معجزه قران و ادعیه

این وبلاگ نسخه دوم وبلاگ معجزه قران و ادعیه هست

معجزه قران و ادعیه

این وبلاگ نسخه دوم وبلاگ معجزه قران و ادعیه هست

راه حل هایی برای گشایش بخت

برای_جلب_خواستگاروازدواج

امام صادق(ع)فرمودند:
اگر دختری در خانه مانده باشد وکسی به خواستگاری او نیامد،سوره مبارکه احزاب را بر پوست آهو یا پاره ای کاغذ بنویسد ودر کوزه کوچکی قرار دهند وآن کوزه را در خانه ای که در آن دختر زندگی می کند،قرار دهند؛پس خواستگاران آن دختر زیاد می شوند.
در کتاب«جنه الامان»آمده که این کار برای سریع آمدن خواستگار نیز مفید است.

کلیات مفاتیح الحاجات.ص۱۹۰

 

 

ختمی جهت فتــوحـات و مــــال بینهایـــت

هر کس طالب مال فرآوان باشد بعد از نماز عشا؛
۱مرتبه سوره شمس
۲مرتبه سوره کافرون
۳مرتبه سوره فلق
۴مرتبه سوره ناس
۵مرتبه اللهم اجعل لی من امری فرجا و مخرجا
در شب اول یا دوم یا سوم یا چهارم یا پنجم یا ششم مال بسیاری یابد ، واگر به اجابت نرسد در عمل للی باشد و یا در شرایط دعا کمبودی

ختومات مقدم ص ۲۵۱

 

جلب رزق و دفع نزاع و دعوا در منزل (بسیار مجرب):

خیلی از خانوادها را دیده ام که غیر از اینکه رزق و روزی آنها کم است دائما در خانه با هم نزاع و دعوا می کنند. در چنین مواردی دستور زیر بسیار مجرب و موثر است.
بر روی مقداری اسپند اینها را خوانده و به آن بدمید (فوت نکنید) و برای مدت ۷ روز وقت غروب در خانه سوزانده و در همه جای خانه بگردانید تا دودش به همه جا برسد.

اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
طه ما انزلنا علیک القران لتشقی
و سوره های فتح و جن را نیز بخواند.

 

دعا به جهت وسعت رزق

 

دعا به جهت وسعت رزق:

1-جهت تنگی روزی و رفع فقر 40 روز روزی یکمرتبه سوره مبارکه مزمل را بخواند.


2-برای رفع فقر و جلب وسعت و باز شدن در بهشت هر روز 100 مرتبه بگویید: 

لا اله الا اللّه الملک الحق المبین .

3-جهت جلوگیری از فقر، بخل، مرض و برای غنی شدن از نظر مادی در هر روز بین الطلوعین (بعد از طلوع فجر تا قبل از طلوع آفتاب) 10 مرتبه اسم مبارک «یا باسط» خوانده شود.

4-برای گشایش روزی صد مرتبه در روز بگوید : یا وَهّاب 

5-برای گشایش در هر روز 77 مرتبه بگوید : یا غَفور یا وَدود

 

درمان فقر و دعای رزق و روزی:

1-هر کس سوره‌ی قارعه را بنویسد و با خود همراه داشته باشد اگر معیشت و زندگی بر او تنگ و سخت باشد زندگی بر او آسان خواهد شد.


2-هر کس سوره‌ی صافات را در هر روز جمعه بخواند خداوند در دنیا به او رزق و روزی زیاد و مخصوصی خواهد رسانید که نه شیطان و نه هیچ ظالمی در او تصرف نتوانند کرد .

 

برخی از اذکار و ختومات مجربه برای وسعت و زیاد شدن رزق و روزی :

۱- لا إلهَ إلاَّ اللهُ المَلِکُ الحَقُّ المُبینُ. [ ١٠٠ مرتبه]، بعد از نماز صبح.

۲- یَا رَازِق یَا فَتَّاحُ یَا وَهَّابُ یَا غَنِیُّ یَا مغنِی یَا بَاسِط ُ. [ ١٠ مرتبه]، بعد از نماز صبح.

۳- سُبْحَانَ اللهِ العَظیمِ وَبِحَمْدِهِ، أسْتَغفِرُ اللهَ وأُتوبُ إلیهِ وَأسْأَلُهُ مِنْ َفضْلِهِ. [ ١٠ مرتبه] بعد از نماز صبح.

 

جلب روزی جدید و نرم شدن دل های مردم :

خواندن سوره طه نزدیک طلوع فجر صادق موجب جلب روزی جدید و نرم شدن دل های مردم نسبت به او و غلبه بر دشمن خواهد شد .

منبع : ختوم و اذکار ص 164



خداوند متعال در آیه 152 سوره بقره میفرماید:

فاذکرونی اذکرکم واشکروالی (پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکر نعمت من را بجای آورید )


 

ذکر یا باسط (برای توسعه معاش)

هر که تا سه شب ، یک در میان یعنى از شش شب سه شب خوانده شود در ثلث آخر شب با حضور قلب دست بردارد و هر شبى هزار و چهارصد و بیست و چهار مرتبه بگوید (یا باسط) حاجتش روا مىشود، خصوصا به جهت معیشت و گویند بسیار مجرب است

 

وصول اموال و قرض هایی که به دیگران دادی

 

وصول اموال و قرض هایی که به دیگران دادی:


ولید بن صبیح می گوید به امام صادق علیه السلام شکایت کردم از قرض هایی که به دیگران دادم یا نتوانسته اند یا نخواستند بدهند چه کنم پولهایم وصول شود . حضرت فرمود : این دعا را بخوان به خواسته ات خواهی رسید

اللَّهُمَّ هَبْ لِی لَحْظَةً مِنْ لَحَظَاتِکَ تُیَسِّرُ عَلَى‏ غُرَمَائِی‏ بِهَا الْقَضَاءَ وَ تُیَسِّرُ لِی بِهَا مِنْهُمُ الِاقْتِضَاءَ إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ

منبع : مصباح کفعمی ص 176 - کافی ج 2 ص 555

روش باطل کردن سحر زناشویى

 

روش باطل کردن سحر زناشویى

دستور مؤثر براى باطل کردن سحر زن و شوهرى(قفل شدن) که از عمل زناشویى بسته شده اند


هفت برگ سبز درخت سدر(کنار)ساییده شود و در سطلى پر از آب ریخته شود و بر آن این سوره ها تلاوت شود

آیة الکرسى(بقره:٢٥٥)
سوره کافرون (٣بار)
سوره اخلاص(٣بار)
سوره فلق(٣بار)
سوره ناس(٣بار)

به همراه آیات زیر

سوره اعراف،آیه:١١٧-١١٩ (یکبار)
سوره یونس،آیه:٧٩-٨٢ (یکبار)
سوره طه،آیه:٦٥-٦٩ (یکبار)

بعد از آن مقدارى از آن آب را بنوشد و با باقیمانده غسل نماید . چند مرتبه تکرارشود تابه صورت کامل شفا یابد ،

ان شاءالله تمامى بیماران را شفاى عاجل عنایت بفرماید.
 

ختم دعای برگرداندن معشوق در هفت روز

 

ختم دعای برگرداندن معشوق در هفت روز

تا هفت شب و هر شب دو رکعت نماز حاجت بخوانید و بعد از نماز هفت بار سوره شعرا را بخوانید
و حتما هنگام تلاوت سوره شعرا تمیز باشید و وضو بگیرید و خالصانه سوره را تلاوت کنید و بعد هر بار خواندن سوره شعرا این دعا رو بخوانید ‼️

عَسَی اللهَ اَن یَجعَلَ بَینَکُم وَبَینَ الَذینَ عادَیتُم مِنهُم مَوَدَّهً واللهُ غَفورٌ رَحیم
‹‹اَللهُمَ لین لی قلب (نام معشوق) بن (نام مادر معشوق)کَما لَیِّنتَ الحَدیدَ لِداوود وسَخِّرهُ لی کما سَخَّرتَ ریحَ لِسُلَیمان››

این نماز را تا یک هفته بخوانید حتی در بعضی مواقع با یکبارخواندن هم نتیجه بخش است بستگی به حالات روحی شخص دارد
(اگر طرف زن هست به جای بن بخوانید بنت)
زکات این عمل ‼️

به ازای هر شب به اندازه مبلغ دو قرص نان پول کنار بگذارید و روز آخر پول را به فقیری صدقه دهید ‼️

همان روز دورکعت نماز برای حضرت فاطمه زهرا بخوانید(اگر مرد هستید دو رکعت نماز برای حضرت علی(ع) بخوانید و بعد از نماز ۱۳۲ بار صلوات بفرستید )

 

بی قرار شدن از محبت :

فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم

را ۱۰۱ مرتبه بر شیرینی در روز یکشنبه بخواند و بدمد و به مطلوب بخوراند او از محبت بی قرار خواهد شد

منبع : کتاب کنز الحسینی

 

رونق کار

 اگر کسی سوره حجر را نوشته و بر بازویش ببندد کارش رونق گیرد

 اقتباس از تفسیر البرهان ۳۲۹/۳

 


 

ختمی با سرعت اجابت


 
جهت رفع مشکل
 برای رفع مشکلی که از حل آن عاجزید و نمیداند چگونه از آن خلاص شوید لازم است:
 با تدبیر در معانی آیات و با شرط رعایت کلیه شئون شامل داشتن وضو ، رو به قبله بودن ، جامه پاک
 آیةالکرسی را به نیت آن مهم ۱۲ مرتبه تلاوت نمائید
 این آیات را بنویسدوبا خود داشته باشند و  بعد از نماز صبح نیز تلاوت کنند
 آل عمران 14  - آل عمران 31 - آل عمران 148  - آل عمران 188  - مائده 54 - یوسف 40  -
 طه 39 و 40 -  ص 32 و 33  -  صف 13
 موقع نوشتن باید مدام این دو اسم اعظم رو: یا عظیم یا عجیب را تکرار کنین
 

ختمی با سرعت اجابت
ختمی که به سرعت اجابت میشودیک ختمی رو نوشته و تاکید کرده که برای یکبار هم که شده این ختم رو انجام بدین تا سرعت حاجت روائی رو ببینید ختم اینه:هر یک از سوره ها برای برآمدن حاجات روزی چهارده بار "هدیه به چهارده معصوم " خوانده شود: شنبه:سوره مبارکه فتح ، یکشنبه: سوره مبارکه یس،دوشنبه:سوره مبارکه واقعه ،سه شنبه:سوره مبارکه الرحمن،چهارشنبه: سوره مبارکه جن،پنج شنبه : سوره مبارک ملک ،جمعه :سوره مبارکه سجده.  
بدون شک حاجت او برآورده میشود.انشاالله
 

دعا برای برآورده شدن حاجات
بعد از نماز صبح پیش از سخن گفتن با کسی آیه 10 سوره کهف را:( فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم) 7 مرتبه بخوانید. بعد از هر نماز ۲۰۰ بار بگو : آمَنتُ بِاللهِ الاحَدِ الصَّمد۲۰۰ بار : اَعبداللهَ و لا اُشرکُ بِهِ شَیئاً۲۰۰ بار : لا حول و لا قوة الا باللهبعد بخواند : یا مُهیمِنُ یا متعالی یا حَیُّ یا قَیُّوم یا بدیعُ السّمواتِ والارضِ یا ذَالجَلالِ و الاِکرامِاَسئلُکَ بِحقِّ اسمِکَ الاعظم الاجَلّ الاَکبَر الاعزمِ الاکَرمِ العدلِ النُّور و هُوَ اِسمُکَپس دعا کنید به فارسی و حاجات خود را بخواهیدسپس بگویید :لا اله الا اللهُ ما اَعظمَ الله لا اله الا اللهُ محمدٌ رسولُ الله اِهدِنی بعبر کصتحعص لا برح ططعس اَلم اللهُ لا الا هوَ الحیُّ القیّوم ُ لا اله الا هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظِیمِ
 


سوره فاتحه الکتاب را بیست و یک بار بخواند بعد از نماز صبح و بیست و دو بار بعد از نماز ظهر و بیست و سه نویت بعد از نماز عصر و بیست و چهار بار بعد از نماز مغرب و ده مرتبه بعد از نماز عشاء  که جمع آن صد مرتبه میشود برای هر حاجتی که دارد نافذ است . البته به شرطی که هر روز این عمل را ادامه دهدتا زمانی که حاجت روا شود.

 

چشم زخم جن‌ها

 

چشم زخم جن‌ها

از ابو سعید خدری روایت است که، کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَتَعَوَّذُ مِنْ عَیْنِ الْجَانِّ ثُمَّ أَعْیُنِ الإِنْسِ فَلَمَّا نَزَلَتِ الْمُعَوِّذَتَانِ أَخَذَهُمَا وَتَرَکَ مَا سِوَى ذَلِکَ.
ترجمه: رسول خداص، از چشم زخم جن‌ها و سپس چشم زخم انسان‌ها به خدا پناه می‌برد، و پس از نزول معوذتین، همین‌ها را می‌خواند و دعاهای دیگر را ترک نمود.
و عن أمنا أم سلمة أن النبی ص رأى فی بیتها جارة فی وجهها سفعة سوداء فقال:  استَرقوا لها فَإن بِها النَظرَة.
ترجمه: از مادرمان ام سلمة روایت است که رسول خداص در خانه اش کنیزکی را دید که در چهره‌اش نشان سیاهی بود، فرمود: بر او رقیه بخوانید، زیرا به او چشم زخم جن‌ها خورده است.
پس در پرتو این دو حدیث به این نتیجه رسیدیم که انسان‌ها گاهی در اثر چشم زخم جن‌ها، دچار مشکل می‌شوند. از این رو لازم است که هنگام بیرون آوردن لباس و نگاه کردن به آئینه، ‌بسم الله گفته شود. زیرا نام الله پناهگاه بزرگی است.


علاج چشم زخم
برای علاج چشم زخم چند روش وجود دارد:

1ـ غسل کردن: 
چشم کننده، در ظرفی غسل بکند، سپس آن آب‌ها را بر روی کسی که چشم زخم خورده است، بریزند، ان‌شاءالله شفا خواهد یافت. چنانکه از امامه فرزند سهل روایت است می‌گوید: پدرم جامۀ خود را در آورده و در وادی خرار غسل می‌کرد. نظر عامر بن ربیعه بر او افتاد و چون سرخ و سفید بود، عامر گفت: تا کنون کسی را به زیبائی او ندیده بودم حتی دختر باکره و پرده نشینی هم مثل او ندیده‌ام!
بلافاصله سهل در جا تب گرفت، و تبش شدت پیدا کرد، و به رسول الله ص خبر دادند و گفته شد: که چنان تب دارد که سرش را نمی‌تواند بلند کند. آنحضرت ص فرمود: شما کسی را متهم می‌کنید و به او بد گمان هستید؟ گفتند: عامر بن ربیعه. آنحضرت ص او را فرا خواند و بر او خشم گرفت. و فرمود: چرا شما برادرتان را می‌کشید، چرا به او تبریک نگفتی، و ما شاء الله نکردی، برای او غسل کن. عامر صورت و دست و آرنج‌ها و زانوها و سر پاها و قسمت داخل شلوار خود را در ظرفی شست، سپس آن‌ها را از پشت بر سهل پاشید همان لحظه سهل بهبود یافت.

 

کیفیت غسل مورد نظر
ابن شهاب زهری/ می‌گوید: این غسل را علماء اینطور تعریف کرده‌اند: که ظرفی پر از آب پیش روی کسی که چشم کرده است قرار بدهند. با کف دستش آب بردارد و دهانش را در آن بشوید. سپس آب، بردارد و چهره‌اش را در آن بشوید. سپس با دست چپ، آب بردارد و روی دست راست بریزد. بعد از آن با دست راست بردارد و روی دست چپ بریزد. سپس بهمین ترتیب آرنج دست راست و چپ را داخل آن بشوید. سپس با دست چپ آب بردارد و روی پای راست بریزد وسپس با دست راست بردارد و روی قدم پای چپ بریزد. سپس به همین ترتیب زانوی پای راست و چپ را در آن بشوید. سپس از قسمتی از درون ازارش را در آن بشوید. آنگاه آب‌ها را از پشت یکباره بر روی بیمار بپاشد.


مشروعیت این نوع غسل
قال النبیص‌: ‌اَلْعَیْنُ حَقٌّ وَلَوْ کَانَ شَیْءٌ سَابَقَ الْقَدَرَ سَبَقَتْهُ الْعَیْنُ وَإِذَا اسْتَغْسَل أحَدُکم فَلیغتسِل. 
ترجمه: رسول خداص فرمود: چشم زخم حق است و اگر چیزی از تقدیر سبقت می‌گرفت چشم بود. هر گاه از شما خواسته شد که غسل بکنید بپذیرد.
و عن عائشة قالت: کان یؤمَر العائن فَیَتَوضأ ثُمَّ یَغْتَسِلُ مِنه المَعین.
تر جمه: از عایشه روایت است می‌گوید: در زمان رسول الله ص، به کسی که چشم کرده بود، دستور داده می‌شد که وضو بگیرد، آنگاه کسی که چشم زخم خورده بود، با‌ آن غسل می‌کرد.


روش دوم
دست را بر سر کسی که چشم زخم خورده است بگذار و این دعا را بخوان:
بِسْمِ اللَّهِ أَرْقِیکَ، اللَّهُ یَشْفِیکَ مِنْ کُلِّ دَاءٍ یُؤْذِیکَ، مِنْ شَرِّ کُلِّ نَفْسٍ أَوْ عَیْنٍ حَاسِدَةٍ، اللَّهُ یَشْفِیکَ.
ترجمه: به نام الله بر تو رقیه می‌خوانم. خدا تو را از هر دردی که موجب آزارت ‌می‌باشد شفا دهد. و از هر حاسد وچشم زخم نجاتت دهد.


روش سوم
دستت را برسر کسی که در اثر چشم زخم مریض است بگذار و این دعا را بخوان: 
بِسْمِ اللَّهِ یُبْرِیکَ وَمِنْ کُلِّ دَاءٍ یَشْفِیکَ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ وَشَرِّ کُلِّ ذِی عَیْنٍ.
ترجمه: بنام الله که نجاتت می‌دهد و از هر دردی شفایت می‌بخشد، و از شر حاسد وقتی که حسد بورزد، و از شر چشم، نیز نجاتت می‌دهد.


روش چهارم
دستت را بر سر بیمار بگذار و دعای ذیل را بخوان: اللَّهُمَّ رَبَّ النَّاسِ أَذْهِبِ الْبَاسَ وَاشْفِ أَنْتَ الشَّافِی لا شِفَاءَ إِلاَّ شِفَاؤُکَ شِفَاءً لاَ یُغَادِرُ سَقَمًا.


روش پنجم
دستت را بر جائی که درد می‌کند بگذار و سوره‌های: اخلاص و فلق و ناس را بخوان.


روش ششم
ظرفی پر از آب را حاضر کن و معوذات را بر آن بخوان سپس دعای ذیل را سه مرتبه تکرار کن: الَّلهم ربَّ النَّاس أَذْهِبِ الْبَاْسَ وَاشْفِ أَنْتَ الشَّافِی لا شِفَاءَ إِلا شِفَاؤُکَ شِفَاءً لا یُغَادِرُ سَقَمًاُ.
و همچنین این دعا را سه مرتبه بخوان بِسْمِ اللَّهِ أَرْقِیکَ، وَاللَّهُ یَشْفِیکَ مِنْ کُلِّ دَاءٍ یُؤْذِیکَ، مِنْ شَرِّ کُلِّ نَفْسٍ أَوْ عَیْنٍ حَاسِدَةٍ، اللَّهُ یَشْفِیکَ.
بعد آب ظرف را بر سر مسحور، یکباره از پشت سرش طوری بریز که به همه جسدش برسد. به حکم الله شفا خواهد یافت.

 

دعا جهت طلب فرزند و بچه

 

دعای طلب فرزند:


در حلیه المتقین مذکور است اگر زنی بچه دار نمی شود باید بر نگین فیروزه این آیه را نقش کند و در نیمه شب با طهارت و خلوص نیت این آیه را بخواند و اول و آخرش 11 مرتبه صلوات بفرستد و تا 40 روز به این عمل مداومت کند.

این عمل بسیار مجرب است .

و آیه این است:(( ((رب لا تذرنی فردا و انت خیر الوارثین))

 

دعای بچه دار شدن:


از شیخ بهایی منقول است که به جهت حاملگی زنان این آیه را به حروف مقطعه یعنی جدا جدا ، مثلا سحورا رو بنویسند س ح و را ) نویسد و بر پهلوی زن بندند.ان شا الله حامله می گردند.و فرمودند به نهصد زن دادند و حامله شدند.

و آیه این است: ((و لو ان قرانا سیرت به الجبال او قطعت به الارض او کلم به الموتی بل لله الامر جمیعا))

 

امام صادق فرمود که جهت فرزند دار شدن این دعا را زیاد بخوانید:


« اللَّهُمَّ لَا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ وَحِیداً وَحْشاً فَیَقْصُرَ شُکْرِی عَنْ تَفَکُّرِی بَلْ هَبْ لِی عَاقِبَةَ صِدْقٍ ذُکُوراً وَ إِنَاثاً آنَسُ بِهِمْ مِنَ الْوَحْشَةِ وَ أَسْکُنُ إِلَیْهِمْ مِنَ الْوَحْدَةِ وَ أَشْکُرُکَ عِنْدَ تَمَامِ النِّعْمَةِ یَا وَهَّابُ یَا عَظِیمُ یَا مُعَظَّمُ ثُمَّ أَعْطِنِی فِی کُلِّ عَافِیَةٍ شُکْراً حَتَّى تُبْلِغَنِی مِنْهَا رِضْوَانَکَ فِی صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ وَفَاءٍ بِالْعَهْدِ».

 

دعا جهت طلب فرزند و بچه:


این آیات و دعا را نوشته در کمر زن بنند (سوره مریم از اول تا آیه۶).


بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
کَهیعص ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیّا اِذْ نادی رَبَّهُ نِداءً خَفِیًّا قاَل رَبِّ اِنّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنّی وَ اشْتَعَلَ الرَّأسُ شَیْباً وَ لَمْ اَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیّاً وَ انّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائی وَ کانَتِ امْرَاَتی عاقِراً فَهَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً یَرِثُنی وَ یَرِثُ مِنْ الِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیّاً هُوَ الَّذی یُصَوِّرُکُمْ فِی الاَرْحامِ کَیْفَ یَشاءُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ الْعَزیزِ الْحَکیمِ اِنَّما اَمْرُهُ اِذا اَرادَ شَیْئاً اَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ اللّهُمَّ یا ذَا الْعَرْشِ الْکَریمِ وَ الْمُلْکِ الْقَدیمِ یا اللهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا سَتّارُ یا غَفّارُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ اَنْتَ خَیْرَ الْوارِثینَ.

 

سحر صداها

سحر شنیدن صداهای عجیب و غریب


علامات سحر صداها


خواب‌های آشفته
در خواب می‌بیند که او را صدا می‌زنند
همچنین در بیداری می‌شنود که کسی او را صدا می‌کند اما دیده نمی‌شود
وسواس زیاد
شک و تردید زیاد در مورد دوستان و رفقا
در خواب می‌بیند که از مکان بلندی سقوط می‌کند
در خواب می‌بیند که درندگان او را دنبال می‌کنند


روش انجام این سحر
ساحر، جنی را بر شخص مورد نظر مسلط می‌کند تا در خواب و بیداری او را آشفته حال سازد. جن در خواب به صورت‌های مختلف او را می‌ترساند
در بیداری نیز او را صدا می‌زند و در او شک و تردید و اضطراب بوجود می‌آورد
البته عوارض اینگونه سحر، گاهی به قدری قوی می‌شوند که انسان را به جنون می‌رسانند و گاهی در حد اضطراب و وسواس می‌رسانند.


علاج این سحر


همان بیست مورد آیات، بر بیمار خوانده شود.
اگر دچار بی‌هوشی گشت طبق روش‌های سابق، معالجه شود.
اگر دچار بی‌هوشی نشد، اینگونه راهنمائی بشود:

همیشه با وضو بخوابد و آیة الکرسی را بخواند


معوّذات (اخلاص فلق و ناس) را قبل از خواب چند مرتبه بخواند و بر دو کف دستش بدمد و بر تمام بدن خویش بمالد


سوره صافات را صبح اول وقت، و سوره دخان را هنگام خواب تلاوت بکند و یا گوش بکند


هر سه روز، یکبار سورۀ بقره را بخواند یا گوش کند


این دعا را روزانه هفت مرتبه صبح و شام بخواند:
«حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ »


خواندن دو آیه آخر سوره بقره قبل از خواب


‌هنگام خواب، این دعا را بخواند: «بِسْمِ اللَّهِ وَضَعْتُ جَنْبِی اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی ذَنْبِی، وَأَخْسِئْ شَیْطَانِی، وَفُکَّ رِهَانِی، وَاجْعَلْنِی فِی النَّدِیِّ الْأَعْلَى»


‌سوره‌های ذیل بر روی نوار ضبط کرده و روزانه سه مرتبه آن‌ها را گوش بکند: «فصلت، فتح، جن»


این موارد را تا یکماه، انجام بدهد، إن شاء الله شفا خواهد یافت.

سحر تخیل

 

سحر تخییل


خداوند می‌فرماید: ﴿قَالُواْ یَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِیَ وَإِمَّآ أَن نَّکُونَ نَحۡنُ ٱلۡمُلۡقِینَ ١١٥ قَالَ أَلۡقُواْۖ فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْ سَحَرُوٓاْ أَعۡیُنَ ٱلنَّاسِ وَٱسۡتَرۡهَبُوهُمۡ وَجَآءُو بِسِحۡرٍ عَظِیمٖ ١١٦ ۞وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَلۡقِ عَصَاکَۖ فَإِذَا هِیَ تَلۡقَفُ مَا یَأۡفِکُونَ ١١٧ فَوَقَعَ ٱلۡحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١١٨ فَغُلِبُواْ هُنَالِکَ وَٱنقَلَبُواْ صَٰغِرِینَ ١١٩ وَأُلۡقِیَ ٱلسَّحَرَةُ سَٰجِدِینَ ١٢٠ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ١٢١ رَبِّ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ ١٢٢﴾ [الأعراف: 115-122].
ترجمه: «جادوگران گفتند: ای موسی، نخست تو می‌اندازی یا ما بیندازیم؟ موسی گفت: شما بیندازید. وقتی انداختند، دیدگاه مردم را سحر کردند و آنان را به وحشت انداختند و سحری بزرگ به نمایش گذاشتند. و ما به موسی وحی کردیم که عصایت را بینداز. ناگهان همۀ آنچه را آن‌ها بافته بودند بلعید. و حق آشکار و آنچه آن‌ها کرده بودند، نابود گشت. پس شکست خوردند و خوار و ذلیل برگشتند. و ساحران همگی به سجده افتادند. گفتند ما به پروردگار جهانیان که پروردگار موسی و هارون است، ایمان آوردیم».
همچنین می‌فرماید: ﴿قَالُواْ یَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِیَ وَإِمَّآ أَن نَّکُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَلۡقَىٰ ٦٥ قَالَ بَلۡ أَلۡقُواْۖ فَإِذَا حِبَالُهُمۡ وَعِصِیُّهُمۡ یُخَیَّلُ إِلَیۡهِ مِن سِحۡرِهِمۡ أَنَّهَا تَسۡعَىٰ ٦٦﴾ [طه: 65-66].
ترجمه: «گفتند: ای موسی! آیا تو نخست (‌عصایت را) می‌اندازی یا ما بیندازیم؟ گفت: شما بیندازید. ناگهان ریسمان‌ها و عصاها‌یشان به خیال موسی در اثر سحر، می‌دویدند».


عوارض سحر تخییل
چیزی متحرک را ثابت و ثابت را متحرک می‌بیند.
چیزی بزرگ را کوچک و کوچک را بزرگ می‌بیند.
اشیاء را بر خلاف واقع می‌بیند، چنانکه مردم حاضر در صحنۀ موسی÷ و جادوگران، ریسمان‌ها وعصاها را به شکل مار دیدند.
سحر تخییل چگونه بوجود می‌آید
ساحر چیزی را احضار می‌کند، آنگاه طلسم‌های شرکی خود را می‌خواند و به کمک جن‌ها و شیاطین، آن را به شکل دیگری می‌نمایاند.
چنانکه بعضی دیده‌اند که ساحر، تخم مرغی را به حرکت در آورده و نیز دو تا سنگ را مانند دو قوچ، به جان هم انداخته است و غیره.
و از همین قبیل است سحر تفریق که شوهر، همسرش را بد‌قیافه می‌بیند یا با‌لعکس. البته فراموش نکنید که سحر تخییل با شعبده بازی فرق می‌کند.
چگونگی ابطال سحر تخییل
اذان گفتن.
خواندن آیة الکرسی.
خواندن اذکار مسنونه‌ای که در مورد طرد کردن جن و شیطان روایت شده‌اند.
خواندن بسم الله.
 البته همۀ این موارد باید با وضو، انجام داده شوند.
اگر باز هم سحرش باطل نشد و به کارش ادامه داد، پس او شعبده‌باز است نه ساحر.
نمونۀ عملی ابطال سحر تخییل
 در یکی از روستاها ساحری بود که قرآن را با نخی می‌بست و آویزان می‌کرد، آنگاه با خواندن طلسم‌هائی،‌ آن را به راست و چپ به حرکت در می‌آورد. و بدین صورت مردم را تحت تأثیر قرار می‌داد.
چون مردم این عمل او را از قدرت قرآن می‌دانستند نه از تأثیر سحر.
من که نوجوانی بیش نبودم با یکی از دوستانم به آنجا رفتیم و او را در جلوی مردم تهدید کردیم که اگر واقعاً راست می‌گوید، این کار را انجام دهد. او نیز شروع کرد به خواندن طلسم‌های خود، و ما شروع کردیم به خواندن آیة الکرسی. مردم مشتاقانه منتظر بودند، ببینند چه اتفاقی می‌افتد. بعد از اینکه خواندن طلسم‌هایش را تمام کرد، قرآن از جایش تکان نخورد، و بدین صورت خدا، او را در انظار مردم، رسوا کرد. و ما را نصرت داد. ﴿وَلَیَنصُرَنَّ ٱللَّهُ مَن یَنصُرُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ٤٠﴾ [الحج: 40]. «به ‌طور قطع الله به کسی که دین الله را یاری نماید، یاری می‌رساند».


آیات فوق را بر ظرفی از آب خوانده و در آن بدمد سپس سحر کشف شده را داخل آب‌ها قرار داده بعد آن‌ها را در جایی دور از محل رفت و آمد مردم، بریزد.
اگر جن گفت: که بیمار سحر را نوشیده است. باید از بیمار سؤال کرد که آیا در معده اش احساس درد شدید دارد. اگر داشت جن راست گفته است و اگر نه، دروغ گفته است.
اگر متوجه شدی که جن راست می‌گوید با او توافق کن که دست از سر بیمار بر دارد و دوباره بر نگردد. سپس آیات فوق را به اضافه آیه [102: بقره] هفت بار بر مقداری آب، بخوان و به بیمار بگو: آن‌ها را تا هفت روز (و در صورت نیاز بیشتر) ‌صبح و شام بنوشد.
و اگرسحر، مکتوب بوده یعنی نوشته شده است و یا بر اثری از آثار بیمار، مانند مو، لباس، و غیره خوانده شده است، معالج، آیات فوق را بخواند و در مقداری آب بدَمد تا بیمار بنوشد و هم (خارج از حمام) غسل کند و آب غسل را. بیرون بریزد و می‌تواند تا هفت روز بر این آب بیفزاید تا اینکه بیمار کاملاً شفا یابد. 
و از جن نیز بخواهد که برای همیشه خارج بشود و از او عهد و پیمان گرفته شود.
بعد از یک هفته دوباره بیمار را نزد معالج بیاورند تا مجددا بر او دَم بخواند، اگر چیزی احساس نمود، پس بحمد الله اثر جادو زدوده شده است. اما اگر بی‌هوش شد پس باید دانست که جن دروغ گفته و پیمان خود را نقص نموده است. و اگر دست بردار نشد، از روشهای کتک و تأدیب استفاده شود.
اما اگر بیمار، بی‌هوش نشد ولی دچار دردسر یا سر گیجه و ارتعاش کرد، آنگاه معالج به او نوار تلاوتی که فقط آیة الکرسی در آن بصورت تکرار ضبط شده باشد بدهد تا به مدت یکماه، روزانه سه بار آن را گوش کند. سپس دوباره نزد معالج بر گردد و ایشان برای بار سوم همان آیات سابق را بر او تلاوت کند، ان شاء الله کاملاً شفا خواهد یافت.
اما اگر باز هم احساس شد که کاملاً شفا نیافته است نوار سوره‌های «‌صافات، دخان، جن» را به مدت سه هفته، روزانه سه بار گوش کند، ان شاء الله شفا خواهد یافت. در صورت نیاز، بیشتر از مدت یاد شده گوش کند.


حالت دوم: اینکه مریض دچار بی‌هوشی نشود ولی در اثناء دَم، احساس سر گیجه یا لرزش یا سر درد شدید بکند، باید معالج، دَم را سه مرتبه تکرار نماید، پس اگر بار سوم دچار بی‌هوشی شد مانند حالت اول عمل کنید و اگر دچار بی‌هوشی نشد ولی به لرزش اندام یا دردسر مبتلاء شد که این بار خفیف‌تر از بار اول بود پس 3 یا 7 یا 9 روز او را مرتب دم کنید بإذن الله شفا خواهد یافت.
و اگر کاملاً شفا نیافت کارهای زیر را انجام بدهید: 
سوره صافات بطور کامل یک مرتبه و آیة الکرسی بصورت تکراری بر نواری ضبط کرده شود و روزانه 9 مرتبه به آن گوش بدهد.
اگر بیمار، مرد است پایبند نماز جماعت باشد.
بعد از نماز فجر این دعا را بخواند: «لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ».
و این عمل را تا یکماه ادامه دهد.
احتمالاً با این روش، در ده روز و 15 روز اول، بیمار احساس درد بیشتر خواهد کرد که بعداً به تدریج در آخر ماه کم می‌شود و سر انجام،‌ از بین می‌رود وسحر باطل می‌گردد.
البته گاهی، بیمار در طول ماه احساس درد شدید وخصوصاً درد سینه می‌کند، در اینصورت همان بیست مورد آیات را سه بار بر او می‌خوانی تا دچار بی‌هوشی بشود آنگاه طبق روش سابق به معالجۀ او می‌پردازی.
حالت سوم: پس از این که شما آیات را بر او خواندید، بیمار بی‌هوش شد و نه دچار دردسر و دیگر علایم یاد شده، گردید پس باید بدانید که بیمار شما، مسحور نیست. البته جهت اطمینان، بهتر سه بار او را دَم کنید. باز هم اگر علائم سحر در او یافت نشد، به ایشان امور زیر را پیشنهاد بکنید:
نوار سوره‌های «یس، دخان و جن» را، روزانه سه بار گوش کند.
روزانه حدود صدبار و یابیشتر، استغفار بگوید.
جملۀ «لا حول ولا قوة إلا بالله» را تا یکماه، روزانه صد بار بخواند. و بعد از آن نزد شما بیاید تا دوباره بر او دَم بخوانید.


مرحلۀ سوم: مرحلۀ بعد از علاج
اگر خدا بیمار مسحور را بدست شما شفا داد، لازم است که شما حمد و سپاس اللهـ را بجا آورید. و بیش از پیش خود را نیازمند در گاه بی نیاز اللهﻷ بدانید. تا همواره توفیقاتش شامل حال شما باشد. و هرگز احساس عًجب و خود پسندی نکنید زیرا اللهأ می‌فرماید: ﴿لَئِن شَکَرۡتُمۡ لَأَزِیدَنَّکُمۡۖ وَلَئِن کَفَرۡتُمۡ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٞ ٧﴾ [ابراهیم: 6]. ترجمه: «اگر شما شکرگزار باشید، نعمت‌ها را افزایش می‌دهم و اگر ناسپاسی کنید، پس همانا عذاب من سخت خواهد بود».
البته نباید فراموش کرد که بیمار همچنان در معرض سحر مجدد قرار دارد زیرا کسی که قبلاً او را سحر کرده است، همواره مواظب احوال او می‌باشد و همین که متوجه بشود که بیمار معالجه شده است،‌ مجدداً او را سحر خواهد کرد. از این رو بهتر است که بیمار، خبر بهبودی خود را منتشر نکند. و در ضمن، امور زیر را رعایت نماید:


 پایبندی به نماز جماعت.
 گوش نکردن به ترانه و موسیقی.
 وضو گرفتن و خواندن آیة الکرسی قبل از خواب.
 بسم الله گفتن در آغاز هر کار.
خواندن «لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ». هر روز بعد از نماز فجر (صد مرتبه).
روزانه تلاوت یا شنیدن آیاتی از قرآن مجید.
همنشینی با انسان‌های صالح و نیک.
پایبندی به اذکار صبح و شام.
چند داستان واقعی در معالجۀ بیماران سحر تفریق


داستان اول:
زنی شدیداً از شوهرش متنفر بود. آثار سحر بر او آشکار بود. او بصورتی که از دیدن شوهرش احساس ترس و وحشت و نفس تنگی می‌نمود.
او را نزدیکی از معالجان قرآن بردند. سر انجام، جن به سخن آمد و اظهار نمود که به وسیلۀ سحر بر او مسلط شده است تا میان او و شوهرش جدائی بیفکند.
این زن به مدت یکماه زیر نظر معالج قرار می‌گیرد، اما جن دست از سرش بر نمی‌دارد. تا اینکه جن به شوهر آن زن، پیشنهاد می‌کند که اگر او زنش را یک طلاق بدهد، جن برای همیشه برود. متأسفانه شوهر می‌پذیرد و یک طلاق می‌دهد. بعد از آن، همسرش تا یک هفته کاملاً خوب می‌شود و بعد از آن دوباره مریض می‌شود. این بار او را نزد من (صاحب کتاب) آوردند. من شروع کردم به خواندن آیات قرآن، آنگاه بیمار، بی‌هوش شد، جن به سخن آمد.

و اینک گفتگوی من با آن جن:

نامت چیست؟ گفت: شقوان.
دارای چه دین و ملتی هستی؟ مسیحی هستم.
چرا بر این زن، مسلط شده ای؟ برای اینکه میان او و شوهرش جدائی بیندازم.
من برای تو پیشنهادی دارم، اگر پذیرفتی که الحمد الله و اگر نه، هر طور که دوست داری.
گفت: خودت را خسته نکن من هرگز از او جدا نمی‌شوم، قبل از تو فلانی نیز سعی و تلاش کرد که نتوانست.
گفتم: من کی از تو خواستم که از او جدا بشوی؟.
گفت: پس چه می‌خواهی.
گفتم: می‌خواهم اسلام را به تو عرضه کنم اگر بپذیری که بسیار خوب و اگر نه در دین اجباری نیست.
آنگاه اسلام را بصورت مدلل بر او عرضه کردم و پس از بحث و جدل فراوان، الحمدلله مسلمان شد.
آنگاه به او گفتم: حقیقتاً مسلمان شده‌ای یا ما را فریب می‌دهی؟. 
گفت: بزور که نمی‌توانی دین مرا عوض کنی ولی من قلبا و ایماناً، اسلام را پذیرفتم.
و اکنون گروهی از جن‌های مسیحی اینجا حضور دارند و مرا تهدید به قتل می‌نمایند.
گفتم: اگر مطمئن باشم که مسلمان شده‌ای، سلاحی بس قوی، به تو خواهم داد که هرگز نتوانند به تو آسیبی برسانند.
گفت: سلاحت را اکنون به من بده.
گفتم: هنوز که جلسۀ ما تمام نشده است.
گفت: دیگر،‌ چه می‌خواهی.
گفتم: اگر واقعاً مسلمان شده‌ایی،‌ باید دست از ظلم برداری و بیمار را آزاد کنی تا ‌توبه‌ات پذیرفته شود.
گفت: من که مسلمان شده‌ام، ولی چگونه از شر ساحر خلاص شوم؟.
گفتم: این کار، بسیار آسان است ولی به شرطی که هر چه من گفتم بپذیری.
گفت: باشد، بگو.
گفتم: محل سحر را به ما نشان بده.
گفت: در حیاط خانۀ این زن، قرار دارد.
البته من نمی‌توانم با شما بیشتر، همکاری کنم زیرا در محل سحر جنی گماشته شده است و اگر بداند که محل، شناسائی شده، فوراً سحر را به محل دیگری انتقال می‌دهد.
گفتم: چند سال با این ساحر کار می‌کنی؟.
گفت: ده سال است یا بیست سال (البته من شک دارم).
بعد از اینکه یقین کردم که راست می‌گوید، گفتم: سلاحی را که بتو وعده داده بودم ‌می‌گویم.
آنگاه گفتم: هرگاه با جن‌ها روبرو شدی، آیة الکرسی را بخوان، فوراً فرار خواهند کرد.
گفت: از شر ساحر چگونه خلاص شوم؟.
گفتم: همین حالا از این زن، جدا شو و راه مکه مکرمه را در پیش گیر و در حرم امن الهی، در میان جنهای مؤمن زندگی کن.
گفت: آیا خدا، توبه مرا با وجود این همه ظلم و ستم، می‌پذیرد؟
گفتم: بلی، می‌پذیرد، چون خود فرموده است: ﴿قُلۡ یَٰعِبَادِیَ ٱلَّذِینَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِیعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ ٥٣﴾ [الزمر: 53]. ترجمه: «بگو: ای بندگانم که بر خویش بیش از حد ظلم نموده‌اند، از رحمت خدا، نا امید مشوید، همانا خداوند همه گناهان را خواهد بخشید. چه که او بخشنده و مهربان است».
آنگاه گریه کرد و گفت: به این زن بگوئید مرا حلال بکند چون خیلی او را شکنجه داده‌ام. این را گفت و خارج شد.
بنده بر مقداری آب، دَم خواندم و به شوهر آن زن، دادم که آن‌ها را در حیاط منزل خود بپاشد. پس از مدتی نزد من کسی را فرستادند و گفتند: که بیمار کاملاً شفا یافته است. 


داستان دوم:
 مردی نزدی من آمد و گفت: از روزی که ازدواج کرده‌ام، من و همسرم دائماً در اختلاف شدید بسر می‌بریم. او اصلاً مرا دوست ندارد و از من متنفر است. حتی تحمل شنیدن سخنان مرا ندارد. آرزو می‌کند از من جدا بشود. وقتی من وارد خانه می‌شوم، سخت ناراحت می‌شود و اگر نباشم احساس خوشحالی می‌کند.
و ... وقتی زنش را نزد من آوردند، آیات قرآن را بر او تلاوت کردم. با شنیدن صدای قرآن، احساس نفس تنگی کرد و سرش گیج رفت اما بی‌هوش نشد.
سوره‌ای از قرآن را بر روی نواری ضبط شده بود، به او دادم و گفتم: تا مدت 45 روز آن را گوش کند و بعد از آن دوباره نزد من بیایید.
چنانکه پس از مدت مقرر، شوهرش آمد و گفت: اتفاق عجیبی افتاده است. گفتم: چه اتفاقی؟.
گفت: پس از مدت مقرر، همین که می‌خواستیم نزد شما بیائیم، همسرم بی‌هوش شد و جن شروع کرد به حرف زدن و گفت: اکنون بخاطر اینکه شما این مدت قرآن گوش کردیده‌اید، من همه چیز را به شما می‌گویم و نیازی نیست که نزد شیخ بروید. من به وسیلۀ سحر بر زن شما مسلط شده‌ام. اگر می‌خواهید بدانید که راست می‌گویم، داخل فلان بالش نگاه کنید. و قتی ما بالش را باز کردیم دیدیم که در آن برگه‌های درخت بود که بر آن‌ها حروفی نوشته شده بود. او به ما گفت: این‌ها را بسوازانید، سحر باطل می‌شود و من برای همیشه می‌روم. البته همسر شما بعد از اینکه به هوش آمد دستش را دراز کند تا من با او خداحافظی کنم ما نیز همین کار را کردیم.
وقتی داستان را برای من تعریف کرد. گفتم: شما مرتکب گناه شده‌اید، چرا گذاشته‌اید او با زن شما مصافحه بکند مگر نشنیده ایدکه رسول اللهص از مصافحه با نامحرم نهی کرده است.
بعد از گذشت یک هفته از این ماجرا، زن دوباره مریض می‌شود. شوهرش او را نزد من آورد. من شروع کردم به خواندن و همین که گفتم: «أَعُوذُ بِا لله مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ» فوراً بیمار، بی‌هوش شد و جن به سخن آمد و اینک گفتگوی من با او:
گفتم: دروغگو مگر قرار نبود که بر نگردی.
گفت: همه چیز را به شما می‌گویم ولی مرا اذیت نکنید.
گفتم: باشد بگو.
گفت: حقیقت اینست که من به آن‌ها دروغ گفتم. برگه‌ها را خودم داخل بالش گذاشته بودم.
گفتم: پس تو با حیله هایت آن‌ها را فریب می‌دهی.
گفت: چه کار کنم من در بدن او به وسیلۀ سحر بسته شده‌ام.
گفتم: مسلمان هستی؟
گفت: بله مسلمان هستم.
گفتم: مگر نمی‌دانی که همکاری با ساحر، حرام و ناجایز و از گناهان کبیره است، مگر نمی‌خواهی به بهشت بروی؟
گفت: البته می‌خواهم.
گفتم: همکاری با ساحر را رها کن و نزد بندگان مؤمن اللهأ برو و خدا را عبادت کن. زیرا راهی که ساحر در پیش گرفته است، در دنیا تو را دچار شقاوت و بد بختی و در آخرت دچار عذاب دوزخ، می‌کند.
گفت: چگونه او را رها کنم درحالی که بر من تسلط دارد.
گفتم: بخاطر گناهانت او بر تو مسلط شده است ولی اگر خالصانه توبه کنی و به سوی اللهـ،‌ برگردی،‌ نمی‌تواند بر تو تسلط یابد، زیرا خداوند می‌فرماید: ﴿وَلَن یَجۡعَلَ ٱللَّهُ لِلۡکَٰفِرِینَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِینَ سَبِیلًا ١٤١﴾ [النساء: 141]. ترجمه: «هرگز، خداوند، کافران را بر مؤمنان مسلط نخواهد کرد».
گفت: باشد، توبه می‌کنم و به سوی خدا بر می‌گردم و از بدن بیمار خارج می‌شوم. آنگاه تعهد داد و بیرون شد. بعد از مدتی شوهر آن زن، نزد من آمد و گفت: «الحمد الله» حالش کاملاً خوب شده است.


داستان سوم:
آخرین موردی که قبل از نوشتن این کتاب اتفاق افتاد، جریان زنی بود، که شوهرش نزد من آمد و گفت: زنم از من متنفر است. در حالی که من خیلی او را دوست دارم. نمی‌خواهد با من زندگی کند. و او ناگهان دچار چنین حالتی شده است. آن مرد، زنش را نزد من آورد. من برایش قرآن تلاوت کردم. همین که صدای قرآن را شنید، بی‌هوش شد. و جن به سخن در آمد. اینک گفتگوی ما:
گفتم: مسلمان هستی؟.
گفت: بلی، مسلمانم. و به وسیلۀ سحر، بر او مسلط شده‌ام. فلانی برای او سحر کرده است و داخل شیشۀ عطر گذاشته است. من مدتی مراقب این زن، بودم تا اینکه فرصت یافتم و به درون او رفتم.
لازم به یادآوری است که جن‌ها پس از اینکه از طرف ساحران، مأموریت می‌یابند که وارد جسم کسی بشوند، همواره مراقب آن شخص می‌شوند تا اینکه فرصت ورود به جسم او پیدا کنند. چنانکه خود جن، چهار حالت زیر را برای داخل شدن به جسم افراد بیان کرد:
در حالت ترس شدید.
در حالت خشم و عصبانیت.
در حالت غفلت از اللهأ.
در حال ارتکاب مسائل شهوانی.
پس باید همیشه با وضو بود و زبان را به ذکر اللهـ، عادت داد، تا جن‌ها نتوانند در جسم نفوذ کنند.
گفتم: بخاطر اللهأ، دست از سر این زن بردار و بیرون شو.
گفت: به شرطی که شوهرش زن دیگر خود را طلاق بدهد.
گفتم: شرطت پذیرفته نیست. یا بیرون می‌شوی و یا اذیتت می‌کنم.
گفت: باشد، بیرون می‌شوم.
آنگاه به فضل اللهﻷ، بیرون شد و رفت.
بنده به شوهر آن زن، گفتم: این سخن جن را که گفت فلانی سحر کرده است باور نکن. زیرا جن‌ها بخاطر ایجاد درگیری و اختلاف اسم افراد را به دروغ می‌گیرند.


داستان چهارم:
مردی زنش را نزد من آورد و گفت: او از من بیزار است و زمانی داخل خانه احساس خوشبختی می‌کند که من نباشم.
از علایم بیماری فهمیدم که او را سحر کرده‌اند تا از شوهرش جدایش بکنند. شروع کردم به خواندن قرآن، فوراً بی‌هوش شد و جن به سخن آمد و گفتگوی زیر بین من و او شروع شد:
گفتم: اسمت چیست؟.
گفت: اسم خود را به تو نخواهم گفت.
گفتم: دینت چیست؟.
گفت: اسلام.
گفتم: به نظر شما جایز است که مسلمان، مسلمانی را بیازارد؟.
گفت: من او را دوست دارم و آزارش نمی‌دهم فقط می‌خواهم شوهرش از او جدا بشود.
گفتم: جدائی انداختن میان آنان، ناجایز است. پس بخاطر اللهﻷ دست از سر او بردار.
گفت: ممکن نیست، زیرا من او را دوست دارم.
گفتم: ولی او تو را دوست ندارد.
گفت: خیر، او نیز مرا دوست دارد.
گفتم دروغ می‌گوئی. او اکنون پیش من آمده تا تو را از بدنش خارج کنم.
گفت: ولی، من هرگز خارج نمی‌شوم.
گفتم: من تو را با قرآن و به قدرت اللهأ، خواهم سوخت.
آنگاه شروع کردم به خواندن آیاتی از قرآن. دیدم فریاد می‌زند. 
گفتم: بیرون می‌شوی؟
گفت: بلی یک شرط دارم.
گفتم: شرطت چیست.
گفت: او را رها کنم و داخل جسم تو می‌روم.
گفتم: اشکالی ندارد او را رها کن و اگر توانستی وارد جسم من شو. 
کمی مکث کرد آنگاه شروع کرد به گریه کردن.
 گفتم: چه چیزی تو را بگریه انداخت؟.
گفت: امروز هیچ یک از جن‌ها نمی‌تواند داخل جسم تو نفوذ کند.
گفتم: چرا؟ گفت: زیرا اول صبح، کلمه «لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ». را 100 مرتبه خوانده‌ای. گفتم: رسول اللهص راست گفته است که هر کس، روزی صد بار بگوید: «لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ». گویا ده غلام آزاد کرده است و برایش صد نیکی منظور می‌شود و صد گناه از گناهانش بخشیده خواهد شد و آنروز تا شام از شر شیاطین در امان خواهد بود. و هیچکس در آنروز با هیچ عملی از او پیشی نمی‌گیرد، مگر کسی که بیشتر از او گفته باشد().
آنگاه از او عهد و پیمان گرفتم که او را رها کند، چنانکه از او بیرون شد و رفت. و حمد سپاس از آن خداست.

ابطال سحر


ابطال سحر


اول: سحر تفریق
علامات سحر تفریق.
علاج سحر تفریق.
نمونه‌های عملی سحر تفریق.
جنی که اسمش شقوان است.
جن، سحر را در بالش می‌گذارد.
آخرین حالت سحری که مؤلف قبل از نوشتن این کتاب آن را معالجه کرده است.

 

دوم: سحر محبت
سحر محبت چگونه اتفاق می‌افتد.
آثار بر عکس سحر محبت.
سحر حلال. 
علاج سحر محبت.
مردی که همسرش او را رهبری می‌کند.


سوم: سحر تخییل
علامات سحر تخییل.
باطل کردن سحر تخییل.
نمونه عملی علاج سحر تخییل.


چهارم: سحر دیوانگی
علامات سحر دیوانگی.
علاج سحر دیوانگی.
نمونه عملی علاج سحر دیوانگی.


پنجم: سحر سستی و ضعف

ششم: سحر فریاد زدن


هفتم: سحر بیماری
علامات سحر بیماری.
علاج.
نمونه‌هایی از علاج سحر مریضی.


هشتم: سحر خونریزی
سحر خونریزی چگونه اتفاق می‌افتد.
علاج سحر خونریزی.
نمونه‌هایی علاج سحر خونریزی.


نهم: سحر معطل کردن ازدواج 
نمونه‌های سحر معطل کردن ازدواج.
علاج سحر معطل کردن ازدواج.
نمونه‌هایی از علاج آن.
معلومات مهمی از سحر.


باطل نمودن سحر
إن شاءالله بزودی در این فصل در مورد انواع سحر از جهت تأثیر آن بر مسحور و در مورد علاج آن، از قرآن و سنت و ادعیه و أذکار بحث خواهیم کرد. 
شاید خواندن آیات مخصوص برای علاج نوعی مخصوص از سحر، در احادیث ثابت نشده باشد ولی از آنجا که سایر علاجهای قرآنی مشمول این آیه می‌شوند که اللهـ می‌فرماید: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٞ وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِینَ وَلَا یَزِیدُ ٱلظَّٰلِمِینَ إِلَّا خَسَارٗا ٨٢﴾ [الإسراء: 82]. «و قرآن را که شفا و رحمتی برای مومنان است، نازل می‌کنیم». إن شاء الله اشکالی نخواهد داشت.
برخی از علماء گفته‌اند: که مراد از شفاء در آیه ، شفای معنوی است یعنی قرآن از شرک و فسق و گناه شفا می‌دهد.
و برخی دیگر معتقد‌اند که هر دو نوع شفاء مراد است. در حدیثی که عایشهل آن را روایت کرده آمده است که رسول اللهص بر ایشان وارد شد در حالی که وی، زنی را دَم‌ می‌خواند، آنحضرتص فرمود: «او را با کتاب الله معالجه کن()».
همانطور که ملاحظه نمودید، رسول اللهص مطلقاً فرمود: «او را با قرآن معالجه کن بدون اینکه سوره‌ای معین بکند.
همچنین از حدیث استنباط می‌شود که در قرآن نه تنها علاج بیماری‌های معنوی و غیر حسی مانند چشم زخم، جن زدگی و سحر وجود دارد بلکه دیگر بیماری‌ها را نیز می‌توان با قرآن علاج نمود.
در حدیثی دیگر که بخاری آن را روایت کرده، ابو سعید خدریس می‌گوید: «با گروهی از اصحاب پیامبرص در سفر بودیم برای استراحت در رودخانه‌ای از رود خانه‌های عرب فرود آمدیم، و از اهل آن ناحیه غذا خواستیم، ندادند.
از قضا، رئیس قبیله را ماری گزید. آن‌ها نزد ما آمدند و گفتند: شما دَم بلد هستید. ابوسعید گفت: بلی من دم بلد هستم ولی به شرطی که مزد مرا بدهید. آنگاه رفتم و بر او دَم خواندم، فورا شفا یافت. آنگاه آن‌ها تعدادی گوسفند به ما دادند. وقتی به مدینه بر گشتیم، جریان را به رسول اللهص گفتیم. آنحضرتص فرمود: بر او چه خواندی؟ گفتم: سوره فاتحه را فرمود: از کجا می‌دانستی که این سوره برای این کار مفید!».
بدین صورت با تأیید رسول اللهص یک قاعده کلی ثابت شد و آن اینکه می‌توان با هر یک از سوره‌ها و آیات قرآن دَم خواند.
همچنین در صحیح مسلم روایتی موجود است که عده‌ای به رسول اللهص، گفتند: ای رسول الله ص ما در زمان جاهلیت دَم می‌خواندیم. آنحضرتص فرمود: «چه چیز دَم‌ می‌خواندید؟ سپس فرمود: دَم خواندن تا اینکه شرک آمیز نباشد، اشکالی ندارد()».
پس بدین صورت روشن شد که خواندن قرآن و دعاهای ماثوره و حتی دَم‌های جاهلی به شرطی که شرک آمیز نباشد، اشکالی ندارد.
نوع اول: سحر تفریق (‌سحری که میان زن و شوهر جدای می‌اندازد)
اللهأ می‌فرماید: ﴿وَٱتَّبَعُواْ مَا تَتۡلُواْ ٱلشَّیَٰطِینُ عَلَىٰ مُلۡکِ سُلَیۡمَٰنَۖ وَمَا کَفَرَ سُلَیۡمَٰنُ وَلَٰکِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ وَمَآ أُنزِلَ عَلَى ٱلۡمَلَکَیۡنِ بِبَابِلَ هَٰرُوتَ وَمَٰرُوتَۚ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ یَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَةٞ فَلَا تَکۡفُرۡۖ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَیۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِۦۚ وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِۦ مِنۡ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمۡ وَلَا یَنفَعُهُمۡۚ وَلَقَدۡ عَلِمُواْ لَمَنِ ٱشۡتَرَىٰهُ مَا لَهُۥ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖۚ وَلَبِئۡسَ مَا شَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ ١٠٢﴾ [البقرة: 102].
ترجمه: «و (گروهی از احبار یهود) به آنچه شیطان صفتان درباره سلطنت سلیمان، ‌می‌خواندند باور داشتند و از آن پیروی نمودند (‌و سلیمان را جادو‌گر می‌پنداشتند) و حال آنکه سلیمان هرگز کفر نورزیده است. و بلکه شیاطین صفتان کفر ورزیده‌اند. به مردم جادو و آنچه در بابل بر دو فرشته، هاروت و ماروت نازل گردیده بود می‌آموزند. و به هیچ کس چیزی نمی‌آمو‌ختند مگر اینکه می‌گفتند: ما ‌وسیلۀ آزمایش هستیم. کافر نشوید. (‌مردم سوء استفاده کرده و‌) از ایشان چیزهائی آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدائی می‌افکندند. و حال آنکه جادوی خود نمی‌توانند به کسی زیان برسانند مگر اینکه اجازه و خواست خدا باشد. و آن قسمتهائی را فرد می‌گرفتند که برای‌شان زیان داشت و سودی بحالشان نداشت. و بخوبی می‌دانستند که هر کس خریدار اینگونه متاع باشد. بهره‌ای در آخرت نیز نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند است آنچه خود را بدان فروخته‌اند. اگر می‌دانستند».
و از جابر س روایت است که رسول الله ص فرمود: «إِنَّ إِبْلِیسَ یَضَعُ عَرْشَهُ عَلَی الْمَاءِ ثُمَّ یَبْعَثُ سَرَایَاهُ فَأَدْنَاهُمْ مِنْهُ مَنْزِلَةً أَعْظَمُهُمْ فِتْنَةً یَجِیءُ أَحَدُهُمْ فَیَقُولُ: فَعَلْتُ کَذَا وَکَذَا فَیَقُولُ: مَا صَنَعْتَ شَیْئًا قَالَ: ثم یَجِیءُ أَحَدُهُمْ فَیَقُولُ: مَا تَرَکْتُهُ حَتَّی فَرَّقْتُ بَیْنَهُ وَبَیْنَ إمرإته قَالَ: فَیُدْنِیهِ مِنْهُ وَیَقُولُ: نِعْمَ أَنْتَ قَالَ الأعمش: أراه‌ قال: (فیلتزمه). (رواه مسلم)
ترجمه: «همانا ابلیس تختش را بر روی آب می‌گستراند و افرادش را می‌فرستد، و مقرب‌ترین آن‌ها به ابلیس کسی است که فتنۀ بزرگتری ایجاد کند.
یکی می‌آید و می‌گوید: فلان کار را انجام دادم. ابلیس می‌گوید: هیچ نکرده‌ای، تا اینکه یکی می‌آید و می‌گوید: او را نگذاشتم تا میان ا و و زنش جدائی افکندم. ابلیس او را نزد خود فرا می‌خواند و به سینه می‌چسپاند و می‌گوید: آری، تو کار بزرگی انجام داده‌ای».

 

حکم سحر و ساحر در اسلام



حکم سحر و ساحر در اسلام
امام مالک/ می‌فرماید: ساحری که بر سحرش عمل می‌کند و کسی غیر از او تا بحال آن سحر را انجام نداده است مانند کسی است که اللهأ در مورد وی در کتابش ‌می‌فرماید: ﴿وَلَقَدۡ عَلِمُواْ لَمَنِ ٱشۡتَرَىٰهُ مَا لَهُۥ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖۚ﴾ [البقرة: 102]. «و قطعاً میدانستند که هر کس، خریدار چنین متاعی باشد، هیچ بهره‌ای در آخرت نخواهد داشت». رأی من درمورد چنین ساحری است که اگر خودش شخصاً براین سحر عمل کرده باید کشته شود().
ابن قدامه/ می‌فرماید: حد ساحر قتل است، و این رأی عمر و عثمان بن عفان، ابن عمرو حفصة و ‌جندب بن عبد الله و جندب بن کعب و‌ قیس بن سعد و عمر بن عبدالعزیز و همچنین نظریۀ ابو حنیفه و مالکش است().
قرطبی/ می‌گوید: فقهاء در مورد حکم ساحر مسلمان و ذمی (کافری که درسرزمین اسلام زندگی می‌کند) اختلاف کرده‌اند، امام مالک می‌گوید: وقتی مسلمانی با کلماتی کفر‌آمیز، سحر کرد، بدون اینکه به او مهلت توبه داده شود، باید قتل گردد و توبه‌اش نیز پذیرفته نمی‌شود، زیرا معلوم نیست که قلباً توبه کرده باشد یا خیر. چنین شخصی مرتد و کافر محسوب می‌شود و جزایش قتل است. چنانکه در این آیه،‌ خداوند سحر را کفر نامیده است: ﴿وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ یَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَةٞ فَلَا تَکۡفُرۡ﴾ [البقرة: 102]. «و به کسی تعلیم نمی‌دهند مگر اینگه می‌گوید: ما سبب آزمایش هستم، پس کافر مشو». همین است نظر امام احمد و ابو ثور و اسحاق و شافعی() و ابوحنیفهش().
ابن منذر/ می‌گوید: اگر ساحر خود اعتراف نمود و یا به وسیلۀ گواهان معلوم شد که با کلمات کفر آمیز، مرتکب عمل سحر شده است، قتلش واجب می‌شود. و اما اگر کلماتش،‌کفر آمیز نبود، نباید قتل بشود.
و اگر برای مسحور، ‌اتفاقی افتاد که موجب قصاص می‌شد، از او قصاص گرفته نشود. و اگر طوری بود که در آن دیه لازم می‌شد،‌ دیه بپردازد. 
حافظ ابن کثیر/ می‌گوید: کسانی که ساحر را تکفیر می‌کنند از این قول خداوند استدلال می‌نمایند: ﴿وَلَوۡ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ وَٱتَّقَوۡاْ لَمَثُوبَةٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ خَیۡرٞۚ لَّوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ ١٠٣﴾ [البقرة: 103]. چنانکه از احمد بن حنبل و گروهی از سلف روایت شده است.
برخی گفته‌اند: ساحر کافر نمی‌شود ولی بعنوان حد، باید گردنش زده شود. چنانکه امام شافعی و احمد از سفیان بن عیینه و او از عمرو بن دینار، از بجله بن عبدة روایت کرده است که عمر بن خطابس نامه‌ای نوشت و در آن به قتل ساحران دستور داد و ما پس از این دستور،‌ ساحر را به قتل رساندیم.
همچنین از ام المؤمنین حفصهل ، ثابت است که دستور به قتل کنیز خود داد که او را سحر کرده بود.
امام احمد/ می‌گوید: با سند صحیح، فتوای سه نفر از اصحابش در مورد قتل ساحر نقل شده است().
حافظ ابن حجر/ می‌گوید:‍ امام مالک/ می‌گوید: ساحر زندیق است. و ‌توبه‌اش پذیرفته نخواهد شد و اگر ثابت شد باید بقتل برسد و رأی احمد نیز همین است.
و شافعی/ می‌گوید: ساحر کشته نمی‌شود مگر اینکه اعتراف کند که به وسیلۀ سحرش کسی را بقتل رسانیده است که در آنصورت، او باید کشته شود().
خلاصه اینکه با توضیحاتی که بیان شد، برای ما آشکار گشت که جمهور علماء،‌ معتقد به قتل ساحر می‌باشند بجز شافعی/ که می‌گوید: ساحر کشته نمی‌شود،‌ مگر اینکه به وسیله سحرش کسی را کشته باشد، آنگاه بعنوان قصاص کشته می‌شود.
حکم ساحر أهل کتاب
أبو‌حنیفه/ می‌گوید: در روشنی احادیث و اخبار، ساحر اهل کتاب کشته می‌شود، زیرا سحر جنایتی است که به وسیله آن انسانی نابود می‌گردد. پس قتل ساحر ذمی، مانند ساحری است که خود را مسلمان می‌داند و واجب است.
امام مالک/ می‌گوید: ساحر اهل کتاب کشته نمی‌شود مگر زمانی که به وسیله سحرش کسی را بقتل برساند در اینصورت کشته شود. همچنین می‌گوید: اگر به وسیله سحرش به مسلمانی ضرر وارد کرد، این خود شکستن عهدی است که بین او و مسلمانان بوده، پس واجب القتل می‌باشد و باید کشته شود. و اینکه آنحضرتص لبید بن اعصم را قتل نکرد، بخاطر این بود که رسول اللهص ، بخاطر خود انتقام نمی‌گرفت.
و شاید این خطر نیز وجود داشت که بین دیگر مسلمانان و آن دسته از انصار که هم پیمانش بودند، در گیری رخ دهد.
شافعی/ می‌گوید: ساحر اهل کتاب کشته نمی‌شود مگر زمانی که به وسیله سحرش کسی را بقتل برساند().
ابن قدامه/ می‌گوید: اما ساحر اهل کتاب کشته نمی‌شود مگر اینکه به وسیله سحرش کسی را بقتل برساند، زیرا از رسول اللهص روایت شده که لبید بن اعصم آنحضرتص را سحر کرده بود، بقتل نرسانید.
ثانیاً: گناه سحر از شرک به خدا بزرگتر نیست، پس وقتی که مشرک،‌کشته نمی‌شود، چگونه ساحر، کشته می‌شود.
ایشان می‌افزاید که اخبار و احادیثی که در مورد قتل ساحر روایت شده‌اند، مصداق آن‌ها ساحر مسلمان است، زیرا او به وسیله سحرش کافر می‌شود، و ساحر اهل کتاب، از قبل کافر است.
آیا باطل کردن سحر با سحر جایز است؟
قتادهس می‌گوید: به سعید بن مسیب گفتم: مردی جادو شده است و از هم خوابی با همسرش بسته شده، آیا سحرش باطل کرده شود؟.
گفت: باطل کردن سحر، اشکالی ندارد، زیرا کسانی که دست به این کار (ابطال سحر)‌‌ می‌زنند ارادۀ اصلاح دارند، و چیزی که برای مسلمان مفید باشد، ممنوعیتی ندارد().
قرطبی/ می‌گوید(): در این مورد که آیا شخص مسحور، برای باطل نمودن سحرش نزد ساحر برود یا خیر؟ علماء در این مورد اختلاف نظر دارند.
سعید بن مسیب آن را جایز دانسته، و رأی مزنی نیز همین است. شعبی می‌گوید: باطل کردن سحر بطرز معروف عرب‌ها اشکالی ندارد،‌ و حسن بصری این کار را ناجایز می‌داند.
گفتم: ابطال سحر نوعی از علاج می‌باشد که به وسیله آن کسی که گمان می‌رود سحرشده یا جن دارد معالجه می‌شود.
ابن قدامه/ می‌گوید: شخصی که سحر را باطل می‌کند اگر به وسیله آیاتی از قرآن، یا با اذکار و ... یا کلمه‌ای که دارای اِشکال شرعی نباشد، ممنوعیتی ندارد، و اگر به وسیلۀ کلماتی سحر آمیز باشد، احمد بن حنبل در مورد آن سکوت اختیار کرده است().
حافظ ابن حجر/ می‌گوید: هدف این سخن رسول الله ص که فرمود: «‌النشرة من عمل الشیطان»()‌. (‌ابطال سحر از عمل شیطان است‌) اشاره به اصل این کار است اما اگر کسی به نیت خیر آن را انجام دهد، اشکالی ندارد. و می‌گوید: احتمال دارد که ابطال سحر بر دو نوع (خوب و بد) باشد. به نظرم همین سخن، ابن حجر درست باشد. زیرا نشرة بر دو نوع است:
ابطال جایز که به وسیلۀ قرآن و دعا‌ها و اذکار مشروع، سحر را باطل کنند.
ابطال حرام که به وسیلۀ سحر باطل نمایند. که در آن از شیاطین کمک خواسته شود و شاید به همین نوع، در حدیث فوق اشاره شده است. و چگونه این نوع ابطال جایز باشد در حالی که رسول الله ص در چندین حدیث از رفتن نزد ساحران و منجمان، منع ساخته و فرموده است: «هر کس آنان را تصدیق نماید به رسول اللهص کفر ورزیده است»().
ابن قیم/ می‌گوید: ابطال سحر از مسحور، بر دو نوع است:
باطل کردن سحر به وسیلۀ سحر که قطعاً این از عمل شیطان می‌باشد و قول حسن بصری بر همین نوع صادق می‌آید. زیرا هم ابطال کننده و هم مسحور، به شیطان متوسل می‌شوند که در نتیجه، شیطان سحر را نابود می‌‌کند.
ابطال به وسیلۀ دم و معوّذات و دعاهای جایز، و این نوع، اشکالی ندارد.

 

خواص سوره ها

 

 

خواص سوره ها

 امام صادق علیه السلام فرمود:
هر کس سوره های طلاق و تحریم را در نمازهای واجبش بخواند، در قیامت ترسان و افسرده نخواهد بود، به آتش داخل نمی شود، و به سبب قرائت این دو سوره که به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) تعلق دارند، به بهشت می رود.

وسائل الشیعه، ج 4، ص 810.
برگرفته از کتاب فضایل و خواص سوره های قرآن کریم؛علی اکبر آشتیانی

 

برای وسعت در رزق مجرب است

 ۱۰۰مرتبه در یک مجلس بدون صحبت بگوید :

لٰا اِلٰهَ اِلّا الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبینُ و بعد از آن هر چه می تواند بگوید یٰا کَریمُ یٰا وَهّابُ یٰا ذَاالطَّوْلِ یٰا بٰاسِطُ یٰا خَلّٰاقُ یٰا عَزیزُ یٰا کٰافِیُ یٰا غَنِیُّ یٰا فَتّاحُ یٰا رزّاقُ.

منبع:حاشیه خلاصة الاذکار /نسخه خطی

 

امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر کس بر قرائت سوره رعد مداومت داشته باشد، هیچگاه گرفتار صاعقه نمی‏گردد، اگر چه او ناصبی باشد.

اگر قرائت کننده سوره رعد مومن باشد، بدون حساب به بهشت می‏رود و هر کس را که بخواهد می‏تواند شفاعت کند.

تفسیر عیاشی، ج 2، ص 202.
برگرفته از کتاب فضایل و خواص سوره های قرآن کریم؛علی اکبر آشتیانی

 

 

مشکل حل نشدنی
 
 مرحوم لواسانی می فرماید:

اگر کسی را مشکلی است که به هیچ وجه حل نمی شود و شخص درمانده است درشب جمعه بعد از نماز عشاء ۱۲۰۰مرتبه در یک مجلس بگوید :
((یٰا اللهُ یٰا رَبّٰاهُ یٰا سَیِّداه ))   مهم او حتماً کفایت می شود.

منبع: منتخب الختوم/۶۰

 

 

برخی خواص سوره نوح

در تفسیر برهان آمده است:

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس این سوره( #نوح ) را قرائت کند و پس از آن، حاجت خود را درخواست کند، خداوند راه دست یابی حاجت او را فراهم کند.۱
هر حاجتی که باشد، به خصوص درخواست فرزند.

۰۱خواص القرآن.
۰۲طب الائمه.
برگرفته از کتاب فضایل و خواص سوره های قرآن کریم؛علی اکبر آشتیانی

 

ابطال سحر و جادو

سوره ملک را بر ظرفی نوشته و بشوید و با آب آن غسل کند برای  ابطال  سحر  بسیار نافع است.

منبع: مجموعه ابن سینا /۹،۱۰

 

مرحوم خاتون آبادی می فرماید :
مداومت بر اسم شریف ((اَلسَّمیعُ )) برای استجابت دعا ‌‌مجرب است . گویند سایر صفات الله فرع بر این صفت است. عدد کبیرش ۳۱۴و وسطش ۳۵و صغیرش ۸ است

منبع :جنات الخلود /۴

 

دفع دشواریها

مرحوم سید علی خان مدنی می فرماید : برای دفع دشواریها سوره توحید را ۷۱مرتبه بخواند و بین آنها صحبت نکند.

تحفة الرضویة ۱۵۸،۱۵۹

 

دعای جلیل الجبار

 

دعای جلیل الجبار از دعاهای معتبر و مجرب است و به خواندن این دعا بسیار سفارش شده است. سول اکرم در رابطه با این دعا فرموده اند که هر کس این دعا را در عمر خود یکبار بخواند فقر و درویشی را از او بردارم و از سوال نکیر و منکر ایمن شود.

روایت است که حضرت رسول(ص) فرمودند : هرکس هر وقت این دعا را بخواند چنان باشد که: ۳۶۰حج کرده است و۳۶۰ ختم قرآن کرده باشدو۳۶۰ بنده آزاد کرده باشد و۳۶۰دینارصدقه داده باشدو ۳۶۰اندوهگین را از غم رهایی بخشد.

چون حضرت رسول(ص)این کلام را فرمود جبرئیل (ع)در رسید وگفت:

یا رسول الله هر بنده از بندگان خدا وهر امتی از پیروان تو این دعا را در عمر خود یک باربخواند یا محمد به حرمت وجلال خودم قسم او را هفت چیز بدهم :

اول : فقر ودرویشی را از او بردارم دوم: از سوال نکیر ومنکر ایمن شود سوم: از صراط بگذرد چهارم: از مرگ ناگهانی برهانم پنجم: دوزخ را بر وی حرام گردانم ششم: از تنگی قبر ایمن نگه دارم هفتم: از غضب سلطان وظالم حفظ فرمایم.

 

فضیلت دعای جلیل الجبار

دعای جلیل الجبار معتبر است و متن کامل این دعا

متن دعای جلیل الجبار به شرح زیر است:

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الجَلیلُ الجَبار، لااِلهَ اِلاَّاللهُ الواحِدُ القَهّارُ ، لا اِلهَ الاَّاللهُ العَزیزُ الغَفّار

لااِلهَ اِلاَّ اللهُ الکَریمُ السَتّار،لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الکَبیرُ المُتَعال؛لا اِلهَ الاَّ اللهُ وَحدَهُ لاشَریکَ لَه

اِلهاً واحِداً رَبّاً و شاهِداً اَحَداً صَمَداً وَ نَحنُ لَهُ مُسلِمونَ وَ لااِلهَ اِلاَّ اللهً وَحدَهُ لاشَریکَ

لَهُ اِلهَاً واحِداً رَبّاً وَ شاهِداً اَحَداً صَمَداً وَنَحنُ لَهُ عابِدُونَ لااِلهَ اِلاَّ اللهً وَحدَهُ لاشَریکَ

لَهُ اِلهَاً واحِداً رَبّاً وَ شاهِداً اَحَداً صَمَداً وَنَحنُ لَهُ قانِتونَ لااِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحدَهُ لاشَریکَ

لَهُ اِلهَاً واحِداً رَبّاً وَ شاهِداً اَحَداً صَمَداً وَنَحنُ لَهُ صابِرونَ لااِلهَ اِلاَّاللهُ مُحَمَّدٌ رَسولُ الله

صَلَّی الله عَلَیهِ وَ الِهِ عَلِیٌ وَلِیٌ الله عَلَیهِ السلامُ اللّهُمَّ اِلَیکَ وَجّهتُ وَجهی وَ اِلَیکَ

فَوَّضتُ اَمری وَ عَلَیکَ تَوَکَّلتُ یا اَرحَمَ الرّاحِمین.

 

روایت است که حضرت رسول ص فرمودند : هر کس که این دعا را بخواند چنان باشد که

360 حج کرده باشد

360 ختم قرآن خوانده باشد. 

360 بنده آزاد کرده باشد 360 دینار صدقه داده باشد 

360 اندوهگین را از غم رهایی بخشد . 

چون حضرت رسول این کلام را فرمود جبرئیل در رسید و گفت : یا رسول الله هر بنده از بندگان خدا و هر امتی از امتان تو که این دعا را در عمر خود یکبار بخواند، یا محمد بحرمت و جلال خودم قسم او را هفت چیز بدهم

اول فقر و درویشی را از وی بردارم، 

دوم از سوال نکیرین ایمن گردانم، 

سوم از پل صراط بگذرد، 

چهارم از مرگ مفاجاه نگاه دارم،

پنجم دوزخ را بر وی حرام گردانم، 

ششم از تنگی قبر نگهدارم، 

هفتم از غضب سلطان و ظالم حفظ فرمایم.


راه حل هایی برای گشایش بخت

 

راه حل هایی برای گشایش بخت

راه حل اول:

سوره ی جن را بنویسد . در آب کمی حل شود (با مداد یا آب زعفران)و موقع خروج از حمام با آن آب غسل کند   خانم مجرد ازدواج خواهد کرد

راه حل دوم:

از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند تمام خواستگاری های دخترم به هم مبخورد چه کنم؟ایشان فرمودند سوره ی احزاب را بنویسد داخل ظرف در بسته گذاشته ودر مکان بلندی داخل اتاق بگذارد (مثل کمد یا هر بلندی دیگری)

و او چنین کرد و ازدواج کرد

راه حل سوم:

هر کس 45(ص) {منظور خود حرف ص  است نه صلوات}را در شب جمعه در کاسه ی چینی به مشک و زعفران بنویسد ودر حین نوشتن بگوید

(یا قاهِرُ یا قَدیم )

و آن را بشوید و بخورد اگر بسته باشد گشاده شود

(خزائن الاسرار/ ص 146)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد