بسم الله الرحمن الرحیم
وصلى الله على محمد واله الطیبین الطاهرین
اسماء, الله الحسنى, واستخداماتها,
نامهای نیکوی خداوند و کاربردهای آن
التواب
ابجد کبیر :
(الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ،( ک = 20 ) ،( ل =30 ) ، ( م = 40 ) ، ( ن = 50 ) ، ( س = 60 ) ، ( ع = 70 ) ، ( ف = 80 ) ، ( ص = 90 ) ، ( ق = 100 ) ، ( ر = 200 ) ، ( ش = 300 ) ، ( ت = 400 ) ، ( ث = 500 ) ، ( خ = 600 ) ، ( ذ = 700 ) ، ( ض = 800 ) ، ( ظ = 900 ) ، ( غ = 1000 ) .
استخدامات الاسماء, الحسنى,
کاربردهای نامهای نیکوی خداوند
1. المسائلة الاولى: ( لقضاء الحوائج)
مسئله اول : برای برآورده شدن حاجتها
به حساب ابجد حساب میکنی ، جمله ی « لقضاء الحوائج » را که معنی آن میشود : برای برآورده شدن حاجتها . حساب ابجد این جمله میشود 980
دو اسم یعنی اسم شخص و اسم مادرش را به حساب ابجد در آورده و این دو را با هم جمع میکنی ، بعد یکی از نامهای خداوند که حساب ابجد آن نزدیک به حساب ابجد جمله ای که محاسبه کردی هست را انتخاب میکنی و به تعداد حاصل جمع نام فرد و مادرش ، آن اسم را تکرار میکنی
مثلا حساب ابجد جمله ی بالا « لقضاء الحوائج » میشه عدد 980
حالا بین اسامی خدا اسمی رو پیدا میکنی که معناش قضاء حاجت و برآورده شدن حاجت هست مثل اسم خدا « القاضی » که حساب ابجدش میشود 942 که به 980 نزدیک هست
مناسب ترین اسم برای حاصل جمع بدست آمده که در برآورده شدن حاجتها سودمند هست ، آن اسم خدا « القاضی » هست
فأسم الله القاضی = 942 و مجموع جملة (لقضاء الحوائج) = 980
مثلا : اسم شخص احمد هست که حساب ابجد آن 53 میشود و نام مادرش اسماء, هست که حساب ابجدش 102 میشود . مجموع این دو اسم یعنی 53 + 102 = 155 میشود . پس اسم الله یعنی اسم ( القاضی ) را 155 بار تکرار میکنی . که انشاالله حاجتت برآورده میشود
مسئله دوم : برای باطل کردن سحر
حساب میکنی جمله ی « لابطال السحر » را به حساب ابجد که میشود 372
مناسب ترین اسم برای حاصل جمع بدست آمده که در ابطال سحر سودمند هست ، آن اسم خدا « السریع » هست
تکرر هذا الاسم المبارک على حسب حاصل اسمک الاول + اسم الام. تقراءه على المریض واضع یدک على ام رأسه یشفى ویبطل السحر المعمول له بأذن الله.
تکرار کن این اسم مبارک را به تعداد حاصل جمع اسم شخص و مادرش . بخوان آن را بر مریض و قرار بده دستت را بر فرق سر مریض . به اذن خدا شفاء می یابد و باطل میشود سحری که برای او بکار رفته است .
مثلا اسم کسی که سحر شده محمد هست که به حساب ابجد میشود 92 و اسم مادرش جمیله هست که به حساب ابجد میشود 483
مجموع اسم شخص و اسم مادرش میشود 575 . پس تکرار کن اسم خداوند « السریع » را بتعداد 575 مرتبه و قرار بده دستت را بر سر سحر شده . که شفاء می یابد و باطل میشود سحری که برای او بکار رفته به اذن خدای متعال
3. المسائلة الثالثة: ( للنصرعلى الاعداء)
مسئله سوم : برای پیروزی بر دشمنان
حساب کن جمله « للنصر علی الاعداء » که به حساب ابجد میشود 608
انسب اسم الى الناتج الذی ینفع للنصر على الاعداء هو اسم الله ( الباعث ) فیکتب هذا الاسم المبارک لیلة الجمعة فی ورقة بحسب الناتج الذی یظهر من مجموع الاسم الاول واسم الام ویحمله معه. یرى ما یسره فی عدوه باذن الله.
مناسب ترین اسم برای حاصل جمع بدست آمده که در پیروزی بر دشمنان سودمند هست ، آن اسم خدا « الباعث » هست . که حساب ابجدش میشود 603 که به عدد 608 نزدیک هست. پس مینویسی این اسم مبارک را شب جمعه در ورق کاغذی به تعداد حاصل جمع اسم شخص و مادرش و همراه خود حمل میکنند . ( مثلا حاصل جمع عدد او و مادرش شده 131 ، پس 131 بار روی کاغذ مینویسد الباعث ) . به اذن خدا او می بیند آنچه که خوشحالش میکند در اتفاقی که برای دشمنش می افتد .
مثلا اسم حمید حساب ابجدش میشود 52 و اسم سلوی حساب ابجدش میشود 79 . پس مجموع این دو اسم میشود 131 . اسم خدا « الباعث » را 131 بار مینویسی بر ورقه ای و با خودت حمل میکنی
یا که تکرار میکنی این اسم را 131 بار سپس سجده میکنی و در سجده بعد از ستایش خداوند میگویی ، اللهم یا باعث الرسل مبشرین و منذرین صلی علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین
4. المسائلة الرابعة: ( لتسهیل الامور )
مسئله چهارم : برای آسان شدن امور
حساب میکنی جمله « لتسهیل الامور » که معنی ش میشود : برای آسان شدن کارها
حساب ابجد این جمله 822 میشود
انسب اسم الى الناتج الذی ینفع لتسهیل الامور هو اسم الله ( المذل ) تکرره قبل مضیک فی امرک بحسب الناتج الذی یظهر لک من مجموع اسمک الاول واسم الام.
مناسب ترین اسم برای حاصل جمع بدست آمده که در آسان شدن امور سودمند هست ، آن اسم خدا « المذل » هست . که حساب ابجد آن میشود 801 که به عدد 822 نزدیک هست . قبل از اینکه کار خود را شروع کنی آن اسم را به تعداد حاصل جمع نام خود و مادرت تکرار میکنی مثلا حاصل جمع نام خودت و مادرت شده 616 . پس 616 بار تکرار میکنی المذل
بعد اسم شخص و مادرش را حساب میکنی مثلا حسین که میشود 128 و نام مادرش حلیمه که میشود 488 . جمع این دو تا اسم میشود 616 که اسم خدا « المذل » رو به تعداد 616 تکرار میکنی
قبل از اینکه به کار خود ادامه بدهی کاری که میخواهی در آن به هدفت برسی ، ذکر المذل را به تعداد 616 بار بخوان که خداوند به مشیت خودش آن امر را بر تو آسان میکند.
مسئله پنجم : برای گشایش رزق
حساب کن جمله « لسعة الرزق » را با حساب ابجد . که میشود 889 .
مناسب ترین اسم برای حاصل جمع بدست آمده که در گشایش رزق سودمند هست و آن اسم خدا « المؤخر » هست تکرار کن این اسم را هر روز بعد از نماز واجب یا هنگام طلوع خورشید به تعداد مجموع حساب اسم خود و مادرت .
مثلا اسم شخص جعفر هست و اسم مادرش سعاد که مجموع اسم ایندو میشود 488 که اسم خدا المؤخر را به این تعداد تکرار میکنی تا به هدفت که گشایش رزق هست ،برسی
اسم المؤخر را 488 بار هنگام طلوع خورشید یا که 100 بار بعد از نمازهای واجب میخوانی و بعد از نماز عشاء 88 بار برای اینکه خدا وسعت دهد در رزق تو . انشاالله و او گشایش دهنده ی دانا هست
مسئله ششم : برای محبت و عطوفت
حساب میکنی جمله ی « للمحبة و العطف » را با حساب ابجد که میشود 706
انسب اسم الى الناتج الذی ینفع للمحبة والعطف هو اسم الله ( السخی ) تقراء على ماء وتسقیه من ترید ان یحبک ویعطف علیک بحسب الناتج الذی یظهر لک من مجموع اسمک واسم الام.
مناسب ترین اسم برای حاصل جمع بدست آمده که برای محبت و عطوفت سودمند است و آن اسم خدا ( السخی) هست . ( که حساب ابجد السخی میشود 701 که نزدیک هست به عدد 706 ) میخوانی بر آب و مینوشانی آن را به کسی که میخواهی دوست بدارد ترا و عطوفت کند بر تو . به حسب نتیجه ای که ظاهر شده برای تو از مجموع اسمت و اسم مادرت
مثلا . اسم شخص ماجد هست که به حساب ابجد میشود 48 و اسم مادرش کزموزه هست که به حساب ابجد میشود 85 و مجموع این دو اسم میشود 133
پس میخوانی این اسم را بر آب بتعداد 133 بار و می نوشانی به کسی که میخواهی ترا دوست بدارد و بر تو عطوفت بورزد . آنچه که دوست داری را خواهی دید انشاالله تعالی .
مسئله هفتم : برای هلاک ظالمین
حساب میکنی جمله « لهلاک الظالمین » رو به حساب ابجد که میشود 1148
انسب اسم الى الناتج الذی ینفع لهلاک الظالمین هو اسم الله ( الظاهر ) تقراءة فی سجودک بحسب الناتج الذی یظهر لک من مجموع اسمک الاول واسم الام.
مناسب ترین اسم خدا برای حاصل جمع بدست آمده که برای هلاک ظالمین سودمند است ، آن اسم خدا « الظاهر » هست که میخوانی آن را در سجده به تعداد حاصل جمع نام خودت و مادرت .
مثلا اسم شخص مهیب هست که به حساب ابجد میشود 57 و اسم مادرش هبة هست که حساب ابجدش میشود 407 پس مجموع این دو اسم میشود 464 . پس میخوانی در سجده 464 بار الظاهر
ثم تقول: اللهم انی اسئلک بانک انت الله الذی لا اله الا انت الظاهر المجید ان تصلى على محمد واله الطیبین الطاهرین وان تهلک فلان ابن فلانة او فلانة بنت فلانة الوحا الوحا العجل العجل الساعة الساعة یامن اهلک عاد الاولى وثمود فما ابقى والمؤتفکة اهوى فغشاها ما غشى اهلک فلان بن فلانة او فلانة بنت فلانة وارحنی منه او منها انک على کل شئ قدیر. یهلک لا محالة وترى فیه ما یسرک ویطیب خاطرک.
پس میگویی : متن دعای بالا را و در جاهایی که نوشته فلان ابن فلانه او فلانة بنت فلان . اسم آن شخص و مادرش را میگویی ، اگر مرد هست فلان ابن فلانة و اگر زن هست فلانة بنت فلانة
مسئله هشتم : برای تسخیر خلائق
حساب میکنی جمله « لتسخیر الخلائق » که به حساب ابجد میشود 2062
انسب اسم الى الناتج الذی ینفع لتسخیر الخلائق هو اسم الله ( ذو القدرة الازلیة ) تکرره بحسب الناتج الذی یظهر لک من حساب اسمک الاول واسم الام او تسجد وتدعو الله به ان یسخر لک قلوب الخلائق.
مناسب ترین اسم خدا برای حاصل جمع بدست آمده که برای تسخیر خلائق سودمند است ، آن اسم خدا « ذو القدرة الازلیة » هست . تکرار میکنی آن را به تعداد مجموع اسم خودت و مادرت . یا سجده میکنی و میخوانی خدا را به آن اسم که برای تو قلبهای خلائق را تسخیر کند .
مثال: الاسم الاول خالد = 635 , اسم الام خلیلة = 1070 فیصبح مجموع الاسمین = 1705 فتقراء وتکرر الاسم على اسم من ترید تسخیر قلبه 1705 مرة .
مثلا : اسم شخص خالد هست که به حساب ابجد میشود 635 و اسم مادرش خلیلة هست که به حساب ابجد میشود 1070 پس مجموع این دو اسم میشود 1705 . پس میخوانی و تکرار میکنی این اسم را بر اسمی که میخواهی قلبش را تسخیر کنی 1705 بار
او تسجد لله جل وعلا بعد تکرر الاسم بحسب ناتج اسمک واسم امک وتقول فی سجودک بعد تمجید الله والثناء علیه والصلاة على نبیه صلى الله علیه واله وسلم :
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم انی اسئلک بأنک انت الله الذی لا اله الا انت ذو القدرة الازلیة ان تصلی على محمد واله الطیبین الطاهرین وان تسخر لی قلب فلان ابن فلانة او فلانة بنت فلانة انک انت المسخر المحمود الحمید.
یا سجده میکنی برای خدا جل و علا ، بعد تکرار میکنی اسم خدا را بتعداد مجموع اسم خودت و مادرت . و در سجده بعد از ستایش خدا و حمد و ثناء او و صلوات بر نبی خدا و خاندان او میگویی دعایی را که در بالا آمده و در قسمتی که فلان ابن فلانة نوشته ، اسم شخصی که میخواهی قلبش را تسخیر کنی و اسم مادرش را میگویی مثلا علی پسر فاطمه . یا زهرا دختر مرضیه .
مسئله نهم : برای مقبول شدن نزد مردم
حساب میکنی جمله « للجاة و القبول » که به حساب ابجد میشود 639
انسب اسم الى الناتج الذی ینفع للجاة والقبول هو اسم الله ( الوتر ) تکرر اسم الله الوتر کل یوم بحسب الناتج الذی یظهر لک من مجموع اسمک الاول واسم الام.
مناسب ترین اسم خدا برای حاصل جمع بدست آمده که برای مقبول واقع شدن نزد مردم سودمند است ، آن اسم خدا « الوتر » هست . تکرار میکنی اسم الله « الوتر » را هر روز به تعداد مجموع اسم خودت و مادرت
مثلا اسم شخص هیثم هست که به حساب ابجد میشود 555 . اسم مادرش زینب هست که به حساب ابجد میشود 69 . پس مجموع این دو اسم میشود 624 . پس تکرار میکنی اسم خدا « الوتر » را هر روز بتعداد 624 بار . وجیه و معتبر و آبرومند میشوی نزد مردم و کسی میشوی که حرفش نزد مردم مقبول هست انشاالله تعالی
مسئله دهم : برای ادای قرض
حساب میکنی جمله « لقضاء الدین » که به حساب ابجد میشود 1026
انسب اسم الى الناتج الذی ینفع لقضاء الدین هو اسم الله ( القاضی ) فتکرره بحسب الناتج الذی ظهر لک من مجموع اسمک الاول + اسم الام.
مناسب ترین اسم خدا برای حاصل جمع بدست آمده که برای اداء قرض سودمند است ، آن اسم خدا « القاضی » هست . پس آن را تکرار میکنی به تعداد مجموع اسم خودت و مادرت
مثال : اسم شخص حامد هست که به حساب ابجد میشود 53 و اسم مادرش سمیه هست که به حساب ابجد میشود 510 . پس مجموع این دو اسم میشود 563 . پس تکرار میکنی این اسم را بتعداد 563 بار .
ثم تسجد لله وتدعو بما یلی بعد تمجیده والثناء علیه والصلاة على نبیه صلى الله على واله وسلم :
سپس سجده میکنی برای خدا و بعد ستایش و ثناء او و صلوات بر نبی خدا و خاندانش ، این دعای زیر را میخوانی :
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم انی اسئلک بانک انت الله الذی لا اله الا انت القاضی المتین ان تصلى على محمد واله الطیبین الطاهرین وان تقضی عنی دینی انک انت الدیان القدیر.
ترجمه از فاطمه علوی