چیزی دیگر بوده است.
نشانه‌هائی برای شناسائی ساحران
هر گاه یکی از این علایم را در فردی، مشاهده نمودی، یقین بدان که او ساحر است:
پرسیدن از بیمار،‌ نام و نام مادرش را.
گرفتن آثاری از بیمار از قبیل: لباس،‌ کلاه،‌ روسری و زیر پیراهن و ...
طلب کردن حیوانی مخصوص، برای ذبح نمودن و خون آلود کردن قسمتی از بدن بیمار و یا انداختن حیوانی مذبوح، در خرابه‌ای از خرابه‌ها.


نوشتن طلسم‌ها.

خواندن اوراد و دعاهای نامفهوم.
کشیدن چادری روی بیمار که دارای اشکال مربعی است که در آن‌ها حروف الفبا و اعداد نوشته شده است.
ممنوع ساختن بیمار از ملاقات با مردم و از آفتاب، برای مدتی.
ممنوع ساختن بیمار از استفادۀ آب برای مدتی.
دادن چیزهائی به بیمار،‌ برای دفن کردن.
دادن کاغذهائی جهت سوزاندن و دود کردن.
زمزمه کردن سخنان نامفهوم.
خبر داشتن از نام و نامهای محل سکونت بیمار و از بیماریش.
نوشتن حروف جداگانه، در ظرفی سفالین و دستور دادن به بیمار که آن را بشوید و بنوشد.
پس بر شماست ای مسلمان که پس از اینکه ساحر را شناسائی نمودی از آن بگریزی و از رفتن نزد او برای معالجه پرهیز نمائی تا مشمول این فرمایش رسول الله ص نشوی که فرمود: «مَنْ أَتَى کَاهِنًا فَصَدَّقَهُ بِمَا یَقُولُ فَقَدْ کَفَرَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ ص».
«کسی که نزد کاهنی برود و او را در آنچه می‌گوید، تصدیق نماید، به محمدص کفر ورزیده است».

 

ختم سوره والنجم

 

ختم سوره والنجم 

مرحوم سید عبدالکریم کشمیری می فرماید:

 برای امراض صعب العلاج هر روز سوره (( نجم))خوانده شود و ثواب آن به امام زین العابدین تقدیم. گردد.

 روح و ریحان /۸۰

 

دفــــــع اضطـــــراب


حضرت آیت الله العظمی سیدعلی قاضی برای رفع حالت اضطراب و دغدغه های فکری،خواندن ذکر
《 لا اله الا الله وحده لا شریک له ، له الحمد و له الملک و هو علی کل شی قدیر ، اعوذ بالله من همزات الشیاطین و اعوذ بک من ان یحصرون  ان الله هو السمیع العلیم 》
را سفارش می نمودند

 

ختــــــــم ســـوره مبـــارکہ والصافات

امام صادق علیه السلام : هرکه هر جمعه سوره مبارکه والصافات را بخواند از هر آفتی درامان باشد و در دنیا هرآفتی ازاو برگردد و فراوانترین روزی نصیب او گردد و از شیاطین و دشمن به مال و فرزند او آسیبی نرسد✨

 


برای ثروتمند شدن

برای ثروتمند شدن به گونه‌ای که از حساب آن عاجز باشید در سه جمعه پشت سر هم دو رکعت نماز به شکل زیر بخوانید.

در هر رکعت ۱۰ مرتبه سوره حمد و ۱۱ مرتبه توحید بخوانید و پس از خاتمه نماز، ۱۰۰ صلوات بفرست

 

به جهت زیادی حافظه و یادگیری علم و اسرار و حکمت
چهل روز قبل از نماز صبح قبل از تکلم با کسی سه مرتبه بخواند :
فَفَهَّمْنَاهَا سُلَیْمَانَ وَکُلًّا آتَیْنَا حُکْمًا وَعِلْمًا وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ وَالطَّیْرَ وَکُنَّا فَاعِلِینَ
یا حی یا قیوم یا رب موسی و هارون اکرمنی الحفظ و ارزقنی العلم والحکم
یا قاضی الحاجات و اکرمنی بانواع الخیرات یا قریب غیر
بعید برحمتک یا ارحم الراحمین 

 

جهت آسانی تحصیل علم
روز پنجشنبه سیصد نوبت این دعا را بخواند ، تحصیل علوم بر وی آسان می شود .
مَن کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا

 

جهت زیادی حافظه
آیة الکرسی را به گلاب و زعفران نوشته و با آب قند شسته و بنوشد موثر است ان شا الله .

 

 روز پنج_شنبه از براى مال و ثروت

 دو رکعت نماز

و بعد سوره یس بخواند
و این عمل را تا سه روز به عمل آورد اکمل خواهد بود. 

 

داستان لطف امام زمان


داستان لطف امام زمان صلوات الله علیه به جناب حسین عبدالهی 

 به ایام جوانی که هنوزدل در گرو این وآنی نبود   40شب جمعه سعادت داشتم به آنچه که فرا گرفته بودم مانوس باشم، شاید مورد لطف قرار گیرم.آخرین لیلۀ جمعه که بسیار خسته و کوفتۀ کارهای روزانه شده بودم ،انجام وظائفم سنگینی مینمود ،بخود گفتم ای کاش نوشیدنی خنک داشتم که خواب وخستگی را میبرد ومیتوانستم آخرین شب جمعه را خلوت داشته باشم ، در حالی که به پشتی تکیه داده بودم  خوابم برد که ناگهان دستی بر شانه ام احساس کردم،تکانم میداد و صدائی می شنیدم که میفرمود:بلند شو،نوشیدنی خنک رابنوش ونمازت را بخوان،بلند شدم در مقابل پنجره ای که همیشه مسدود بود نوشیدنی خنکی آماده دیدم،... فوراً نمازم را خواندم به شمایل منحصر بفرد منصوب به حضرت مهدی صلوات الله علیه که داشتم توجه نمودم تا طبق عادت عرض ادبی کرده باشم متوجه شدم عکس  در قاب تکان میخورد  ازآن پس آنقدربرکتهای باطنی وظاهری و الطاف ربانی به این بی لیاقت از سر بی علتی عنایت شد که زبان خامه از بیان آن ناتوان است. مقصود غیر ممکن است اگر دست التجاء بسوی  امامان علیهم السلام بلند شود وتوجهی ننمایند. 

 

داستانی از توسل به امام علی علیه السلام برای دفع علاقه به دنیا

مرحوم دکتر سعیدی  متخصص قلب و پزشک معالج آیت الله کوهستانی در اوایل آشنائی با ایشان وقتی قلب شان را معاینه کرد گفت: این قلبی است که فشار  زیادی ندیده است .آنگاه معظم له در تایید سخن پزشک  معالج چنین فرمودند :در ایامی که در نجف مشغول تحصیل  بودم ،روزی متوجه شدم که مدتی است قلبم گرفته و خاطری افسرده دارم . در اندیشه فرو رفتم و خاطرات و واردات قلبی ام را کنترل کردم تا این عقدۀغم را پیدا کنم که آیا ریشه دنیایی دارد یا آخرتی؟علاقه به دنیا و کمبود مطامع دنیوی است،یا چیز دیگر .

پس از بررسی متوجه شدم علاقه به دنیاست که این چنین مرا اندوهناک ساخته است، از این رو با توجه و اخلاص به سوی حرم مطهر امیرالمؤمنین علیه السلام شتافتم و با تضرع و زاری از مقام ولایت خواستم که علاقه به دنیا را برای همیشه از دلم بیرون کند و در انجا تصمیم  گرفتم  که هیچ گاه برای دنیای فانی نارحت نشوم ،در حالی از حرم به خانه برمیگشتم که دیگر برای همیشه از علاقه به دنیا آسوده شده بودم

 داستانی دیگر :

در شهر دمشق ،زندگی میکردم  و از راه عبا بافی  امرار معاش مینمودم . هنوز در سن نوجوانی بودم و دوستانی داشتم که در ساعات  فراغت با آنان  سرگرم تفریح می شدم و به لهو و لعب می پرداختم . ما از گناه پروائی نداشتیم  و در پی خوشگذرانی  و هوسرانی بودیم . آن روز جمعه بود من به شیوۀ همیشه با رفقای  همسال و همفکرم  گرد آمدم و دسته جمعی مشغول لهو و لعب  شدیم .شراب هم داشتیم  و میخواستیم میگساری وعیاشی کنیم.

ناگهان به خود آمدم و مثل آدم خوابی که بیدار شود ،بر خویشتن نهیب زدم:

آیا تو برای این سرگرمی ها و هوسبازی ها آفریده شده ای؟

همان جا خداوند قلبم را تکان داد ،مرا متنبه ساخت،وجدانم را بیدار کرد پلیدیِ گناه  و زشتی ِ اتلاف عمر در راه بیهودگی و بی بندو باری را برایم آشکار نمود. در پی این دگرگونی  روحی و تحول فکری بی درنگ برخاستم ،جام شراب و بزم عیش و بساط گناه را ترک کردم ،از رفقا جدا شدم  و از جمع آنان گریختم. هرچه دوستان هم پیاله و رفیقان  سفرۀ  انس دنبالم دویدند و خواستند  مرا برگردانند اعتنائی نکردم  تا ناچار مأیوس  شدند و از من دل بریدند .جمعه بود و روز عبادت ، وقت توبه بود  و هنگام ندامت . تصمیم  گرفتم  به مسجد بروم  تاآن انقلاب درونی و بارقۀ معنوی را با حال و هوای  خانۀ خدا و فضای ملکوتی آن بیامیزم . از این رو راهی ِ مرکز شهر  شدم و به طرف مسجد جامع دمشق  حرکت کردم .

 

ارزش عمل خالص

آقای قدس می گوید:

« روزی آقا {جناب بهجت عارف ومرجع عالم تشیع }در رابطه با پاداش عمل صالح اگر چه اندک باشد، فرمود:

یکی از علمای نجف روزی در مسیر راهش به فقیری یک درهم صدقه داد ( البته بیشتر ازآن نداشت ) شب در خواب دید او را به باغی مجلل و دارای قصری بسیار عالی و زیبا دعوت کرده اند که نظیر آن را کسی ندیده بود. پرسید این باغ و قصر از آن کیست؟ گفتند: ازآن شماست تعجب کرد که من در برابر این همه تشریفات، عملی انجام نداده ام. به او گفتند: تعجب کردی؟ گفت:آری. گفتند: تعجب نکن. این پاداش آن یک درهم شماست. که خالصانه و با حسن عمل انجام گرفته است. »

 

داستانی از لطف و هدایت الهی

یکی از دوستان چنین نقل میکرد که:در ماشین نشسته و مُشرُّف به کربلای معلی می شدم ،سفر من از ایران بود. در نزدیکی صندلی من جوانی ریش تراشیده و فرنگی مآب نشسته بود لهذا سخنی بین ما و او ردّ و بدل نشد. ناگهان صدای این جوان دفعتاً به زاری و گریه بلند شد. بسیار تعجب کردم،پرسیدم سبب گریه چیست ؟گفت :پس اگر به شما نگویم به چه شخصی بگویم . من مهندس راه و ساختمان هستم . از دوران کودکی تربیت من طوری بود که لا مذهب بار آمده بودم و طبیعی بودم و مبدأ و معاد را قبول نداشتم فقط در دل خود محبتی به مردم دیندار احساس میکردم خواه مسلمان باشند یا مسیحی یا یهودی .

شبی در محفل دوستان که بسیاری بهائی بودند حاضر شدم و تا ساعتی چند به لهو و لعب و رقص و غیره اشتغال داشتم. پس از گذشت زمانی در خود احساس شرمندگی نمودم و از افعال خودم خیلی بدم آمد ناچار از اتاق خارج شده به طبقه فوقانی رفتم و درآنجا تنها مدتی گریه کردم و چنین گفتم:ای آنکه اگر خدائی هست آن خدا توئی،مرا دریاب. پس از لحظه ای به پائین آمدم . شب به پایان رسید و تفرّق حاصل گردید. فردای ان شب به اتفاق رئیس قطار و چند نفر از بزرگان برای مأموریت فنّی خود عازم مسافرت به مقصدی بودیم ،ناگهان دیدم از دور سیدی نورانی نزدیک من امد به من سلام کرد و فرمود با شما کاری دارم ،وعده کردم فردا بعد از ظهر از او دیدن کنم . اتفاقاً پس از رفتن او بعضی گفتند: این بزرگوار است و چرا با بی اعتنائی جواب سلام او را دادی؟چون وقتی آن سید به من سلام کرد گمان کردم او احتیاجی دارد و برای این منظور اینجا پیش من آمده . از روی تصادف رئیس قطار فرمان داد که فردا بعد از ظهر که کاملاً تطبیق با همان وقت معهود{وقتی که برای دیدن سید قرار گذاسته بود}مینمود باید فلان مکان بوده و دستوراتی چنین و چنان به من داد که باید عمل کنی ،من با خود گفتم بنا براین نمیتوانم دیگر به دیدن سید بروم . فردا چون وقت کار محولّۀ رئیس قطار نزدیک می شد در خود احساس کسالت و کم کم تب شدیدی روی نموده به قسمی که بستری شدم به طوری که طبیب برای من آوردند و طبعاًاز رفتن برای مأموریتی که رئیس قطار داده بود معذور گردیدم .

پس ازآنکه فرستادۀ رئیس قطاراز نزد من بیرون رفت دیدم تب فرو نشست و حالم به حالت عادی برگشت کاملاً خوب و سرحال خود را دیدم ،دانستم باید در این میان سرّی باشد، از این رو برخاسته به منزل سید رفتم ،به مجرد آنکه نزد او نشستم فوراً یک دوره اصول اعتقادیه با برهان و دلیل برای من گفت به طوری که من مؤمن شدم و سپس دستوراتی به من داد فرمود:فردا نیز بیا ،چند روزی همچنان نزد او رفتم . هنگامیکه پیش روی او می نشستم آنچه از امور واقعه روی داده بود برای من بدون ذرّه ای کم و بیش حکایت مینمود و ار افعال و نیّات شخصی من که احدی جز من برآنها اطلاع نداشت بیان می نمود !!!. مدتی گذشت تا اینکه شبی از روی ناچاری در مجلس دوستان شرکت کردم و ناچار شدم قماری بنمایم. فردا چون خدمت او رسیدم فوراً فرمود :آیا شرم و حیا ننمودی که این گناه کبیرۀ موبقه را انجام دادی ؟ اشک ندامت از دیدگان من سرازیر شد گفتم : غلط کردم ،توبه کردم ،فرمود: غسل توبه کن و دیگر چنین منما؛و سپس دستوراتی دیگر فرمود . خلاصه به طور کلّی رشتۀ کارم را عوض کرد و برنامۀ زندگی مرا تغییر داد . چون این قضیه در زنجان اتفاق افتاد و بعداً خواستم به طهران حرکت کنم امر فرمود که بعضی از علما را در تهران زیارت کنم و بالاخره مأمور شدم که برای زیارت اعتاب عالیات بدان صوب مسافرت کنم .این سفر ،سفری است که به امر آن سید بزرگوار مینمایم . دوست ما گفت : در نزدیکی های عراق دوباره دیدم ناگهان صدای او به گریه بلند شد ، سبب را پرسیدم گفت :

((الان وارد خاک عراق شدیم چون حضرت ابا عبدالله علیه السلام به من خیر مقدم فرمودند)).

منظور اینکه اگر کسی واقعاً از روی صدق و صفا قدم در راه نهد و از صمیم دل هدایت خود را از خدای خود طلب نماید موفق به هدایت خواهد شد اگرچه در امر توحید نیز شک داشته باشد .

داستان فوق را مرحوم علامه سید محمد حسین حسینی تهرانی در کتاب خود نگاشته اند.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

تشرف یک جوان مشهدی به محضر مولایمان امام زمان صلوات اله علیه

یکی از از وسائل ارتباط با حضرت بقیةالله علیه السلام این است که انسان عشق ومحبت آن حضرت را در دل ایجاد کد و همه روزه  دقائق یا سا عاتی  با آن حضرت به گفتگو بنشیند. اگر کسی مبتلا به عشق مجازی شده باشد میداند که عاشق  از همه چیز معشوقش خوشش میاید و تمام متعلقاتش  را دوست دارد ،لباسش را میبوسد و از ذکر نامش خرسند میگردد. او دوست دارد که مردم همیشه محبوبش را مدح کنند و کسی کوچکترین کذمتی از او نکند . عاشق خانۀ معشوقش ،شهر و دیار معشوقش رادوست دارد و حتی هر چه متعلق به او است...من عاشقی را میشناختم  که چون در نام مغشوقش حرف سین وجود داشت ،به هر نامی که این حرف درآن بود عشق میورزید ...

بنا براین اگر توئی که معتقد به وجود مقدس حضرت بقیةالله العظم روحی له الفداء هستس،معرفتی هم از روحیات و صفات آن حضرت  میداشتی  و سنخیتی بین تو و ان حضرت بوئ،یعنی فطرت و انسانیت را ازدست نداده بودی چه میخواستی و چه نمیخواستس عاشق و دلباخته ان حضرت میشدی و همۀ متعلقات آن وجود مقدس را دوست می داشتی و لحظه ای از یاد او غافل نمیشدی و در همه جا او را میدیدی و همه جا او را مدح میکردی و با کسانی که به ان حضرت بی علاقه اند نمی نشستی و دائماً جلب رضایت او را میکردی....

داستان زیر را جناب سید حسن ابطحی در کتاب جذاب ملاقات با امام زمان  علیه السلام از روی  نوار سخنرانی یک ازعلما که گویا مرحوم حلبی بودند نوشته اند

من در این راه تجربه هائی دارم ،امشب میخواهم یکی از آنها را حضور محترم جوانان عزیز مجلس بگویم .نه آنکه فکر کنید من به پیرمردها بی اخلاصم ،نه اینطور نیست ،ولی جوانها  زودتر به میدان محبت وارد میشوند  و وقتی هم وارد شدند دو منزل یکی میروند . آنها همان گونه که نیروی مزاجیشان قویتر از سالخورده ها است ،نیروی روحیشان وقتی در راه محبت افتاد  سریعتر حرکت میکند .آنها از یورش به پرش و از پرش به جهش میافتند  و زود به مقصد میرسند  .

 یک ماه رمضان در مشهد مقدس تصمیم گرفتم دربارۀامام زمان علیه السلام سخن بگویم . شبهای اول رمضان مواظب مستمعین مجلس بودم که ببینم  پای منبرم چه کسانی  خوب به مطالب من گوش میدهند و چه کسانی  ازانها خوششان میاید و چه کسانی کسل و بی اعتنای به مطالب من هستند.

دیدم جوانی پای منبر من می آید  ولی شبها ی اول آن دورها نشسته بود و شبهای دیگر نزدیک و نزدیکتر میشد تاانکه از شبهای پنجم و ششم  پای منبر می نشست و از همۀمستمعین زودتر میآمد و برای خود جا میگرفت . وقتی من منبر میرفتم  او محو و مات ما بود. من از حضرت ولی عصر علیه السلام  حرف میزدم  که البته شبهای اول مقداری علمی بود کم کم مطالب از علمی به ذوقی و از مقال به حال افتاد.

وقتی من با یکی دو کلمۀ با حال حرف زدم  دیدم ،این جوان منقلب شد،آنچنان انقلابی  داشت که نسبت به تمام  جمعیت ممتاز بود.

یک حال عجیبی ،که با فریاد ،یا صاحب الزمان میگفت و اشک میریخت  و گاهی به خود مییچید و معلوم بود که او در جذبۀ مختصری افتاده است . جذبۀ او در من تاثیر میکرد،وقتی جذبۀاو در من اثر میگذاشت  حال من بیشتر میشد ،من هم بی دریغ اشعار عاشقانه و کلمات پر سوزی  از زبانم بیرون میامد و مجلس منقلب می شد . این حالات اشتداد پیدا میکرد ،تا آن شبها ی آخری که من راجع به وظایف شیعه و محبت به حضرت ولی عصر علیه السلام  حرف میزدم و میگفتم که باید او را دوست بداریم و در زمان غیبت چه بکنیم .

آن جوان به خود می پیچید و نعرهای سوزندۀعاشقانه ای که از دل بلند می شد، با فریاد یا صاحب الزمان ،یا صاحب الزمان  میکشید که ما هم منقلب میشدیم . در نظرم  هست که یک شب این اشعار را میخواندم :

دارندۀ جهان  مولای انس و جان * یا صاحب الزمان ،الغوث و الامان

او مثل باران اشک میزیخت ،مثل زن جوان مرده داد میزد و صعقه ای که دراویش دروغی در حلقه های ذکرشان میزنند و خود را به زمین  میاندازند در اینجا حقیقت داشت.او می سوخت و اشک میریخت و به حال ضعف می افتاد و مرا سخت  منقلب میکرد

انقلاب من هم طبعاً جمعیت را منقلب میکرد. ضمناً جمعیت  هم از این تعداد که در اینجا هست اگر بیشتر نبود کمتر هم نبود .

یعنی تمام فضای مسجد گوهر شاد  و چهار ایوانش پر از جمعیت بود لااقل پنج هزار نفر درآن مجلس نشسته بودند ...  از این گوشۀ مجلس  یا صاحب الزمان ،از آن گوشۀمسجد یا صاحب الزمان  گفته میشد  و مجلس  حال عجیبی داشت . بالاخره ماه مبارک رمضان گذشت ،منبرهای من هم تمام شد . اما من تصمیم گرفتم که آن جوان را پیدا کنم . زیرا همان طوری  که شما مشتری خوبتان را دوست می دارید ما منبریها هم مستمع با حالمان را دوست میداریم . خلاصه من به او دل بسته بودم .

آری من شیفته و فریفته و عاشق دلسوختۀ آن کسی هستم که عقب امام زمان علیه السلام برود . من عاشق ِعاشق امام زمانم ،عاشق محب امام زمانم ،بالاخره از این طرف و آن طرف و ازاطرافیانم سوال کردم که آن جوان که بود و چه شد و آدرسش کجاست؟

معلوم شد که او نیم باب دکان عطاری در فلان محلۀ مشهد دارد ،من حرکت کردم و رفتم به درهمان مغازه به سراغ این جوان . دیدم  دکان بسته است، از همسایه  ها پرسیدم یک جوانی  با این خصوصیات در اینجا است؟ آنها جواب مثبت دادند و اسمش را به من گفتند.

گفتم : او کجاست؟ آنها به من گفتند :او بعد از ماه رمضان دو سه هفته مغازه را بازکرد ولی حالش یک طور دیگری شده بود و یک هفته است مغازه را تعطیل کرده و ما نمیدانیم  او کجاست !! جوانها خوب دقت کنید  این سرگذشتی است که من بلاواسطه  برای شما نقل میکنم  بالاخره  بعد از حدود سی روز در خیابان تهران،در در مشهد که منزل من هم همانجا بود ،وقتی از منزل بیرون آمدم این جوان به من رسید،اما چه جور؟ لاغر شده ،رنگش زرد و زار شده ،گونه هایش فرورفته ،فقط پوست و استخوانی از او باقی مانده است !!

وقتی به من رسید اشکش جاری شد و نام مرا میبرد و میگفت: خدا پدرت را بیامرزد خدا به تو طول عمر بدهد ،هی گریه میکند و صورت و شانه های مرا می بوسد. دست مرا گرفته  و با فشار میخواست  ببوسد!!

به او گفتم :چی شده بابا جان چیه؟

او با گریه و ناله میگفت: خدا پدرت را بیامرزد ، خدا به تو طول عمربدهد ،هی دعا میکرد و گریه میکرد و میگفت:راه را به من نشان دادی ،مرا به راه انداختی ،الحمد لله و المنه به منزل رسیدم ،به مقصودم  رسیدم ،خدا باباتُ بیامرزه !!

آن وقت بنا کرد به گفتن. قصه اش را نقل کرد  و حالا گریه میکند و مثل ابر بهار اشک میریزد

شما توی دندۀمحبت حتی محبتهای مجازی نیافتاده اید  اگر در محبتهای و عشقهای مجازی مختصر سیری کرده بودید  میفهمیدید من چه میگویم،دراو یک حالی پیداه شده بود که وقتی  اسم محبوب را میبرد بدنش میلرزید.

بالاخره گفت : شما در آن شبهای ماه رمضان  دل ما را آتش زدید  دلم از جا کنده شد. عشق به امام زمان  علیه السلام پیدا کردم . همانطور بود که شما میگفتید. دل در گذشته به کلی متوجه ان حضرت نبود. این هم که درست نیست . کم کم دل من تکان خورد  و رفته رفته علاقه پیدا کردم که او را ببینم . ولی در فراقش التهاب و اشتعال قلبی در سینه ام پیدا شد ،بطوری که شبهای آخر ،وقتی  یا صاحب الزمان  میگفتم  بدنم میلرزید! دلم نمیخواست بخوابم ! دلم نم خواست چیزی بخورم ،فقط دلم میخواست  بگویم  یا صاحب الزمان  و بروم دنبالش تا او را پیدا کنم .

وقتی ماه رمضان تمام شد رفتم  تا مغازه را باز کنم  دیدم دل به کسب و کارندارم!  دلم فقط به یک نقطه متوجه است و از غیر او منصرف است دلم می خواهد  دلدار را ببینم ! با کسب و کار ،کاری ندارم  دلم میخواهد  محبوبم را ببینم  به زندگی  علاقه ندارم ،به خوراک  و پوشاک علاقه ندارم  دیگر دلم  نمی خواهد با مشتری  حرف بزنم دیگر دلم نمیخواهد در مغازه بنشینم ! دلم میخواهد  این طرف و ان طرف بروم تا به محبوب ماه پیکر برسم  از دکان دست برداشتم  و آن را بستم و رفتم  به دامن کوه ،کوهسنگی

(این کوهی است که در مقابل قبلۀ مشهد  واقع شده و آن وقت نیم فرسخ با مشهد فاصله داشت  ولی حالا جزء شهر مشهد شده است)

آن زمان بیابان بود ،من رفتم درآن بیابان ،روزها در آفتاب و شبها در مهتاب  هی داد میزدم که محبوبم کجائی؟

عزیزدلم کجائی؟

آقای مهربانم کجائی؟

« لیت شعری  این استقرت بک النوی (به همین مضامین)عزیز علیَ ان اری الخلق و لاتری»

آن بلبل مستیم که دور از گل رویت

این گلشن نیلوفری آمد قفس ما ....

(اقا جان ، عزیز دل ) هی ناله کردم

(اینجا اشک میریخت و گاهی هم دستهایش را میگذاشت روی شانۀ  من سرش را میگذاشت  روی دوش من )

میگفت :آنجا گریه کردم ،سوختم ،آنجا زار زدم .

خدا پدرت را بیامرزد،عاقبت روی آتش دلم آب وصال ریختند،عاقبت محبوبم را دیدم ،عاقبت سر به پایش نهادم،(آن وقت شروع کرد به گفتن چیزهائی که من نمی توانم بگویم ،نباید هم بگویم )

وقتی گریه هایش را تمام کرد دیدم صورت مرا بوسید و گفت: خداحافظ ... 

من یک هفتۀ دیگر بیشتر زنده نیستم ! گفتم چرا؟ گفت: به مطلبم رسیدم! به مقصودم  رسیدم  صورتم به پای یار و دلدارم نهاده شد. ترسیدم که بیشتر در دنیا بمانم این قلب روشن من باز تاریک شود. این روح پاک ،دوباره آلود شود لذا درخواست مرگ کردم ،اقا پذیرفتند

خدا حافظت ،ما رفتیم  تو را به خدا سپردیم  مرا دعا کرد و آن جوان پس از شش یا هفت روز دیگر از دنیا رفت .

حالا جوانها ،شما ناامید نباشید، او با شما فرقی نداشت،او با امام زمان علیه السلام  قوم و خویشی نداشت که شماها بیگانه باشید . دل پاک میخواهند،دا بدهید ببینید به شما توجه میکنند یانه.

 بنمای رخ ،که خلقی  واله شوند و حیران

مولا جان ،آقا جان ،بگشای لب ،که فریاد از مرد و زن برآید ...

(قربان لبهایت بروم)

بیا سخن بگو با جوانهای ما ،که گوش میدهند به کلامت ،یابن العسکری از زبان هر که عاشق است میگویم :

از حسرت دهانت،جانها به لب رسیده * کی درد دردمندان ،ازآن دهان برآید

بگشای تربت ما ،بعد از وفات وبنگر* کزآتش فراقت ،دود از کفن برآید 

 خدایا به محبت ذاتیت  به خاتم الانبیا عشق و محبت و شوق امام زمان را در دل تمام این جمعیت امشب قرار بده .الهنا به حبیبت خاتم الانبیا دل  این جمعیت از مرد و زن،عالم و عامی  بچه و بزرگ از محبت وعشق به امام زمان علیه السلام  مملو و سرشار فرما

پایان آنچه از منبر نقل شده

منبع: کتاب ملاقات با امام زمان البته خودم هم از بزرگی همین داستان را شنیدم  و او نقل میکرد ان واعظ مرحوم حلبی از دلسوختگان حضرت مهدی صلوات الله علیه  بوده است


تقویت حافظه

 

تقویت حافظه

 برای قوی شدن فهم و حافظه پس از نماز این تسبیح را بخوانید :

 سبحان مَن لایَعتدَی عَلی اَهلِ مَملِکَتِهِ سُبحانَ مَن لا یَاخُذُ اَهلَ الارضِ بِاَلوانِ العَذاب

 سُبحانَ الرَّووفِ الرَّحیم اللهمَّ اجعَل لی فی قلبی نوراً و بصراً و فهماً و علماً ِانَّکَ عَلی کُلِّ شَی ءٍ قدیر

 

تا هفت روز  یس  بر زعفران  و گلاب نوشته بنوشد  هر چه می شنود  حفظ میکند

 

به نقل از امام علی (علیه السلام)سعد کوفی راگرفته نرم کوبیده با زعفران وعسل امیخته وصبح ناشتا هر روز 2مثقال میل نمایند در عمل دیگر نیز میتوان هر صبح ناشتا 6عدد مویز میل نمود در دستوری دیگر نیز امده که ایهء(امن الرسول )را به اولین لقمهء ناشتا خوانده سپس تناول کرده تا به حافظه بیفزاید

هرکس را که قوت حافظه نباشد و این اسم را بسیار بخواند چون مدتی مداومت کند ذهن او روشن شود و همه چیز را زود فرا گیرد.همچنین هرکس دعوت این اسم را بسیار بخواند یعنی هر روز ۱۰۰۱ مرتبه ، دولت به او روی می آورد .  یا علاّم الغیوب فلا یؤده شی من خلقه

 

مداومت به خواندن این دعا نمودن و خواندن یک مرتبه پس از هر نماز موثر است. دعا این است:

اللهم ارزقنی فهم النبیین و حفظ المرسلین و الهام ملائکة المقربین آمین یا رب العالمین.

هنگام مطالعه کردن بگویید:

اللهم اخرجنی من ظلمات الفهم و اکرمنی بنور الفهم اللهم افتح علینا ابواب رحمتک و النشر علینا خزائن علومک برحمتک یا ارحم الراحمین.

 اگر کسی این دعا را بنویسد و بشوید و بیاشامد در صبح ناشتا، هر چه را بشنود فراموش نکند انشاءالله و دعا اینست:

بسم الله نور بکتابک قلبی و اشرح به صدری و اءطلق به لسانی بقولک و بقوتک لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.

 

به یاد آوردن نکته فراموش شده :

امام صادق علیه السلام می فرمایند :

شیطان یکی از یاران خود را بر آدمی می گمارد تا آنچه را که در خاطر دارد از یاد او ببرد و او را به فراموشی و نسیان وا دارد و همکار شیطان که خنّاس نام دارد به مسئولیت مربوطه همت می گمارد پس شخص مومن هر گاه خواست که مطلبی را به نظر آورد و احساس کرد که آن را فراموش کرده است دست به دعا بردارد و حضور آن را از خدا بخواهد و بر محمد وآل محمد درود بفرستد و شیطان مخصوص ( خنّاس ) را لعنت کند در این صورت مطلبی را که از یاد برده است سریعا به یاد می آورد و اگربه یادش نیامد ذکر خدا و نیز صلواتی که به زبان آورده است به جای همان مطلب فراموش شده نزد خداوند پاداش دارد

منبع : پرورش روح جلد ۲ صفحه ۳۴۷

 

برای تقویت حافظه

 آیه جهت اینکه دچار فراموشی  نشود

رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا 

رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا 

رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا و َاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ

 أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ

 

 

قوت حافظه

هر کس سوره_حمد را با گلاب و زعفران در ظرفی شیشه ای بنویسد و با گلاب شسته و هفت روز متوالی آن را بخورد حافظه اش قوی گردد.

 

هر کس در بامداد این دعا را نوشته در اب اندازدو اب را بیاشامد هر چه بشنود از یاد نبرد
ایه شریفه این است:
(( اللهم نور بکتابک قلبی و اشرح به صدری و اطلق به لسانی بقوتک و لا حول ولا قوت الا با الله العلی العظیم ))

خواص دعای سیفی صغیر

 

خواص دعای سیفی صغیر

1. از علی ـ علیه السّلام ـ نقل شده است. هرکس دِین و قرض داشته باشد و این دعا را به جهت ادای دین بخواند خدای تبارک و تعالی از خزانة غیبش دین او را اداء نموده، و او آسوده گردد.

2. هرکس آن را در سفر یا حضر بخواند آفتی به او نرسد.

3. و اگر دعا را نوشت و با خودش حمل کند، از شرّ دشمن و دزد و راهزن و هر مفسدی در امان باشد. و اگر این دعا را با شکر یا آبی که از نهری جاری برداشته اند، بخواند و آن را بخورد، باب سعادت بر روی او گشوده شود و اسباب سفر برایش به بهترین وجه فراهم گشته و همنشینی نیک قرین او گردد.

4. خواندن این دعا موجب رستگاری در دو جهان می گردد.

و باز از آن حضرت نقل شده است که فرمودند: در اثنای خواندن دعای سیفی مُلهِم به این حکمت شدم و دانستم که هر خاصیتی در دعای سیفی کبیر است در این کلمات نیز هست.

5. عرفاء می فرمایند: هرکس این کلمات (دعای سیفی) را هر روز یک بار بخواند، از سرّ توحید چیزی بر او منکشف گردد که «لا عینٌ رأت، و لا اُذُن سمعمت» و هرکس صدبار بخواند، صاحب کشف می گردد و از اهل یقین می شود. و این کلمات شریفه به جهت داشتن مقاصد و مضامین عالیه توحیدی، تأثیر بسزایی در دل آدمی دارد. و اگر بعد از دعای سیفی کبیر خوانده شود در سرعت اجابت بسیار مجرّب است.

دعای سیفی صغیر در کلمات بزرگان و عارفان

1. مرحوم سید هاشم حدّاد. یکی از عرفاء بزرگ، نظرش این بوده که این دعا، آنقدر مضامین قدرتی و سلطنتی دارد که موجب قبض و تنگی صدر می گردد. و نباید بدون اجازه استاد خوانده شود. یعنی معلوم می شود که باید انسان مراحلی از عرفان و سیر و سلوک را بپیماید تا لیاقت و توان خواندن چنین دعائی را داشته باشد. چنان که نقل شده، مرحوم قاضی، به شاگردان خصوصی اجازه می دادند، این دعا را بخوانند.

2. ولی آیة الله مرعشی (ره) و همچنین آیة الله کشمیری، هم خودشان می خوانده اند و به افراد هم توصیه می کرده اند.

انواع ختم دعای شریف سیفی صغیر

مرحوم نراقی در کتاب شریف خزائن،ختم های مختلفی را برای آن ذکر کرده اند، که از جمله آن:

1. نود و نه (99) مرتبه در 99 روز می باشد. و به افرادی هم که توصیه کرده اند، بعد از انجام آن به نتیجه هم رسیده اند و به مدت 43 روز جواب گرفته اند و دشمنانشان نابوده شده اند. و از کلمات علماء و بزرگان به دست می آید که برای رفع دشمنی و نابودی آن خیلی مؤثر است.

2. هکذا در کتاب خزائن آورده اند که: 99 مرتبه در طول 9 روز خوانده شود.

3. و هم چنین 99 مرتبه در طول سه روز هم سفارش شده است که ختم صغیر می نامند.

دعای سیفی صغیر چه دعایی است؟

در این مورد اقوال مختلف است، مرحوم ثقة الاسلام نوری، در صحیفة ثانیه علویه می فرمایند: از دعاهای علی ـ علیه السّلام ـ سیفی صغیر می باشد که همان دعای قاموس می باشد. و ایشان می فرمایند این دعا در شهرت، کمتر از مناجات خمسة عشر نیست. و در کلمات ارباب علمات و تسخیرات، آثار عجیبی برای آن ذکر شده است.

خاصیت حروف و زکات حروف

خاصیت حروف و زکات حروف

کتاب ختوم الذکار نوشته سید محمد تقی مقدم

310 خ در خلوت روز یکشنبه در آخر ماه بنویسید و در خانه آویزان کنید مرادتان بر می آید .

باید که در هنگام نوشتن بگویید یا کافی یا راجی

70 بار بنویسید خ و در زیر سر بگذارید غایب را در خواب می بینید .

در روز پنجشنبه 130 بار بنویسید ع ایمانتان قوی می شود . باید که حین نوشتن بگویید یا محمود یا کریم

در روز جمعه 1060 مرتبه بنویسید غ و با خود نگه دارید محتاج هیچ کس نمیشوید . حین نوشتن بگویید یا عظیم یا مجیب

در روز شنبه 13 بار بنویسید و و در قرآن بگذارید به مراد می رسید . باید در حین نوشتن بگویید یا حکیم یا شکور

در روز چهارشنبه 90 بار برای مراد بنویسید ف و در وقت نوشتن بگویید یا غیاث یا مغیث

روز جمعه پیش از طلوع آفتاب 90 م بنویسید برای حاجت . در حین نوشتن بگویید یا خالق یا محیط

برای آگاهی از سر غیب و علم نهانی 15 بار بنویسید ه و در حین نوشتن بگویید یا وافی یا حفی

هر کس 20 ی هر وقت نویسد و با خود دارد خواص حروف در آن باشد .

برای بستن زبان کسی 60 بار به این نیت بخواند ه و به او بدمد زبان او بسته گردد

خواص حروف

برای محاسبه مقدار ابجد یک کلمه کافیست که مقادیر هر حرف را پیدا کرده و با هم جمع کنید.

نکته:

حروف ابجد براساس حروف عربی میباشد پس اگر به حروف گچپژ برخورد کردید آنها را به کجبز تبدیل کنید. برای مثال ژاله که مقدار حروف ابجد آن براساس اسم زاله محاسبه میشود.

اگر میخواهید دعا یا طلسم یا تعویذی آتشی برای خود یا کسی بنویسید باید توجه داشته باشید که در آن نامهای اسم اعظم و هر نامی را به حروف ابجد بنویسید در غیر این صورت حتمآ مورد غضب موکلین و رجال الغیب خواهید شد.

اسم شخص و یا اسم اعظم را بحروف ابجد نوشته مثلآ علی را (110) باید نوشت یا الله را (66).

یا سعید بن مریم را 144 بن 290 بنویسید.


عاملان فن و نیز کاملان علم نجوم را لازم است که اول زکات حروف تهجی را دهند و بعدش هر عملی را خواهند بخوانند که تاثیرش زودتر به ظهور خواهد آمد و از رجعت عمل محفوظ خواهند ماند.

اکثر اشخاص عمل خواندن را آغاز می کنند و زکات حروف تهجی را نمی دهند آخرالامر به رجعت گرفتار می شوند یا دست از جان عزیز می شویند و آن را رجعت گویند که در اثنای عمل خواندن بی احتیاطی به ظهور می آید و به سبب آن بی احتیاطی قضیه برعکس می شود و خواننده عمل خراب و بر باد می رود.

بعضی گویند این 28 حروف اسم باری تعالی هستند که فرشتگان به آن اسمها تسبیح خداوند عزوجل می گویند عظمت و شان آنها اظهر من الشمس است که این ها الفاظ قرآن مجیدند و همه ی اسم ها از اینها تربیت می یابند

طریقه ی زکات اینها بسیار است و آسان طریقه این است که روزانه یک حرف را چهار هزار و چهارصدو چهل و چهار (4444) مرتبه تا بیست و هشت روز بلافاصله بخواند

ان شاءالله آن مشکل حل خواهد شد لیکن طهارت جسم و لباس و جا و مکان طاهر ضروری است.

بسم الله الرحمن الرحیم

یا اسرافیل بحق یا الف

یا جبرائیل بحق یا باء

یا عزرائیل بحق یا تاء

یا میکائیل بحق یا ثاء

یا کلکائیل بحق یا جیم

یا تنکفیل بحق یا حاء

یا ممکائیل بحق یا خاء

یا دردائیل بحق یا دال

یا اهرائیل بحق یا ذال

یا امواکیل بحق یا راء

یا شرفائیل بحق یا زاء

یا همواکیل بحق یا سین

یا هموائیل بحق یا شین

یا اهجمکائیل بحق یا صاد

یا عطکائیل بحق یا ضاد

یا اسمائیل بحق یا طاء

یا لموزائیل بحق یا ظاء

یا لومائیل بحق یا عین

یا لوخائیل بحق یا غین

یا سرحماکیل بحق یا فاء

یا عطرائیل بحق یا قاف

یا حروزائیل بحق یا کاف

یا طاطائیل بحق یا لام

یا رویائیل بحق یا میم

یا حولائیل بحق یا نون

یا رفتمائیل بحق یا واو

یا دوریائل بحق یا هاء

یا سرکیطائیل بحق یا یاء

تعبیر خواب با  قرآن مجید

 

 تعبیر خواب با  قرآن مجید به این طریق است که هرگاه کسی خوابی بیند و تعبیر آن را نداند باید ملاحظه کند که چند روز از ماه قمری گذشته است و به عدد روزها از ابتدای قرآن سوره ها را بشمارد و به هر سوره ای که رسید به عدد آن روز آیه ها بشمارد و آن آیه تعبیر خواب اوست البته در تفسیر آن باید تامل کرد.

اول ماه    صحت ندارد    شانزدهم    صحیح است

دوم    تعبیرش عکس است    هفدهم    صحیح است تعویق

سوم     صحت دارد    هیجدهم    صحت دارد

چهارم    تعویق    نوزدهم    تعبیرش عکس است

پنجم    صحیح است    بیستم    تعبیرش عکس است

ششم    تعویق     بیست و یکم    صحیح است

هفتم    خلافی ندارد    بیست و دوم    صحت ندارد

هشتم    صحیح است    بیست و سوم    صحیح است

نهم    خلافی ندارد    بیست و چهارم    صحت ندارد

دهم     صحیح است    بیست و پنجم    بسیار خوب است

یازدهم     تعبیرش عکس است    بیست و ششم    صحت ندارد

دوازدهم    صحت ندارد    بیست و هفتم    بر عکس است

سیزدهم     صحیح است    بیست و هشتم    بر عکس است

چهاردهم    تعویق    بیست و نهم    بر عکس است

پانزدهم    صحیح است تعویق    سی ام    صحت ندارد

خوابی که در روز ششم بیند ، بعد از یکروز یا دو روز تعبیرش ظاهر شود

در روز نهم خوابی که دیده شود ، در همان روز اثرش ظاهر شود

در روز دهم و یازدهم ، تعبیرش بعد از بیست روز به ظهور آید

در روز سیزدهم خواب که دیده شود ، بعد از نُه روز تعبیرش ظاهر شود

در روز چهاردهم ، بعد از بیست و شش روز بعمل آید

در روز پانزدهم، بعد از سه روز اثرش ظاهر شود

در روز بیست و هشتم ، در همان روز اثرش ظاهر شود

و در بیست و نهم نیز، در همان روز ، اثر و تعبیرش ظاهر و هویدا شود.

 

در تعبیر خواب

ابن بابویه صدوق نقل کرده است:

شبهایی که خواب صحیح است : ۶-۷-۲۳

شبهایی که خواب غیر صحیح است : ۱-۱۰-۱۳-۱۴-۲۰-۲۱-۲۵-۲۶

شبهایی که خواب صحیح است اما تعبیرش به تاخیر افتد :۴-۵-۱۱-۱۲-۱۶-۱۷

شبهایی که  تعبیر خواب نتیجه به عکس دارد :۲-۳-۲۴-۲۸

شبهایی که تعبیر خواب همان است که دیده :۸-۹-۱۱-۱۸-۱۹-۲۷

شبی که تعبیرخواب در نهایت خوبی است:۲۲

توجه شود که در فرهنگ اسلامی ابتدا شب و سپس روز داریم

 . به عنوان مثال شب سوم ماه شبی است که فردای آن روز سوم ماه قمری است

از حضرت امام صادق علیه السلام منقول است

خواب شب  اول و دهم و بیست و یکم دروغ است .

خواب شب ششم و هفتم و پانزدهم و هیجده ام و نوزده ام راست است.

خواب شب هشتم و نهم و یازدهم و دوازدهم و بیست و دوم

و بیست و سوم و بیست و هشتم تعبیری نیک دارد.

خواب شب چهارم و پنجم و شانزدهم و هفدهم بتاخیر می افتد .

خواب شب بیستم و بیست و پنجم و بیست و ششم تعبیر ندارد.

خواب شب دوم و سوم و بیست وچهارم نتیجه بعکس میبخشد.

خواب شب سیزدهم و چهاردهم نه خیر دارد و نه ضرر.

 

دستور پیامبر ص هنگام خواب 2

محدث فیض در خلاصه الاذکار نقل کرده که از حضرت زهرا (س) روایت شده که شبی حضرت رسول (ص) بر من وارد شد در وقتی که رختخواب خود را پهن کرده و مهیای خوابیدن بودم .

فرمود : ای فاطمه ! مخواب مگر آنگاه که این چهار عمل را انجام داده باشی.

اولا یک ختم قرآن بخوان

و دیگر یک حج ویک حج عمره بجای آور

سوم آن که همه مومنین را از خود راضی گردان

و چهارم آن که من و همه انبیاء را شفیعان خود قرار دهی.

پیغمبر اکرم (ص ) فرمود : عزیزم ! خدای تعالی روی لطفی که به پدر تو و تو دارد

این دستور را بقدری سهل و آسان قرار داد که شما و شیعیان عمل نمایید

و اجر و مزد بسیاری برای شما خواهد بود .

هرگاه سوره (قل هوالله احد) را سه مرتبه بخوانی ثواب یک ختم قرآن خواهی برد

و هر گاه تسبیحات اربعه را بگویی صواب حج و عمره برده ای

و هرگاه طلب مغفرت جهت اموات نمایی همه آنها از تو خشنود می گردند

و هرگاه برمن و سایر انبیاء صلوات فرستی همه آنها شفیعان تو خواهند بود . به این قسم :

اللهم صل علی محمد و آل محمد اللهم صل علی جمیع الانبیاء و المرسلین.

 

یازده جمله هنگام خواب

مفضل بن عمر مى گوید: امام صادق (ع ) به من فرمود: اگر بتوانى هیچ شبى نخوابى تا به یازده جمله خود را در پناه خدا گذارى ؟ گفتم : آنها را به من بفرمایید. فرمود: بگو اعوذ بعزة الله و اعوذ بقدرة الله و اعوذ بجلال الله و اعوذ بسلطان الله و اعوذ بجمال الله و اعوذ بدفع الله و اعوذ بمنع الله و اعوذ بجمع الله و اعوذ بملک الله و اعوذ بوجه الله و اعوذ برسول الله من شر ما خلق و براء و ذراء و پناه گیر بدان ، هر وقت بخواهى

 

 

دستور پیامبر ص هنگام خواب 1

از رسول گرامى خدا (ص ) روایت شده است که فرمودند: هر گاه بنده در هنگام خواب بسم الله الرحمن الرحیم بگوید، خداوند مى فرماید: فرشتگانم ! نفس کشیدنهایش را تا صبح حسنات به حساب آورید و برایش ‍ بنویسید.

هر که در خواب رود و این اسم مبارک «یا کَریم» را چندان بگوید که در خواب رود ملائکه بر وی دعا کنند

 

تسبیح هنگام خواب

امام صادق (ع ) درباره تسبیح فاطمه زهرا(س ) فرمود: چون به خوابگاه خود رفتى ، سى و چهار مرتبه الله اکبر بگو و سى و سه بار الحمد لله بگو و سى و سه بار سبحان الله و آیة الکرسى و دو سوره قل اعوذ... را با ده آیه از اول سوره صافات و ده آیه از آخرش بخوان .

 

برای رفع ترس در خواب

بگو : اللهم اِنّی اَعوذُ بِکَ مِن شَرِّ الهَمََزاتِ الشَّیاطین  وَاَعوذُ بِکَ رَبِّ عَن یَحضُرون

در بیان تفأل به کلام الله مجید به حروف هجاء

 

« در بیان تفأل به کلام الله مجید به حروف هجاء » و تعبیر خواب با قران

شمر از سطر هفت از هفتمین ان

عقیدترا بران ای صاحب فال

ز «ب» از منعمانت ، فتح بابست

ز «ث» دنیا و دین بر دست می آر

ز «ح» از اقربا ، جام خوشی نوش

ز « د » اصحاب دولت را خبرگوی

ز« ر » نیکی بود ، شادان نشینی

ز «س» بینی سعادتهای بی حد

ز «ص» ای خواجه ، صبر و مکث باید

ز «ط» زاهد شوی ، تقوی برانی

ز «ع» امر محبتها عیان است

ز «ف» شادی تو را باشد به هر حال

ز «ک» ایمن نباید بود از هول

ز «م» آید ملامتهای مشهود

ز «واو » ت هست نعمت توی در توی

ز « لا» تشویش باشد نی نه چندان

که خشنود انی از نعم المابی

گشا مصحف،ورق زان هفت گردان

ز هفتم سطر،حرفِ اولست قال

چو فال آید « الف » خیر و صواب است

چو «ت» آید ، بباید توبه زان کار

چو «ج» آید ، بکن جهدی و می کوش

چو «خ» آید، امان از خوف میجوی

چو « ذ » آید، تو خود آن خوار بینی

چو « ز » آید، بیابی مالِ بی عدّ

چو «ش» آید، خصومت پیشت آید

چو «ض» آید،در آن کار است گرانی

چو « ظ » آید، ظفر بر دشمنان است

چو «غ » آید، خطر باشد،بده مال

چو «ق» آید، شوی مقبول در قول

چو «ل» آید ، برآید حاجتت زود

چو «ن» آید، بود آن کار نیکوی

چو «ه»‌آید ، خدا خشنود و خصمان

چو «ی» آید ، زغایب مژده یابی

 

دوستان توجه نمایید مابقی حروف اگر بیاید نتیجه ان میانه است (بقول بچه ها گفنتی پنجاه، پنجاه است).

نحوه گرفتن فال :

با وضو قرآن را بدست بگیر، آن را زیارت کرده و با توجه به نیتی که در دل داری ،

 

صفحه ای از کتاب خدا را باز کن. از آن صفحه ، هفت ورق جلو برو. بعد از آن ، از ابتدای صفحه، هفت سطر بشمر و پایین بیا. بعد در میان سطرهای بعدی ، هفت بار کلمه

« ان » را پیدا کن. بعد از یافتن هفتمین بار از کلمه « ان » ، دوباره هفت سطر بشمر و جلوتر برو. ابتدای سطر هفتم از هفتمین کلمه « ان » که پیدا کرده ای، اولین حرفی که سطر با آن شروع شده، معنی فال توست. آن را با فال بالا معنی کن!

اول روش معمولی

برای فال از روی قران پس از نشستن در محل پاک و پس از یک نیت سالم و خالص و برای برسی صحت بیشتر مراحل زیر را انجام دهید.

اول وضو بگیری و انگاه سه بار فاتحة الکتاب و نیز سه بار دعا زیر را بخوانید:

اللهم انی توکلت علیک و تفالت بکتابک فارنی ما هور المکتوب فی سرک المکنون فی غیبک، اللهم انت الحق انزل علینا الحق بحق برحمتک یا ارحم الراحمین استخیرک بک یا الله بک یا الله بک یا الله.

و انگاه بر روح پر فتوح پیامبر حضرت محمد مصطفی (ص) نیز سه بار صلوات فرستاده و انگاه نیت می کنیم و دوباره سه بار مجدد صلوات می فرستیم، وطبق دستور زیر عمل می کنیم تا به نتیجه کامل برسیم. توجه بفرمایید:

پس از اخرین صلوات از لای قران یا هر جایکه ذهن شما به شما می گویید صفحه ای از صفحات قران را باز بکنید، وقتی قران را باز کردید که انگاه نیمی از قران در دست راست شما و نیمی در دست چپ شما قرار خواهد گرفت که، و انگاه که صفحات در سمت دست راست قرار دارد را از ابتدای ان صفحه شروع به شمردن نمایید و 7 سطر به پایین بیایید، و توجه نمایید که در ابتدای سطر هفتم چه کلمه ی قرار گرفته همان را ملاک قرار داده و برای بدست اوردن نتیجه کار توضیحات زیر را بخوانید. (پس توجه نمایید که در ابتدای سطر هفتم چه کلمه ی امده است) و اما توضیحات هر حرف بدست امده از ابتدای سطر هفتم این چنین است. توجه بفرمایید:

البته دوستان توجه بفرمایید با توجه به نتیجه حروفات، مبنی بر هر حروف علاوه بر توضیح حروف بدست امده یک نتیجه کلی نیز ان را برای شما بعنوان خ یعنی خوب و ب یعنی بد می اوریم تا هم توضیحات کامل شود و نتیجه قابل درک باشد.

پس اگر الف اید اول انکار خیر و صلاح و اخر ان نجلح و فلاح می باشد و امیدها براید و عزیت یابد. (حاصل خوب است) 

اگر ب براید از صاحب دولتی منفعت یابد و کار وی ترقی و رو به رشد یابد. 

اگر ت براید بتوبه و صلاح باید مشغول شد تا پشیمان نشود و دلیل بود بر راحتی و نصرتی البته به شرط ترک محرمات. (حاصل تذکر امیز و بد است که باید توجه به اعمال خود کرد نه توجه به نتیجه نیت ونیز یعنی اگر اعمال خوب و پاک شود مشکل حل خواهد شد) 

اگر ث براید دلیل بود بر یافتن قوت و روزی مند گردد و منفعتها بیند (به خواست خدا) 

اگر ج براید در ان کار جد و جهد نماید که نیک نام گردد و نصرت و خوبی براید از ان کار. 

اگر ح براید مال یابد و دلیل بود بر بزرگی و ریاست و غایب از سفر به سلامت باز گردد. 

اگر خ براید از خویشان خود قوت یابد و از خوف خطر ایمن شود و دشمنان به وی ظفر نیابد. 

اگر د براید با صاحب دولتی مشورت کند در کاری و از ان کار شهرت و کرامت یابد و دلیل بود بر نیکوئی کارها و مراد و کامرانی. 

اگر ذ براید دلیل بود که دشمن وی مقهور گردد و دلیل بود بر فزونی جاه و حشمت.

اگر ر براید مهتری و ریاست یابد و فراخ روزی گدد.  (به خواست خداوند)

اگر ز براید در ان کار که شروع کند مدتی بماند و حضرت بحق ناطق جعفر بن محمد الصادق (ع) فرموده است دلیل بر سفر و مال و دولت و نکاح خوب و نیک است البته در اعمال خوب عمل و در کارها عجول نباشد. 

اگر س براید با وی مکر وحیله کنند باید با مداد و شبانگاه از خدای متعال غافل نشود و نیک به کارها نظر کند و دوست و دشمن را تشخیص دهد و راز دل بر کسی نگوید و مراقب اعمال خود باشد. 

اگر ش براید سعادت و دولت یابد و نیز دلیل کند بر امدن کارها و مراد و حاجات. 

اگر ص براید چند روزی برای تصمیم وکار خود صبر کند تا بمراد برسد یعنی عجله نکند. 

اگر ض براید در عهده کسی رود دلیل بود بر سعی کردن در کارها اخرت و بیرون امدن از فقر و فاقه و ایمن شدن از خوف و خطر و قادرن شدن بر خصم و دشمنان. 

اگر ط  براید پرهیزکار و پارسا و سرانجام کار او بخیر باشد. م (متوسط یا میانه بود یعنی برامند یا نیامند حاصل فرقی ندارد)

اگر ظ براید انچه می طلبد و به وی رسد و بر دشمن ظفر یابد و مال و دولت یابد.

اگر ع راید چیزی که بر وی پوشیده باشد اشکار شود و دلیل بر هلاکی دشمن باشد. 

اگر غ براید دلیل بود بر امانت داری اما صدقه باید داد و نیز از غایبی بر وی خبر رسد که وی بر می گردد و نیز از وی بشارت یابد. 

اگر ف براید کارهای پراکنده او جمع و دشواری او اسان شود. 

اگر ق براید مفبول القول و نیک نام گردد و عزیز در جهان شود و صدقه باید دارد. 

اگر ک براید دلیل بود بر خصومت و ضعف و بیماری و بر سعادت و برخورداری.

اگر ل براید دلیل بود بر شرف و بلندی و خبر خوش شنیدن و مال یابد و نیز باید به توبه مشغول شود.

اگر م براید دلیل بود بر ملامت و برزبان مردم افنتد و نیز بر زیادتی مال و شادی و برامدن کارها و لیکن صدقه نباید فراموش شود. 

اگر ن براید بر شیمانی از معصیت و در کاری که رنج برد بره بسیار برد.

اگر و براید از خلق بی نیاز گردد و توانگر شود و کارهایی وی براید بتمامی و ملکی بتصرف وی براید. 

اگر ه براید دلیل بود بر نامرادی و رنج زیاد که زبان نگه دارد و دلیل بود برشادی و خبر نیک و فرزند بودن در طالع وی.

اگر ل براید کار وی پراکنده شود و دلیل بر پریشانی خاطر بود. 

اگر ی براید از غائبی خبری یابد شادی و هم دلیل بود بر درازی عمر و صحت بدن و دعای وی مستجاب شود.

واما روش پیچیده و دقیق:

 دوستان می رسیم به فال قرانی جدید و پیچیده خودمون، دوستان لطفا خوب توجه نماید تا متوجه بشین. در این تفال که کمی صبر و تحمل می خواهد، اعتبار ان تایید و عالی است. برای بدست اوردن این فال قرانی باید شرایط ان را نیز رعایت کرد برای این کار ابتدا لازم است وضو بگیرید و سپس در محل پاک و مطهر بنشینید البته لازم است در زیر خود یک سجاده پهن کنید که ان هم پاک و مطهر باشد. سپس در نزد خداوند به گناهان خود اعتراف کرده و سپس سه صلوات به روح پرفتوح پیامبر فرستاده و انگاه از خداوند بخواهید تا در این نیت شما را به خیر و صلاح دریابد و سپس قران را به قصد زیارت، ان را زیارت کرده و صلوات بفرستید. روح و جان خود را معطوف به نیت خود نمایید. و انگاه با دستان که قران را دست دارید، قران را بگشایید. خوب دوستان از اینجا به بعد را توجه بفرمایید:

1- دوستان از صفحه در دست سمت راست شما هفت صفحه بشمارید و به جلو بروید بطوریکه صفحه هفتم نیز در دست سمت راست دست، شما قرار خواهد گرفت. (یعنی صفحه دست سمت راست خود را نیز حساب کنید و یک را از ان شروع کنید و بطوریکه هفت صفحه شمردید و به جلو رفتید، انگاه صفحه هفتم نیز در دست راست شما قرار می گیرد)

2- خوب سپس در ابتدای (از ابتدای) صفحه هفتم هفت سطر بشمارید و به پایین بیاید. (یعنی از ابتدای صفحه هفتم و از سطر اول ان بشمارید (یک دو سه ...) و هفت سطر پایین بیایید.)

3- خوب انگاه از سطر هفتم به بعد و در میان سطرهای بعدی، هفت بار به دنبال کلمه (ان) بگردید و پیش بروید تا به هفتمین (ان) برسید که اخرین (ان) باشد. (دوستان توجه نمایید تا فقط به دنبال تنها کلمه (ان) بگردید نه (ان) های چسبان بلکه (ان) جدا (الف - نون) و توجه که نیز هفت بار کلمه (ان) را پیدا کنید ولو اینکه به سطر یا صفحات بعدی برسد. تنها پیدا کردن مهم است)

4- بعد از یافتن هفتمین (ان) (که اخرین (ان) باشد) دوباره باید هفت سطر بشمارید و باید جلو بروید. (توجه نمایید که خرین (ان) را که پیدا کردید باید از ان (الف - نون) به بعد سطر بعدی را هفت سطر شروع به شمردن کنید و هفت  سطر جلو بروید)

5- خوب دوستان بعد از پیدا کردن سطر هفتم از اخرین (ان) هفتم، به ابتدای سطر هفتم نگاه کنید که چه حرفی امده همان حرف ملاک تفال قرانی ما می باشد. که انگاه به معنی فال خودمان در زیر مراجعه کرده و فال را معنی می کنیم

دعای بعد از هر نماز که انسان را وارد بهشت می‌کند

خواص ذکر السمیع - الغفور - عزیز

السَّمیعُ :

چهار معنی دارد : 1- شنونده هر رازی از پست وبلند وپنهان وآشکار که یکسان باشد نزد او سخن یا سکوت خلق . 2- قبول کننده و اجابت نماینده دعای داعیان ، چنانکه سمعَ اللهُ لِمَن حَمِدَه و این اخص از معنی اول است . 3- دانا به مسموعات از اصوات و حروف و ترکیب کلمات خواه به ظهور آیند خواه نیایند . 4- عالم به هر معلوم اعم از اصوات و کلمات .

180 بار بخوانند به ظرف چینی که این کلمه را بر آن به مشک و زعفران نوشته و به روغن کل شیشه به گوش کران چکانند شفا یابد . مداومتش برای اجابت دعا مجربست .


رسول خدا (ص) فرمود: هرکه هر صباح سه نوبت بگوید:« بِسمِ اللهِ الَّذی لا یَضُرُّ مَعَ اسمِه شیئَ فِی اَلاَرضِ وَ لا فِی السَّماءِ وَهُوَ السَّمیعُ العَلیم» وبرهر دو کف دست دمد وبروی خود فروآورد در آنروز به هیچ بلا وزحمت مبتلا نشود و اگر در شب به این ورد قیام نماید در آنشب از نکبات محفوظ و سالم ماند .

امام حضرت رضا علیه السلام فرمود: هر که هر روز پیش از آنکه سخن دنیا گوید بعد از ادای نماز صبح هفت نوبت بگوید:«فَسَیَکفیکَهُمُ اللهُ وَهُوَ السَّمیعُ العَلیم» خداوند تعالی از برکت این کلمات قرآنی جمله مهمات او را در آنروز کفایت کند .[رجوع به بحر الغرائب صفحه 61 ] .

الغَفورُ:

به معنی غافر است مأخوذ از غفر به معنی پوشانیدن . یعنی آمرزنده و پنهان کننده آثار گناهان بندگان و بذل رحمت است . مبالغه در عفو بیشتر از غفور است زیرا که غفر پوشانیدن است اعم از آنکه اثرش نماند یا بماند و محو که به معنی عفو است قلع ماده و زوال اثرش است . جهت رفع وسواس مداومت نماید

امام رضا علیه السلام فرموده اند : جهت پنهان ماندن از خطر و پنهان داشتن امور کلی هزار و دویست و نه (1209) نوبت برسنگی سیاه خواند و در چاه اندازد ونیز فرموده: هر که بعد از نماز جمعه ورد سازد و صد (100) نوبت بگوید:« یا غَفاّرُ اغفِرلی ذنوبی» از جمله مغفورین گردد و حقتعالی پرده او را ندراند


 

عزیز(نیرومند و توانای همیشگی)

عزیز، به ذاتی گفته می شود که قاهر و غالب بر تمام مخلوقات و ممکنات است .

اگر کسی می خواهد به علوم غریبه از طلوع فجر تا قبل از طلوع فجر 94 مرتبه ذکر« یا عزیز» خوانده شود و جهت عزیز ماندن همیشگی 40 مرتبه در روز خوانده شود و 41 مرتبه بعد از نماز صبح برا ی رزق و روزی و در نزد مردم روزی 100 مرتبه این ذکر خوانده شود 

 وقت بیرون امدن از خانه ذکر زیر را ۱۲ مرتبه بخواند وبه خود بدمد:

 یا عَزیز ذوالعِزِّ وَالاِقتِدارِ اَعِّزنی

 

ذکر در زمانهای مختلف 1

ذکر بامدادان

از حماد بن عثمان گوید: شنیدم امام صادق (ع ) مى فرمود: هر که چون نماز بامداد گزارد، صد بار بگوید: ماشاءالله کان لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم (آنچه خداوند بخواهد، خواهد شد و هیچ نیرو و توانى ، جز با کمک او نخواهد بود)، در آن روز خود بدى نبیند.

 

ذکر هنگام برخاستن از خواب

جراح مدائنى از امام صادق (ع ) فرمود: هرگاه یکى از شما شب از خواب برخاست ، باید بگوید: سبحان رب النبیین و آل المرسلین و رب المستضعفین (مقصود از آنها امامانند) والحمد لله الذى یحیى الموتى . و هو على کل شى ء قدیر. خداوند عزوجل مى فرماید: بنده من راست گفت و شکر گزارد.

 

ذکر خواب و بیداری

از امام صادق (ع ) نقل است که فرمود: شیوه رسول خدا (ص ) بود که چون در بستر مى آرمید مى فرمود: اللهم باسمک احیا و باسمک اموت (بارخدایا! به نام تو زنده ام و به نام تو مى میرم ) و چون از خواب برمى خاست مى گفت الحمد لله الذى احیانى بعد ما اماتنى و الیه النشور (سپاس از آن خداست که زنده کرد مرا پس از آنکه میرانید مرا، و به سوى اوست رستاخیز).

 

ذکر هنگام صبح

در بلدالاءمین از سلمان فارسى روایت شده است که هر بنده اى که داخل صبح شود و سه مرتبه این ذکر را تکرار کند: الحمد لله رب العالمین الحمد لله حمدا کثیرا طیبا مبارکا، حق تعالى هفتاد نوع بلا را از او دفع مى نماید که کمتر آنها اندوه باشد.


تعقیب نماز صبح 

از حماد بن عثمان گوید :شنیدم امام صادق (ع) می فرمود هر که چون نماز بامداد گزارد ؛ صدباربگوید : ( ما شاءالله کان ، لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم ) « آن چه خداوند بخواهد ؛ خواهد شد و هیچ نیرو و توانی ؛ جزء با کمک او نخواهد بود »


نام خدا هنگام وضو

امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که هنگام وضو نام خدا را ببرد، تمام بدنش ‍ پاک مى شود و این کار کفاره گناهان بین دو وضو خواهد بود. و کسى که نام خدا را نبرد، فقط آن مقدار از بدنش که آب به آن مى رسد پاک مى شود.

امام صادق (ع ) فرمودند: هر کسى که هنگام وضو نام خدا را بر زبان جارى کند، گویا غسل کرده است .


دعاى قبل از غروب آفتاب

امام صادق (ع ) فرمود: دعا پیش از برآمدن آفتاب و پیش از غروب آن روشى است ثابت و واجب ، هنگام سپیده دم و مغرب ده بار مى گویى : لا اله الا الله وحده لا شریک له و له الملک و له الحمد یحیى و یمیت و یمیت و یحیى و هو حى لا یموت بیده الخیر و هو على کل شى قدیر. ده بار مى گویى : اعوذ بالله السمیع العلیم من همزات الشیاطین و اعوذبک رب ان یحضرون (یعنى پناه برم به خدا از وسوسه شیطان ها از این که گرد من آیند) ان الله هو السمیع العلیم پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب آن . و اگر فراموش کنى ، آن را قضا مى کنى ، چنانچه نماز راقضا مى کنى .

 

ذکر هنگام خواب

امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که هنگام خواب سه بار ذکر زیر را بگوید، مانند روزى که از مادر متولد شده است ، از گناهان بیرون مى آید:

الحمد لله الذى علا فقهر، و الحمد لله الذى بطن فخبر، والحمد لله الذى ملک فقدر، و الحمد لله الذى یحیى الموتى و یمیت الاحیاء و هو على کل شى ء قدیر.

یعنى : همه ثناها مخصوص خداوندى است که پیروز و غالب است ، همه ثناها مخصوص خداوندى است که دانا به نهان و آشکار همه چیزى است ، همه ثناها مخصوص خداوندى است که مالک و توانا است ، همه ثناها مخصوص خداوندى است که مردگان را زنده نموده و زندگان را مى میراند، و او بر هر چیزى توانا است .


برخاستن از خواب ، سر موقع

پیغمبر اکرم (ص ) فرمود: هر که بخواهد شب را به عبادت برخیزد، چون در بستر خود خوابید باید بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم بار خدایا، مرا از مکر خود آسوده مدار و یاد خودت را فراموشم مکن و مرا در گروه غافلان مقرر منما، من برخیزم در ساعت کذاوکذا. و محققا خداى عزوجل بدو فرشته اى گمارد که او را همان ساعت بیدار کند.


روش بیدار شدن در شب

امام صادق (ع)می فرماید: هر کسی که این آیه را در هنگام خواب بخواند در هر ساعتی از شب که اراده کند از خواب بیدار خواهدشد. قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد فمن کان یرجو ا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعباده ربه احدا  (آخرین آیه سوره کهف)

 

ذکر بعد از بیدارى براى نماز شب

امام على (ع ) فرمود: چون براى نماز شب بیدار شدى ، این ذکر را بگو:

لا اله الا الله الحلیم الکریم الحى القیوم و هو على کل شى ء قدیر، سبحان رب النبیین و المرسلین ، رب السموات السبع و ما فیهن ، و رب الارضین السبع و ما فیهن ، و رب العرش العظیم ، و الحمد لله رب العالمین 

چون از خواب بلند شدى و نشستى ، بخوان :

حسبى الله حسبى الرب من العباد حسبى الذى هو حسبى منذ کنت حسبى الله و نعم الوکیل 

 

ذکرهای بعد از نمازها 2

ذکر در سجده

هر کس حاجتى دارد، سر بر سجده گذارده و این ذکر را سه مرتبه بگوید و حاجت بخواهد که ان شاءالله برآورده مى شود: یا حى یا قیوم یا لا اله الا انت برحمتک استغیث فاکفنى ما اهمنى و لا تکلنى الى نفسى 

امام باقر (ع ) فرمود: براى طلب رزق در سجده نماز واجب بگو: یا خیر المسئولین و یا خیر المعطین ارزقنى و ارزق عیالى من فضلک الواسع فانک ذوالفضل العظیم .

پاداش ذکر تشهد

امام باقر (ع ) فرمود هر کس بگوید: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله (نیست شایسته پرستشى جز خدا، یگانه است ، شریک ندارد، و گواهم که محمد بنده و رسول اوست )، خداوند برایش هزار هزار حسنه بنویسد.


ثواب تکرار اذان

امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که بشنود مؤ ذن مى گوید: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله سپس به خاطر تصدیق این کلام و به خاطر پاداش خداوند بگوید: و انا اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله ، اکتفى بهما عن کل من ابى و جحد و اعین بهما من اقر و شهد (و من گواهى مى دهم که خدایى جز خداى یگانه نیست و بى شک محمد (ص ) رسول خداست . با این دو گواهى بى نیازى مى جویم از هر کسى که - از گفتن این شهادتها - امتناع کرد و - وجود خدا و رسالت پیامبر (ص ) را - انکار کرد و یارى مى کنم به این دو گواهى کسانى را که اقرار کردند و گواهى دادند) خدا به عدد کسانى که انکار کرده و گواهى نداده اند و به عدد کسانى که اقرار کرده و گواهى داده اند او را مى آمرزد


ذکر در هر نماز

عایشه گوید: پس از نزول سوره مبارکه اذا جاء نصر الله و الفتح رسول اکرم (ص ) در هر نمازى که مى خواند مى فرمود: سبحانک ربنا و بحمدک ، اللهم اغفر لى (پروردگارا، به تسبیح و ستایش تو مشغولم ، خدایا، مرا بیامرز).


ذکرهای بعد از نماز صبح

از حضرت صادق (ع ) روایت است که پیغمبر اکرم (ص ) فرمود: هر کس که به مرضى گرفتار باشد، بعد از فریضه نماز صبح چهل بار این ذکر را بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم ، الحمد لله رب العالمین حسبنا الله و نعم الوکیل تبارک الله احسن الخالقین و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم و دست بر موضع درد و مرض بمالد، از آن بیمارى صحت یابد و حضرت حق تعالى او را شفا بخشد.

 

مناجات امام رضا بعد از نماز صبح

روایت شده : حضرت رضا (ع ) پس از نماز صبح ، در آغاز فجر، تا طلوع خورشید با هیچ کس سخن نمى گفت ، و اگر نیاز به سخن مهم پیدا مى کرد، با جا به جایى و اشاره ، آن را ادا مى نمود.

 در این ساعت دست بر سینه ات بگذار و هفتاد بار بگو: یافتاح (اى خداوند گشایش بخش ) و دعاى زیر را مکرر بخوان :

لا اله الا الله وحده لا شریک له ، له الملک و له الحمد، یحیى و یمیت ، و یمیت و یحیى ، و هو حى لا یموت ، بیده الخیر و هو على کل شى ء قدیر

 دعایی را که در کتاب کافی است، همیشه بخواند که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آن را به مردی از صحابه که مبتلا به مرض و پریشانی بود، تعلیم دادند و از برکت خواندن این دعا به اندک زمانی مشکلاتش برطرف شد. دعا این است:

« لا حول و لا قوه الا بالله توکلت علی الحیّ الذی لا یموت و الحمد لله الذی لم یتّخذ ولداً و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له ولیّ من الذّلّ و کبّره تکبیراً. »

 

بعد از نماز صبح 

دعایی را که ابن فهد حلی از حضرت رضا علیه السلام نقل کرده  هر کس آن را بخواند حاجتش برآورده و مشکلاتش حل می شود.

دعا این است: 

« بسم الله و بالله و صلی الله علی محمد و آله و افوّض امری الی الله انّ الله بصیر بالعباد فوقیه الله سیئات ما مکروا لا اله الا انت سبحانک انّی کنت من الظالمین فاستجبنا له و نجّیناه من الغمّ و کذلک ننجی المؤمنین حسبنا الله و نعم الوکیل فانقلبوا بنعمه من الله و فضل لم یمسسهم سوء ما شاء الله و لا حول و لا قوه الا بالله ماشاء الله لا ماشاء الناس ماشاء الله و ان کره الناس حسبی الرّبّ من المربوبین حسبی الخالق من المخلوقین حسبی الرزاق من المرزوقین حسبی الله رب العالمین حسبی من هو حسبی حسبی من لم یزل حسبی حسبی من کان مذ کنت حسبی حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم. »

امام رضا (ع ) فرمود: هر کس پس از نماز صبح صد باربگوید،

 بسم الله الرحمن الرحیم ، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم

به اسم اعظم خدا (از سیاهى چشم به سفیدى آن) نزدیک تر شده و به راستى که در مدار اسم اعظم قرار گرفته است  ( سفینة البحار، ج 1، ص 661.)

  برای ازدیاد حافظه : بعد از نماز فریضه این تسبیح را بخوانید :

سبحان من لا یعتدی علی اهل مملکت .سبحان من لا یاخذ اهل الارض بالوان العذاب.سبحان الروف الرحیم . اللهم اجعل فی قلبی نورا و بصرا و فهما و علما . انک علی کل شی قدیر.


 

ذکرهای بعد از نماز ظهر و مغرب و عشاء

ذکر بعد از نماز ظهر

امام صادق (ع ) مى فرماید: یکى از فرزندان پدرم از درد شکایت مى کرد، پدرم به او مى فرمود: ده مرتبه بعد از نماز ظهر بگو:((یا الله یا الله یا الله ))که هر کس این ذکر را بگوید خداوند مى فرماید: چه حاجتى دارى اى بنده من ؟!

 

ذکر بعد از نماز صبح و مغرب

از امام صادق (ع ) نقل است که فرمود: دنبال نماز صبح و نماز مغرب ، پیش از آن که سخنى بگوید و حرکتى کند، هفت بار بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم خداوند عزوجل هفتاد نوع بلا را از او بگرداند که آسانترین آنها و کمترین آنها خوره و پیسى و شر شیطان رجیم است و بادهاى بد یا گرفتارى به توفان که موجب سقوط و هلاکت باشد و دیوانگى است ، و اگر شقى باشد از شقاوت به در آید و در سعادتمندان نوشته شود.

 

ذکر بعد از نماز مغرب و عشاء در شب جمعه

 امام صادق (ع ) دعایى را از حضرت امام محمد باقر (ع ) و آن حضرت از امام زین العابدین (ع ) و آن حضرت از امام حسین بن على (ع ) و آن حضرت از امیرالمومنین (ع ) و آن حضرت از رسول خدا (ص ) و آن حضرت از جبرئیل - صلوات الله علیه - و جبرئیل هم از خداوند بزرگ ، گرفته است ، براى شفاى هر دردمند و گرفتارى نقل فرموده است .

آن دعا این است که در شب جمعه بعد از نماز مغرب و عشاء بگوید: لا اله الا سبحانک انى کنت من الظالمین (خدایا، جز تو خدایى نیست ، تو از همه بدیها و عیبها منزه و پاکیزه اى . من بودم که در حق خود ستم کردم

 

ذکر بعد از نماز مغرب

امام صادق (ع ) فرمود: هر کس پس از نماز مغرب سه بار بگوید:الحمد لله الذى یفعل ما یشاء و لا یفعل ما یشاء غیره خیر بسیارى به او عطا شود.

امام صادق (ع ) فرمود: هر گاه که نماز مغرب را خواندى ، دست بر پیشانى خود بکش و سه مرتبه بگو:

بسم الله الذى لا اله الا هو عالم الغیب و الشهادة الرحمن الرحیم ، اللهم اذهب عنى الهمّ (والغمّ) والحزن .


 

ذکرهای بعد از نمازها 1

هرگاه کسی بعد از نمازهای یومیه این سوره ها را به ترتیب ذیل بخواند حوآئج مشروعه او برآید و بغایت مجربست و آن سور بدین قرار است:

اول- سوره یس پس از نماز صبح.

دوم- سوره عم پس از نماز ظهر.

سوم- سوره انا فتحنا پس از نماز عصر.

چهارم- سوره اذا وقعة پس از نماز مغرب.

پنجم- سوره تبارک پس از نماز عشآء.

*کتاب المخازن، صفحه 30.


اگر می‌خواهید خیر دنیاوآخرت را جمع کنید بعد از هر نماز بخوان.

اَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَرِسمِ وَ عِزَّتِکَ الَّتی لا تُرامُ وَ قُدْرِتِکَ الَّتی لا یَمْنَعُ مِنْها شَیءُ

مِنْ شَرَّالْدُّنْیا وَ الاْخِرِه وُ مِنْ شَرَّالاوجاعِ کُلَّها.

 

دعای بعد از هر نماز که انسان را وارد بهشت می‌کند

شیبهُ هُذَیل خدمت رسول اکرم(ص) آمدوگفت: مرا کلامی تعلیم فرمایید که خدا مرا به آن سود دهد و آسان باشد. فرمود: در پس هر نمازی بگوی.

اللّهُمَّ اهْدِنی مِنْ عّنْدَکَ وَ اَفِضْ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ انْشُرْ مِنْ رَحْمَتِکَ وَ اَنْزِلْ عَلَیَّ مِنْ بَرَکاتَکَ.

بعد رسول خدا(ع) فرمودند: آگاه باش اگر با آن روز قیامت آید و آن را عمداً ترک نکرده باشد خدا برایش هشت در بهشت را باز نماید از هر یک که خواهد داخل شود.

 برای درمان بی حالی در نماز این ذکر را بسیار بگویید : و رَبُّکَ الغَنی ذُو الرَّحمة

ذکر در ایام هفته

 

ختم اسم شریف اللطیف

ختم ۱- حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند هر که روزی ۸۰۰ مرتبه بگوید اللطیف به مراد دل خود می رسد و مهمات او آسان گردد

ختم ۲- کسی که پریشان حال باشد یا از وطن و کسانش دور افتد یا غایبی داشته باشد یا دختری را بخت بسته باشد و وسایل عروسی نداشته باشد یا بیماری که لاعلاج و یا مقصودی که وصول به آن دشوار باشد همه این ها فواید اسم لطیف است با دعوت این اسم همه مشکلات حل شود

شرط لازم : غسل یا وضو ساخته و دو رکعت نماز با توجه تام بخواند بعد از فراغ از نماز بالای سجاده خود با قلب خاشع به درگاه حق متوجه شود ۱۰۰ مرتبه  یا لطیف به هر نیتی که بخواهد بگوید البته حوائج او روا گردد به نوعی که هرگز به خاطرش نمی رسیده

ختم ۳- ۱۲۹ مرتبه گفتن یا لطیف رو به قبله و با وضو به جهت امر مهم مجرب است

ختم ۴- از اسرار عجیبه که به کرات اتفاق افتاده که در اثنای ذکر به اجابت رسیده این است که تسبیحی درست کنی که ۱۲۹ دانه داشته باشد و این عمل مخصوص شب دوشنبه و یا جمعه است اگر خواسته باشی شب جمعه عمل نمایی باید پنج شنبه را روزه داری و اگر خواسته باشی شب دوشنبه عمل کنی روز یک شنبه را باید روزه بگیری و افطار کنی به غیر از گوشت حیوان و مال حلال و در اطاقی که کسی در آنجا نباشد وارد شو و دو رکعت نماز به جا آور به نیت حاجت و بعد ۱۲۹مرتبه ذکر شریف  یا لطیف را بگو و پس از اتمام بگو 

اَلا یَعلَمُ مَن خَلَقَ و هُوَ اللطیفُ الخَبیر   


 

دعا و زیارت روز چهارشنبه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ لِبَاساً وَ النَّوْمَ سُبَاتاً وَ جَعَلَ النَّهَارَ نُشُوراً لَکَ الْحَمْدُ أَنْ بَعَثْتَنِی مِنْ مَرْقَدِی وَ لَوْ شِئْتَ جَعَلْتَهُ سَرْمَداً حَمْداً دَائِماً لاَ یَنْقَطِعُ أَبَداً وَ لاَ یُحْصِی لَهُ الْخَلاَئِقُ عَدَداً اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ أَنْ خَلَقْتَ فَسَوَّیْتَ وَ قَدَّرْتَ وَ قَضَیْتَ وَ أَمَتَّ وَ أَحْیَیْتَ‏ وَ أَمْرَضْتَ وَ شَفَیْتَ وَ عَافَیْتَ وَ أَبْلَیْتَ وَ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَیْتَ وَ عَلَى الْمُلْکِ احْتَوَیْتَ‏ أَدْعُوکَ دُعَاءَ مَنْ ضَعُفَتْ وَسِیلَتُهُ وَ انْقَطَعَتْ حِیلَتُهُ ‏وَ اقْتَرَبَ أَجَلُهُ وَ تَدَانَى فِی الدُّنْیَا أَمَلُهُ‏ وَ اشْتَدَّتْ إِلَى رَحْمَتِکَ فَاقَتُهُ وَ عَظُمَتْ لِتَفْرِیطِهِ حَسْرَتُهُ‏ وَ کَثُرَتْ زَلَّتُهُ وَ عَثْرَتُهُ وَ خَلُصَتْ لِوَجْهِکَ تَوْبَتُهُ‏ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ‏ وَ ارْزُقْنِی شَفَاعَةَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏وَ لاَ تَحْرِمْنِی صُحْبَتَهُ إِنَّکَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ‏ اللَّهُمَّ اقْضِ لِی فِی الْأَرْبَعَاءِ أَرْبَعاً اجْعَلْ قُوَّتِی فِی طَاعَتِکَ وَ نَشَاطِی فِی عِبَادَتِکَ‏ وَ رَغْبَتِی فِی ثَوَابِکَ وَ زُهْدِی فِیمَا یُوجِبُ لِی أَلِیمَ عِقَابِکَ إِنَّکَ لَطِیفٌ لِمَا تَشَاءُ

 

زیارت روز چهارشنبه

روز چهارشنبه به اسم حضرت موسى بن جعفر و امام رضا و امام محمد تقی و امام علی النقی علیهم السلام است بگو در زیارت ایشان:

‏السَّلاَمُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَیْکُمْ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ ‏السَّلاَمُ عَلَیْکُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی‏ لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللَّهَ مُخْلِصِینَ وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکُمُ الْیَقِینُ‏ فَلَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ‏ یَا مَوْلاَیَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍیَا مَوْلاَیَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى‏ یَا مَوْلاَیَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍ‏ یَا مَوْلاَیَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍأَنَا مَوْلًى لَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فِی یَوْمِکُمْ هَذَا وَ هُوَ یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ ‏فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ .


 

الجامع - المغنی - الغنی - الفتاح

الجامع 

 یعنی جمع دارنده چیزهای پراکنده و پریشان به قدرت و رحمت خویش : ایم نامی است که بر نگین حضرت سلیمان علیه السلام بود و مخلوقات از برکت و هیبت این نام مهر سلیمان را مطیع و مسخر گشتند . هر که را که پریشانی دست دهد و از دوستان و یاران و دیار خود دور افتاده باشد و در کار خود سرگشته و سر رشته کار خود را از دست داده باشد روز یکشنبه قبل از ظهر غسل کند و نماز حاجت گذارد و دست بردارد برای هر انگشت یکبار یا جامع بگوید و انگشت عقد کند زود جمع گردد و در میان دوستان و یاران خود دوباره در اید.

و اگر میان دو دوست و یا دو زوج (زن و شوهر ) عداوت باشد که سبب تفرقه شود این اسم را بخواند به نیت جمع شدن و وقتی در رختخواب بخوانند که هنوز پا را دراز نکرده باشد ده نوبت یا زیاده بگوید تفرقه ازمیان برود و اگر در غربت افتاده این اسم را ورد کند و مداومت نماید به عدد تکسیر به دیارش و به بین یارانش در اید عدد پانصدو هشتادو چهار است .

الغنی

 یعنی خدای بی نیاز از همه کس و همه چیز در همه حال : این نامی است که اهل بهشت به برکت این اسم اندوه و گناه از دلهای ایشان زایل گردد . هر که به بلای طمع گرفتار باشد هر روز این اسم را بخواند و بر هر عضوی از بدن بدمد از او قطع طمع گردد و هر که را که آرزوی غنا باشد و یا به بلائی و شدتی گرفتار باشد و یا درویشی و فقیری او را گرفته باشد و یا عیالمند و قرض دار باشد در حال اضطرار چون وضو سازد و دست بردارد به نیاز به درگاه خدا ان مقدار که تواند یا غنی گوید خدا او را از ان بلیه نجات دهد و هر که خواهد به عدد تکسیر گوید پنجهزار و پانصدو پنجاه و پنج عدد است.

برای درمان بی حالی در نماز این ذکر را بسیار بگویید : و ربک الغنی ذو الرحمة

المغنی 

 یعنی بی نیاز کننده نیازمندان در همه چیزی: این نامی است که آب به برکت این نام در چشمه ها و سنگها جاری است . هر محنت زده و از خلق نا امید گشته هر روز ده هزار بار بگوید بزودی خدا او را توانگر گرداند و هر که تواند به عدد بخواند غنی گردد . عدد ان بیست و هشت هزار و سیصدو شصت و هشت است.

یکى از نزدیکان آیت الله امینى (ره ) از قول ایشان مى گوید: در شبانه روز ساعتى را تعیین کن و با حضور قلب ذکر یا غنى یا مغنى را تکرار کن .


 

 فتاح ( گشاینده )

خداوند متعال گشاینده تمام درهای بسته است لذا مفتاح تمام مشکلات و مسائل جهان آفرینش به دست آن کسی است که افتتاح خلقت به اوست

– اگر در خلوت به عدد کبیر و تکسیر این چهار اسم خدا را بگویید به مدت چهل روز ( یا کافی یا غنی یا فتاح یا رزاق ) عجایب بینی شیخ گفت من به ذکر این اسماء مداومت کردم روز چهلم سقف خانه باز شد و چهل کیسه زر سرخ در خانه انداختند و به زبان فصیح گفتند اگر نود به ان اضافه کنی ما نیز بر ان بیفزاییم و اگر کم کنی ما نیز کم کنیم و اگر در این عدد بمانی ما نیز میمانیم مجموع عدد کبیر و تکسیر این اسما ء هشتادو شش هزارو پانصدو هیجده عدد است شرح زیاد است عارفان را اشاره کافی است .

هر کس بعد از نماز دو کف دست بر سینه نهد و هفتاد مرتبه بگوید یا فتاح خداوند حجاب را از دلش بر میدارد یعنی دلش را از کدورت و جهالت پاک می کند و به نور علم معرفت روشن می کند

هر کسی می خواهد از امر پنهانی آگاهی حاصل کند دو رکعت نماز به جا آورد، و در سجده آخر پنجاه مرتبه بگوید: «یا فتاح» آن امر بر او ظاهر گردد


 

خواص ذکر القریب - المقسط - یا حی

القَریبُ :

دو معنی دارد : 1- نزدیک به خلق خود از راه علم ازاین جهت که هر کس او را بخواند برای وی اجابت کند ، چنانچه فرموده است : «فَإنّی قَریب اجیب دعوه الدّاع» . 2- عالم بودن به وساوس دلها که حجابی و مسافتی میان او و دلها نیست چنانچه خود فرموده است : «انّ‌ الله یحول بین المرء و قلبه» و بدانکه قرب و بُعد او سبحانه به حسب مسافت نیست چه او سبحانه به همه خلق خود از رگ گردن نزدیکتر است که «نحن اقرب الیه من حبل الورید» . پس اگر قرب او سبحانه به حسب مسافت بود ، بایستی که نزدیکی او به کسی که در مشرق است مستلزم دوری او باشد به آن کس که در مغرب است . پس نزدیکی او به خلق خود به حسب علم است و نزدیکی خلق به او به حسب عبادت . «در درون جانم و ز جان من سوائی --- نزدیک گر چه هستی امّا ز من جدایی» . در اکثر اوقات این اسم مرادف با اسم «مُجیب» گردد و برای نزدیکی معنی ، با یکدیگر مداومت می شود . مداومت «یا مُجیبُ» برای آسانی دشواریها نافعست .

 

امام رضا علیه السلام فرمودند : هر که صد و ده (110) بار بگوید «یا مُجیبُ» وحاجت خود عرض کند حاجات او بکلی برآورده گردد و هر که دایم مداومت کند این دو اسم را ، ایمن شود از بلاهای دنیا .

جهت رفع تمام دشواریها در هر روز 312 مرتبه «یا قریب» ( و یا حداقل 30 مرتبه) خوانده شود.

 

المقسط

 خداوند پدید اورنده بهره هر شخصی از بدی و نیکی که بدو رسد چنانکه در ازل قسمت فرموده است: هر که خواهد که احصای این اسم کند باید که اعتقاد چنین دارد و یقین دارد که انچه به وی و به همه عالمیان میرسد و خواهد رسید الی یوم القیمه همه همه از ازل پیش از آنکه خلق عالم موجود شوند بر لوح محفوظ نوشته بقدرت کامله تقدیر فرموده .

هر که را که وسواس زیاد بود و یا زیاد محتلم میشود و یا خیالات فاسده او را ازار میدهد به ذکر این اسم مداومت نماید به مدت چهل روز ، روزی هزار بار .

 

ختم  «  یا حیّ  »

مرویست که مداومت بر کلمه مبارکه یا حی بعد از هر نماز 18 مرتبه موجب طول عمر و دفع مرگ مفاجاة و توسعه در امر معاش خواهد بود.

 

خواص ذکر محیی - ممیت - حلیم - مجیب

محیی ( زنده کننده)

محیی خداست یعنی زمانی بوده که چیزی وجود نداشته و بعدا به اراده الهی بوجود آمدند

اگر کسی می خواهد عالم گردد و به نوعی که در فهم و ادراک حافظه خود متحیر گردد و چیزی برای وی مجهول نماند به مدت چهل روز بر اسم « یا محیی» مداومت کند و هر روز به تعداد 1740 مرتبه آن را بگوید .

 

ممیت (میراننده)

امام ‌علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) فرموده است: اگر کسی میخواهد بر نفس امّاره مسلط باشد باید که وقت خواب دست بر سینه نهد وصد مرتبه بگوید (یا مُمیت) تا خوابش ببرد، حق تعالی نفس او را مطیع او گرداند.

 

یا حَلیم

در خاصیّت اسم (حلیم) گفته‌اند که در وقت آب‌دادن درخت و کِشت، این اسم را بر کاغذی نویسند و با آب بشویند. آن آب بر هر زمینی که رسد محصول آن زیاد شود و از آفت سالم ماند. ان‌شاءاللّه.

برای پیدا کردن آرامش، بردباری و صبر در مقابل مشکلات،  در هر روز 88 مرتبه ذکر «یا حلیم»

 

مجیب ( اجابت کننده)

ان ربی قریب مجیب : همانا خدا به همه نزدیک است و دعای خلق را می شنود و اجابت می کند .

اگر کسی می خواهد دعایش به درگاه خداوند مورد قبول قرار گیرد 1001 مرتبه « المجیب»  بگوید و به خداوند عرض حاجت نماید مایوس نگردد. و اگر در آخر دعا و حاجت خود از خدا 26 مرتبه این ذکر« یاسریعُ یا مجیبُ» بخواند دعایش مستجاب گردد.

 جهت رفع حوائج مهم (یک یا چند حاجت)، کمی بعد از طلوع آفتاب روز جمعه یا در صورت موفق نشدن، بعد از نماز ظهر و عصر روز جمعه، 1001 مرتبه خواندن اسم مبارک «المجیب» بسیار مجرب است. 

هر که 110 بار این اسم مبارک «المجیب» را بگوید و حاجت خود را بخواهد حاجاتش برآورده شود و هر که دایم مداومت کند ایمن ماند از نکبات دنیا.

مداومت بر این اسم مقدس « سمیع الدعا و مجیب الدعا» موجب استجابت دعاست.

جهت رفع حاجات هر روز 350 مرتبه ذکر «نعم المولی و نعم النصیر» خوانده شود.

 

ذکرهای ایام هفته برای حاجت روایی

امام حسین علیه السلام فرمود : از پیغمبر اکرم روایت شده 

جهت حوائج تا هفت روز ، هر روز این اذکار را هزار بار بخواند  حاجت روا گردد 


شنبه: یا حَیُّ یا قَیومُ.
یکشنبه: اِیاکَ نَعبُدُ وَ ایاکَ نَستَعینُ.
دوشنبه: سُبحانَ اللهِ وَ الحَمدُ لِلّهِ.
سه شنبه : یا اللهُ یا رَحمانُ.
چهارشنبه : حَسبی اللهُ وَ نِعم الوَکیلُ.
پنج شنبه : یا غَفورُ یا رَحیمُ.
جمعه : یا ذالجَلالِ وَ الاِکرامِ

منبع : کتاب شفا و درمان با قران

 

براى حصول جمیع مطالب و حاجات

هر روز تا یک هفته این اسماء مبارکه را بخواند و ابتداء از جمعه بنماید.

جمعه : هزارمرتبه .... یا الله یا هو

شنبه : هزارمرتبه .... یا رحمن یا رحیم

یکشنبه : هزارمرتبه .... یا واحد یا احد

دوشنبه : هزارمرتبه .... یا فرد یا صمد

سه شنبه : هزارمرتبه .... یا حى یا قیوم

چهارشنبه : هزارمرتبه .... یا حنان یا منان

پنج شنبه : هزارمرتبه .... یا ذاالجلال و الاکرام 

 

اذکار پرفضیلت در ایام هفته

 

شنبه هزارمرتبه یا رب العالمین

و 1060مرتبه یاغنى بگوید تا غنى گردد.

یکشنبه هزارمرتبه یا ذالجلال و الاکرام

و 489مرتبه یا فتاح بگوید تا فتح و نصرت یابد.

دوشنبه هزارمرتبه یا قاضى الحاجات

و 129مرتبه یالطیف بگوید تا مال کثیر یابد.

سه شنبه هزارمرتبه یا ارحم الراحمین

و 903مرتبه یا قابض بگوید تا به حاجت خود برسد.

چهارشنبه هزارمرتبه یا حى یا قیوم

و 541مرتبه یا متعال بگوید تا عزت دارین یابد.

پنجشنبه هزار مرتبه لا اله الا الله الملک الحق المبین

و 308مرتبه یا رزاق بگوید تا روزى اش فراوان شود.

جمعه هزارمرتبه اللهم صل على محمد و آل محمد

و 256مرتبه یا نور بگوید تا عزیز شود.


 

گونه دیگر ذکر در ایام هفته

شنبه 41مرتبه فنادى فى الظلمات ان لا اله الا انت

یکشنبه 41مرتبه لا اله الا الله الملک الحق المبین

دوشنبه 41مرتبه لا اله الا الله المبین عزیزا جلیلا یا عزیز یا جلیل

سه شنبه 41مرتبه اللهم صل على محمد و آل محمد

چهارشنبه 41مرتبه لا اله الا الله خالصا مخلصا

پنجشنبه 41مرتبه لا اله الا الله خالق کل شى ء و هو على کل شى ء قدیر

جمعه 41مرتبه سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم .


 

خواص ذکر واحد - احد

واحد :

 بی همتا، یگانه ، این اسم شریف نیز 21بار درقرآن مجید آمده است .یعنی خداوند درذات یگانه است.درصفات یگانه است.درافعال یگانه وبی همتا است.

آیه: خدای ما ،خدائی بی همتاست ، که خدائی جز او نیست واو مهربان و بخشنده است. سوره بقره آیه 163

1. امام رضا (ع) می فرماید: هر که را مرض سختی باشد، وهر روز 101بار بگوید (یا واحد ) از آن بیماری صحت و سلامتی یابد.

2. برای الفت و انس در غربت وامتیاز بین خویشان خواندنش فائده بزرگ دارد.

1. یکی از بزرگان گفته است هر کس در راهی یا مکانی از تنهائی بترسد یا از شخصی ترسان و وحشتناک باشد  یا درخلوت متوهم باشد 1001بار بخواند نجات یابد واز ترس ایمن گردد.

 2. کسیکه مداومت بر این اسم نماید انس والفت وعزت یابد هر روز100مرتبه.

3.اگر این اسم بر طعامی خواند و از آن تناول نماید ،دلش نورانی گردد.

عدد کبیر این اسم شریف 19 وعدد وسیط 19 و عدد صغیرش نیز 19 است

 احد

احد در لغت به معنای یگانه و بی همتا میباشد

۱- برای راسخ و ثابت ماندن ایمان و اعتقادات در تمام مراتب زندگی در هر روز ۱۳ مرتبه با توجه به ذات احدیت ذکر شریف یا احد را بگویید

۲- جهت مغلوب نشدن در هیچ مرحله ای از مراحل زندگی در یک مجلس ۱۰۰۱ مرتبه یا احد گفته شود

 

خواص ذکر الرحمن و الرحیم - ارحم الراحمین

الرحمن الرحیم 

امام رضا (ع) فرمودند : هر کسی این اسم را بعد از هر نمازی ( دویست ونود هشت ) بار بخواند جلب دوستی مردم می شود واز اهل تحقیق خواهد گشت

الرّحیمُ :

 یعنی صاحب رحمت خاصه و مهربان بر بندگان مومن در دنیا وآخرت و نه به کافران . 

چنانکه فرموده : کان بالمؤمنین رحیما . هر کس هر صبح (90) بار بگوید خلائق با او مهربان شوند .

 هر کس هر روز (100) بار بگوید مشفق و مهربان گردد .

 چون مهمّی پیش آید که عاجز شوی روز جمعه بعد از نماز عصر تا حین غروب

یا الله و یا الرّحمن و یا الرّحیم را گفته آنقدر که نفس منقطع شود و سر به سجده آورده و مطلب بخواهد . بعد صلوات بفرستد


خواص اسم اعظم خدا در سه اسمی است که در  بسم الله الرحمن الرحیم وجود دارد البته در صورتی می توان از  این اسامی و اسم اعظم بهره برد که ولایت مولا امیرالمومنین علی علیه السلام را داشته باشیم بدون ولایت آن بزرگوار، انسان حتی از عبادات خود بهره ای نخواهد برد.

ذکر یا ارحم الراحمین 

امام صادق فرمود : خداوند فرشته ای اسماعیل نام دارد  که در آسمان دنیا ساکن است هر گاه بنده ای هفت بار بگوید « یا ارحم الراحمین »  اسماعیل به او میگوید : ارحم الراحمین صدایت را شنید  حاجتت را بخواه 

منبع : کتاب شفاء بخش و مشکل گشا

ترجمه کتاب صلوة الحزین معروف به دَعَوات

تالیف قطب الدین راوندی

برکت پول

  گشایش کار

برای گشایش در کار و فتح و قوت کسب هرکس2 بار صلوات بفرستد و الم نشرح و آیه الکرسی را هر کدام 2 بار بخواند و از انگشت کوچک تا بزرگ عقد کند (ببندد) البته تاثیر عجیبی خواهید دید.

و نیز برای گشایش کار آیه الکرسی بعد از هر نماز خوانده شود.

سوره قدر 10 بار بعد از نماز صبح خوانده شود.


دستور العمل مجرب برای پولدار شدن

جمعه شب ، سه لقمه با پیاز بخورند و صبح شنبه ناشتا ، ابتدا یک شیرینی که می تواند خرما یا عسل یا حتی شکر و قند باشد میل کند  بعد 3 بار بگوید  ( اللهم العن یهود الخیبری) 

هر هفته جمعه شبها انجام دهد و ترک نکند ، به این ترتیب مدام به او پول و دارایی میرسد 

منبع این دستور العمل ،  کتاب سیاحت شرق نوشته حاج اقا نجفی قوچانی  نویسنده کتابهای سیاحت غرب

 

( برای رزق و روزی )

امام صادق فرمودند : هرکس سوره یوسف را نوشته و با آب بشوید و از آن بنوشد خداوند به آسانی به او رزق و روزی عنایت می کند و برای او از طرف خداوند رزق و بهره ای مقرر می شود.

امام صادق (ع) فرمودند : اگر رزق و روزی کسی تنگ شود هفت بار سوره مریم را بخواند درهای روزی بر روی او باز می شود .

امام صادق (ع)فرمودند : اگر کسی سوره فتح را در شب اول ماه مبا رک رمضان به هنگام رویت هلال سه مرتبه بخواند خداوند متعال درهای رزق و روزی را به روی آنها میگشاید .

 

ایمن از زیان مالی 

امام باقر (ع)فرمودند:هر کس سوره نحل را در هر ماه یکبار بخوانداز زیان مالی در دنیا ایمن باشد

 

دعای گشایش و رفع پریشانی و سختی از حضرت حجة عج

ملا محمدصادقی عراقی در نهایت سختی و پریشانی و بدحالی بود. به هیچ وجه برای او گشایش نمی‌شد تا آن که شبی در عالم خواب خدمت حضرت حجة(عج) رسید و عرض حال خود بگفت. حضرت فرمود: به نزد سید محمد سلطان آبادی برو و به دستور آن عمل کن:

اول: آن که بعد از فجر صبح دست بر سینه گذارد و هفتاد مرتبه بگوید (یا فتاح)

دوم: آن که مواظبت کن به خواندن:

لاحَوْلَ وَلاقُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ الَّذی لایَمُوتُ وَ اَلْحَمْدُللِهِ الَّذی لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَهً وَلا وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً.

سوم: آن که بعد از هر نماز صبح بخواند این جملات را:

بِسْمِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللهِ اِنَّ اللهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ قَوْقاهُ الله سَیِّآتِ ما مَکَرُوا اِلاَّ الَهِ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجِبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجیِ الْمُؤمِنینَ حَسْبُنا اللهَ وَ نِعْمَ الْوَکیلِ وَ انْقَلِبُوا بِنِعْمَهً مِنَ اللهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءُ ماشاءَ‌اللهُ لا ماشاءَ لاحَوْلَ وَ لاقُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ ماشاءَ اللهُ لا ماشاءَ النّاسَ ماشاءَ اللهُ اَنْ یَرَهُ النّاسَ حَسْبِیَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبینَ حَسْبِیَ الْخالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقینَ حَسْبِیَ الرّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقینَ حَسْبِیَ اللهُ رَبُّ الْعالَمینَ حَسُبی مَنْ هُوَ حَسْبی مَنْ لَمْ یَزَلْ حَسْبی حَسْبی مَنْ کانَ مُنْذُ کُنْتَ حَسْبی حَسْبِیَ اللهُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ عَلَیهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ وَ الْحَمْدُللِهِ رَبِّ الْعالَمینَ.

 

ذکرهای رزق و روزی ( یا غنی - یا واسع - یا باسط - الشکور - یا وهاب )

11) برای رفع ضیق معیشت و همچنین غنای معنوی 10 جمعه متوالی هر بار 1060 مرتبه ذکر «یا غنی» گفته شود. 

12) برای نجات پیدا کردن از فقر و زیاد شدن روزی در هر روز 110 مرتبه این دعا خوانده شود:

 اللّهُمَّ اغننِی بِحَلالِکَ عَن حَرامِکَ وَ بِفَضلِکَ عَمَّن سِواکَ

این دعا را حضرت رضا (ع) در عالم خواب به مرحوم ملا زین العابدین گلپایگانی، استاد میرزای شیرازی، سفارش فرمودند. 

14) برای وسعت رزق در هر روز 137 مرتبه ذکر «یا واسع» خوانده شود. 

15) جهت جلوگیری از فقر، بخل، مرض و برای غنی شدن از نظر مادی در هر روز بین الطلوعین (بعد از طلوع فجر تا قبل از طلوع آفتاب) 10 مرتبه اسم مبارک «یا باسط» خوانده شود. 

16) هر که تا سه شب، یک در میان یعنی از شش شب سه شب خوانده شود در ثلث آخر شب با حضور قلب دست بردارد و هر شبی 1424 مرتبه بگوید (یا باسط) حاجتش روا می شود. خصوصاٌ به جهت معیشت گویند بسیار مجرب است.

17) اگر کسی در سحرگاه با طهارت (غسل کردن و وضو گرفتن) باشد دست بر آسمان بردارد و ده بار بگوید:«یا باسِطْ» و بر روی خود بمالد هرگز محتاج خلق نگردد و از غم فقر و نیازمندی خلاصی یابد و از جایی که گمان نداشته باشد نعمت یابد و روزی بر وی فراخ گردد.

18) برای وسعت رزق و معیشت بعد از نماز صبح 526 مرتبه در یک مجلس ذکر مقدس «الشکور» گفته شود. 

19) هر که معیشت تنگ شده باشد و روزگار به دشواری گذارند باید که به ذکر این اسم مداومت کند تا معیشت بر روی گشاده گردد.

20) به جهت استفاده از بخششهای مادی خدا و غنای مادی، در ثلث آخر هر شب، در سجده 14 مرتبه ذکر «یا وهاب» خوانده شود.

 

ازدیاد رزق و برکت خانه و مغازه

آیه به جهت زیادی رزق 

به تجربه رسیده است آن که در هر روز آیه ی مبارکه ی و من یتق الله تا آخر آیه ی 3 سوره ی طلاق را سه مرتبه بعد از نمازهای واجب با سه مرتبه صلوات در اول آن و سه مرتبه صلوات در آخر آن بخواند موجب وسعت رزق خواهد بود . ان شاء الله . 

وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا ﴿2﴾ وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا 

 

آیه ای دیگر جهت وسعت رزق 

هر روز صبح بعد از نماز دستها را به طرف آسمان بلند کرده به قصد دعا این آیه را هر روز بخواند . 

رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَیْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاء تَکُونُ لَنَا عِیداً لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَةً مِّنکَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ

 

آیه جهت خیر و برکت پیدا کردن مغازه و منزل 

اگر کسی آیه ی 59 سوره ی انعام را بر صفحه از قلع بنویسد و در دکان یا منزل خود آویزد خیر و برکت آن بسیار شود. 

وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ

 

برای فراوانی رزق و روزی

یکی از شرایط اجابت دعا این است که از خلق کاملا قطع امید کند و در اجابت دعا تردیدی نداشته باشد 

1) هر کس روزی 110 مرتبه سوره ی والعادیات را بخواند روزی فراوان و حلال نصیبش می شود . و اگر کسی این سوره را بنویسد و همراه داشته باشد در امان الهی باشد و اسباب رزق برای او فراهم می شود. 

2) اگر کسی به هر دری زد و کارش درست نشد 30000 مرتبه بگوید استغفرالله ربی و اتوب الیه. که ان شا الله به زودی کار بسته ی او گشوده میشود. 

3) 6 روز روزی 330 مرتبه : یا الله لطیف بعباده یرزق من یشا ء و هو القوی العزیز 

4) سوره ی حشر 41 روز روزی یک بار 

5) جهت خلاصی از سختی ها : 3 روز ، روزی 544 بار ( یا رئوف یا رحیم) 

6) خواندن سوره ی قدر و مداومت به آن در حل مشکلات مالی موثر است. 

7) برای وسعت رزق بعد از نماز صبح 10 مرتبه ( سبحان الله العظیم و بحمده استغفرالله و اتوب الیه و اسئله من فضله) 

8) از امام صادق (ع) روایت است که هر که این دعا را دو ماه متوالی روزی 100 بار بخواند خداوند گنجی از مال یا گنجی از علم به او عطا کند:( استغفرالله الذی لااله الا هوالحی القیوم بدیع السموات و الارض من جمیع ظلمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه) 

9) جهت گشادگی کارهای بسته مداومت بر آیه 186 سوره بقره بسیار موثر است.. 

10) بعد از نماز صبح پیش از سخن گفتن با کسی آیه 10 سوره کهف را:( فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم) 7 مرتبه بخوانید. 

11 ) جهت توسعه ی رزق با وضو و روبه قبله 3 بار سوره ی طلاق را بدون اینکه در وسطش با کسی صحبت کنید بخوانید.بسیار موثر است. 

12) از امام صادق روایت است که هر کس بعد از نماز عشاء بر سوره ی واقعه مداومت کن هرگز محتاج نمی شود. 

13) هر روز دعای هفتم صحیفه سجادیه را بخوانید. 

14) برای گشایش روزی 1000 مرتبه در نیمه شب بگویید :سبحان الملک الحی القیوم الذی لا یموت 

15) مداومت بر سوره ق باعث ازدیاد ثروت می شود. 


 

برای غنی و توانگری

 ذکرهای مربوط به پول و ثروت : تا 40 روز هر روز یک بار سوره های ذاریات - طلاق-مزمل و حشر 

. سوره ق هم برای ثروت است و ختمش هم در روز 3 بار

 برای توسعه رزق در امر معاش و غنی و توانگری در سحرگاه یعنی در نزدیکی صبح دو رکعت نماز بجای آورد 

در رکعت اول بعد از حمد 17 مرتبه سوره کافرون 

و در رکعت دوم بعد از حمد 17 مرتبه سوره توحید 

و در رکوع هر یک از این دو رکعت 17 مرتبه ذکر سبحان ربی العظیم و بحمده 

و در هر یک از سجدتین دو رکعت 17 مرتبه سبحان ربی الاعلی و بحمده بگوید 

و بعد از فراغ از نماز 17 مرتبه آیت الکرسی بخواند که مجرب است 

و گفته اند این عمل از گنج های مخفی پروردگار است که بدست نااهل نباید داد 

و خواندن سوره طه نزد طلوع فجر کمترین اثر او این است که روزی تازه به خواننده میرسد و نرمی دلها برای او حاصل می شود 

 

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: 

برای یافتن مالی عظیم هر پنج شنبه 40مرتبه سوره نصر خوانده شود تا مالی بیابی که در خاطرت نگنجد 

 

ختم برای رزق و روزی

روایت شده است هر کس در وقت صبح قبل از تکلم سه بار بخشی از آیه ۱۴۴ سوره مائده را بخواند روزی او از جایی برسد که گمان نداشته باشد

 بسم الله الرحمن الرحیم

رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا ماءِدَةً مِنَ السَّماءِ تکُونُ لَنا عیدًا لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آیَةً مِنْکَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرّازِقینَ

 

 برکت پول

 روز جمعه در میان دو نماز به یک خط بنویس ( یعنی خط دوم نرود ) دعا را و در کیف پولت قرار بده تا همیشه غنی باشی

بسم الله الرحمن الرحیم

و لقد مَکّنّا کم فى الارض و جعلنا لکم فیها معایش قلیلا ما تشکرون

 

ذکرهای رزق و روزی ( یا مالک - یا صمد - یا علی - یا حلیم - یا غنی )

1) اگر کسی قرض بسیار بود و در کار خود فرو مانده و متحّیر شود این آیات را «هُوَ اللهُ الذَّی لاالهَ الاّ هُوَ» چهل و یک بار بعد از نماز جمعه به جهت گشایش بخواند به مراد و مقصود خود واصل شود.

2) جهت توانگری و دوام ملک و بزرگی و تسلط و خَدَم و حَشَم و مالک شدن املاک و غیره مداومت نماید بر اسم «یا مالک» و اگر کسی روز جمعه پیش از طلوع آفتاب 1000 مرتبه این اسم را بخواند تمام حوائج دنیا و آخرت او برآورده شود. عدد کبیر این اسم 90 می‌باشد. 

3) هر کسی هر روز 9 نوبت این اسم مقدس « یا مالک» را تکرار کند از خلق بی‌نیاز گردد و دولت دنیا و آخرت بیابد.

4) هر کسی که بر گرسنگی وجوع طاقت نبود به ذکر این اسم مبارک « یا صمد» مداومت کند به عدد 1000 بار در روز تا حق سبحان درهای رزقهای ظاهری و باطنی را بر روی او بکشاید.

5) برای ادای دین و قرض و جلوگیری از فقر 110 مرتبه «یا علیّ » خوانده شود.

6) برای غنی شدن از نظر مادی برای همیشه اسم «علی» روی نگین انگشتری حک شود و همراه داشته باشد.

7) برای نجات فوری از قرض سنگین 1002 مرتبه خوانده شود: سُبحانَ اللهِ وَ بِحَمدِه ِسُبحانَ الله العَظیمُ

8) برای وسعت رزق و روزی، 100 مرتبه گفته شود: سُبحانَ اللهِ وَ بِحَمدِهِ سُبحانَ اللهِ العَظیمُ

9) به جهت زیاد شدن محصول در خاصیت اسم مبارک «یا حلیم» گفته‌اند که در وقت آب دادن درخت و کشت، این اسم را بر کاغذى نویسند و با آب بشویند. آن آب بر هر زمینى که رسد محصول آن زیاد شود و از آفت سالم ماند.

10) برای جلوگیری از فقر و بهبودی وضعیت مالی در هر روز 100 مرتبه ذکر «یا غنی» خوانده شود.


علم غیب 

باید به مدت ۳ شب قبل از خواب ۴۰ بار سوره قدر رو بخوانید این کار باعث می شود  روزی شما زیاد بشود و چیز هایی در مورد علم غیب بدست بیاورند

 

ختم ذکر یا ولی 

اگر در این دعوت به صدق و اعتقاد بود

و جهت تسخیر خلایق و برای رضای خدا خواند 

به درجه ولایت رسد و صفای باطن وی را روی نماید 

و بر او منکشف گردد علوم غریبه و علم لدنّی و حالات عجیب و غریب 

که عدد آن 409 می‌شود و یازده برابر آن 4499 می‌شود.

اسم مقدس « یا ولی » را بخواند.

 

به جهت ظاهر شدن امری پنهان و حاصل شدن کشفیات 

در هر روز 1106 مرتبه ذکر «یا ظاهر» گفته شود. 

 

برای کشف سر

هر که این اسماء «اَلاَوّلُ الْاخِرُ الظّاهِرُ الباطِن» را مداومت کند ( به مدت  70 روز )

در شبانه روز به عدد تکسیر بخواند یعنی 15484 عدد است ، در این صورت بر او ظاهر شود اسرار اهل عالم و مکشوف گردد آنچه علم ظاهر و باطن است

و به کمک این اسم ، خواص ظاهر و باطن اشیاء را بدانند و بر ظاهر و باطن هر موجودی بینا و توانا گردد و باید در این کار مداومت دارد 

این مربع را نوشته و با خود دارد:

الاوّل

الآخر

الظاهر

الباطن

الظاهر

الاوّل

الباطن

الآخر

الباطن

الظاهر

الآخر

الاوّل

الآخر

الباطن

الاوّل

الظاهر

 

جهت کشف اسرار 

هنگام خواب 10 بار قل هو الله ( سوره توحید ) 

12 بار تسبیحات اربعه 

15 بار صلوات

7بار ناد علی را می خوانیم درخواب به آنچه که نیت داشته ایم پی می بریم و آگاه میشویم

 

برای خواندن فکر طرف مقابل 

1 - اگر می خواهید فکر شخصی که در مقابلتان قرار گرفته را بخوانید ذکر یا باطن را 40 روز روزی 62 بار بخوانید بعد از اینکه این چهله تمام شد شما قادر خواهید بود که افکار طرف مقابلتان را بخوانید البته نباید به این ذکر شک و تردید داشته باشید همانطوری که می دانید انسان اشرف مخلوقات است پس به کمک الله هر کاری از او بر می آید 

2 - اگر میخواهی فکر مردم را بخوانی دوازده روز هر روز ۱۲۰۰۰ بار بگو الله الصمد

 

آگاهی از اسرار در خواب

سه شب پشت سر هم وضو گرفته، دو رکعت نماز بخوانید قبل از خواب 150 بار یا علیم بگویید

 روش دیگر

در هنگام خواب آیینه را زیر ران خود بگذارید ، 70 بار توحید بخوانید. آنچه نیت کنید در خواب میبینید.

 

جهت کشف ارواح

هر اسمی از اسماءالله که «کاف» داشته باشد مثل "کافی" و "کریم" 1500 بار خوانده شود

 

خواص ذکر مجید - باسط - باری - منان

مجید (بزرگوار)

انه حمید مجیدٌ  : خدا بسیار ستوده صفات و بزرگوار است .

معنای مجید ، کریم عزیز است . مجید در لغت ، یعنی دارای شرف و بزرگواری.

اگر کسی می خواهد از او رفع خواری و ذلت شود و تبدیل به عزت شود در هرروز 99 مرتبه ذکر« المجید» را بخواند . خواندن این اسم شفای هر  دردی است و خواندن این اسم در خلوت بر نور دل می افزاید.

 

یا باسط

 هرکه تا سه شب ،یک در میان یعنی از شش شب سه شب خوانده شود در ثلث اخر شب با حضور قلب دست بردارد و هر شبی هزار و چهار صدو  بیست وچهار مرتبه بگوید (یاباسط) حاجتش روا می شود،خصو صا اگر به جهت معیشت باشد  وگویند بسیار مجرب است.

 منبع :(داروخانه معنوی:176)

 

باری(پدید آوردنده )

هوالله خالق الباری امصور له الاسما الحسنی 

ترجمه: اوست آفریدگار عالم هستی ، پدیدآوردنده جهان و جهانیان نگارگرصورت خلایق و هم او راست نامهای نیکو ، باری از نظر معنی باخالق یکسان است و آن به کسی اطلاق می شود که هر ممکن و مخلوقی را از کتم عدم به عرصه وجود بیاورد 

اگر کسی می خواهد بعد از مرگ تا هنگامه قیامت بدن او سالم و پاکیزه بماند این ذکر « یاباری» را بعد از نماز صبح 213 مرتبه بخواند 

 

مَنّان (بسیار عطاکننده)

ولکن الله یمن علی من یشا من عباده

ترجمه:اما خداوند از بندگان خویش به هر کس که خواهد بسیار عطا فرماید خداوند منان است یعنی عطای بسیار می کند منت گذاشتن به دیگران برای انسان از رذائل است خداوند برای رزق و روزی که به ما می دهد هیچ منتی نمی گذارد 

اگر کسی می خواهد از نعمات خداوند ظاهری یا باطنی بیشتر استفا ده کند هر روز 141 مرتبه ذکر« یامنان» را بگوید .  تا چهل روز ، قبل از ۴۰ روز نتیجه می گیرید

خواص ذکر التواب - ولی البر - یا وکیل - الخبیر - المبین - یا وهاب - طاهر - رقیب - منعم - صمد - حی القیوم

اسم التواب را اگر کسی ورد کند و بعد از نماز صبح 360 بار بگوید خدا توبه او را می پذیرد

ولی البر اگر این دو نام را بر دست زندانی بنویسند و او را بسیار بخواند خلاص خواهد شد

اگر این دو نام را پیش افراد بی حیا بخوانند خداوند به او خوی نیک می دهد

اگر کسی مظلوم است در سحرگاه 66 بار بگوید یا وکیل و دعا کند در حق ظالم آن شخص زائل شود

امام رضا فرمود الخبیر را زیاد بگوید از شر نفس و سلطان جور در امان باشد

المبین را بر پرچم نوشته به جنگ بروند پیروز خواهد شد 

از کتاب کشکول شیخ بهایی و کنزالحسینی :

برای رفع فقر و کمی روزی و تنگی دستی هر روز ۱۰۰ مرتبه ذکر یا وهّاب را بگویید .

جهت تخلّی از رذائل  و تجلّی بفضائل ۲۱۵ مرتبه گفتن ذکر الطاهر سریع الاثر است

 

گویند اگر کسی اسم (الرقیب) را بر در سرائی اهل آن سرا از معاصی محفوظ مانند. 

بعد از نماز صبح به جهت زیادی نعمت، یا منعم  باید به عدد حروف ابجد آن جمله را بگوید

جهت رفع هر گرفتاری در هر روز 124 مرتبه ذکر «یا صمد» خوانده شود.

برای رفع مشکلی که از هیچ طریق حل نشده 156 مرتبه ذکر «یا قیوم» خوانده شود.

برای جلوگیری از مشکلات، بر گفتن ذکر یا حَیُّ یا قَیّومُ به تعداد 19 مرتبه بعد از نمازهای واجب


 هر که هر روز 130 بار «یا دَلیلَ الْمُتَحَیّرینَ وَ یا غِیاثَ الْمُستَغیثینَ اَغْثِنی» بگوید چون تمام کند دو رکعت نماز حاجت بگذارد و طلب مراد کند خداوند حاجتش را روا کند.


دعای ثروتمند شدن

 از آیت الله العظمی سید "صادق روحانی" در مورد دعایی برای ثروتمند شدن و افزایش رزق سوال شد ، و ایشان پاسخ جالبی دادند. متن پرسش و پاسخ بدین شرح است:

 پرسش: با نظر به تجارب حضرتعالی  یا تجارب اساتیدتان، از نظر شما، بهترین دعایی که موجب افزایش رزق و روزی می شود کدام است؟

پاسخ: بسمه جلت اسمائه؛ از موارد تجربه شده و مفید ختم «اذا وقعه» است که از امام سجاد علیه‌السلام روایت شده و علامه مجلسی (ره) آن را نقل نموده اند. این ختم به صورت زیر می‌‌باشد:

اگر اول ماه (قمری) روز دوشنبه بود، از روز اول تا چهاردهم، سوره واقعه خوانده شود، و مقدار خواندن هر روز به تعداد شماره روزهاست، به این شکل که در روز اول ـ مثلا ـ یک مرتبه، و در روز چهاردهم چهارده مرتبه خوانده می‌شود.

بعد از اتمام خواندن سوره مبارکه واقعه در هر روز،این دعا نیز خوانده شود: «اَللّهُمَّ اِنْ کانَ رِزْقی فِی السَّماءِ فَأنْزِلْهُ وَ اِنْ کانَ فِی الْاَرْضِ فَأخْرِجْهُ وَ اِنْ کانَ بَعیداً فَقَرِّبْهُ وَ اِنْ کانَ قَریباً فَیَسِّرْهُ وُ اِنْ کانَ قَلیلاً فَکَثِّرْهُ وَ اِنْ کانَ کَثیراً فَبارِکْ لی فیهِ وَ أرْسِلْهُ عَلی اَیْدی خِیارِ خَلْقِکَ وَ لا تُحْوِجْنی اِلی شِرارِ خَلْقک. وَ اِنْ لَمْ یَکُنْ فَکَوِّنْهُ بکِیْنُونِیَّتِکَ وَ وَحْدانِیَّتِکَ، اَللّهُمَّ انْقُلْهُ اِلَیََّ حَیْثُ اَکُونُ وَ لا تَنْقُلْنی اِلَیْهِ یَکُونُ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَِیْءٍ قَدیرٌ. یا حَیُّ یا قَیُّومُ، یا واحِدُ یا مَجیدُ، یا بَرُّ یا رَحیمُ یا غَنیُّ ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ تَمِّمْ عَلَیْنا نِعْمَتَکَ، وَ هَنِّئْنا کَرامَتَکَ، وَ اَلْبسْنا عافیَتَکَ.»

و در هر پنجشنبه‌ای که در این میان ـ اول تا چهاردهم ـ قرار دارد این دعا خوانده شود:

«یا ماجِدُ، یا واحِدُ، یا جَوادُ، یا حلیمُ، یا حَنّانُ، یا مَنّانُ، یا کَریمُ اَسْألُک تُحْفَةً مِنْ تحَفِکَ تَلُمُّ بها شَعْثی وَ تَقْضی بها دَیْنی وَ تُصْلِحُ بها شَأنی برَحْمْتِکَ یا سَیِّدی»

 

امام باقر (ع)فرمودند:هر کس سوره نحل را در هر ماه یکبار بخوانداز زیان مالی در دنیا ایمن باشد

 

دعاى استفاده از تربت امام حسین علیه السلام

در مصباح المتهجدین از حضرت ابوعبداللّه علیه السلام منقول است چون تناول کند یکى از شما تربت مبارک امام حسین علیه السلام را اول بگوید:

اللهم انى اسئلک بحق الملک الذى تناول و الرسول الذى نزل و الوصى الذى ضمن فیه ان تجعله شفاءا من کل داء.

و مرضى که دارد نام ببرد شفا یابد ان شاء اللّه .

با دو سند معتبر از حارث بن مغیره منقول است که خدمت امام صادق علیه السلام عرض کردم من در دو بیمارى سخت گرفتارم و به هر دوایى مداوا کرده ام نفع نیافته ام ، فرمود: چرا غافلى از تربت امام حسین علیه السلام که در آن شفاى هر دردى و ایمنى از هر خوفى است و چون تربت را بر مى دارى بگو:

اللهم انى اسئلک بحق هذه الطینة و بحق الملک الذى اخذها و بحق النبى الذى قبضها و بحق الوصى الذى حل فیها صل على محمد و آل محمد و اهل بیته و افعل بى کذا و کذا.

و بعد شفاى مرض خود را طلب کند.

 در بعضى از دعوات از حضرت بقیة اللّه امام عصر علیه السلام رسیده است هر که این دعا را با تربت امام حسین علیه السلام در قدحى بنویسد و دست خود را بشوید و با انگشت شهادت به مریض دهد تا بخورد صحت یابد.

بسم اللّه الرحمن الرحیم

بسم اللّه شفاء و لا اله الا اللّه اکفاء اذهب الباس رب الناس و اشف انت الشافى شفاء و انت الکافى کفاء لایغادر شفاءک سقما و صلى اللّه على محمد و آله اجمعین برحمتک یا ارحم الراحمین .

 

دعا برای یافتن شغل و برکت در کسب و کار

برای گشایش در کار و فتح و قوت کسب٬ هرکس ۲ بار صلوات بفرستد و الم نشرح و آیه الکرسی را هر کدام ۲ بار بخواند و از انگشت کوچک تا بزرگ عقد کند (ببندد) البته تاثیر عجیبی خواهید دید.

و نیز برای گشایش کار آیه الکرسی بعد از هر نماز خوانده شود.

سوره قدر ۱۰ بار بعد از نماز صبح خوانده شود.


 

رفع کساد کالا

هرگاه کالای شما کساد شود این آیه را بر کالا بخوانید انشاءالله مشکل حل شود:

یَرْجونَ تِجارَةً لَنْ تَبورَ (سوره فاطر آیه ۲۹)

"امید تجارتی دارند که هرگز زیان و زوال نخواهد یافت."

 

برای یافتن شغل در کتاب سرالمستتر آمده است:

" سوره یوسف را بنویسد و شب هنگام از خانه خارج گشته و در شکاف دیواری پنهان کند و موقع برگشتن به پشت سر خود نگاه نکند  بعد از سه روز او را برای شغلی دعوت کنند و مشغول گردد."

  در نوشتن آیات طهارت و وضو داشتن رعایت گردد  , قلم و کاغذ غصبی و نجس نباشد .دیواری که کاغذ در آن پنهان میشود غصبی و ناپاک نباشد . موقع برگشتن به هیچ وجه نباید به پشت سر نگاه کرد.

 دیوار غصبی دیوار خانه یا کلاْ ملکی است که غصب شده باشد یعنی مثلاْ ساکن فعلی آن ملک را غصب نموده باشد.

مورد دوم اینکه سوره یوسف را نمی توان در دیوار خانه خود پنهان نمود و حتماْ باید دیوار ملک دیگری باشد.

 

کاریابی

چنانچه شخص بیکار آیه زیر را بر کاغذ نوشته و بر بازو ببندد ، کار پیدا نماید 

قُل اِنَّ الفَضلَ بِیَدِاللهِ یُؤتیهِ مَن یَّشاءُ وَاللهُ واسِعٌ عَلیمٌ. یَختَصُّ برَحمَةِ مَن یَّشاءُ وَاللهُ ذُوالفَضلِ العَظیمِ. (آل عمران آیات ۷۳و۷۴)

✨دعای زبان بند دشمنان بدگویان

آیه ذیل از سوره مبارکه یس را به نیت بسته شدن زبان دشمنان و بدگویان هفت مرتبه بخواند. زبان.بدگویان و دشمنان در حقش کوتاه.میشود:

اَلیَوم نَختِمُ عَلی اَفواهِهِم وَ تُکَلِمُنا اَیدیَهُم وَ تَشهَدُ اَرجُلَهُم بِما کانوا یَکسِبون

 

امام زمان عج به یکی از دوستان خود که از آن حضرت پرسیده بود:
آقا جان، چرا با اینکه ما این همه دعای فرج را میخوانیم شما نمی آیید؟؟؟!!!
حضرت فرمودند: شما دعای فرج نمیخوانید!
شما دعای سلامتی من را میخوانید، یعنی (اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن)،
باید دعای (الهی عظم البلا) را زیاد بخوانید،
(((بسم الله الرحمن الرحیم إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ)))
امام زمان و سید ابن طاووس، صفحه 238،
نجم الثاقب، صفحه 480.

 


دعا برای شکر و سپاس از پروردگار


دعا برای شکر و سپاس از پروردگار

حد تحمید الهى

یکى از اصحاب امام صادق (ع ) از ایشان نقل مى کند که ایشان فرمود: هر دعایى که پیش از آن حمد خدا نباشد، نیمه است و پى بریده است ، حمد خدا باید و سپس ستایش او. من گفتم : نمى دانم چه اندازه از تحمید و تمجید بس است ؟

حضرت فرمود: مى گوید: بار خدایا! تویى آغاز و پیش از تو چیزى نیست و تویى انجام و پس از تو چیزى نیست ، تویى آشکارا و فرازتر از تو چیزى نیست و تویى نهان و در برابر تو چیزى نه ، و تویى عزیز و حکمت دار.


امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که بگوید الحمد لله کما هو اهله ، (همه ثناها مخصوص خداوند است ، همان گونه که شایسته آن مى باشد) نویسندگان آسمانى (فرشتگان ) نمى توانند ثواب آن را بنویسند.

عرض کردم : چرا؟

حضرت فرمود: چون (ثواب آن را نمى دانند و) عرضه مى دارند: خدایا! از غیب آگاهى نداریم . و خداوند مى فرماید: هر چه که بنده ام مى گوید، بنویسید و ثواب آن باشد به عهده من .


شکر گذشته و آینده

امام صادق (ع ) فرمودند: هر کس روزى هفت بار بگوید الحمد لله على کل نعمه کانت او هى کائنه (تمامى ثناها مخصوص خداوندى است ، به خاطر همه نعمتهایى که بوده یا خواهد بود)، شکر گذشته ها و آینده ها را به جاى آورده است .


سیصد و شصت بار حمد در روز

امام صادق (ع ) فرمود: رسول خدا (ص ) را شیوه بوده که هر روز سیصد و شصت بار خدا را حمد مى کرد، به شماره رگهاى تن انسان ، و مى فرمود: الحمد لله رب العالمین کثیرا على کل حال سپاس از آن پروردگار جهانیان است ، بسیار است در هر حال .

ذکر الحمد لله پس از غذا

امام صادق (ع ) فرمود: هنگامى که سفره پهن مى شود، بسم الله بگو و وقت خوردن بسم الله على اوله و آخره بگو و پس از برچیدن سفره الحمد لله بگوى .


شکر روز و شکر شب

امام صادق (ع ) فرمود: کسى که در صبح چهار بار بگوید الحمد لله رب العالمین ، بى تردید شکر آن روز را به جاى آورده است و کسى که در شب آن را بگوید، شکر آن شب را ادا کرده است .

 

سفارش پیامبر (ص ) به على (ع )

رسول خدا (ص ) به على (ع ) فرمود: یا على ! به هنگام غذا خوردن بسم الله

و بعد از غذا الحمد لله بگو


برای زیبایی پوست

ر

و

ن

ال

49

32

199

7

33

52

4

198

5

197

34

51

اگر وفق بالا که آیه 35 سوره نور می باشد را نوشته در روغن ماهی حل کرده بر پوست صورت یا دست بمالند صاحب پوست صاف و درخشان خواهد شد 

دور تا دور این وفق بنویس 

الله نورالسموات و الارض مثل نوره کمشکاة فیها مصباح المصباح فی زجاجه  الزجاجة کانها کوکب دری یوقد من شجرة مبارکة الی آخر

 

نماز حاجت قطعی

نماز حاجت و آن به کیفیاتى وارد شده: یکى از آنها که گفته‏اند [و] مکرر به تجربه رسیده آن است که از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: وقتى که امرى به تو نازل شود متوسل شو به حضرت رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم و دو رکعت نماز به جا آور و هدیه کن بر آن بزرگوار. راوى گوید: عرض کردم چه کنم؟ فرمود: غسل مى‏کنى و دو رکعت نماز به جا مى‏آورى، ابتدا مى‏کنى به آن چه در نماز فریضه ابتدا مى‏کنى و مثل تشهّد فریضه به جا مى‏آورى و بعد از آن که سلام مى‏گویى بگو: 

اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلامُ وَ مِنْکَ السَّلامُ وَ إِلَیْکَ یَرْجِعُ وَ یَعُودُ السَّلامُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَلِّغْ رُوْحَ مُحَمَّدٍ مِنِّی السَّلامَ وَ بَلِّغْ أَرْواحَ الأَئِمَةِ الصَّالِحینَ سَلامِی وَ ارْدُدْ عَلَیَّ مِنْهُمْ السَّلامَ وَ السَّلامُ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ اللَّهُمَّ إِنَّ هاتَیْنِ الرَّکْعَتَیْنِ هَدِیَّةٌ مِنِّی إِلى‏ رَسُولِ اللَّهِ فَأَثْبِتْنِی عَلَیْهِما ما أَمَّلْتُ وَ رَجَوْتُ فِیکَ وَ فِی رَسُولِکَ یا وَلِیَّ الْمُؤْمِنینَ 

بعد از آن برو به سجده و چهل مرتبه بگو: یا حَىُّ یا قَیُّومُ یا حَیَّاً لا یَمُوتُ یا حَىُّ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ یا ذَا الْجَلالِ وَ الإِکْرامِ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمینَ 

بعد از آن طرف راستِ رو را به زمین گذار و چهل مرتبه همین دعا را بگو بعد از آن طرفِ چپ صورت را به زمین گذار و همان دعا را چهل مرتبه بگو بعد از آن، بلند کن سر خود را و دستها را بلند کن و چهل مرتبه بگو بعد از آن، دست خود را به گردن بینداز و انگشت سبابه‏ى خود را بگیر و آن را چهل مرتبه بگو بعد از آن، ریش خود را به دست چپ بگیر و گریه کن یا خود را به گریه بدار و بگو: 

یا مُحَمَّدُ یا رَسُولَ اللَّهِ أَشْکُو إِلَى‏ اللَّهِ وَ إِلَیْکَ حاجَتی‏ وَ إِلى‏ أَهْلِ بَیْتِکَ الرَّاشِدینَ حاجَتی‏ وَ بِکُمْ أَتَوَجَّهُ إِلَى اللَّهِ فِی حاجَتی‏ 

بعد از آن برو به سجده و آن قدر یا اللَّهُ یا اللَّهُ بگو تا نفس تو تمام شود و بگو صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا وبجای کذا وکذا حاجت خود را ذکر کن حضرت صادق علیه السلام فرمود: من ضامنم بر خداى عز و جل آن که از جاى خود حرکت نکند تا حاجت او روا شود 

برای بخت گشایی

 

بخت گشایی با آیه رب لاتذرنی فرداً

اگر دختر خانمی هنوز شوهر نکرده باشه و یا خواستگاری هنوز برایشان نیامده و یا آمده وهنوز کار به پایان نرسیده و به خانه بخت نرفته است :

 به مدت یکماه بعد از هر نماز واجب بلافاصله بدون اینکه با کسی حرف بزند  یک صلوات بفرستد و هفت مرتبه این آیه مبارکه را تلاوت کند

رَبِّ لا تَـذَرنی فَـرداً وَ اَنتَ خَیرُا لوارثـیـن (سوره انبیا آیه هشتاد نُه)

 

 

شوهر کردن زنهای بیوه یا مطلقه با آیه انا لله

در طول زندگی پیش می آید که زن و شوهری توافق نداشته و از هم جدا میشوند و یا خدای ناکرده شوهر از دنیا میرود این ختم برای این خانم هاست که:

اگر شوهر از دست داده اند و بخواهند شوهر بهتری نصیبشان بشود بعداز جداشدن و یا فوت همسر این آیه و دعا را ورد خود قرار داده و مرتب بخوانند


اِنّا لِله وَ اِنـّا اِلَیـْـهِ راجِــعـُونْ ، اَلـلـّهُــمَّ اَ جــِـرْ نـی  فــی مـُصـیـبـَتـی وَ اخْـلُفْ لی خـَـیـْـرا

 


آیه واضرب لهم بر گلاب جهت بختگشایی

این آیه  شریفه زیر را به جهت گشایش بخت بر کاغذ بنویسید و با گلاب بشویید و بخورید

«وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلا اَصْحابَ الْقَرْیَةِ اِذْ جائَهَا الْمُرْسَلوُنْ»

برگرفته از کتاب رهنمای گرفتاران حاج نصر بروجردی

 

 

گشایش بخت با سوره طه بر گلاب

با غسل ، وضو و جامه ی پاک اول یک مرتبه صلوات فرستاده و سوره ی مبارکه ی طه رو بر مقداری گلاب به نیت بخت گشایی با تدبر در معانی آیات و توجه کامل می خونی و دختر اون گلاب رو بر سر خود می ریزد...سپس دو رکعت نماز حاجت به نیت بخت گشایی بخواند و پس از آن یازده مرتبه صلوات بفرستد.

 

 


ختم سوره توحید برای طی الارض، آسان شدن امور ،رزق بسیار

 

ختم سوره توحید برای طی الارض، آسان شدن امور ،رزق بسیار

از جناب عارف کامل مرحوم سید عبد الکریم کشمیری نقل شده :

خواندن1000مرتبه در هر روز برای نورانیت ،روحانیت قلب،آسان شدن امور ورزق بسیار نافع است .و در روایت از پیامبر نقل شده  است کسیکه 1000بار بخواند خود را از خدا خریده  واز بندگان خاص الهی شود.بی عدد کسی بخواند ومداومت کند طِیُّ الارض به او داده شود.همیشه خواندنش یقین انسان را زیاد میکند . وجنابشان روزی 7000مرتبه وقتی در نجف بودند می خوانند نه دریک مجلس،بلکه در تمام روز حتی در راه رفتن

 

ختم مجرب آزموده شده واثری شگفت انگیز ازآن مشاهده شد:

جهت حوائج شرعی 5مرتبه سوره یس را بخواند و ثواب آنرا هدیه کند به5تن اصحاب کسا یعنی حضرات معصومین محمد وعلی وفاطمه وحسن وحسین صلوات الله علیهم وبعد بگوید به خدا :الهی این 5بزرگوار را شفیع آوردم که حاجتم را بدهی در ضمن میتواند روزی یکمرتبه تا5 روزهم انجام دهد. 

 

 ختم مجرب

از جمله مجربات که هیچ شبهه ای در آن نیست این است که 3 شب متوالی در گوشه خلوتی بنشینی وهر شبی 1000 مرتبه بگوئی

الهی الهی قََد اِنقَطَعَ رَجائی عَنِ الخَلق واَنتَ الرَّجائی

وبعد حاجت را بخواهی بشرط اینکه واقعا به کسی امید نداشته باشی جز خدا.

 

گنج معنوی بی نظیر

این ختم را بزرگان دین ومجتهدین انجام می دادند و برای رسیدن به حاجتها حکم کبریت احمر را دارد و زیاد ادعای تجربه کرده اند  وسرآمد همۀختم هاست

روش انجام ختم:

ابتدا غسل کرده{به نیت حاجت و بهتر است نیت توبه حقیقی هم داشته باشد وبانیت هردو فقط یک غسل کند} لباس تمیز بپوشد ودر مکانی خلوت  بدون اینکه در میان ختم صحبت کند،انگشترعقیق یمنی یا فیروزه در دست  کند دو رکعت نماز حاجت بخواند.بعد از نماز 70بار سوره حمد و100صلوات و79 بار سوره انشراح

(ام نشرح لک صدرک...)و1001بارسوره توحید وسپس 7بار سورۀ حمد بخواند و100بار صلوات فرستد انشاءالله حاجت برآورده گردد وهیچ تخلف ندارد.این ختم ازجمله اسراراست و اگر برای مصلحتی خداوند جلَّ واعلی نخواسته باشد که حاجت را برآورده سازد

بعضی این ختم را  از ختوم مقیّده شمرده اند و گفته اند باید بعد ازنمازصبح روزپنجشنبه به آن عمل کند البته اگر در روز جمعه و در مکان شریفی باشد بهتر است.بعضی هم گفته اند در وقتی که نور ماه زیاد باشد بهتراست

 

عمل مجرب برای ثروت

این ذکر در زیاد شدن ثروت  اثر عجیبی دارد

 مرحوم کشمیری فرمود روزی از استادم مرحوم قاضی کیمیا خواستم گفت فردا بیا روز بعد که پیش او رفتم گفت این ذکر  را زیاد بگو  که خود کیمیاست. از حضرت  استاد بهجت نقل شده در آغاز وپایان ذکر ،صلوات بفرستدمثلاًاگر میخواهد110مرتبه بگوید،ابتدا صلوات بفرستد بعد110 بار بگوید ذکر را وباز صلوات بفرستد .

ذکر این است اللّهُمَ  اَغنِنِی بِحلالِکَ عَن حَرامِک و بِفََضِلکَ عَمَّن سِواک

چند ختم مجرب:

1-به  تجربه رسیده است که مدت 18 روز،روزی 3 مرتبه سورۀ قل هوالله احد رابخواندبه این روش که:

 (الله الصمد ) را هزار بار تکرار کند.بعد از تمام شدن عمل یکبار آیۀ 35 سورۀنور(الله نور السموات...)ویکبار آیۀ آخر سوره فتح (اشداء علی الکفار...)را بخواند بشرط ،طهارت ،روبه قبله،مکان خلوت ،حضور قلب هرکه انجام داده محال بودکه به حاجتش نرسد.

2-هر که دشمنی قوی دارد به نیت مغلوب کردن او 14روز آیه الکرسی رابخواند و بعد از گفتن (یَعلََمُ) دشمن را از  ذهن بگذراندوبعد بگوید (ما بین ایدیهم)و بقیه آیه را تا  آخر فیها خالدون بخواند این عمل را بغیر از  موارد صحیح نباید انجام داد این ختم  بارها تجربه شده.

3-برای وسعت رزق قبل از طلوع آفتاب  سورۀ قدر را بخواند وقدرت خدا را  مشاهد کند.

4-جهت فتوحات بی نهایت وزیاد شدن ثروت اثری عجیب ونفعی غریب دارد

بمدت چهل شب هر شب چهل بار سورۀ لیل را بخواند واین آیۀ را سه مرتبه بخواند

(و ما لاحد من نعمه تجزی) ودر زمان انجام این ختم بسیار باید مراقب تقوا باشد و دوری از گناه باشد تا اثر کند.

 

هدایت حسینی

 

هدایت حسینی

در منطقه ى گنداب همدان که امروز جزء شهر شده ، مردى بود شرور ، عرق خور و دایم الخمر به نام على گندابى .او در عین اینکه توجهى به واقعیات دینى نداشت و سر و کارش با اهل فسق و فجور بود ، ولى برخى از بعضى از مسایل اخلاقى در وجودش درخشش داشت .

روزى در یکى از مناطق خوش آب و هواى شهر با یکى از دوستانش روى تخت قهوه خانه براى صرف چاى نشسته بود .هیکل زیبا ، بدن خوش اندام و چهره ى باز و بانشاط او جلب توجه مى کرد .

کلاه مخملى پرقیمتى که به سر داشت بر زیبایى او افزوده بود ، ناگهان کلاه را از سر برداشت و زیر پاى خود قرار داد و موهاش رو پریشون کرد و خودش رو سیلی زد ، رفیقش به او نهیب زد : چه مى کنى ؟ جواب داد : اندکى آرام باش و حوصله و صبر به خرج بده ، پس از چند دقیقه کلاه را از زیر پا درآورد و به سر گذاشت . سپس گفت : اى دوست من ! زن جوان شوهردارى در حال عبور از کنار این قهوه خانه بود ،که مرا با این کلاه و قیافه دید شاید به نظرش مى آمد که من از شوهرش زیبایى بیشترى دارم ، در آن حال ممکن بود نسبت به شوهرش سردى دل پیش آید : نخواستم با کلاهى که به من جلوه ى بیشترى داده گرمى بین یک زن و شوهر به سردى بنشیند .

در همدان روضه خوان معروفى بود به نام شیخ حسن ، مردى بود باتقوا ، متدین ، و مورد توجه . مى گوید : در ایام عاشورا در بعد از ظهرى به محله ى حصار در بیرون همدان براى روضه خوانى رفته بودم ، کمى دیر شد ، وقتى به جانب شهر بازگشتم دروازه را بسته بودند ، در زدم ، صداى على گندابى را شنیدم که مست و لا یعقل پشت در بود ، فریاد زد : کیست ؟ گفتم : شیخ حسن روضه خوان هستم ، در را باز کرد و فریاد زد : تا الآن کجا بودى ؟ گفتم : به محله ى حصار براى ذکر مصیبت حضرت سید الشهدا (علیه السلام) رفته بودم ، گفت : سال به 12 ماه همش روضه گفت :آخه امشب شب اول محرم است .ناگهان علی دوید به طرف دروازه و شروع کرد سرش را به در کوبیدن و خودش ملامت کردن که چرا شب اول محرم مشروب خورده براى من هم روضه بخوان ، گفتم : روضه مستمع و منبر مى خواهد ، گفت : اینجا همه چیز هست ، سپس به حال سجده رفت ، گفت : پشت من منبر و خود من هم مستمع ، بر پشت من بنشین وروضه بخوان و از مصیبت قمر بنى هاشم بخوان !از ترس چاره اى ندیدم ، بر پشت او نشستم ، روضه خواندم ، همین که گفتم السلام علیک یا ابا عبدالله او گریه ى بسیار کرد ، من هم به دنبال حال او حال عجیبى پیدا کردم ، حالى که در تمام عمرم به آن صورت حال نکرده بودم . با تمام شدن روضه ى من ، مستى او هم تمام شد و انقلاب عجیبى در درون او پدید آمد ! فردا به بعضی گفتم علی گندابی عوض شده گریه کن امام حسینه مردم باور نکردند  رفتیم در خونه شون که از خوش بپرسن .زنش گفت رفته کربلا!!!

پس از مدتى از برکت آن توسل ، به مشاهد مشرفه ى عراق رفت ، امامان بزرگوار را زیارت نمود ، سپس رحل اقامت به نجف انداخت .

در آن زمان میرزاى شیرازى صاحب فتواى معروف تحریم تنباکو در نجف بود ، على گندابى جانماز خود را براى نماز پشت سر میرزا قرار مى داد ، مدتها در نماز جماعت آن مرد بزرگ شرکت مى کرد .

شبى در بین نماز مغرب و عشاء به میرزا خبر دادند فلان عالم بزرگ از دنیا رفته ، دستور داد او را در دالان وصل به حرم دفن کنند ، بلافاصله قبرى آماده شد ، پس از سلام نماز عشا به میرزا عرضه داشتند : آن عالم گویا مبتلا به سکته شده بود و به خواست حق از حال سکته درآمد ،مردم به میرزا گفتند علی خیلی وقته از سجده سربلند نمیکنه ، تکونش دادند دیدند مرده{میگفتند میرزا به مردم گفته بود اون تو سجد ه از خدا خواسته بود این قبر مال اون بشه حالابمیره و خدا همون موقع دعاش را مستجاب کرده بود} میرزا دستور داد على گندابى را در همان قبر دفن کردند !

 

 

ذکری برای اهل سلوک

 مرحوم عارف کامل جناب میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمةالله علیه مینویسد:

من استادی داشتم بزرگوار عارف،عامل وکامل (مراد ملا حسینقلی همدانی قدس سره)که نظیر او را ندیده ام . از او درباره عملی که مجرب ودر اصلاح قلب و تحصیل معارف موثر باشد،سوال کردم. در پاسخ فرمود:برای این امر،هیچ  کاری مانند مداومت بر یک سجده طولانی در هر شبانه روزی یکمرتبه که درآن (لا اله الا انت سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالمین) (یعنی ذکر یونسیه).گفته شود،نیست .انسان این ذکر را بگوید در حالی که خود را در زندان طبیعت زندانی ومقیّد به قید وبندهای این اخلاق رذیله ببیند و اقرار داشته باشد که خدایا ،تو مرا گرفتار این پستیها نکردی و در حقِّ من ظلم روا نداشتی و تنها من به خویشتن ستم کردم.

حضرت آقای ملکی ادامه میدهد:

اصحاب وشاگردان او  به این دستور،عمل میکردند و بعضی از آنها این ذکر را سه هزار مرتبه در سجده میگفتند وخلاصه،این سجده و برکاتش نزد عاملان به آن ،معروف است ولی به شرط آن که مداومت شود{در نامه ای جناب ملکی حداقل ذکر را400 مرتبه عنوان کرده اند}.( ونیز) استادم به خواندن100مرتبه سوره قدر در شب و عصر جمعه نیز امر میفرمودند.

بزرگی فرموده:

صمت وجوع وسحر وعزلت وذکر به دوام ناتمامان جهان را کند این پنج تمام {معنای مصراع اول:سکوت ،گرسنگی،سحر خیزی، تنهایی وگوشه نشینی و دائم ذکر گفتن}

واین فرمان (سفارش به ذکر دائم)بدان جهت است که دراثرذکر کم کم آدمی  بوی مذکور{خدا} را پیدا میکند ودارای کمالات  ملکوتیان میشود. عرفان حقّه شیعه ذکر خدا را از جهتی به 2 قسمت تقسیم میکند:ذکر خفی وذکر جلی واز جهتی دیگر به 4 قسمت  تقسیم میکند:ذکر لسانی،ذکر نفسی، ذکر خیالی،ذکر قلبی.

واز همه مهمتر ذکر قلبی است که دائم باید به یاد خدا باشد،  زیرا در اثرمداومت آدمی رنگ وبوی خود را از دست میدهد و رنگ وبوی محبوب را در خود می یابد.

ز بس بستم خیال تو ،تو گشتم پای تا سر من

توآمد خورده خورده رفت من آهسته آهسته 

 

ذکری موثر و مهم برای اهل سلوک

ازجناب عارف استاد شوشتری است که: یک شب در حال خواندن دعای جوشن کبیر بودم به این اسم (یا خیر ذاکر ومذکور)رسیدم .برق آن مرا گرفت و مرتباًتکرار میکردیم.حالا چه چیزهایی مرحمت کرد،بماند،به هیچ کس نگفته ام. اگربه کسی میگفتم الان هم میگفتم .خیلی چیزها خداوند مرحمت کرد که اگر بگویم تعجب کرده و باور نمیکنید.خودت شروع کن تا نتیجه اش را بگیری.

 


شرایط استجابت دعا

 

شرایط استجابت دعا

 1-حالات وشرایطی که دعا درآن سفارش شده:

 باحضور قلب دعا کردن وذکر گفتن که یکی از مهمترین شرایط است ،قران بخوانید سپس دعاکنید،درنماز دعاکنید دررکوع وسجود وقنوت بعضی از مراجع تقلید دعا کردن به فارسی را درنماز مجاز دانسته اند،در نماز وتر نماز شب دررکوع وقنوت آن و مهمترین دعاهایش را دردو سجده آخربخواند، در دعا گریه کند یا تباکی(خود را شبیه گریه کنندگان دراورد) کند

،دلیل استجابت دعا گریه است ولو بقدر بال مگس،اعتراف به گناه وتوبه واستغفار قبل از دعا،صلوات فرستادن با توجه قبل وبعد ازدعا،اول برای دیگران دعا کنید که اگر 40نفر را مقدم بدارید قطعا دعا مستجاب است

 وبهتر است40 مرتبه بگوید :

اللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج،

 تا 80 خاصیت برای دعا کردن برای فرج امام زمان نقل شده،در اول دعا شکر نعمتها را بجا آورد،درحین درخواست حاجت دستها را بالا بیاورد آنقدر که کف دستها بالاتر از سر باشند،بعد از دعا دستها را به سر وسینه بکشد،برای یک حاجت 40 نفر دعا کنند تامستجاب شود یا 10 نفر هر کدام 4 بار دعا کند یا به عکس،انگشتر فیروز وعقیق در دست کند موقع دعا،یک نفر دعا کند بقیه آمین بگویند خصوصا زنها وبچه ها آمین بگویند،خدا را بحق محمد و آلش قسم دادن برای حاجت{البته ادب حکم میکند برای هر حاجتی این قسم را ندهد }

 برای برادران و خواهران دینی درزمانی که غایب هستندکه باعث میشود عده بسیار زیادی ازملائکه به شما دعا کنند ، خدا را بایقین بخوانید آنچنان که گوئی حاجت شما را حتما میدهد ،در هنگام دعا با صدای بلند دعا کنید داد بزنید  خجالت نکشید حتما روبه قبله وبا طهارت باشید، قبل از دعا صدقه بدهید،درپنهانی وجایی که حواس پرت نمیشود وحضور قلب دارید دعا بخوانید،دعای پدر ومادر مستجاب است خصوصا مادری که در زیر آسمان موهای خود را پریشان کند ودعا کند، به خودعطر بزند در زمان انجام دعا وختم معطر بودن مهم است

در اکثر قریب به اتفاق تسخیرات(ملک وجن)یکی از شرایط مهمش معطر بودن محل ختم یا خود شخص است ودرنوشتن الواح اکثراً تاکید شده که یکی از شرایطش  با مشک یا گلاب وزعفران نوشتن است،حسن ظن(گمان نیکو) داشته باشید که که خداوند دعایت را مستجاب میکند،عمامه به سر ببندید و دعا بخوانید که موثر است ،حتما حاجت را اسم ببرید که خداوند دوست دارد بشنود صدای دعا کننده را،در دعا اصرار کنید دائم دعا کنید وحاجت را بخواهید تا اجابت شوداستقامت داشته باشید،کاری کنید که مورد توجه و لطف و ترحم 14 معصوم صلوات الله علیهم قرار بگیرید مثلا برای تعجیل در فرج امام زمان زیاد دعا کنید یا بعد از گریه برحضرت اباعبدالله برای فرج امام دعا کنید که امام زمان خود فرموده اند اگر کسی این کار را کند حضرت برای حاجت او دعا میکنند

 

آداب دعا

ا-قبل ازختم بسم الله الرحمن الرحیم گفته شود

۲-صلوات فرستاده شود قبل و بعد ازدعا و ختم که بهتر است ۱۴ مرتبه وبه این شکل باشد:اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم و اهلک عدوهم

۳-قبل از شروع  استغفار کنید مثلا استغفاری که در تعقیب نماز عصر خوانده میشود یا دیگر استغفار ها که بعضی از آنها همه گناهان را می بخشدگفته شود

 ۴- حمد و سپاس و شکر خدا را به جا بیاورید مثلا چند بار بگویید:

 الحمد لله کما هو اهله  که ثوابی دارد که ملائکه  از نوشتن آن عاجزند

البته اعظم شرایط رزق حلال است به نظر این حقیر

امید به اسباب و ملک موکل

از مرحوم حامد نقل شده یک کسی شنیده بود که اگر ذکر (یا وهّاب) بگوید اثرش این است که پول دار میشود ؛برای همین در خانه اش شبی12000مرتبه(یا وهّاب)میگفت .هیچ خبری نشد .شبهای زیادی گفت ،ولی خبری نشد.یه شب در بیابان که میرفت  دو تا دزد از کمین بیرون آمدند و گفتند لخت شو.این آقا ترسید و یک مرتبه گفت (یا وهّاب)این ذکر را که گفت دید دوتا سفید پوش پیدا شدند و دزدها را فراری دادند. به آنها گفت:شما  کی هستسد که این موقع شب به داد من رسیدید؟گفتند :ما ملک مأمور(موکل) این اسم هستیم ،هر یک متر در یک متر  زمین ،این ذکر دو مأمور دارد. گفت پس چه طور آن زمین خانۀ ما  مأمور ندارد ؟من این همه خدا را خواندم ،گفتند چرا ،آنجا هم مأمور دارد  ولی آن جا که  یا وهاب میگفتی پول را صدا میزدی  ولی اینجا از ته دل ،خدا را صدا کردی!

ما در حین این که دعا میکنیم  راه پیش خدا میگذاریم و میگوئیم خدایا از این راه میشود بدهی؛به دل فلانی بینداز این کار را بکند؛فلان چیز را بخرند تا کار ما راه بیفتد و...نظر به اسباب داریم .این دعا مستجاب نمیشود .اگر یکسره از خود خدا بخواهی و چشمت به اسباب نباشد فوری مستجاب میشود.

ما خدا را نخوانده ایم که مستجاب نشده است ،نظرمان به غیر بوده .راه پیش پای خدا گذاشته ایم .فرعون ادعای خدایی میکرد کارش که گیر کرد  در خانۀ خدا رفت، کارش درست شد. باید انسان مأیوس شود{از غیر خدا} و چشمش به دوا هم نباشد ؛ ولو این که گفته اند .پیش دکتر برو،باید برود ولی شفا را از او بخواهد.  

 

استجابت دعا با ترک گناه

نخوردن مال حرام ونداشتن لباسی که از مال حرام درآن وجود دارد از شروط مهم و اولیه برای استجابت دعا است در بعضی روایات آمده خوردن مال حرام مانع استجابت دعا تا40 روز میشود.

اصلاً دعایی که مستجاب نشه نداریم.فقط شکل استجابت دعا با اون شکلی که ما در نظر داریم  فرق میکنه یعنی ممکن شما دعا بکنید که یه امری اتفاق بیفته ولی هیچ تاثیری نبینید که در این صورت طبق روایات  چون مصلحت نبوده در عوض بلاهایی بخطر اون دعا از شما دفع میشه یا اینکه در اخرت اجر دعا را میبینید که وقتی دیدید چه اجری بهتون می دند ارزو میکنید ای کاش  هیچ دعایی ازتون مستجاب نمی شد که بیشتر اجر بهتون بدند.

اما اکثراً یا اهل یه گناهانی هستند که خودشون اونها را گناه نمیدونن مثلا طرف تا خونه خلوت میشه میره پا ماهواره و اینترنت  میشینه فیلم و عکس سکسی میبینه بعد هم گله میکنه هر چی دعا میکنم اثر نمیده بعد هم میگه راستی اینها گناهه ؟میگی آره؟میگه فکر نکنم اخه اینها خارجین مسلمون که نیستند !!!یا هر روز کلی ساز و آواز زن که مناسب لهو و لعبه را گوش میده  بعد هم که تذکر میدی باز هم میگه نه گناه نیست.من نمیدونم اینا چطوری مجتهد شدند که نه زبان عربی بلدند و نه فقه و اصول اما کمپانی فتوا دادن هستند!!! بابا بد نیست یه کمی رسال توضیح المسائل را نگاه کنید.

به سوالاتی که در زیر جناب آیت الله بهجت جواب دادن نگاه کنید 

به نظر جناب عالی در چه شرایطی دعا مستجاب است؟

ج: بسمه تعالی- شرط استجابت دعا ترک معصیت است « أوفو بعهدی أوف بعهدکم بقره/40 » « فاذکرونی أذکرکم. بقره/152 » « أدعونی أستجب لکم. مؤمن/ 60 » گاهی مصلحت در غیر تعجیل است و گاهی مصلحت در تبدیل به احسن است؛ داعی خیال می کند مستجاب نشده است و اهل یقین می فهمند.

  زیاد مرتکب معاصی می شوم و هر چه تلاش می کنم، موفق نمی شوم.

ج: بسمه تعالی- نقل شده از أحد الحسینین قدس سرهما ( یعنی الخلیلی و النوری ) که برای این مقصود، حمد و سوره، اهدا شود برای مدفونین از مؤمنین و مؤمنات در مشاهد ثمانیه مشرفه: «حرمین شریفین»، «نجف اشرف»، « کربلای مشرفه»، و«الکاظمیه المشرفه» و «سامراء المشرفه» و «المشهد الرضوی المشرف» و «قم المشرفه» و حمد و سوره برای مدفونین در سائر مشاهد مشرفه.

لعن چهار ضرب

لعن بر غاصبان حق علی علیه السلام

شیخ ابوجعفر محمد بن حسن الطوسی قدس سره در کتاب تهذیب آورده که نجیه نام مردی از شیعه اهل بیت علیهم السلام بود به خدمت امام محمد باقر (علیه السلام) آمده سلام کرد و دو زانوی مبارک آن حضرت را بوسید و از آن حضرت سؤال نمود که چه می گویی در حق ابابکر و عمر؟

حضرت فرمودند: ایشان اول آن جماعت بودند که بر ما ظلم کردند و حق ما را به ناحق بردند و مردمان را بر ما دلیر ساختند و این نوع ستمی بر ما کردند و خونهای ما در گردن ایشانست، و غیر از ما و شیعه ما کسی بر فطرت ابراهیم علی نبینا و آله و (علیه السلام) نیست.

٭در کتاب لوامع الاخبار حدیثی مذکور است ، آنکه اولی و سرکرده ملاعین عمربن خطابست، و او بیش از منافقین دیگر به لعن و طعن سزاوار است چه او صلب تر و خشن تر و خبیث تر و سخت تر بود در عداوت اهل بیت.


 روایت شده که روزی از حضرت امام (علیه السلام) التماس نمودم که مرا از حال شیخین خبر دهید و مراد از شیخین ابابکر و عمر است.


پس آن حضرت فرمودند: به اندازه خون حجامت (از شخصی) ریخته نشده الا آنکه وبال او در گردن ایشان خواهد بود تا روزی که قائم ما یعنی صاحب الزمان (عجل الله فرجه) در خلافت روی زمین قائم و ظاهر گردد، و ما جماعت بنی هاشم امر کرده ایم بزرگان و اطفال خود را به سب و لعن ایشان و برائت و بیزاری از آن بی دینان.[18]

 

ای عزیز، خود را معاف مدار از لعن خلفای ثلاثه که لعن بر ایشان سر دفتر همه عبادات است و تا لعن ایشان نکنی هیچ عبادت تو مقبول درگاه الله تعالی نمی شود و مطالب و حاجات دنیا و آخرت تو را حق تعالی به سبب لعن بر این سه مردود بر می آورد؛ و از مجربات است که هرگاه کسی را مشکلی پیش آید یا چیزی را گم کند، مکرر لعن آن ملاعین را به این طریق بر زبان جاری سازد ((اللهم العن عمر ثم ابابکر و عمر ثم عثمان و عمر اللهم العن عمر)) مشکل او حل شود و گم شده او پیدا شود و این روش مشهور است به لعن چهار ضرب.


هنگامی که ابوبکر(لعنت‌الله علیه) به عیادت حضرت زهرا(س) آمده بود حضرت خطاب به او فرمودند:

به خدا قسم در هر نمازی که می‌خوانم حتما تو (ابوبکر) را نفرین می‌کنم:

(الامامه و السیاسه از کتب معتبر اهل‌سنت، ج1، 20)

پیامبر اکرم(ص) خطاب به امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند: یا علی! انکار کننده امامت تو بعد از من مانند انکار کننده رسالت من در زمان زندگی‌ام است زیرا تو از منی و من از تو هستم.

(خصال صدوق، ج2، ص179)

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: مخالفت کننده با علی‌بن ابیطالب(ع) بعد از من کافر است و کسی که دیگری را با او (در امر ولایت) شریک گرداند، مشرک است.

(امالی شیخ صدوق، مجلس ششم، حدیث5)

اللهم العن صنمی قریش و جبتیها و طاغوتیها و إفکیها و ابنتیهما

خدایا لعـنت کن دو بـت قریش (ابوبکر و عمر) و دو مشرک آنرا، و دو سرکرده ضلالت را، وآن  دو دروغ پرداز را، و دو دختر آنان را(عاشیه و حفصه).

دعای قنوت حضرت علی(ع)- (بحارالانوار، ج82، ص26)


[1] - سوره بقره آیه 159.

[2] - سوره بقره 161.

[3] - سوره بقره آیه 228.

[4] - صحیفه علویه جامعه، ص 485 مصباح کفعمی ص 732.

[5] - قریب به مضمون: شفا الصدور ج 2 ص 379.

[6] - سوره نساء آیه 52.

[7] - سوره انعام آیه 160.

[8] - سوره احزاب آیه 57.

[9] - نفحات اللاهوت فصل دوم ص 71.

[10] - نفحات اللاهوت فصل چهارم ص 98.

[11] - سوره انفال آیه 15و 16.

[12] - سوره مائده آیه 44.

[13] - نفحات اللاهوت فصل پنجم ص 104.

[14] - سوره قصص آیه 41.

[15] - سوره انعام آیه اول.

[16] - سوره جن آیه 15.

[17] - ترجمه نفحات اللاهوت فصل هفتم ص 156.

[18] - بحار ج 47.

 

اثبات حقانیت حضرت علی ع و انکار عمر

در کتاب ملتفتات که ذکر حدیث آن طولی دارد از اسحق ابن عمار الصیرفی روایت است که به خدمت امام موسی کاظم (علیه السلام) رفتم و گفتم یابن رسول الله فدای تو شوم از پدر شما شنیدم احادیث بسیار در باب اول و ثانی، حضرت امام موسی (علیه السلام) فرمودند:

یا اسحق اولی به منزله گوساله است و دومی بمنزله سامری، و مراد از اول ابابکر است و دوم عمر است و همچنانکه سامری، امت موسی را به ساختن گوساله گمراه گردانید و در وادی ضلالت انداخت، عمر، نیز به جهت بیعت ستانیدن مردمان از برای ابابکر و خلیفه ساختن او، امت محمد صلی الله علیه و آله را گمراه و روسیاه ساخت، و این نیز دلیل واضح است که ابابکر و عمر  مستوجب لعن و دوری از رحمت پروردگارند.

٭نیز در آن کتاب از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) روایت است: به درستی که خدایتعالی آفرید کوهی از زبرجد سبز برگرد دنیا و سبزی آسمان از شعاع آن کوهست، و آفرید در عقب آن کوه خلقی را و واجب نگردانید از عبادات بر ایشان آنچه بر اولاد آدم فرض گردانیده است از نماز و روزه و زکوه و حج و دیگر از فروض و واجبات، اما بر ایشان واجب و لازم ساخته است لعن و نفرین بر دو نامرد از امت پیغمبر را که ابوبکر و عمرند، لعنه الله علیهما.

٭نیز در این کتاب حدیثی که ذکر آن طولی دارد از حضرت امام رضا (علیه السلام) روایت است که در عقب این دنیا خدایتعالی هفتاد هزار عالم خلق کرده که عدد خلایق هر عالمی زیاده از جن و انس است و همه ایشان لعن فلان و فلان می کنند؛ و مراد ابابکر و عمر  است.

٭کتاب ملتفتات از جابربن عبدالله الانصاری روایت است که حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) هر شب جمعه از مدینه طیبه بیرون می رفت و هیچ کس نمی دانست که آن حضرت به کجا تشریف می برد.

در یکی از شبها عمر از عقب آن حضرت روان شد که بر سر این کار مطلع گردد تا آنکه رسیدند به شهری بزرگ که نخلستان بسیار داشت و آبهای روان در آن شهر بسیار بود.

وآن حضرت داخل یکی از نخلستانها شدند و وضو ساختند و در پای درخت خرما به نماز ایستادند، و عمر به خواب رفت و چون از خواب بیدار شد مولای مؤمنان و سرور متقیان (علیه السلام) را ندید و خود را در شهری دید که هرگز ندیده بود و جمعی را مشاهده نمود که  نه او معرفت به حال ایشان داشت و نه آن قوم او را می شناختند، یکی از آن قوم از عمر سؤال نمودند که تو از کدام شهری و از کجایی؟ گفت: از مدینه مبارکه ام و از انجا آمده ام. آن مرد گفت چه وقت از آن بلده طیبه بیرون آمده ای؟ عمر گفت دیشب، آن شخص گفت ای احمق خاموش باش که مردمان از تواین سخن را قبول نمی کنند یا تو را می کشند و یا می گویند این مرد دیوانه است، و من از تو تا تمامی حالات خود را بیان ننمایی دست بر نمی دارم.

عمر چون چاره به جز راستی ندیدگفت: علی بن ابیطالب هر شب جمعه از مدینه بیرون می آمد و من نمی دانستم به کجا می رود، دیشب از برای مطلع شدن بر این سر از عقب آن حضرت روان شدم و این جا آمدم و او به نماز مشغول شد و من خوابیدم و چون از خواب بیدار شدم او را ندیدم و الان نمی دانم چه چاره کنم.

آن مرد گفت چاره و علاج تو آن است که داخل این شهر شوی و در آنجا توقف کنی تا آنکه در شب جمعه دیگر به خدمت آن سرور (علیه السلام) به مکان خود روی، و از اینجا تا مدینه مشرفه بیش از دو سال راهست.

پس عمر داخل آن شهر شد دید مردم آن شهر جمیع لعن می کردند دشمنان علی را و آن جماعتی که ظلم بر اهلبیت رسول علیهم السلام می نمایند و به دشنام و نفرین یک یک آن منافقین را به نام و نسب یاد می نمودند، اول کسی را که لعن می کردند عمر ابن الخطاب بود، و هر که هر کار در امور تجارت و زندگی می کرد و اول لعن بر عمر و سایر منافقین می فرستد و آن کار بر او آسان می شد، و در وقت درخت نشاندن و حبه و دانه کاشتن لعن عمر می کردند فی الفور سبز می شد و بار می داد.

عمر چون این کلام را از آن جماعت شنید جهان روشن در چشم او تیره و تار گردید و از حرکت خود نادم و پشیمان شد و تا شب جمعه دیگر بدان سختی می گذرانید و در شب جمعه به آن مکانی که در خدمت مولای مؤمنان (علیه السلام) آمده بود رفته قرار گرفت، و چون حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به آن مکان تشریف آورد بعد از فراغ از نماز و عبادت، عمر ملعون در خدمت آن حضرت به مدینه بازگشت و نماز صبح در مسجد مدینه با رسول الله صلی الله علیه و آله ادا نمودند، و بعد از فراغ از نماز سید کاینات صلی الله علیه و آله متوجه عمر ، شده گفت: ای عمر در این هفته کجا بودی که ما ترا ندیدیم؟ عمر آنچه بر سر او گذشته بود در خدمت سید کاینات (علیه السلام) بیان نمود. سید المرسلین صلی الله علیه و آله فرمودند: ای عمر فراموش مکن آنچه به چشم خود دیده ای و به گوش خود شنیده ای؛ و چون آن نمرود از خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله بیرون آمد گفت: این اندکی است از سحر بنی هاشم.

 

لعن 4 ضرب

در لعنیه شیخ علی رحمهم الله و دیگر کتب شیعه آمده که روزی جمعی از مخالف، به امتحان نزد حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) آمده سؤال کردند که چه می گویی در حق ابابکر و عمر و حال خلافت ایشان؟ حضرت امام (علیه السلام) فرمودند: هما کانا امامین، عادلین، قاسطین، کانا علی الحق و ماتا علیه، رحمه الله علیهما یوم القیمه، یعنی: ایشان بودند دو امام، دو عادل، و درست کار بودند، بودند بر حق، مردند بر حق، رحمت خدا بر ایشان خواهد بود روز قیامت!!!

چون اصحاب و خواص آن حضرت این کلام را از زبان معجز بیان حضرت امام (علیه السلام) شنیدند و این الفاظ را از آن مقتدای دین استماع نمودند متعجب شدند، چون مجلس از مخالفان عمری خالی شد، پرسیدند که ای سید و سرور عجب سخنی بر زبان مبارک شما جاری شد! و غریب کلامی از دهان در افشان شما استماع افتاد! می خواهیم که ما را از این دغدغه در رهانی و سراین نکته را بر ما ظاهر گردانی؟

حضرت امام (علیه السلام) در جواب فرمودند: اول آنکه گفتم هما کانا امامین یعنی ایشان دو امام بودند، بدانید که امام بر دو صنفند، یکی امامی که سبب هدایت و نجات خلقان و وسیله خیرات مردمان می شود، و دوم امامیست که مردمان را به دوزخ می خواند وسبب هلاک خلقان می گردد، چنانکه حق تعالی در قرآن مجید فرموده و جعلناهم ائمه یدعون الی النار[14] مقصود من از امامت ایشان این قسم دوم بود.


و دیگر اینکه گفتم عادلین مراد من عادل (عدول کننده) از حق بود یعنی برگرداننده از حق و دور گرداننده از صواب چنانکه در قرآن مجید واقع شده ثم الذین کفروا بربهم یعدلون [15].

اما آنکه گفتم قاسطین بدانید که قاسط را دو معنی است یکی راست و درست، و دیگری جبار و ظالم چنانکه حق تعالی در قرآن مجید فرموده و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا[16] و مراد من اما آنکه گفتم کانا علی الحق؛ این معنی را اراده کردم که امیرالمؤمنین (علیه السلام) حق بود مسلط بودند و حق او را غصب کردند و آنکه گفتم و ما تا علیه بر آن معنی که مردند و هنوز بر علیه حق مسلط بودند.

و اینکه گفتم رحمه الله علیهما یوم القیمه، مقصود آن است که حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله رحمت خداست، بر علیه ایشان است در روز قیامت، یعنی با ایشان خصومت خواهد کرد در روز قیامت. پس اصحاب آن حضرت چون این تأویل و توضیح شنیدند به غایت شاد و خرم گردیدند، و این دلیل واضحی است بر لعن آن منافقان.[17]

شیخ ابوعلی طبرسی در تفسیر کبیر آورده که روزی رسول صلی الله علیه و آله خطاب به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نموده فرمودند:

من اذی شعره منک فقد اذانی و من اذانی فقد اذی الله و من اذی الله فعلیه لعنه الله

یا علی هر که اذیت و آزار به یک تار موی تو کند ، چنانست که به من ایذا رسانیده و هر که به من ایذا کند و برنجاند؛ خدا را رنجانیده است، و هر که ایذا به خدا رساند به لعنت و غضب الهی گرفتار است.

 

لعن چهار ضرب برای بازگشت گمشده

 این لعن چهار ضرب را صد و یک (101) بار جهت هر مطلبی باید خواند.

٭و مروی است که هر که را مطلب و مدعائی باشد یا از برای ادای دین و رد گم شده، باید گودی بکند و صد و یک ریگ حاضر سازد و هر یک ریگ که دست می گیرد یک بار لعن چهار ضرب را بگوید و در آن حفره اندازد به طوری که در ریگ آخر صد و یک (101) مرتبه لعن چهار ضرب را گفته باشد و روی آن گودی را با خاک بپوشاند به زودی آن مطلب باذن الله حاصل شود انشاءالله و گم شده او باز می آید:

حکایت: یکی از شیعیان جهت ضیق و تنگی معاش گذرش به قلعه ای از قلاع افتاد که در پای کوهی واقع بود و امیر و حاکم آنجا سنی بود و آن والی را به حسب اتفاق بازی در در شکار گم شده بود و چون از بالای آن حصین نظرش به آن شیعه افتاد او را در بالای حصین طلب نمود، چون آثار صلاح و دانش در بشره (چهره) او ظاهر بود از او تفحص نمود که به چه سبب گذر تو به این مکان واقع شد؟ آن مرد مؤمن گفت: از برای ضیق و تنگی معاش، گفت: چیزی خوانده ای؟ (=سواد داری؟) گفت: بلی، گفت: مرا بازی گم شده، دعایی بخوان تا باز برگردد، اگر باز من بیاید تو را انعام و نوازش بسیار نموده و به مسکن و مأوایت رسانم و الا به روح چهار یار سوگند که امر نمایم تو را از این حصار به زیر اندازند، آن بیچاره درکار خود حیران مانده گرسنگی و تنگی معاش را فراموش کرد ناچار سه روز مهلت خواست و دل به هلاکت نهاد و به خاطرش رسید که از برای برگشت گمشده لعن چهار ضرب مجرب است، در گوشه ای آمده خفره ای کند و صد و یک ریگ حاضر نمود و هر یک مرتبه که لعن می کرد یک ریگ در آن حفره می انداخت و چون فارغ شد آن حفره را پر خاک ساخت و در آن روز باز شکاری آن والی برگشت، آن شیعه را اعزاز و اکرام بسیار نمود.

روز دیگر خبر به آن امیر رسید که پادشاه تو را از حکومت این حصار معزول ساخته، باز آن شیعه را طلب نمود گفت چنین خبری به من رسیده، دعائی بخوان که پادشاه بر سر شفقت آمده دوباره حکومت این حصار را به من ارزانی دارد و الا امر می نمایم تو را از حصین به زیر اندازند.

آن بیچاره نیز به طریق روز گذشته لعن چهار ضرب شد، بعد از چند روز خلعت شاهی را برای او آوردند و باز محافظت آن حصار به او رجوع شد، آن شیعه را طلب نموده در احترام او بیش از پیش کوشیده گفت: این دعا را به من تعلیم کن در سختی و شدت مداومت کنم تا حاجتم روا شود، آن شیعه کتابی را از جیب خود بیرون آورد دعائی به او نمود که این دعا را تعلیم گیر که من این دعا جهت حل مشکلات تو خوانده ام و مطلب تو حاصل شد.

آن ناصبی کتاب را از او گرفته گفت بخوان تا من بشنوم، گفت من این دعا را از حفظ ننموده ام و از روی کتاب جهت حصول مطلب تو خوانده ام، گفت: دروغ می گویی، من در وقت خواندن دعا از گوشه ای مشاهده نمودم که ریگ چند در پیش خود جمع کرده بودی و بی نوشته و کتاب چیزی می خواندی، من دست از تو بر ندارم تا این دعا را به من تعلیم کنی و الا تو را از این کوه به زیر اندازم، آن شیعه گرفتار چون این حال را مشاهده نموده یکباره قطع حیات خود نموده و درکار خود درمانده، اگر تعلیم نکند کشته می شود و اگر بیاموزد آن ناصبی سب و لعن خلفاء ثلاثه از او بشنود به طریق اولی امر به قتل او خواهد کرد، عاقبت الامر چون به غیر راستی چاره و درمان ندید گفت: به یک شرط این دعا به تو می آموزم که اول قسم یاد نمایی که آزاری از تو به من نرسد، والی قسم یاد نمود، آن شیعه آن سنی را به گوشه ای برد و شروع در لعن چهار ضرب کرد، آن والی دست به گوش گرفته و شروع به توبه توبه گفتن نمود.

شیعه گفت: دعای من این است که برای برآمدن مطالب می خواندم، دیگر تو می دانی در آن حال آن والی را توفیق رفیق گردیده، آن مؤمن هادی راه او شد و تبرا از خلفای ثلاثه، و تولی به ائمه معصومین علیهم السلام نمود خود را به جرگه غلامان و موالیان مولای مؤمنان و پیشرو اهل جنان (علیه السلام) درآورده شیعه اثنا عشری شد، و آن مرد مؤمن را انعام و اکرام بسیار نمود و مال بسیار به او ارزانی داشت و به وطن و مأوایش روانه نمود.

برای پیدا کردن گمشده

 

ابتدا دو رکعت نماز به نیت پیدا کردن مال گم شده یا دزدیده شده به درگاه خداوند متعال بخواندو بعد از سلام با توجه قلبی و ب خلوص نیت به درگاه ایزد منان ابتدا به طرف راست ، بعد به پشت سر ، بعد به طرف چپ و در اخر به روبروی خود هر بار هفتاد مرتبه بگوید :

(( یا مُعید ))

و پس از آن بگوید :

رُدَ عَلَیَََّ ضالَّتی بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین

(روی دو تشدید اول فتحه( -َ )قرار دارد.)

به خواست خداوند متعال آن گمشده (یا دزدیده شده) پیدا میشود. دوستان این عمل بسیار تجربه شده و یکی از بزرگترین و موثر ترین دستورات در زمینه مال گمشده و دزدیده شده میباشد اگر کسی با شرایط گفته شده آنرا انجام دهد محال است که به کمگشده یا دزدیده شده خویش نرسد.

 برای یافتن چیز گمشده یا دزدیده شده این ذکر را بسیار بخواند تا زمانی که پیدا شود :

 اِجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الَّتی تَعجَلُ فیها مَن تُرید

 

شخصی از آخوند علاءالدین محمّد نقل نموده که هر که را چیزی گم شود در وقت خواب با وضوء رو بقبله سیصد « یا دلیل المتحیّرین » و یازده مرتبه بخواند و در وقت خواندن با کسی حرف نزند و بخوابد دزد را در خواب میبیند .و نقل کننده گفته که مکرر تجربه کرده ام

 

برای پیدا کردن گمشده

از اموری که تجربه شده خواندن ۱۰۱ مرتبه آیه شریفه ۷۰ سوره حج قبل از خواب است . در خواب به محل گم شده و کیفیت آن راهنمایی خواهید شد

أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِکَ فِی کِتَابٍ إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ ﴿۷۰﴾

آیا ندانسته ى که خداوند آنچه را در آسمان و زمین است می داند اینها [همه] در کتابى [مندرج] است . قطعا این بر خدا آسان است (۷۰)

منبع : دو هزار دستور العمل مجرب صفحه ۲۷۶

   

گم نشدن شی یا انسان :

اگر این دعا را نوشته به همراه هر شی یا انسانی قرار دهند آن شی یا انسان به فضل الهی گم نخواهد شد

بسم الله الرحمن الرحیم  یا حافظا لا ینسی و یا من نعمه لا تحصی انت قلت و قولک الحق انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون

این عمل بارها تجربه شده است

منبع : تحفة الرضویة صفحه ۲۹۶

 

برای پیداکردن اموال گمشده :

کسی که اموالش گم شده است ۱۱۹ مرتبه یا حفیظ بگوید و بعد از آن نیز ۱۱۹ مرتبه آیه شریفه ۱۶ سوره لقمان را قرائت کند

یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ

خداوند متعال به فضلش مال او به او بر می گرداند این ذکر مجرب است

منبع : مخزن تعویذات صفحه ۶۳ و ۶۴

 

برای دزدیده شده و یا گمشده :

نقل است برای دزدیده شده و یا گمشده هفت مرتبه یا هفتاد مرتبه این ذکر را بخواند بی شک آن شی ء پیدا خواهد شد

 اَصْبَحْتُ فِی جَوارِ اللهِ   اَمْسَیْتُ فِی اَمانِ اللهِ

 منبع : گوهر شب چراغ جلد ۱ صفحه


 

ذکر یا معید برای بازگرداندن افراد و اشیاء و موقعیتهای از دست رفته یا گمشده

مُعید یعنی باز گرداننده هر چیز فانی و مرده و از دست رفته به اول حال خویش

هر که خواهد این ذکر را بگوید باید که خدای تعالی را ، آفریننده و زنده کننده و میراننده داند ، چون صفت خداست " یخرج الحی من المیت و یخرج المیت من الحی "

هرکس نیمه های شب در گوشه های خانه اش بایستد و ۷۰ مرتبه " المُعید " را تکرار کند و بگوید: یامُعید ردّ علیّ کذا ( فلان چیز را ) در همان هفته خبر از گمشده یا غایبش به او برسد و یا خودش برسد.

 حضرت امام رضا علیه السلام :

هر که خواهد هیچ چیز از او فوت و غایب نشود به این ورد قیام نماید

هر روز در چهار طرف خانه خود هفتاد نوبت بگوید یا معید ،  ایزد تعالی آن خانه را سالم دارد و اگر مسافر دارد ،  بزودی به وطن بیاید ، یعنی کسی که از نزد او رفته  حالا چه به مسافرت و چه قطع ارتباط ، اگر کسی مسافری دارد  و از او خبری ندارد، شب جمعه و دوشنبه و پنجشنبه ،  وقتی که مردم آرام گیرند یعنی به خانه هایشان بروند  و شهر ساکت شود، برخیزد و غسل کند . 
 باید که روز پنجشنبه صدقه داده باشد و دو رکعت نماز بگذارد و روی به قبله کند و یا معید را سیصد و پنجاه و پنج بار بگوید و در هر رکن خانه هفت بار دیگر بگوید و دست بردارد  و آن مقدارکه تواند بگوید ، و طلب مسافر کند یا همان کسی که قطع ارتباط شده ، چون در این شب قیام نماید ،  یعنی به این دستور عمل نماید بزودی مسافر یا خبر وی برسد و یا از چگونگی احوال او مطلع شود

 هرکس ذکر " القاهر "  برای پیدا شدن گمشده ۲۰۰ بار بخواند٬ پیدا شود.

اگر " یاقیوم یا واحد " را بنویسد و در میان مصحف نهد هر چه را گم کرده پیدا نماید.

اگر به چهار گوشه کاغذ " الشهیدالحق " بنویسد و نام گمشده یا غایب را در وسط کاغذ بنویسد و در نیمه شب به زیر آسمان باز برود و آن کاغذ را رو به آسمان بلند کرده و در حالیکه در آن نظر میکند و ۷۰ بار بگوید " الشهیدالحق " بزودی خبر آن گمشده به او برسد.

 

 جهت پیدا شدن گمشده

از حضرت امام رضا علیه السلام :

براى گم شده بگوید:

⭐️وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها اِلاّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تُسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ اِلاّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّهٍ فی ظُلِماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ اِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ اَللّهُمَّ اِنَّکَ تَهْدی مِنَ الضَّلالَهِ وَ تُنْجی مِنَ الْعَمی وَ تَرُدُّ الضّالَّهَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْلی وَ رُدَّ ضالَّتی وَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ⭐️

 

 دعاجهت شیئ گمشده
 
دو رکعت نماز بخونید بعد از سلام نماز بگید..
یاهادی الضالة وراد الضالة اسالک بعزتک وسلطانک ان تصلی على محمد وال محمد وان ترد علی ضالتی فانها من عطایاک وفضلک ورزقک .  یامن لایخفى علیه مکتوم ولا یشذ عنه معلوم ولا یغالبه منیع ولا یطاوله رفیع اردد علی بقدرتک ما فی قبضتک انک اهل الخیرات واذکر اسم ضالتک والسلام   


 

 

دعای  عید نوروز


 

دعای  عید نوروز

از امیر المومنین ( ع ) آمده است که در روز اول حمل ( فروردین )  در کاسه چینی سفید با مشک و زعفران نوشته و با گلاب شسته هر که از آن آب بخورد تا سال بعد از هر بلا محفوظ می ماند.

1.      سلام علی نوح فی العالمین

2.      سلام علی ابراهیم

3.      سلام علی موسی و هرون

4.      سلام علی آل یس

5.      سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین

6.      سلام قولا من رب رحیم

7.      سلام هی حتی مطلع الفجر

اگر به هر دلیل نتوانست بنویسد در وقت سال تحویل بخواند و بر خود و اهلش بدمد.

 


انواع اعمال جادوگری

 

انواع اعمال جادوگری

شناخته شده ترین عمل جادوگری، طلسم (غیر طبیعی) است، که عبارت است از یک فرمولی که انجام آن اثر مطلوبی را به همراه دارد. طلسم‌ها اغلب یا گفته مشهود می‌شوند یا نوشته می‌شوند یا به طور فیزیکی انجام می‌پذیرند. اینها دارای یک سری قسمتهای تشکیل دهنده‌است. شکست و عمل نکردن یک طلسم ممکن است دلایل زیادی داشته باشد، مثلاً دنبال نکردن فرمول به طور دقیق، مناسب نبودن شرایط که مانع از هدایت نیروها می‌شوند، کمبود توانایی جادوگری. یک عمل جادوگری مشهود دیگر«غیب گویی» است که هدف آن دادن اطلاعات درباره گذشته، حال و آینده‌است. انواع غیب گویی عبارتند از:

 * ستاره شناسی

 * طالع بینی

 * فال ورق

 * پیشگویی، عرافی

 * فال گیری

 * رمل و اسطرلاب

 * مشورت با ئی چینگ

 * تفسیر فال یا طالع

 * خواندن کارتهای ورق فال گیری

 * گوی بینی

«Necromancy». نوع دیگری از این کار است که شامل اخطار و گفتگو با روح مردگان می‌شود. این کار را گاهی فقط هنگامی انجام می‌دهند که بخواهند با روح عزیزی که مرده‌است رابطه برقرار کنند؛ همچنین می‌تواند برای گرفتن اطلاعات از روحهای مردگان به عنوان نوعی پیش گویی باشد یا به عنوان فرمان دادن به روحهایی که در یک طلسم شرکت دارند برای کمک کردن به انجام طلسم. انواع جادو را می‌توان بر اساس تکنیک‌هایی که در انجام آنها وجود دارد، تقسیم بندی کرد. یک تقسیم بندی معمول، کل جادوها را به دو قسمت «سرایتی» و «همسانی» تقسیم می‌کند که یک یا هر دو نوع را می‌توان در یک جادو به کار برد. جادوی سرایتی شامل استفاده از عناصر فیزیکی است که زمانی با شخص یا چیزی که می‌خواهیم روی او تأثیر بگذاریم، در تماس بوده‌است. نوع دوم شامل استفاده از تصاویر یا اشیای فیزیکی است که به نوعی با شخص یا چیزی که می‌خواهیم تحت تأثیر قرار دهیم، شباهت دارد. عروسک‌های وودو مثالی از این دست هستند. یک تقسیم بندی دیگر جادو را به دو دسته متعالی و پست تقسیم می‌کند: (اولی از یک نیروی الهی استعانت می‌جوید و هدف متعالی دارد، و دومی از ارواح کمک می‌گیرد و هدف شخصی دارد.) نوع دیگر تقسیم بندی، جادو را به دو صورت واضح و تدریجی و ظریف تقسیم می‌کند؛ این دو بیشتر به جادوی افسانه یا اسطوره مربوط هستند و چیزی که اکنون همگان از اثرات جادو در ذهن دارند را شامل نمی‌شود. جادوی واضح، جادویی است که به سرعت نتیجه اش ظاهر می‌شود. اما جادوی پنهان و ظریف اثرش به طور تدریجی و نامحسوس دنیا را تغییر می‌دهد. مورخ دانشگاهی ریچارد کیک هِفِر جادو را به دو نوع روانشناختی و خیالی (توهمی) تقسیم می‌کند. اولی بر روی ذهن دیگری تأثیر می‌گذارد تا آنگونه که جادوگر می‌خواهد عمل کند، مانند طلسم عشق و دومی، پدید آوردن عجایب گوناگون است. جادویی که ضیافت شامی را پدید آورد یا جادوگر را نامرئی کند، از نوع دوم است. جادویی که تغییر فیزیکی را در شیئی را به شکل یک معجزه بوجود آورد، در این تقسیم بندی گنجانده نشده‌است.

 

 سنت‌های جادوگری

راه دیگر تقسیم بندی جادوها بر حسب “سنت ها” است، که به مجموعه‌ای از عقاید و اعمال جادوگرانه اطلاق می‌شود که مربوط به گروههای فرهنگی مختلف و سلسله و مراتب انتقال آن جادو است. برخی از این سنت‌ها بسیار ویژه و از لحاظ فرهنگی محدود به یک گروه خاص هستند. عده‌ای دیگر نیز التقاطیتر و syncretistic تر هستند. این سنت‌ها هم شامل غیب گویی‌ها و هم طلسم‌ها می‌شوند. هنگامی که با واژه “سنت ها” سر و کار داریم، ممکن است بسیاری به غلط تصور کنند، هر دینی که موبد یا روحانی یا عامِل دینی آن، طلسم و تعویزی را به کار می‌برد. یک “سنت جادوگری” است، با اینکه آن دین دارای روحانیت، مردم عادی و یک سری آداب عبادی ثبت شده‌است. این کج فهمی بخصوص زمانی اتفاق می‌افتد که عده‌ای از دینها یا دینهای عامه به غلط به عنوان “جادو” یا حتی “غیب گویی” پنداشته می‌شوند. نمونه‌هایی از سنت‌های جادویی، عامه-جادویی، دینی-جادویی در زیر می‌آیند:

 

 * کیمیاگری

 * آنیمیسم(زنده انگاری)

 * بونپو

 * جادوی تشریفاتی و رسمی

 * جادوی آشفتگی

 * دروییدیسم (که یک دین باستانی سلیتک است)

 * هرمتیسیسم

 * آیین هندوی مانتریک

 * هودو (طلسم)، شعبده بازی، rootwork

  * هونا

 * جادوگری در تنخ، که در کتاب عهد قدیم موجودات و مربوط به جادوگری یهودی است

 * کابالا

 * Nagualism

 * obeah

 * Onmyodo

 * پائولو مونت

 * pow-wow (که نوعی جادوگری عامه‌است)

 * Psychonautics

 * Quimbanda

 * ریکی

 * Santeria

 * شیطان پرستی

 * Seid

 * آئین یا مذهب شمَن (شمن آیینی)

 * شینتو

 * تلیما

 * دین تائو

 * VOdun

 * وودو

 * ویکا

 

 

جادو در دین اسلام

مسلمانان که پیرو دین اسلام هستند، به جادو اعتقاد دارند و انجام آن (سحر) را منع و نهی می‌کنند. سحر به معنای غیب گویی یا جادوی سیاه است. مسلمانان عقیده دارند که دو فرشته به نام‌های هاروت و ماروت، جادوگری را به انسان یاد دادند تا فرمانبرداری او را برای خودداری و پرهیز از انجام آن آزمایش کنند.

 «و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم می‌خوانند پیروی کردند. سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود؛ و) کافر نشد؛ ولی شیاطین کفر ورزیدند؛ و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل “هاروت” و “ماروت” نازل شد پیروی کردند. و به هیچ کس چیزی یاد نمی‌دادند، مگر اینکه از پیش به او می‌گفتند» “ما وسیله آزمایشیم، کافر نشو!” ولی آنها از آن دو فرشته، مطالبی را می‌آموختند که بتوانند بوسیله آن، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند؛ ولی هیچ گاه نمی‌توانند بدون اجازه خداوند به انسانی زیان برسانند. آنها قسمتهایی را فرا می‌گرفتند که به آنان زیان می‌رسانید و نفعی نمی‌داد. و مسلماً می‌دانستند هر کسی خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهره‌ای نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آچه خود را به آن فروختند، اگر می‌دانستند! (سوره دوم قرآن، آیه ۱۰۲)

با این حال، انجام «معجزه» در اسلام فقط برای یک پیامبر (نبی) مجاز است، برخی از مکاتب فکری در اسلام به نوعی از آموزش و تعلیم متافیزیکی معتقدند که شخص به به دست آوردن قدرتی، می‌تواند کارهایی شبیه به معجزه انجام دهد («کرامت»). با این حال، این نیز جادو نیست، بلکه یک نیروی ذهنی است. در طول دوران طلایی اسلام، مخلوطی از تفکر Hermetic و chaldean بود که به دلیل ترجمه بسیاری از متن‌ها به زبان عربی پدید آمده بود. جادویی که بر اساس فرشتگان، ویژگیهای ۹۹ اسم الله، آیات قرآن و قدرت حرفهای عربی پدید آمده بود، بین قرون ۹ تا ۱۳ بعنوان جایگزینی برای غیب گویی پذیرفته شد. یکی از کتابهای معروف این دوره، شمس المعارف الکبری است که توسط احمد البانی نوشته شده. این کتاب، بعدها توسط مسلمانان راست آیین به عنوان غیب گویی رد شد، ولی همچنان آن را می‌خوانند. این نوع جادو، به جای آنکه اسمش سحر باشد، علم الحکمة (دانش عاقل) علم Shem Yah (مطالعه نام الهی)، و روحانیت نام داشت. برای مثال، در سنت و احادیث اسلامی مانند آنچه در یهودیت است، حضرت سلیمان می‌توانست با پادشاهی حیوانات ارتباط برقرار کند، این مورد خدادادی است و معجزه‌است و نه جادوگری. اما بعدتر، نام آدمی مرموز را در حلقه افرادی که اطراف سلیمان هستند، می‌خوانیم به نام “آصف بن برخیه” که گفته می‌شود با دانشی که در مورد نام‌های الهی داشته، از فرشتگان نیز بهتر عمل می‌کرده. این مضمون هنگامی که قرآن اینکه چگونه خدا به حضرت آدم اسامی الهی را گفت، را بر می‌شمرد، تکرار می‌شود. هنگامی که از فرشتگان خواسته می‌شود آنها را دوباره تکرار کنند، نمی‌توانند، اما حضرت آدم می‌تواند. توانایی بیان اسامی الهی یک نیروی جادویی است که از طریق فضایل الهی (مانند «کرامت») به انسان داده می‌شود و بنابراین می‌تواند توسط انسان به دست آورده شود؛ یعنی به معنای درست کلمه، “اکتسابی” است. بسیاری از مسلمانان، بوِیژه در طول قرون وسطی، به موضوعاتی از قبیل فرش‌های پرواز کنان و علوم عجیب و غیر عادی مثل کیمیاگری و ستاره شناسی عقیده داشتند؛ یک شاگرد می‌توانست تحت نظر یک استاد مناسب (پیر) این علم را دریابد. مثلاً گفته می‌شود دانشمند امپراتوری ایران، بیرونی می‌توانسته با استفاده از اصطرلابها، و با علم نجوم وقایع آینده را پیش گویی کند. شیخ انصاری در مکاسب آورده‌است که سحر بدین گونه هاست یا بر زبان جاری کنند، یا بنویسند، یا نوشته‌ای که به همراه دارند، یا قسم بدهند مانند جن و شیاطین را به انجام کاری، یا بخور بدهند، یا بدمند و یا مجسمه درست کنند، یا با تصفیه نفس به تصرف امور بپردازند، و یا با استخدام ملایکه یا اجنه به کشف اشیای گمشده یا علاج امراض بپردازند. سایت لقمان (لاهوتیان)