معجزه قران و ادعیه

این وبلاگ نسخه دوم وبلاگ معجزه قران و ادعیه هست

معجزه قران و ادعیه

این وبلاگ نسخه دوم وبلاگ معجزه قران و ادعیه هست

اسما حسنی

عدد ذکر و خواص اسماء الحسنی جل جلاله

اسما حسنی:

نام = ترجمه نام = عدد نام

الله = ذات مقدس الهی = 66

اله = معبود = 37

واحد = یکتا = 19

احد = یکتایی = 13

صمد = بی نیاز = 134

اول = نخست = 37

آخر = پایان = 801

سمیع = شنوا = 180

بصیر = بینا = 302

قدیر = توانا = 314

قاهر = پیروز = 306

العلی الاعلی = برترین برترینها = 283

باقی = جاوید و پایدار = 113

بدیع = تازه و نوآور = 86

باری = آفریدگار = 213

اکرم = گرامی تر = 271

ظاهر = آشکار = 1106

باطن = پنهان و ناپیدا = 62

حی = همیشه زنده = 18

حکیم = راست گفتار و راست کردار= 78

علیم = همیشه دانا = 150

حلیم = بردبار = 88

حفیظ = همیشه نگهدار و همیشه نگهبان = 998

حق = کسیکه سزاوار بودن است = 108

حسیب = شمارنده و حسابگر = 80

حمید = ستوده و مورد ستایش = 62

حفی = مهربان = 98

رب = صاحب و مربی = 20

رحمان = صاحب رحمت فراگیر = 299

رحیم = مهربان ویژه مومنان = 258

ذاری = واگذارنده و آفریننده = 911

رزاق = فراوان روزی دهنده = 308

رقیب = کسیکه مراقب انسان است = 31

رئوف = بسیار مهربان = 287

رائی = بیننده و نظرکننده = 281

سلام = سلامتی و بی عیب بخش = 131

مومن = ایمنی بخش بر بندگان = 136

مهیمن = شاهد و نگهبان = 145

عزیز = نیرومند و توانای همیشگی و نفوذناپذیر = 94

جبار = فرمان فرما و امر کننده به خوبیها = 206

متکبر = صاحب رعفت و عظمت خارج از حد تصور = 662

سید = آقا و بزرگ = 74

سبوح = کسیکه فراوان مورد تسبیح بندگان واقع میشود = 76

شهید = گواه و چیزی برای او پنهان نباشد = 319

صادق = راستگو = 195

صانع = سازنده = 211

طاهر = پاک = 215

عدل = کسیکه کارهای او متوازن و متساوی است 

عفو = محوکننده گناهان و فراوان بخشنده = 156

غفور = همیشه آمرزنده و پوشاننده = 1286

غنی = همیشه بی نیاز = 1060

غیاث = فریادرس بیچارگان = 1151

فاطر = خالق و پدیدآورنده = 290

فرد = تنها و یکتا = 284

فتاح = فراوان گشاینده = 489

فائق = پیروزشونده = 182

قدیم = بی آغاز = 154

ملک = پادشاه = 90

قدوس = پاک و منزه = 170

قوی = نیرومند = 116

قریب = نزدیک = 312

قیوم = همیشگی و پاینده = 156

قابض = گیرنده و گردآورنده = 903

باسط = گشاینده = 72

قاضی الحاجات = برآورنده حاجات = 1355

مجید = بزرگوار = 57

مولا = صاحب و مالک = 86

منان = بسیاربخشنده و عطاکننده = 141

محیط = دربرگیرنده و احاطه کننده = 67

مبین = روشنگر و بیان کننده = 102

مقیت = حافظ و نگهبان = 55

مصور = صورتگر و نگارگر = 336

کریم = کثیرالجود و الخیر = 270

کبیر = بزرگ = 232

کافی = بسنده = 111

کاشف الضر = برطرف کننده سختی ها = 1432

وتر = تنها و یگانه = 606

نور = روشنایی = 256

وهاب = فراوان بخشنده = 14

ناصر = یاور = 341

واسع = توسعه دهنده = 137

ودود = مهربان = 20

هادی = هدایتگر 

وفی = بسیار وفاکننده = 96

وکیل = قائم به حفظ حقوق = 66

وارث = ستاننده و گیرنده = 707

بر = نیکوکار = 202

باعث = برانگیزنده = 573

تواب = فراوان توبه پذیر = 409

جلیل = بزرگوار و بزرگ بزرگان = 73

جواد = بخشنده = 14

خبیر = خبردهنده و آگاه کننده = 812

خالق = آفریننده = 731

خیرالناصرین = بهترین یاوران = 1242

دیان = بسیار پاداش دهنده به نیکیها و بدیها = 65

شکور = بسیار سپاس پذیرنده و پاداش دهنده = 526

عظیم = بسیار بزرگ = 1020

لطیف = آگاه و مهربان به موجودات ریز = 129

شافی = شفابخش = 391

خواص اسماء الحسنی

خواص اسماء الحسنی

صفای قلب

جهت صفای قلب، بعد از نماز صبح به جهت صفای قلبش کلمه «یانور» را به عددش که 267 می‌باشد بگویید.

فرزند صالح

هر که در بستر خواب پیش از صحبت با حلال خود 10 بار این اسم مقدس «متکبّر» را بگوید خداوند او را فرزندی صالح کرامت کند.

 رفتن به حج

حضرت امام صادق (ع) فرمود: هرکس هزار مرتبه در یک مجلس «ماشاءالله» بگوید در همان سال به او حج روزی گردد. اگر در همان سال نشد تاخیر کند خدا در اجل او تا روزی کند حج را بر او.

 گشایش بخت دختران

ذکر «یا لطیف» جهت بخت گشایی دختران بسیار مناسب است. که می‌بایستی این ذکر را هر روز ۱۲۹ مرتبه بخوانید. و همچنین این آیه نیز همین خواسیت را دارد. که به وقت اذان خوانده شود.

وَ اَنْکِحُوا آلْاَیامی مِنْکُمْ وَ الصّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ اِمائِکُمْ اِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللهُ واسِعٌ عَلیمٌ (سوره نور آیه۳۲).

 صفت ملائک پیدا کردن

هر که روز جمعه بر یک لقمه نان بنویسد «سبّوح قدوّس رَبّ الْمَلآئکَةِ وَ الروّح» و بخورد صفت ملائکه پیدا می‌کند.

عالم نور و معنا

اگر کسی هر روز جمعه بعد از نماز صبح 70 بار بگوید «یافَتّاحْ» و دست بر سینه گذارد رنگ غفلت از دل او بیرون رود و خداوند متعال درِ دلِ او را به عالم نور و معنا باز می‌گرداند.

رفع ترس از عذاب قبر

برای رفع ترس از عذاب قبر و آخرت و ناراحتی های دنیوی، به شرط تعمد بر انجام ندادن اعمالی که عقوبت بدنبال دارد، شب، هنگام خواب به پهلوی راست خوابیده، گونه راست را روی کف دست راست گذاشته و 101 مرتبه بگوید: لا الهَ الاّ اللهُ احَداً صَمَداً لاحَولَ و لاقُوَّةَ الاّ بِاللهِ 

مرگ ناگهانی

برای جلوگیری از مرگ فجاة ( مرگ ناگهانی) بعد از هر نماز واجب 18 مرتبه در سجده گفته شود «یا حیّ». 

طولانی شدن عمر

برای طولانی شدن عمر اسم «حیّ» روی نگین انگشتری حک شود و همراه داشته باشد. و نیز به جهت طولانی شدن عمر تا ظهور حضرت مهدی (عج) در هر شبانه روز 151 مرتبه ذکر «یا قائم» خوانده شود. به جهت طولانی شدن عمر همراه با طاعت خدا در هر روز 113 مرتبه ذکر «یا باقی» خوانده شود.  

توبه

اگر کسی معصیتی کرده اما پشیمان است و نمی‌خواهد در دنیا، برزخ و آخرت رسوا شود (حتی در مقابل فرشتگان) ظهر روز جمعه، 1286 مرتبه ذکر «الغفور» را بخواند. به جهت محو و بخشوده شدن گناهان و کسب نورانیت در طی شبانه روز بر اسم «العفو» مداومت شود. مداومت بر اسم شریف «العفو» جهت آمرزش گناهان و توفیق یافتن به توبه، نافع است. 

رفع وسواس

در مفاتیح النجاة نقل کرده‌اند که هر کس این ذکر مقدس «العفو» را بسیار بخواند وسواس از او زایل شود.  

رفع مار و عقرب

مداومت بر خواندن اسم «الحفیظ» در جایی که مار و عقرب زیاد است مفید می‌باشد.  

رفع نکبت و ذلت

مداومت بر اسم مبارک «المجیب» فرد را از نکبت و ذلت نگه می‌دارد. جهت رفع و دفع ذلت و خواری و تبدیل آن به عزت در هر روز 99 مرتبه ذکر «المجید» خوانده و به خود دمیده شود.  

صفای باطن

قاری این اسم مبارک «اَلْآخَر» در هر حال به صفای باطن و خوشحالی بوُد و دایم دل او خُرّم باشد و با ایمان و معرفت کامل دایم متوجه آستانه کبریا بود. 

وصول طلب

برای وصول طلبی که توانایی باز پس گرفتن آن نیست 108 مرتبه ذکر «یا حق» خوانده شود (تاثیر این ذکر تا آنجاست که حتی بدهکار به دنبال طلبکار خود خواهد آمد). 

ثواب بیشمار

هر کس در شب این اسم مبارک «یا خالق» را بسیار گوید خداوند فرشته‌ای را خلق کند و تا روز قیامت عبادت کند و ثواب آنرا در نامة اعمال آن بنده ثبت کنند. 

تنها نگذاشتن در قبر

هر که هر جمعه 100 بار بگوید این اسم مبارک «یا باری» را خداوند او را در قبر تنها نگذارد و مونس فرستد.

هر کس یک هفته هر روز به این عدد خواند 100 بار خداوند فرشته‌ای را خلق کند تا روز قیامت موانست با او کند. 

رفیقی در روز قیامت

هر که هر روز 11 بار این اسم را بخواند «اَلَرّب الخالق الباری» خداوند در دنیا و در آخرت هر قرین حال او باشد و رفیق روزگار او گردد و در قبر مونس او و در محشر ممّد او باشد.

طلب فرزند صالح

اگر زن عقیم که طالب فرزند باشد باید که هفت روز روزه دارد و در وقت افطار 21 نوبت به صدق دل این اسم مبارک « مصَوّر» را بخواند و بر آب دمد و بیاشامد. حق تعالی او را فرزندی صالح کرامت کند. زن و مرد هر دو روزه دارند بهتر است. 

از جمله مغفورین شدن

هر که بعد از نماز جمعه ورد سازد و 100 نوبت بگوید «یا غفّار اغفرْلی ذنوبی» از جمله مغفورین گردد. 

کشتن نفس

هر آن مؤمن را که عقد شهوت بود یا آنکه نفس خود را کشته بود و او را امری دست دهد که به آن قیام باید کرد هفت روز هر روز 500 بار بگوید و در مربع نوشته و این طریق در بازو ببند عقد شهوت او به برکت این اسم بگشاید و در نظر هیچ کس خجل نشود.  

طولانی شدن عمر

هر که را عمر به آخر رسیده باشد و اعمال خیر نداشته باشد این اسم مبارک « مُؤَخّر» را بخواند عمر او دراز میشود. 

سازگاری بین زن و شوهر

هر که را جفتی ناسازگار باشد به هنگام خواب این نام مقدس «مانِع» را بسیار بگوید تا سازگار شود. 

استخاره

اگر کسی به نیّت استخاره 1000 بار این نام مقدس «رشید» را بخواند نفع و ضرر آن کار بر او روشن گردد. 

به حج رفتن

حضرت صادق علیه السلام فرمود: هر کس 1000 مرتبه در یک مجلس ‍«ماشاء اللّه» بگوید در همان سال به او حج روزى گردد، اگر در همان سال نشد تأخیر کند خدا در اجل او تا روزى کند حج را بر او. 

خبر از آینده

هر کس می‌خواهد از آینده خویش اطلاع یابد نیمه شب برخیزد وضو ساخته دو رکعت نماز به نیت نیاز خویش به در گاه حقتعالی بخواند بعد از نماز سه صلوات بر خاتم صلی الله بفرستد و بعد از آن هر کدام از اسماء زیر را 100مرتبه بخواند: یا هادی اِهْدِنی. یا عَلیمُ عَلِّمْنی. یا خَبیرُ اَخْبِرْنی.یامُبَیِّنُ بَیِّنْ لی 

اهل یقین شدن

نقل شده از بعض اهل باطن که هر کس روزی 100 مرتبه بگوید: «هُوَ اللهُ الذَّی لاالهَ الاّ هُوَ» خدا او را از اهل یقین گرداند و به مقام اهل تحقیق و درجات ارباب توحیدش رساند. 

تبدیل گناهان به ثواب

پیامبر (ص) فرمودند: هر که در عمر خود یکبار بخواند نام مقدس «یا هو» را مثل این است که قرآن را یاد گرفته و جمیع گناهان او آمرزیده شود. و گناهان او به ثوابها تبدیل شوند. 

مهربان شدن حضرت حق

هر کسی هر روز 100 نوبت این اسم مبارک «یا الرحیم» را بخواند حضرت رحیم او را مهربان و مشفق گرداند و با خلق و خلق را با او و این دولت عظیم است در دو جهان. 

ثابت ماندن ایمان و اعتقادات

برای راسخ و ثابت ماندن ایمان و اعتقادات صحیح در تمام مراتب زندگی در هر روز 13 مرتبه ذکر «یا احد» خوانده شود با توجه به حقیقت احدیت ذات باریتعالی.  

مغلوب نشدن در زندگی

جهت مغلوب نشدن در تمام مراتب و مراحل زندگی در یک مجلس، 1001 مرتبه «یا احد» خوانده شود.  

نورانیت دل

برای کسب نورانیت از غذا، قبل از خوردن آن گفته شود: لا الهَ الاّ اللهُ احَداً صَمَداً لاحَولَ و لاقُوَّةَ الاّ بِاللهِ

الله

اگر هر روز یکصد بار (الله) گفته شود در رفع مشکلات موثر است

برای رفع مشکلات خطرناک و بزرگ زندگی هزارویک مرتبه (الله) در یک مجلس بدون حرف زدن رو به قبله گفته شود

اگر بعد از نماز صبح ۶۶ مرتبه (الله) گفته شود جهت حل مشکل نافع است

الاحد

کسى که در خلوت بعد از ریاضت 1000 مرتبه الاحد بگوید، ملئکه را در اطراف خود مشاهده نماید و چنان مینماید که ملئکه با وى همراهند.

الواحد

الواحد را براى الفت و انس و عزت بین اقران و نزدیکان فائده عظیم دارد، عدد مکتوبه اش 19 است .

الصمد

گویند هر که مداومت نماید بر اسم (الصمد) آثار تجلى صمدانى ظاهر شده و وى را از مرض جوع و گرسنگى خلاص گرداند. عدد مکتوبه اش 134 است .

الرحمن الرحیم

خاصیت این دو اسم مبارک این است ، کسى که عقب هر فریضه 100 مرتبه بگوید، لطف الهى شامل حال او گردد.

گفته اند کسى که هر روز صد بار بگوید الرحیم ، بر خلق خدا مشفق و مهربان گردد، و اگر به نیت کسى بخواند، آن کس نسبت به وى مشفق و مهربان شود، و اگر به عدد مکتوبه یا مبسوطه آن بگوید اثر وى قوى تر باشد.

اگر انسان در امر مهمی درمانده باشد بر این اسم(الرحیم) مداومت نماید در کار او گشایشی حاصل خواهد شد

از حضرت رضا علیه السلام روایت شده اگر بعد از هر نماز ۲۹۸ مرتبه بگوید(ارحمن الرحیم)محبوب همه مردم و از اهل تحقیق می گردد

همچنین در کتاب مفاتیح النجات امده است اگر کسی بعد از هر

نماز یکصد بار بگوید (الرحمن) در جمیع احوال مورد لطف و عنایت

قرار میگیرد

القدوس

گفته اند هر که بعد از زوال 170 مرتبه (القدوس ) بگوید بعدد مکتوبه وى ، یا 349 مرتبه به عدد حروف مبسوطه آن ، دل وى پاک شود، و اگر هر روز به این ذکر مداومت نماید صفاء تام حاصل شود.

السلام

براى شفاى هر علتى خواندن این اسم مبارک مجربست ، بر سر هر بیمار که 100 مرتبه بخوانند شفا یابد.

و گفته اند خواندن (السلام ) براى دوستى و سلامتى است و امانست از هر بلیه اى ، و چون به عدد حروف مکتوبه که 132 است یا مبسوطه که 574 است بنیت کسى هر روز بخواند، اگر براى محبت و الفت باشد اثر قوى حاصل گردد، و اگر به نیت سلامتى از آفات و امراض خواند، زود اثر عافیت و صحت پیدا شود.

جهت رفع کدورت کسی از دل زیاد به او سلام کنید

اگر این ذکر شریف را ۳۱۸ بر شربتی خوانده شود و به

کسی که با انسان دشمنی دارد داده شود تا بنوشد مهربان میگردد

المهیمن

کسى که 125 مرتبه ( المهیمن ) بگوید، قلب او صفا یابد و بر اسرار و حقایق مطالب اطلاع پیدا نماید.

العزیز

کسى که هر روز 94 مرتبه بعد از طلوع فجر بخواند، کشف مى شود بر وى علم کیمیا و سیمیا، و کسى که چهل روز هر روز روزى 40 مرتبه بخواند دولت عظیم یابد و محتاج به احدى نگردد.

الحى

مداومت نمودن بر این اسم خصوصا در عقب هر نماز 18 مرتبه ، باعث طول عمر و رفع مرگ مفاجات و توسعه معاش مى شود و اگر براى چشم درد 19 مرتبه بخواند شفا یابند.

العلیم

براى حصول علم و ظاهر و آشکار امور خفیفه ، گفتن العلیم نفى عظیم دارد، و اگر بعد از هر نماز 10 بار بخواند بر مغیبات اطلاع پیدا نماید.

و گفته اند هر که این اسم را بسیار در دل بگوید صاحب معرفت گردد، و اگر بعد از هر فریضه 150 مرتبه به عدد مکتوبه او یا 302 بار به عدد مبسوطه آن تکرار نماید مقصود بر وجه اتم حاصل شود.

الباعث

کسى که در وقت خواب دست بر سینه بمالد و 100 بار (الباعث ) بگوید، خداوند دل او را به نور معرفت خود زنده گرداند، و براى درست شدن کارها مداومت نمودن بر آن مفید است ، عدد مکتوبه اش 573 است .

الفتاح

کسى که بعد از نماز صبح دست بر سینه نهد و 70 مرتبه یا فتاح بگوید، ظلمت از دل وى برطرف شود و خداوند حجاب را از دل او بر دارد، و از براى انجام کارها مداومت بر آن مفید است ، عدد مکتوبه اش 489 و عدد مبسوطه اش 802 است .

الغفور

کسى که زیاد بگوید الغفور، وسواس از وى برطرف مى گردد . و گفته اند هر که هر روز 1286 مرتبه به عدد مکتوبه آن یا 1355 مرتبه به عدد مبسوطه آن این اسم شریف را بگوید ظلمت و تاریکى از دل او زایل گردد و روشنى و صفا در باطن او پیدا شود.

الملک

جهت توانگرى و دوام ملک و بزرگى و تسلط و خدم و حشم و مالک شدن املاک و غیره مداومت نمایند بر اسم الملک . و گفته اند هر کس هر روز 262 بار به عدد مکتوبه آن بخواند، دل او روشن شود و ضمیر او صاف گردد.

القریب

کسى که زیاد بگوید القریب از بدى ایمن مى گردد، و به جهت رفع هر غمى بسیار بگوید : « یا قریب و یا مجیب یا سمیع الدعاء یا لطیفا لما یشاء »

از صاحب در النظیم نقل مى کنند که بعضى از اکابر دین گفته اند که اسم اعظم خداوند این اسم بزرگوار است و خواص وى عظیم است .

صاحب شمس المعارف گفته که مداومت بر این اسم شریف بعدد مکتوبه وى که 312 است یا به عدد مبسوطه وى که 396 است ، موجب فتح باب مکاشفه و اسرار است به شرطى که رعایت آداب و شرایط آن به خوبى کرده باشد، و اگر بعد از هر فریضه بر عدد مبسوطه آن مواظبت نماید در حصول مقصود اتم باشد.

النور

کسى که 1000 مرتبه بگوید خداوند به ظاهر و باطن او نورى افاضه مى فرماید.

به جهت صفاء باطن و اطلاع بر خفیات مداومت نماید، عدد مکتوبه اش ‍ 256 است.

الهادى

کسى که زیاد بگوید، خداوند به او معرفت عنایت فرماید.

الصبور

کسى که 1000 مرتبه بگوید (الصبور)، خدا به او الهام مى نماید صبر بر سختیها و بلیات را.

الخافض

کسى که 70 مرتبه بگوید، خدا او را از شر ظالمین حفظ مى نماید.

عالم الغیب

کسى که بعد از هر نماز 100 مرتبه بگوید (عالم الغیب )، امور غیب بر وى مکشوف مى گردد.

الوهاب

کسى که در سجده 14 مرتبه بگوید خداى تعالى وى را بى نیاز، و کسى که در آخر شب سر خود را برهنه کرده دست بلند کند و 100 مرتبه بگوید، البته فقر او برطرف شود و حاجت او برآورده گردد نافع و مجربست .

المذل

کسى که در شب تاریک در حال سجده 1000 مرتبه بگوید : « یا مذل الجبارین و مبیر الظالمین ان فلانا اذلنى فخذلى حقى منه » پس حق خود را مى گیرد، و کسى که در سجده 25 مرتبه بگوید : « الهى آمنى من فلان » خدا او را ایمن مى گرداند از شر او.

الحفیظ

کسى که 998 مرتبه بگوید (الحفیظ) از هر خوف و هراسى ایمن مى گردد ولو در موضع خطرناک برود، و این اسم مبارک امان است از غرق شدن ، و گوینده او همیشه محفوظ است و دعاى او زود اجابت مى گردد.

و ایضا این اسم براى حفظ مال و بدن و سائر متعلقات از غرق شدن و سوختن و سرقت شدن مال فائده عظیم دارد، و گفتن آن به عدد لفظ مکتوبه باعث ایمنى از خوف است اگرچه در نزد شیر راه رود و سریع الاجابة است .

اللطیف

از صاحب در النظیم نقل مى کنند که این اسم از باقى اسماء به آن ممتاز است که قریب النتیجه و سریع الاثر است ، و براى رفع جمیع دردها و بیماریها و سختیها تاثیر عظیم دارد، و در اوقات بلا و سختى و اندوه ، نتایج و فوائد عجیب و قریب از وى به ظهور مى رسد، و هر رنج و سختى و مرض ‍ و بیم و هراس که عارض شود، به فرج و سرور و امن و امان و اطمینان مبدل مى شود به شرطى که هر روز به عدد مبسوطه وى که 173 است بخواند.

برای برطرف شدن هم وغم وناراحتی های درونی ۸۰ مرتبه

جهت ایمنی در سفر و رفع خطرات و سالم به مقصد رسیدن قبل از حرکت دو رکعت نماز بجای اورد و سپس در مقابل قبله ۱۰۰ مرتبه اسم یا لطیف را بگوید

الودود

اگر 1000 بخوانند و بدمند به طعامى ، و جماعتى که با هم دشمنند از آن طعام بخورند با هم دوست گردند.

الحلیم

نوشتن و شستن این اسم و آب آن را به زراعت پاشیدن موجب نمو است ، و براى فرو نشستن خشم و وقوف بر اسرار غیب و خاموش شدن آتش خشم و نادانى و پیدا شدن آرام در دل و حفظ از بلیات ، این اسم شریف را مداومت نموده روزى 100 بار بخواند، عدد مکتوبه اش 88 است .

الشکور

کسى که چشم او تاریکى مى کند 41 بار این اسم را بگوید و به کف دست خود بدمد و دست بر آب نهد و بر چشم مالد شفا یابد.

الشافى

این نام بر هر دوائى ، بعدد مکتوبه اش که 391 است خوانده شود البته باعث صحت مریض گردد. مداومتش موجب شفاى امراض ظاهر و باطن است و باعث آن است که هرگز بیمار نشود، و بر طعامى که بخوانند ضرر نزند و دفع سموم قاتله نماید.

هو

جماعتى قائلند که « هو » اسم اعظم الهى است و از حضرت امیرالمومنین علیه السلام منقول است که فرمود: یک شب قبل از جنگ بدر حضرت خضر علیه السلام را در خواب دیدم و گفتم بمن چیزى تعلیم نما که بر اعداء و دشمنان ظفر یابم ، پس گفت بگو :

« یاهو یا هو یا من لا یعلم ما هو اغفرلى و انصرنى على القوم الکافرین » پس براى پیغمبر صلى الله علیه و آله خواب خود را نقل کردم ، فرمود: یا على خضر علیه السلام اسم اعظم را به تو تعلیم نمود.

الحسیب

کسى که هفت هفته هر روز 70 مرتبه « حسبى الله الحسیب » بگوید و ابتدا از روز پنجشنبه نماید، کفایت مهم او شود و نجات یابد از چیزى که از آن مى ترسد.

و ایضا گفته اند اگر خواهد عمل قوى شود هر صبح و شام بعدد مکتوبه این اسم که 80 است قرائت کند، و اگر قوى تر خواهد به عدد مبسوطه وى که 140 است به همان طریق مداومت نماید.

الوکیل

کسى که این اسم را ورد خود سازد از غرق شدن و سوختن در امان باشد.

و گفته اند در تحصیل مرادات و حاجات و کفایت مهمات اثر عظیم دارد، عدد مکتوبه اش 76 است عدد مبسوطه آن 196 است .

الرقیب

مداومت بر این اسم غفلت را از دل زایل کند و به جهت خاطر جمعى خواندنش مفید است ، هفت بار بر مال و عیال خوانند از همه آفات محفوظ ماند، عدد مکتوبه اش 312 است .

الحى القیوم

از صاحب در النظیم نقل مى کنند که نزد بسیارى از علما و عرفا اسم اعظم خدایتعالى این دو اسم بزرگوار است و حدیثى از حضرت رسالت صلى الله علیه و آله نقل مى کند که فرموده :

اسم اعظم الهى در این دو آیه است : قوله تعالى « الله لا اله الا هو الحى القیوم » و قوله تعالى « الم الله لا اله الا هو الحى القیوم »

و از ابن تمیمى چنین نقل مى کنند که : هر که چهل روز بر تکرار این دو اسم شریف مداومت نماید، به این طور که هر روز میان نافله و فریضه صبح 40 مرتبه بگوید : « یا حى یا قیوم یا من لا اله الا انت برحمتک استغیث » دل وى را حیاتى حاصل شود که هرگز نمیرد.

الاحد ، الصمد

از صاحب در النظیم نقل مى کنند که بعضى از علما بر آنند که اسم اعظم خداى سبحانه این دو اسم است ، و مداومت بر تکرار این دو اسم بعدد مکتوبه یا مبسوطه آن ، بعد از فرائض پنج وقت ، موجب ظهور سر توحید و انکشاف تجلى صمدانى است که از جمله تجلیات کلیه است .

برای راسخ و ثابت ماندن ایمان و اعتقادات در تمام

مراتب زندگی در هر روز ۱۳ مرتبه (الاحد) 

جهت مغلوب نشدن در هیچ مرحله ای از مراحل زندگی در یک مجلس ۱۰۰۱ مرتبه(الاحد)

الحکیم ، العلیم

کسى که مداومت نماید بر ذکر این دو اسم شریف و براى او مهمى باشد، خداوند کشف مى گرداند مطلب و مهم او را، و همین خاصیت را دارد دو اسم شریف « الحفیظ و الحکیم »

مالک الملک

اگر کسى این دو اسم مبارک را بسیار بگوید، خداوند او را در دو عالم بى نیاز مى گرداند.

علوم غریبه

            علوم غریبه دارای پنج شاخه اصلی می‌باشد که عبارتند ازعلم کیمیا،علم لیمیا، علم هیمیا، علم سیمیا و علم ریمیا.

البته این علوم دارای شاخه‌های فرعی نیز می‌باشند که از آن جمله می‌توان به:

علم اعداد و اوفاق، علم احضار ارواح، علم تنویم مغناطیس و خافیه اشاره کرد
علم کیمیا چیست ؟

 

چگونگی تبدیل صورت یک عنصر به صورت عنصردیگر می‌باشد. 
این همان است که در طول تاریخ افراد زیادی به دنبال آن بوده‌اند و قصد تبدیل خاک به طلا داشته‌اند. داستانهای زیادی در ادبیات ملل مختلف دربارة کیمیا وجود دارد، ظاهراً عرفا دارای این قدرت بوده‌اند
(آنان که به یک نظر خاک را کیمیا کنند)

 

علم لیمیا چیست ؟

 

 علم تسخیرات است. در این شاخه چگونگی تأثیرهای ارادی در صورت اتصالش با موجودات ماورائی مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد.
لیمیا منجر به کسب قدرت تسخیر جن و روح می‌شود. 
منظور از تسخیر آن است که موجودات در اختیار و به فرمان انسان باشند.
معمولاً افـراد سودجـو برای رسیدن به اهداف خود(که عمدتاً اهداف غیر معنوی و مادی است)
از این موجودات تسخیر شده بهره می‌برند

  

علم هیمیا چیست ؟

 

در علم هیمیا، ترکیب قوای عالم بالا با عناصر عالم پایین مد نظر است و به آن علم طلسمات نیز می‌گویند.
در طلسم از طریق برخی ابزار و وسایل مادی(عناصر عالم پایین) نیروهای ماورائی جهت انجام کارها به خدمت گرفته می‌شوند. ظاهراً طالع‌بینی نیز زیر مجموعة هیمیا می‌باشد.
در طالع‌بینی: اعتقاد بر این است که محل و موقعیت قرار گرفتن ستارگان در لحظه تولد نوزاد، برسر
نوشت و آینده او تأثیر می‌گذارد و از این طریق نسبت به پیشگویی در مورد آینده اقدام می‌شود.
طالع‌بینان معمولاً با استناد به تأثیرات ماه، خورشید و ستارگان دیگر پیشگویی می‌کنند
در کل پیشگویی و اطلاع از اخبار آینده مورد تأیید نمی‌باشد، هر‌چند که ممکن است این کار عملی باشد. اگر لازم بود انسان از آینده با خبرباشد، مسائل آینده در حجاب و پوشش قرار نمی‌گرفت 
و یقیناً پوشیده بودن آن حکمت الهی داشته و خیر عموم در آن است.

  

علم سیمیا چیست ؟

 

ترکیب نیروهای روانی و جسمانی است. به عبارت دیگر هماهنگ ساختن و خلط کردن قوای ارادی با قوای مخصوص مادی می‌باشد.
از این علم برای دست‌یابی و تحصیل قدرت در تصرفات عجیب و غریب در امور طبیعی استفاده می‌شود. برای مثال تصرف در خیال مردم و تغییرآن از این دسته است

 

گفتن  ۹۴ مربته  یا غنی  بعد از نماز صبح هر روز موجب کشف اسرار کیمیا  و سیمیا خواهد بود

 

 علم ریمیا چیست ؟

 

استفاده از قوای مادی در انجام امور خارق‌العاده است. مانند کاری که معمولاً شعبده ‌بازان انجام می‌دهند. این افراد از توان نهفته در امکانات و وسایل مادی با ظرافت خاصی برای انجام کارهای عجیب وغریب بهره می‌گیرند.

 

علم رمل چیست ؟

  

علم رمل از معجزات حضرت دانیال نبی علیه السلام است و نیز حضرت امیرالمومنین علیه السلام از این علم بهره مند بودند واین علم بر پایهء اعداد وعناصر اربعه است وتا حدودی میتوان از اینده با خبر شدالبته به توسط این علم . وبیشتر بر مبنای سیرخط ونقطه است رمل نیز مانند علوم دیگرشاخه های گوناگونی دارد

 

 علم جفر چیست؟

 

جفر در واقع به معنی پوست بزغاله ای است که وسیع باشد وچیزهای زیادی را در خود جا میدهد

و علم جفر بر اساس برخی روایات به این نحوه بوده که کتابیرا جبرائیل به خدمت حضرت محمد(صلوات الله علیه واله)اوردند که تمامی علم عالم از اول خلقت تا به اخر انرا توضیح داده بود که این کتاب جفر نام داشت و روزی یکی از صحابهء پیغمبر کتاب را از ایشان غرض کردند وبه بیایانی رفتند تا مطالعه کنند ولی در هنگام باز گشت طوفان شدیدی میگیرد که چندین برگ از کتاب را با خود میبرد صحابه نیز شرمگین نزد رسول خدا امده و ماجرا را شرح میدهدرسول خدا به همراه صحابی به بیابان رفته و چندین برگ از ان کتاب را پیدا میکنند ولی یک برگه از ان کتاب مفغود باقی میماند واین علم جفری که تا کنون در سراسر دنیا منتشر شده از همان یک ورق بوده که خدا میداند دست که افتاده بوده ولی کتاب اصل ان در حال حاضر در نزد حضرت(حجت عج الله تعالی فرجه الشریف )است ولی باید دانست که تا اقا امام زمان به کسی نظر نداشته باشد محال است کسی بتواند به ان(جفر) دسترسی داشته باشد 


دعا را با ذکر ماشا الله ولا حول ولا قوه ال با الله العی العظیم ختم کند زیرا در ر وایت داریم امام علی علیه السلام فرمودند هر کس دعا را به این ذکر ختم کند محال است دعایش مستجاب نشود


۱)هر کس بعد از نماز دست بر سینه نهد و هفتاد مرتبه بگوید یا فتاح خداوند حجاب را از دلش بر می

دارد 

یعنی دلش را از کدورت و جهالت پاک می کند و به نور علم معرفت روشن می کند

 

۲)هر کس این اسم را صد مرتبه بگوید باطن او از رذایل پاک می شود و ان ذکر القدوس است



حکایتی را نقل می کنم روزی یک عالم شیعه و یک عالم سنی مشغول بحث بودند(در عراق) ولی بحث طولانی شود و ادامه ماند برای روز بعد فردا عالم شیعه می رود بر در خانه عالم سنی وقتی اورا صدامی زند عیال او می گوید او رفته کربلا سپس عالم شیعه به دنبال او می رود حرم سپس اورا پیدا می کند و جر یان را از او می پرسد که تا دیروز ما رافضی بودیم و حالا .... عالم سنی گفت دیشب در عالم خواب دیدم حضرت زهرا سلام الله و حضرت خدیجه سلام الله بر تختی نشسته اند و ملائکه ان را حمل می کنند و ان حضرات برگه های بر زمین میریختند که من یکی برداشتم و خواندم که در ان نوشته بود هر کس شب جمعه زیارت عاشورا بخواند اتش جهنم بر او حرام می شود و حالا از اعمال دیگر این شب گرامی خواندن قران است سوره هایی که در مفاتیح به ان اشاره شده استمخصوصا سوره واقعه که گفته شده هر کس این سوره را در شب جمعه بخواند از دوستان امیرالمومنین است 



 هر کس می خواهد دلش نورانی شود و در صفای باطن و جلای قلب به جایی رسد که ضمایر مردمان بر او منکشف گردد در نیمه شب بر خیزد دو رکعت نماز گذارد سپس دست را رو به اسمان دراز کند و ۱۰۰ مرتبه بگوید  یا حق با مداومت بر این عمل مطلوب حاصل می شود 



ذکر  لا حول ولا قوه الا با الله

امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که روزی صد مرتبه این ذکر را بگوید هفتاد نوع بلا از او دور میشود که کمترین آن غم و غصه است
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس بعد از نماز صبح ومغرب هفت مرتبه این ذکر را بگوید خداوند هفتاد بلا را  دور میکند که کمترین ان پیسی و بیچارگی ودیوانگی است
رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند: این ذکر دارویی است برای درمان نودو نه بیماری که کمترین ان اندوه است
امام رضا علیه السلام فرمودند: پس از نماز صبح صد مرتبه (بسم الله الرحمن الرحیم لاحول ولا قوه ال با لله العلی العظیم) به اسم اعظم خدا از سیاهی چشم به سفیدی ان نزدیکتر است
برای شفای مریض دو رکعت نماز حاجت و توسل به حضرت جواد الا ئمه علیه السلام بخواند و بعد ۱۴۶ بار
بگوید ماشا الله لا حول ولا قوه الا با الله العی العظیم اگر در ساعتی که منصوب به ان حضرت است بهتر است و ساعت انرا نیز دو ساعت بعد از نماز عصر تشخیص داده اند
در روایت امده هر کس روز جمعه ۱۰۰ صلوات بفرستد  خداوند گناه هشتاد سال او را می بخشد
امیرالمو منین فرمودند هیچ دعایی به اسمان نمیرسد مگر انکه دعاکننده بر محمد و ال او صلوات بفرستد
امیرالمومنین فرمودند صلوات فرستادن بر رسول گناهان را از بین میبرد  بهتر از نابود کردن اب اتش را

۱)در کتاب گوهر شبچراغ امده که به جهت بر اورده شدن هر امر مهم این ذکر را رو به قبله و با وضو ۱۲۹ مرتبه بگوید و ان ذکر یا لطیف است

۲)در همان کتاب امده که هر کس در سجده چهل بار بگوید :لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین حاجتش بر اورده می شود (این ذکر از اذکاری است که دارای اسرار زیادی می باشد که نمی توان عمومی اعلام کرد)

۳)جهت تجلی از رذائل  و تجلی بفضائل ۲۱۵ مرتبه گفتن ذکر الطاهر سری الاثر است


۱)صد مرتبه گفتن ذکر یا قاهرالعدو و یا والی الولی یا مظهر العجائب یا مرتضی علی از خواجه نصیردین طوسی و از علامه حلی نقل شده به جهت مطالب مهمه و دفع اعدا مجرب است
۲)در کتاب گوهر شبچراغ امده در شدائد و سختی ها هفتاد بار خواندن ذکر بسم الله الرحمن الرحیم یا محمد یا علی  یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکونی ولا تهلکونی
۳)مرحوم علامه محمد باقر بیر جندی صاحب کتاب کبریت احمر  نقل می کند در عالم خواب گوینده ایرا دیدم که می گفت هر کس با این عبارت به حضرت عباس متوسل شود حاجتش بر اورده گردد :عبد الله ابلفضل دخیلک

در کتاب هزارو یک ختم امده هرکس درهر شبانه روز هزار بار این ذکر را بگویدیا الله یا هو خدای متعال اورا از اهل یقین گرداند و به مقام اهل تحقیق و توحید برساند انچه خواهد بر او کشف کند
و همان طور که می دانید این ذکر را باید با اجازه استاد انجام داد زیرا به اصطلاح عرفا بعضی از اذکار چوب دارند برای مثال موجب کشف میشود ولی فقر را به همراه دارد
و در مورد کشف در عرفان صحبت خواهیم کرد که یعنی اطلاع از امری بدون حضور
و هم چنین در کتاب گوهر شبچراغ امده برای رفع حاجت در شب جمعه سر را برهنه کند در ثلث اخر شب رو به قبله با حالت تضرع این ذکر را ۶۶ بار با وضو بخواندکه اثر عظیم دارد یا الله
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس ۱۰ بار بگوید یا الله ندا می اید لبیک چه حاجتی داری

۱)امام علی علیه السلام فرمودند: کسی که زیاد شوخی می کندبه سبب همان سبک می شود وکسی که زیاد می خندد به سبب همان هیبتش می رود
۲) امام رضا علیه السلام فرمودند یک دعای پنهانی برابر هفتاد دعای اشکار است
۳)امام صادق علیه السلام فرمودند: بنده مومن تا زمانی که ساکت است پیوسته از نیکو کاران نوشته میشود ولی زمانی که سخن گفتیا از نیکو کاران است یا گنه کار

ثواب خواندن سوره توحید

  • پیامبر اکرم (ص): سوره توحید را زیاد بخوانید، زیرا این سوره نور قرآن است.
  • پیامبر اکرم (ص): هر کس سوره توحید را بخواند با خواندن آیه اول، خداوند هزار نگاه به او می‌کند و با خواندن آیه دوم خداوند هزار دعای او را مستجاب می‌کند و با خواندن آیه سوم هزار خواسته‌اش را به او می‌دهد و با خواندن آیه چهارم هزار حاجت از حاجت‌های دنیا و آخرتش را روا می‌کند.
  • امام علی (ع): هر کس سوره توحید و قدر ۱۰۰ مرتبه را در روز یا شب بخواند، خداوند پس از مرگش نوری در قبر او قرار می‌دهد و نوری در پیش و پس او قرار گرفته و او را تا بهشت همراهی می‌کند.
  • امام باقر (ع): سوره توحید برابر یک سوم قرآن است.
  • امام صادق (ع): هر کس سه روز بر او بگذرد و سوره توحید را نخواند خوار شده و بند ایمان از او برداشته می‌شود و اگر در آن حال بمیرد در حال کفر مرده است.
  • امام صادق (ع): هر کس روزی بر او بگذرد و سوره توحید را نخواند، به او گفته می‌شود تو از نمازگزاران نیستی.
  • امام رضا (ع): هر کس سوره توحید را بخواند و به آن ایمان داشته باشد توحید را شناخته است.

آثار و برکات سوره توحید

  • شفای بیماران

امام باقر (ع): هر کس سوره حمد و سوره توحید را ۱۰۰۰ بار بخواند و خداوند را به حق حضرت فاطمه (س) قسم دهد شفا خواهد گرفت.

  • درمان چشم درد

امام صادق (ع): هر کس سوره توحید را بر درد چشم بخواند به خواست خدا دردش آرام می‌گیرد.

  • درمان درد دندان

امام باقر (ع): هرگاه دندان درد شدید داشتی سوره حمد و سوره توحید را بخوانید، در حالی که دست خود را بر موضع درد بگذارید و پس از آن آیه ۸۸ سوره نمل را بخوانید دردتان آرام می‌گیرد.

 


آیه ۸۸ سوره نمل:

وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ ۚ. صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ ۚ. إِنَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ

  • ایمنی در سفر

پیامبر اکرم (ص): هر کس می‌خواهد به سفر برود دو طرف چارچوب در را بگیرد و ۱۱ بار سوره توحید را بخواند خداوند پاسبان او خواهد بود تا به منزلش برگردد.

  • امنیت در خارج از خانه

امام صادق (ع): هر کس هنگام خروج از منزل ۱۰ بار سوره توحید را بخواند همواره در حفظ و حراست خداوند است تا به خانه برگردد.

  • رفتن به ملاقات افراد مهم

پیامبر اکرم (ص): هر وقت بر حاکم یا ستمگری وارد شوی در حالی که به او نگاه می‌کنی ۳ بار سوره توحید را بخوان و دست چپت را تا زمانی که نزد او هستی مشت کن.

امام صادق (ع): هر کس پیش از رفتن به نزد قدرتمند و زورگویی سوره توحید را بخواند خداوند به واسطه آن، مانع زیان دیدن او می‌شود.

  • امنیت در خواب

امام علی (ع): هر کس هنگام خواب سوره توحید را بخواند خداوند ۵۰ فرشته را مامور نگهبانی از او قرار می‌دهد.

  • رفع فقر و تنگدستی

امام علی (ع): هر زمانی که وارد منزل می‌شوید سوره توحید را بخوانید، زیرا این کار فقر را از بین می‌برد.

  • بخشش گناهان

پیامبر (ص): هر کس در شب یا روز جمعه ۲۰۰ مرتبه سوره توحید را در دو نماز دو رکعتی بخواند گناهانش بخشیده می‌شود حتی اگر به اندازه دریا باشد.


امام صادق (ع): هر کس سوره توحید را هنگام خواب بخواند خداوند گناهان ۵۰ ساله اش را می‌بخشد.

  • استجابت دعا

پیامبر (ص): هر کس در رکعت اول نمازش بعد از حمد سوره توحید را بخواند دعای او در قنوت مستجاب می‌شود.

  • رهایی از گناه

امام علی (ع): هر کس بعد از نماز صبح ۱۱ مرتبه سوره توحید را قبل از طلوع آفتاب بخواند آن روز مرتکب گناه نمی‌شود حتی اگر شیطان به سوی او طمع کند.

  • برکت در زندگی

امام باقر (ع): هر کس سوره توحید را یک بار بخواند مایه ایجاد برکت او می‌شود و هر کس این سوره را دوبار بخواند بر او و خانواده‌اش برکت داده می‌شود و اگر آن را سه بار بخواند به او و خانواده و همسایگانش برکت داده می‌شود.


ختم سوره توحید

  • ۱. نماز ختم سوره توحید

ختم زیر از پیامبر (ص) توصیه شده است.

در روز پنج شنبه ۴ رکعت نماز به صورت دو نماز دورکعتی به شکل زیر بخوانید:

  • رکعت اول: بعد از حمد ۱۱ بار سوره توحید
  • رکعت دوم: بعد از حمد ۲۱ بار سوره توحید
  • رکعت اول از دو رکعت دوم: بعد از حمد ۲۱ بار سوره توحید
  • رکعت دوم از دو رکعت دوم: بعد از حمد ۴۱ بار سوره توحید

پس از سلام نماز ۵۱ بار سوره توحید را بخوانید. ۵۱ بار صلوات بفرستید. به سجده بروید و ۱۰۰ مرتبه ذکر «یا الله یا الله» را بگویید و حاجت خودتان را طلب کنید.


پیامبر (ص) فرمود: کسی که این نماز را بخواند و از خدا بخواهد که کوه‌ها از هم پاشیده شود چنین خواهد شد یا این که از خدا طلب باران کند باریده واهد شد و این که حجابی بین او و پروردگارش نخواهد بود و خداوند بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتی نخواهد غضب خواهد کرد.

  • ۲. ختم ذکر سوره توحید

در شب جمعه ۴۱ هزار بار ذکر «الله صمد» را بگویید.

  • ۳. ختم سوره توحید برای وسعت روزی

در ۳ شب جمعه هر شب ۲ رکعت نماز بخوانید و در هر رکعت ۱۰ بار سوره حمد و ۱۱ بار سوره توحید را تکرار کنید و بعد از سلام نماز ۱۰۰ بار صلوات بفرستید.

دعا برای بد وارث ها و بی وارث ها برای برآورده شدن حاجت

به نام خداوندی که خواستن از او عزت است اگه برآورده شود رحمت است اگه برآورده نشود حکمت است

افرادی که فوت میشن قطعا بعد از فوت آنها و گاه تا چند سال بعد از فوت آنها عده ای از بازمانده هایشان به یاد آنها هستند و برای آنها خیرات میکنن و خلاصه با خواندن قرآن یا خیرات کردن روح فرد فوت شده شان را شاد میکنند اما بعضی از افراد هستند که بعد از فوت آنها کسی برایشان خیرات نمیکند یعنی  یا کسی را ندارند یا اگر کسی را دارند او برایشان خیرات نمیکند. خواندن دعا و فاتحه و یا کار خیر و ثوابش را به این افراد هدیه کردن سبب گشایش در کار و زندگی و برآورده شدن حاجات است.

دعای حتمی دفع سرطان

دعای حتمی دفع سرطان

 

امام صادق علیه السلام می فرمایند : این دعایی است برای شفای هر کسی که مبتلی به جزام یا شبیه آن

( مثل سرطان ) می باشد . دست خود را بر سر مریض می گذاری و می گویی :

 

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ مِنَ اللَّهِ وَ إِلَى اللَّهِ وَ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِبْرَاهِیمُ خَلِیلُ اللَّهِ وَ مُوسَى کَلِیمُ

 اللَّهِ نُوحٌ نَجِیُّ اللَّهِ عِیسَى رُوحُ اللَّهِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ مِنْ کُلِّ بَلَاءٍ فَادِحٍ وَ أَمْرٍ فَاجِعٍ وَ

کُلِّ رِیحٍ وَ أَرْوَاحٍ وَ أَوْجَاعٍ قُسِمَ مِنَ اللَّهِ وَ عَزَائِمَ مِنْهُ لِفُلَانِ بْنِ فُلَانَةَ ( اسم مریض و مادرش را بگوید ) لَا یَقْرَبُهُ الْأَکِلَةُ

 وَ غَیْرُهُ وَ أُعِیذُهُ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ الَّتِی سَأَلَ بِهَا آدَمُ ع رَبَّهُ‏ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ‏ أَلَا إِنَّهَا حِرْزٌ أَیَّتُهَا

الْأَوْجَاعُ وَ الْأَرْوَاحُ‏ لِصَاحِبِهِ‏ بِإِذْنِ‏ اللَّهِ‏ بِعَوْنِ اللَّهِ بِقُدْرَةِ اللَّهِ‏ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِین

سپس حمد و آیة الکرسی و ده آیه از سوره یس را بخوان و خدا را به حق محمد و آل محمد قسم بده و شفا

طلب کن به اذن پروردگار مریض از هر دردی خلاص خواهد شد .

 

منبع : طب الائمه ص 124 - بحارالانوار ج 95 ص 11

دعا برای درمان بیماری سخت و دشوار - دعا برای درمان سرطان

دعای بسیار ارزشمند

 این دعای بسیار ارزشمند برای رفع گرفتاری و درمان بیماری های لاعلاج مفید فایده است . 

برای خلاصی از یک گرفتاری که راهی برای آن پیدا نمیشود و یا درمان یک بیماری سخت و لاعلاج دعای زیر را که معروف به دعای ثم انزلنا است را به روش زیر بخوانید انشالله که به اجابت نزدیک است :

روز یکشنبه یا شب چهار شنبه و یا بعد از هر نماز صبح چهارزانو نشسته و دعای زیر را 29 مرتبه بخوانید

ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا یَغْشَىٰ طَائِفَةً مِنْکُمْ ۖ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیَّةِ ۖ یَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَیْءٍ ۗ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ کُلَّهُ لِلَّهِ ۗ یُخْفُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ مَا لَا یُبْدُونَ لَکَ ۖ یَقُولُونَ لَوْ کَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا ۗ قُلْ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلَىٰ مَضَاجِعِهِمْ ۖ وَلِیَبْتَلِیَ اللَّهُ مَا فِی صُدُورِکُمْ وَلِیُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (آل عمران آیه 154 )

پس از آن غم، خدا شما را ایمنی بخشید که خواب آسایش، گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی هنوز در غم جان خود بودند و از روی نادانی به خدا گمان ناحق می‌بردند (از روی انکار) می‌گفتند: آیا ممکن است ما را قدرتی به دست آید؟بگو: تنها خداست که بر عالم هستی فرمانرواست. (منافقان از ترس مؤمنان) خیالات باطل خود را که در دل می‌پرورند با تو اظهار نمی‌دارند، (با خود) می‌گویند: اگر ما را قدرت و پیروزی بود (شکست نمی‌خوردیم) و در اینجا کشته نمی‌شدیم. بگو: اگر در خانه‌های خود هم بودید باز کسانی که سرنوشت آنان (در قضای الهی) کشته شدن است (از خانه‌ها) به پای خود به قتلگاه بیرون می‌آمدند، تا خدا آنچه در سینه دارید بیازماید و آنچه در دل دارید پاک و خالص گرداند، و خدا از راز درون سینه‌ها آگاه است.

 

پس از اتمام 29 مرتبه آیه فوق 

 70 مرتبه استغفرالله

 70 مرتبه صلوات ( اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم )

 30 مرتبه سوره شریف اخلاص ( توحید )

  یک مرتبه آیة الکرسی

 200 مرتبه اسم شریف         ( یا ودود )

 100 مرتبه اسم شریف        ( یا عظیم )

 200 مرتبه اسم شریف        ( یا وهاب )

 200 مرتبه اسم شریف        ( یا رحیم )

 100 مرتبه اسم شریف       ( یا رحمن )

را بگوئید و سپس ذکر حاجت نمائید به برکت این آیه شریف و اسامی پروردگارکریم گشایش در کار و عافیت در مریضی حاصل میشود انشالله

 

 اللهم عجل لولیک الفرج  

دعای مخصوص برای شفای بیمار - دعا برای درمان بیماری سخت و دشوار

 

special prayer for healing the patient دعای مخصوص برای شفای بیمار

»» این دعا را برای بیمار یا مریض بخوانید ان شاء الله شفا یابد ««

در زبده الدعوات روایت کرده است که رسول خدا (ص) به خانه حضرت فاطمه (س) آمد. امام حسن را بیمار یافت و این منظره بر آن حضرت خیلی گران آمد. جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد تعلیم کنم تو را دعایی که با آن فرزندت از ناخوشی خلاص گردد، پس خواند:

“اللهم لا اله الا انت العلی العظیم ذو السلطان القدیم و المن العظیم و الوجه الکریم”

“لا اله الا انت العلی العظیم ولی الکلمات التامات و الدعوات المستجابات خل ما اصبح.”

پس حضرت این دعا را خواند و دست خود را بر پیشانی امام حسن (ع) گذاشت و شفا یافت.

»» دعایی که در موقع مریضی یا بیماری باید خوانده شود ««

در جواهر القرآن آمده است هر که بیمار باشد و این دعا را در آن بیماری چهل مرتبه بخواند، به امید خدا شفا پیدا کند.

” لا اله الا انت سبحانک انی کنت من ظالمین “

اگر در آن مریضی بمبرد ثواب شهدا را دریابد و اگر صحت یابد گناهان وی آمرزیده گردد.

»» سوره مبارکه حشر  ««

هرگاه این سوره قرآن کریم را با خلوص بر بیمار بخوانند انشاءالله شفابخش است. در روایتی از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم آمده است: هنگام قرائت سه ایه آخر سوره حشر دست را بر سر بگذارید و آیات را قرائت نمایید که این دستور جبرییل است از جانب خداوند . و این عمل شفای همه بیماری هاست به جز مرگ.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿١﴾ هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِنْ دِیَارِهِمْ لأوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ یَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ بِأَیْدِیهِمْ وَأَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الأبْصَارِ ﴿٢﴾ وَلَوْلا أَنْ کَتَبَ اللَّهُ عَلَیْهِمُ الْجَلاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَهِ عَذَابُ النَّارِ ﴿٣﴾ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ یُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿۴﴾ مَا قَطَعْتُمْ مِنْ لِینَهٍ أَوْ تَرَکْتُمُوهَا قَائِمَهً عَلَى أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِیُخْزِیَ الْفَاسِقِینَ ﴿۵﴾ وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَلا رِکَابٍ وَلَکِنَّ اللَّهَ یُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۶﴾ مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لا یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الأغْنِیَاءِ مِنْکُمْ وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿٧﴾ لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِینَ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ یَبْتَغُونَ فَضْلا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَیَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿٨﴾ وَالَّذِینَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالإیمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَهً مِمَّا أُوتُوا وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٩﴾ وَالَّذِینَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلإخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالإیمَانِ وَلا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿١٠﴾ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ نَافَقُوا یَقُولُونَ لإخْوَانِهِمُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَکُمْ وَلا نُطِیعُ فِیکُمْ أَحَدًا أَبَدًا وَإِنْ قُوتِلْتُمْ لَنَنْصُرَنَّکُمْ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿١١﴾ لَئِنْ أُخْرِجُوا لا یَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِنْ قُوتِلُوا لا یَنْصُرُونَهُمْ وَلَئِنْ نَصَرُوهُمْ لَیُوَلُّنَّ الأدْبَارَ ثُمَّ لا یُنْصَرُونَ ﴿١٢﴾ لأنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَهً فِی صُدُورِهِمْ مِنَ اللَّهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ ﴿١٣﴾ لا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلا فِی قُرًى مُحَصَّنَهٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْقِلُونَ ﴿١۴﴾ کَمَثَلِ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَرِیبًا ذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿١۵﴾ کَمَثَلِ الشَّیْطَانِ إِذْ قَالَ لِلإنْسَانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ ﴿١۶﴾ فَکَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِی النَّارِ خَالِدَیْنِ فِیهَا وَذَلِکَ جَزَاءُ الظَّالِمِینَ ﴿١٧﴾ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٨﴾ وَلا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١٩﴾ لا یَسْتَوِی أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّهِ أَصْحَابُ الْجَنَّهِ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿٢٠﴾ لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَتِلْکَ الأمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿٢١﴾ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ﴿٢٢﴾ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿٢٣﴾ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الأسْمَاءُ الْحُسْنَى یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿٢۴﴾

مریضی های سخت (لاعلاج) که توسط حضرت حجت امام زمان (عج) شفا یافتند

مریضی لاعلاج در واقع ناتوانی انسان از علاج است وگرنه هیچ بیماری برای خدا لاعلاج نیست و بیماری لاعلاج وجود ندارد به جای لاعلاج بگوییم مریضی سخت 

به امید خدا هیچ کسی در دنیا گرفتار این گونه بیماری ها نشود و اگر شد با توکل و توسل و لطف خداوند بهبود پیدا کند.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

1. شفای مردِ لال
2. دیدار حضرت یک ساعت به اذان صبح!
3. شفا یافتن راننده تاکسی
4. به دو عالم ندهم لذت بیماری را!
5. شفای مرد لال در حین نماز در جمکران
6. آقا امام زمان! من به وسیله شما شفا می خواهم!
7. شفای زن سرطانی در مسجد جمکران
8. شفای سرطان پسربچه سنی در مسجد جمکران
9. شفای دختربچه مبتلا به روماتیسم
10. منم م ح م د بن الحسن(ع)
11. شفای دختر سه ساله
12. شفای بیمار سرطانی
13. نماز امام زمان (عج) وصلوات
14. شفای بیماری مادرزاد

1. شفای مردِ لال

در سال 1410 هجری ، شخصی به نام آقای بلورساز، خادم کشیک دوم آستان قدس رضوی، معجزه ای را از حضرت رضا(ع) نقل کرد به این قرار که:
« من مبتلا به درد دندان شدم، برای کشیدن دندان پیش دکتر رفتم. گفت غده ای هم کنار زبان شماست که باید عمل شود.
با آن عمل من لال شدم و دیگر هر چه خواستم حرف بزنم نمی توانستم و همه چیزها را می نوشتم. هر چه پیش دکترها رفتم درمان نشد. خیلی گرفته و ناراحت بودم.
چند ماه بعد خانم بنده برای رفع درد دندان، پیش دکتر رفت. وقت کشیدن دندان ترسی و وحشتی برایش پیدا شد.
دندانپزشک می پرسد: چرا می ترسی؟
می گوید: شوهرم دندانی کشید و جریان را کلاً برای دکتر می گوید. دکتر می گوید: عجب! آن شوهر شماست؟
می گوید: آری. دکتر می گوید: در عمل جراحی رگ گویایی صدمه دیده و قطع شده و این باعث لال شدن ایشان است و دیگر فایده ندارد.
زن خیلی ناراحت به خانه برمی گردد و شب خوابش نمی برد. مرد می نویسد: چرا ناراحتی؟
می گوید: جریان این است که دکتر گفته شما خوب نمی شوید. ناراحتی مرد زیادتر شده و به تهران می آید خدمت آقای علوی می رسد.
ایشان میفرماید: راهنمایی من این است که چهل شب چهارشنبه به مسجد جمکران بروی، اگر شفایی هست در آنجاست. تصمیم جدی می گیرد و لذا از مشهد که بر می گردد برای چهل هفته بلیط تهیه می کند. که شبهای سه شنبه در تهران و شبهای چهارشنبه به مسجد جمکران مشرف شود.
در هفته 38 که نماز می خواند و برای صلوات سر به مهر می گذارد؛ یک وقت متوجه می شود که همه جا، نورانی شد و یک آقایی وارد و مردم به دنبال او هستند؛ می گویند حضرت حجت است.
 خیلی ناراحت می شود که نمی تواند سلام بدهد. لذا در کناری قرار می گیرد ولی حضرت نزدیک او آمده و می فرمایند: سلام کناشاره به زبان می کند که من لالم والا بی ادب نیستم. حضرت بار دوم با تشر می فرماید سلام کن. بلافاصله زبانش باز می شود و سلام می گوید. ناگهان خود را در حال سجده می بیند.
این جریان را افرادی که آن آقا را قبل از لال شدن و در حین لالی و بعد از لالی دیده بودند در محضر آیت الله العظمی گلپایگانی شهادت دادند و نوار آن هم محفوظ است. »


2. دیدار حضرت یک ساعت به اذان صبح!

آقای قاضی زاهدی نقل کردند:
« سال 1354 هجری شمسی، صبح جمعه ای، بعد از دعای ندبه در منزل خود در قم، با یکی از رفقای موثق اهل علم به نام « آقای حسینی » نشسته بودیم و صحبت در پیرامون مقام حضرت مهدی ارواحنا فداه به میان آمد.

ایشان گفتند: « من منتظر بودم ماشینی برسد و به خیابان آذر بیایم، ناگهان یک سواری آمد و جلو من ایستاد و گفت: آقا بفرمایید. سوار شدم. کم کم تعریف کرد و گفت: من از تهران می آیم و به جمکران می روم، متوجه شدم حالی دارد و زمزمه ای و به نام امام می گرید.

گفتم: این هفته آمدی یا تمام هفته ها؟ گفت: خیر، مدتی است می آیم. گفتم: آیا حضرت هم توجهی نموده و داستانی داری؟
گفت: آری. گفتم: اگر ممکن است بگو. گفت: من بر دردی در کتف و شانه مبتلا شدم، مثل اینکه آن موضع را آتش نهاده باشند، دائماً می سوخت. نزد اغلب دکترهای تهران رفتم و علاج درد نشد؛ تا اینکه عده ای از اطبا تشخیص مرض دادند و گفتند: فلان مرض است ( البته نام مرض را گفته بود ولی ایشان فراموش کرده بود ) که قابل معالجه نیست.

تصمیم گرفتم برای زیارت امام رضا (علیه السلام) به مشهد بروم با ماشین خودم حرکت کردم تا به مشهد رسیدم، برای زیارت به حرم رفتم و زیارتی انجام داده، بیرون آمدم. در بین راه که می رفتم، دیدم مجلس روضه ای است و واعظی بالای منبر به ارشاد مردم مشغول است گفتم: چند لحظه ای بنشینم و استفاده کنم.

به تناسب روز جمعه، واعظ مطالبی پیرامون مقام حضرت حجت (علیه السلام) بیان کرد تا به این جمله رسید که خطاب به جمعیت فرمود:
ای زائرینی که برای زیارت ثامن الحجج آمده اید! بدانید برای شفای دردها و رفع گرفتاریها لازم نیست به مشهد بیایید و درد دل به آقا علی بن موسی (علیه السلام) کنید؛ بلکه ما امام حیّ و زنده داریم!
ما امام زمان داریم که هر کجا با حقیقت توسل به او پیدا کنید به داد می رسد.

این جمله چنان در دل من اثر گذاشت که تصمیم گرفتم از درد، خدمت امام هشتم (علیه السلام) حرفی نزنم. و گفتم: این واعظ، راست می گوید. من هم برمی گردم و با امام زمان(ع) در میان می گذارم.

پس از زیارت دیگر و بازگشت به تهران و خانه، یک شب در حالی که تنها بودم توسل به امام زمان پیدا کردم و درد دل به آقا گفتم. مرا خواب درگرفت.
در عالم رؤیا دیدم که به قم آمده ام. وارد صحن شدم ناگاه از درب دیگر دیدم آقایی وارد صحن شد. گفتند: این آقا «مقدس اردبیلی» است. من نام او را شنیده بودم و می دانستم او خدمت امام زمان (علیه السلام) زیاد رسیده است؛ به عجله خودم را به او رساندم و بعد از سلام، مقدس اردبیلی را قسم دادم به ائمه(ع) که به من توجه کند.

فرمود: به خود آقا و امام حیّ چرا نمی گویی؟ گفتم: من که نمی دانم آقا کجاست؟
فرمود: یکساعت به اذان صبح همیشه در مسجدِ خودش تشریف دارد. ( یعنی: مسجد جمکران در قم).
من نگاه به ساعت کردم دیدم یک ساعت و نیم به اذان صبح است، پیش خود گفتم: اگر الان به آنجا بروم نیم ساعته می رسم. به طرف مسجد جمکران رفتم، تا وارد صحن مسجد شدم، از پله ها بالا رفتم؛ (الان بنا را تغییر داده اند) پشت شیشه ها دیدم چند نفر رو به قبله نشسته و مشغول ذکراند.

 داخل مسجد شدم. دیدم یکی از آنها مقدس اردبیلی است که الان در صحن بود، سلام کردم. مقدس اشاره کرد: بیا، بعد به یکی از آن اقایان گفت: این مرد از من خواست و من آدرس داده ام تا به این جا آمده. فهمیدم آن آقا امام زمان است.
 شروع کردم به گریه کردن و آقا را قسم دادن به حق جدش امام حسین (علیه السلام) که درد مرا شفا بده.
آقا، بدون اینکه بگویم، دردم کجاست، موضع درد را مستقیم دست گذاشت و فرمود: شما، سالم شدی.
از شوق شفا یافتن از خواب بیدار شدم و از آن موقع تا حال مثل اینکه من چنان مرضی نداشتم و شفا گرفتم.
لهذا به عشق و علاقه به حضرتش و این که این مسجد اینقدر مورد توجه امام زمان (ارواحنا فداه) می باشد از تهران هر شب جمعه می آیم و پس از خاتمه مراسم مسجد به تهران بر می گردم. »

3. شفا یافتن راننده تاکسی

آقای علی اکبر رضا بابایی راننده تاکسی قم، شرح توسلش را به حضور امام عصر (علیه السلام) چنین نقل کرد:
« حدود سال 1357 شمسی، یک شب از خواب بیدار شدم احساس درد شدیدی در پهلو نمودم به نحوی که از فشار درد، پهلویم نزدیک به پاره شدن بود.
 به وسیله همسایگان به طبیب مراجعه کردم و چون درد را مربوط به ناراحتی کلیه تشخیص دادند به طبیب متخصص آقای دکتر چهراسن (میدان سعیدی) مراجعه نمودم.
پس از معاینه گفتند:
« کلیه شما محتاج عمل جراحی است، الان مبلغ 20 هزار تومان بدهید تا نوبت بزنم 9 ماه دیگر عملت نمایم و تا این مدت هم تحت کنترل خودم هستی، ناراحت مباش و چاره ای نیست جز عمل ».

از مطّب ایشان بیرون آمدم و چون درد اذیت می کرد نزد سایر دکترها رفتم و هر کدام نسخه و دارو می دادند ولی نتیجه نگرفتم. مأیوس از اطباء به مسجد جمکران رفتم و با دلی شکسته خیلی ساده به آقا امام زمان عرض کردم:
« آقا! دکترها که کاری نکردند من هم نمی خواهم عمل کنم و از این طرف بچه های من به من احتیاج دارند که زحمت بکشم و نانی تهیه کنم خودت از خدا شفای مرا بگیر. من هم پنج نماز در این مسجد می خوانم ».
بعد از توسل، روز به روز حالم بهتر شد تا کلاً مرضم رفع شد. »

4. به دو عالم ندهم لذت بیماری را!

حجت الاسلام  علی قاضی زاهدی ( والد آقای قاضی زاهدی نویسنده کتاب شیفتگان حضرت مهدی - عج )  که از علمای بزرگ گلپایگان است و دارای تألیفات زیادی می باشند، نقل کردند:
« در عنفوان شباب و سال اول ازدواج، که گویا سنین عمرم از هجده سال تجاوز نمی کرد، مبتلا به مرض حصبه سیاه ( تیفوئید) شدم؛ دکتر مرض را تشخیص نداد و گمان کرد نوبه و مالاریا است.
با ظنّ خود به معالجه پرداخت و چون داروها مفید نبود، مرض شدت یافت به نحوی که مشرف به مرگ شدم. پدر و مادر و دیگران دست از من شسته و به انتظار مرگم نشسته بودند. در هر شبانه روز چند مرتبه در شهر خبر مرگم انتشار می یافت.
اطبا و دکترهای دیگر را برای معالجه ام آوردند و آنها می گفتند: در اثر اشتباه دکتر اولی و معالجات ناصحیح نجاتش ممکن به نظر نمی رسد ولی در عین حال برای بهبودم تلاش می کردند. اما بهبود نمی یافتم.
عوالمی را سیر می کردم که وصف کردنی نیست. غالباً در آن حالتی که بودم منزل را از علما و دانشمندان مشحون می یافتم که مشغول بحثهای علمی بودند و من هم با آنها در بحث شرکت می کردم و گفته هایم مورد قبول آنان قرار می گرفت.

دوران ابتلا به طول انجامید؛ مردم دسته دسته به عیادتم می آمدند و با چشم گریان بیرون می رفتند. تا گاهی که به کلی از حیاتم مأیوس شده و دست و پایم را به جانب قبله کشیده و به انتظار مرگم نشسته بودند؛ والد بزرگوارم با اندوه فراوان در کنار بسترم قرار داشت و والده ام در خارج خانه به گریه و ناله مشغول بود. من هم در انتظار مرگ بوده و خانه را پر از مردم می دیدم.
ناگاه درب اطاق باز شد و شخصی وارد شد و به حاضرین گفت: مؤدب باشید که آقا تشریف می آورند.پس رفت و برگشت و گفت: قیام کنید و صلوات بفرستید.
همه از جای جستند و صلوات فرستادند.
در آن حال آقایی بزرگوار و سیدی عالیمقام وارد شد و در نزدیکی بستر من نشست. بنا کردم به او توسل جستن و از او یاری خواستن، عرض کردم: آقا جان! قربانت؛ آقا جان! به فریادم برس؛ علیل و مریضم؛ آقا جان! نجاتم بده.
چنانچه بعداً برایم نقل کردند مدتی بوده که زبان گفتار نداشتم و زبانم بند آمده بوده اما در آن حال زبانم گشوده شده و حاضرین سخن گفتنم را می شنیدند. پس آن بزرگوار به اندازه خواندن سوره توحید آهسته دعایی خواند و به من دمید و من پیوسته جمله  « آقا جان به دادم برس » را تکرار می کردم. مرحوم والد به تصور اینکه ایشان را می خواهم، می گفتند: بابا من اینجا هستم چه می خواهی؟ هر چه می خواهی بگو.

پس من به خود آمدم و آن آقا را ندیدم و بنا کردم به گریه کردن هر چه از من سؤال می کردند، قادر به جواب نبودم پس از گریه بسیار، آنچه را که دیده بودم، بیان کردم و مایه خورسندی همگان شد و به برکت عنایت آن بزرگوار حیات تازه یافتم. »

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم        به دو عالم ندهم لذت بیماری را

5. شفای مرد لال در حین نماز در جمکران

این جانب «علیرضا مطهری» فرزند حسین، ساکن «شاهرود» ، در اثر یک ضربه به جمجمه سر، بیهوش شدم و به بیمارستان منتقل و بعد از 48 ساعت به منزل، انتقال یافتم، در حالی که در اثر آن ضربه، قوه گویایی خود را از دست داده و لال شده بودم.

به چند دکتر در تهران و شهرستانها مراجعه نمودم ولی نتیجه ای حاصل نشد.
تصمیم گرفتم برای زیارت به «قم» بیایم و شب چهارشنبه  که مصادف با 28/6/68 بود به مسجد مقدس جمکران، جهت شفاگرفتن مشرف شوم. بحمدلله موفق شدم و صبح چهارشنبه برای ادای نماز صبح از خواب بیدار شده، در حالت لالی مثل قبل، رو به قبله ایستادم که نماز بخوانم، ناگهان در وسط نماز متوجه شدم که می توانم حرف بزنم.

 به برکت عنایت امام زمان (ارواحنا فداه) زبانم باز شد و بقیه نماز را با حالت عادی خواندم.
آقای «خادمی» نوشته اند:
« به شکرانه این نعمت، پدر ایشان شیرینی گرفتند و بین مردم تقسیم کردند. »


6. آقا امام زمان! من به وسیله شما شفا می خواهم!

آقای «خادمی» نوشته اند:
« اغلب شبها به اقتضای کار روابط عمومی، تا صبح بیدار می ماندم. اما آن شب به لحاظ خستگی زیاد برای استراحت رفتم، اما خوابم نبرد، بی اختیار به روابط عمومی مسجد برگشتم تا به اوضاع سرکشی کنم.
به مسجد مردانه که بنّایی می کردند، رفتم. زائری گفت: می گویند در مسجد زنانه (زیرزمین) کسی شفا پیدا کرده است. گفتم: بنده اطلاع ندارم.
پس از برگشتن به روابط عمومی، با تلفن با مسئول مسجد زنانه تماس گرفتم، تأیید نمودند. گفتم:
« به هر وضعیتی هست، ایشان را برای مصاحبه به روابط عمومی راهنمایی کنید.»

چند دقیقه بعد، خانم شفا یافته در معیت چندین زن که محافظت او را می نمودند تا از هجوم جمعیت در امان باشد، به مرکز روابط عمومی هدایت شد و درب اطاق را بستیم و چند نفر را بیشتر راه ندادیم.
خانم شفایافته، به شدت خسته به نظر می رسید، چون جمعیت زیادی از خانمها برای تبرک به او هجوم آورده بودند. در عین حال که درهای روابط عمومی بسته بود، از دریچه کوچک، زائرین مرتب اشیای مختلفی را به عنوان تبرک پرداخت می کردند.
پس از نوشیدن مقداری آب، خانم شروع به صحبت کردند.

به ایشان گفتم: خود را معرفی کنید.
گفت: طاهره جعفریان، فرزند عبدالحسین، شماره شناسنامه 290، ساکن: مشهد مقدس.
آدرس: مشهد، خیابان خواجه ربیع، ...
نوع بیماری: فلج بودن انگشتان هر دو دست. یعنی بسته بودن سه انگشت دست راست و بسته بودن انگشتان دست چپ، که قادر به کاری نبودم.

علت این بیماری این بود که پانزده سال قبل، خبر مرگ برادرم «حسین جعفریان» را به من دادند، به حالت غشوه افتادم و چون به هوش آمدم، متوجه شدم دستهایم به این نحو فلج مانده است.
شوهرم که در مشهد فرد ملاکی بود، پس از این واقعه با زن دیگری ازدواج کرد و بچه هایم را نیز از من گرفت و این اوضاع به وضع جسمی و روحی من لطمه شدیدی وارد آورد.
در طول این پانزده سال، به دکترهای زیادی مراجعه کردم، از جمله دکتر «مصباحی» و دکتر «حیرتی» که مطب آنان در خیابان عشرت آباد است و دکتر «رحیمی» که در بنت الهدی کار می کند، در تهران برای فیزیوتراپی در بیمارستان شفا یحیائیان نوبت گرفته بودم که به علت کمبود بودجه نتوانستم بروم.
قبل از آمدن به قم، پیش دکتر « برزین نرواز» رفتم و چند بار دستم را زیر برق گذاشتم، ولی سودی نداشت و دردی هم همراه بی حسی بود که همیشه قرص مسکن می خوردم.

چند روز قبل، به اتفاق خانم « کلیائی»، « جاوید» و «ک یانی» از مشهد عازم زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) و سپس برای زیارت به « قم» و « مسجد جمکران» به راه افتادیم و به منزل دامادم، آقای شهرستانی که اهل شروان و ساکن قم است، رفتیم تا به «مسجد جمکران» آمدیم و پس از بجا آوردن آداب مسجد، در مجلس جشنی که بمانسبت «عیدالزهراء (س)» بود، شرکت کردم.

مجلس، با شادی و سرور توأم بود و معنویت خاصی داشت و پس از اجرای برنامه و خواندن دعای توسل من حالت انقلابی در خود احساس کردم و بی اختیار عرض کردم:
 « آقا امام زمان! من به وسیله شما شفا می خواهم. »
حالت عجیبی داشتم، ناگاه احساس کردم نورهای عجیب از دور و نزدیک می بینم، متوجه شدم که انگار دارند انگشتان و دستهایم را می کشند و دستم صدا می کرد، فهمیدم شفا یافتم.

یکی از خانمهایی که با او آمده بود، گفت: « من بغل دست این خانم بودم، متوجه شدم که ایشان سه مرتبه گفت: « یا صاحب الزمان! » و دستهایش را در هوا تکان داد و صورتش کاملاً برافروخته شد. »

موضوع را از خانم « زهرا کیانی » فرزند رضا، از همراهان ایشان که در خیابان خواجه ربیع، کوچه ... ، سکونت دارند، جویا شدیم. گفت:
« من ایشان را کاملاً می شناسم و پانزده سال است که دستشان فلج است. »
پس از تمام شدن مصاحبه، بطور ناشناس ایشان را از درب دیگری بیرون فرستادیم.
وقوع این قضیه، در تاریخ 30/7/68 بوده است.

7. شفای زن سرطانی در مسجد جمکران

خانم « نسرین پورفرد» 27 ساله، متأهل.
ساکن: تهران خیابان سرآسیاب، خیابان .....
همسر: آقای « اسماعیل زاهدی »، سرپرست مکانیک ماشینهای سنگین در شرکت « هپکو».
بیماری: سرطان کبد و طحال.
پزشک معالج: دکتر « کیهانی» متخصص سرطان در بیمارستان آزاد.

نقل از پدر ایشان آقای « عنایت الله پورفرد. » در سال 1371
« مدتی بود که روز به روز، دخترم لاغر و نحیف می شد تا اینکه موجب ناراحتی ما شد و ابتدا او را نزد دکتر « سید محمد سه دهی » بردیم. ایشان پس از انجام معاینات فرمودند: « کار من نیست، باید او را نزد دکتر کیهانی ببرید. » چون به آقای دکتر کیهانی مراجعه کردیم، ایشان بلافاصله مریض را در بیمارستان آزاد، بستری کردند.

عکسبرداریهای متعدد صورت گرفت و از جمله تکه برداری توسط دکتر «کلباسی» به عمل آمد. دکتر کلباسی گفتند:
« متأسفانه، کار تمام شده و زخم سرطان، طحال و کبد را پر کرده و معالجات نتیجه ای ندارد و در صورت انجام عمل یا انجام نشدن عمل، مریض شش ماه بیشتر زنده نخواهد بود، شما بی جهت خرج نکنید، ولی برای دلخوشی شما، پنجاه جلسه، شیمی درمانی می کنیم. »
من همان شب خدمت، آقای «میر حجازی» که از اعضای هیأت امنای « مسجد مقدس جمکران » است، زنگ زدم و تقاضای دعا نمودم و هفته بعد هم به اتفاق آقای « حاج جواد محترم زاده» و « حاج خلیل» که با آقای میرحجازی، آشنایی و همکاری داشتند، در مسجد ماندیم و من از حضرت مهدی (علیه السلام) شفای دخترم را خواستم و هیات « محبان پنج تن آل عبای تهران » نیز بودند، علاوه بر توسل، نذر گوسفند و ولیمه ای را در « مسجد جمکران» نمودم.
پرونده بیماری ایشان را توسط مسافری به نام «حاج آقا محسن رزاقی» به « آمریکا» نزد فرزندم که آنجاست، فرستادم و ایشان به چند تن از متخصصین سرطان نشان دادند، با دیدن عکسبرداریها و جواب آزمایشات همه اطباء نظریه دکتر کیهانی را تأیید نمودند و خلاصه هر چه توانستم در این راه جد و جهد کردم، از جمله بیمارستانی که در « مکزیک» با داروهای گیاهی درمان می کند، نیز داروهای گیاهی دادند و مثمر ثمر واقع نشد.

آنچه مهم بود اینکه توسلات به ائمه هدی و معصومین (علیهم السلام) را قطع نکردم و به نذر و نیازها ادامه دادم، مخصوصاً توسلم را به حضرت حجت (علیه السلام) ادامه دادم.
در جلسه هشتم شیمی درمانی بود که آقای دکتر کیهانی، با تعجب به من گفت:
«حاج آقا پورفرد چکار کردی که دیگر اثری از زخمها وجود ندارد. »

عرض کردم: « به کسی پناه بردم که همه درماندگان به آن پناه می آورند، توسل به مولایم صاحب الزمان (علیه السلام) پیدا کردم. »
ایشان برای اطمینان، مجدداً عکسبرداری کردند و آزمایشات لازم را به عمل آوردند و شفای او را تأیید کردند و گفتند: « آثاری از مرض وجود ندارد. » و الان به لطف امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ حالشان خوب و کاملاً شفا پیدا کردند. »
آبان ماه 1370

8. شفای سرطان پسربچه سنی در مسجد جمکران

در« مسجد جمکران» پسر بچه ای که اهل « زاهدان» است، شفا گرفته است که هم فیلم ویدئویی آن موجود است و هم نوار آن و نویسنده سؤال و جوابی را که از جناب «حاج آقای موسوی» مدیریت محترم مسجد با خود نوجوان و والده او نموده است، از نوار پیاده شده و اینطور نقل شده است:

تاریخ مصاحبه: هیجدهم آبان ماه 1372.
سؤال: لطفاً خود را معرفی و اصل ماجرای شفا پیدا کردن را بیان کنید.
جواب: بسم الله الرحمن الرحیم
من «سعید چندانی»، 12 ساله هستم که حدود یک سال و هشت ماه به سرطان مبتلا بودم و دکترها جوابم نموده بودند.
 15روز قبل، شب چهارشنبه که به «مسجد جمکران» آمدم، در خواب دیدم نوری از پشت دیوار به طرف من می آید که اول ترسیدم، بعد خود را کنترل نموده و این نور آمد به بدن من تماسی پیدا کرد و رفت و نور آنقدر زیاد بود که من نتوانستم آن را کامل ببینم.

 بیدار شدم و باز خوابیدم تا صبح که از خواب بیدار شدم، دیدم بدون عصا می توانم راه بروم و حالم خیلی خوب است تا شب جمعه در مسجد جمکران ماندیم و در شب جمعه، مادرم بالای سرم نشسته بود و به تلاوت قرآن مشغول بود، احساس کردم کسی بالای سر من آمد و جملاتی را فرمود که من باید یک کاری را انجام دهم، سه مرتبه هم جملات را بیان کرد.
من به مادر گفتم: « مادر! شما به من چیزی گفتی؟ »
گفت: « نه! من آهسته مشغول قرائت قرآنم. »
گفتم: « پس چه کسی با من حرف زد؟ »
گفت: « نمی دانم. »
هر چند، سعی کردم آن جملات را به یاد بیاورم متأسفانه نشد و تا الان هم یادم نیامده است.
سؤال: سعید جان! شما اهل کجا هستی؟
جواب: زاهدان.
سوال: کدام شهر زاهدان؟
جواب: خود زاهدان.
سوال: کلاس چندمی؟
جواب: پنجم.
سوال: کدام مدرسه می روی؟
جواب: محمد علی فائق.
سوال: شما قبل از شفا پیدا کردن، چه ناراحتی داشتی؟
جواب: غده سرطانی.
سوال: در کجای بدنت بود؟
جواب: لگن و مثانه و شکم.
سوال: از چه جهت ناراحت بودی؟
جواب: راه رفتن و درد و ناراحتی که حتی با عصا هم نمی توانستم درست راه بروم، مرا بغل می گرفتند.
سوال: دکترها چه گفتند؟
جواب: گفتند: ما نمی توانیم عمل کنیم و جوابم کردند و بعضی به مادرم می گفتند باید پایش را قطع کنیم.
سوال: شما در این مدت، بیرون از منزل نمی رفتی؟
جواب: از وقتی که مرا عمل کرده برای نمونه برداری که سه ماه قبل بود، دیگر نتوانستم از خانه بیرون بروم.
سوال: در این سه ماه چه می کردی؟
جواب: خوابیده بودم و نمی توانستم راه بروم.
سوال: می شود آدرس منزلتان را بگویید.
جواب: بلی! زاهدان، کوی امام خمینی، انتهای شرقی، کوچه نعمت، پلاک 6، منزل آقای چندانی.
سوال: شما چطور شد جمکران آمدید؟
جواب: مادرم مرا آورد.
سوال: چه احساسی داری الان که به مسجد جمکران آمده ای؟
جواب: خیلی احساس خوبی دارم و ناراحتیهایم همه برطرف شده.
سوال: بعد از اینکه شفا یافتی، دکتر رفتی؟
جواب: آری!
سوال: چه گفتند؟
جواب: تعجب کردند و مادرم به آنها گفت: ما دکتر دیگری داریم و او علاج کرده گفتند: کجاست؟ گفت: جمکران و آنها هم آدرس گرفتند و گفتند ما هم می رویم.
سوال: شما قبل از اینکه شفا بگیری و قبل از خوابیدن، چه راز و نیازی کردی و با خود چی می گفتی؟
جواب: گریه کردم و از خدا و امام زمان (علیه السلام) خواستم که این درد از من برود و مرا شفا بدهد و بالأخره به نتیجه رسیدم و موفق شدم و خیلی راضیم.
سوال: شما برای معالجه کجا رفتید؟
جواب: چند ماه قبل به بیمارستان «الوند» رفتیم. بعد دکتر گفت تکه برداری می کنم، رفتم، بستری شدم و تکه برداری کردند. پس از چهار روز که بستری بودم، از حال رفتم، و سه چهار ماه نتوانستم اصلاً راه بروم و تمام خانواده ام، مأیوس بودند.
سوال: خیلی درد داشتی؟
جواب: آری!
سوال: الان هیچ درد نداری؟
جواب: خیر!
سوال: با چه چیزی شما را به اینجا آوردند؟
جواب: ماشین.
سوال: به چه نحو وارد مسجد شدی؟
جواب: تا نصف راه با عصا آمدم، نتوانستم، مرا بغل کردند و به مسجد آوردند.

سوال و جواب با مادر نوجوان سرطانی شفا یافته:
بسم الله الرحمن الرحیم
بر محمد و آل محمد صلوات!
برای خشنودی امام زمان (علیه السلام) صلوات! من از یک جهت ناراحت و از یک جهت خوشحال هستم و لذا نمی توانم درست صحبت کنم، ببخشید.
اما ناراحتی من این است که می خواهم از اینجا بروم و جهت خوشحالیم آن است که فرزندم شفا پیدا کرده است.
بچه من یک سال و 8 ماه مریض بوده و به من چیزی نگفت. یعنی فرزندم یک سال با درد ساخت و چیزی نگفت تا ناراحتی خیلی شدید شد و به من اظهار کرد. من او را نزد دکترهای زاهدان بردم، به من گفتند باید این بچه را به تهران ببرید. او را به تهران آوردم و نمونه برداری کردند و گفتند: « غده سرطانی است. »
من بی اختیار شده و به سر و صورتم زدم و از آن روز به بعد که مرض او را فهمیدم خواب راحت نداشتم و شبهای طولانی را نمی دانم چه طور گذرانده و خواب به چشمان من نمی آمد.

 آنچه بلد بودم این بود که: اول به نام خدا درود می فرستادم و « الله اکبر» و « لااله الاالله» می گفتم. چندین دوره تسبیح « لا اله الاالله» می گفتم که این نام خداست. بعداً به نام محمد صلی الله علیه و آله و بعد به نام حضرت مهدی (علیه السلام) و بقیه انبیاء صلوات فرستادم؛ چون خواب که به چشمم نمی آمد، نمی خواستم بیکار باشم.
سوال: دکترها چه گفتند؟
جواب: گفتند: مادر سعید! الان که بچه را از بین برده ای، برای ما آورده ای! و به من گفتند که سرطان است و علاج ندارد. گفتم تقصیر من نیست، به من نگفت. به او گفتند: چرا نگفتی؟ گفت: من نمی دانستم که سرطان است. به هر حال دکترها عصبانی شدند و به من گفتند ببرش.
چهار دکتر ما را جواب کردند. به بعضی از دکترها التماس کردم، گفتند: شیمی درمانی می کنیم تا چه پیش آید. چند جلسه شیمی درمانی کردند و هنوز زیر برق نگذاشته بودند که من سعید را به اینجا ( مسجد جمکران) آوردم.
وقتی به اینجا آمدیم، روز سه شنبه بود و سعید شب چهارشنبه، ساعت سه بعد از نصف شب، که تنها بود و من خودم مسجد بودم، خواب می بیند؛ من آمدم دیدم بدون عصا دارد راه می رود.
گفتم: سعید جان! زود برو، چوب را بردار، چرا بدون عصا می روی؟
گفت: من دیگر با پای خودم می توانم راه بروم و احتیاجی به عصا ندارم. مگر من نیامدم اینجا که بدون چوب بروم؟
من و برادرش گفتیم لابد شوخی می کند، و او گفت: من شفا گرفتم و خوابش را گفت.
برادرش گفت: « اگر راست می گویی، بنشین. » نشست. « بلند شو»، بلند شد. « سینه خیز برو »، رفت. دیدم کاملاً خوب شده است. « الحمدالله رب العالمین.»
من به خاطر اینکه بچه ام را چشم نکنند و اسباب ناراحتی او را فراهم نکنند، گفتم به کسی نگویم تا بعداً برای متصدی مسجد نقل می کنم.
شکر، «الحمدلله» بچه ام را آوردم اینجا، سالم شده و امید است حضرت اجازه بدهد تا از خدمتش مرخص شویم.
در نوار ویدئویی از این مادر سوال شده: چرا شما به « مسجد جمکران» آمدی؟
در جواب می گوید: به خاطر خوابی که وقتی در بیمارستان تهران بودم، دیدم که مرا به اینجا راهنمایی کرده و گفتند: شفای فرزند تو آنجاست.
سوال: ایشان چند ماه مریض احوال و بستری بود؟
جواب: از شهریورماه، که از شهریور تا آبان، دیگر هیچ نتوانست راه برود. در زاهدان پدرش او را بغل می گرفت و از این طرف به آن طرف و پیش دکتر می برد و در مسافرت برادرش که همراه ما هست. چون بعد از نمونه برداری، به کلی از پا افتاد و عکسها و مدارک موجود است.
سوال: بعد از شفا هم او را پیش دکترها بردی؟
جواب: آری! و تعجب کردند و گفتند: چه کار کردی که این بچه خوب شده؟
گفتم: ما یک دکتر داریم که پیش او بردم. گفت: کجاست؟ گفتم: «قم» « جمکران» و از سکه های امام زمان (علیه السلام) که شما داده بودید، به آنها دادم. بخدا دکتر تعجب کرد، دکترش آدرس جمکران را نیز گرفت.
سوال: کدام دکتر بود؟
جواب: بیمارستان هزار تختخوابی (امام خمینی) و نام دکتر هم «دکتر رفعت» و یک دکتر پاکستانی.
سوال: دقیقاً چه مدت است که اینجا هستی؟
جواب: نزدیک یک برج است اینجا هستم و باید حضرت امضا کند و اجازه دهد تا از اینجا بروم.
سوال: پدرش می داند؟
جواب: آری! خودم تلفن زدم و همه تعجب کرده و باور نمی کنند که بچه خوب شده باشد.
سوال: محل شما اکثراً اهل تسنن هستند؟
جواب: بلی!
سوال: خودتان چطور؟
جواب: ما خودمان اهل تسنن و حنفی هستیم، پیرو دین، قرآن و اسلام هستیم.
سوال: حالا که امام زمان (علیه السلام) بچه شما را شفا داده، شما شیعه نمی شوید؟
جواب: امام زمان (ع) مال ما هم هست و تنها برای شما نیست.

آقای زاهدی نقل می کنند:
در سفری که اخیراً با حجت الاسلام سید جواد گلپایگانی جهت افتتاح مسجد سراوان به زاهدان داشتم و جویای حال این خانواده شدم به دو نکته آگاهی یافتم:
1. دیدار این نوجوان با مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی و سفارش ایشان به او که باید جزو شاگردان مکتب امام صادق (علیه السلام) و از سربازان امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ شوی.
2. مژده دادند که افراد خانواده این نوجوان همه شیعه اثنی عشری شده اند و این قصه در نزد مردم آنجا مشهور است. »

9. شفای دختربچه مبتلا به روماتیسم

آقای احمد قاضی زاهدی نقل میکند:
« روز سه شنبه 10/3/73 در تاکسی، به جناب آقای «مشهدی قاسم زهرائی نیا» برخورد کردم و این داستان توسل را از زبان خودشان در قم شنیدم.

« تقریباً 8 سال قبل بود که دختر بچه ام مبتلا به روماتیسم شدید شد و بعد از آنکه مدتها در بیمارستان و منزل بستری بود، تصمیم گرفتم چهل شب جمعه به مسجد جمکران بروم و توسل به آقا امام زمان (ارواحنا فداه) پیدا کنم تا شفای فرزندم را بگیریم.
هفته سوم بود که از مسجد می رفتم، رسیدم سر پل که به طرف « فُردو» بروم. اول شب بود، ناراحت شدم، ولی بی اختیار جملاتی بر زبان می گفتم از جمله رو کردم به مسجد جمکران و با تشر گفتم:
« آقا امام زمان! یا فرزندم را شفا بده تا مرتب بیایم یا دیگر نمی آیم. »
و مثل اینکه کسی به من گفت: « علامت شفای فرزندت این است که اگر درخواست ماشین بنمایی، فوراً می رسد. »
این را در دل خود گفتم، بلافاصله دیدم ماشینی چراغ می زند و روی پل ایستاد. رو به من کرد و گفت: « کجا می روی؟ »
گفتم: « لنگرود! »
گفت: « سوار شو! »
بعد گفت: « جای دیگر نمی خواهی بروی؟ »
گفتم: « نه! »
بعد فهمیدم که آقا می دانست که من به فردو می روم. سید معمم جوانی بود، مرا رساند لنگرود و گفت: « بسلامت! » ایشان رفت و من به فکر افتادم که سر پل چه گفتم و فوراً این ماشین رسید و مرا بدون زحمت به اینجا رسانید، یقین کردم که حواله آقا امام زمان (علیه السلام) بوده و بچه ام شفا گرفته است.

به منزل آمدم و وضع بچه رو به راه شد و از آن به بعد کسالت او از بین رفت. »

10. منم م ح م د بن الحسن(ع)

شیخ شمس الدین می فرماید:
« مردی از درباریان سلاطین، به نام معمر بن شمس بود که او را مذور می گفتند. این شخص همیشه روستای بُرس را که در نزدیکی حله است، اجاره می کرد. آن روستا وقف علویین (سادات) بود.
 نایبی داشت که غله آن جا را جمع می کرد و نامش ابن الخطیب بود. ابن الخطیب غلامی به نام عثمان داشت که مسئول مخارج او بود.
ابن الخطیب از اهل ایمان و صلاح بود؛ ولی عثمان برخلاف او و از اهل سنت. این دو همیشه درباره دین با یکدیگر بحث و مجادله می کردند.
اتفاقاً روزی هر دوی ایشان نزد مقام ابراهیم خلیل علیه السلام در بُرس، که نزدیکی تل نمرود بود، حاضر شدند. در آن جا جمعی از رعیت و عوام حاضر بودند. ابن الخطیب به عثمان گفت: الآن حق را واضح و آشکار می نمایم. من در کف دست خود نام آنهایی را که دوست دارم ( علی و حسن و حسین علیهم السلام ) می نویسم تو هم بر دست خود نام افرادی را که دوست داری ( فلان و فلان و فلان ) بنویس؛ آنگاه دستهای نوشته شده مان را با هم می بندیم و بر آتش می گذاریم. دست هر کس که سوخت، او بر باطل است و هر کس دستش سالم ماند، بر حق است.

عثمان این مطلب را قبول نکرد و به این امر راضی نشد. به همین علت رعیت و عوامی که در آن جا حاضر بودند، عثمان را سرزنش کردند و گفتند: اگر مذهب تو حق است، چرا به این امر راضی نمی شوی؟
مادر عثمان که شاهد قضایا بود، در حمایت از پسر خود مردم را لعن کرد و ایشان را تهدید نمود و ترسانید، و خلاصه در اظهار دشمنی نسبت به ایشان مبالغه کرد. ناگهان همان لحظه چشمهای او کور شد به طوری که هیچ چیز را نمی دید!

وقتی کوری را در خود مشاهده کرد، رفقای خود را صدا زد. هنگامی که به اتاقش رفتند، دیدند که چشمهای او سالم است؛ ولی هیچ چیز را نمی بیند؛ لذا دست او را گرفته و از اتاق بیرون آوردند و به حله بردند. این خبر میان خویشان و دوستانش شایع شد. اطبایی از حله و بغداد آوردند تا چشم او را معالجه کنند؛ اما هیچ کدام نمی توانست کاری کند.

 در این میان زنان مؤمنه ای که او را می شناختند و دوستان او بودند، به نزدش آمدند و گفتند: آن کسی که تو را کور کرد، حضرت صاحب الامر علیه السلام است. اگر شیعه شوی و دوستی او را اختیار کنی و از دشمنانش بیزاری جویی، ما ضامن می شویم که حق تعالی به برکت آن حضرت تو را شفا عنایت فرماید و گرنه از این بلا برای تو راه خلاصی وجود ندارد.
آن زن به این امر راضی شد و چون شب جمعه فرا رسید، او را برداشتند و به مقام حضرت صاحب الامر علیه السلام در حله بردند و بعد هم زن را داخل مقام نموده و خودشان کنار در خوابیدند.
همین که ربع شب گذشت، آن زن با چشمهای بینا از مقام خارج و به طرف زنهای مؤمنه آمد، در حالی که یک یک آنها را می شناخت؛ حتی رنگ لباسهای هر یک را به آنها می گفت. همگی شاد شدند و خدای تعالی را حمد و سپاس گفتند و کیفیت جریان را از او پرسیدند.
گفت: وقتی شما مرا داخل مقام نمودید و از آن جا بیرون آمدید، دیدم دستی بر دست من خورد و شخصی گفت:
« بیرون برو که خدای تعالی تو را شفا عنایت کرده است »
و از برکت این دست، کوری من رفع شد و مقام را دیدم که پر از نور شده بود. مردی را در آن جا دیدم. گفتم کیستی؟
فرمود: منم م ح م د بن الحسن(ع)
و از نظرم غایب گردید.
آن زنها برخاستند و به خانه های خود برگشتند.

بعد از این قضیه، عثمان پسر او هم شیعه شد و این جریان شهرت پیدا کرد و قبیله شان به وجود امام زمان علیه السلام یقین کردند.
نظیر این معجزه، در سال 1317 هجری هم اتفاق افتاد؛ و این مورد نیز زنی از اهل سنت بود که کور شده بود. او را به مقام حضرت مهدی علیه السلام در وادی السلام بردند و به محض توسل به آن بزرگوار در همان مقام شریف چشمهای او بینا شد. »

11. شفای دختر سه ساله

آقای « رضا کریمی ورزنه ای » سنگتراش، ساکن قم، خیابان امام زاده سید علی، درباره شفای دختر سه ساله خود، اینطور نقل می کند:
« دختر سه ساله ام در حدود چند سال پیش، دل درد شدیدی گرفت و شکم او ورم کرد و خیلی گریه می کرد. او را به بیمارستان نکویی بردیم، با آزمایشات به عمل آمده، دکترهای جراح قم گفتند که:
« ایشان به علت غده ای که در شکم اوست، باید عمل بشود و راهی دیگر ندارد و شنبه، ساعت هفت صبح، عمل می شود. »
من بچه را با چشم گریان به منزل آوردم. شب جمعه بود، بعد از نماز مغرب و عشاء، با گریه و التماس، به امام زمان علیه السلام متوسل شدم و خوابم برد.
در عالم خواب، سوار دوچرخه ای بودم و به طرف کوچه عربستان در محله عربستان قم، حرکت می کردم، یک مرتبه دیدم سید طلبه ای خیلی نورانی با عمامه و عبای مشکی، خیلی خوش اخلاق به من رسید تا او را دیدم من به او سلام کردم، جواب سلام مرا داد به این کلمه:
« سلام علیکم! آقا رضا! »
چون اسم مرا گفت: متوجه شدم که او آقا امام زمان علیه السلام است، چرخ را وسط کوچه انداختم و دنبالش دویدم، به منزل آقای قزوینی که یکی از علما است، رفتند، دویدم عبای او را گرفتم و گفتم:
« دکتر بچه من شما هستی و باید او را شفا بدهی. »
گفت: « ان شاء الله، خوب می شود. »
گفتم: « حاج آقا! شما می خواهی کجا تشریف ببری؟ »
در جواب من گفت:
« می خواهم بروم مسجد جمکران، روضه حضرت حمزه بخوانم. »
چون بلند بلند در خواب حرف می زدم، مرا از خواب بیدار کردند و نگفتم که من خواب دیدم. صبح شنبه شد، بنا بود بچه را بیمارستان ببریم برای عمل جراحی به دختر نگاه کردیم، دیدیم صحیح و سالم است و ورم به کلی برطرف شده و آقا امام زمان عجل الله فرجه او را شفای کامل داده.
سوم ربیع الثانی 1415 هـ . ق مطابق با 19/6/ 1373 هـ.ش

12. شفای بیمار سرطانی

آقای علی رضا جعفری جریان زیر را نقل می کند:
« اینجانب «علیرضا جعفری» جریان شفا یافتن شخص سرطانی را که در بیمارستان شهید مصطفی خمینی به عنایت حضرت مهدی علیه السلام اتفاق افتاد از نواری که خود بیمار شفا یافته بیان کرده، نوشته ام.
نام من « علی نیکنام» اهل تهران، شوش شرقی، 20 متری منصور، خیابان ارج ...
من مرض چند ساله نداشتم، بلکه یک ماه بود که مرض شروع شده و اطباء تشخیص سرطان دادند و در بیمارستان فوق الذکر بستری بودم. در اثر توسلات متوجه شدم سید بزرگواری روبروی تخت من است.

او به من فرمود: « چرا خوابیدی؟ »
عرض کردم: « مریضم! »
فرمود: « فردا بیا جمکران. »
صبح روز بعد که پرستار آمد تا درجه بگذارد، نگذاشتم، گفت: « آقا! مسئولیت دارد. »
گفتم: « خودم مسئولیتش را قبول می کنم. »

ساعتی نگذشت دکتر آمد، خانم و فرزندانم آمدند، دکتر پرسید: « چطوری؟ »
گفتم: « الحمدالله امام زمان علیه السلام عنایت کردند، حالم خوب شده و می توانم راه بروم. »
دکتر خندید و گفت: « امام زمان در چاه است. » البته او قصد تمسخر نداشت.
من با جدیت گفتم: « مطلب همان است که گفتم. » و مرتب آقا را صدا می زدم، یا امام زمان می گفتم.
رو به خانواده کردم و گفتم: « آقا فرموده اند که من به مسجد جمکران بروم. »

آماده شدم که خودم را شستشو دهم و لباس پاکیزه بپوشم، چون در طول بیست و پنج روز که آنجا بستری بودم، چهل سرم زده بودم و بدن و لباسم آلوده بود. به هر حال از همانجا خوب شدم و قربانی کشتم و به طرف مسجد جمکران آمدم و بحمدالله از آن تاریخ تا الان حالم خوب شده و تنها ناراحتیم این است که چون مدتی بود که اصلاً غذا نخورده بودم، اشتهای زیاد به غذا ندارم، که امید است آن هم برطرف شود. »

13. نماز امام زمان (عج) و صلوات

اینجانب اصغر رحیمی در سالهای 49-1348 هجری شمسی که به مسجد جمکران مشرف شدم، داستانی را شنیدم که فردی به نام حسین آقا، مهندس سازمان برنامه، با هدایت آقای « حاج خلج قزوینی» که از افراد وارسته و از منتظرین حضرت امام عصر علیه السلام هستند، شفا گرفته است.

پس از مدتی من به عنوان معلم به قریه جمکران آمدم و ظهرها برای خواندن نماز به مسجد می رفتم. یکی از روزها که به مسجد رفتم، گفتند: « آقای خلج آمده است.» خوشحال شدم و با عجله نزد ایشان رسیدم، پس از احوالپرسی گفتم:
حاج آقا! قضیه حسین آقا را من فی الجمله شنیده ام و می خواهم از زبان شما امروز بشنوم.
ایشان گفتند: « این مسأله کوچکی در رابطه با حضرت ولی عصر ارواحنا فداه است. » به هر حال با اصرار جریان را این چنین بیان کردند.

روزی جلوی قهوه خانه « حاجی خلیل » نشسته بودم که شخصی به نام حسین آقا که قبلاً شرح حالش را شنیده بودم، به من معرفی کردند و گفتند:
« نخاع ایشان صدمه دیده و کمر درد دارد و حتی او را خارج از کشور نیز برده اند ولی علاج دردش نشده و بهبود نیافته است. »
من دلم سوخت و از حسین آقا خواستم که: « بیا چند روز با هم در مسجد باشیم شاید آقا امام عصر ارواحنا فداه عنایتی فرماید. »

گفت: « فایده ای ندارد. »
من اصرار کردم و ایشان هم پذیرفت، مدت چهل روز با هم بودیم.
روز چهلم به حسین آقا گفتم:
« مواظب باش! امروز روز چهلم است. » اطراف مسجد مقداری گردش کردیم و سپس به مسجد برگشتیم.
من به حسین آقا گفتم: « خسته ام! می روم استراحت کنم. » و به اطاق بغل مسجد رفتم.
ایشان هم گفتند: « من به مسجد می روم تا نماز بخوانم. »

قدری استراحت کرده بودم که ناگهان از صدای زیاد بیدار شدم، بیرون آمدم دیدم، حسین آقا سنگ بزرگی که درب چاه بود، برداشت و پرتاب کرد و هیچ ناراحتی درد کمر احساس نمی کند، گفتم: « چه شد؟ »

گفت: « من در مسجد مشغول نماز امام زمان علیه السلام شدم، وقتی نماز تمام شد و نشسته بودم، سید بزرگواری را پهلوی خود حاضر دیدم، رو به من کردند و فرمودند:
« حسین آقا! اینجا چه کار داری؟ »
گفتم: « کمرم درد می کند. »
ایشان دست خود را به کمرم کشیده فرمودند: « دردی در پشت تو نیست. »
و سپس فرمودند: « نماز امام زمان خواندی؟ »
گفتم: « بلی !»
فرمود: « صلوات فرستادی؟ »
گفتم: « نه!»
فرمود: « بفرست! »
من پیشانی بر مهر گذاشتم و شروع به فرستادن صلوات نمودم، ناگاه به فکرم رسید که این سید چه کسی است و چطور فرمود کمرت ناراحتی ندارد، بلند شدم دیدم آقا نیست، متوجه شدم که مورد عنایت آقا قرار گرفته و مشرف به محضر والای حضرتش شدم و دیگر ناراحتی ندارم.

« اللهم ارزقنا زیارته. »
آدرس اینجانب: قم، میدان سعیدی کوچه .... . »

14. شفای بیماری مادرزاد

بچه ام مدت مدیدی ناراحتی کلیه داشت، دکتر بردم. همه اطباء گفتند:
« بچه شما کلیه اش مادرزادی کار نمی کند و پوسیده شده است و باید عمل شود.» سوابق مرض او، سونوگرافی، عکس رنگی و .... در بیمارستان « لبافی نژاد» می باشد.

قبل از تعطیلات عید بود، ماه مبارک رمضان در خواب دیدم، بچه ام، را برای عمل جراحی می برند، من به دکتر گفتم: « آقا این بچه خوب می شود؟ »
گفت: خانم! دست امام زمان علیه السلام است.
از خواب بیدار شدم و نیز سادات و علما را در خواب می دیدم، تا تصمیم گرفتم به مسجد جمکران بیایم. با هیأتی که از نازی آباد به جمکران می آمد، نام نویسی کردم و به جمکران آمدم. اینجا که رسیدم به آقا امام زمان علیه السلام عرض کردم:
« من شفای فرزندم را از شما می خواهم. »
توسل به آقا پیدا کردم، بعد از بازگشت از جمکران مجدداً او را بیمارستان بردم و عکسبرداری نمودم. دکتر وقتی با عکس قبلی مطابقت نمود، بی اختیار رو به من کرد و گفت: « کلیه بچه خوب شده و هیچ ایرادی ندارد. »
جریان را گفتم که مسجد جمکران رفتیم و توسل به آقا امام زمان علیه السلام کلیه بچه ام را شفا داد.
آدرس: تهران، بزرگراه رسالت، چهارراه مجیدیه ....... . »

دعاهای معجزه گر برای رفع بیماری

دعا برای رفع بیماری

 

امام صادق (ع) فرمود: هر گاه در کنار مریضی بودی، دست خود را بر سر مریض بگذار و این دعا را بخوان:

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ مِنَ اللَّهِ وَ إِلَى اللَّهِ وَ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ إِبْرَاهِیمُ خَلِیلُ اللَّهِ مُوسَى نَجِیُّ اللَّهِ عِیسَى رُوحُ اللَّهِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنَ الْأَرْوَاحِ وَ الْأَوْجَاعِ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَزَائِمُ مِنَ اللَّهِ لِفُلَانِ بْنِ فُلَانَهَ (نام شخص و مادر او را می برد) لَا یَقْرَبُهُ إِلَّا کُلُّ مُسْلِمٍ وَ أُعِیذُهُ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ کُلِّهَا الَّتِی سَأَلَ بِهَا آدَمُ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ إِلَّا انْزَجَرْتِ أَیَّتُهَا الْأَرْوَاحُ وَ الْأَوْجَاعُ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ

(پناه به نام خدا و به خدا و از خدا و به سوی خدا و آنچه خدا بخواهد و این که هیچ نیرو و حرکتی نیست. مگر به اذن خدا و این که ابراهیم دوست خدا و موسی نجات یافته خدا و عیسی روح خدا و محمد فرستاده. خدا – که درود خدا بر او و آل او و بر همه انبیاء – از بادها و دردها. به نام خدا، و به یاد خدا، و با استمداد از .تقدیرات خدا، برای فلانی پسر فلانی، اقرار به اعتقادات ندارد مگر مسلمان، پناه می‏برم به خدا با کلمات .تامه‏ای که حضرت آدم (ع) خدا را با آنها خواند تا توبه او پذیرفته شد، همانا او توبه‏پذیر مهربانی است، ای دردها، با اجازه خداوند و کلمات مقدس شما را فراری می‏دهم، که خدایی جز او نیست، همانا هر کار و آفرینشی برای اوست، آفرین بر خدا پروردگار عالمین.)

سپس آیه الکرسی و سوره ‏های حمد و معوذتین (فلق و ناس) و اخلاص را هر کدام یک مرتبه و نیز ده آیه از سوره یس بخوان، بعد هم این دعا را بخوان:

اللَّهُمَّ اشْفِهِ بِشِفَائِکَ وَ دَاوِهِ بِدَوَائِکَ وَ عَافِهِ مِنْ بَلَائِکَ وَ تَسْأَلُهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ  وَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ.

(خداوندا! با شفای خود او را شفا ده، و با دوای خود او را مداوا کن، و از بلاهایت او را عافیت بده، و سلامتی به او بده به حق محمد و آل محمد – که درود خدا بر او و بر آل او). (بحارالانوار ج ۹۲ ص ۱۶)

* دعای مخصوص و مجرب برای درمان بیماری
شیخ کفعمى در کتاب«مصباح» فرموده:هرگاه در تو مرضى باشد،به موضع سجده خود دست بکش،و آن را پس از نماز واجب‏ هفت مرتبه بر آن موضع بمال و بگو این دعا را:

 یَا مَنْ کَبَسَ الْأَرْضَ عَلَى الْمَاءِ وَ سَدَّ الْهَوَاءَ بِالسَّمَاءِ وَ اخْتَارَ لِنَفْسِهِ أَحْسَنَ الْأَسْمَاءِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی کَذَا وَ کَذَا وَ ارْزُقْنِی وَ عَافِنِی مِنْ کَذَا وَ کَذَا.

اى که زمین را بر آب فشرد،و هوا را به ‏آسمان بست،و بهترین نامها را براى خویش برگزید،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و با من چنین‏ وچنان کن‏ و روزى‏ ام ده،و سالمم بدار از چنین‏ وچنان

دعا کردن,دعا های مستحبی

  خواندن سوره حشر برای درمان بیماری مفید است

 

* ذکری مجرب برای رفع مرض‏
از حضرت رضا (ع) روایت شده که فرمودند: برای رفع هر مرضی بخوانید:

یَا مُنْزِلَ الشِّفَاءِ وَ مُذْهِبَ الدَّاءِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْزِلْ عَلَى وَجَعِیَ الشِّفَاء

(ای فرستنده و عطاکننده شفا، و ای کسی که به لطف خویش دردها را از جان‏ها و جسم‏ها می‏بری، بر محمد و آل محمد رحمت فرست و بر دردهای من شفا عنایت فرما).( مصباح کفعمی ص ۱۵۲)

 

سوره مبارکه حشر
هرگاه این سوره قرآن کریم را با خلوص بر بیمار بخوانند انشاءالله شفابخش است. در روایتی از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم آمده است: هنگام قرائت سه ایه آخر سوره حشر دست را بر سر بگذارید و آیات را قرائت نمایید که این دستور جبرییل است از جانب خداوند و این عمل شفای همه بیماری هاست به جز مرگ.

 

گردآوری:بخش مذهبی بیتوته

ختوم بسیار مجرب برای شفای مریض و روا شدن حاجات - دعاهایی برای درمان سرطان و بیماری های سخت

نکته کلی : درمان هر بیماری دو عامل ظاهری (درمان های معمول و رایج) و عامل باطنی (دعا و نذر و درخواست از درگاه الهی و خواست خدا) دارد. علاوه بر آن در کنار طب تهاجمی غربی، با مشورت عالمان (نه هر فردی) و پزشکان طب سنتی در صورتی که امکان پذیر باشد از این افراد نیز کمک بگیرید. عوامل ظاهری وسیله و اسباب رسیدن به عوامل باطنی هستند. حفظ روحیه و امیدواری به لطف خدا و جبران بدی ها کمک بزرگی به بهبود خواهد کرد. آرزوی سلامتی روحی و جسمی برای همه بیماران عزیز از درگاه حق تعالی

1-دستوری قوی برای اجابت دعا از شیخ بهایی

از شیخ بهاء الدین منقول است: 
 
هر کس در روز چهار شنبه شروع کند تا ده روز که آخر آن جمعه باشد و هر روز صد بار با حضور قلب و طهارت بدن این دعا را بخواند، اگر حاجت او برآورده نشود بر من لعنت کند: 
« بسم الله الرحمن الرحیم ، یا مُفَتِّحَ الاَبواب و یا مُقَلِّبً القُلوبِ و الاَبصارِ و یا دلیلَ المُتَحَیِّرینَ و یا غیاثَ المُستَغیثین ، تَوَکَّلتُ عَلَیکَ یا رَبِّ وَاقضِ حاجَتی و اکفِ مُهِمّی ، و لا حولَ و لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ العَلیِ العَظیم ، و صلی الله علی محمد و آل محمد و آلِهِ اَجمَعین 



2-ختم انعام صغیر جهت شفای بیمار

  طریق ختم انعام صغیر به جهت بیمار هفت نفر در نزد بیمار نشسته در یک مجلس هفت نوبت بخوانند هر یک یک مرتبه و همه یک دفعه شروع کنند هر یک که به لفظ دو، جلاله برسند در آیه شریفه «رسل الله» در ما بین دو الله این دعا را بخوانند چون تمام شود شروع بخواندن کنند تا سوره تمام شود و دعا این است؛ که بسیار مجرب است:

«بسم الله الرحمن الرحیم اللهم ارحم جلده الرقیق و عظمه الدقیق و یعوذبک من شدة الحریق یا ام ملدم إن کنت آمنت باللّه الأعظم فلا تأکلى اللحم و لاتشربى الدم و لا تصدعى الرأس، و لا تفورى من الفم و تحوَّلى عنه إلى من یزعم أن مع اللّه إلها آخر فإنه یشهدأن لا إله إلا اللّه وحده لاشریک له و أن محمداً عبده و رسوله».

و هر گاه خواننده خود بیمار باشد به جاى «جلده و عظمه» «جلدى و عظمى» گوید و همچنین سائر ضمایر و افعال.

و در نسخه دیگر چنین است:

«بسم الله الرحمن الرحیم اللهم ارحم جلده الرقیق و عظمه الدقیق من شدة الحریق یا ام ملدم إن کنت آمنت باللّه الأعظم فلا تأکلیه اللحم و لاتشربیه الدم و لا تصدعیه الرأس، و تحولى عنه إلى من اتخذ مع الله إلها آخر».

حضرت علامه آیة‌الله‌العظمی حسن حسن‌زاده آملی


3-ختم امام جواد برای شفای مریض

برای شفای هر مریضی دو رکعت نماز حاجت توسل به حضرت جواد الائمه بخواند و بعداً یکصد و چهل و شش مرتبه بگوید:

(ما شاءَاللهُ لا حَوْلَ وَ لا قُوّهَ اِلاّ بِالله) اگر در ساعتی که منسوب به آ‌ن حضرت است باشد بسیار مفید و ساعت آن را از نماز عصر تا دو ساعت بعد از آن تشخیص داده‌اند که مورد استجابت است.
 

4-ختم یک هفته‌ای برای قضای حوائج از حضرت امام حسین علیه‌السلام

  مرحوم مولف کتاب وزین ریاض الانس دستور ختمی را قرار داده که می‌گوید: این عمل از ختومات مجربه است و از حضرت امام حسین علیه‌السلام مروی است که از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است.

علما فرموده‌اند که اگر کسی بتواند این اذکار را در هفت روز هفته بگوید، هر حاجتی که داشته باشد؛ خداوند عز و جل آن را برآورده می‌فرماید.

شنبه؛ هزار مرتبه: یا حی یا قیوم

یکشنبه؛ هزار مرتبه: ایاک نعبد و ایاک نستعین

دوشنبه؛ هزار مرتبه: سبحان الله و الحمد لله

سه‌شنبه؛ هزار مرتبه: یا الله یا رحمن

چهارشنبه؛ هزار مرتبه: حسبی الله و نعم الوکیل

پنج‌شنبه؛ هزار مرتبه: یا غفور یا رحیم

جمعه؛ هزار مرتبه: یا ذالجلال و الاکرام

در جمعه پس از خاتمه صد مرتبه بگوید: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

هر جمعه این صد صلوات تکرار شود.

5-ختم آیت الکرسی

روز اول ماه قمری یک صلوات و یک آیه الکرسی
روز دوم ماه دوصلوات و دوتا آیه الکرسی
روز سوم ماه سه صلوات و 3تاآیه الکرسی
...
...
همینطور به ترتیب روزها بر تعداد صلوات و آیه الکرسی ها اضافه میشه تا روز آخر ماه. که اگر ماه قمری 29 روز باشه ،میشه 29 صلواتو 29 آیه الکرسی و اگر ماه 30 روزه باشه 30 صلوات و 30 آیه الکرسی
* منظور از آیه الکرسی هم فقط همون آیه اول هست تا "و هوالعلی العظیم"
این ختم خیلی راحته ودر عین حال بسیار مجرب  


شیش-ختمی که به سرعت اجابت میشود

یک ختمی رو نوشته و تاکید کرده که برای یکبار هم که شده این ختم رو انجام بدین تا سرعت حاجت روائی رو ببینید ختم اینه:

هر یک از سوره ها برای برآمدن حاجات روزی چهارده بار "هدیه به چهارده معصوم " خوانده شود: شنبه:سوره مبارکه فتح ، یکشنبه: سوره مبارکه یس،دوشنبه:سوره مبارکه واقعه ،سه شنبه:سوره مبارکه الرحمن، چهارشنبه: سوره مبارکه جن،پنج شنبه : سوره مبارک ملک ، جمعه :سوره مبارکه سجده. بدون شک حاجت او برآورده میشود.انشاالله"

باید این تعداد سوره رو در هر روز یکجا و بدون حرف زدن ما بینش بخونید.


 

7-ختم یس شیخ نخودکی

مرحوم شیخ حسن علی نخودکی اصفهانی در نامه ای به فردی فرمودند که برای اصلاح امورتان سوره مبارکه یاسین را بخوانید به این طریق که هفت بار کلمه یاسین را تکرار کنید بعد به خواندن مشغول شوید وقتی به سلام قولا من رب الرحیم رسیدید سه بار تکرار کنید سپس 100 مرتبه صلوات بفرستید و ادامه دهید سوره را تا اخر در هر جمعه هم هزار بار صلوات بفرستید مرحوم شیخ فرموده بودند که ثواب انرا هدیه به ارواح اولیاء مدفون در وای السلام نجف کنید برگرفته از کتاب نشان از بی نشانها التماس دعا


10-جهت محبت بین زن و شوهر

به جهت محبت بین زن و شوهر سوره مبارکه مزمل را سه مرتبه به شربتی بخوانند و به آنان دهند تا بخورند بین آنها محبت ایجاد شود.

برگرفته از کتاب سرالمستتر 



11-سوره قدر و نذری برای حضرت خدیجه و حضرت نرگس سلام الله

اگر حاجت مهمی داشتید وضو بگیرید و رو به قبله بنشینید و بدون حرف زدن و یا انجام کار دیگری 400 مرتبه سوره مبارکه قدر را تلاوت کنید 200 مرتبه اول را به حضرت خدیجه سلام الله علیها هدیه کنید و 200 مرتبه دیگر را به حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها(مادر گرامی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ) هدیه کنید انشا الله حاجت بر آورده میشود


12-سوره ذاریات 

1- هر کس این سوره را تلاوت کند لااقل یکبار درهر روز بخواند، ثروت حلال برای او به هم رسد بطوری که متحیر گردد.

2- از امام صادق (ع): هر کس این سوره را روز یا شبش بخواند خدا معیشت او را اصلاح فرماید واورا رزق وسیعی عنایت نماید.

3- مرحوم سید محمد خامنه ای تبریزی: که قرائت سوره ذاریات در هر روز موجب ثروت فراوان می گردد همینطور که قرائت این سوره بهمراه سوره های طلاق مزمل والم نشرح در هر روز برای توسعه امر معاش مجرب است بطوری که من حیث لا یحتسب میرسد و موجب حیرت عقول می گردد.ودر اهمیت این ختم فرموده که اگر در روز این ختم از شما فوت شد آنرا در شب بجای آرید.  


143 بار "« أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ »" را   به مدت 40 روزخوانده شود به نیت هر حاجتی.از مجربات است.

 

13-طریقه نذر برای حاج آقا شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی(ره) بسیار مجرب است

1-) نیت کنید .
2) به مدت 7 (هفت) یا 40 (چهل) روز، هر کدام را که در توان شما است:
3- هر روز یک حمد و 11 قل هو الله و یک مرتبه سوره یس قرائت کرده و بعد از خواندن قرآن ثوابش به روح حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی هدیه نمایید.

- هر روز 110 تومان یا 1100 تومان تا پایان ختم، بابت رد مظالم کنار گذاشته و در پایان به نیت قربةالی الله یکجا صدقه دهید.

14-برای گشایش در کار و فتح و قوت کسب 

 

برای گشایش در کار و فتح و قوت کسب هرکس2 بار صلوات بفرستد و
 
 الم نشرح و آیه الکرسی را هر کدام 2 بار بخواند 
 
و از انگشت کوچک تا بزرگ عقد کند (ببندد) البته تاثیر عجیبی خواهید دید.
 
و نیز برای گشایش کار آیه الکرسی بعد از هر نماز خوانده شود.
 
سوره قدر 10 بار بعد از نماز صبح خوانده شود.
 

 

15-توصیه‏هایی از آیة الله سید عبدالکریم کشمیری

بسیار دیده و شنیده شد که افراد برای امور مادی، مانند خرید خانه و ماشین و رزق و ازدواج، از وی راهنمایی می‏خواستند. آن بزرگوار می‏فرمود: «سوره یس بخوانید و ثواب آن را به امام جواد (علیه‌السلام) تقدیم کنید، حاجت ‏شما را خواهند داد. گاه امر می‏کرد صلوات برای حضرتش هدیه کنند و آن را در توسل به این امام کریم مجرب می‏دانست.» 



شونزده-خواص ذکر یا علی ع

 برای ادای دین و قرض و جلوگیری از فقر 110 مرتبه «یا علیّ » خوانده شود.

 

17- هیچ شکی در استجابت آن نیست

 مرحوم لواسانی گوید: از جمله مجرباتی که هیچ شکی در استجابت آن نیست این است که در سه شب متوالی در گوشه خلوتی نشسته و در هر شب 1000 مرتبه بگوید:" الهی الهی قَد اِنقَطَعَ رَجائی و اَنتَ رَجائی"سپس حاجت خویش را طلب کند



هیجده-خواص ذکر یا الله 

 گفتن 66 بار "یاالله" (برای مطلق حاجات) مجرب است انشاالله. جناب آقای حسینی کاشانی نیز از پدر خویش نقل کرده است چنانچه این عمل با خشوع و تضرع باشد مجرب است

مرحوم خاتون آبادی گوید: 66 بار گفتن "یا الله" در صبح و عصر و سحر برای رسیدن به حوائج شرعیه مفید است

 جناب آقای مقدم می گوید: 66 بار گفتن "یا الله" بعد از نمازهای واجب به همراه صبح و عصر و سحر بسیار مجرب است

 

 

نوزده-آیه جهت خیر و برکت پیدا کردن مغازه و منزل 

اگر کسی آیه ی 59 سوره ی انعام را بر صفحه از قلع بنویسد 
 
و در دکان یا منزل خود آویزد خیر و برکت آن بسیار شود
 
 
وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا
 
 وَلاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ

20-شفا بخشی آیه نوربرای بیماران :

هر کس آیه نور را تا نورعلی نور  ( سوره نور آیه ۳۵ )

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا

 کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ

 نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ

بر آئینه ای در شب جمعه آخر ماه ( ماه قمری ) بنویسد و به مدت چهل شب هر شب چهل مرتبه

آیه را بر آئینه بخواند به قدرت حتی هر کس در آن نگاه کند شفا یابد .


21-شفای هر بیماری :

مرحوم محدث نوری می گوید : از پیامبر اکرم برای شفای هر بیماری این عمل نقل شده است

در ظرفی تمیز با زعفران نوشته شود سپس شسته و آشامیده گردد کلمات این است

اعوذ بکلمات الله التامات و اسمائه ( الحسنی ) کلها عامة من شر السامة و الهامة

و ( من شر ) العین الامة و من شر حاسد اذا حسد

سپس سوره حمد و توحید و فلق و ناس  و آیات زیر :

بقره ۱۶۳ - بقره ۲۵۵ تا ۲۵۷   - بقره ۲۸۵

ده آیه اول سوره آل عمران و ده آیه آخر ان نیز که از ان فی خلق السموات و الارض  می

باشد و نیز اول آیه سوره نساء

دستور دیگری نیز در ذیل آن  امده است که به این صورت است :( با دستور بالا فرق می کند )

اول ایه از سوره مائده و اول ایه از سوره انعام نوشته و اول ایه از سوره اعراف و آیه ۵۴ سوره اعراف

و ایه ۸۱ سوره یونس و آیه ۶۹ سوره طه  و ده آیه اول از سوره صافات تمامی نوشته سپس سه

مرتبه شسته و وضوی نماز گرفته و سه مرتبه از آن آشامیده شود و صورت و تمامی بدن با آن آب

مسح شود سپس دو رکعت نماز خوانده و از خداوند طلب شفا کند این عمل را سه روز انجام دهد

حسان می گوید  این عمل مجرب است .

 

22-دعایی برای شفای بیماری :

مرحوم سید بن طاووس رحمة الله علیه می گوید : ابن عباس می گوید در نزد علی علیه السلام

نشسته بودم که دیدم مردی بر حضرتش وارد شود در حالیکه رنگ صورتش از شدت بیماری تغییر

کرده بود . به حضرت گفت  ای امیر المومنین من مردی دردمند هستم و پیوسته درد می کشم .

دعایی به من تعلیم کن تا بواسطه آن این بیماری دفع شود حضرت فرمود : دعایی به تو می دهم

که جبرییل به پیامبر اکرم صل الله علیه و آله برای شفای مریضی حسن و حسین یاد داد و آن دعا

این است :

إِلَهِی کُلَّمَا أَنْعَمْتَ عَلَیَّ بِنِعْمَةٍ قَلَّ لَکَ عِنْدَهَا شُکْرِی وَ کُلَّمَا ابْتَلَیْتَنِی بِبَلِیَّةٍ قَلَّ لَکَ عِنْدَهَا صَبْرِی

 فَیَا مَنْ قَلَّ شُکْرِی عِنْدَ نِعَمِهِ فَلَمْ یَحْرِمْنِی وَ یَا مَنْ قَلَّ صَبْرِی عِنْدَ بَلَائِهِ فَلَمْ یَخْذُلْنِی وَ یَا مَنْ

رَآنِی عَلَى الْمَعَاصِی فَلَمْ یَفْضَحْنِی وَ یَا مَنْ رَآنِی عَلَى الْخَطَایَا فَلَمْ یُعَاقِبْنِی عَلَیْهَا صَلِّ عَلَى

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی ذَنْبِی وَ اشْفِنِی مِنْ مَرَضِی إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ


23-دستوری به جهت مال و ثروت فراوان

 

  محکى است از شهید ثانى و بعضى دیگر و همانا مجرب نیز بوده باشد که در دو ماه پى در پى هر روز ۴۰۰ مرتبه بخواند؛ خداوند عالم علم بسیار یا مال بسیار به او کرامت فرماید:

«أستغفر اللّه الذى لا إله إلا هو الحى القیوم بدیع السماوات و الأرض من جمیع ظلمى و جرمى و إسرافى على نفسى و أتوب إلیه»

حضرت علامه آیة‌الله‌ العظمی حسن حسن‌زاده آملی.
 

24-طریق ختم سوره إقرأ

  از براى بیمار بعضى از ثقات و اخیار و صلحاء این طریق را ذکر کرده‏اند و گفته‏اند مکرر تجربه شده.

چهل و یک غاز یا پول سیاه دیگر کوچک از سر بیمار تا ناخن پاى او به ردیف چیده پس چهل و یک اقرء خوانده شود.

هر یک دفعه پولى را برداشته از پائین رو به بالا آید و هر دفعه سجده بکند و چون تمام شد آن پول‌ها به چهل و یک نفر فقیر داده شود جداگانه یا با ضم چیزى دیگر، و فرمودند بسیار مجرب است.

حضرت علامه آیة‌الله‌العظمی حسن حسن‌زاده آملی



خواص سوره های قرآن

 

1- فاتحه : 

مال وثروت - زنده شدن مرده- آرام بخش درد ها- کلید بهبودی-برآورده شدن حاجات- درمان بیماری ها – رهایی از عزاب فرشتگان نوزده گانه- بخشش گناهان – راه رسیدن به بهشت جهت عبور از پل صراط – بخشایش گناهان پدر ومادر 

3- آل عمران: 

درود فرشتگان – رفع آتش دوزخ – پر بار شدن درخت – سهولت زایمان رفع دیون آسان شدن مشکلات – ازدیاد روزی 

4- نساء : 

پاداش الهی – حکم صدقه – رهایی از فشار قبر 

5- مائده : 

استقامت در توحیداعطای حسنات – بخشش گناهان 

6- انعام : 

رفع بیماری – ستایش فرشتگان تا روز قیامت – استجابت حا جات – نرفتن به دوزخ- محافظت فرشتگان از او – رفع ما لیخولیا – دفع بلایا 

7- اعراف : 

رفع بازخواست روز قیامت – همنشینی با حضرت آدم – مقابله با درندگان و دشمنان 

8- انفال : 

محافظت از نفاق – افتخار شیعه – شرمندگی دشمنان – شفاعت پیامبر در روز قیامت – محافظت در برابر تعدی – پیروزی در جنگ ها - درود فرشتگان – بخشندگی گناهان – ارتقای مقام 

9- توبه : 

جلوگیری از نفاق – محافظت از دستبرد دزدان محافظت از آتش – اعطای حسنات – رفع جهل – تقرب به خدا – رفع پیری –آشکار شدن عیوب - اعطراف دزد 

11- هود علیه السلام : 

اعطای حسنات – رستگاری روز قیامت – بر انگیخته شدن در گروه پیامبران – بخشوده شدن گتاهان – استعانات از خداوند – پیروزی بر دشمنان – بیمناک شدن دشمنان از او – مقام شهید یافتن در روز قیامت 

12- یوسف علیه السلام : 

چهره زیبا یافتن – رفع هراس – صالح شدن – آسان شدن سختی مرگ 

مقاوم شدن در برابر چشم زخم – یافتن قدرت و مکنت –برآورده شدن حاجات 

13- رعد: 

رهایی ازصاعقه –ورود به بهشت شفیع شدن برای خانواده – کمک به انقلاب علیه ظالمان اعطای حسنات استقامت در روز قیامت 

14- ابراهیم علیه السلام : 

رفع فقر وجنون ومصیبت – جلوگیری از گریه و وحشت کودک –گرفته شدن ازشیر مادر –اعطای حسنات – رفع ناراحتی کودکا ن 

15- حجر: 

اعطای حسنات- رفع فقر و جنون ومصیبت –ازدیاد شیر زنان –ازدیاد رزق حسن خرید و فروش 

16- نحل: 

عدم پرداخت تاوان –رفع هفتاد نوع بلا-استقرار در بهشت –ثمره دادن درختان –منغرض نمودن دشمنان –عدم بازخواست در روز قیامت 

17- اسراء (بنی اسرائیل): 

شاهد ظهور حضرت قاِِِئم شدن –خطا نرفتن تیر –به سخن امدن کودک –قابل فهم شدن سختیها 

18- کهف: 

بیدار شدن به موقع از خواب شهید از دنیا رفتن –بخشوده شدن گناهان –نورانی شدن –رفع تنگ دستی –امان یافتن از آزار-دور شدن آفات –در امان ماندن از فتنه دجا ل-قرار گرفتن در بهشت –کفاره شدن بر گناهان 

19- مریم: 

به دست آوردن ثروت و فرزند –اصحاب عیسی شدن در قیامت –شوکت سلیمان یافتن درقیامت –اعطا حسنات-خواب های خوش دیدن –جلوگیری از دستبرد دزدان-رفع ترس-خیر و برکت درخانه –دور شدن حوادث ناگوار از خانه 

20- طه: 

پاداش در آن دنیا ثواب مهاجرین وانصار را یافتن –شنیدن پاسخ مثبت در خواستگاری-ایجاد صلح –حفاظت در مقابل زورمداران –اجابت خاسته ها-خواستگار یافتن دختر –آسان شدن ازدواج 

21- انبیا: 

دیدن عجایب در خواب –رفع بی خوابی 

22- حج: 

تشرف به مکه –اهدای حسنات –سقوط حاکم ستمگر 

23- مومنون: 

عاقبت به خیر شدن –به بهشت رفتن –تنفر از شراب 

24- نور: 

بیمه شدن جان و دارایی و زنان –آمریزیده شدن-اعطای حسنات- 

25- فرقان: 

رهایی ازعذاب دوزخ –محاسبه نشدن –رفتن به بهشت –مردن حیوان مورد نظر –عدم اتمام معاملات 

26- شعرا: 

اولیای خداوند شدن –دچار مشکل نشدن –رفتن به بهشت –اعطای حسنات –خواننده ی کتب الهی شدن –شفا از بیماریها –دستیابی به گنج –در امان ماندن از درد آتش و سیل سخت آمدن طلاق بر زن 

27- نمل: 

اعطای حسنات –در امان ماندن خانه از مار و حیوانات موذی 

28- قصص: 

اعطای حسنات-شهادت به راستگویی- رفع درد ها وبیماری ها –رفع شکم درد ودرد طهال وکبد 

29- عنکبوت : 

رفع گناهان –اعطای حسنات-رفع بیماری ها ودردها –شادابی قلب – خوش خوابیدن 

30- روم: 

اعطای حسنات –یافتن گمشده –بیمار کردن دشمن 

31- لقمان : 

حفاظت از شیطان – همنشینی با لقمان در قیامت –اعطای حسنات – رفع بیماری ها ودردها قطع خونریزی بدن – رفع بیماری درد ورنج 

32- سجده: 

داده شدن ناممه عمل به دست راست –عدم بازخواست در روز قیامت – همنشینی با پیامبر و خاندانش در روز قیامت – ثواب راز ونیاز شب قدر –رفع بیماری تب –درمان سر درد ودرد مفاصل – درمان تب سه روزه 

33- احزاب: 

قرار گرفتن کنار پیامبر وهمسرانش در روز قیامت –درامان بودن قبر –افزایش خواستگاران 

34- سباء: 

حفاظت شب تا صبح توسط خداوند –کسب خیرات در دنیا وآخرت –داشتن همنشین سالم در روز قیامت –دور شدن حیوانات و حشرات –بری شدن از ترس 

35- فاطر: 

ورود به بهشت –منکوب کردن مخالفین –رفع بیماری سردرد – جلوگیری از تخریب هنگام زلزله 

36- یاسین: 

افزایش رزق وروزی حفاظت شدن در برابر خطرات وشیطان وافت ها - ورود به بهشت – غسل به دستان فرشتگان –مصونیت از فشار قبر-نورانیت- همراهی فرشتگان در پل صراط – مقام بالا نزد خداوند –ایستادن درکنار پیامبران –شفاعت شدن –بازخواست نشد ن- همنشینی با پیامبر(ص)-اعطای حسنات – مصون بودن در برابر فقر وبدهی و ویرانی و بلا وجنون وجزام و وسواس و...-تخفیف وحشت قبر –آمرزش وخشنودی خداوند –ثواب دوازده بار تلاوت قرآن – تقویت حافظه-پیروزی در مناظرات – مصونیت در برابر چشم زخم وحسادت وجن وانس وجنون وحشرات –ازدیاد شیر در زنان 

37- صافات : 

تسهیل مرگ –مصون بودن در برابر آفات و بلایا – ازدیاد رزق – حفاظت از گزند شیطان – مبعوث شدن با شهیدان – اعطای حسنات – دیدن جنیان و عدم آسیب آنان – آرامش از اضطراب 

38- ص: 

اعطای خیرات در دنیا و آخرت – ورود به بهشت – جلوگیری از گناهان صغیره و کبیره – آشکار کردن معایب حاکم یا قاضی-

39- زمر: 

شرف و بزرگی در دنیا و آخرت – مورد احترام واقع شدن – حرمت آتش دوزخ بر او- ورودبه بهشت – کسب سلام پیامبران و صدیقان – آمرزیده شدن –مورد ثنا و تشکر واقع شدن 

40- مومن (غافر): 

بخشایش گناهان –کسب تقوا –خیردر اخرت –خرم شدن باغ- خیر وبرکت مغازه – شفای مالیخولیا – درمان دمل – رفع بیماری وحشت زدگی – التیام دل درد – درمان بی هوشی وغش –درمان دردطحال- 

41- فصلت (حم سجده): 

نورا نیت در روز قیامت قیامت – سعا دت در زندگی دنیوی – اعطای حسنات درمان درد قلب- درمان چشم درد 

42- شوری (حمعسق): 

نورانیت در روز قیامت – ورود به بهشت – رفع چشم درد – درود فرشتگا ن بر او –در امان بودن از گزند مردم –رفع خطرات سفر 

43- زحزف: 

مصون بودن از گزند حیوانات زمین وفشار قبر – ورود به بهشت – عدم احتیاج به دارو –رفع مرض صرع 

44- دخان: 

سهولت محاسبه در روز قیامت –پاداش ازاد کردن صد هزار فرد گرفتار- بخشیدن گناهان –رهایی از نیرنگ شیطان – خوابهای نیکو دید ن –رفع بیماری سر درد – ازدیاد ثروت – رونق تجارت –رهایی ازگزند حاکم –محبوبیت نزد مردم – رفع بیماری یبوست 

45- جاثیه: 

ندیدن آتش جهنم ونشنید ن صدا وصیحه ی ان- همراهی حضرت محمد –ازبین رفتن ترس و وحشت در روز قیامت – پوشیده شدن زشتیها – در امان ماندن از قدرت زورمندان – محترم شدن نزد مردم – در امان ماندن از فتنه گران – نگهدار کودک خواهد بود 

46- احقاف : 

در دنیا دچار وحشت نشدن -در امان ماندن روز قیامت – به تعداد انسانهای زمین ده حسنه نوشته وده گناه بخشوده وده مرتبه بر مقام او افزوده میشود –جسمی قوی یافتن –سالم ماندن در برابر بیماری های کودکانه – ارامش یافتن از زمان کودکی محبوب شدن نزد مردم – شنیده ها را درک کردن – تسکین و درمان بیماری ها 

47- محّمد صلّی الله علیه وآله وسلم : 

هرگز مشرک نگردد – شک به دین راه نیابد – فقیر نشدن – نترسیدن از حاکم – مصون ماندن از شک در دین تا هنگام مرگ – هزار فرشته در قبرش نماز می خوانند – همراهی فرشتگان – در پناه خداوند و پیامبر قرار گرفتن – پس از برانگیخته شدن صورت پیامبر را دیدن – سیراب شدن از نهرهای بهشتی – مصون ماندن از امور ناپسند و بیماری ها – دوری جنیان از وی 

48- فتح: 

بیمه شدن مال و ثروت و همسران و املاک- ورود به بهشت – مصون ماندن ازدزدان – پذیرفته شدن سخن وی نزد مردم – تویت حافظه – کسب خیرو برکت – رفع بیماری هراس – در امان ماندن از غرق شدن 

49- حجرات: 

در شمار زایران پیامبر اکرم قرار گرفتن – اعطای حسنات – در امان بودن از وحشت جنگ – باز شدن درهای خیر و برکت – پیروزی در جنگها خروج شیطان از بدن - مصون ماندن از ترس – فزونی یافتن شیر مادر 

50- ق: 

ازدیاد روزی – مثبت شدن نامه ی اعمال –سهولت مرگ –درمان صرع – ازدیاد شیر مادر 

51- ذاریات : 

سا مان یافتن زندگی – ازدیاد روزی – روشن شدن قبر – اعطای حسنات – رفع درد درون – سهولت زایمان – آسان شدن مرگ 

52- طور : 

اعطای خیر و برکت – دور شدن از عذاب الهی – رسیدن به بهشت – ازادی اسیر و زندانی – خوشایندی سفر – بهبودی عقرب گزیدگی 

53- نجم: 

زنگی با اوصاف نیک – بخشایش گناهان – اعطای حسنات – شجاعت در برابر زورمندان جلب احترام حاکم – شجاعت در برابر شیاطین 

54- قمر (اقتربت): 

رسیدن به بهشت – روسفیدی در قیامت – مورد احترام بودن در سفره ها – محبوبیت میان مردم – سهل شدن امور مشکل 

55- الرحمن : 

شفاعت کردن در روز قیامت – شهید محسوب شدن –آسان شدن مشکلات- شفای چشم درد امنیت یافتن - سهل شدن امور مشکل – رفع بیماری آفات از خانه 

56- واقعه : 

عزت در میان مردم – رفع بیماری بدبختی و فقر – همنشینی با حضرت علی علیه السلام - نورانیت وجه در هنگام ملاقات خداوند – خیر و برکت خانه – پیروزی و ثروت و موفقیت- بخشش گناهان – سهولت احتضار 

نقل است که عثمان بن عفان بعیادت عبدالله بن مسعود رفت در مرضی که با آن فوت شد باو گفت که از چه شکوه داری گفت از گناهان خود گفت چه چیز میل داری گفت رحمت پروردگار خود گفت جهت تو طیب مرا بیمار کرده گفت:امر نکنم که بتو عطیه بدهند گفت در وقتیکه احتیاج داشتم بمن ندادی الحال که مستغیم میدهی گفت آنچه میدهم جهت دختران تو بوده باشد گفت ایشانرا بدان حاجتی نیست جهت اینکه من ایشانرا امر کردم بخواندن سوره واقعه و من شنیدم از حضرت رسول صلی الله علیه و آله که میفرمود هر که بخواند ای سوره را در هر شب نمیمیرد باو پریشانی هرگز و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام نقل است که هر که بخواند ین سوره را هر شب پیش از آنکه بخوابد ملاقات کند خدای عزوجل را در حالتی که روی آن شخص چون ماه باشد در وقت تمامی آن و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقولست که هر که مشتاق باشد به بهشت و به وصف بهشت این سوره را بخواند . 

57- حدید : 

عدم عذاب در دنیا – رفع بلایا – درکظهور حضرت قا ئم علیه السلام – نعمت بهشت – آزادی زندانی – مصونیت در جنگ – التیام درد 

58- مجادله: 

تسکین درد –حفظ د فینه – آرامش بیمار – مصونیت از حوادث ناگوار- رفع آفات از حبوبات 

59- حشر: 

درود فرستادن کا ینات به او- در حکم شهید قرار گرفتن – مصون شدن از بلایا- اجابت خواسته ها- آسان شدن مشکلات تقویت حا فظه 

60- ممتحنه: 

دفع فقر – نورانیت دیدگان – رفع جنون –درود فرشتگان – در حکم شهید قرار گرفتن – شفاعت شدن – درمان بیماری طحال – آسودگی در زندگی 

61- صف : 

قرار گرفتن در صف فرشتگان و پیامبران – همنشینی حضرت عیسی علیه السلام - امنیت در سفرها 

62- جمعه : 

پا داش بهشت - اعطای حسنات –رفع هراس – بخشودگی گناهان – رهایی از وسوسه های شیطان 

از حضرت صادق علیه السلام منقولست که واجبست بر هر مومن هر گاه شیعه ما باشد که بخواند در نماز شب سوره جمعه و در نماز ظهر آن جمعه و منافقین را و هرگاه این را به عمل آورد چنان است که گویا عمل رسول خدا صلی الله را بجا آورده است و ثواب و جزای او بر خداوند بهشت است . 

63- منافقون : 

رفتن به بهشت – رفع بیماری نفاق و شک – درمان دمل – رفع دردهای درونی – شفای بیمار – درمان چشم درد 

64- تغابن: 

شفاعت شدن – به بهشت رفتن – همجواری پیامبر – درک ظهور حضرت قا ِِیم علیه السلام رفع مرگ ناگهانی – رفع شر حاکم 

65- طلاق: 

رفع آ تش دوزخ –رسیدن به تو به ی نصوح – ایجاد فتنه در محل دشمن 

66- تحریم : 

نصیب شدن توبه نصوح – شفای گزیده شده – درمان صرع – دفع لرزش- درمان بی خوابی –رفع بی پولی و قرض 

67- ملک (تبارک ) : 

مصون بودن در روز قیامت – رفع عذاب قبر – پاداشی همچون پاداش شب قدر – مونس قبر – شفاعت شدن – رفع گرفتاری روح مردگان 

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقولست که هر که بخواند سوره الملک را در مکتوبه پیش از آن که بخواهد پیوسته اندر امان خدایتعالی خواهد بود تا داخل صبح شود و در امان خدای خواهد بود روز قیامت تا داخل بهشت شود قطب راوندی از بن عباس نقل کرده است که مردی خیمه زد بروی قبری و ندانست که آن قبر است پس خواند این سوره را پس شنید صحیحه زننده را گفت این سوره منجیر است پس این مطلب را بحضرت رسول اکرم عرض کرد آنحضرت فرمود آن سوره نجات دهنده است از عذاب قبر 

68- قلم : 

رفع فقر – دفع عذاب قبر – رسیدن به ثواب اصحا ب کهف – رفع دندان درد – آسانی محاسبه درروز قیامت – حفظ جنین هوش و حافظه ی کودک 

70- معارج: 

رفع بازخواست در روز قیامت – هم منزلی با حضرت محمدصل الله علیه و اله وسلم گشایش در کار زندا نی – رفع احتلام در خواب 

71- نوح علیه السلام : 

قرار گرفتن در منزل پاکان ازدواج با حو ریه های بهشتی – اجابت دعا –مقدر شدن بهشت 

72- جن : 

عدم ابتلا به چشم زخم و سحر و افسون ونیرنگ جنییان - رسیدن به اجر بزرگ – فرار جنییان – مصون شدن از گزند حاکم – رفع گرفتاریهای انسان – سهولت مشکلات 

73- مزمل : 

زندگی پاک و نیکو در د نیا – مرگ راحت و خوب - رسین به اجرآزاد کردن فرد گرفتار- در خواب دیدن پیامبر علیه السلام –رفع بیماری سختی های دنیا وآخرت- اعطای حسنات 

74- مدثر : 

مقامی نزدیک به مقام پیامبر علیه السلام – مصونیت از سختی وستم دنیا – اعطای حسنات – سعه قلب – افتخار حفظ قرآن 

75- قیامت : 

همراه پیامبر علیه السلام از قبر برانگیخته خواهد شد – همراهی پیامبر علیه السلام تا عبور از پل صراط – شهادت دادن پیامبر علیه السلام و جبرئیل به ایمان او- نورانیت چهره در روز قیامت – فزونی رزق حفظ در برابر حوادث – محبوبیت نزد مردم – فروتن ساختن قلب – پاک دامن کردن انسان – از هیچ زور مداری نمی هراسد 

76- انسا ن (دهر): 

همنشینی با پیا مبر – به ازدواج حورالعین در آمدن – پاداش بهشت و حریر گرفتن – قوی شدن نفس ضعیف – تسکین درد قلب – تندرستی – هر چه بخواهد پاداش گیرد – سود بردن بدن – نیرومند گشتن جان – قوت بخشیدن به اعصاب تسکین نگرانی و اضطراب 

77- مرسلات : 

میان او و حضرت محمد آشنایی برقرار گردد – در زمره کسانی ست که به خداوند شرک نمی ورزند – قدرتمند گشتن بر د شمن در محاکمه – پیروزی بر دشمن – تسکین دل درد 

78- نبا ء : 

مشرف شدن به خانه ی خدا – محا سبه در روز قیامت به اندا زه ی نوشتن سوره خواهد بود – رفتن به بهشت – دفع شپش – قدرت و هیبت یافتن – به خواب نرفتن – حفظ در برابر حوادث 

79- نازعات : 

سیراب از دنیا رفتن – سیراب برانگیخته شدن – سیراب وارد بهشت شدن – در امان ماندن ا ز عذاب خدا وند – نوشیدن شراب گوارای بهشتی – در امان ماندن از گزند دشمنان 

80- عبس (اعمی): 

قرار گرفتن زیر سا یه ی کرامت الهی دربهشت – حفظ از رسوایی درقیامت – درمان چشم درد و آب ریزش آن 

82- انفطار : 

ازبین رفتن حجاب میان او وخدا وند در روز قیامت – مستور ماندن دشتی ها درقیامت – مانع رسوایی در قیامت – آزاد شدن اسیر – اصلاح شدن امر انسان در قیامت – بخشوده شدن گناهان – فزونی نور دیدگان – درمان چشم درد و تاری 

83- مطففین : 

در امان ماندن از آتش جهنم – نو شیدن از شراب گواری بهشتی – مصون ماندن انبار از آفت ها – در امان ماندن شی از گزند حشرات 

84- انشقاق: 

از بین رفتن حجاب میان او و خداوند - درامان ماندن از گرفتن نامه ی عمل از پشت سر – آسان شدن زایمان- درامان ماندن خانه وحیواناتاز گزندحشرات 

85- بروج : 

در محشر همراه پیامبر و صالحان بودن – اعطای حسنات – نجات یافتن از گرفتاری – پاداش بزرگ – در امان ماندن از ترس - گرفتن از شیر آسان شدن بر کودک – در پناه خداوند بودن 

86- طارق : 

مقام والا نزد خدا داشتن – در بهشت همنشین مومنین بودن اعطای حسنات – محافظت اشیاء- چرکی نشدن زخم – شفایافتن 

87- اعلی: 

وارد شدن به بهشت از در دلخواه - فضیلت خواندن مصحف مو سی و ابراهیم علیه السلام را یافتن – دادن پاداش به او – تسکین درد گوش – رفع بواسیر – تسکین درد – شفای شکستگی 

88- غاشیه : 

مشمول رحمت خدا واقع شدن- موصون ماندن از عذاب جهنم – محاسبه اسان –آرام شدن گریه نوزاد –آرام شدن حیوان سرکش –رفع بیماری دندان درد –صحت و سلامت در غذا 

89- فجر: 

در قیامت همراه امام حسین بودن –بخشوده شدن گناهان –اعطای حسنات فرزند پسر –قرار دادن نور در قیامت –در امان ماندن از گزند هر چیز 

90- بلد: 

مشهور شدن به نیکوکاری در دنیا –یافتن مقام بالا نزد خدا – همنشینی پیامبران و شهیدان در قیامت –در امان ماندن از خشم خدا –در امان ماندن کودک از بیماری –در امان ماندن از گردنه کوود-در امان بودن گریه کودک –دفع درد بینی در کودک – 

91- شمس: 

شهادت دادن همه چیز به نفع او در قیامت –به بهشت رفتن به منزله صدقه دادن –موفق گشتن – عزیز شدن نزد مردم – افزایش رزق – آرام گرفتن لرز بدن 

92- لیل: 

:شهادت دادن همه چیز به نفع او در قیامت- به بهشت رفتن – اعطای نعمت از جانب خدا – حل مشکلات – خوش خوابیدن – فضیلت تلاوت ربع قرآن – پذیرفته شدن نماز نزد خدا – اجابت حاجات – خواب خوب دیدن – بهبود یافتن صرع و بیهو شی 

93- ضحی : 

شهادت دادن همه چیز به نفع او در قیامت- به بهشت رفتن – شفاعت حضرت محمد – اعطای حسنات – بازگشت گمشده – حفاظت شیئ مخفی 

94- انشراح : 

شهادت دادن همه چیز به نفع او در قیامت- به بهشت رفتن – اعطای یقین و سلامتی – درمان سینه درد – درمان بند آمدن ادرار – رفع بیماری قلب درد – شفای زکام و سرماخوردگی – 

95- تین : 

رسیدن به بهشت – رسیدن به پاداش بسیار – رفع ضرر غذا 

96- علق : 

شهید از دنیا رفتن – همانند کسی است که در رکاب پیامبر جنگیده – پاداش تلاوت یک جزئ از قرآن – در امان ماندن از غرق شدن – در امان ماندن انبار از آفت دزد – دفع بلاهای سفر 

97- قدر : 

گوئی در راه خدا جهاد کردن – بخشوده شدن گناهان – پداشی همچو یک ماه روزه گرفتن در رمضان – در امان ماندن انبار از آفت و دزد – همنشینی با بهترین مخلوقات در قیامت – درمان لرزه های اعضای بدن – در پناه خداوند بودن- حفظ اموال – افزایش برکت انبار غقله 

98- بینه : 

بیزاری از مشرکان –پیوستن به دین محمد –در زمره مومنان برانگیخته شدن –اسان شدن محاسبه در روز قیامت قیامت –درمان لقوه –رسوا شدن دزد –درمان یرقان –درمان آب مروارید و پیسی-رفع هر نوع آماس –سود بخشیدن به زن باردار 

99- زلزال: 

رفع زلزله –نمردن با بلایای دنیایی –خارج شدن اسان روح از بدن –رسیدن به منزلگه بهشتی –همراهی فرشتگان –رسیدن به پاداش تلاوت ربع قرآن –رسوا کردن دزد –رهایی از ترس –دفع لرزش بدن 

100- عادیات : 

مبعوث و همنشین شدن همراه حضرت علی-رسیدن به پاداش تلاوت کل قرآن –ادای سریع قرض –رفع بیماری ترس و تشنگی 

101- قارعه: 

در امان ماندن از دجال و آتش جهنم –سنگین گشتن ترازوی احسان –گشوده شدن در رحمت –فزونی رزق-اآسان گشتن کار برای انسان محروم –نیکو گشتن تجارت 

102- تکاثر: 

رفع عذاب قبر –مقرر داشتن صواب صد شهید –ایستادن چهل ردیف فرشته در نماز با وی –رفع بازخواست –بخشوده شدن گناهان –در پناه خدا بودن 



103- عصر: 

برانگیخته شدن با چهره خندان و درخشان در قیامت-اعطای حسنات –عاقبت به خیر شدن –از جمله پیروان حق و حقیقت شدن –حافظ اشیائ مدفون 

104- همزه: 

دفع فقر –فزونی رزق-دفع مرگ بد –اعطای پاداش-درمان درد چشم 

105- فیل: 

شهادت دشت ها بیابان ها و کوهها به نماز گزار بودن او در قیامت –بازخواست نشدن در قیامت –درامان ماندن از عذاب و مسخ نشدن در دنیا- توان اینکه هدفش را خورد سازد –به لرزه افتادن لشکر دشمن –قلب را قوت می دهد 

106- قریش: 

سوار بر مرکب بهشتی برانگیخته شدن –اغطای پاداشی چون طواف خانه خدا و اعطکاف در مسجدالحرام – 

107- ماعون : 

همانند کسی شدن که نماز و روزه اش مورد قبول خدا قرار گرفته-محاسبه نشدن در قیامت –بخشوده شدن گناهان –محافظت 

108- کوثر: 

از حوض کوثر سیراب شدن –هم صحبتی با رسول خدا –اعطای پاداش –دیدن پیامبر در خواب 

109- کافرون: 

رسیدن به ثواب تلاوت ربع قرآن –از شرک مبّرا شدن –بخشیده شدن گناهان او پدر و مادر و فرزندانش –سعادتمند شدن شهید مردن و شهید بر انگیخته شدن دور ماندن از گزند شیطان –در امان ماندن از وحشت قیامت –حفظ در هنگام در خواب –بر اورده شدن حاجات 

110- نصر: 

پیروز شدن بر تمام دشمنان –بر انگیخته شدن با کتاب ناطق –پناه از گرمای دوزخ و آتش جهنم -به بهشت رفتن –گشوده شدن درهای خیر و برکت در دنیا-استجابت حاجات – ثواب کسی که در رکاب پیامبر ودر فتح مکّه بوده – پذیرفته شدن نماز در درگاه الهی 

111- لهب(مسد): 

تنفر از ابو لهب –تسکین درد شکم در پناه خدا بودن 

112- اخلاص (توحید): 

بخشوده شدن گناهان پنجاه سال –اعطای خیر در دنیا و آخرت - بخشیده شدن گناهان او پدر و مادر و فرزندانش –پس از مرگ فرشتگان و جبرئیل بر بدن او نماز می خوانند-در امان بودن از بدیهای مردم-رفع بیماری شر و زور –پذیرفته شدن توبه –حفاظت از او –گناه نکردن –همچون تلاوت یک سوم قرآن و تورات وانجیل و زبور بودن –در امان بودن مال و ثروت –دور شدن فقر از خانه –تلاوت آن مانند تلاوت تمام قرآن است –نجات از عذاب دوزخ خدا دوستار او خواهد بود –حافظ در برابر هر آفت و بلا بودن –تسکین درد شکم –اعطای پاداش –پیروزی بر دشمنان 

113- فلق: 

در امان بودن از درد و بیماری –در امن بودن از بیماری کودکان و بیماری تشنگی و بیماری معده –محفوظ و سالم ماندن تا زمان مرگ –پاداش همچون کسی که حج واجب و عمره نموده و روزه گرفته مقرر داشتن دفع چشم زخم و بدی ها و بلایا- رسیدن به پاداش بزرگ همانند کسی که در مکه روزه گرفته بودن 

114- ناس: 

در امان بودن از درد بیماری - امن بودن از بیماری کودکان و بیماری تشنگی و معده –در امان و حفظ خدا بودن –در امان بودن از گزند جنیان و وسوسه –پذیرفته شدن نماز .

معانی اسماءالله:

معانی اسماءالله: 

رحمان :بخشایشگر، بخشنده نعمت به همه موجودا 
رحیم :مهربان ، پاداش دهنده در مقابل اعمال نیک بندگان 
ملک :مالک ، پادشاه ، صاحب همه چیز 
قدوس :پاک 
سلام :سلامت و پاک ، درود 
مؤمن :امان دهنده ، ایمن کننده 
مهیمن :نگهبان عالم ، آگاه بر احوال و رازها 
عزیز :ارجمند ، صاحب عزت ، گرامی 
جبار :غلبه کننده ، جبر کننده 
متکبر :صاحب غرور، خود را بزرگ داند و به برهانقاطع خود ظاهر شود وبه تدبیر کسی کار نکند 
خالق :خلق کننده، آفریدگار عالم ، بوجود آورنده 
بارئ :آفریننده موجودات ، آفریننده 
مصور :صورت دهنده ، نگارنده 
غفار :آمرزنده ، بسیار بخشنده 
قهار :قهر کننده ، بسیار خشم کننده ، غضب کننده ، چیره شونده 
وهاب :بسیار بخشنده 
رزاق :روزی رساننده 
رازق :روزی دهنده 
فتاح :گشایش دهنده ، گشاینده 
علیم :بسیار دانا ، عالم 
قابض :قبض کننده 
باسط :وسعت دهنده 
خافض :خوار کننده 
رافع :بلند کننده ، برتری دهنده 
معز :عزیز کننده ، ارجمند کننده ، عزت دهنده 
مذل :ذلیل کننده ، خوار کننده 
سمیع :شنوا 
بصیر :بینا 
حکم :داوری کننده 
عدل :دادگر و شایسته 
لطیف :نرم و مهربان 
خبیر :آگاه ، خبر دار از همه چیز 
حلیم :بردبار ، صبور 
عظیم :بزرگ ، صاحب عظمت 
غفور :آمرزنده 
شکور :سپاس دارنده نیکان 
علی :بلند مرتبه 
کبیر :بزرگ 
حفیظ :حافظ ، نگهدار 
مقیت :قوت دهنده ، نگهدارنده 
حسیب :حساب کننده ، حسابگر 
جلیل :با شکوه ، دارنده جلال ، گرانقدر 
کریم :کرامت کننده ، گرامی کننده ، بخشنده ، صاحب کرم 
رقیب :مراقبت کننده 
مجیب :اجابت کننده ، برآورنده 
واسع :وسعت دهنده ، وجودی که علم و قدرت ورحمتش همه جا را فرا گرفته 
حکیم :کاردان ، صاحب حکمت 
ودود :دوستدار بندگان ، خواستار خیر و نیکی برای همه 
مجید :پر آوازه ، صاحب مجد و بزرگواری 
باعث :برانگیزاننده (مردگان از قبرو...) ، فرستنده پیامبران ، 
کسی که مبعوث کرد رسولان را 
شهید :شاهد ، گواه ، بیننده 
حق :راست و درست 
وکیل :نماینده ، اختیار دار، عهده دار امور بندگان و موجودات 
قوی :نیرو مند ، توانا 
متین :استوار 
ولی :سرپرست ، دوست 
حمید :ستوده ، کسی که سزاوار حمد و ثناست 
محصی :شماره کننده ، کسی که مقادیر و اندازه هر چیز 
را می داند ، دریافت دارنده 
مبدئ :پایه گذار ، آغاز کننده 
معید :باز آورنده ، برگرداننده هر چیز از عدمش ، اعاده کننده 
محیی :حیات دهنده ، زنده کننده 
ممیت :میراننده ، جان ستاننده 
حی :زنده 
قیوم :پاینده 
واجد :دارا 
ماجد :بزرگی آفرین ، پر آوازه کننده ، مجد دهنده 
واحد :یگانه ، یکتا 
صمد :بی نیاز 
قادر :توانا 
مقتدر :صاحب اقتدار ، قدرتمند 
مقدم :پیشی دهنده 
مؤخر :به تأخیر اندازنده 
اول :نخستین ، وجودی که از هر چیز پیشی دارد 
آخر :باقی ، آخرین ، پس از همه هست 
ظاهر :آشکار ، پیدا ، نمایان 
باطن :اندرون هر چیز ، پنهان از چگونگی ، وجودی که احاطه بر 
ذاتش غیر ممکن است وحقیقت هر چیز است 
والی :سرپرست هر چیز ، یاور 
متعالی :برتر 
بر :نیکوکار ، سرچشمه نیکی 
تواب :توبه پذیر 
منتقم :انتقام گیرنده 
عفو :گذشت کننده ، معاف کننده گناهان 
رؤوف :بسیار مهربان ، صاحب رأفت 
مالک الملک :صاحب همه چیز 
ذوالجلال والاکرام :صاحب بزرگواری و کرامت 
مقسط :دادگر 
غنی :بی نیاز 
مغنی :بی نیاز کننده 
مانع :بازدارنده 
ضار :ضرر رسان (به اهل عصیان ) 
نافع :منفعت دهنده ، سود رسان 
نور :روشنی ، فروغ ، روشنی بخش 
هادی :هدایت کننده 
بدیع :ابداع کننده 
باقی :پاینده ، ماندنی 
وارث :ارث برنده ، مالک نهایی 
رشید :کامل ، راهنمایی و تعالی دهنده 
صبور :شکیبا ، بردبار 
معین :یاور، یاری کننده 
هازم :فراری دهنده 
هو :او 
واصل :وصل کننده 
واعظ :اندرز دهنده 
واقف :آگاه 
وحید :یگانه 
وهاب :هبه کننده ، بسیار بخشنده 
واهب :عطا کننده 
وفی :وفا دار 
وافی :وفا کننده ، تمام و کامل 
وتر :تنها 
نعم النصیر :بهترین یاور و پشتیبان 
نعم المولی :بهترین آقا و سرور 
نعیم :نعمت دهنده 
ناعم :انعام کننده 
ناجی :نجات دهنده 
ناصر :یاری کننده 
نفاح :آرامش دهنده ، بسیار سود رساننده ، کثیرالعطایا 
نصیر :یار و هوادار 
ناهی :نهی کننده 
ناظر :بیننده و گواه 
نبیل :هوشیار ، با ذکاوت ، بلند همت ، با شکوه 
مستعان :یاری رسان ، کسی که از او یاری خواهند 
معبود :مورد ستایش ، پرستش شده 
محمود :ستوده 
متعال :بلند پایه 
مبتدع :بوجود آورنده نو 
ممتحن :آزمایش کننده 
معافی :عافیت بخش ، بهبودی دهنده 
معروف :سرشناس ، شناخته شده 
ملقن :تلقین کننده، رساننده 
منان :بسیار نیکویی کننده ، بسیار نعمت دهنده 
منول :راه و روش دهنده 
مکمل :به پایان رساننده 
مقسم :قسمت کننده ، پخش کننده 
محبوب :دوستداشتنی 
معلم :آموزنده 
معلن :آگاهی دهنده ، معلوم کننده 
مرتاح :در آسایش ، بانشاط ، آسوده خاطر 
مختار :صاحب اختیار 
مهون :آرامش دهنده 
مهلک :هلاک کننده 
منیع :بسیار ارجمند ، محکم و استوار 
مؤید :تأیید و تقویت کننده ، نگهدار 
مولی :پیشوا ، سرور 
مؤلف :گرد آورنده ، انس دهنده 
ماکر :مکر کننده 
متقن :محکم و استوار کننده 
مدمر :نابود کننده ، دمار برآورنده 
مجلب :جلب کننده 
مناح :بسیار دهنده ، سخاوتمند 
مانح :دهنده 
منیل :به مقصود رساننده 
منجی :‌نجات دهنده 
منذر :‌بیم دهنده 
منور :روشن کننده 
منزل :فرود آورنده 
ممهل :مهلت دهنده 
ملهم :الهام کننده 
مکین :توانا و برجا 
مکرم :بخشنده ، کرم کننده 
مقلب :تغییر دهنده ، دگرگون کننده 
مقضی :روا کننده 
مفصل :‌جدا کننده 
معظم :بزرگ کننده 
معقب :پوینده ، تعقیب کننده ، در پس افکننده 
مخلص :‌رها کننده 
مبدل :تبدیل کننده 
محول :متحول کننده 
محسن :نیکویی کننده ، احسان کننده 
مطعم :سیر کننده ، اطعام کننده 
مصلح :سازش دهنده ، اصلاح کننده 
مرسل :ارسال کننده ، فرستنده پیامبران 
مرشد :ارشاد کننده ، براه آورنده 
مذکر :بیاد آورنده 
مدرک :درک کننده ، دریافته 
میسر :راه باز کننده ، آسان کننده 
مهذب :تهذیب دهنده ، پاک کننده از عیوب 
ممیط :دوری کننده 
منیف :مرتفع و بلند 
منیب :بازگشت دهنده ، انابه دهنده ، توبه دهنده 
منیر :روشنی دهنده 
مدبر :تدبیر کننده 
مفید :سود بخش 
مفرج :راه باز کننده ، فرج بخش 
مغیث :به فریاد رسنده 
معطی :عطا کننده 
مسبب :فراهم آورنده 
مسیر :سیر دهنده 
مزین :زینت دهنده 
مرضی :راضی کننده 
مرغب :راغب کننده 
محذر :ترساننده 
محیل :چاره کننده ، فریب دهنده 
مجزی :جزا دهنده 
مجیب :اجابت کننده ، برآورنده ، جواب دهنده 
مجیر :پناه دهنده 
مبین :آشکار کننده ، بیان کننده 
مبشر :بشارت دهنده 
ماحی :محو کننده (گناهان) 
مضل :گمراه کننده 
مطهر :پاک کننده 
مرتب :نظم دهنده 
محیط :احاطه کننده 
متبر :ویران کننده 
مبیر :هلاک کننده 
ملی :توانگر 
لا اله الا الله :نیست خدایی مگر الله 
لا اله الا هو :نیست خدایی مگر او 
لاحق :آمده ،‌ رسیده ، رساننده ، ملحق شده ، پیوسته 
کاشف الضر :برطرف کننده بدیها 
کائن :پدید آورنده 
کفیل :کفالت کننده ، ضامن ، عهده دار 
کافی :کفایت کننده 
قاصم الجبارین :شکننده سرکشها 
قادر متعال :توانای بلند پایه 
قاصم :شکننده 
قاسم :‌قسمت کننده 
قدیم :دیرین 
قاضی :داور 
قدیر :توانا 
قریب :نزدیک 
فکاک الرقاب :رهاننده از گناه 
فعال :بسیار عمل کننده 
فاضل :دانا ، فضل کننده 
فاصل :جدا کننده 
فالق :آفریدگار صبح 
فاتق :شکافنده 
فائق :برگزیده ، چیره شونده 
فارق :جداکننده (حق و باطل ) ، پراکنده کننده 
فارج :باز کننده 
فتاح :گشایش دهنده 
فاخر :نازنده 
فاطر :آغاز کننده ، بنیانگذار ، آفریننده ، شکافنده 
فاتح :گشاینده ، پیروز 
غالب :غلبه کننده 
غیاث :فریاد رس 
عماد :تکیه گاه 
عادل :دادگر ، منصف 
علام :بسیار آگاه 
عالم :دانا 
عاصم :‌حفظ کننده ،‌ باز دارنده ، نگهدارنده 
عالی :‌بسیار خوب 
عطوف :‌مهربان 
عظیم :‌بسیار بزرگ 
عنی :عنایت کننده 
ظهر اللاجین :پشتیبان پناه آورندگان 
ظهیر :پشتیبان 
طاعم :خوراننده 
طالب :خواهان 
طاهر :پاک 
طهور :پاک کننده 
طیب :پاکیزه و طاهر 
ضامن :عهده دار 
ضیاء :روشنی 
صادق :راستگو 
صدوق :بسیار راستگو 
صدیق :دوست 
صانع :سازنده 
صالح :شایسته 
صباح :روشن کننده بامداد 
صاحب :دارنده خلق ، یار 
صابر :بردبار 
شدید العقاب :سخت کیفردهنده 
شامخ :سرفراز ، بلند 
شافق :بسیار مهربان 
شفیق :مهربان 
شافع :شفاعت کننده ، یاری کننده 
شافی :شفا دهنده 
شفیع :خواهش پذیر، شفاعت کننده 
شریف :بلند مرتبه 
سمیع الدعا :شنونده نیایش 
سبحان :منزه از هر بدی 
سامع :شنوا 
سدید :استوار 
سرمد :همیشه ، پیوسته 
سعید :خوشبخت 
سابغ :فراخی و رفاه دهنده 
سابق :پیشین 
سامر :دلداری دهنده 
سامح :گذشت نموده ، بخشنده 
سموح :درگذرنده 
سبوح :مورد تسبیح و دعا 
سریع :شتابنده 
ساتر :پوشنده 
ستار :پوشاننده 
سند :دلیل ، پشتیبان و حامی 
سخی :کریم 
زاکی :پاکیزه کننده 
زکی :پاکیزه 
رفیع الدرجات :بالابرنده درجات 
راشد :‌راهنما 
راصد :رصد کننده ، مراقب 
راضی :خشنود 
رافد :کمک کننده ، یاری گر 
راتق :پیوند دهنده ، اصلاح کننده 
راحم :رحم کننده ، مهربانی کننده 
رفیع :بلند پایه 
رفیق :دوست 
رباه :پرورش دهنده 
رائی :نمایاننده 
رکن:اساس ، تکیه گاه 
روح :جان ، فرمان 
رب :پروردگار ، تربیت کننده ، مربی 
ذوالقوة المتین :دارای نیروی استوار 
ذوالمعارج :صاحب بلندیها 
ذوالجلال :صاحب بزرگی 
ذوالعرش :دارنده عرش 
ذوالبطش :صاحب خشم ، غلبه دارنده 
ذی الطول :دارنده برتریها 
ذارئ :آفریننده ، افزون کننده 
ذخر :سرمایه ، اندوخته ، ذخیره 
ذاکر :به یاد آورنده 
دیموم :پایدار کننده 
دیهان :باریک بین 
دیهور :تیز هوش 
دلیل :راهنمایی کننده 
دیان :جزا دهنده ، قهار 
دیوم :دوام دهنده ، پایداری دهنده 
دانی :نزدیک 
داعی :دعوت کننده به سوی خود 
دافع :دور کننده ( بدیها) 
دائم :همیشگی ، باقی و پایدار 
دارئ :‌آگاه ، نوازش کننده ، خداوند نعمت 
داحی :‌گستراننده زمین 
دال :‌دلالت کننده ، راهنما به نیکویی 
دهر :‌همیشه و بی پایان 
خیر الناصرین :نیکوترین یاری کنندگان 
خلاق :از نیستی به هستی آورنده 
خفیر :‌امان دهنده ، نگاهبان 
خیر :نیکوکار 
حنان :بخشاینده ، رحمت کننده ، کسیکه می پذیرد و قبول می کندذوالمرحمة 
حامد :ستوده کننده ، ستاینده 
حاکم :حکم کننده ، فرمان دهنده 
حاشر :گرد آورنده 
حاضر :حاضر ، باشنده ، آماده بکار ، شاهد 
حامی :پشتیبان 
حاسب :حساب کننده 
حلیم :بردبار 
حافظ :‌نگهدار ، نگاهدارنده 
حبیب :‌دوست و معشوق 
حفی :تیمار کننده ، بسیار نوازش کننده 
جامع :گردآورنده ، فراهم کننده 
جواد :بخشنده ، صاحب جود و کرم 
جلال :عظمت ، بزرگی، گران قدر 
جمیل :زیبا ، نیکو سیرت 
جزیل :‌فراوان دهنده 
جلی :آشکار 
برهان :حجت و دلیل 
باذل :بذل کننده ، بخشنده 
بعید :‌دور (‌از ادراک )‌ 
باطش :حمله کننده 
بطاش :حمله کننده 
بادی :آغاز کننده ، آشکارسازنده 
بائن :‌هویدا 
بدوح :مهربان( نام یک فرشته نیز هست و فعل بدوح به معنای شکافتن می باشد و بدوح نام خداوند است به معنای مهربان ) 
باذخ :بلند مرتبه 
بار :بسیار نیکوکار و خیر 
آلهنا :خدای ما 
اسمع :شنوا تر 
اقدم :پیش قدم تر 
امجد :پر آوازه تر 
اجود :بخشنده تر 
اصدق :راستگو تر 
اعدل :درستکار تر ، عادل تر 
امان :پناه 
اعلم :داناتر 
اعلی :برتر 
اشفع :خواهش پذیرنده تر 
احکم :بهترین حکم کننده 
امین :امانت دار ، راز نگهدارنده 
انیس :انس دهنده 
اعظم :‌بزرگ تر 
اکرم :بخشنده تر 
احسن :نیکو تر 
اسرع :سریع تر 
اواب :مورد مراجعه بندگان ، محل رجوع بندگان (‌ جهت هر چیزدعا ، شکایت ، توبه ..) 
الله :‌جامع صفات حق ، خداوند 
الهی :پروردگار من ، اله من 
احد :یگانه 
اله :خدا 
الف :مأنوس شونده ، انس گیرنده 
آمر :دستور دهنده 
ایل :‌خداوند بلند پایه ، دلالت بر قوة‌ و اقتدار واژه سریانی 
ابدی :همیشگی 
ازل :نخستین 
اسم :نام خداست 
اجل :برتر از همه 
اعز :گرامی تر 
اطهر :پاک تر از همه 
ارحم :‌بخشنده تر از همه 
اکبر :بزرگتر از همه 
ابصر :بینا تر از همه 
ارفع :بلند پایه تر از همه 
اشرف :شریفتر ، آبرومند تر از همه 
ازکی :پاکتر از همه 
مبید :هلاک کننده 
مقیل :عفو کننده 
مقیل العثرات :عفو کننده لغزشها 
مسبب الاسباب :فراهم آورنده سبب ها ( وسیله ساز ) 
مفتح الابواب :گشاینده درهای بسته 
مجمل :آراینده ، تحسین کننده ، درهم کننده پراکندگی 
سامع الاصوات :شنونده صدا ها 
مجیب الدعوات :اجابت کننده دعاها 
منجح الطلبات :برآورنده خواهشها 
قاضی الحاجات :روا کننده حاجات 
منزل البرکات :نازل کننده برکات 
راحم العبرات :رحم کننده به چشمان گریان 
کاشف الکربات :برطرف کننده غمها 
ولی الحسنات :دوستدار نیکی ها 
مؤتی السؤلات :عطا بخش سائلان 
محیی الاموات :حیات بخش مردگان 
جامع الشتات :جمع آورنده پراکندگی ها 
سابغ النعم :فراخ دهنده نعمات 
دافع النقم :برطرف کننده رنجها 
بارئ النسم :آفریننده انسان 
جامع الامم :جمع کننده ملتها 
شافی السقم :شفا بخش دردها 
خالق النور والظلم :خالق نور و تاریکی ها 
اجود الاجودین :بخشنده ترین بخشندگان 
اکرم الاکرمین :کریم ترین کریمان 
اسمع السامعین :شنواترین شنوندگان 
ابصر الناظرین :بینا ترین بینندگان 
جار المستجیرین :پناه ده پناه آورندگان 
امان الخائفین :ایمنی بخش ترسندگان 
ولی المؤمنین : 
دوستدار ایمان آورندگان 
غیاث المستغیثین :فریادرس فریاد خواهان 
غایة الطالبین :منتهای مقصود طالبان 
صاحب کل غریب :یار غریبان 
مونس کل وحید :مونس بی کسان 
ملجأ کل طرید :پناه هر طرد شده 
مأوی کل شرید :جایگاه آوارگان 
حافظ کل ضاله :نگهدار گمشدگان 
مغنی الباعث الفقیر :بی نیاز کننده فقرا 
عصمة الخائف المستجیر :نگهدار پناهندگان ترسان 
مرسل الریاح :فرستنده بادها 
فالق الاصباح :شکافنده صبح 
باعث الارواح :برانگیزنده ارواح ( از قبر ) 
یا ذا الجود و السماح :ای صاحب جود و بخشش 
یا ذوالاحیان :ای صاحب زمانها

اسماءالله

  اسما ءالله

                                  بسم الله الرحمن الرحیم  

اسما الحسنی

معنی اسما

اعداد اسما 

الملک

پادشاه مطلق

۹۰        

القدوس

پادشاه پاک

۱۷۰      

السٌلام

همیشه قائم و بی عیب

۱۳۱      

المومن

ایمن کننده

۱۳۶      

المهیمن

گواه درست

۱۴۵      

العزیز

عزت دهنده

۹۴         

الجبٌار

زور کننده

۲۰۶      

المتکبر

صاحب غرور

۶۶۲      

الخالق

هست کننده

۷۳۱      

البارئ

آفریدگار مطلق

۲۱۳      

المصوٌر

نگارنده صورتها

۳۳۶      

القهٌار

غضب کننده

۳۰۶      

الغفٌار

آمرزگار

۱۲۸۱    

الرزٌاق

روزی دهنده

۳۰۸      

الفتٌاح

گشاینده

۴۸۹      

العلیم

دانا بهر چیزی

۱۵۰      

القابض

قبض کننده روزی

۹۰۳      

الباسط

فراخ کننده روزی

۷۲        

الرٌافع

بردارنده

۳۵۱      

الخافص

فرو برنده

۱۴۸۱      

الٌوهاب

بخشاینده

۱۴        

المُعِزٌ ُ

عزیز کننده

۱۱۷      

السَمیعُ

شنونده به همه حال

۱۸۰      

البَصیر

بیننده پنهان و آشکار

۳۰۲      

الحکیم

صاحب حکمت

۷۸        

اللطیف

پاکیزه مهربان

۱۲۹      

العدل

دادگر خلایق

۱۱۴       

الخبیر

خبردار از همه چیز

۸۱۲      

الرقیب

نگاهبان مطلق

۳۱۲      

الحبیب

قبول کننده دعا

۵۵        

الواسعُ

بسیار عطا کننده

۱۳۷      

الحُکمُ

استوار کار درست گفتار

۶۸        

الوَدود

دوستدار

۲۰        

الغفور

آمرزگار

۱۲۸۶     

الشَکور

سپاس دارنده نیکان

۵۷۶       

العلِیّ ُ

برتر از همه چیز

۱۱۰      

الکبیرُ

بزرگوار بر همه چیز

۲۳۲      

الحفیظُ

نگاهدارنده

۹۹۸      

المقیتُ

توانا و قدرت دهنده

۵۵۰      

الحَسیبُ

حساب کننده

۸۰        

الجلیلُ

بزگوار بزرگان

۷۳        

الکریمُ

گرامی کننده

۲۷۰      

المجیدُ

بزرگوارتر از همه

۵۷        

الباعث

فرستنده رسولان

۵۷۳      

الشهیدُ

زنده کننده مردگان

۳۱۹      

الحقُ

گواه راست مطلق

۱۰۸      

القَویٌ ُ

خدائی و سلطان درست

۱۱۶       

الوکیلُ

کاردان و نگهبان

۶۶        

المتینُ

توانا

۵۰۰      

الولیٌ ُ

یار نیکوکاران

۴۶        

الحمیدُ

ستوده بصحت

۶۲        

المَحَصبی

شماره کننده

۱۴۸      

المبُبدیٌ ُ

آفریننده باردگر

۵۶        

المُعیدُ

وعده کننده

۱۲۴      

المُحیی

زنده

۶۸        

القَیٌومُ

همیشه پاینده

۱۵۶       

الواجدُ

یکتا سازنده کارها

۱۴        

الماجِدُ

بزرگی کننده

۴۸        

الواحدُ

تنها و یکتا

۱۹        

الاَ حَدُ

تنها بخدایی

۱۳        

الصٌمد

پاک و بینیاز

۱۳۴      

القادرُ

قدرت کننده و داننده

۳۰۵      

المقتَدِرُ

توانا و تقدیر کننده

۷۴۴       

المقدٌمُ

همیشه هست

۱۸۴      

المؤخِرُ

همیشه خواهد ماند

۸۴۶      

الاوٌلُ

آنکه همیشه بوده

۳۷        

الاخَرُ

آنکه همیشه باشد

۸۰۱      

الباطنُ

پنهان از چگونگی

۶۲        

الظاهِرُ

پیدا هستی

۱۱۰۶     

الوالی

برتر به قدرت و وارث

۴۷        

المُتَعالی

بزرگ و برتر

۵۵۱      

البَرة

نیکوکار مطلق

۲۰۲      

التٌوابَ

قبول کننده توبه

۴۰۹      

الغنیٌ ُ

بی نیاز کننده

۱۰۶۰    

المُنعمُ

نعمت دهنده بندگان

۲۰۰      

النٌَعیمُ

نعمت دهنده

۱۷۰      

العَفوُ

معاف کننده گناه

۱۵۶       

الرٌوف

در گذر و مهربان

۲۸۶      

مالک

مالک تمام

۲۱۲       

ذوالجلالُ

صاحب بزرگی

۸۰۱      

والاِکرامُ

و کریم کریمان

۲۹۹      

الرٌبُ

پروردگار

۲۰۲      

المُقسِطُ

دادگر

۲۰۹       

الجامِعُ

فراهم کننده

۱۱۴      

المُغنیَ

بی نیاز

۱۱۰۰     

المُعطی

عطا کننده

۱۲۹      

الضٌارُ

زیان کننده

۱۰۰۱    

المانعُ

بازدارنده

۱۶۱      

النافعُ

سود کننده

۲۰۱      

النٌورُ

روشن کننده

۲۵۶      

اَلهادی

راه

۲۰         

البَدیعُ                              آفریننده نادر                                               ۸۶           

الباقی                              پس از خلق بماند                                         ۱۱۳       

الوارثُ                             میراث گیر شده                                           ۷۰۷        

الرٌَشیدُ                             راست تقدیر و درست                                    ۵۱۴       

الصٌَبور                             جلدی نکننده به عذاب                                   ۲۹۸      

                                        اسما الحسنی ( اسما الهی )

اسما الهی در مجموع ۹۹ اسم است و در قرآن مجید مذکورند هر یکی از این اسما که خواهند برای خدا دعوت کنند تا جمیع مرادات دراین حاصل گردد و اگر عامل بیک اسم از این نود ونه نام عمل شود بیشک به هیچ حاجت مجتاج نباشد و هر کدام را با تعدادشان ذکر نمائید ملائکه فورا مستجاب می کنند حاجت را . منبع ( کتاب کنزالحسنی ).

افرادی که این ۹۹ اسم الهی خدا را حفظ باشند همیشه در زندگی کارهاشون گشایش داره 

خواص اسماءلله

  خواص اسماءلله

                                                بسم الله الرحمن الرحیم     

 

الرحمن : علم و دانش را زیاد می کند ، افسردگی و دلتنگی را از بین می برد

الرحیم : درمان خشم و غضب

الملک : برای امر و نهی کردن

القدوس : درمان اضطراب

السلام : محبت را زیاد می کند ( خانواده)

المومن : محفوظ ماندن از بلا ودشمنان

المهیمن: نیاز عاطفی – و رابطه بهتر زن و شوهر

العزیز: عزت در دو دنیا پیدا می شود

الجبار: (خدا) جبران کننده در زندگی اگر کسی حقی از او گرفته باشد

المتکبر: غلبه بر دشمن – برای اینکه فرزندی با عظت داشته باشیم(لقاح)

الخالق : حق و باطل را مشخص می کند

الباری: وقتی کسی را می خواهیم ارشاد کنیم کمک می کند

المصور: تاثیر سخن – ( مادر برای فرزند)

الغفار: گناه بزرگ آمرزیده می شود

القهار : غلبه بر دشمن

الوهاب: اثر زیادی برای هر حاجتی دارد

الرزاق : روزی دهنده – ( همراه با رعایت رفتار در خانه)

الفتاح : برای هر کار بسته

العلیم : دانا به همه چیز – دانش را زیاد می کند

القابض : خدا دشمن را قبض می کند

الباسط : روزی دهنده بسیار

الرافع : اگر مادر در خانه بخواند عزیز خانه می شود و سخن او اثر خوبی دارد

الخافض: دشمن قوی مملکتی را در جای خود می نشاند

المعز: عزیز کننده

السمیع: رفع بلا

البصیر: رفع پریشانی – پنهان را آشکار می کند

المذل : خوارکننده کسی که زور می گوید

الحکم : علم غیب بدست آوردن

العدل : دادگر خالق – به ظفر و پیروزی رسیدن

الطیف : برای پاکیزگی ایمان  - فقح کارها

الخبیر: برای دفع آدمهای حسود

الحلیم : آرامش و بردباری

العظیم : عظمت خدا به انسان در دنیا و آخرت

الغفور: غم از روی دل برداشته می شود

الشکور: برای روزی خوب است

العلی: باهیبت و عظمت شدن

الکبیر: محبوب قلب – بزرگوار بر همه – بدی را دفع می کند

الحفیظ : دفع سحر و جادو – خدا نگهدارنده

المقیت : غلبه بر نفس – درست شدن اخلاق

الحسیب: رفع بلا – برای چشم زخم

الجلیل : کسی که دوست دارد در دو دنیا بزرگ و جلیل باشد

الکریم : رزق و روزی را زیاد می کند

الرقیب: ایمنی برای مال و جان و آبرو

المحیت : تجسم به آرزوها و حاجتمند شدن

الواسع : وسعت رزق

الحکیم : علم ( الهی ) حکمت بیابد – تقوی و آرامش

الودود: دوستدار نیکان – محبت زن و شوهر

المجید: کسی که طالب کمال باشد

الباعث : زنده کننده دلهای مرده بر اثر گناه

الشهید : مرد ناسازگار ( افراد دل مرده)

الحق : نور خدا بر قلب و فکر وجود انسان پیدا می شود

الوکیل: از وسواس فکری و پریشانی – شیطان نجات پیداکردن

القوی : توانایی بسیار بدست آوردن

المتین: برای پا برجا ماندن کاری که شروع کردیم – توانا

الولی: برای جلوگیری از چشم چرانی مردان اثر زیاد دارد

المجید: برای جلوگیری از فحش و فحاشی بسیار اثر دارد

المحصی : ( برای درس ریاضی) و کتاب خواندن بسیار خوب است

المبد : برای سقط نکردن جنین – دوری از ذلت

المعید: دور شدن از گناه و ترس از آخرت

المحیی : هر بلایی در زندگی را دفع می کند

الممیت: نفس اماره- هر اشکالی در رفتار – اراده ی ضیعف – پر خوابی یا کم خوابی  رفع می کند

الحی : برای شفای بیمار

القیوم : برای فرمان بردن به حرف حق

الواجد: مخلص وخالص قلب – اخلاق خوب داشتن

الماجد : بدست آوردن نور باطن

الواحد : ترس ازآینده – بیماری و تنهایی را از بین می برد

الاحد : قلب را جلا می دهد

الصمد: برای رزق و روزی

القادر: بر دشمن خانوادگی غالب شدن

المقتدر: برای یه کار همیشگی ماندن

المقدم : پیشرفت در کاری که شروع می کنیم

المؤخر: هوای نفس را ترک کردن و مقتدر و الهی شدن

الاول: چیزی که از دست داده باشی بر می گردد

الآخر: کسی  که می خواهد آخرت خوبی داشته باشد

الظاهر : دشمنی که زیرآبی می رود نشان می دهد

الباطن:پاک کننده باطن

الوالی : رسیدن به درجه بالا

المتعالی: رسیدن به درجه کمال

البر: از آفت درد بدور ماندن – نیکوکار شدن

التواب: برای توبه و پاک شدن از هر گناه

المنتقم : انتقام خواستن

العفو: گناه بسیار را از بین می برد بخشش خدا

الروف: رفع گرفتاری – نجات یافتن زندانی

مالک الملک: سلامتی- ثروت بسیار و توانگری

المقسط: برای رفع وسواس

الجامع: پیدا شدن اشیا گمشده

الغنی: بدست آوردن ثروت فراوان

المغنی: توانگری- هنگام احتیاج خواستن از خدا

المعطی : عظت نفس خواستن از خدا

المانع: بازدارنده از کارهایی که خوب نیست – برای نفس اماره

النافع:سود کننده – توانگری دو دنیا

النور:نور باطن و الهی بدست آوردن

الهادی: هدایت کننده – هر که راه راست خواهد

البدیع: باز شدن کار بسته – اضطراب دلشوره را از بین می برد

الباقی: عمل مورد قبول واقع می گردد- برای صالح شدن فرزند

الوارث: برای بدست آوردن ارث حق – بدست آوردن علم و علوم ارشاد

الرشید: تقدیر درست در زندگی داشتن

الصبور: صبر را زیاد می کند

الرب:برای مستجاب دعاها خیلی خوب است



ختم مجرب دوازده امام خواجه نصیر برای حاجات و مهمات

بعد از نماز صبح در جای خلوت و بدون تکلم به مدت یک هفته و هر روز یازده بار بخواند و از شنبه

شروع کند و جمعه ختم نماید . بعد از آن یک هفته دیگر روزی نه مرتبه از دوشنبه شروع و یک شنبه تمام

کند و بخور هم بسوزاند و بعد از اتمام ، دو هفته و هر روز یک بار بخواند مجرب است

 

 

منبع : صحیفه مهدیه ص 139

 

متن توسل خواجه نصیر الدین طوسی یا دوازده امام خواجه نصیر ره :

 

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلَى النَّبِىِّ الْاُمِّىِّ الْعَرَبِىِّ، اَلْهاشِمِىِّ الْقُرَشِىِّ الْمَکِّىِّ الْمَدَنِىِّ، اَلْاَبْطَحِىِّ التَّهامِىِّ،

اَلسَّیِّدِ الْبَهِىِّ، اَلسِّراجِ الْمُضىءِ، اَلکَوْکَبِ الدُّرِّىِّ، صاحِبِ الْوَقارِ وَ السَّکینَةِ، اَلمَدْفُونِ بِـالْمَدینَةِ، اَلعَبْدِ الْمُؤَیَّدِ،

وَ الرَّسُولِ الْمُسَدَّدِ، اَلْمُصْطَفَى الْاَمْجَدِ، اَلْمَحْمُودِ الْاَحْمَدِ، حَبیبِ اِلهِ الْعالَمینَ، وَ سَیِّدِ الْمُرسَلینَ، وَ خاتَمِ النَّبِیّینَ،

وَ شَفیعِ الْمُذْنِبینَ، وَ رَحْمَةٍ لِلْعالَمینَ، اَبِى الْقاسِمِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه.

اَلصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ، یا اِمامَ الرَّحْمَةِ، یا شَفیعَ الْاُمَّةِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِه، یا سَیِّدَنا

وَ مَوْلانا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ، وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، یا وَجیهًا عِنْدَ

اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.

اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلَى السَّیِّدِ الْمُطَهَّرِ، وَ الْاِمامِ الْمُظَفَّرِ، وَ الشُّجاعِ الْغَضَنْفَرِ، اَبى شُبَیْرٍ وَ شَبَرٍ، قاسِمِ

طُوبى وَ سَقَرَ، اَلْاَنْزَعِ الْبَطینِ، اَلْاَشْجَعِ الْمَتینِ، اَلْاَشْرَفِ الْمَکینِ، اَلعالِمِ الْمُبینِ، اَلنّاصِرِ الْمُعینِ، وَلِىِّ الدّینِ، اَلوالِى

الْوَلِىِّ، اَلسَّیِّدِ الرَّضِىِّ، اَلْاِمامِ الْوَصِىِّ، اَلحاکِمِ بِالنَّصِّ الْجَلِىِّ، اَلمُخْلِصِ الصَّفِىِّ، اَلْمَدْفُونِ بِـالْغَرِىِّ، لَیْثِ بَنى غالِبٍ،

مَظْهَرِ الْعَجائِبِ، وَ مُظْهِرِ الْغَرائِبِ، وَ مُفَرِّقِ الْکَتائِبِ، وَ الشِّهابِ الثّاقِبِ، وَ الْهِزَبْرِ السّالِبِ، نُقْطَةِ دائِرَةِ الْمَطالِبِ، اَسَدِ

اللهِ الْغالِبِ، غالِبِ کُلِّ غالِبٍ، وَ مَطْلُوبِ کُلِّ طالِبٍ، صاحِبِ الْمَفاخِرِ وَ الْمَناقِبِ، اِمامِ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ، مَوْلانا وَ

مَوْلَى الْکَوْنَیْنِ، اَلْاِمامِ اَبِى الْحَسَنَیْنِ، اَمیرِ الْمُؤمِنینَ عَلِىِّ بْنِ اَبى طالِبٍ صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْهِ.

اَلصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْحَسَنِ، یا اَمیرَ الْمُؤمِنینَ یا عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِبٍ، یا اَخَ الرَّسُولِ یا زَوْجَ الْبَتُولِ، یا اَبَا

السِّبْطَیْنِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِه، یا سَیِّدَنا یا مَوْلانا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ، وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ

یَدَىْ حاجاتِنا فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، یا وَجیهًا عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.

اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلَى السَّیِّدَةِ الْجَلیلَةِ الْجَمیلَةِ، اَلْمَعْصُومَةِ الْمَظْلُومَةِ، اَلکَریمَةِ النَّبیلَةِ، اَلْمَکْرُوبَةِ الْعَلیلَةِ،

ذاتِ الْاَحْزانِ الطَّویلَةِ فِى الْمُدَّةِ الْقَلیلَةِ، اَلرَّضِیَّةِ الْحَلیمَةِ، اَلعَفیفَةِ السَّلیمَةِ، اَلْمَجْهُولَةِ قَدْرًا وَ الْمَخْفِیَّةِ قَبْرًا، اَلْمَدْفُونَةِ

سِرًّا وَ الْمَغْصُوبَةِ جَهْرًا، سَیِّدَةِ النِّساءِ، اَلْاِنْسِیَّةِ الْحَوْراءِ، اُمِّ الْاَئِمَّةِ النُّقَباءِ النُّجَباءِ، بِنْتِ خَیْرِ الْاَنْبِیاءِ، اَلطّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ،

اَلبَـتُولِ الْعَذْراءِ، فاطِمَةَ التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الزَّهْراءِ عَلَیْهَا السَّلامُ.

اَلصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَیْکِ و عَلى ذُرِّیَّتِکِ، یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللهِ، اَیَّتُهَا الْبَتُولُ، یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یا

بَضْعَةَ النَّبِىِّ، یا اُمَّ السِّبْطَیْنِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِه، یا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى

اللهِ، وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، یا وَجیهَةً عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللهِ.

اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلَى السَّیِّدِ الْمُجْتَبى وَ الْاِمامِ الْمُرْتَجى، سِبْطِ الْمُصْطَفى وَ ابْنِ الْمُرْتَضى، عَلَمِ

الْهُدى، اَلعالِمِ الرَّفیعِ، ذِى الْحَسَبِ الْمَنیعِ، وَ الْفَضْلِ الْجَمیعِ، وَ الشَّرَفِ الرَّفیعِ، اَلشَّفیعِ بْنِ الشَّفیعِ، اَلْمَقْتُولِ بِالسَّمِّ

النَّقیعِ، اَلْمَدْفُونِ بِاَرْضِ الْبَقیعِ، اَلعالِمِ بِـالْفَرائِضِ وَ السُّنَنِ، صاحِبِ الْجُودِ وَ الْمِنَنِ، کاشِفِ الضُّرِّ وَ الْبَلْوى وَ الْمِحَنِ، ما

ظَهَرَ مِنْهاوَ ما بَطَنَ، اَلَّذى عَجَزَ عَنْ عَدِّ مَدائِحِه لِسانُ اللَّسِنِ، اَلْاِمامِ بِـالْحَقِّ الْمُؤْتَمَنِ، اَبى مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ صَلَواتُ

اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْهِ.

اَلصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ، یا حَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ، اَیُّهَا الْمُجْتَبى یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤمِنینَ، یَا بْنَ

فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِه، یا سَیِّدَ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، یا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ

تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ، وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، یا وَجیهًا عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.

اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلَى السَّیِّدِ الزّاهِدِ، وَ الْاِمامِ الْعابِدِ، اَلرّاکِعِ السّاجِدِ، وَلِىِّ الْمَلِکِ الْماجِدِ، وَ قَتیلِ الْکافِرِ

الْجاحِدِ، زَیْنِ الْمَنابِرِ وَ الْمَساجِدِ، صاحِبِ الْمِحْنَةِ وَ الْکَرْبِ وَ الْبَلاءِ، اَلْمَدْفُونِ بِاَرْضِ کَرْبَلاءَ، سِبْطِ رَسُولِ الثَّقَلَیْنِ، وَ نُورِ

الْعَیْنَیْنِ، مَوْلانا وَ مَوْلَى الْکَوْنَیْنِ، اَلْاِمامِ بِـالْحَقِّ اَبى عَبْدِ اللهِ الْحُسَیْنِ صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْهِ.

اَلصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ یا حُسَیْنَ بْنَ عَلِىٍّ، اَیُّهَا الشَّهیدُ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤمِنینَ، یَابْنَ فاطِمَةَ

الزَّهْراءِ، یا سَیِّدَ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ

اِلَى اللهِ، وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، یا وَجیهًا عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.

اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلى اَبِى الْاَئِمَّةِ وَ سِراجِ الْاُمَّةِ، وَ کاشِفِ الْغُمَّةِ وَ مُحْیِى السُّنَّةِ، وَ سَنِىِّ الْهِمَّةِ وَ رَفیعِ

الرُّتْبَةِ، وَ اَنیسِ الْکُرْبَةِ وَ صاحِبِ النُّدْبَةِ، اَلْمَدْفُونِ بِاَرْضِ طَیْبَةَ، اَلْمُبَرَّءِ مِنْ کُلِّ شَیْنٍ، وَ اَفْضَلِ الْمُجاهِدینَ، وَ اَکْمَلِ

الشّاکِرینَ وَ الْحامِدینَ، شَمْسِ نَهارِ الْمُسْتَغْفِرینَ، وَ قَمَرِ لَیْلَةِ الْمُتَهَجِّدینَ، اَلْاِمامِ بِـالْحَقِّ زَیْنِ الْعابِدینَ، اَبى مُحَمَّدٍ

عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِما.

اَلصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ یا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ یا زَیْنَ الْعابِدینَ، اَیُّهَا السَّجّادُ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ یَابْنَ اَمیرِ

الْمُؤمِنینَ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ، وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ

یَدَىْ حاجاتِنا فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، یا وَجیهًا عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.

اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلى قَمَرِ الْاَقْمارِ وَ نُورِ الْاَنْوارِ، وَ قائِدِ الْاَخْیارِ وَ سَیِّدِ الْاَبْرارِ، وَ الطُّهْرِ الطّاهِرِ وَ الْبَدْرِ

الْباهِرِ، وَ النَّجْمِ الزّاهِرِ وَ الْبَحْرِ الزّاخِرِ، وَ الدُّرِّ الْفاخِرِ، اَلْمُلَقَّبِ بِـالْباقِرِ، اَلسَّیِّدِ الْوَجیهِ، اَلْاِمامِ النَّبیهِ، اَلْمَدْفُونِ عِنْدَ

جَدِّه وَ اَبیهِ، اَلحِبْرِ الْمَلِىِّ عِنْدَ الْعَدُوِّ وَ الْوَلِىِّ، اَلْاِمامِ بِـالْحَقِّ الْاَزَلِىِّ، اَبى جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ عَلَیْهِمَا السَّلامُ.

اَلصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ، اَیُّهَا الْباقِرُ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤمِنینَ، یا حُجَّةَ اللهِ

عَلى خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ، وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا فِى

الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، یا وَجیهًا عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.

اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلَى السَّیِّدِ الصّادِقِ الصِّدّیقِ، اَلْعالِمِ الْوَثیقِ، اَلحَلیمِ الشَّفیقِ، اَلهادى اِلَى الطَّریقِ،

اَلسّاقى شیعَتَهُ مِنَ الرَّحیقِ، وَ مُبَلِّغِ اَعْدائِه اِلَى الْحَریقِ، صاحِبِ الشَّرَفِ الرَّفیعِ، وَ الْحَسَبِ الْمَنیعِ، وَ الْفَضْلِ

الْجَمیعِ، اَلشَّفیعِ بْنِ الشَّفیعِ، اَلْمَدْفُونِ بِـالْبَقیعِ، اَلْمُهَذَّبِ الْمُؤَیَّدِ، اَلْاِمامِ الْمُمَجَّدِ اَبى عَبْدِ اللهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ

صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْهِ.

اَلصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، اَیُّهَا الصّادِقُ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤمِنینَ، یا حُجَّةَ اللهِ

عَلى خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ، وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا فِى

الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، یا وَجیهًا عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.

اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلَى السَّیِّدِ الْکَریمِ، وَ الْاِمامِ الْحَلیمِ، وَ سَمِىِّ الْکَلیمِ، اَلصّابِرِ الْکَظیمِ، قائِدِ الْجَیْشِ،

اَلْمَدْفُونِ بِمَقابِرِ قُرَیْش، صاحِبِ الشَّرَفِ الْاَنْوَرِ، وَ الْمَجْدِ الْاَظْهَرِ وَ الْجَبینِ الْاَزْهَرِ، اَلْاِمامِ بِـالْحَقِّ اَبى اِبْراهیمَ مُوسَى

بْنِ جَعْفَرٍ صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْهِ.

اَلصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا اِبْراهیمَ یا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ، اَیُّهَا الْکاظِمُ، اَیُّهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ، یَابْنَ رَسُولِ اللهِ یَابْنَ اَمیرِ

الْمُؤمِنینَ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ، وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ

یَدَىْ حاجاتِنا فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، یا وَجیهًا عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.

اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلَى السَّیِّدِ الْمَعْصُومِ وَ الْاِمامِ الْمَظْلُومِ، وَ الشَّهیدِ الْمَسْمُومِ وَ الْغَریبِ الْمَغْمُومِ،

وَ الْقَتیلِ الْمَحْرُومِ، عالِمِ عِلْمِ الْمَکْتُومِ، بَدْرِ النُّجُومِ، شَمْسِ الشُّمُوسِ، وَ اَنیسِ النُّفُوسِ، اَلْمَدْفُونِ بِاَرْضِ طُوس،

اَلرَّضِىِّ الْمُرْتَضى، اَلْمُرتَجَى الْمُجْتَبى، اَلْاِمامِ بِـالْحَقِّ اَبِى الْحَسَنِ عَلِىِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْهِ.

اَلصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُوسَى الرِّضا، یَابْنَ رَسُولِ اللهِ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤمِنینَ، یا حُجَّةَ اللهِ

عَلى خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ، وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا فِى الدُّنْیا

وَ الاْخِرَةِ، یا وَجیهًا عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.

اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلَى السَّیِّدِ الْعادِلِ، اَلعالِمِ الْعامِلِ، اَلکامِلِ الْفاضِلِ، اَلباذِلِ الْاَجْوَدِ الْجَوادِ، اَلعارِفِ

بِاَسْرارِ الْمَبْدَءِ وَ الْمَعادِ، وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ، مَناصِ الْمُحِبّینَ یَوْمَ یُنادِ الْمُنادِ، اَلْمَذْکُورِ فِى الْهِدایَةِ وَ الْاِرْشادِ، اَلْمَدْفُونِ

بِاَرْضِ بَغْدادَ، اَلسَّیِّدِ الْعَرَبِىِّ، وَ الْاِمامِ الْاَحْمَدِىِّ، وَ النُّورِ الْمُحَمَّدِىِّ، اَلْمُلَقَّبِ بِالتَّقِىِّ، اَلْاِمامِ بِـالْحَقِّ اَبى جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ

بْنِ عَلِىٍّ عَلَیْهِ السَّلامُ.

اَلصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ، اَیُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ، یَابْنَ رَسُولِ اللهِ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤمِنینَ،

یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ، وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ

حاجاتِنا فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، یا وَجیهًا عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.

اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلَى الْاِمامَیْنِ الْهُمامَیْنِ، اَلسَّیِّدَیْنِ السَّنَدَیْنِ، اَلفاضِلَیْنِ الْکامِلَیْنِ، اَلباذِلَیْنِ الْعادِلَیْنِ،

اَلعالِمَیْنِ الْعامِلَیْنِ، اَلْاَوْرَعَیْنِ الْاَطْهَرَیْنِ، اَلنُّورَیْنِ النَّیِّرَیْنِ، وَ الشَّمْسَیْنِ الْقَمَرَیْنِ، اَلکَوْکَبَیْنِ الْاَسْعَدَیْنِ، وارِثَىِ

الْمَشْعَرَیْنِ، وَ اَهْلَىِ الْحَرَمَیْنِ، کَهْفَىِ التُّقى، غَوْثَىِ الْوَرى، بَدْرَىِ الدُّجى، طَوْدَىِ النُّهى، عَلَمَىِ الْهُدى،

اَلْمَدْفُونَیْنِ بِسُرَّ مَنْ رَأى، کاشِفَىِ الْبَلْوى وَ الْمِحَنِ، صاحِبَىِ الْجُودِ وَ الْمِنَنِ، اَلْاِمامَیْنِ بِـالْحَقِّ اَبِى الْحَسَنِ

عَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ التَّقِىِّ، وَ اَبى مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْهِما.

اَلصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَیْکما یا اَبَا الْحَسَنِ وَ یا اَبا مُحَمَّدٍ وَ یا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ، اَیُّهَا النَّقِىُّ الْهادِىُّ وَ

اَیُّهَا الزَّکِىُّ الْعَسْکَرِىُّ، یَا ابْنَىْ رَسُولِ اللهِ یَا ابْنَىْ اَمیرِ الْمُؤمِنینَ، یا حُجَّتَىِ اللهِ عَلَى الْخَلْقِ اَجْمَعینَ، یا سَیِّدَیْنا وَ

مَوْلَیَیْنا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکُما اِلَى اللهِ، وَ قَدَّمْناکُما بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ،

یا وَجیهَیْنِ عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعا لَنا عِنْدَ اللهِ.

اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلى صاحِبِ الدَّعْوَةِ النَّبَوِیَّةِ، وَ الصَّوْلَةِ الْحَیْدَرِیَّةِ، وَ الْعِصْمَةِ الْفاطِمِیَّةِ، وَ الْحِلْمِ

الْحَسَنِیَّةِ، وَ الشَّجاعَةِ الْحُسَیْنِیَّةِ، وَ الْعِبادَةِ السَّجّادِیَّةِ، وَ الْمَآثِرِ الْباقِرِیَّةِ، وَ الاْثارِ الْجَعْفَرِیَّةِ، وَ الْعُلُومِ الْکاظِمِیَّةِ، وَ

الْحُجَجِ الرَّضَوِیَّةِ، وَ الْجُودِ التَّقَوِیَّةِ، وَ النَّقاوَةِ النَّقَوِیَّةِ، وَ الْهَیْبَةِ الْعَسْکَرِیَّةِ، وَ الْغَیْبَةِ الْاِلهِیَّةِ، اَلْقائِمِ بِـالْحَقِّ، وَ الدّاعى

اِلَى الصِّدْقِ الْمُطْلَقِ، کَلِمَةِ اللهِ، وَ اَمانِ اللهِ، وَ حُجَّةِ اللهِ، اَلغالِبِ بِاَمْرِ اللهِ، وَ الذّابِّ عَنْ حَرَمِ اللهِ، اِمامِ السِّرِّ وَ الْعَلَنِ،

دافِعِ الْکَرْبِ وَ الْمِحَنِ، صاحِبِ الْجُودِ وَ الْمِنَنِ، اَلْاِمامِ بِـالْحَقِّ، اَبِى الْقاسِمِ مُحَمَّدِ ابْنِ الْحَسَنِ، صاحِبِ الْعَصْرِ وَ الزَّمانِ

، وَ خَلیفَةِ الرَّحْمنِ، وَ اِمامِ الْاِنْسِ وَ الْجانِّ صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْهِ.

اَلصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِىَّ الْحَسَنِ، وَ الْخَلَفَ الصّالِحَ، یا اِمامَ زَمانِنا، اَلقائِمَ الْمُنْتَظَرَ الْمَهْدِىَّ، یَابْنَ رَسُولِ اللهِ

یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤمِنینَ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ، وَ

قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، یا وَجیهًا عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ.

آنگاه حاجات خود را بخواهد و دست‏ها را برداشته بگوید :

یا سادَتى وَ مَوالِىَّ، اِنّى تَوَجَّهْتُ بِکُمْ، اَنْتُمْ اَئِمَّتى وَ عُدَّتى لِیَوْمِ فَقْرى وَ فاقَتى وَ حاجَتى اِلَى اللهِ، وَ تَوَسَّلْتُ بِکُمْ

اِلَى اللهِ، وَ بِحُبِّکُمْ وَ بِقُرْبِکُمْ اَرْجُو النَّجاةَ مِنَ اللهِ، فَکُونُوا عِنْدَ اللهِ رَجائى، یا ساداتى یا اَوْلِیاءَ اللهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْکُمْ

اَجْمَعینَ.

اَللّهُمَّ اِنَّ هؤُلاءِ اَئِمَّتُنا وَ سادَتُنا، وَ قادَتُنا وَ کُبَرائُنا وَ شُفَعاءُنا، بِهِمْ اَتَوَلّى وَ مِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ.

اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُمْ وَ عادِ مَنْ عاداهُمْ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُمْ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُمْ، وَ الْعَنْ عَلى مَنْ ظَلَمَهُمْ،

وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ، وَ اَهْلِکْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْاِنْسِ مِنَ الْاَوَّلینَ وَ الاْخِرینَ، آمینَ یا رَبَّ الْعالَمینَ.

اَللّهُمَّ ارْزُقْنا فِى الدُّنْیا زِیارَتَهُمْ، وَ فِى الاْخِرَةِ شَفاعَتَهُمْ، وَ احْشُرْنا مَعَهُمْ وَ فى زُمْرَتِهِمْ وَ تَحْتَ لِوائِهِمْ، وَ لا تُفَرِّقْ

بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ طَرْفَةَ عَیْنٍ اَبَدًا فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.


ختمی مجرب برای حصول ثروت

گویند برای حصول غنی و دولت و ثروت ، در روز سه شنبه این ختم را شروع نموده

تا ده روز هر روز 1000 مرتبه :

یا قَوِیُّ یا غَنِیُّ یا وَلِیُّ یا وَفِّیُّ

را بر مویز بخوانید و بخورید و در روز دهم نان و حلوا به مستحقان بدهید

ان شاء الله تعالی موثر خواهد بود

 

 منبع : دعاهای سرازیر شدن رزق و روزی ، ص 135



ختم مجرب سوره حمد جهت دفع بلایا

گویند نوشتن سوره حمد را هفت مرتبه و به همراه خود داشتن موجب حفظ از بلیات خواهد بود

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿۱﴾

الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۲﴾ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ﴿۳﴾ مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ﴿۴﴾ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿۵﴾ اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ ﴿۶﴾ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ ﴿۷﴾

   

منبع : گوهر شب چراغ ج 1 ص 143



ختم مجرب برای تسخیر اشخاص و جلب محبت افراد

حرف اول اسم شخص را که می خواهی تصرف و تسخیر کنی پیدا کن و با اسم آن حروف یکصد بار آنرا قرائت کن

مثلا اگر نام شخص محمد بود حرف م را پیدا کن و زیر آن یا باری قید شده و یکصد بار بگو :

یا باری یا مالک سخرلی قلب محمد الی بالمحبة

این قسمت     یا مالک سخرلی قلب ( اسم فرد )  الی بالمحبة      برای همه افراد یکسان هست

 

ا : یا الله

ب : یا رحمن

ج : یا رحیم

د : یا مالک

ه : یا قدوس

و : یا سلام

ز : یا مومن

ح : یا مهیمن

ط : یا عزیز

ی : یا جبار

ک : یا متکی

ل : یا خالق

م : یا باری

ن : یا مصور

س : یا غفار

ع : یا قهار

ف : یا وهاب

ص : یا رزاق

ق : یا رزاق

ر : یا علیم

 

برای اسامی فارسی که با حروف گ ژ پ چ آغاز می شوند به ترتیب زیر عمل کنید

برای حرف گ حرف ک را در نظر بگیرید

برای حرف ژ حرف ز را در نظر بگیرید

برای حرف پ حرف ب را در نظر بگیرید

برای حرف چ حرف ج را در نظر بگیرید

====

منبع : کتاب صمور هندی کنز الذهب ص 100

===

دعاهایی برای تسخیر و قدت, دعای تسخیر قلب، دعای محبت و مهر دوستی دعا برای ازدواج و علاقه و عشق برای دختر پسر

 

 

 

نماز گنج نهان مجرب جهت حصول مطلب و حاجت

جهت حصول مطلب نزدیک سحر دو رکعت نماز به این طریق بگذارد :

در رکعت اول بعد از حمد هفده بار سوره کافرون و در رکعت دوم بعد از حمد

هفده بار سوره قل هو الله احد بخواند و در رکوع هر دو رکعت هفده بار

سبحان ربی العظیم و بحمده و در هر یک از سجده ها هفده بار سبحان ربی الاعلی

و بحمده و بعد از سلام نماز هفده بار آیة الکرسی بخواند که مجرب است و از کنز خفیه باشد

   

منبع : ختوم و اذکار ج 1 ص 229

 


دعای مجرب جهت دفع دشمن

از حضرت سید الساجدین علیه السلام مروی است که اگر کسی به جهت رفع دشمن بعد از نماز صبح

بلافاصله بخواند :

 

اللَّهُمَ‏ إِنِّی‏ ضَعِیفٌ‏ وَ أَعْدَائِی‏ أَقْوِیَاءِ وَ أَنْتَ‏ الْقَوِیُ‏ وَ قِنی شَرَّهُمْ‏ وَ اکْفِنِی‏ أَمرَهُمْ‏ وَ أَعِنِّی‏ عَلَیْهِمْ‏ بِحَوْلِکَ‏

وَ قُوَّتِکَ‏ یَا قَوِیُ

مقهور نمی شود

    

منبع : خرائن نراقی ص 446



به عدد طالب و مطلوب ( اسامی عاشق و معشوق را به حروف ابجد کبیر محاسبه کرده )

یا ناصر یا معین ایاک نعبد و ایاک نستعین

را بخواند میانه ایشان کمال یکرنگی خواهد شد به حدیکه اگر یک ساعت همدیگر

را نبینند از عشق بی قرار می شوند باذن الله

 

 منبع : اسرار المقاصد ص 271


ختمی مجرب برای واقف شدن بر اخبار و مکاتبات و حرف شنوی جن و انس

این آیات بسیار با عظمت می باشند و کسی که به آن ها یقین داشته باشد می تواند بر اخبار

و مکاتبات واقف شود و جن و انس از او حرف شنوی می کنند پس هر کس خواست چنین کند

غسل کرده و اول ماهی که اولین روز آن پنج شنبه می باشد را روزه گرفته و در شب جمعه به نُقل

و شکر و نان جو افطار کرده سپس خوابیده و در نیمه های شب برخیزد و وضو گرفته 30 مرتبه این

آیات را بخواند :

آیات 30 الی 32 سوره بقره

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۳۰﴾

وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِکَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۳۱﴾

قَالُوا سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ﴿۳۲﴾

 

و این کلمات را بگوید :

اَیُّهَا الاَرواحِ الطّاهِرَةِ المُواصِلَةِ التَّقْدیسِ اَلمُوَکِّلُونَ بِهذِهِ الایاتِ المُطیعونَ لَها

وَ اَنْوارِها اُجیبُوا و اَفیضُوا اَنْوارِ رُوحانیَّتِکُمْ عَلی حَتّی اَنْطِقُ بِما خَفِیَّ و اَخْبَرْنا الکائِناتِ

صادِقاً وَ اَمیلُوا اِلی وُجَوهِ بَنی آدَمِ وَ بَناتِ حَوّا و اَمْلِئُو امِنی قُلُوبِهِمْ رَعْباً و رَهْباً

 

سپس این آیات را در جامی از طلا یا بلور با آب یاس و زعفران و مشک بنویسد و با گلاب

بشوید و بنوشد و بخوابد و این کار را هفت یا پنج مرتبه در شب پنجم ( شب هفتم ) انجام دهد و آیات

را هفتاد مرتبه تلاوت نماید و کلام مذکور را چهل مرتبه قرائت نماید و عمل باید در خانه ای خلوت صورت گیرد

و در حین عمل عود بخور کند و پس از فراغت از این عمل با لباس هایش بخوابد پس در خواب

چیزی را می بیند که او را مسرور می کند و فردی را که بشارت می دهد عامل را به رسیدن به مقصود و دوام آن

    

منبع : چشمه رستگاری ص 394


یک طریقه ذبح گوسفند به نیت شفای مریض

در منهاج آورده اند که گوسفند فربهی به نیت فدیه مریض بگیرد و سه مرتبه این دعا را بر دهان گوسفند

بخواند و بدمد و دعا این است :

اللَّهُمَ‏ إِنَ‏ هَذِهِ‏ الشَّاةَ لَکَ‏ وَ مِنْ‏ فَضْلِکَ‏ وَ کَرَمِکَ وَصَلَ إِلَیَّ وَ أَنَا أَفْدِیهَا بِعَبْدِکَ فُلَانِ ابْنِ فُلَانٍ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا فِدَاؤُهُ لَحْمُهُ بِلَحْمِهِ وَ دَمُهُ بِدَمِهِ اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْ مِنِّی کَمَا تَقَبَّلْتَ مِنْ خَلِیلِکَ إِبْرَاهِیمَ عَلَیْهِ السَّلَامُ حِینَ فَدَا لِوَلَدِهِ إِسْمَاعِیلَ بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اللَّهُمَّ هَذَا فِدَاؤُهُ وَ تَقَبَّلْهُ مِنِّی.

و سپس رو به قبله بایستد و در محلی خالی که سقف نداشته باشد گوسفند را ذبح نماید و باید

که قبل از ذبح سه مرتبه الله اکبر و یک مرتبه بسم الله الرحمن الرحیم بگوید و خون گوسفند را در گودی بریزد

تا مردم پای بر آن ننهند و سرگین او را دفن نماید و دو دست و پای او از پوست جدا ننماید و آن ها را یک قسمت

به حساب آورد و سر گوسفند را نیز یک قسمت و آن چه که در شگم گوسفند است را یک قسمت و سپس گوسفند را

پنجاه هفت پارچه کند و در میان پوستش بگذارد و هر قسمت را به نیت فقیر و مسکینی بیرون آورد و به همان کسی که

نیت کرده بدهد تا شصت قسمت تمام شود که ان شاء الله خداوند به او شفای عاجل عنایت فرماید

   

منبع : چشمه رستگاری ص 130



ختم مجرب برای برآورده شدن حاجت و مراد

هر که در شب چهارده ماه ( قمری ) در آن وقت که ماه به میان آسمان برسد وضو بسازد و دو

رکعت نماز بگذارد و هر چه خواهد از قرآن و ورد بخواند و بعد از سلام این دو آیه از یس را بخواند که :

 

آیات 39 و 40 سوره یس :

وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ ﴿۳۹﴾

لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿۴۰﴾

 

پس سجده کند و بگوید :

 

اُقسِمُ باللهِ عَلَیکَ بِالاِسمَ الاَخضَرِ و الاقَمَرِ وَ السَّرِ المَکنُونَ المَخزُونَ فِیهِ

 

هر حاجتی که بخواهد در ماه اول یا سوم یا پنجم یا هفتم روا شود ان شاء الله تعالی

 

 

منبع : گوهر شب چراغ ج 1 ص 200

 


ختم مجرب برای دیدن عجائب در خواب

اگر کسی می خواهد در خواب عجائب ببیند و یا حاجت و مطلبی دارد در یکی از شب های

دوشنبه یا پنج شنبه سوره زلزال را قبل از خوابیدن هفت بار بخواند و سپس بگوید :

 

یا مَلئکَةُ رَبِّی بِحَقِّ هَذِهِ السُّورَةِ وَ مَن اَنْزَلَهَا وَمَن نُزِلَتْ عَلَیْهِ وَبِحَقِّ اَسْمَاءِ الله عَلَیْکُم وَ ایَاتَهَ

التَّامَّهِ کُلَّها اِلاّ ما اَخْبَرْ تُمُونِی فِی لَیْلَتِی هَذِه کذا و کذا

 

به جای کذا حاجت خود را بگوید

   

منبع : چشمه رستگاری ص 65


آیاتی مجرب برای حفظ از آفات و بلایا

در این آیات اسم اعظم وجود دارد و هر کس آن ها را در کاغذی با مشک و گلاب بنویسد

و در لابلای نی که قبل از طلوع خورشید بریده شده است قرار دهند و روی آنرا با شمع

بپوشانند و بر طفل آویزان کنند از شیطان و ام الصبیان و نظر جن و انس و از جمیع حوادث ایمن

می گردد و هر کس این آیات را روز پنج شنبه ساعت دوم در پوست آهو با قلمی رقیق و نازک

بنویسد و زیر نگین انگشتری خود قرار دهد و با طهارت و نیت پاک آنرا به دست کند باعث

سعادت و جاه و مقام و حرف شنوی ، بهره ، حظ کافی و امینی از دشمنان

و کلا حفظ از تمام آفات می گردد و آیات این است :

 

آیات 1و 2 و 3 سوره آل عمران و بخشی از آیه 4 :

الم ﴿۱﴾

اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ﴿۲﴾

نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ ﴿۳﴾

مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ

   

منبع : چشمه رستگاری ص 400



دعاهای مجرب قبل از سوار شدن بر وسیله نقلیه

در المحاسن از امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده اند که هر کس هنگام سوار شدن بر وسیله ای

بگوید :

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ وَ لَا حَوْلَ‏ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ‏

خود و وسیله اش تا زمانی که از آن پیاده شود در حفظ خداوند باشد و از آفات و بلایا ایمن گردد

 

و نیز از آن حضرت آمده که ایشان هنگام سوار شدن این آیه را می خواندند

سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ‏

و هم چنین هفت بار سبحان الله و هفت بار الحمد لله و هفت بار لا اله الا الله می گفتند

   

منبع : چشمه رستگاری ص 85


دعای مجرب جهت بازگشتن و حاضر شدن غائب

در مخازن آورده اند که هر گاه کسی سوره مبارکه حمد را وارونه به نام غائب و مادرش

بخواند بدون شک باز خواهد گشت .

هم چنین جهت حاضر شدن غائب این نام را ( یامالینوش ) بر سفال آب ندیده به نام کسی که غائب

باشد بنویسد حتما حاضر خواهد شد

ایضا برای مراجعت غائب با آب ریحان در کاغذی ( فیضعطکص ) بنویسد و در جای

تاریکی دفن کند و باید که در وقت نوشتن نام غائب را بر زبان آورد

   

منبع : چشمه رستگاری ص 186 و 187


دعای مجرب برای آزاد شدن زندانی که بدون جرم به زندان افتاده است

برای آزاد کردن شخصی که بدون انجام جرمی به زندان افتاده است باید که این آیه ها را هر روز ده مرتبه

بخواند و بر انگشت های خویش بدمد ان شاء الله به زودی از قید زندان رها شود البته قبل و بعد از آیه

باید هفت مرتبه صلوات فرستاده شود و آیات این است :

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وکفیٰ بِاللهِ ولیاً و کفیٰ باللهِ شهیداً و کفیٰ بالله علیماً و کفیٰ باللهِ حسیباً و کفیٰ باللهِ هادِیّاً و کفیٰ باللهِ نصیراً

   

منبع : چشمه رستگاری ص 185


دعای مجرب برای درمان درد کمر

اسماعیل فرزند حضرت امام صادق علیه السلام به خدمت پدر از درد پشت و شکم شکایت کرد

حضرت او را طلبیدند و فرمودند که بر پشت بخواب و سپس این دعا را بر او خواندند :

 

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ بِصُنْعِ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ إِنَّهُ خَبِیرٌ بِما تَفْعَلُونَ‏

اسْکُنْ یَا رِیحُ بِالَّذِی سَکَنَ لَهُ مَا فِی اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ.

  

 منبع : طب الائمه ص 79


دعای مجرب جهت باریدن باران

اگر باران نبارد و کشت ها و زراعت ها در حال خراب شدن باشند اسامی اصحاب کهف را بر

کاغذی سفید نوشته و در دریا یا رودخانه ای اندازند ان شاء الله بارش باران آغاز می شود

و اسامی این است :

 

الهی بحرمة یملیخا مکسلمینا کشفوطط  آذرفطیونس کشافطیونس تلیوس بوانس بوس و

کلبهم قطمیر

  

ایضا برای باراش باران چهل بار حرف و   را بر کاغذی سفید و یا بر یک تخته چوب بنویسند و بر

درختی بیاویزند به طوریکه باد آن را تکان دهد که ان شاء الله بارش آغاز می گردد

   

منبع : چشمه رستگاری ص 120