معجزه قران و ادعیه

این وبلاگ نسخه دوم وبلاگ معجزه قران و ادعیه هست

معجزه قران و ادعیه

این وبلاگ نسخه دوم وبلاگ معجزه قران و ادعیه هست

اسماء الله الحسنى واستخداماتها

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وصلى الله على محمد واله الطیبین الطاهرین

 

 اسماء الله الحسنى واستخداماتها

 نامهای نیکوی خداوند و کاربردهای آن 


الاحد

44 الواجد
45 الوهاب
45 الجواد
46 الحی
49 الواحد
50 الهادی
51 الودود
51 الطیب
52 الله
66 الاله
67 الاول
68 الدائم
76 الولی
77 المبدئ
78 الوالی
78 الماجد
79 المجیب
86 المجید
88 المؤید
91 الحمید
93 الباطن
93 الدیان
96 الوکیل المهاب
97 المحیط
98 الحکم
99 المحیی
99 الحاکم
100 الباسط
103 الجلیل
104 السید
105 السبوح
107 الحکیم
109 الحسیب
111 الممد
115 البدیع
117 المولى
117 الحلیم
119 الملک
121 العزیز
125 الوفی
127 الحفی
128 المحمود 
129 الاعلى
133 المبین
133 الجاعل
135 العدل
135 الحق
139 المسدد
139 العلی
141 الکافی
142 الباقی
144 الجامع
145 القوی
147 المعز
148 المعید
155 اللطیف
160 المعطی
160 مزجی السحب
161 السلام
162 الصمد
165 الواسع
168 الکفیل
171 العالم
172 العلام
172 القائم

172 المنان
172 المصیب
173 المؤمن
176 المهیمن
176 المحصی
179 العلیم
181 القدیم
185 العفو
187 القیوم
187 المانع
192 القدوس
201 السمیع
211 مالک الملک
212 المقدم
215 الصادق
226 المنعم
231 الرب
233 البر
233 البارئ
235 الجبار
237 المقسط
240 الدهر
240 الرائی
242 الصانع
242 الفالق
242 الروح
245 الطهر
245 الطاهر
246 الکبیر
263 الناصر
272 المدبر
277 النافع
282 المرهوب
284 المطهر
285 النور
287 الرحیم
289 الاکرم
292 الکریم
301 الفرد
315 الرؤوف
323 مؤلف القلوب
325 المعبود الحامد الموجود
327 الرحمن
329 الصبور
329 المکرم
331 البصیر
333 القادر
336 القاهر
337 القهار
337 الرازق
339 الرزاق
339 القریب
343 الرقیب
343 القدیر
345 الشهید
350 المرسل
361 المصور
367 السریع
371 الرافع
382 الرفیع
391 مدیر الافلاک
416 المنشئ
422 الشافی

التواب

440 المبتلی
513 الفتاح
520 الممیت
521 شدید العقاب
522 المتین
531 الرشید
545 المعتز
548 الشاکر
552 الشکور
557 قابل التوب
572 المتعال
572 المتعالی
582 ارحم الراحمین
589 الباعث
604 الوتر
637 المنتقم
661 مقلب القلوب والابصار
672 المقیت
681 المتکبر
693 السخی
701 الوارث
738 الناسخ
742 الخالق
762 الخلاق
762 المقتدر
775 ذو الطول
782 المذل
801 الاخر
832 الخبیر
843 المؤخر
877 ابدع الخالقین
899 المسخر
931 الذارئ
933 احسن الخالقین
941 القاضی
942 خیر المنزلین
1028 الحفیظ
1029 الضار
1032 ذوالمعارج
1051 الغنی

1091 ذو الجلال والاکرام
1094 خیر الفاصلین
1102 المغنی
1131 الظاهر
1137 ذوالمحال الشدید
1165 صارف العذاب
1175 القابض المکور
1231 المطلع العظیم
1231 خیر الناصرین
1242 المختار
1272 الغافر
1312 الغفار
1312 الغفور
1317 اسرع الحاسبین واحکم الحاکمین
1349 المتفضل
1381 خیر الفاتحین
1390 ذوالعرش المجید
1395 کاشف الضر
1432 المغیث
1481 الغیاث
1542 ذو النصر العتید
1592 خیر الوارثین
1608 مغشی الیل والنهار
1744 ذوالقوة المتین

1774 خیر الحافظین
1790 فاطر السماوات والارض
1867 عالم الغیب والشهادة
1931 ذوالقدرة الازلیة
1950 خیر الغافرین
2182 ذوالفضل العظیم

 

ابجد کبیر :

 (الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج  = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ،( ک = 20 ) ،( ل =30 ) ، ( م = 40 ) ، ( ن = 50 ) ، ( س = 60 ) ، ( ع = 70 ) ، ( ف = 80 ) ، ( ص = 90 ) ، ( ق = 100 ) ، ( ر = 200 ) ، ( ش = 300 ) ، ( ت = 400 ) ، ( ث = 500 ) ، ( خ = 600 ) ، ( ذ = 700 ) ، ( ض = 800 ) ، ( ظ = 900 ) ، ( غ = 1000 ) .

 

استخدامات الاسماء الحسنى

کاربردهای نامهای نیکوی خداوند

1. المسائلة الاولى: ( لقضاء الحوائج)

مسئله اول : برای برآورده شدن حاجتها 


تحسب الجملة (لقضاء الحوائج)= 30 + 100 + 800 + 1 + 1 + 30 + 8 + 6 + 1 + 3 = 980
تقارن المجموع بما یناسبه من اسماء الله الحسنى وتستخدمه کلاتی:

به حساب ابجد حساب میکنی ، جمله ی « لقضاء الحوائج » را که معنی آن میشود : برای برآورده شدن حاجتها . حساب ابجد این جمله میشود 980 

دو اسم یعنی اسم شخص و اسم مادرش را به حساب ابجد در آورده و این دو را با هم جمع میکنی ، بعد یکی از نامهای خداوند که حساب ابجد آن نزدیک به حساب ابجد جمله ای که محاسبه کردی هست را انتخاب میکنی و به تعداد حاصل جمع نام فرد و مادرش ، آن اسم را تکرار میکنی 

مثلا حساب ابجد جمله ی بالا « لقضاء الحوائج » میشه عدد 980

حالا بین اسامی خدا اسمی رو پیدا میکنی که معناش قضاء حاجت و برآورده شدن حاجت هست مثل اسم خدا « القاضی » که حساب ابجدش میشود 942 که به 980 نزدیک هست


انسب اسم الى الناتج الذی ینفع فی قضاء الحوائج هو اسم الله (القاضی).

مناسب ترین اسم برای حاصل جمع بدست آمده  که در برآورده شدن حاجتها سودمند هست ، آن اسم خدا « القاضی » هست 

 

فأسم الله القاضی  = 942 و مجموع جملة (لقضاء الحوائج) = 980

فأسم الله (القاضی) یبدء من ( 942 ) وینتهی الى ( 1027 ) وقس على ذالک بقیة الاسماء الحسنى. فتقوم الان بحساب اسمک الاول واسم امک وتکرر اسم الله القاضی بما ظهر عندک من الحساب.
مثال: الاسم الاول احمد = 53 , اسم الام اسماء = 102 ( مجموع الاسم الاول + مجموع اسم الام ) = 53 + 102 = 155. فتکرر اسم الله ( القاضی ) 155 مرة تقضى حاجتک انشاء الله تعالى.

 

مثلا : اسم شخص احمد هست که حساب ابجد آن 53 میشود  و نام مادرش اسماء هست که حساب ابجدش 102 میشود . مجموع این دو اسم یعنی 53 + 102 = 155 میشود . پس اسم الله یعنی اسم ( القاضی )  را 155 بار تکرار میکنی . که انشاالله حاجتت برآورده میشود 

 


2. المسائلة الثانیة: ( لابطال السحر)

مسئله دوم : برای باطل کردن سحر 


تحسب الجملة ( لابطال السحر) = 30 + 1 + 2 + 9 + 1 + 30 + 1 + 30 + 60 + 8 + 200 = 372

حساب میکنی جمله ی « لابطال السحر » را به حساب ابجد که میشود 372


انسب اسم الى الناتج الذی ینفع فی ابطال السحر هو اسم الله ( السریع ) .

مناسب ترین اسم برای حاصل جمع بدست آمده  که در ابطال سحر سودمند هست ، آن اسم خدا « السریع  » هست 

 

تکرر هذا الاسم المبارک على حسب حاصل اسمک الاول + اسم الام. تقراءه على المریض واضع یدک على ام رأسه یشفى ویبطل السحر المعمول له بأذن الله.

تکرار کن این اسم مبارک را به تعداد حاصل جمع اسم شخص و مادرش . بخوان آن را بر مریض و قرار بده دستت را بر فرق سر مریض  . به اذن خدا شفاء می یابد و باطل میشود سحری که برای او بکار رفته است . 


مثال: اسم المسحور الاول محمد = 92 , واسم امه جمیلة = 483

مثلا اسم کسی که سحر شده محمد هست که به حساب ابجد میشود 92 و اسم مادرش جمیله هست که به حساب ابجد میشود 483


( مجموع الاسم الاول + مجموع اسم الام ) = 92 + 483 = 575 فتکرر اسم الله ( السریع ) 575 مرة واضع یدک على المسحور یشفى ویبطل ما به من سحر بأذن الله تعالى.

مجموع اسم شخص و اسم مادرش میشود 575 . پس تکرار کن اسم خداوند « السریع » را بتعداد 575 مرتبه و قرار بده دستت را بر سر سحر شده . که شفاء می یابد و باطل میشود سحری که برای او بکار رفته به اذن خدای متعال 

 

3. المسائلة الثالثة: ( للنصرعلى الاعداء)

مسئله سوم : برای پیروزی بر دشمنان 


تحسب الجملة ( للنصر على الاعداء ) = 30 + 30 + 50 + 90 + 200 + 70 + 30 + 1 + 1 + 30 + 1 + 70 + 4 + 1 = 608.

حساب کن جمله « للنصر علی الاعداء » که به حساب ابجد میشود 608

 

انسب اسم الى الناتج الذی ینفع للنصر على الاعداء هو اسم الله ( الباعث ) فیکتب هذا الاسم المبارک لیلة الجمعة فی ورقة بحسب الناتج الذی یظهر من مجموع الاسم الاول واسم الام ویحمله معه. یرى ما یسره فی عدوه باذن الله.

مناسب ترین اسم برای حاصل جمع بدست آمده  که در پیروزی بر دشمنان سودمند هست ، آن اسم خدا « الباعث » هست . که حساب ابجدش میشود 603 که به عدد 608 نزدیک هست. پس مینویسی این اسم مبارک را شب جمعه در ورق کاغذی به تعداد حاصل جمع اسم شخص و مادرش و همراه خود حمل میکنند . ( مثلا حاصل جمع عدد او و مادرش شده 131 ، پس 131 بار روی کاغذ مینویسد الباعث ) . به اذن خدا او می بیند آنچه که خوشحالش میکند در اتفاقی که برای دشمنش می افتد .  


مثال: الاسم الاول حمید = 52 , اسم الام سلوى = 79 فیصبح مجموع الاسمین = 131 فتکتب اسم الله ( الباعث ) 131 مرة على ورقة وتحملها معاک.

مثلا اسم حمید حساب ابجدش میشود 52 و اسم سلوی حساب ابجدش میشود 79 . پس مجموع این دو اسم میشود 131 . اسم خدا « الباعث » را 131 بار مینویسی بر ورقه ای و با خودت حمل میکنی


او ان تکرر هذا الاسم 131 ثم تسجد وتقول فی سجودک بعد تمجید الله عز وجلا : اللهم یاباعث الرسل مبشرین ومنذرین صلى على محمد واله الطیبین الطاهرین المعصومین

یا که تکرار میکنی این اسم را 131 بار سپس سجده میکنی و در سجده بعد از ستایش خداوند میگویی ، اللهم یا باعث الرسل مبشرین و منذرین صلی علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین

وابعث لفلان ابن فلانة من یسومه سوء العذاب وانصرنی علیه نصر عزیز مقتدر وفاجئه اللهم مفاجئة ملیک منتصر ، انک انت القوی المقتدر, انک انت القوی المقتدر, انک انت القوی المقتدر.
برای فلان پسر فلانة ، کسی که فتنه ایجاد کرده ، عذاب سختی را بفرست و مرا بر او پیروز کن، پیروزی شکست ناپذیر و مقتدرانه و غافلگیر کن او را غافلگیری ای که پادشاهی یاری کننده انجام میدهد . بدرستی که تو قوی و مقتدر هستی ( 3 بار این جمله را تکرار میکنی )

 

4. المسائلة الرابعة: ( لتسهیل الامور )

مسئله چهارم : برای آسان شدن امور


تحسب الجملة ( لتسهیل الامور ) = 30 + 400 + 60 + 5 + 10 + 30 + 1 + 30 + 1 + 40 + 6 + 200 = 822.

حساب میکنی جمله « لتسهیل الامور » که معنی ش میشود : برای آسان شدن کارها

حساب ابجد این جمله 822 میشود 

انسب اسم الى الناتج الذی ینفع لتسهیل الامور هو اسم الله ( المذل ) تکرره قبل مضیک فی امرک بحسب الناتج الذی یظهر لک من مجموع اسمک الاول واسم الام.

مناسب ترین اسم برای حاصل جمع بدست آمده  که در آسان شدن امور سودمند هست ، آن اسم خدا « المذل  » هست . که حساب ابجد آن میشود 801 که به عدد 822 نزدیک هست . قبل از اینکه کار خود را شروع کنی آن اسم را به تعداد حاصل جمع نام خود و مادرت تکرار میکنی مثلا حاصل جمع نام خودت و مادرت شده 616 . پس 616 بار تکرار میکنی المذل 


مثال: الاسم الاول حسین = 128 , اسم الام حلیمة = 488 فیصبح مجموع الاسمین = 616. فتکرر اسم الله ( المذل )

بعد اسم شخص و مادرش را حساب میکنی مثلا حسین که میشود 128 و نام مادرش حلیمه که میشود 488 . جمع این دو تا اسم میشود 616 که اسم خدا « المذل » رو به تعداد 616 تکرار میکنی 


قبل ان تمضی فی امرک الذی ترید قضائه 616 مرة . یسهل الله علیک ذالک الامر بمشیته

قبل از اینکه به کار خود ادامه بدهی کاری که میخواهی در آن به هدفت برسی  ، ذکر المذل را به تعداد 616 بار بخوان که خداوند به مشیت خودش آن امر را بر تو آسان میکند. 


5. المسائلة الخامسة: ( لسعة الرزق )

مسئله پنجم : برای گشایش رزق 


تحسب الجملة ( لسعة الرزق ) = 30 + 60 + 70 + 400 + 1 + 30 + 200 + 7 + 100 = 889 . انسب اسم الى الناتج الذی ینفع لسعة الرزق هو اسم الله ( المؤخر ) تکرره کل یوم بعد کل فریضة او عند طلوع الشمس بحسب الناتج الذی یظهر لک من مجموع اسمک واسم الام.

حساب کن جمله « لسعة الرزق » را با حساب ابجد . که میشود 889 .

مناسب ترین اسم برای حاصل جمع بدست آمده که در گشایش رزق سودمند هست و آن اسم خدا « المؤخر » هست تکرار کن این اسم را هر روز بعد از نماز واجب یا هنگام طلوع خورشید به تعداد مجموع حساب اسم خود و مادرت .


مثال: الاسم الاول جعفر = 353 , اسم الام سعاد = 135 فیصبح مجموع الاسمین = 488. فتکرر اسم الله

مثلا اسم شخص جعفر هست و اسم مادرش سعاد که مجموع اسم ایندو میشود 488 که اسم خدا المؤخر را به این تعداد تکرار میکنی تا به هدفت که گشایش رزق هست ،برسی 


( المؤخر ) 488 مرة عند طلوع الشمس او تقرائها بعد کل فریضة 100 مرة وبعد فریضة العشاء 88 مرة لیوسع الله علیک فی رزقک انشاء الله انه هو واسع علیم.

اسم المؤخر را 488 بار هنگام طلوع خورشید یا که 100 بار بعد از نمازهای واجب میخوانی و بعد از نماز عشاء 88 بار برای اینکه خدا وسعت دهد در رزق تو . انشاالله و او گشایش دهنده ی دانا هست 


6. المسائلة السادسة: ( للمحبة والعطف )

مسئله ششم : برای محبت و عطوفت 


تحسب الجملة ( للمحبة والعطف ) = 30 + 30 + 40 + 8 + 2 + 400 + 6 + 1 + 30 + 70 + 9 + 80 = 706.

حساب میکنی جمله ی « للمحبة و العطف » را با حساب ابجد که میشود 706

 

انسب اسم الى الناتج الذی ینفع للمحبة والعطف هو اسم الله ( السخی ) تقراء على ماء وتسقیه من ترید ان یحبک ویعطف علیک بحسب الناتج الذی یظهر لک من مجموع اسمک واسم الام.

مناسب ترین اسم برای حاصل جمع بدست آمده  که برای محبت و عطوفت سودمند است و آن اسم خدا ( السخی) هست . ( که حساب ابجد السخی میشود 701 که نزدیک هست به عدد 706 ) میخوانی بر آب و مینوشانی آن را به کسی که میخواهی دوست بدارد ترا و عطوفت کند بر تو . به حسب نتیجه ای که ظاهر شده برای تو از مجموع اسمت و اسم مادرت 


مثال: الاسم الاول ماجد = 48 , اسم الام کزموزه = 85 فیصبح مجموع الاسمین = 133 فتقراءه على الماء 133 مرة وتسقیه من ترید ان یحبک ویعطف علیک. ترى ما تحب انشاء الله تعالى.

مثلا . اسم شخص ماجد هست که به حساب ابجد میشود 48 و اسم مادرش کزموزه هست که به حساب ابجد میشود 85 و  مجموع این دو اسم میشود 133 

پس میخوانی این اسم را بر آب بتعداد 133 بار و می نوشانی به کسی که میخواهی ترا دوست بدارد و بر تو عطوفت بورزد . آنچه که دوست داری را خواهی دید انشاالله تعالی . 


7. المسائلة السابعة: ( لهلاک الظالمین )

مسئله هفتم : برای هلاک ظالمین 


تحسب الجملة ( لهلاک الظالمین ) = 30 + 5 + 30 + 1 + 20 + 1 + 30 + 900 + 1 + 30 + 40 + 10 + 50 = 1148.

حساب میکنی جمله « لهلاک الظالمین » رو به حساب ابجد که میشود 1148

انسب اسم الى الناتج الذی ینفع لهلاک الظالمین هو اسم الله ( الظاهر ) تقراءة فی سجودک بحسب الناتج الذی یظهر لک من مجموع اسمک الاول واسم الام.

مناسب ترین اسم خدا برای حاصل جمع بدست آمده که برای هلاک ظالمین سودمند است ، آن اسم خدا « الظاهر » هست که میخوانی آن را در سجده به تعداد حاصل جمع نام خودت و مادرت .


مثال: الاسم الاول مهیب = 57 , اسم الام هبة = 407 فیصبح مجموع الاسمین = 464 فتقرائه فی سجودک 464 مرة

مثلا اسم شخص مهیب هست که به حساب ابجد میشود 57 و اسم مادرش هبة هست که حساب ابجدش میشود 407 پس مجموع این دو اسم میشود 464 . پس میخوانی در سجده 464 بار الظاهر 

ثم تقول: اللهم انی اسئلک بانک انت الله الذی لا اله الا انت الظاهر المجید ان تصلى على محمد واله الطیبین الطاهرین وان تهلک فلان ابن فلانة او فلانة بنت فلانة الوحا الوحا العجل العجل الساعة الساعة یامن اهلک عاد الاولى وثمود فما ابقى والمؤتفکة اهوى فغشاها ما غشى اهلک فلان بن فلانة او فلانة بنت فلانة وارحنی منه او منها انک على کل شئ قدیر. یهلک لا محالة وترى فیه ما یسرک ویطیب خاطرک.

پس میگویی : متن دعای بالا را و در جاهایی که نوشته فلان ابن فلانه او فلانة بنت فلان . اسم آن شخص و مادرش را میگویی ، اگر مرد هست فلان ابن فلانة و اگر زن هست فلانة بنت فلانة


8. المسائلة الثامنة: ( لتسخیر الخلائق )

مسئله هشتم : برای تسخیر خلائق 


تحسب الجملة ( لتسخیر الخلائق ) = 30 + 400 + 60 + 600 + 10 + 200 + 1 + 30 + 600 + 30 + 1 + 100 = 2062.

حساب میکنی جمله « لتسخیر الخلائق » که به حساب ابجد میشود 2062

 

انسب اسم الى الناتج الذی ینفع لتسخیر الخلائق هو اسم الله ( ذو القدرة الازلیة ) تکرره بحسب الناتج الذی یظهر لک من حساب اسمک الاول واسم الام او تسجد وتدعو الله به ان یسخر لک قلوب الخلائق.

مناسب ترین اسم خدا برای حاصل جمع بدست آمده که برای تسخیر خلائق سودمند است ، آن اسم خدا « ذو القدرة الازلیة » هست . تکرار میکنی آن را به تعداد مجموع اسم خودت و مادرت . یا سجده میکنی و میخوانی خدا را به آن اسم که برای تو قلبهای خلائق را تسخیر کند .

مثال: الاسم الاول خالد = 635 , اسم الام خلیلة = 1070 فیصبح مجموع الاسمین = 1705 فتقراء وتکرر الاسم على اسم من ترید تسخیر قلبه 1705 مرة .

مثلا : اسم شخص خالد هست که به حساب ابجد میشود 635 و اسم مادرش خلیلة هست که به حساب ابجد میشود 1070 پس مجموع این دو اسم میشود 1705 . پس میخوانی و تکرار میکنی این اسم را بر اسمی که میخواهی قلبش را تسخیر کنی 1705 بار 

او تسجد لله جل وعلا بعد تکرر الاسم بحسب ناتج اسمک واسم امک وتقول فی سجودک بعد تمجید الله والثناء علیه والصلاة على نبیه صلى الله علیه واله وسلم :

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم انی اسئلک بأنک انت الله الذی لا اله الا انت ذو القدرة الازلیة ان تصلی على محمد واله الطیبین الطاهرین وان تسخر لی قلب فلان ابن فلانة او فلانة بنت فلانة انک انت المسخر المحمود الحمید.

یا سجده میکنی برای خدا جل و علا ، بعد تکرار میکنی اسم خدا را بتعداد مجموع اسم خودت و مادرت . و در سجده بعد از ستایش خدا و حمد و ثناء او و صلوات بر نبی خدا و خاندان او میگویی دعایی را که در بالا آمده و در قسمتی که فلان ابن فلانة نوشته ، اسم شخصی که میخواهی قلبش را تسخیر کنی و اسم مادرش را میگویی مثلا علی پسر فاطمه . یا زهرا دختر مرضیه . 


9. فی المسائلة التاسعة: ( للجاة والقبول )

مسئله نهم : برای مقبول شدن نزد مردم 


تحسب الجملة ( للجاة والقبول ) = 30 + 30 + 3 + 1 + 400 + 6 + 1 + 30 + 100 + 2 + 6 + 30 = 639.

حساب میکنی جمله « للجاة و القبول » که به حساب ابجد میشود 639

 

انسب اسم الى الناتج الذی ینفع للجاة والقبول هو اسم الله ( الوتر ) تکرر اسم الله الوتر کل یوم بحسب الناتج الذی یظهر لک من مجموع اسمک الاول واسم الام.

مناسب ترین اسم خدا برای حاصل جمع بدست آمده که برای مقبول واقع شدن نزد مردم سودمند است ، آن اسم خدا « الوتر » هست . تکرار میکنی اسم الله « الوتر » را هر روز به تعداد مجموع اسم خودت و مادرت 


مثال: الاسم الاول هیثم = 555 , اسم الام زینب = 69 فیصبح مجموع الاسمین = 624 فتکرر اسم الله ( الوتر ) کل یوم 624 مرة. تکون وجیها عند الناس و مقبول القول عندهم انشاء الله تعالى.

 

مثلا اسم شخص هیثم هست که به حساب ابجد میشود 555 . اسم مادرش زینب هست که به حساب ابجد میشود 69 . پس مجموع این دو اسم میشود 624 . پس تکرار میکنی اسم خدا « الوتر » را هر روز بتعداد 624 بار . وجیه و معتبر و آبرومند میشوی نزد مردم و کسی میشوی که حرفش نزد مردم مقبول هست انشاالله تعالی


10. فی المسائلة العاشرة: ( لقضاء الدین )

مسئله دهم : برای ادای قرض 


تحسب الجملة ( لقضاء الدین ) = 30 + 100 + 800 + 1 + 1 + 30 + 4 + 10 + 50 = 1026.

حساب میکنی جمله « لقضاء الدین » که به حساب ابجد میشود 1026

 

انسب اسم الى الناتج الذی ینفع لقضاء الدین هو اسم الله ( القاضی ) فتکرره بحسب الناتج الذی ظهر لک من مجموع اسمک الاول + اسم الام.

مناسب ترین اسم خدا برای حاصل جمع بدست آمده که برای اداء قرض سودمند است ، آن اسم خدا « القاضی » هست . پس آن را تکرار میکنی به تعداد مجموع اسم خودت و مادرت 


مثال: اسم الاول حامد = 53 , اسم الام سمیة = 510 فیصبح مجموع الاسمین = 563 فتکرر هذا الاسم 563 مرة

مثال : اسم شخص حامد هست که به حساب ابجد میشود 53 و اسم مادرش سمیه هست که به حساب ابجد میشود 510 . پس مجموع این دو اسم میشود 563 . پس تکرار میکنی این اسم را بتعداد 563 بار .

 

ثم تسجد لله وتدعو بما یلی بعد تمجیده والثناء علیه والصلاة على نبیه صلى الله على واله وسلم :

سپس سجده میکنی برای خدا و بعد ستایش و ثناء او و صلوات بر نبی خدا و خاندانش ، این دعای زیر را میخوانی : 

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم انی اسئلک بانک انت الله الذی لا اله الا انت القاضی المتین ان تصلى على محمد واله الطیبین الطاهرین وان تقضی عنی دینی انک انت الدیان القدیر.

 

ترجمه از فاطمه علوی 


اسماء الحسنی و خواصها

 

 

یا الله یتم قوله فی ساعة الشمس 66 مرة من أجل تسهیل الأمور

یا رحمن یقال 309 مرة لزیادة المال والرزق فی ساعة الشمس

یا رحیم یقال 269 مرة لمن له مراد لدی الأکابر فی ساعة الشمس

یا ملک یقال 101 مرة فی ساعة الشمس للنصر والغزو بأمر الله تعالى

یا قدوس 181 مرة یقرأ للتطهیر من الذنوب فی ساعة الشمس.

یا سلام یقال 141 مرة لیقضى على البلاء فی ساعة الشمس

یا مؤمن یقال 141 مرة فی ساعة الشمس من أجل دفع شر الخصم

یا مهیمن یقال 155 مرة فی ساعة المشتری من أجل قهر الأعداء والفوز بالخصم والنصر علیه بأمر الله

یا عزیز یقال 105 مرة لزیادة العز والسلطان ویداوم قرائته

یا جبار یقرأ من أجل تشتیت الأعداء وتفریقهم فی ساعة المریخ وتابع اسرار اسماء الله الحسنى لقضاء الحوائج بأمر الله تعالى.

یا متکبر یقرأ لزیادة المهابة بإذن الله ویقال فی ساعة المشتری

یا خالق یقال 741 مرة لمنع ظهور الأمر المخیف فی ساعة الشمس

یا بارئ 213 مرة ویقرأ فی ساعة الشمس لتکون غالباً على العدو ونضیف عن اسرار اسماء الله الحسنى لقضاء الحوائج

یا مُصَوِّر یقال 336 مرة للتسخیر فی ساعة الشمس

یا غَفّار یقال 1281 مرة ویقرأ لمن أراد أن یذکر بالخیر فی ساعة الزهرة

یا قَهّار یقال لقهر العدو فی ساعة المریخ.

حسبی الله ونعم الوکیل للرزق

اسرار اسماء الله الحسنى لقضاء الحوائج ، لا زلنا نتابع مع اسرار اسماء الله الحسنى لقضاء الحوائج

یا وهّاب یقرأ 14 مرة من أجل زیادة المال فی ساعة الزهرة

یا رزاق یقرأ 308 مرة لجلب الرزق فی ساعة الزهرة

یا فتاح یقال 489 ویقرأ من أجل أن تکون قویاً على الأعداء فی ساعة عطارد

یا علیم یقرأ 150 مرة للتسخیر ویقال فی ساعة المشتری

یا قابض یقال 903 مرة ویقرأ من أجل جمع الدنیا والمال فی ساعة الزهرة.

یا خافض یقال 1480 مرة لیکون الشخص أمناً من الأعداء وکیدهم فی ساعة زحل

یا رافع یقال لتخسیر المحبوب فی ساعة المشتری 351 مرة

یا معز یقال 137 مرة لتسخیر القلوب فی ساعة المشتری

یا مذل یقال 770 مرة للغلبه على العدو فی ساعة المریخ

یا سمیع یقرأ 180 مرة للأمن من العدو ویقال فی ساعة المشتری

یا بصیر یقال 302 مرة فی ساعة الشمس لیکون الشخص محبوب عند الملوک والأکابر.

یا حکیم یقال 68 مرة من أجل السعد والإقبال فی ساعة الشمس

یا عدل یقال 104 مرة لیکون الشخص موفق وصالح ویقرأ فی ساعة الشمس

 

ایات طرد جن از خانه یا جسم

 

 

ایات طرد جن از خانه یا جسم

 تقراء هذه الایات عدد سبعة مرات على بخور الحرمل وبعدها تبخر المکان الذی فیه العارض سواء فی البیت او فی جسد فاذا کان فی بیت تبخر البیت کله ولمدة سبعة ایام فان الجن الذی یسکن فیه یخرج مدحورا باذن الله تعالى واما اخراجه من الجسد فعلى المریض ان یبخر نفسه کل یوم من نفس البخور المقروء علیه ویکون ثلاث مرات ولمدة سبعة ایام ایضا فان العارض یخرج من جسده ولا یستطیع ان یتحمل اکثر لانه سوف یحترق ان بقى فیه

 

می خوانی این آیات (که در ذیل می آید) را هفت بار بر بخور « حرمل » و بعد با آن بخور میدهی مکانی که در آن عارض هست چه در خانه چه در بدن شخص ، اگر در خانه بخور میدهی کل خانه را بخور بده ، بمدت هفت روز ، پس جنی که ساکن آن خانه هست خارج میشود باذن خدا . و اما اخراج آن از بدن شخص ، پس بر مریض بخور بده هر روز از بخوری که روی آن آیات قران را خواندی ، که سه بار باید آیات ذیل را بر بخور حرمل بخوانی ، و بمدت هفت روز بر خود شخص بخور دهید . به یقین عارض خارج میشود از بدنش و نمیتواند زیاد تاب تحمل بیاورد چون اگر در بدن باقی بماند ،سوخته میشود

 

والایات هی :

و آیات این هست :

 

 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

 اللهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ

 لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ

 اللهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

 

وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللهَ غَافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الأَبْصَارُ

 مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُءُوسِهِمْ لاَ یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاء

 وَأَنذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذَابُ فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُواْ رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ نُّجِبْ دَعْوَتَکَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَکُونُواْ أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَکُم مِّن زَوَالٍ

 وَسَکَنتُمْ فِی مَسَـاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ وَتَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَکُمُ الأَمْثَالَ

 وَقَدْ مَکَرُواْ مَکْرَهُمْ وَعِندَ اللهِ مَکْرُهُمْ وَإِن کَانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ

 فَلاَ تَحْسَبَنَّ اللهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللهَ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ

 یَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَیْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَوَاتُ وَبَرَزُواْ للهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ

 وَتَرَى الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِینَ فِی الأَصْفَادِ

 سَرَابِیلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمْ النَّارُ

 لِیَجْزِی اللهُ کُلَّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ إِنَّ اللهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ

 هَـذَا بَلاَغٌ لِّلنَّاسِ وَلِیُنذَرُواْ بِهِ وَلِیَعْلَمُواْ أَنَّمَا هُوَ إِلَـهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ

 

ترجمه از فاطمه علوی

 

تاثیر سلام دادن هنگام ورود به خانه

 

21) السلام عند دخول البیت سواء کان فیه اهل او لم یکن فیه اهل ، قل : السلام علینا وعلى عباد الله الصالحین ثم قراءة قل هو الله احد فإن فعلت ذلک ینفی الفقر ویجعل الرزق یزید ویفیض على الجیران 

سلام دادن هنگام داخل شدن به خانه ، چه  کسی از اهل خانه در آن باشد چه نباشد ، بگو : (السلام علینا و علی عبادالله الصالحین) سپس خواندن سوره توحید ، پس اگر چنین کردی فقر از بین می رود و رزق و روزی زیاد میشود و حتی رزق بر همسایه ها هم سرازیر میشود

عمل لسعة الرزق : جاء رجلٌ إلى النبی صلى الله علیه و آله سلم فشکا إلیه الفقرَ وضیق المعاش ، فقال له رسولُ الله صلى الله علیه و آله سلم: (( إذا دخلتَ بیتَک فسِلمَّْ إنّ کان فیه أحد أو لم یکنْ فیهِ أحد ، وأقرأ ( قُلْ هُو اللهُ أَحَد ) "مرّة واحدة )). ففعل الرجلُ فأفاض اللهُ علیه من رزقه الواسع.

عمل برای گشایش رزق : آمد مردی بسوی نبی خدا ص پس شکایت کرد از فقر و تنگی معاش ، پس گفت به او رسول خدا ص : هنگامیکه داخل شدی به خانه ات پس سلام کن چه کسی در آن باشد چه نباشد . و بخوان سوره قل هو الله احد را یکبار . پس انجام داد مرد و خدا بر او رزقی وسیع روان کرد 

 

22) المتابعة بین الحج والعمرة (قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم (تابعوا بین الحج والعمرة، فإنهما ینفیان الفقر والذنوب کما ینفی الکیر خبث الحدید والذهب والفضة، ولیس للحجة المبرورة ثواب إلا الجنة),ومجرب أن من یزور البیت یغنیه الله من فضله ویکون غنیا فی بلده کما هو مشاهد ومعروف عند من جربه حتى إنه یود أن یحج کل سنة لو أمکنه.

انجام حج و عمره ، رسول خدا ص فرمود : حج و عمره انجام دهید پس این دو فقر و گناهان را از بین می برند همچنانکه کوره آتش ناخالصی آهن و طلا و نقره را از بین می برد .  و برای حج مبرور ثوابی جز بهشت نیست . و تجربه شده کسی که خانه خدا را زیارت میکند ، خدا از فضل خود او را غنی و بی نیاز میکند همچنانکه دیده شده و شناخته شده است در کسانی که تجربه کرده اند تا حدی که آنها دوست دارند در صورت امکان هر سال به حج بروند

 

23) (ما شاء الله لا حول ولا قوة الا بالله ) آیة للتمکین والغنى ولتجد کل ما ترید اقرأ کل یوم 1046 مرة لمدة 40 یوما. 

گفتن ماشاالله لاحول ولاقوة الا بالله ، آیه ای برای غنی شدن و متمکن شدن ، برای رسیدن به هر آنچه که میخواهی ، بخوان هر روز 1046 بار این ذکر را بمدت 40 روز 

 

24) قیام اللیل ولو برکعتین قبل الفجر تزید فی الرزق.

شب برخواستن و نماز شب حتی دو رکعت بخوانی قبل از طلوع فجر  ، رزق و روزی را زیاد میکند . 

 

25) للرزق اقرا الآیة الکریمة : الله لطیف بعباده یرزق من یشاء وهو القوی العزیز ) ثم کرر 129 مرة یا لطیف

برای رزق بخوان آیه کریمه : الله لطیف بعباده یرزق من یشاء و هو القوی العزیز ، سپس 129 بار ذکر یا لطیف را تکرار کن

 

26) کثرة الشکر والحمد لله تزید النعمة وتحفظها من الزوال شکر الله تعالى .

زیاد شکر کردن و سپاسگزاری از خداوند ، نعمت را افزون میکند و شکر خداوند نعمت را از نابودی حفظ میکند 

 

27) لازالة الدیون فی کتاب الشجرة الطیبة اقرأ بعد الصلاة 3 مرات الدعاء التالی :" بسم الله الرحمن الرحیم یا قاضی الدیون ، من خزانتک التی بین الکاف والنون ، اقض دینی ودین کل مدیون ". 

برای اداء دین ها در کتاب شجره طیبه نوشته شده ، بخوان بعد نماز 3 بار این دعا را : بسم الله الرحمن الرحیم یا قاضیَ الدُّیون ، مِن خَزانَتِکَ الَّتی بَینَ الکاف و النُّون ، اِقضِ دَینی و دَین کُلِّ مَدیون . 

 

28) عن النبی صلى الله علیه وآله وسلم انه قال لرجل یشکو من الفقر والسقم الا اعلمک کلمات تذهب عنک الفقر والسقم ، تقول : لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم ، توکلت على الحی الذی لا یموت الحمد لله الذی لم یتخذ ولدا ولم یکن له شریک فی الملک ولم یکن له ولی من الذل وکبره تکبیرا . 

از نبی خدا ص هست که او فرمود به مردی که از فقر و بیماری شکایت میکرد ، آگاه باش ترا تعلیم میدهم کلماتی که فقر و بیماری را از تو می برد . میگویی : لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم ، توکلت علی الحی الذی لایموت و الحمدلله الذی لم یتخذ ولدا و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له ولی من الذل و کبره تکبیرا . 

 

29) استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذو الجلال والاکرام من جمیع جرمی وظلمی واسرافی على نفسی واتوب الیه " 3 بعد صلاة الفجر ذکر لنیل کنـز من العلم او المال .

گفتن « استغفر الله الذی لا اله الا هو الحیُّ القیّوم ذو الجلال و الاکرام مِن جمیعِ جُرمی و ظلمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه » ، 3 بار بعد نماز صبح ، ذکری برای رسیدن به گنجی از علم یا مال 

 

30) للکرامة والرزق والفتوح تذکر : صلاة الفاتح (اللهم صل على سیدنا محمد الفاتح لما أغلق والخاتم لما سبق ناصر الحق بالحق والهادی إلى صراطک المستقیم وعلى آله حق دره ومقداره العظیم) 99 مره ثم الحمد لله 99 مره ثم رب هب لی ملکا لا ینبغی لأحد من بعدی إنک أنت الوهاب 33 مره ثم یا لطیف 1000 مره فإن لازمته فی السحر أو صباحا ومساء لن تحرم البرکة ببرکته بإذن الله.

برای کرامت و رزق و گشایش ، میگویی : نماز فاتح ( اللَّهُمَّ صَلِّ عی سیدنا مُحَمَّدِ الْفَاتِحِ لِمَا أَغْلَقَ وَ الْخَاتَمِ لِمَا سَبَقَ نَاصِرُ الْحَقَّ بِالْحَقِّ وَ الهادی لی صراطک المستقیم وَ علی آلِهِ حَقّ درَّهُ وَ مِقْدَارُهُ العظیم  ) 99 بار سپس الحمدلله 99 بار سپس میگویی :  رَبُّ هَبْ لی مُلکاً لَا یَنبغی لَا حَدٍ مِنْ بعدی إنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ  ، 33 مرتبه . سپس میگویی یا لطیف 1000 بار ، پس اگر انجام دهی آن را در سحرگاهان یا صبح و شب ، هرگز برکت را از دست نخواهی داد به اذن خدا 

 

ترجمه از فاطمه علوی

 

ادامه دارد

استخاره امام علی علیه السلام

 

استخاره الامام علی علیه السلام

عن امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام " من اراد ان یستخیرفی القرآن الکریم یقرأ فاتحة الکتاب 3مرات والتوحید 3 مرات ثم یقول:

از امیر مومنان علی علیه السلام : کسی که اراده کند طلب خیر از قران کریم بکند سوره حمد را 3 بار و توحید را 3 بار میخواند . سپس میگوید : 

" اللهم أنی توکلت علیک وتفاءلتُ بکتابک الکریم ، فأرنی ماهو مکتوب فی سرک المکنون وفی غیبک المکنون یا ذا الجلال والإکرام"

 

ثم یفتح القرآن ویحسب 7 ورقات ومن الورقة ال7 فی وجهتها الثانیة یحسب 7 اسطر وینظر ( للحرف) الذی اول السطر السابع فإنه یدل على ما أضمره ..

سپس قران را باز میکند و 7 ورق می زند و از ورق هفتم ، خط هفتم  و در خط هفتم حرف اول که اول سطر هست پس آن حرف  او را راهنمایی میکند 

 

فیما یلی الحرف وما یضمره :

در زیر دنبال میکنید حروف را و آنچه که نشان میدهند :


ألف ( خیر وسعادة وسرورو وتوفیق) اگر الف امد خیر و سعادت و شادی و توفیق هست

ب ( یرى منافع کثیرة ویأمن ممن یخاف) حرف ب امد منفعت کثیر داره و امنیت از ترس میدهد

ت ( انه کان فی معصیة ویتوب عنها ) ت امد موضوع مورد استخاره در معصیت هست 

ث ( یرزق خیر الدنیا والآخرة ))

ج ( یجد منافع کثیرة فیما عزم علیه ) حرف ج امد  منافع زیاد پیدا میکنی در انچه که نیت داشتی

ح ( یرزق حلالاً طیباً من حیثُ لایحتسب ) حرف ح امد رزق حلال و پاک از جایی که گمان نداری نصیبت میشود 

خ ( لا تمضی فان الامر غیر صالح ) حرف خ امد تایید نمیشود چون امر غیر صالح هست

د ( یحصل على مراده وینال السعاده ) حرف د امد به مرادت میرسی و سعادتمند میشوی

ذ ( یقهر اعداءه ) حرف ذ امد بر دشمنان پیروز میشود

ر ( ینصر على قومه ) حرف ر امد بر قومی پیروز میشود 

ز ( یقع فی خصومة وخطر فالیتصدق) حرف ز امد در خصومت و خطر میفتد پس تایید نمیشود

س ( یرزق السعادة والخیر) حرف س امد سعادت و خیر روزی او میشود 

ش ( یخاف علیه من الاعداء) حرف ش امد بر دشمنانی پیدا میکند 

ص ( یقع فی امر عظیم فالیتصدق) حرف ص امد در امر عظیم بدی می افتد پس تایید نمیشود

ض ( یکون ذا مال وفیر) حرف ض امد دارای مال فراوانی میشود 

ط ( یرى التوفیق فی الدنیا والآخرة ) حرف ط امد در امر دنیا و اخرت توفیق می بیند

ظ ( یظهر فی الامر ما کان خفیا ) حرف ظ امد امور مخفی بر او آشکار میشود 

ع ( یعان على امره ویوفق) حرف ع امد کمک به او میشود و موفق میگردد 

غ ( یقع فی امر شدید فالیتصدق ) حرف غ امد در امر شدیدی میفتد پس تایید نمیشود

ف ( یجمع الله شمله بعد الفراق) حرف ف امد خدا او را بعد از فراق و جدایی پیوند میدهد 

ق ( یکون سعیدا ومقبولا بین العباد ) حرف ق امد خوشبخت میشود و بین مردم مقبول میگردد

ک ( یقع فی خصومة فالیتصدق) حرف ک امد در خصومت و دشمنی میفتند پس تایید نمیشود

ل ( یتیسر امره ویقهر اعداؤه ) حرف ل امد ، امرش آسان میشود و بر دشمنان پیروز میگردد

م ( یحذر لئلا یقع فی الندامة ) حرف م امد باید حذر کند تا مبادا پشیمان نشود

ن ( یکون ذا جاه وقبول ) حرف ن امد دارای مقام و مقبولیت نزد مردم میشود

هــ ( یتوقف امره قلیلاً وتکون عاقبته خیراً) حرف ه امد امر او اندکی متوقف میشود ولی عاقبتش خیر هست 

و ( یرزق مالاً ولایحتاج لأحد) حرف و امد مالی نصیبش میشود و محتاج احدی نمیگردد

ی ( یجد بشارة فیها خیر) حرف ی امد مژده به او میدهیم که نیتش خیر هست 

 

ترجمه از فاطمه علوی

خاتم القبول والمحبة من العنبر

 

خاتم القبول والمحبة من العنبر

نأخذ عجین العنبر وننقش علیه ودود بالدائرة وفی الوسط حرف آ ونعمل منه فص لخاتم أو نضعه فی قماش أخضر ونحملة لاکن لا تدخل بها الأماکن النجسة سینقلب السحر على الساحر

 

انگشتر قبول و محبت از عنبر ( ماده مومی که از نهنگ عنبر بدست میاد )

عنبر در دستگاه گوارش نهنگ عنبر ساخته می‌شود و از راه مخرج یا دهان این جانور دفع می‌شود. قطعه‌های عنبر دفع شده روی آب دریا یا در ساحل به دست می‌آید

خمیر و موم عنبر را میگیریم و روی آن نقش میکنیم کلمه « ودود » را بصورت دایره وار و در وسط این دایره حرف آ را می نویسیم و از آن نگین برای انگشتر می سازیم ، یا میگذاریم آن را پارچه سبز و حمل میکنیم ولی داخل نشو با آن به اماکن نجس ، با این دستور بزودی سحر به ساحرش برمیگردد  


 

طریقه سهله لامتلاک خادم مؤمن

تکون على وضوء و ان تقرا سورة الناس قبل ان تنام 7 مرات وتقول انا فلان ابن فلانه وتنام 

لاکن انصح بأن تقرأ سورة الناس قبل کل صلاه اب عشر دقائق 14 مره وبعد کل صلاه 14 مره قبل ان تقوم بالطریقه لمده اسبوع

 

راه آسان برای به تملک در آوردن خادم مومن 

با وضوء باشی و سوره ناس را قبل از خواب 7 بار میخوانی و میگویی من فلانی فرزند فلانه ( نام مادر ) و میخوابی 

ولی توصیه میکنم به اینکه بمدت یک هفته ، سوره ناس را 14 بار قبل از هر نماز بمدت ده دقیقه بخوانی و بعد هر نماز 14 بار قبل از اینکه این روش را شروع کنی . 

 

ترجمه از فاطمه علوی

برای محبوب شدن نزد مردم

 

محبه عامه

اذا اردت ذلک تتوضأ وتتوجه الى القبله 

هنگامی که اراده کردی این دستور را انجام دهی ، وضوء میگیری و رو به قبله دو رکعت نماز میخوانی

وتقول بعد صلاه رکعتین 

و بعد نماز دو رکعتی میگویی :

لا اله الا الله محمد شفیع الله عدد 1000 مرة 

لا اله الا الله ،محمد شفیع الله ، بتعداد هزار مرتبه 

 

بشرط ان لا تتکلم مع احد حتى یفرغ العدد 

بشرط آنکه با احدی صحبت نکنی تا اینکه فارغ شوی از تعداد هزار تا

 

وتقول عقب کل 100 مرة الاتى وهذا ما تقول 

و بعد هر 100 مرتبه ، دعای زیر را میگویی 

 

اللهم بحق حرمة لا اله الا الله محمد شفیع الله ان تجذب لى قلوب عبادک اجمعین حتى ینقادوا ویخضعوا لى بالمحبه والمودة والعطف برحمتک یا ارحم الراحمین وصلى الله على سیدنا محمد وعلى اله وصحبه وسلم

 

ترجمه از فاطمه علوی

برای جلب محبوب بعد از رها کردن

 

لجلب الحبیب بعد الهجر

برای جلب محبوب بعد از دور شدن و رها کردن 

لمن هجرها حبیبها تقرا بعد الفجر 15 مرة سورة طه وبعدها 77 مرة 

اللهم لین قلب فلان ابن فلانة لفلانة بنت فلانة کما لینت الحدید لداوود 

برای کسی که دوستش او را رها کرده است ، میخوانی بعد از صبح 15 بار سوره طه و بعد آن 77 بار این جمله « اللهم لین قلب فلان ابن فلانة لفلانة بنت فلانة کما لینت الحدید لداوود »

ثم عند المغرب سورة الاحزاب 3مرات والرحمن 3مرات والحج 3مرات وطه 3مرات والمؤمنون 3مرات حتى تبعد المشاکل 

سپس هنگام غروب میخوانی سوره احزاب را 3 مرتبه و الرحمن را 3 مرتبه و حج را 3 مرتبه و طه را 3 مرتبه و مومنون را 3 مرتبه ، تا که مشکلات او رفع شود 

ثم بعدها تستغفر 71مرة وتصلی على الرسول 100مرة وتقول :

 اللهم اغفر لی الدنب الذی یحجب الدعاء

سپس بعد آن استغفار میگویی 71 مرتبه و صلوات میفرستی بر رسول ص 100 مرتبه و میگویی :  اللهم اغفر لی الدنب الذی یحجب الدعاء 

ثم تدعی :

سپس میگویی :

اللهم هب لی من لدنک زوجا صالحا 

 

ترجمه از فاطمه علوی

استخدام سلام قول من رب رحیم

 

مجربة100% للهم والحزن

قرائت این ایه بی تعداد خیلی سریع غم و اندوه را ازبین میبرد..

واصبر وما صبرک إلا بالله ولا تحزن علیهم ولا تک فی ضیقٍ مما یمکرون ، إن الله مع الذین اتقوا والذین هم محسنون..نحل ایه 127

 

 

استخدام سلام قول من رب رحیم بدون ریاضة

به خدمت گرفتن خادم آیه قول من رب رحیم ، بدون ریاضت 

بسم الله الرحمن الرحیم

اولا قلب القرءان سورة یس وقلب القلب سلام قول من رب رحیم وهذا الاستخدام و بدون ریاضة ولا صوم ولا بخور اهم شىء الطهارة فى الثوب والبدن والمکان

اولا قلب قران سوره یس هست و قلب این قلب هم آیه قول من رب رحیم هست و این به خدمت گرفتن خادم این سوره بدون ریاضت و بدون روزه و بدون بخور هست و مهمترین چیز طهارت در لباس و بدن و مکان هست

 

وهو [ تقرء سلام قول من رب رحیم 818 مرة بعد کل فریضة حتى ترى فى منامک احلام بخصوص الایة الکریمة ثم بعدها سترى مناما خدام الایة ویعرفوک

و آن ، میخوانی آیه سلام قول من رحیم را 818 مرتبه بعد هر نماز ، تا اینکه می بینی در خوابت رویاهایی بخصوص آیه کریمه را ، سپس بعد آن بزودی می بینی در خواب ، خادمان آیه را و تو را می شناسند

 

ویعلموک کیفیة استخدامهم وشروطهم والقراءة لیست اسبوع او اقل او اکثر القراءة مفتوحة حتى ترى فى منامک الخدام وهذا هو التوکیل [والتوکیل بعد 8 ثم10 ثم بعد کل 100 ] وهذا هو التوکیل :

و می آموزند به تو کیفیت به خدمت گرفتن ایشان و شروط آنها را ،  خواندن یک هفته یا کمتر یا بیشتر طول نمیکشه  ، خواندن سوره ادامه دارد تا ببینی در خوابت خدام سوره را و این توکیل که در زیر می آید را می خوانی ، ابتدا بعد 8 بار آیه مذکور را خواندن این توکیل را میخوانی ، سپس بعد 10 بار خواندن آیه سپس بعد هر صد تا که آیه را خواندی این توکیل را میگویی :

[ اللهم لا اعلم ما فى نفسک وتعلم مافى نفسى انک انت علام الغیوب ]

 

الشک یفسد العمل والامل ینجح العمل وخالف النفس والشیطان وأعصهما

شک در این دستور ، عمل را خراب میکند و امیدواری ، عمل را موفق میکند ، مخالفت کن با نفس و شیطان و سرپیچی کن از متابعت این دو . 

 

ترجمه از فاطمه علوی

جلب خواستگار مورد نظر

 

جلب بنیة الزواج فی الحلال

جلب شخص مورد نظر به نیت ازدواج

( فقط در امر حلال استفاده شود ) یعنی طرف مقابل هم تمایل داشته باشه که با شما ازدواج بکنه در غیر اینصورت حرام هست به زور او را پای عقد بکشونید

 

تطلق البخور 

رها کن بخورها رو ( یعنی بوی بخور رو رها کن = در حال سوختن باشه ) 

 

این بخورها :

اللبان الذکر والکسبرة أمامک فی اللیل 

لبان ذکر ( کندر نر ) و کسیره ( گشنیز ) یا بخور مریم را در شب ، در برابر خود بگذار

یعنی در حین اینکه این بخورها رو در برابرت گذاشتی و داره دود میکنه و بوی خوش اون پخش میشه این دعای زیر رو به تعدادی که گفته شده میخونی 

 

وتقرأ لُمُقفُنجَل ( کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون ) 

و میخوانی کلمه ی

 لُمُقفُنجَل و آیه کانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ

 

ألف مرة وعلی رأس کل مائة تقول

هزار بار و بعد از هر صد بار میگویی 

کَذلِکَ لا یَهْجَعُ فُلانٌ ابنُ فُلانَةَ حَتّی یَأتی إلیَّ خاضِعاً ذَلیلاً وَ یَفعَلُ لی کَذا وَکَذا و تَوَکُّلُه

ترجمه از فاطمه علوی

 

توضیح :

یه تسبیح برمیداری ده دور تسبیح میگی لمققنجل ، کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون

یه دور تسبیح که صدتا میشه ، تموم شد میگی کذلک لایهجع فلان (اسم پسر مورد نظر رو میگی) ابن فلانه (اسم مادرشو میگی ) مثلا علی ابن مرضیه ، حتی یاتی الی خاضعا ذلیلا و یفعل لی کذا و کذا ، بجای کذا و کذا میگی برای خواستگاری از من . یا برای عقد من . یا برای صیغه من ، یا برای عروسی با من ( برای اونایی که عقدشون طولانی شده ) و توکله 

بعد یه دور تسبیح دیگه شروع میکنی و لمقفنجل ، کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون رو میخونی . بازم صد تا که تموم شد اون جمله که اسم طرف و مادرش هست رو تا اخر میگی 

ده دور تسبیح این اعمال که گفته شد رو تکرار میکنی

 

کلمه لَمُقْفَنْجَلٍ ، اول اسم ملائکه ی ذیل هست : 

لِلطَّهَطِیلٍ مَهْطَهَطِیِلٍ قَهْطَیَطِیلٍ فَهْطَیْطِیلٍ نَهَهْطَطِیلٍ جَهْلَطَطِیلٍ لَخْهَطَطِیلٍ

 


 

لجمال عینیک


لجمال عینیک
البابونج وماء الورد لراحة العینین 
من أجل إزالة الإرهاق ولراحة العینین یجب مسحهما بقطعة قطن مشبعه بمحلول یتکون من ماء الورد ومغلی أوراق البابونج بمعدل ثلاث مرات یومیا . 


برای زیبایی چشمانت

بابونه و گلاب برای راحتی چشمها

برای از بین بردن خستگی و برای راحتی چشمها ، باید آنها را با یک تکه پنبه آغشته شده با محلول گلاب و برگهای بابونه ، سه بار در روز پاک کنید.



زیت اللوز والنعناع لإزالة الهالات السوداء 
أحیانا تظهر هالات سوداء حول العینین أو حول الجفن السفلی للعین وهذا ما یفقد العین جمالها و رونقها لذا فإنا معلقه صغیره من زیت اللوز و معلقه من مغلی النعناع نمزجهم معا و ندهن حول العینین یومیا لمدة أسبوعین وسوف ترین النتیجه .


روغن بادام و نعناع برای از بین بردن دایره های تیره در اطراف چشم 
بعضی اوقات دایره های تیره در اطراف چشم یا اطراف پلک تحتانی چشم ظاهر می شود و همین مسئله باعث می شود که زیبایی و زیبایی آن از بین برود ، بنابراین یک قاشق کوچک روغن بادام و یک قاشق عرق نعنا را با هم مخلوط کرده و اطراف چشم را با آن چرب میکنید ، هر روز به مدت دو هفته به دور چشم میزنید و بزودی نتیجه را می بینید.



عصیر التفاح و الجزر لنضارة العینین 
لزیادة نضارة العینین یستخدم عصیر التفاح و الجزر الطازج و نضیف إلیهما ماء الورد ثم نعمل حمام للعیون و ذلک بوضع السوائل فی وعاء صغیر "فنجان " وتفتیح العین عدة مرات حیث تعمل هذه الحمامات على زیادة رطوبة العینین و بقائهما فی حالة نضاره وجاذبیه . 


آب میوه سیب و هویج برای طراوت چشم ها
برای افزایش طراوت چشم ، از آب سیب تازه و هویج استفاده می شود و گلاب را به آنها اضافه می کنیم ، سپس شستشوی چشم ها را با آن انجام میدهیم ، این مایعات را در یک کاسه کوچک "فنجان کوچک " قرار داده و چندین بار چشمها را در آن باز میکنید ، زیرا این شستشو ها باعث افزایش رطوبت چشم ها شده و آنها را در حالت طراوت و جذاب نگه می دارند.

 

 

ترجمه از فاطمه علوی

محبة نار مجربه


محبت آتشین ( مجرب )


تکتب على اثر من المطلوب سورة الهمزة الى الموقدة کذلک تقید نار المحبة فى قلب وجسد وعقل کذا فى محبة کذا ثم تلف الاثر وتضعه داخل بصلة کبیرة وتضع البصلة على الفحم وتعزم علیها با البروج الى قولة الحریق 53 مرة وتوکل على حتى یجتمع الاحباب ( قل یومیا ) بعد صلاة الفجر 

  

بنویس روی اثر و چیزی که از طرف مطلوب هست مثل لباس یا کیف و کفش و غیره ، سوره همزه را تا کلمه الموقدة ، اینچنین بستم آتش محبت را در قلب و بدن و عقل فلانی در محبت فلانی ، سپس می پیچی آن اثر را و قرار میدهی داخل پیاز بزرگی و قرار میدهی پیاز را روی زغال و عزیمت میخوانی بر آن با سوره بروج تا کلمه الحربق . 53 بار یا زمانی که مطلوب به طالب برسد . روزی یکبار بگو بعد نماز صبح 

 


( یاجامع الشتات ) 113 مرة لمدة 21 یوم . ذکر یا جامع الشتات را 113 بار بگو بمدت 21 روز جهت آشتی مطلوب با طالب



واذا اردت العمل لــ التسخیر . اگر خواستی تسخیر کنی 

فقل 5000 الالف مرة فی منتصف اللیل (( یاجامع المتفرقین )) ثم اذکر ماذا ترید وبإذن الله لن تمضی ثلاثة ایام الى 7 أیام الا وحاجتک مقضیة بأمر الله الجامع وهو ارحم الرحمین

 

پس بگو 5000 بار در نصف شبه ( یا جمع المتفرقین ) سپس هر انچه میخواهی را یاد کن و به اذن خدا سه تا هفت روز نمیگذره که حاجتت برآورده میشه به امر خداوند 

 

 

چندین دستور برای افزایش رزق و روزی

 

دعاهایی برای افزایش رزق و روزی 

 

39) یَا غَنِیُّ ، أَنْتَ الغَنِیُّ ، وَأَنَا الفَقِیرً ، مَنْ لِلفَقِیرِ سِوَاکَ ، یَا عَزِیزُ ، أَنْتَ العَزِیزُ ، وَأَنَا الذَّلِیلُ , مَنْ لِلذَّلِیلِ سِوَاکَ ، یَا قَوِیُّ ، أَنْتَ القْوَیُّ ، وَأَنَا الضَّعِیفُ ، مَنْ لِلضَّعِیفِ سِوَاکَ ، یَا قَادِرُ ، أَنْتَ القَادِرُ ، وَأَنَا العَاجِزُ مَنْ لِلعَاجِزِ سِوَاکَ .

یکررها سحرا بصوت عال اخذناها ( با صدای بلند خوانده شود )

 

40) دعاء للغنى من الأسرار المکنونة ، کل یوم "سبع مرّات" ، جربه کثیر

( اللهُمَّ إنیّ ضعیفٌ فَقَوَّنی ، أللهُمَّ إنیّ ذلیلٌ فأَعِزَّنی ، أللهٌمَّ إنیّ فقیرٌ فَأَغنِنِی ، بِرَحْمتِکَ یا أرحَمَ الرَّاحِمیِن).

دعا برای بی نیازی از اسرار پنهان ، هر روز 7 بار خوانده شود بسیار مجرب هست 

 

41) للرزق : عن الإمام الباقر أنه قال لزید الشحام : أُدع للرزق فی المکتوبة وأنت ساجد ( یَاخَیْرَ المسؤوُلینَ ، وخَیْرَ المعُطینَ ، أرزقنی وأُرزق عیالی من فضلکَ ، فإنّکَ ذُو الفَضْلِ العَظیمِ ).

از امام باقر ع : برای رزق در سجده خدا را بخوان : یَاخَیْرَ المسؤوُلینَ ، وخَیْرَ المعُطینَ ، أرزقنی وأُرزق عیالی من فضلکَ ، فإنّکَ ذُو الفَضْلِ العَظیمِ

 

42) ومن یتق الله یجعل له مخرجا ویرزقه من حیث لایحتسب ومن یتوکل على الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شیء قدرا) 150 یومیا مدة 40 یوما ,

آیة لسعة الرزق : من قرأ قوله تعالى : (( ومن یتقِ الله یجعل لهُ مخرجاً ، ویرزقهُ من حیثُ لا یحتسب ، ومن یتوکل على الله فهو حسبهُ ، إن الله بالغُ أمرهِ ، قد جعل اللهُ لکلِ شیءٍ قدراً )).سورة الطلاق الآیتان 2،3 .

فی کل یوم "مائة وخمسین مرّة" إلى (أربعین یوماً) ، فإذا بلغ إلى أربعین یوماً قرأها "مائة وسبعین مرّة" رزقه الله رزقاً واسعاً من حیث لا یحتسب.

این آیه را 150 بار طی 40 روز بخواند . و وقتی رسید به چهل روز آن آیه را 170 بار بخواند . خدا به او رزق وسیع میدهد از جایی که گمان ندارد .

 

43) (الله لطیف بعباده یرزق من یشاء وهو القوی العزیز) 100 مرة یومیا.

این آیه را 100 بار در روز بخواند 

 

44) لسماع الاخبار السارة ونیل المناصب (من کان یرید العزة فلله العزة جمیعا) 300 مرة یومیا.

برای شنیدن اخبار خوشحال کننده و رسیدن به مقامات ، این آیه را 300 مرتبه در روز بخواند . 

 

45) للمحبة (عسى الله ان یجعل بینکم وبین الذین عادیتم منهم مودة والله قدیر والله غفور رحیم) 111 مرة یومیا.

برای محبت آیه بالا را 111 بار در روز بخواند . 

 

46) لدفع الشر واهله ( کلما أوقدوا نارا للحرب أطفأها الله) 100 مرة .

برای دفع شر و اهل شر ، این آیه بالا را صد بار بخواند 

 

47) للثروة من قال بین صلاتی العشاء والصبح ( یا غنیُ ) "ألف وست مائة مرّة" ، أصبح ذا مال وثروة

برای ثروت کسی که بین نماز عشاء و صبح 1600 بار بگوید ، یا غنی  وقتی صبح شود دارای مال و ثروت میشود . 

 

48) للرزق ( أستَغفِرُ اللهَ الذِی لاَ إِلهَ إِلاّ هُوَ الحَیُّ القَّیومُ بَدیعُ السَّماواتِ والأرضِ ذو الجلال والاکرام، من جَمیعِ جُرمِی وظُلمی وإسرافی عَلىَ نَفسِی وأتوبُ إِلیهِ) 100 مرة یومیا. روی عن الإمام الصادق أنه من قرأ هذا الدعاء فی کل یوم "مائة مرّة" شهرین متتابعین رزقهُ الله کنزاً من المال ، أو کنزاً من العلم . وفی قول آخر "أربع مائة مرّة".

برای رزق ، دعای داخل پرانتز را صد بار هر روز بگوید . از امام صادق ع روایت هست که کسی که این دعا را صد بار در هر روز بخواند طی دو ماه متوالی ، خدا به او گنجی از مال یا گنجی از علم رزق میدهد . و در جمله دیگری گفته شده 400 بار . 

 

49) للرزق : عن الإمام الباقر (ع) أنه قال لزید الشحام : أُدع للرزق فی المکتوبة وأنت ساجد ( یَاخَیْرَ المسؤوُلینَ ، وخَیْرَ المعُطینَ ، أرزقنی وأُرزق عیالی من فضلکَ ، فإنّکَ ذُو الفَضْلِ العَظیمِ ).

روایت شده از امام باقر ع که به زید الشحام فرمود : برای رزق بگو در سجده : یَاخَیْرَ المسؤوُلینَ ، وخَیْرَ المعُطینَ ، أرزقنی وأُرزق عیالی من فضلکَ ، فإنّکَ ذُو الفَضْلِ العَظیمِ

 

50) لطلب الرزق ، الاذان مع المؤذن وتردید کلمات الاذان مع المؤذن وبعده وهی السنة عند سماع المؤذن

عن الإمام الصادق قال شکا رجل إلى أبی عبد الله الفقر فقال أذن إذا سمعت الأذان کما یؤذن المُؤذن.

برای طلب رزق ، گفتن اذان با مؤذن ، و تکرار کلمات اذان با موذن و بعد از او و این سنت هست هنگام شنیدن اذان از مؤذن .

از امام صادق ع روایت هست که به مردی که از فقر شکایت داشت فرمود : اذان بگو وقتی که صدای اذان را میشنوی همراه با موذن که اذان میگوید 

 

51) سورة ( الماعون ) 41 مرة لرفع الفقر ختم سورة الماعون ، فإذا أراد أحد أن یرفع الدروشة والفقر عنه فلیقرأها إحدى وأربعین مرّة فلن یحتاج أبناؤه لشیء ، وکان قارئها فی حفظ الله إلى یوم آخر .

سوره ماعون بتعداد 41 بار برای رفع فقر . پس کسی که بخواهد درویشی و فقر از او برطرف شود پس باید این سوره را 41 بار بخواند پس هرگز فرزندانش محتاج چیزی نشوند و تلاوت کننده ی این سوره در حفظ خدا باشد تا روز دیگر . 

 

52) سورة ( طه ) للرزق من قرأها وصله رزقهُ من حیث لا یحتسب ، وطریقتها بأن یقرأها "مرّة واحدة" عند طلوع الفجر الصادق ، وسوف ینال رزقاً جدیداً ، کما یحبب الله القلوب به.

سوره طه برای رزق ، کسی که آن را بخواند خدا رزق او را از جایی که گمان نبرد میرساند و روش ختم آن این است که هنگام طلوع فجر یک مرتبه بخواند ، بزودی رزق جدیدی به او میرسد همانطور که خدا قلبها را به آن دوست دارد . 

 

53) سورة( ق ) لحلول النعمة والخیر وهو ختم سورة ( ق ) ، فإذا أراد أحد حلول النعمة والخیر و انفتاح أبواب الخیر علیة ، فلیقرأها کل یوم "ثلاث مرّات" وهو على وضوء ، متجهاً نحو القبلة ، بشکل متواصل ولیطلب حاجته ، فسیرزقهُ الله تعالى .

سوره ق برای وارد شدن نعمت و خیر به زندگی . هنگامی که کسی میخواهد نعمت و خیر به زندگی خود وارد کند و درهای خیر بر او گشوده شود پس باید هر روز 3 مرتبه آن را بخواند . با وضوء و رو به قبله باشد و به شکل پیوسته بخواند و حاجت خود را طلب کند پس خدا بزودی رزق او را میرساند .

 

54) سورة (القدر) إنا أنزلناه للسعة فی الرزق تقرأ کل یوم "عشر مرّات" بعد صلاة الصبح فسیشاهد قدرة الحق ، وهی من جملة المجربات ، قال بعض العلماء وبعض أهل الدعاء : من قرأ هذه السورة "ثلاثمائة وستین مرّة" لکل حاجة ومطلب ، قضیت حاجته . وتقرأ بنفس العدد لرفع الفقر و الفاقة و زوال العسرة والحاجة ، وللغنى والثروة والاستطاعة ، وأداء الدین ، وهی من المجربات وقد ورد حدیث عن الإمام الصادق ( من داوم على هذه السورة ، وصلة رزقهُ من حیث لا یحتسب )) . وقال البعض أن عدد ختمها "ثلاثمائة وأربعة".

سوره قدر ، انا انزلنا برای گشایش در رزق ، هر روز ده مرتبه بعد از نماز صبح بخواند پس بزودی قدرت حق را مشاهده خواهد کرد و آن از مجربات است . بعضی علماء و اهل دعا گفته اند ، کسی که این سوره را 360 بار برای هر حاجت و مطلبی بخواند ، پس حاجت او برآورده میشود و به همان تعداد برای رفع فقر و تنگدستی و از بین رفتن تهیدستی و برآورده شدن حاجت بخواند و برای بی نیازی و ثروت و توانمندی و اداء قرض و آن از مجربات است . از امام صادق ع حدیث هست که فرمود : کسی که بر این سوره مدامت کند خدا رزق او را از جایی که گمان ندارد میرساند . و بعضی عدد ختم آن را 304 مرتبه گفته اند . 

 

55) آیة للرزق من مجربات الشیخ المفید رحمه الله لطلب الرزق ( اللهُ لطیفٌ بعبادهِ یرزقُ من یشاءُ وهو القویُ العزیز) سورة الشورى الآیة 19. یقرأها "سبعاً"، ویقول ( اللهم أدم نعمتکَ وألطف بنا فیما قدرتهُ علینا ) ، کذلک "سبعاً" . وقیل : من قرأ کل یوم من شهر رجب "اثنتی عشرة مرّة" هذهِ الآیة ( اللهُ لطیفٌ بعبادهِ یرزقُ من یشاءُ وهو القویُ العزیز) لا شک أنه سیکون ثریاً ، وقد جربها رجال معتبرون وأثروا.

آیه برای رزق از مجربات شیخ مفید :  آیه 19 از سوره شوری را هفت بار بخواند و این دعا ( اللهم ادم نعمتک و الطف بنا فیما قدرته علینا ) را هم هفت بار بگوید . و گفته شده کسی که هر روز از ماه رجب این دعا ( الله لطیف یرزق من یشاء و هو القوی العزیز ) را 12 بار بخواند ، بی شک بزودی ثروتمند میشود و اشخاص معتبر آن را تجربه کردند و تاثیر آن را دیدند . 

 

56) لسعة الرزق : روى الصدوق بإسنادهِ إلى الإمام الصادق قال : من قرأ ( والذاریات ) فی یومه أو فی لیلته ، أصلح الله له معیشته ، وأتاه برزق واسع ، ونوّر له قبره بسراج یزهر إلى یوم القیامة.

برای گشایش رزق ، روایت کرد شیخ صدوق با انتساب آن به امام صادق ع که فرمود : کسی که سوره ذاریات را در روز یا شب بخواند، خدا برای او معیشتش را اصلاح میکند و رزق وسیعی به او میرساند و قبر او را با چراغی تابناک نورانی میکند تا روز قیامت 

 

57) للرزق ( إنَّ الله هوَ الرزاقُ ذوُ القوةِ المتین ) 27 مرة یومیا سورة الذاریات الآیة 58 تقرؤها کل یوم "سبعاً وعشرین مرّة" بعد صلاة الصبح مباشرة ، لمدة أربعین یوم 

برای رزق آیه 58 از سوره ذاریات را 27 بار در روز بخواند

 

58) للرزق وتیسیر الأعمال ( قل إنَّ الفَضْلَ بِیَدِ اللهِ یُؤتیهِ من یَشَاءُ واللهُ ذو الفَضْلِ العَظِیمِ ).50 مرة تقرأ هذهِ الآیة وهی من المجربات.

برای رزق و آسان شدن کارها ، آیه بالا را 50 بار بخواند و آن از مجربات است . 

 

59) للرزق عن الرسول الأکرم صلى الله علیه و آله و سلم ( یا رازِقَ المُقِلینَ ، یا رَاحِمَ المَسَاکین ، یا وَلیَّ المُؤمنِینَ ، یا ذا القوةِ المتِینِ ، صَلَّ عَلىَ مُحَمَّدٍ و أهَلْ بیَتهِ و ارزُقنْی وَ عَافِنی واکفنی ما أهَمَّنی ، برحمتکَ یا أرحمَ الراحمین ) 100 مرة

برای رزق از رسول اکرم ص : دعای بالا را صد مرتبه بخواند 

 

60) التقوى تزید الرزق والمال والعیال 

تقوی رزق و مال و عیال را زیاد میکند  

 

ترجمه از فاطمه علوی 

دعاهایی برای اداء قرض و افزایش رزق

 

38) أدعیة لسعة الرزق وزوال الهم والغم بإذن الله یکرر کل دعاء 100 بعد صلاة الفجر عن النبى صلى الله علیه و آله و سلم .

از پیامبر خدا ص روایت شده دعاهایی برای وسعت رزق و از بین رفتن هم و غم به اذن خدا ، ( که در زیر می آید ) این دعاها را تکرار میکنی ، هر دعا صد مرتبه بعد نماز صبح 

اللَّهُمَّ اکفِنى بِحَلالِکَ عَن حَرامِکَ واغنِنى بِفَضلِکَ عَمَّن سِواکَ

اللّهُمَّ رَبَّ السَّمَواتِ السَّبعِ وَرَبَّ العَرشِ العَظیمِ رَبَّنا وَرَبَّ کُلِّ شئ مُنزِلَ التَّوراةِ وَالانْجِیلِ وَالقُرْآنِ فَالِقِ الْحَبِّ وَ النَّوَى أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ کُلِّ شئ اَنْتَ اَخْذُ بِناصِیَتِهِ اَنْتَ الاَوَلُ فَلَیْسَ قَبْلَکَ شِئ وانَتِ الاخرُ فَلَیْسَ بَعْدَکَ شِئْ وانَتِ الظّاهِرُ فَلَیْسَ فَوْقَکَ شِئْ وانَتِ الْبَاطِنُ فَلَیْسَ دُونَکَ شِئ اقْضِ عَنَى الدِّینَ واغْنَنِى مِنَ الْفَقْرِ

 

• عن ابى سعید الخدرى رضى الله عنه قال دخل رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم ذات یوم المسجد فاذا برجل به یقال له ابو امامة جالسا فیه, فقال یاابا امامة مالى اراک جالسا فى المسجد فى غیر وقت صلاة؟ قال هموم لزمتنى ودیون یارسول الله قال الا اعلمک کلاما اذا قلته اذهب الله تعالى همک وقضى عنک دینک قل اذا أصبحت واذا امسیت

اللَّهُمَّ انّى اعوذُ بِکَ مِنَ الهَمِّ والحُزْنِ واعُوذُ بِک مِنَ العَجزِ وَالْکَسَلِ واعُوذُ بِکَ مِنَ الجُبنِ وَالبُخلِ وَاَعُوذُ بِکَ مِن غَلَبَةِ الدَّینِ وقَهْرِ الرّجالِ قالَ فَقُلْتُ ذَلِکَ فَاذْهَب اللَّهُ عَزَّ وجَلَ هَمًى وقَضَى عَنَى دیْنِى

 

از ابی سعید الخدری ( از یاران رسول خدا ص ) رضی الله عنه نقل هست که گفت : یک روز رسول خدا ص داخل مسجد شد پس در این هنگام مردی به او گفت ابو امامة در مسجد هست ، پس رسول خدا گفت : ای ابو امامة چطور شده در غیر وقت نماز ترا در مسجد می بینم ؟ گفت یا رسول الله ص ، ناراحتیها و قرضها دور مرا گرفته . رسول خدا ص فرمود : کلامی به تو یاد میدهم که هر زمان آن را بگویی ، خدا ناراحتی ترا از بین می برد و قرضت را اداء میکند . بگو وقتی که صبح میشود و وقتی که شب میشود : 

اللَّهُمَّ انّى اعوذُ بِکَ مِنَ الهَمِّ والحُزْنِ واعُوذُ بِک مِنَ العَجزِ وَالْکَسَلِ واعُوذُ بِکَ مِنَ الجُبنِ وَالبُخلِ وَاَعُوذُ بِکَ مِن غَلَبَةِ الدَّینِ وقَهْرِ الرّجالِ قالَ فَقُلْتُ ذَلِکَ فَاذْهَب اللَّهُ عَزَّ وجَلَ هَمًى وقَضَى عَنَى دیْنِى

 

• قال النبى صلى الله علیه وآله وسلم یامعاذ الا أعلمک دعاء تدعو به فلو کان علیک من الدین مثل صبیر اداه الله عنک فادع الله یامعاذ قل :

اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِى الْمُلْکَ مَن تَشاءُ وَتَنزِعُ المُلکَ مِمَّن مَن تَشاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشاءُ بِیَدِکَ الخَیرُ اِنَّکَ عَلى کُلِّ شئ قَدِیرٌ تُولِجُ اَللَّیْلَ فِى النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِى اللَّیْلِ وَتُخْرِجُ الحَىَّ مِنَ المَیِّتِ وَتُخرِجُ المَیِّتَ مِنَ الحَىِّ وَتَرْزُقُ مَن تَشاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ رَحْمَنَ الدُّنْیَا والاخِرَةِ ورَحِیمَهُمَا تُعْطَى مَن تَشاءُ مِنهُما وتَمْنَعُ مَن تَشاءُ ارْحَمنى رَحْمَةً تُغْنِنَى بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ رَوَاهُ اَلطَّبرانَى عَنْ مُعَاذٍ رِضَى اَللَّهُ عَنْهُ

 

نبی خدا ص فرمود : ای معاذ ، یاد میدهم به تو دعایی که اگر آن را بخوانی قرضهای تو اگر اندازه کوه باشد ، خدا آن را اداء میکند. پس ای معاذ خدا را بخوان با این دعا و بگو : 

اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِى الْمُلْکَ مَن تَشاءُ وَتَنزِعُ المُلکَ مِمَّن مَن تَشاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشاءُ بِیَدِکَ الخَیرُ اِنَّکَ عَلى کُلِّ شئ قَدِیرٌ تُولِجُ اَللَّیْلَ فِى النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِى اللَّیْلِ وَتُخْرِجُ الحَىَّ مِنَ المَیِّتِ وَتُخرِجُ المَیِّتَ مِنَ الحَىِّ وَتَرْزُقُ مَن تَشاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ رَحْمَنَ الدُّنْیَا والاخِرَةِ ورَحِیمَهُمَا تُعْطَى مَن تَشاءُ مِنهُما وتَمْنَعُ مَن تَشاءُ ارْحَمنى رَحْمَةً تُغْنِنَى بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ 

 

• قال النبى صلى الله علیه وآله و سلم : اللَّهُمَّ أجعل أَوْسَعَ رِزْقِکَ عَلَیَّ عِندَ کِبَرِ سِنّى وانقِطاعٍ عُمرى

نبی خدا ص گفت : اللَّهُمَّ أجعل أَوْسَعَ رِزْقِکَ عَلَیَّ عِندَ کِبَرِ سِنّى وانقِطاعٍ عُمرى

 

•  رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم قلت ماهو قال کان عیسى ابن مریم یعلم اصحابه قال لو کان على احدکم جبل ذهب دینا فدعا الله بذلک لقضاه الله عنه

اللَّهُمَّ فارِجَ الهَمِّ وَکاشِفَ الغَمِّ وَمُجیبُ دَعوَةِ الْمُضْطَرِّینَ رَحْمَنُ الدُّنیا والاخِرَةِ ورَحِیمَهُمَا اَنْتَ تَرْحَمُنِى فَارْحَمْنِى بِرَحْمَةٍ تُغْنِنى بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ

 

رسول خدا ص فرمود: حضرت عیسی بن مریم ع به یاران خود دعایی تعلیم میداد ، میگفت اگر یکی از شما کوهی از طلا قرض داشته باشد پس این دعا را بخواند ، خدا قرض او را اداء میکند . 

اللَّهُمَّ فارِجَ الهَمِّ وَکاشِفَ الغَمِّ وَمُجیبُ دَعوَةِ الْمُضْطَرِّینَ رَحْمَنُ الدُّنیا والاخِرَةِ ورَحِیمَهُمَا اَنْتَ تَرْحَمُنِى فَارْحَمْنِى بِرَحْمَةٍ تُغْنِنى بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ

 

• قال النبى صلى الله علیه و آله و سلم لقد کان دعاء اخى یونس عجبا اوله تهلیل واوسطه تسبیح واخره اقرار بالذنب

لاَ اِلْهُ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اَنَّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ

مادعا به مهموم و لا مغموم ولا مکروب ولا مدیون فى الیوم ثلاث مرات الا استجیب له

 

نبی خدا ص گفت : دعایی که برادر من حضرت یونس ع خواند عجیب بود .اول آن تهلیل هست و وسط آن تسبیح هست و آخر آن اقرار به گناه هست . 

لاَ اِلْهُ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اَنَّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ،

شخص اندوهگین و غمگین و گرفتار و قرض دار سه بار در روز آن را نمیخواند مگر اینکه خدا دعایش را مستجاب میکند

 

ترجمه از فاطمه علوی

گنج پایان ناپذیر

 

32) روى الامام العارف بالله عبد الله بن اسعد الیافعی رحمه الله تعالى قال:بلغنی عن سیدنا العارف الامام ابی عبد الرحمن القرشی عن شیخه ابی الربیع المالقی انه قال له

روایت شده عارف بزرگ اسعد الیافعی گفت : رسید به من از عارف عبدالرحمن القرشی و او هم از ابی الربیع المالقی که به او گفت :

الا اعلمک کنزا تنفق منه ولا ینفد؟ قال:قلت:بلى؟

آیا آموزش بدهم به تو گنجی که هر قدر از آن انفاق کنی باز هم تمام نشود ؟ گفت : گفتم بلی

فقال:

پس گفت :

 یالله , یا أَحَدُ یا وَاحِدٍ یا مَوْجُودُ یا جَوَادُ یا بَاسِطَ یا کریم یاوهاب یاذا الْقُوَّةِ یاغنی یا مغنی یا فَتَّاحُ یا رَزَّاقُ یا علیم یا حکیم یا حی یاقیوم یارحمن یا رحیم یا بدیع السَّمَوَاتِ والارض . یا ذَا الْجَلَالِ والاکرام یاحنان یا مَنَّانُ انفحنی منک بنفحة خیر تغننی بِهَا عَمَّنْ سواک . 

 أن تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جاءکم الْفَتْحِ ، أَنَا فَتَحْنا لک فَتْحاً مبینا ، نَصْرُ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحُ قریب اللَّهُمَّ یا غنی یاحمید یامبدىء یامعید یاودود یا فَعَّالُ لِما یرید اکفنی بحلالک عَنْ حرامک واغننی بفضلک عَمَّنْ سواک واحفظنی بِمَا حَفِظْتَ بِهِ الذکر وانصرنی بِمَا نَصَرْتَ بِهِ الرُّسُلُ انک عَلَى کل شیء قدیر . 

قال فمن داوم على قرائتها بعد کل صلاة خصوصا بعد صلاة الجمعة ، حفظه الله من کل خوف ونصره الله على اعدائه واغناه الله ورزقه من حیث لا یحتسب ویسر علیه معیشته وقضى عنه دینه ولو کان علیه مثل الجبال دین اداه الله تعالى بمنه وکرمه. 

گفت پس کسی که مداومت کند بر خواندن آن بعد هر نماز خصوصا بعد نماز جمعه ، خدا او را حفظ میکند از هر ترسی و یاری میدهد او را بر دشمنانش و بی نیاز میکند او را خدا و رزق میدهد به او از جایی که گمان نمی برد و آسان میکند بر معیشتش و خدای متعال به منت و کرمش قرض او را اداء میکند حتی اگر بر او مثل کوه ها باشد 

 

33) دعاء للبرکة فی العمر هذه فائدة عظیمة للبرکة فی العمر ، ذکر ذلک الشیخ احمد بن میلاد رحمه الله قال نقل عن الشیخ ابی الحسن الخقانی قدس سره من واظب على قراءة هذا الدعاء بعد صلاة الفجر بورک فی عمره بقدرة الله وهو :

دعایی برای برکت در عمر ، این فایده ی عظیم برای برکت در عمر .  آن را شیخ احمد بن میلاد ذکر کرده به نقل از شیخ ابی الحسن الخقانی که کسی که مواظبت کند بر قرائت این دعا بعد از نماز صبح ، به عمر و حیات او برکت داده میشود به قدرت خدا و آن دعا این است : 

 اللَّهُمَّ اجعلنی مَحْبُوباً فی قُلُوبِ المؤمنین وَ بلغنی طُولِ الْعُمُرِ بِالصِّحَّةِ وَ السَّلَامَةِ وَ السَّعَادَةُ فَاللَّهُ خیر حِفْظاً وَ هُوَ ارْحَمْ الراحمین . 

 

34) دعاء سعة الرزق من کتاب الجفر عن علی بن أبی طالب علیه السلام ، کرم الله یقرأ سبع مرات صباحاً ومساءً

دعایی برای گشایش در رزق از کتاب الجفر از علی بن ابیطالب علیه السلام ، که خدا اکرام میکند به کسی که آن را هفت بار صبح و شب بخواند 

 یا کریم یا رحیم اللَّهُمَّ یاذا الرَّحْمَةِ الْوَاسِعَةِ یا مطلعاً علی السَّرَائِرِ وَ الضَّمَائِرِ وَ الْهَوَاجِسِ وَ الْخَوَاطِرِ ، لا یعزُبُ عنک شئ ، أسألک فیضةً مِنْ فیضات فضلک وَ قَبْضَةً مِنْ نُورٍ صلتک وَ أُنْساً وَ فَرْجاً مِنْ بَحْرٍ کرمک ، أَنْتَ بیدک الْأَمْرِ کله ومقالید کل شئ فَهَبْ لی مِمَّا تَقَرُّ بِهِ عینی وتُغنینی بِهِ عَنْ سُؤَالِ غیری فإنک وَاسِعُ الکرم کثیر الْجُودِ حُسْنِ الشیم ، فببابک وَاقِفُ ولجودک الْوَاسِعِ الْمَعْرُوفِ مُنْتَظِرُ یا کریم یارحیم . 

 

35) قراءة سورة لئلاف قریش 41 کل یوم او 7 کل یوم وعند الخوف والإحساس بالجوع والعطش تذهب ذلک کله. 

خواندن سوره لایلاف قریش 41 بار هر روز یا 7 بار هر روز ، هنگام ترس و احساس گرسنگی و تشنگی، که همه ی اینها برطرف میشود 

 

36) دخول الخلاء بتقدیم الیسار وتأخیر الیمین والخروج منه بالعکس یورث الغنى ذکره الفقهاء فی کتبهم والدخول بخلاف ذلک یورث الفقر 

داخل شدن به توالت با جلو گذاشتن و مقدم داشتن پای چپ و تاخیر پای راست و خارج شدن از توالت برعکس ( یعنی موقع خارج شدن از توالت ، اول پای راست را بیرون بگذارد بعد پای چپ ) . این عمل موجب غنی شدن میشود ، که فقهاء هم در کتابهایشان از آن یاد کرده اند . و داخل شدن به خلاف این روش ، باعث فقر میشود ( یعنی اگر اول پای راست رو در توالت بذارین باعث فقر میشه ) . 

 

37) یا ذا الجلال والإکرام ، بحرمة وجهک القدیم إقض عنی دینی او یقول بدل اقض عنی اجعلنی غنیا او زوجنی بجمیلة او یقول ما یرید فعطاء الله لیس له حد وهو دعاء مستجاب من الاسرار المکنونة المضنونة فی الصدور,

گفتن این دعا :  یا ذالجلال وَ الاکرام ، بِحُرْمَةِ وجهک القدیم اقْضِ عنی دینی 

یا به جای گفتن (اقض عنی) میگوید :  اجعلنی غنیا او زوجنی بجمیلة (مرا بی نیاز گردان یا با همسری زیبا مزدوج کن ) یا میگوید آنچه که میخواهد ، پس عطا میکند خدا به اندازه ای که حدی برای آن نیست و آن دعای مستجاب از اسرار پنهان شده در سینه ها هست .

 

وفی روض الأفکار قال الفضیل بن فضالة رحمه الله تعالی أصابنی دین، فکنت أقول بإلحاح یا ذا الجلال والإکرام ، بحرمة وجهک الکریم إقض عنی دینی فقال لی قائل فی المنام کم تلح علی الله بوجهه الکریم ،، إذهب إلی موضع کذا ، وخذ منه قدر دینک .قال :فتعلمه بعض أصحابی ،، فکان یقول یا ذا الجلال والإکرام ، بحرمة وجهک القدیم ، أعطنی صحة فی تقوی ، وطول عمر فی حسن عمل ، وسعة رزق ولاتعذبنی علیه فأعطاه الله الثلاثة .

و در کتاب روض الافکار ، الفضیل بن فضالة گفت : قرضی به من رسید ، پس با اصرار و پافشاری بخدا گفتم « یا ذالجلال و الاکرام به حرمة وجهک الکریم اقض عنی دینی » پس در خواب کسی به من گفت : چقدر اصرار میکنی بر خدا به وجه کریم او ، برو به فلان جا و به اندازه ی قرضت از آن شخص بگیر . 

گفت : پس آموزش دادم این دعا را به بعضی از دوستانم . او میگفت « یا ذاالجلال وَ الاکرام بِحُرْمَةِ وجهک القدیم ، اعطنی صِحَّةِ فی تقوی وَ طُولِ عُمَرَ فی حُسْنِ عَمَلٍ وَ سَعَتْ رِزْقٍ وَ لاتعذبنی علیه  . 

ای با شکوه و سخاوتمند به حرمت چهره ی قدیمت عطاء کن به من سلامتی که در تقوای تو باشد و طول عمر که در اعمال نیک باشد و گشایش رزق و عذاب مکن مرا بر آن . 

پس خدا هر سه را به او عطاء کرد . 

 

 

ترجمه از فاطمه علوی

سی و هفت آیه معجزه گر

 

ادامه نود راهکار برای جلب ثروت 

31) 37 آیة فیها تهلیل وتوحید الله عن جعفر بن محمد الصادق ( علیه السلام ) قال قال أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب صلوات الله علیه و على آله علمنی حبیبی رسول الله ( صل الله علیه وآله ) دعاء و لا أحتاج معه إلى دواء الأطباء

سی و هفت آیه هست که در آن تهلیل و توحید خدا هست از امام جعفر صادق علیه السلام که فرمود : امیر المؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و آله فرمود : حبیب و محبوب من رسول خدا صل الله علیه و آله به من دعایی آموخت که با آن دعا محتاج به دارو و دوای اطباء و پزشکان نمیشوم

 

قیل و ما هو یا أمیر المؤمنین قال سبع و ثلاثون تهلیلة من القرآن من أربع و عشرین سورة من البقرة إلى المزمل

گفته شد " آن دعا چیست ای امیر المؤمنین ؟ فرمود : سی و هفت تهلیل از قران در بیست و چهار سوره از بقره تا مزمل هست

 

ما قالها مکروب إلا فرج الله کربه و لا مدیون إلا قضى الله دینه و لا غائب إلا رد الله غربته و لا ذو حاجة إلا قضى الله حاجته و لا خائف إلا أمن الله خوفه

این دعا را شخص مکروب و اندوهگین نمیخواند مگر اینکه خدا اندوه او را برطرف میکند و نه مدیون و مقروضی که خدا دین و قرض او را اداء میکند و نه غایبی که خدا او را به شهر خود برمیگرداند و نه صاحب حاجتی که خدا حاجت او را برآورده مینماید و نه ترسانی که خدا ترس او را امنیت میدهد . 

 

و من قرأها فی کل یوم حین یصبح أمن قلبه من الشقاق و النفاق و دفع عنه سبعین نوعا من أنواع البلاء أهونها الجذام و الجنون و البرص و أحیاه الله ریانا و أماته ریانا و أدخله الجنة ریانا

و کسی که آن را بخواند در هر روز در هنگامی که صبح میشود ، خدا قلب او را از نفاق و دوگانگی و دو تکه شدن حفظ میکند و هفتاد نوع بلاء را از او دفع میکند که سبکترین آن جذام . جنون و برص (پیسی) هست و خدا زنده میکند او را سیراب و شاداب و می میراند او را سیراب و شاداب و داخل بهشت میکند او را سیراب و شاداب 

 

و من قالها و هو على سفر لم یر فی سفره إلا خیرا و من قرأها کل لیلة حین یأوی إلى فراشه وکل الله به سبعین ملکا یحفظونه من إبلیس و جنوده حتى یصبح و کان فی نهاره من المحفوظین و المرزوقین حتى یمسی

و کسی که آن دعا را بگوید و در سفر باشد جز خیر در سفرش نمی بیند . و کسی که بخواند آن را هر شب هنگامی که به رختخواب میرود خدا هفتاد فرشته را مامور میکند که او را از ابلیس و لشکریانش حفظ کنند تا زمانی که صبح شود و در طول روز هم از حفظ شده ها هست و برخوردار از رزق و روزی خدا خواهد بود تا که شب شود . 

 

و من کتبها و شربها بماء المطر لم یصبه فی بدنه سوء و لا خصاصة و لا شی‏ء من أعین الجن و لا نفثهم و لا سحرهم و لا کیدهم

و کسی که آن را بنویسد و در آب باران بزند و آب دعا را بخورد هرگز به بدن او بدی نمیرسد و نه فقر و بینوایی و نه چیزی از چشمهای جن و نه آب دهان آنها و نه سحر آنها و نه مکر و حیله آنها 

 

و لم یزل محفوظا من کل آفة مدفوعا عنه کل بلیة فی الدنیا مرزوقا بأوسع ما یکون آمنا من کل شیطان مرید و جبار عنید و لم یخرج عن دار الدنیا حتى یریه الله عز و جل فی منامه مقعده من الجنة

و همیشه محفوظ هست از هر آفتی و دفع میشود از او هر بلایی در دنیا ، و به او رزق و روزی داده میشود با وسیع ترین حد ممکن

و از هر شیطان رانده شده و هر گردنکش لجبازی در امان خواهد بود و از دنیا خارج نمیشود تا اینکه خداوند عزتمند و باشکوه ، در خواب جایگاهش را در بهشت به او نشان دهد .  

 

و هذا أوله :

و این اول آن دعا هست : 

 

1- وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ

2- اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ

3- الم اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ

4- هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحامِ کَیْفَ یَشاءُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

5- شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ

6- لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ

7- إِنَّ هذا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا اللَّهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

8- اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ لا رَیْبَ فِیهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِیثاً

9- لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنْ لَمْ یَنْتَهُوا عَمَّا یَقُولُونَ لَیَمَسَّنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ

10- ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ خالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَکِیلٌ

11- اتَّبِعْ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ

12- قُلْ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ یُحیِی وَ یُمِیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ کَلِماتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ

13- اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلَّا هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ

14- فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ .

15- حَتَّى إِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ

16- فَإِلَّمْ یَسْتَجِیبُوا لَکُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ

17- وَ هُمْ یَکْفُرُونَ بِالرَّحْمنِ قُلْ هُوَ رَبِّی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ مَتابِ

18- یُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ

19- یَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى

20- وَ أَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِما یُوحى إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی

21- إِنَّما إِلهُکُمُ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ عِلْماً

22- وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ

23- وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ

24- فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ

25- وَ یَعْلَمُ ما تُخْفُونَ وَ ما تُعْلِنُونَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ

26- وَ هُوَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْأُولى وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُکْمُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ.

27- وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ

28- یا أَیُّهَا النَّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیْرُ اللَّهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ

29- إِنَّهُمْ کانُوا إِذا قِیلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ یَسْتَکْبِرُونَ

30- قُلْ إِنَّما أَنَا مُنْذِرٌ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ

31- ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ خالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ

32- ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ هُوَ الْحَیُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ

33- لا إِلهَ إِلَّا هُوَ یُحْیِی وَ یُمِیتُ رَبُّکُمْ وَ رَبُّ آبائِکُمُ الْأَوَّلِینَ

34- هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ

35- هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ

36- اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ

37- رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا.

 

ترجمه از فاطمه علوی

الاسم المبارک

 

34 ) العظیم :
العظیم لغویا بمعنى الضخامة والعز والمجد والکبریاء ، والله العظیم أعظم من کل عظیم لأن العقول لا یصل إلى کنه صمدیته ، والأبصار لا تحیط بسرادقات عزته ، وکل ما سوى الله فهو حقیر بل کالعدم المحض ، وقال تعالى ( فسبح باسم ربک العظیم ) وقد کان النبی صلى الله علیه وسلم یدعو عند الکرب : ( لا إله إلا الله العظیم ، لا إله إلا الله رب العرش العظیم ، لا إله إلا الله رب السماوات ورب العرش العظیم ) . قال تعالى : ( ذلک ومن یعظم شعائر الله فإنها من تقوى القلوب ( وحظ العبد من هذا الاسم أن من یعظم حرمات الله ویحترم شعائر الدین ، ویوقر کل ما نسب إلى الله فهو عظیم عند الله وعند عباده

عدده بالألف واللام ( 1051 ) وبدونهما ( 1020 )

خواصه :
من خواص هذه الاسم المبارک أن تالیه یلبسه الله لباس العز والهیبة والعظمة .
وإذا قرأه الخائف من السلطان والحاکم 12 مرة وینفخ على نفسه فانه یأمن من بطشه وشره .

 

( 35 ) الغفور :
الغفور من الغفر وهو الستر ، والله هو الغفور بغفر فضلا وإحسانا منه ، هو الذی إن تکررت منک الإساءة وأقبلت علیه فهو غفارک وساترک ، لتطمئن قلوب العصاة ، وتسکن نفوس المجرمین ، ولا یقنط مجرم من روح الله فهو غافر الذنب وقابل التوبة
والغفور .. هو من یغفر الذنوب العظام ، والغفار .. هو من یغفر الذنوب الکثیرة . وعلم النبی صلى الله علیه وسلم أبو بکر الصدیق الدعاء الأتی : اللهم إنی ظلمت نفسی ظلما کثیرا ، ولا یغفر الذنوب إلا أنت ، فأغفر لى مغفرة من عندک ، وارحمنی إنک أنت الغفور الرحیم


عدده بالألف واللام ( 1327 ) وبدونهما ( 1296 )

خواصه :
من خواصه أن ذاکره یتغمده الله برحمته فیغفر له ذنوبه ولو بلغت عنان السماء وهو ذکر مهم لکل مسلم یومیا یذکر 100 مرة على اقل تقدیر لأهمیته فی حیاة المسلم ولدرئه عنه الخطایا والآثام التی یتعرض لها الإنسان المسلم فی حیاته الیومیة . .
کذا من خواصه انه یخفف غضب الملوک وأصحاب السلاطین ونجاه الله مما یخاف .
وإذا کتب فی أناء 3 مرات ویغسل بالماء ویشربه المحموم یبرأ بإذن الله .
وکذا من خواصه انه من مرض أو أصابه وجع احصر فی البول یکتبه ( الغفور ) على 3 ورقات صغیرة ثلاث اسطر فی کل واحدة : یاغفور یاغفور فی الأولى والثانیة والثالثة ثم یبلعهن یشفیه الله منه ، کذلک یاغفار یاغفار یاغفار فی کل واحدة ، والله اعلم .

 

( 36 ) الشکور:
الشکر فی اللغة هی الزیادة ، یقال شکر فی الأرض إذا کثر النبات فیها ، والشکور هو کثیر الشکر ، والله الشکور الذی ینمو عنده القلیل من أعمال العبد فیضاعف له الجزاء ، وشکره لعبده هی مغفرته له ، یجازى على یسیر الطاعات بکثیر الخیرات ، ومن دلائل قبول الشکر من العبد الزیادة فی النعمة ، وقال تعالى ( لئن شکرتم لأزیدنکم ولئن کفرتم إن عذابی لشدید)، والشکر من الله معناه أنه تعالى قادرا على إثابة المحسنین وهو لا یضیع أجر من أحسن عملا

عدده بالألف واللام ( 557 ) وبدونهما ( 526 )

خواصه :
من خواص هذا الاسم العظیم أن ذاکره یتخلق بخلق الشکر لله ثم للوالدین ، ویکون من الذین یحسنون عملا فی الدنیا لیکون له رصیدا فی الآخرة .
ومن قرأه 41 مرة على ماء ومسح به على عینیه ویشرب منه عشیة کل یوم یجد فی ذلک برکة عظیمة بشفاء صدره وبدنه ، ویقوی الله بصره ویختفی عنه ضعف البصر .
ومن أعظم أسراره لذوی التحقیق أن متخذه وردا کل یوم بعدده أو أکثر یفتح الله علیه أبواب الرزق ویذیقه من نعمته وفضله .
ومن قرأه 40 مرة على ماء وشربه فان همومه تزول بإذن الله .

 

( 37 ) العـلی :
العلو هو ارتفاع المنزلة ، والعلی من أسماء التنزیه ، فلا تدرک ذاته ولا تتصور صفاته أو إدراک کماله ، والفرق بین العلى .. والمتعالی أن العلى هو لیس فوقه شیء فی المرتبة أو الحکم ، والمتعالی هو الذی جل عن إفک المفترین ، والله سبحانه هو الکامل على الإطلاق فکان أعلى من الکل وحظ العبد من الاسم هو ألا یتصور أن له علوا مطلقا ، حیث أن أعلى درجات العلو هی للأنبیاء ، والملائکة ، وعلى العبد أن یتذلل بین یدی الله تعالى فیرفع شأنه ویتعالى عن صغائر الأمور

عدده بالألف واللام ( 141 ) وبدونهما ( 110 )

خواصه :
هذا الاسم العظیم له خاصیة العلو فی المقامات والرفعة فی علو الشأن ، ویکرم الله وجهه عن التذلل لغیر الله وأن الله یؤتیه الحکمة ، ویعلمه دقائق العلوم ، وهو سر بدیع للمشایخ والکبراء وطلاب العلم والأنوار وإذا أضیف إلیه اسم الجلالة الله وذکر بهذه الصیغة ( یالله یاعلیم ) کان من أقوى الأذکار فی اکتساب خصائص ما ذکرنا .
ولهذا الاسم دعاء عظیم ومن یدعوا به الله فانه ینجو من العذاب ومن الشدة وهو هذا ( اللهم یاعالم الخفیات رفیع الدرجات ذا العرش یلقی الروح على من یشاء من عباده ، غافر الذنب قابل التوب شدید العقاب ذا الطول لا إله إلا أنت )
ومن داوم على ذکره فإن منزلته بین الناس ترتفع .
ومن أراد زیادة ثروته وتحسین أوضاعه ، علیه أن یقرأه 121 مرة فی الیوم ویطلب من الله زیادة الرفعة والغنى فی الحیاة فان الله یحقق له ذلک بفضله .
ومن کتبه فی خاتم من ذهب وبخره بعود وعنبر فی شرف القمر ولبسه فکل من رآه ذل وخضع له ، وقد اتخذه بعض الملوک الصالحین وردا فثبت ملکهم وحکمهم .

 

( 38 ) الکبیر :
الکبیر هو العظیم ، والله تعالى هو الکبیر فی کل شیء على الإطلاق وهو الذی مبر وعلا فی "ذاته" و "صفاته" و"أفعاله" عن مشابهة مخلوقاته ، وهو صاحب کمال الذات الذی یرجع إلى شیئین الأول : دوامه أزلا وأبدا ، والثانی :أن وجوده یصدر عنه وجود کل موجود ، وجاء اسم الکبیر فی القرآن خمسة مرات .أربع منهم جاء مقترنا باسم ( العلى ( والکبیر من العباد هو التقى المرشد للخلق ، الصالح لیکون قدوة للناس ، یروى أن المسیح علیه السلام قال: من علم وعمل فذلک یدعى عظیما فی ملکوت السموات


عدده بالألف واللام ( 263 ) وبدونهما ( 232 )

خواصه :
من خواص هذا الاسم العظیم علو الشأن والمقام ، وإذلال نفسه لهیبة الکبیر المتعال ، وهو من أذکار الملوک إذا أکثروا من ذکره خضعت لهم الرقاب .
ولهذا الاسم خاصیة عظیمة جدا تحفى على الکثیرین من الناس وهی أن المعزول عن الوظیفة أو العمل أو المرتبة ، یذکره سبعة أیام فی کل یوم 1000 مرة وهو صائم فنه یرجع إلى مرتبته .
ومن داوم علیه کان کبیرا فی عالم الظاهر والباطن خصوصا لم ملک تصریفه.
وکذا من أکثر من ذکره صغر الله له عباد الله وخلقه ، ولا یراه أحدا إلا أهابه .
کذا من أکثر من ذکره کل یوم 111 مرة فی الیوم واتخذه وردا فان الله یوسع علیه من رزقه ویفتح علیه أبواب الغنى ویرزقه الله الرفعة فی الحیاة .

 

( 39 ) الحفیظ :
الحفیظ فی اللغة هو صون الشیء من الزوال ، والله تعالى حفیظ للأشیاء بمعنى أولا :أنه یعلم جملها وتفصیلها علما لا یتبدل بالزوال ، وثانیا :هو حراسة ذات الشیء وجمیع صفاته وکمالاته عن العدم وقال رسول الله صلى الله علیه وسلم ( إذا أویت إلى فراشک فأقرأ آیة الکرسی ، لایزال علیک الله حارس ) ، وحظ العبد من الاسم أن یحافظ على جوارحه من المعاصی ، وعلى قلبه من الخطرات وأن یتوسط الأمور کالکرم بین الإسراف والبخل

عدده بالألف واللام ( 1029 ) وبدونهما ( 998 )

خواصه :
من خواص هذا الاسم العظیم أن ذاکره یکون محفوظا من قبل الله فی قلبه وجوارحه من نزعات الشیاطین وشهوات النفس ، ومن ناحیة أخرى یکون محفوظا من أقدار الله فی الحیاة .
وهو لذوی الخواص من عباد الله الصالحین أنهم لو ذکروه ناموا مع السباع والحیات بدون ان یصیبهم من أذاها شیء .
وإذا تلاه الخائف فی سفره امن من مکر الله وأخطار الطریق وکذا الخائف من العدو وکل شیء .
ومن قرأه قبل أن یخرج من بیته بضع مرات وقال ( یاحفیظ احفظنی ) 3 مرات وقرء آیة الکرسی کان فی حفظ الله حتى یرجع لبیته .
ومن نقشه فی صفیحة من قصدیر فی شرف المشتری فلا توضع فی مکان إلا حفظه الله .
ومن کتب وفقه فی وقت سعید بمسک وزعفران وحمله فی کتفه الأیمن مع تحویطة بالاسم 100 مرة بدون نقاط وحمله معه وتلا الاسم کان فی حفظ الله من الغرق والحرق والسلاح ومن شر الدواب وشر کل ذی شر .
وله خواص کثیرة وعدیدة کلها تتعلق بالحفظ ونحن منهجنا الاختصار فمن أراد الإطالة فلیراجعها .

 

( 40 ) المقیت :
القوت لغویا هو ما یمسک الرمق من الرزق ، والله المقیت بمعنى هو خالق الأقوات وموصلها للأبدان وهى:الأطعمة والى القلوب وهى :المعرفة ، وبذلک یتطابق مع اسم الرزاق ویزید عنه أن المقیت بمعنى المسئول عن الشیء بالقدرة والعلم ، ویقال أن الله سبحانه وتعالى جعل أقوات عباده مختلفة فمنهم من جعل قوته الأطعمة والأشربة وهم:الآدمیون والحیوانات ، ومنهم من جعل قوته الطاعة والتسبیح وهم:الملائکة ، ومنهم من جعل قوته المعانی والمعارف والعقل وهم الأرواح وحظ العبد من الاسم ألا تطلب حوائجک کلها إلا من الله تعالى لأن خزائن الأرزاق بیده ، ویقول الله لموسى فی حدیثه القدسی : یا موسى اسألنی فی کل شیء حتى شراک نعلک وملح طعامک


عدده بالألف واللام ( 581 ) وبدونهما ( 550 )

خواصه :
من هذا السم العظیم الذی لا یعرفها العدید من المسلمین ان ذاکره یرزق بسر التغذیة بنور المعرفة ونور العلم .
ومن کتبه على کوز ماء وقراه علیه 7 مرات وشرب منه أمن من الوحشة فی السفر وخصوصا أن إلیه سور لإیلاف قریش صباحا ومساءا فإنها صحیحة مجربة .
کما أن ذاکره لا یشعر بألم الجوع .
ومن کتبه بمسک وزعفران فی إناء طاهر وکتب معه بعض الآیات الکریم التی تدل على إصلاح النفس وإصلاح ذات البین وقرأ علیه الاسم 77 مرة وأسقاه للإنسان السیئ الخلق یصبح حسن الخلق بإذن الله .

( 41 ) الحسیب :
الحسیب فی اللغة هو المکافئ.والاکتفاء.والمحاسب. والشریف الذی له صفات الکمال ، والله الحسیب بمعنى الذی یحاسب عباده على أعمالهم ، والذی منه کفایة العبادة وعلیه الاعتماد ، وهو الشرف الذی له صفات الکمال والجلال والجمال . ومن کان له الله حسیبا کفاه الله ، ومن عرف أن الله تعالى یحاسبه فإن نفسه تحاسبه قبل أن یحاسب


عدده بالألف واللام ( 111 ) وبدونهما ( 80 )

خواصه :
من خواص هذا الاسم أن ذاکره یکفیه الله شر ما یهمه من أمر دینه ودنیاه ، وکان مقضی الحاجة .
ومن قرأه قبل شروق الشمس وقبل غروبها 77 مرة أو 99 مرة بلفظ حسبی الحسیب فان الله یؤمنه قبل الأسبوع وتکون البدایة فی القراءة یوم الخمیس قبل طلوع الشمس .
وله خواض عظیمة سیما إذا أضیف فی الذکر بآیة ( حسبی الله ونعم الوکیل ) فقد ألف فیها الشیخ الجلیل سیدی أبو الحسن الشاذلی کتابا اسمه السر الجلیل فی خواص حسبنا الله ونعم الوکیل ، وهو من أهم الکتب فی ذکر خواص هذه الآیة التی تشتمل على هذا الاسم المبارک .
فمن قرأه مضافا بآیة ( حسبی الله ونعم الوکیل ) 450 مرة وکل 50 مرة تقول الله أنت حسبی على من ظلمی وتذکره وتکرر ذلک 7 أیام فإن الله ینتقم من الظالم وهو من المجربات .
ومن نقشه على خاتم عقیق فی شرف الزهرة أو ساعتها الأولى من یوم الجمعة ولبسه وهو ذاکر الاسم بعدده کل یوم فانه لا یقع علیه بصر احد إلا أحبه وأطاعه ومال إلیه بقلبه .

 

( 42 ) الجلیل :
الجلیل هو الله ، بمعنى الغنى والملک والتقدس والعلم والقدرة والعزة والنزاهة ، إن صفات الحق أقسام صفات جلال : وهى العظمة والعزة والکبریاء والتقدیس وکلها ترجع إلى الجلیل ، وصفات جمال : وهى اللطف والکرم والحنان والعفو والإحسان وکلها ترجع إلى الجمیل ، وصفات کمال : وهى الأوصاف التی لا تصل إلیها العقول والأرواح مثل القدوس ، وصفات ظاهرها جمال وباطنها جلال مثل المعطى ، وصفات ظاهرها جلال وباطنها جمال مثل الضار ، والجلیل من العباد هو من حسنات صفاته الباطنة أما جمال الظاهر فأقل قدرا

عدده بالألف واللام ( 104 ) وبدونهما ( 73 )

خواصه :
هذا الاسم المبارک له خاصیة تحسین الصفات الباطنة للإنسان ویکون جلیل القدر ، عظیم الشأن ، وفیه سر لطلاب الهیبة والجلال .
ومن ذکره أو کتبه بمسک وزعفران وحمله فله نفس الخواص التی ذکرناها آنفا .
ومن أکثر من ذکره واتخذه وردا بعدده یومیا رزقه الله الهیبة فی قلوب الناس وهابه کل من رآه .
ومن رسمه فی صحیفة معدنیة وحمله بعد أن یقرأ علیه الاسم بعدده قهر الله عنه کل جبار عنید .
ومن نقشه على خاتم عقیق فی شرف الزهرة أو ساعتها الأولى من یوم الجمعة ولبسه وهو ذاکر الاسم عدده کل یوم فانه لا یقع علیه بصر احد إلا أحبه وأطاعه ومال إلیه بقلبه .

 

( 43 ) الکریم :
الکریم فی اللغة هو الشیء الحسن النفیس ، وهو أیضا السخی الفتاح ، والفرق بین الکریم والسخی أن الکریم هو کثیر الإحسان بدون طلب ، والسخی هو المعطى عند السؤال ، والله سمى الکریم ولیس السخی فهو الذی لا یحوجک إلى سؤال ، ولا یبالى من أعطى ، وقیل هو الذی یعطى ما یشاء لمن یشاء وکیف یشاء بغیر سؤال ، ویعفو عن السیئات ویخفى العیوب ویکافئ بالثواب الجزیل العمل القلیل وکرم الله واسع حیث قال رسول الله صلى الله علیه وسلم ( إنی لأعلم آخر أهل الجنة دخولا الجنة ، وآخر أهل النار خروجا منها ، رجلا یؤتى فیقال اعرضوا علیه صغار ذنوبه ، فیقال عملت یوم کذا ..کذا وکذا ، وعملت یوم کذا..کذا وکذا فیقول نعم لا یستطیع أن ینکر ،وهو مشفق من کبار ذنوبه أن تعرض علیه ،فیقال له :فإن لک مکان کل سیئة حسنة، فیقول : رب قد عملت أشیاء ما أراها هنا ) وضحک الرسول صلى الله علیه وسلم حتى بدت نواجذه

عدده بالألف واللام ( 301 ) وبدونهما ( 207 )

خواصه :
خواص هذه الاسم تتعلق بالکرم والوفاء والعفو ومکارم الأخلاق .ورزقه الله من غیر تعب ولا تمسه فاقه إلا ویعقبها الفرج بإذن الله .
ومن أکثر من ذکره عند النوم دائما أوقع الله فی القلوب إکرامه .
وإذا لازم الذاکر له مع اسمه ذی الطول الوهاب ( یاکریم ذا الطول یاوهاب ) ظهرت البرکة فی أسبابه وأحواله .
ومن نقش هذه الأسماء ( الکریم ذی الطول الوهاب ) وحملها لم یدر کیف تتیسر له المطالب من غیر عسر ولا مشقة .

 

( 44 ) الرقیب :
الرقیب فی اللغة هو المنتظر والراصد، والرقیب هو الله الحافظ الذی لا یغیب عنه شیء ، ویقال للملک الذی یکتب أعمال العباد ( رقیب ) ، وقال تعالى ( ما یلفظ من قول إلا لدیه رقیب عتید ) ، الله الرقیب الذی یرى أحوال العباد ویعلم أقوالهم ، ویحصى أعمالهم ، یحیط بمکنونات سرائرهم ، والحدیث النبوی یقول ( الإحسان أن تعبد الله کأنک تراه ، فإن لم تکن تراه فإنه یراک )، وحظ العبد من الاسم أن یراقب نفسه وحسه ، وأن یجعل عمله خالص لربه بنیة طاهرة .

عدده بالألف واللام ( 343 ) وبدونهما ( 312 )

خواصه :
من خواص هذا الاسم أن ذاکره یعلم بان الله رقیب علیه فیمتنع عن فعل المعاصی ، وکان محفوظا فی جمیع حرکاته وسکناته وجمیع تصرفاته .
وإذا قرأته التی تخاف على جنینها فی بطنها 7 مرات امن ت من الخوف علیه .
وکذا من أراد السفر یضع یده على رقبة من یخاف علیه النکر من أهل أو ولد ویقرأه 7 مرات فأنه یأمن علیه من ذلک بإذن الله .
ومن کتبه فی شرف القمر وحمله یجد الحفظ والعصمة باطنا وظاهرا .
ولهذا الاسم سر عظیم للروحانیین وقد جربتاه ونجح بشرط الیقین والصدق وهو انه من أتخذه ذکرا ووردا لمدة 40 یوما بصوم وریاضة ، وإذا لم یستطع الصوم فبریاضة وعدم تناول کل ذی روح أو ما خرج من روح وعدم الاختلاط مع الناس أو التقلیل من الاختلاط معهم ، وذکره کل یوم بعدد 4440 مرة ، فإذا أتم الریاضة بالعدد والأیام المذکورة ، یمتلک خاصیته وهی إذا دخل على بیت أو مکان به طلسم ینحل بإذن الله بمجرد قراءة الاسم مرة واحدة أو أکثر .


( 45 ) المجیب :
المجیب فی اللغة لها معنیان ، الأول الإجابة ، والثانی أعطاء السائل مطلبه ، وفى حق الله تعالى المجیب هو مقابلة دعاء الداعین بالاستجابة ، وضرورة المضطرین بالکفایة ، المنعم قبل النداء ، ربما ضیق الحال على العباد ابتلاء رفعا لدرجاتهم بصبرهم وشکرهم فی السراء والضراء ، والرسول علیه الصلاة والسلام قال : ( أدع الله وأنتم موقنون من الإجابة) وقد ورد أن اثنین سئلا الله حاجة وکان الله یحب أحدهما ویکره الآخر فأوحى الله لملائکته أن یقضى حاجة البغیض مسرعا حتى یکف عن الدعاء ، لأن الله یبغض سماع صوته ، وتوقف عن حاجة فلان لأنی أحب أن أسمع صوته

عدده بالألف واللام ( 86 ) وبدونهما ( 55 )

خواصه :
من خواص هذا الاسم الجلیل أن ذاکره یستجیب لما أمره الله به أو نهاه عنه ویتخلق بفعل الخیرات وسرعة الإجابة للمضطرین .
وذکر العلماء أن هذا الاسم یذکر مع القریب والسریع فهو أسرع إجابة فی الطلب .
ومن داوم على تلاوته 55 مرة عند طلوع الشمس کان مجاب الدعوة .
ومن نقشه على خاتم یوم الجمعة ساعة الزهرة ، ثم ذکر الاسم إلى غروب الشمس ولبسه وتوجه إلى حاجة قضیت ببرکته .
ومن قرأه 110 مرة ویسأل الله أن تقضى حاجته ویسمیها فإنها تقضى بإذن الله .
ومن حمل وفق هذا الاسم المربع کان محفوظا من البلایا فی جمیع الأحوال .

 

( 46 ) الواسع :
الواسع مشتق من السعة ، یضاف مرة إلى العلم إذا اتسع ، ویضاف مرة أخرى إلى الإحسان وبسط النعم ، الواسع المطلق هو الله تبارک وتعالى إذا نظرنا إلى علمه فلا ساحل لبحر معلوماته ، وإذا نظرنا إلى إحسانه ونعمه فلا نهایة لمقدراته ، وفى القرآن الکریم اقترن اسم الواسع بصفة العلیم ، ونعمة الله الواسع نوعان : نعمة نفع وهى التی نراها من نعمته علینا ، ونعمة دفع وهى ما دفعه الله عنا من أنواع البلاء ، وهى نعمة مجهولة وهى أتم من نعمة النفع ، وحظ العبد من الاسم أن یتسع خلقک ورحمتک عباد الله فی جمیع الأحوال

عدده بالألف واللام ( 168 ) وبدونهما ( 137 )

خواصه :
قال أهل التحقیق من عباد الله الصالحین من کان یرید أن یحصی هذا الاسم فعلیه أن یبعد نفسه عن الکبر والحسد والبخل ویکون کریما مع عباد الله فان الله یفتح له أبواب الرزق ویعرفه بسر هذا الاسم العظیم .
وان ذاکر هذا الاسم یتخلق بالعلم والحکمة والرحمة .
ومن أکثر من ذکره یجعل له الغنى والجاه وسعة الصدر والسلامة من الغل والحرص ، ویجعل الله له من أمره فرجا ومخرجا .
ومن اتخذه وردا فی یومه وسع الله له فی رزقه وشرح صدره .
ومن نقشه على خاتم فی شرف القمر وذکر الاسم علیه بعدده بعد قراءة سورة الفاتحة وحمله معه سهل الله علیه الأمور الصعاب ویسر له الرزق .

 


( 47 ) الحکیم :
الحکیم صیغة تعظیم لصاحب الحکمة ، والحکیم فی حق الله تعالى بمعنى العلیم بالأشیاء وإیجادها على غایة الإحکام والإتقان والکمال الذی یضع الأشیاء فی مواضعها، ویعلم خواصها ومنافعها ، الخبیر بحقائق الأمور ومعرفة أفضل المعلومات بأفضل العلوم ، والحکمة فی حق العباد هی الصواب فی القول والعمل بقدر طاقة البشر .

عدده بالألف واللام ( 109 ) وبدونهما ( 78 )

خواصه :
تکمن خواص هذا الاسم الجلیل فی أن ذاکره یزداد علما وخبرة من الکتاب الحکیم وهدی رسوله صلى الله علیه وسلم ، ویصرف الله عنه ما یخشاه من الدواهی .
ومن أکثر من ذکره تفجرت ینابیع الحکمة والمعرفة من قلبه على لسانه وفهم أسرار المعانی ولطائف الإشارات وعلمه الله دقائق العلوم وغرائب المعانی .
ومن کتبه الساعة الأولى من یوم الأربعاء فی شرف عطارد على جسم لائق به وحمله معه ذاکرا الاسم تفجرت ینابیع الحکمة من قلبه على لسانه ونطق بالحکمة والصواب .

 

( 48 ) الودود :
الود .. والوداد بمعنى الحب والصداقة ، والله تعالى ودود..أی یحب عباده ویحبونه ، والودود بثلاث معان الأول : أن الله مودود فی قلوب أولیائه ، الثانی : بمعنى الوادّ وبهذا یکون قریب من الرحمة ، والفرق بینهما أن الرحمة تستدعى مرحوم محتاج ضعیف ، الثالث: أن یحب الله أولیائه ویرضى عنهم . وحظ العبد من الاسم أن یحب الخیر لجمیع الخلق ، فیحب للعاصی التوبة وللصالح الثبات ، ویکون ودودا لعباد الله فیعفو عمن أساء إلیه ویکون لین الجانب لجمیع الناس وخاصة أهله وعشیرته وکما حدث لسیدنا رسول الله صلى الله علیه وسلم حین کسرت رباعیته وأدمى وجهه فقال ( اللهم أهد قومی فإنهم لا یعلمون ) فلم یمنعه سوء صنیعهم عن أرادته الخیر لهم

عدده بالألف واللام ( 51 ) وبدونهما ( 20 )

خواصه :
من خواص هذا الاسم الجلیل أن ذاکره یتخلق بود العباد ، ویجعل الله له مودة فی قلوب عباده فیحبونه ویجلونه ، وقد وصفه العلامة البونی بقوله ( فهو کالمغناطیس الجذاب والیاقوت الجلاب ) .
ومن وضع اسمیه تعالى الودود والحسیب فی مثلث مرکزه جواد ووضع المثلث فی داخل مربع وحمله فأنه لا یقع علیه بصر أحد إلا أحبه .
ومن قرأه 1000 مرة على طعام وأکله مع زوجته غلبتها محبته ، وکذا لو قرأه على طعام حلو المذاق وفی کل 100 مرة تقول اللهم الق محبة فلان بن فلانة فی قلب فلانة بنت فلانة ویطعم للمطلوب تقع المحبة بین الطالب والمطلوب.
ومن اتخذه وردا کل یوم بعد الصلوات الخمس 400 مرة أحبه الناس وأطاعوه .
ومن وقع فی ورطة فصلى رکعتین وقال فی دعائه بعد الانتهاء منهما ( اللهم یاودود 3 مرات یاذا العرش المجید ، یامبدی یامعید ، یافعال لما یرید ، أسألک بنور وجهک الذی ملأ أرکان عرشک ، وبقدرتک التی قدرت بها على جمیع خلقک ، وبرحمتک التی وسعت کل شیء لا اله إلا أنت یاغیاث المستغیثین ) 3 مرات إلا نجاه الله من همه .
ومن کتبه على خاتم فی الساعة الأولى من یوم الجمعة فی شرف الزهرة وحمله ولازم على ذکر الاسمین یرى العجب العجاب .
ومن کتب هذا الاسم فی قطعة حریر بیضاء رزقه الله المحبة فی القلوب .


( 49 ) المجید :
اللغة تقول أن المجد هو الشرف والمروءة والسخاء ، والله المجید یدل على کثرة إحسانه وأفضاله ، الشریف ذاته ، الجمیل أفعاله ، الجزیل عطاؤه ، البالغ المنتهى فی الکرم ، وقال تعالى ( ق والقرآن المجید ) أی الشریف والمجید لکثرة فوائده لکثرة ما تضمنه من العلوم والمکارم والمقاصد العلیا ، واسم المجید واسم الماجد بمعنى واحد فهو تأکید لمعنى الغنى ، وحظ العبد من الاسم أن یکون کریما فی جمیع الأحوال مع ملازمة الأدب


عدده بالألف واللام ( 88 ) وبدونهما ( 57 )

خواصه :
من خواص هذا الاسم المبارک أن ذاکره یطهره ربه ظاهرا وباطنا من أرجاس الشهوات وعلل النفس .
ومن أصابه مرض البرص بسبب خوف أو عارض ، وصام أیام البیض من الشهر العربی ، وأکثر من ذکره لیلة الإفطار ، فانه یبرأ بإذن الله ، وکذلک نافع لمرض الجذام والأمراض المتقیحة وینفع لأمراض القلب بإذن الله .
ومن قرأه 99 مرة بعد صلاة الصبح ونفث فی یدیه ومسح بهما وجهه ، أو نفث على نفسه مرة بعد مرة تکون له عزة وهیبة ومودة بین أقاربه .

 

( 50 ) الباعث :
الباعث فی اللغة هو أثارة أو أرسله أو الإنهاض ، والباعث فی حق الله تعالى لها عدة معان الأول : أنه باعث الخلق یوم القیامة ، الثانی : أنه باعث الرسل إلى الخلق ، الثالث: أنه یبعث عباده على الفعال المخصوصة بخلقه للإرادة والدواعی فی قلوبهم ، الرابع : أنه یبعث عباده عند العجز بالمعونة والإغاثة وحظ العبد من الاسم أن یبعث نفسه کما یرید مولاه فعلا وقولا فیحملها على ما یقربها من الله تعالى لترقى النفس وتدنو من الکمال

عدده بالألف واللام ( 604 ) وبدونهما ( 573 )

خواصه :
من وضع یده على صدره وقت النوم وقرأه 101 مرة نور الله قلبه ورزقه العلم والحکمة.
ومن کان له حق عند إنسان وقد ظلمه وسلبه حقه ، فلیعمد إلى مکان خالی وطاهر ویکتب الاسم على صفیحة رصاص یوم السبت ، ثم یذکر الاسم علیها 4011 مرة وهو ینظر إلیه ، ثم یقول یاباعث خلص حقی من فلان بن فلانة فأنه یکون له ذلک بإذن الله .
ومن کان ذا شهوة جنسیة قویة وقد أثرت علیه فلیقرأه 7 أیام کل یوم 500 مرة تخف عنه بإذن الله .

 

( 51 ) الشهید:
شهد فی اللغة بمعنى حضر وعلم وأعلم ، و الشهید اسم من أسماء الله تعالى بمعنى الذی لا یغیب عنه شیء فی ملکه فی الأمور الظاهرة المشاهدة ، إذا اعتبر العلم مطلقا فالله هو العلیم ، وإذا أضیف إلى الأمور الباطنة فهو الخبیر ، وإذا أضیف إلى الأمور الظاهرة فهو الشهید ، والشهید فی حق العبد هی صفة لمن باع نفسه لربه ، فالرسول صلى الله علیه وسلم شهید ، ومن مات فی سبیل الله شهید اللهم امنحنا الشهادة فی سبیل جهاد النفس والهوى فهو الجهاد الأکبر ،واقتل أنفسنا بسیف المحبة حتى نرضى بالقدر ، واجعلنا شهداء لأنوارک فی سائر اللحظات

عدده بالألف واللام ( 350 ) وبدونهما ( 319 )

خواصه :
إذا قرئ 21 مرة فی وقت السحر أو فی وقت الصباح على الولد العاق أو على الزوجة فأن الله یصلح حالها .
ومن أکثر من ذکره أشهده الله المراقبة فی خلواته ، وان کان صاحب حال صادق رأى فی مراقبته ما لم تره العیون .
ومن کتبه فی الساعة الأولى من یوم الجمعة فی ورقة بعدده ووضعه على قلبه من غیر حائل وذکره شهدت الأشباح بجوده وفضله ونطقت الأفواه برشده ورزقه الله الهیبة والبهجة والوقار.

 

( 52 ) الحق :
الحق هو الله ، هو الموجود حقیقة ، موجود على وجه لا یقبل العدم ولا یتغیر ، والکل منه وإلیه ، فالعبد إن کان موجودا فهو موجود بالله ، لا بذات العبد ، فالعبد وإن کان حقا لیس بنفسه بل هو حق بالله ، وهو بذاته باطل لولا إیجاد الله له ، ولا وجود للوجود إلا به ، وکل شیء هالک إلا وجه الله الکریم ، الله الثابت الذی لا یزول ، المتحقق وجوده أزلا وأبدا
وتطلق کلمة الحق أیضا على القرآن ..والعدل ..والإسلام.. والصدق ، ووصف الحق لا یتحلى به أحد من الخلق إلا على سبیل الصفة المؤقتة ، وسیزول کل ملک ظاهر وباطن بزوال الدنیا ویبقى ملک المولى الحق وحده

عدده بالألف واللام ( 139 ) وبدونهما ( 108 )

خواصه :
من خواص هذا الاسم الجلیل أن ذاکره یتخلق بخلق الحق فیرى الحق حقا والباطل باطلا ، ویطلعه الله على خفیات الأسرار ، وثبته الله على الطاعات وأظهر له حقائق الأمور وأطلعه على خفیات الأسرار ، وبغض إلیه الباطل وجعل کلمته عالیة قاهرة .
ومن لازم على ذکر ( لا اله إلا الله الحق المبین ) فی کل یوم 100 مرة استغنى من فقره وحصل له تیسیر فی أموره .
ومن ذکره فی کل 1000 مرة حسنت أخلاقه وصلحت طباعه .
ومن نقش وفقه المربع والطالع فی أحد البروج الثابتة على آلة یرید ثبات شیء فیها الله ذلک الشیء ویکون بعد ذکرا الاسم إلى أن یغلب منه حال ویکتب حول الوفق المربع قوله تعالى
( وأما ما ینفع الناس فیمکث فی الأرض )

 

( 53 ) الوکیل :
تقول اللغة أن الوکیل هو الموکول إلیه أمور ومصالح غیره ، الحق من أسماء الله تعالى تفیض بالأنوار ، فهو الکافی لکل من توکل علیه ، القائم بشئون عباده ، فمن توکل علیه تولاه وکفاه ، ومن استغنى به أغناه وأرضاه . والدین کله على أمرین ، أن یکون العبد على الحق فی قوله وعمله ونیته ، وأن یکون متوکلا على الله واثقا به ، فالدین کله فی هذین المقامین ، فالعبد آفته إما بسبب عدم الهدایة وإما من عدم التوکل ، فإذا جمع الهدایة إلى التوکل فقد جمع الإیمان کله
عدده بالألف واللام ( 97 ) وبدونهما ( 66 )

خواصه :
تکمن بعض خواص هذا الاسم الجلیل فی أن ذاکره ینزل الله السکینة فی قلبه ما دام مفوضا أمره إلیه ویکفیه شر ما أهمه ، وإذا أضیف إلیه اسم الحکیم کان ابلغ .
ومن خاف ریحا أو صاعقة فلیکثر من ذکره فان الله یدفع عنه الخوف منهما ویفتح له أبواب الخیر .
کما أن ذاکره یکفیه من شر الدنیا ویرزقه من حیث لا یحتسب .
وینفع هذا الاسم فی طلب الرزق لمن ضاق رزقه ، وکذا لصاحب الوسوسة ، ومن یشکو ضیق الصدر والاضطراب .

 

( 54 ـ 55 ) القوی المتین :
هذان الاسمان بینهما مشارکة فی أصل المعنى ، القوة تدل على القدرة التامة ، والمتانة تدل على شدة القوة والله القوى صاحب القدرة التامة البالغة الکمال ،والله المتین شدید القوة والقدرة والله متم قدره وبالغ أمره واللائق بالإنسان أن لا یغتر بقوته ، بل هو مطالب أن یظهر ضعفه أمام ربه ، کما کان یفعل عمر الفاروق حین یدعو ربه فیقول : ( اللهم کبرت سنی وضعفت قوتی ) لأنه لا حول ولا قوة إلا بالله ، هو ذو القوة أی صاحبها وواهبها ، وهذا لا یتعارض مع حق الله أن یکون عباده أقویاء بالحق وفی الحق وللحق .

القوی : عدده بالألف واللام ( 147 ) وبدونهما ( 116 )
المتین : عدده بالألف واللام ( 531 ) وبدونهما ( 500 )

خواص أسمه القوی :
یتصف ذاکره بقوة من الله ویمده بمدد من عنده فلا تغره قوة خلق الله ، فما تلاه ذو همة ضعیفة أو جسم ضعیف إلا وجد القوة فی نفسه وروحة .
کما أن ذاکره یقوى على حمل الأثقال والأحمال وقویت روحه وهو من أذکار عزرائیل علیه السلام ویصلح ذکرا للحمال ولمن یحمل الأثقال ، وکذا یحمل هموم الخلق ویحل مشاکلهم .
وإذا ذکره مظلوم 1000 مرة على ظالم وقصد هلاکه ، فان الله ینتقم منه ویهلکه .
ومن أراد أن یدوم ملکة أو عمله أو وضیفته فلیقرأه یومیا بین صلاة الصبح وشروق الشمس عدد 116 مرة تدوم علیه هذه النعمة .

خواص اسمه المتین :
هذا الاسم المبارک یشارک اسم الله القوی فی خواصه فهو مرادف له فی مشارکة القوة لذاکره، وله خواص عظیمه فذاکره یأمن من ضعف قواه ولا یضعف عن أمر قوی علیه ولو ضوعف.
ومن خواص هذا أسم مع القوی انه إذا ذکرهما صالح على شاب أو شابة فاجرة 10 مرات انجرفت عنهما شهواتهما وصلح أمرهما .
ومن کتبه فی إناء طاهر بمسک وزعفران ومزجه بالماء واشربه لامرأة قلیة اللبن کثر لبنها .
وقیل إذا أکثر من ذکره المسجون فک الله سجنه .
ویحبذ قراءته مع اسم الله القوی فیقال ( القوی المتین ) وأفضل عدد لذکره یومیا 366 مرة حیث یرى خاصیتهما والله اعلم .

 

( 56 ) الولـی :
الولی فی اللغة هو الحلیف والقیم بالأمر ، والقریب و الناصر والمحب ، والولی أولا : بمعنى المتولی للأمر کولی الیتیم ، وثانیا : بمعنى الناصر ، والناصر للخلق فی الحقیقة هو الله تبارک وتعالى ، ثالثا : بمعنى المحب وقال تعالى ( الله ولى الذین آمنوا ) أی یحبهم ، رابعا : بمعنى الوالی أی المجالس ، وموالاة الله للعبد محبته له ، والله هو المتولی أمر عباده بالحفظ والتدبیر ، ینصر أولیاءه ، ویقهر أعدائه ، یتخذه المؤمن ولیا فیتولاه بعنایته ، ویحفظه برعایته ، ویختصه برحمته وحظ العبد من اسم الولی أن یجتهد فی تحقیق الولایة من جانبه ، وذلک لا یتم إلا بالإعراض عن غیر الله تعالى ، والإقبال کلیة على نور الحق سبحانه وتعالى

عدده بالألف واللام ( 76 ) وبدونهما ( 46 )

خواصه :
من خواض هذا الاسم الجلیل أن ذاکره یدله الله على أولیائه ویجعله محبا لهم وینتفع بعلمهم وبرکتهم ، کما أن الله یعینه على شیطان النفس ، ویتولاه الله فی ولایته ، وهو من أذکار ملائکة الحضرة العلیة وهم الکروبیین ..
ومن ذکره فی کل لیلة من لیالی الجمعة 1000 مرة فإنه یجد تیسیرا فی الأمور ویلهمه الله الولایة فی الدنیا .
ومن کتبه على عطر ورد أو ثمار فاکهة ویقرأه علیه 46 مرة ، ویمشی وهو متعطر بهذا العطر أو بقدم هذه الفاکهة لضیوف أو أناس فکل من یشم عطره أو رائحة الفاکهة ، ینجذب بالعطف لمستخدمها ویقضی حوائجه ویعز عنده .

 

( 57 ) الحمید :
الحمید لغویا هو المستحق للحمد والثناء ، والله تعالى هو الحمید ،بحمده نفسه أزلا ، وبحمده عباده له أبدا ، الذی یوفقک بالخیرات ویحمدک علیها ، ویمحو عنک السیئات ، ولا یخجلک لذکرها ، وان الناس منازل فی حمد الله تعالى ، فالعامة یحمدونه على إیصال اللذات الجسمانیة، والخواص یحمدونه على إیصال اللذات الروحانیة ، والمقربون یحمدونه لأنه هو لا شیء غیره ، ولقد روى أن داود علیه السلام قال لربه ( إلهی کیف أشکرک ، وشکری لک نعمة منک علىّ ؟ ) فقال الآن شکرتنی والحمید من العباد هو من حسنت عقیدته وأخلاقه وأعماله وأقواله، ولم تظهر أنوار اسمه الحمید جلیة فی الوجود إلا فی رسول الله صلى الله علیه وسلم

عدده بالألف واللام ( 93 ) وبدونهما ( 62 )

خواصه :
ذاکر هذا الاسم العظیم یتخلق بخلق الحمد فیکون حمید الصفات فی الأقوال والأفعال ، ومن یتخذه وردا یکون محمود الخصال مشکور الفعال معظما عند جمیع الناس .
ومن کتبه فی إناء زجاج وقرأه علیه بعدده وسقاه للمریض شافاه الله .
ومن داوم على ذکره أغناه الله غنى لا حصر له .
ومن ذکره 99 مرة بعد صلاة الصبح ونفث به یدیه ومسح بهما وجهه أعزه الله ونصره وجعل وجهه نیرا ,
ومن تلاه 66 مرة بعد المغرب والصبح من کل یوم لمدة لا تقل عن 40 یوما صار محمود الصفات والأفعال واکتسب المحامد فی أفعاله وأقواله .
ومن تلاه 100 مرة بعد کل فریضة بنیة وإخلاص صار من الصالحین .
ومن کتبه بعدده بعد سور الفاتحة فی إناء طاهر ومزجه بالماء وسقاه للمریض شافاه الله .

 

( 58 ) المحصی :
المحصى لغویا بمعنى الإحاطة بحساب الأشیاء وما شأنه التعداد ، الله المحصى الذی یحصى الأعمال ویعدها یوم القیامة ، هو العلیم بدقائق الأمور ، وإسرار المقدور ، هو بالمظاهر بصیر ، وبالباطن خبیر ، هو المحصى للطاعات ، والمحیط لجمیع الحالات ، واسم المحصى لم یرد بالاسم فی القرآن الکریم , ولکن وردت مادته فی مواضع ، ففی سورة النبأ ( وکل شیء أحصیناه کتابا ) ، وحظ العبد من الاسم أن یحاسب نفسه ، وأن یراقب ربه فی أقواله وأفعاله ، وأن یشعل وقته بذکر أنعام الله علیه ، ( وان تعدوا نعمة الله لا تحصوها) الآیة

عدده بالألف واللام ( 179 ) وبدونهما ( 148 )

خواصه :
خواص هذا الاسم الجلیل أن ذاکره یراقب نفسه بالسر والعلانیة لأنه یعلم أن أفعاله وأعماله محصیة علیه .
ومن أکثر من ذکره أورثه الله المراقبة ، وإذا أضفت إلیه اسم المحیط ، واتخذتهما ذکرا
( یامحصی یامحیط ) بعددها کل یوم لمدیة لا تقل عن 41 یوما أحطت من العلوم مالم یحط به إلا ذاکره .
ومن قرأه 20 مرة على عشر قطع من کسر من الخبز ، وأکل کل یوم کسرة وهو متخذ لهذا لاسم وردا فان الله یسخر له الخلق .
ومن قرأه لیلة الجمعة 1000 مرة وداوم على ذلک وهو ملتزم بشرع الله ، نجاه الله من الحساب والعقاب .

 

( 59 ) المبدیء :
المبدیء لغویا بمعنى بدأ وابتدأ ،والآیات القرآنیة التی فیها ذکر لاسم المبدیء والمعید قد جمعت بینهما ، والله المبدیء هو المظهر الأکوان على غیر مثال ، الخالق للعوالم على نسق الکمال ، وأدب الإنسان مع الله المبدیء یجعله یفهم أمرین أولهما أن جسمه من طین وبدایة هذا الهیکل من الماء المهین ، ثانیهما أن روحه من النور ویتذکر بدایته الترابیة لیذهب عنه الغرور

عدده بالألف واللام ( 87 ) وبدونهما ( 56 )

خواصه :
هذا الاسم الجلیل له خواص التخلق بالخلق الحسن وتهذیب النفس عن الشهوات وسموا شأنها . ومن اتخذه وردا بدت له خفیات الأمور وانطقه الله بالحکمة .
وإذا قری على بطن حامل لا یثبت الطفل فی بطنها ، إذا قرئ 17 مرة وهو یدور بسبابته على بطنها من غیر ملامسة لغیر المحرم ، فان الله یثبت ما فی بطنها .
ومنا کان له أمر من أمور الدنیا وأشکلت علیه أفکاره فی القدوم علیه أولا لا فلیقرأه بعدد فان الله ییسر له انجاز هذا العمل .
ومن أراد أن یبارک الله له فی عمله فلیبدأ بذکر هذا الاسم فی بدایة عمله الیومی 56 مرة ، وبعد الانتهاء من عمله یقرأه أیضا 56 مرة فإن الله یبارک له فی عمله ویفتح علیه أبواب الرزق والغنى .
ومن منع من الذریة والأطفال فلیکثر من ذکره ویتخذه وردا هو وزوجته فان الله یرزقه بطفل بإذن الله .
وإذا تعسرت الحامل عن وضع ولدها فأکثرت من ذکره یسر الله لها الولادة .

 

( 60 ) المعید :
المعید لغویا هو الرجوع إلى الشیء بعد الانصراف عنه ، وفی سورة القصص ( ان الذی فرض علیک القرآن لرادک إلى معاد ) ، أی یردک إلى وطنک وبلدک ، والمیعاد هو الآخرة ، والله المعید الذی یعید الخلق بعد الحیاة إلى الممات ، ثم یعیدهم بعد الموت إلى الحیاة ، ومن یتذکر العودة إلى مولاه صفا قلبه ، ونال مناه ، والله بدأ خلق الناس ، ثم هو یعیدهم أی یحشرهم ، والأشیاء کلها منه بدأت وإلیه تعود

عدده بالألف واللام ( 155 ) وبدونهما ( 124 )

خواصه :
هذا الاسم من الأسماء العظیمة التی یزیل الله بها الحیرة عن نفس ذاکره ، فإذا ذکره إنسان 1000 مرة فنا الله یزیل الحیرة عن نفسه ویهدیه إلى الصواب .
ومن فقد شیء وذهب منه فأکثر من ذکره فنا الله یعینه على استرجاع ما ذهب منه .
ومن رسمه والطالع أحد البروج المنقلبة ، وعلقه فی مکان یهب فیه الریح وأکثر من ذکره لیلا ونهارا على أی إنسان هرب منه وقد اخذ حقه أو مایخصه فأنه یرجع إلیه . .
وإذا کان إنسان غائب عن البیت کأن یکون ولدا خرج من البیت وهو مخاصم لأهلة وکذا احد الزوجین ، وقرأ 70 مرة على الجهات الأربع من البیت لمدة 7 أیام فإنه یرجع سالما بإذن الله.
وإذا ذکر المبدیء المعید ، فان ذاکره یعاد له ما نسیه من حفظ وهو ینفع طلاب العلم .

 

( 61 ) المحیی :
الله المحیى الذی یحیى الأجسام بإیجاد الأرواح فیها ، وهو محی الحیاة ومعطیها لمن شاء ، ویحیى الأرواح بالمعارف ، ویحیى الخلق بعد الموت یوم القیامة ، وأدب المؤمن أن یکثر من ذکر الله خاصة فی جوف اللیل حتى یحیى الله قلبه بنور المعرفة

عدده بالألف واللام ( 99 ) وبدونهما ( 68 )

خواصه :
لهذا الاسم العظیم خواص عظیمة فی تخلق ذاکره بخواص أهل الله فیکون فی طاعة الله لحیی قلبه بنور منه جلا وعلا ، ولیمیت شهواته الجسمیة وهو اسم صمدانی باهر وسر ربانی ظاهر ومن یکثر من ذکره یحی الله قلبه ظاهرا وباطنا وهو من أذکار اسرافیل علیه السلام .
ومن خاف القهر والغلبة فلیقرأه بعدده على کسرة من الخبز ویأکلها فأنه یأمن بإذن الله .
ومن نقشه على خاتم فی ساعة الزهرة من یوم الجمعة ولبسه أحیا الله ذکره بین الناس وعظم شأنه 

 

( 62 ) الممیت :
والله الممیت والموت ضد الحیاة ، وهو خالق الموت وموجهه على من یشاء من الأحیاء متى شاء وکیف شاء ، وممیت القلب بالغفلة ، والعقل بالشهوة . ولقد روى أن الرسول صلى الله علیه وسلم کان من دعائه إذا أوى إلى فراشه ( اللهم باسمک أحیا وباسمک أموت ) وإذا أصبح قال : الحمد لله الذی أحیانا بعدما أماتنا وإلیه النشور

عدده بالألف واللام ( 521 ) وبدونهما ( 490 )

خواصه :
هذا الاسم عظیم الشأن والبرهان للدعاء على الظالمین کما أنه ینفع لکبح شهوات النفس وتهذیب غیها .
ومن أکثر من ذکره ودعا به على ظالم انتقم الله منه .
ومن کانت له شهوة کبیرة وتغلب علیه وتؤثر على عبادته فلیکثر من ذکره بعدده یومیا وینوی بقلبه تخفیف شهوته ، وتهذیبها فیما یرضی الله ، هذبها الله له وخففها عنه .
وإذا قرأ على ظالم جبار أو أعداء مارقین لمدة أربعین یوما وکل یوم یقرأ بعدد 1557 مرة فإن الله ینتقم منهم ببرکته .

 

( 63 ) الحـی:
الحیاة فی اللغة هی نقیض الموت ، والحی فی صفة الله تعالى هو الباقی حیا بذاته أزلا وأبدا ، والأزل هو دوام الوجود فی الماضی ، والأبد هو دوام الوجود فی المستقبل ، والأنس والجن یموتون ، وکل شیء هالک إلا وجهه الکریم ، وکل حی سواه لیس حیا بذاته إنما هو حی بمدد الحی ، وقیل إن اسم الحی هو اسم الله الأعظم .

عدده بالألف واللام ( 49 ) وبدونهما ( 19 )

خواصه :
ذکر أسیادنا العلماء أن ذاکر هذا السم الجلیل بنیة خالصة یبلغه الله منازل الشهداء وان لم یجاهد ، ویحیی الله قلبه بنور المعرفة ویحییه حیاة طیبة ، کما انه سر جلیل فی إحیاء باطن الإنسان وظاهره بنور المعرفة والکشف الإلهی وهو من أذکار جبریل علیه السلام .
ومن خواصه أن ذاکره 3000 الآف مرة لم یمرض ابدأ .
ومن کتبه بالمسک وماء الورد ، وحله وشربه المریض 3 أیام یبرأ من مرضه .
وذکر بعض الصالحین أن من قرأه على مریض لمدة 7 أیام کل یوم یقرأه علیه 100 مرة فأنه یشفى بإذن الله .
وکذا لو قرأ على مزرعة أو بستان أو سفینة أو سیارة 100 مرة ولمدة 7 أیام کانت فی حفظ الله تعالى .
ومن خاف على عینیه من ضعف البصر والاصفرار أو فقدان البصر فلیقرأه 100 مرة فانه یشفى ویسلم بإذن الله تعالى .


( 64 ) القیوم :
اللغة تقول أن القیوم و السید ، والله القیوم بمعنى القائم بنفسه مطلقا لا بغیره ، ومع ذلک یقوم به کل موجود ، ولا وجود أو دوام وجود لشیء إلا به ، المدبر المتولی لجمیع الأمور التی تجرى فی الکون ، هو القیوم لأنه قوامه بذاته وقوام کل شیء به ، والقیوم تأکید لاسم الحی واقتران الأسمین فی الآیات ، ومن أدب المؤمن مع اسم القیوم أن من علم أن الله هو القیوم بالأمور استراح من کد التعبیر وتعب الاشتغال بغیره ولم یکن للدنیا عنده قیمة ، وقیل أن اسم الله الأعظم هو الحی القیوم

عدده بالألف واللام ( 187 ) وبدونهما ( 156 )

خواصه :
هذا السم العظیم والسر الکریم من أکثر من ذکره أقام الله أمره ظاهرا وباطنا . کما أن تالیه یستغنی عمن سواه .
ومن قرأه 3000 الآف مرة لم یمرض أبدا .
ومن کتبه بالمسک وماء الورد وحله واشربه للمریض ثلاثة أیام یبرأ بأذن الله من مرضه .
واعلم أن هذا الاسم مقترن باسمه تعالى الحی وهذان الاسمان هما من أسماء ذکر الحضرة النبویة فقد أوصى رسول الله صلى الله عالیه وسلم فاطمة الزهراء رضی الله عنها بان تقول صباحا ومساءا ( یا حی یا قیوم برحمتک استغیث ، أصلح لی شأنی کله ، ولا تکلنی إلى نفسی طرفة عین ) .
وقد وردا عن بعض الصالحین أن من اتخذ هذین الأسمین وردا له أطال الله عمره ونال ما أراد وتغلب على أعدائه وکان قادرا على التصرف بالقلوب .
وقد أکد العدید من أهل الحقیقة أن هذان الاسمان هما اسم الله الأعظم لأنهما من أسماء الذات ، وهما ذکر أهل المراقبة ، فقد ذکر البونی نقلا عن الکنانی رحمه الله قال رأیت رسول الله صلى الله علیه وسلم فی المنام فقلت : یا رسول الله : ادع الله لی أن لا یمیت قلبی یوم تموت القلوب ، فقال لی رسول الله صلى الله علیه وسلم : قل کل یوم یاحی یاقیوم بک استغیث لا اله إلا أنت .
ومن نقش هذین الاسمین فی الساعة الأولى من یوم الجمعة وهو مستقبل القبلة وأمسکه عنده أحیا الله قلبه .

 

( 65 ) الواجد :
الواجد فیه معنى الغنى والسعة ، والله الواجد الذی لا یحتاج إلى شیء وکل الکمالات موجودة له مفقودة لغیره ، إلا إن أوجدها هو بفضله ، وهو وحده نافذ المراد ، وجمیع أحکامه لا نقض فیها ولا أبرام ، وکل ما سوى الله تعالى لا یسمى واجدا ، وإنما یسمى فاقدا ، واسم الواجد لم یرد فی القرآن ولکنه مجمع علیه ، ولکن وردت مادة الوجود مثل قوله تعالى ( إنا وجدناه صابرا نعم العبد انه أواب ) .

عدده بالألف واللام ( 45 ) وبدونهما ( 14 )

خواصه :
هذا الاسم الجلیل من خواصه أن ذاکره لا یغفل ولا یهمل عما یراه الله منه ، وبه یعرف السالکون وجودهم ، ولا یضیع له شیء أو یفقد مما یرید وجوده .
ومن قرأه على لقمة طعام واکله فان الله یقوی قلبه .

 

( 66 ) الماجد :
الماجد فی اللغة بمعنى الکثیر الخیر الشریف المفضال ، والله الماجد من له الکمال المتناهی والعز الباهی ، الذی بعامل العباد بالکرم والجود ، والماجد تأکید لمعنى الواجد أی الغنى المغنى ، واسم الماجد لم یرد فی القرآن الکریم ، ویقال أنه بمعنى المجید إلا أن المجید أبلغ ، وحظ العبد من الاسم أن یعامل الخلق بالصفح والعفو وسعة الأخلاق
الواحد : الواحد فی اللغة بمعنى الفرد الذی لم یزل وحده ولم یکن معه أحد ، والواحد بمعنى الأحد ولیس للأحد جمع ، والله تعالى واحد لم یرضى بالوحدانیة لأحد غیره ، والتوحید ثلاثة : توحید الحق سبحانه وتعالى لنفسه ، وتوحید العبد للحق سبحانه ، وتوحید الحق للعبد وهو إعطاؤه التوحید وتوفیقه له ، والله واحد فی ذاته لا یتجزأ ، واحد فی صفاته لا یشبهه شیء ، وهو لا یشبه شیء ، وهو واحد فی أفعاله لا شریک له

عدده بالألف واللام ( 79 ) وبدونهما ( 48 )

خواصه :
هذا الاسم الجلیل ینال ذاکره الرفعة فی الهمة عن الخلائق ، ویتعلق بالحقائق ، فیصیر بذلک ماجدا ، وإذا أکثر من ذکره حاکم أو ملک أو مسئول اتسعت سلطنته فی مملکته وعمله ، ونفذت کلمته وأحبه رعیته وموظفیه .
ومن کان صادقا مع نفسه ومع الله واتخذه وردا یقرأه کل یوم 400 مرة مساءا وصباحا فأن الله یمکنه من سماء کلام ولغة البهائم .

 

تجلیات الاسماء الحسنی

 

 

الشکور : من داوم على ذکر الشکور دامت علیه النعمة و حفظت من الزوال و بورک فی بدنه و قد قرأت أن من قراه على ماء 41 مره ثم شرب منه و مسح به وجهه أذهب الله عنه ضیق الصدر و تعب البدن و ثقل الجسم و ضعف البصر

العلى الکبیر : الذکر بهما یصلح حال من له زمیل سوء أو جار سوء کما قرأت فی شرح الأسماء الادریسیه أن من قال ( یا کبیر أنت الله الذی لا تهتدی العقول لوصف عظمته ) أدى الله دینه ووسع رزقه

الحفیظ : من یذکر الله بهذا الاسم أن یحفظ جوارحه و قلبه من سطوه الغضب و غلبه الشهوة و خداع النفس و غرور الشیطان و من خواص الذکر به لمن لا یستطیع حفظ العلوم أن یذکره مع قوله تعالى ( الرحمن علم القران خلق الإنسان علمه البیان ) فان ملکه الحفظ تنمو عنده نموا ملحوظا

المقیت : الذاکر بهذا الاسم یوفقه الله إلی إطعام الجائع و کسوة العاری و الأخذ بید المحتاج و هذا فضل من الله کبیر

الحسیب: من ذکر بهذا الاسم علم أن الله کافیه فلا یحزن من إعراض الناس عنه و ثقة منه بأن الذی قسم له لا یفوته و الذی لم یقسم له لا یصل إلیه و أن اقبل الناس علیه , و من خاف من ظالم و تلا هذا الاسم بقوله : حسبی الله الحسیب 90 مره کفاه شره على تکون التلاوة بلسان یوصل إلى القلب

الجلیل : الذاکر بهذا الاسم له أسرار خطیرة فمن داوم على الذکر به ینال العز و القبول و علو المنزلة فی الدنیا و الآخر

الکریم : على الذاکر بهذا الاسم أولا أن یکون کریما یقوم بقضاء مصالح الضعفاء و المساکین فیستجیب لله أولا فی صفه الکرم لیستجیب الله له و خاصیة الذکر بهذا الاسم لکثیر الذنوب فعلیه أن یواظب على الذکر به مع الاستغفار فیغفر الله ذنوبه و یستر عیوبه

المجیب : على الذاکر به أن یلتزم بإعجابه المحتاج أولا . و یصلح ذکر اسم المجیب لعقد ألسنه السوء من الحاقدین و الحاسدین و هو من الأسماء سریعه الاجابه و قد قرأت روایة عن ابن عباس أن سائلا سأل امرأة و فی فمها لقمه فأخرجت اللقمة و ناولتها السائل ثم رزقها الله غلاما فدخل عندها ذئب فأخذ ولدها فخرجت تجرى وراء الذئب و هی تقول یارب …ابنی ..ابنی فأمر الله ملکا أن یلحق بالذئب و یأخذ الصبی من فمه و یقول لأمه لقمه بلقمه

الواسع : الذکر بهذا الاسم مفید فی سعه الرزق و فتح أبواب الخیر و السعادة

الحکیم : هو قرین لإسم العلیم و من اکثر من ذکره أوتى الحکمه و علمه الله دقائق العلوم ( و الله علیم حکیم )

الودود :الذاکر بهذا الاسم یکون سببا فی حب الناس للذاکر به و قال رسول الله ( ص) للإمام على إن أردت أن تسبق المقربین فصل من قطعک و أعط من حرمک و إعف عمن ظلمک)

المجید : یصلح ذکره لمن ولاه الله شئون خلقه بأن یقول( الله ذو العرش المجید فعال لما یرید) قبل طلوع الشمس کل یوم فیقوى سلطانه و یوفقه الله لصالح العباد

الباعث : من ذکره عند النوم بطریقه المناجاة بأن یقول ( یالله یا باعث ) 100 مره واضعا یده على صدره ملأ الله قلبه بنور المعرفة و غمر نفسه بفیض الیقین

الشهید : من خصائص هذا الاسم الکریم أن من وقع فی تهمه باطلة و ذکر إسم الشهید بطریقه المناجاة بأن یقول یا لله یا شهید فی جوف اللیل نجاه الله ووقاه شر ما اتهم به و أظهر الحق له . و قد حکى أن رجلا کان یضرب بالسیاط و هو هادئ و لا یبدو علیه ألم ولا جزع فقیل له أما تجد ألما لماذا لا تصرخ ؟ فقال إنما اضرب من أجل ربى و هو حاضر و شاهد عالم بأنی اضرب من اجله فسهل على ذلک بسبب نظره إلى
ویقول مؤلف الکتاب و لا أکتم إنی مررت شخصیا بتلک التجربة فکانت السیاط تنهال على جسمی العاری و کأنهم یضربونی بأعواد قمح و الله على ما أقول شهید مع إن جسمی ضعیف جدا

الحق: من اکثر من الذکر بقوله ( لا اله إلا الله الملک الحق المبین ) أغناه الله من حیث لا یحتسب و الحق من أسرع الأسماء أجابه و النبی کان یقول فی تهجده لیلا ( اللهم لک الحمد أنت رب السماوات و ما فیها ….لک الحمد أنت قیوم السماوات و الأرض و ما فیهن أنت حق و قولک حق ووعدک حق و لقاؤک حق و الجنة حق و النار حق و الساعة حق )

القوى المتین : على من یعتریه ضعف فی جسده أو فتور فی عبادته أو تقصیر فی عمله أن یکثر من ذکر القوى المتین فیرزقه الله قوه الجسد و إخلاص العبادة و الأصل فی کل شیء سلامه النیة و حسن الاعتقاد

الحی القیوم : من قال یا حی یا قیوم من الفجر إلى طلوع الشمس بعث الله فی نفسه النشاط و فتح له أبواب الفهم و الحفظ و العلم و العمل کما روى عن انس ابن مالک قال کنت جالسا مع رسول الله (ص) و رجل قائم یصلى و قال فی دعائه اللهم أنى أسألک بأن لک الحمد لا اله إلا أنت المنان بدیع السماوات و الأرض یا ذا الجلال و الإکرام یا حی یا قیوم إنی أسألک فقال النبی (ص) :لقد دعا باسمه العظیم الذی إذا دعی به أجاب و إذا سئل به أعطى
ومن هنا یغلب الظن على أن الاسم الأعظم فی الاسمین الکریمین : الحی القیوم و الذکر بهما فیه حیاء للقلوب و شفاء للأبدان و سعادة الإنسان و النصر فی معارک الحیاة و قد روى عن على کرم الله وجهه قال لما کنت فی یوم بدر قاتلت ثم جئت إلى رسول الله (ص) انظر ما ذا یصنع فإذا هو ساجد یقول (( یا حی یا قیوم )) و لا یزید علیه شیء ثم رجعت إلى القتال ثم جئت فإذا هو یقول ذلک فلا أزال أذهب و أرجع و أنظره لا یزید على ذلک إلا أن فتح الله علینا بالنصر

القادر المقتدر :إن من یذکر الله تعالى بهذین الاسمین یستشعر قدره الله و تقدیره و حکمته و تدبیره فتطمئن نفسه ویسکن فؤاده و یجد له من کل هم مخرجا و من کل ضیق فرجا فان کان حائرا فی أی أمر من الأمور دبر الله له ما یرید و شاهد الأنوار الحقیقیة فی بساتین المعانی و استشف الرحمة من فیوضات الأسماء و تجلیات الصفات

المقدم المؤخر : الذاکر باسم المقدم تتفاعل روحه مع الاسم فیقدم الأهم فالمهم من شئون الدنیا و لا یؤخر شیئا من أمور الآخرة و اعلم أن الروح بفطرتها تمیل للطاعات لان مصدرها من عالم الآخر عالم السماء عالم النور أما النفس البشریة فهی تمیل للشهوات لأنها خلقت من طین

الأول – الأخر – الظاهر – الباطن : یرى بعض الشیوخ الذکر بها مجتمعه بأن تقول ( یا أول یا آخر یا ظاهر یا باطن ) لها تأثیر عجیب فی النفس

الوالى المتعالی : هذان الاسمان یصلحان للولاة و المستخلفین فی شئون العباد فمن ذکر منهم بالاسمین کان عند الله مقربا مجابا و عند الناس مطاعا مهابا کما یصلح الذکر باسم المتعالی للمستضعفین فیرتفع ذکرهم و یعلو شأنهم و الذکر بهذین الاسمین یوجد فی النفس التواضع لله و شده الخوف منه و قد قال رسول الله صلى الله علیه و سلم بئس العبد تخیل و اختال و نسى الکبیر المتعال )

مالک الملک : لهذا الاسمین علاقة قویه بأمر الرزق و لهذا قیل من ذکر الله بهذا الاسم بان یقول : یا لله یا مالک الملک و یجعلها وردا یومیا مائه مره ثم یقول
( قل اللهم مالک الملک تؤتى الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء ) إلى بغیر حساب سوره آل عمران 26 إلى 27 أغناه الله تعالى عن سؤال الناس و رزقه من حیث لا یحتسب

ذو الجلال و الإکرام : إذا ذکرت اسم الله تعالى( یا ذا الجلال و الإکرام)مائه مره لمدة سبعه أیام فرج الله کربک و طهر قلبک من الأغیار و ملأ جوارحک بالأنوار و قطع عنک الوساوس و أبعد عنک الخناس

الجامع : و قد قیل من یذکره 300 مره لمده سبعة أیام یجوز تجدیدها جمع الله تعالى بینه و بین مقاصده فیما تصبو إلیه نفسه من عوامل الخیر . و إذا ذکره من ضاعت له حاجه یقول(اللهم یا جامع الناس لیوم لا ریب فیه إجمع على ضالتی ) رد ضالته بإذنه تعالى …..مجرب أکید

النور الهادی : من خوصهما أن تتطهر جسدا و ثوبا و مکانا ثم تتطیب ثم تدعو بهذا الدعاء فی ظلمه اللیل ( تبارکت یا نور الأنوار اهدی قلبی بنور معرفتک یا الله یا نور یا هادى یا حق یا مبین ) فترى فی یومک العجب

البدیع : عن أنس ابن مالک رضى الله عنه و أرضاه عنه أن رسول الله سمع رجلا یقول اللهم إنی أسألک بأن لک الحمد لا اله إلا أنت المنان بدیع السماوات و الأرض ذو الجلال و الإکرام أسألک الجنة فقال النبی ( ص) لقد کان یدعو الله باسمه الذی إذا دعی به أجاب و إذا سأل به أعطى

الوارث:هذا الإسم یجوز أن یکون وردا یومیا بغیر عد……… لمن لم یرزقه الله الولد مع قوله تعالى( رب لا تزرنی فردا و أنت خیر الوارثین ) فان الله تعالى یرزقه ذریه صالحه بإذنه کما إن ذکره بغیر عدد و الإنسان منفرد بربه بین المغرب و العشاء یبعث فی النفس الأمن و الأمان و السکینة و الاطمئنان و بحسب الهمه و الاستعداد ینال الطالب المراد

 

ماهی اعراض الجن العاشق وطریقة علاجه

 

ماهی اعراض الجن العاشق وطریقة علاجه

الجن العاشق ماهو وهل یمکن ان یمارس الجن الجنس مع الانسان وکیف من الممکن ان یحدث هذا وهل هناک طرق یحتال بها الجن على الانسان لیمارس الجنس معه وهل انت مصاب بهذا الجن العاشق ولکن بنفس الوقت کیف من الممکن ان یمارس الجن الجنس مع الضحیة وهل هناک من طریقة للعلاج من هذا الجن العاشق

هل تخیلت نفسک یوما أنک تعاشر جنیا؟

بالضبط، نفس الأمور التی تتخیلها حالیا، جنیا یمارس معک الجنس وما یحلو له من الشهوات الأخرى؟ کیف ذلک؟

اذن اقرأ هذه المقالة حتى تعرف أکثر. بالمناسبة هو جنیا عاشقا، یعنی أنه أصبح یعشقک أیضا.

غریب جدا، هیا أخبرنی قلیلا عن هذا الجن العاشق؟

ماهی اعراض الجن العاشق وطریقة علاجه

یسمى بالجن العاشق لأنه یعشق أحد الانس، فاذا کانت جنیة فإنها تعشق رجلا، وإذا کان جنیا فانه یعشق امرأة، ونادرا ما نجد جنیة عاشقة فی جسد امرأة وهی تعتبر جنیة سحاقیة، أو جنیا ذکرا فی جسد رجل من الانس وهو یعتبر جنیا لواطیا، والعشق هنا یکون عن طریق الاقتران بالجسد وممارسة ما یحلو له من الشهوات معه، ویوسوس له بأخبث الطرق لحثه للوقوع فی الفواحش والمحرمات.

غریب..کیف یمکن للإنسان أن یرضى بممارسة الجنس مع الجنی؟

الأمر لیس کذلک، فکثیر من النساء وحتى الرجال لا یعرفون أن الجن العاشق یسکن أجسادهم ویتدخل فی حیاتهم ویمارس معهم شهواته، فهم لا یشعرون بوجوده ولا یرونه، فقط قلة قلیلة من المرضى من یحسون بوجود هذا الجن داخل أجسادهم، کما أن الجن العاشق یستعمل حیلا کثیرة ویتلاعب بعقل وقلب المریض بطریقة خفیة.

حیل کثیرة؟؟ أخبرنی ما هی؟

نعم یستخدم الجنی العاشق بعض الحیل حتى یتقرب أکثر من المریض کأن یأتی هذا الجن للمرأة فی المنام على صورة زوجها أو العکس فیعاشرها معاشرة الأزواج وهی طبعا تسایره وتتفاعل معه ثم تستیقظ فتجد أنه منام ولیس حقیقة.

أو ترى الفتاة أحلاما جنسیة وعندما تستیقظ من النوم تجد جسدها متعب ویتصبب عرقا، أو تجد سائلا خرج من فرجها وتجد نفسها تمشی بصعوبة وتعانی من آلام فی عورتها.

أو تکون الفتاة بین الحلم والیقظة وتجد نفسها تتخیل رجلا یعاشرها أو امرأة تداعب فرجها ودبرها وتلمس ثدییها وتثیر شهوتها بشتى الطرق حتى تجد نفسها تستسلم وتتفاعل مع الأمر، و تجد احساسا فی منطقة الفرج، مثل النبض القوی، اللمسات، الحرارة والقشعریرة التی تجعلها تحب الأمر وتتلذذه.

کما أن الجن العاشق یجعل الشخص إذا تحدث فی موضوع جنسی أو شاهد صورة جنسیة عن طریق الصدفة أو فلما اباحیا، تتحرک مشاعره بسرعة فائقة ویستثار بسرعة غیر طبیعیة، ویبدأ بالشعور بالنبض والحرارة فی العورات وتتسلط علیه الوساوس ویجد نفسه یبحث عن هذا النوع من الصور والأفلام لزیادة رغبته، مما یؤدی إلى ممارسة العادة السریة أو الزنى لإشباع رغباته.

دعنا نبدأ بالجن العاشق للمرأة؟

حسنا، ماذا ترید أن تعرف حول هذا الأمر ؟

کیف تعرف المرأة أن جنیا عاشقا فی جسدها؟

قد تظهر على المرأة أعراضا بموجبها تعرف أن بها مسا من الجن العاشق:

-تشعر بأنفاس شخص معها فی الفراش.

-تشعر بید تلمس جسدها أو تداعب شعرها.

-تشعر بحرارة فی مناطق مختلفة من جسدها (الرقبة، العورة، الدبر، الفخذین).

-تشعر أن شخصا یعانقها ویجذبها إلیه من الأمام أو من الخلف.

-عندما تکون ممددة على الشق الأیمن أو الأیسر تحس شخصا وراءها ملتصق بظهرها وتشعر أنها مقیدة ولا تستطیع الالتفات للتأکد من الأمر.

-تحس شخصا یلمس عورتها ویداعبها.

-تشعر بنبض قوی أو ضغط فی القبل أو الدبر.

-تظهر کدمات (زرقاء، خضراء، حمراء) على الرجلین، الفخذین وأسفل الظهر.

-عندما ترى المرأة خطیبها أو زوجها تحس بالضیق والتوتر أو الرغبة فی التقیؤ.

-تجد نفسها تفاعل المشاکل بینها وبین زوجها لأسباب تافهة.

-تقوم بتصرفات سیئة فی حق زوجها ثم تستغرب من تصرفاتها.

-تنتابها رغبة قویة ودائمة فی ممارسة العادة السریة.

-لا تنقطع عنها التخیلات الجنسیة.
ماهی الطرق التی یفتعلها الجنی العاشق لیعاشر المریض؟

ماهی اعراض الجن العاشق وطریقة علاجه

قد یفتعل الجنی العاشق کل الطرق الممکنة للاقتراب من عشیقته الانسیة وممارسة الجنس معها، لکن تبقى الأحلام الطریقة الأکثر افتعالا، حیث ترى المریضة أحلاما یفتعلها الجنی العاشق مثل:

-الزنى مع المحارم فی المنام (الأب، الأخ).

-رؤیة نساء ورجال یتجردون من الملابس أو یمارسون الجنس.

-رؤیة رجل تعرفه أو رجل غریب یعاشرها فی المنام.

-ترى مجموعة من الرجال یعاشرونها فی نفس الوقت.

-ترى رجلا یضع خاتما فی اصبعها.

-ترى نفسها تتزوج.

-ترى الوحوش أو الحیوانات یعاشرونها.

-ترى نساء یمارسون معها السحاق.

-ترى شخصا یغتصبها وهی تکون غیر قادرة على المقاومة أو یکون عقلها مخدر وهی مستسلمة.
طیب، دعنا ننتقل الآن الى أعراض وجود الجنیة العاشقة لدى الرجال؟

من بین أعراض اقتران جنیة عاشقة بجسد رجل نذکر:

-ضعف الانتصاب.

-کثرة ممارسة العادة السریة والادمان علیها.

-العزلة والنفور من الأهل.

-کثرة الأحلام والتخیلات الجنسیة.

-کثرة الوسوسة على الدین والعبادات.

-کثرة الشک فی الزوجة أو الخطیبة.

-الشعور بالضیق والنفور عند التفکیر فی الخطبة والزواج.

-البرود الجنسی مع الزوجة والنفور من المعاشرة.

-مشاکل فی الأعضاء التناسلیة وصعوبة فی الانجاب.

-الشعور بالضغط على العضو الذکری أو الحرارة.

-کثرة الاحتلام.

-رؤیة امرأة تقدم على فعل الزنى معه فی المنام أو فی الیقظة.

-کثرة رؤیة النساء والعراء فی المنام.

-الاحساس ببرود شدید أو رغبة جنسیة مفرطة حتى تجاه المحارم.

-کثرة نزول المنی فی المنام والیقظة بدون سبب.

ماهی اعراض الجن العاشق وطریقة علاجه

لکن هل الجنی العاشق یقترن بجسد الانسان من رغبته أم عن طریق أسحار معینة؟

من خلال أسحار معینة، فبإمکان هذا النوع من الجن الاتصال بأکثر من سحر، وهذه أنواع الأسحار التی یهتم بها ویبحث عن خدمتها لأنها تکون فی صالحه:

-سحر تعطیل الزواج.

-سحر تعطیل الإنجاب.

-سحر العنوسة أو البوار.

-سحر التفریق والطلاق.

-سحر الجلب والمحبة.

-سحر الزنى.

-سحر التهییج.

-سحر الطاعة.

-سحر التصفیح.

وعادة ما یتصل الجن العاشق بالأسحار السفلیة والمنجسة مثال:

-سحر بالدم.

-سحر بالنجاسات.

-سحر بأمعاء الحیوانات.

-سحر فی میت.

کیف یمکن العلاج من هذا النوع من الجن؟

هناک طریقتان لإخراج الجن العاشق من جسد المریض وتدمیره

الرقیة الشرعیة والدعاء:

والرقیة الشرعیة هنا تکون عن طریق:

-دهن أماکن العورات وحتى الفخذین والصدر بزیت المسک الأسود المرقی لیلا ونهارا وخاصة قبل النوم مباشرة.

-دهن کامل الجسد بزیوت مرقیة بآیات ذم الفاحشة والزنى وآیات الحرق.

-تطهیر الجسد من کل الطاقات الخبیثة (طاقات الأسحار والعیون) عن طریق الاغتسال یومیا بالماء المرقی مع شرب الکثیر من الماء المرقی لآیات التطهیر والشفاء وآیة من آیات السحر والعین.

-تبخیر غرفة النوم ببخور الحلتیت وتشغیل القرآن قبل النوم.

-تبخیر الجسد بعد المغرب وإیصال البخور الى الأعضاء التناسلیة والأرحام.

-عدم النوم فی الظلام وعدم التعری عند النوم.

-الاستعاذة من الجن العاشق والدعاء علیه لیلا ونهارا ومن المستحسن تخصیص بعض الرکعات یومیا والدعاء علیه بالتحدید.

-الإکثار من النوافل من صلاة وصیام.

-الحرص على قراءة أذکار النوم وسورة یوسف وآیات ذم الفاحشة قبل النوم.

-الصدقة بنیة تدمیر الجن العاشق.

عن طریق معاشرة زوجیة مثالیة:

معاشرة الزوجین معاشرة زوجیة رومنسیة غیر روتینیة یدمر الجنی العاشق ویجعله فی غیرة شدیدة، فیجب على الزوج معاشرة زوجته الممسوسة من الجن العاشق بنفس هذه الطرق لتدمیره، لذلک وجب على الزوج أن یخرج عن المعتاد فی معاشرة زوجته المریضة کأن یمارس مع زوجته ما یسمى ب “فن الجنس” أحیانا بشذوذ وشهوة کبیرة وأحیانا بسلاسة وحب، ومن المهم أن یحرص الزوج فی کل مرة على ایصال زوجته الى النشوة التامة أو ما تسمى بالذروة الجنسیة، فهو احساس نادر وعمیق ومن الممکن أن یتسبب فی موت الجن.

احذروا الکدمات بسبب الجن العاشق ؟

نساء کثیرات یستیقظون من النوم صباحا فتجد عندها کدمات فی الرجلین أو فی منطقة الأکتاف خاصة من عمر 15 سنة إلى 45 سنة وأیضاً بعض الرجال یحل معهم هذا
فمنها سببه طبی بحت وهذا من اختصاص الاطباء والمشافی ویجب مراجعة المشفى لمعرفة السبب وعلاجه مباشرة
ومنها بسبب أذى جنی وأذى الجن ممکن یکون مس عشق فیرید أن یخترق جسد الإنسان فالکدمة تکون عبارة عن خروج ودخول الجن جسد الإنسان وکل إنسان یرى العلامة الزرقاء أو الکدمة أن یحصن نفسه بالأذکار للضرورة والکدمة لا تأتی إلا عندما یکون الإنسان نائم حزین جداً أو مکتئب أو حصل موقف صدمه أو یکون نائم على جنابة
وغالبا الکدمة عند النساء عندما تنام المرأة بحالة اکتئاب أو حزن شدیدة لذلک انصح کل انسان یرى الکدمة أن ینام على وضوء ویستمع لرقیة مس العشق ویبتعد عن الحزن والاکتئاب قبل النوم وبإذن الله لن یرى العلامة الزرقاء مرة أخرى

ولکن الحذر الحذر من موضوع الکدمات التی سببها غیر طبی

طریقة علاج الجن العاشق ؟

نقول دائما ان السحر هو اتفاق بین الساحر والشیطان فهو عقد ورقى وکلام یتکلم به الساحر ویکتبه او یعمل شیء یؤثر فی بدن المسحور فمنه ما یقتل ومنه ما یمرض او یأخذ الرجل عن أمرأته ومنه ما یبغض انسان بإنسان اخر أو یحبب انسان بإنسان آخر
ولحل السحر هذا حرز مبارک یکتب یوم الاثنین او الاربعاء بعد صلاه العشاء بمداد طاهر والکتابة حصرا بمداد طاهر وعلى ورقه بیضاء غیر مسطرة ویقرأ على الحرز سورة الصافات مرة ثم تقرأ الآیات التالیة کل آیة ثلاث مرات وهی
قُلْ أُوحِی إِلَیّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنْ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا، یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فئامَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنَا أَحَدًا
ومن ثم یلف الحرز یحمله صاحبه وبعون الله وخلال 3 أیام یخرج السحر من الجسد کلیا ولا ننسى قراءة القرآن قبل النوم وخاصه آیات من سورة البقرة

 

تغلب بها کید و وسوسة الشیطان

 

 تغلب بها کید و وسوسة الشیطان مجربة

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا وهب لنا من لدنک رحمة انک انت الوهاب

فائده عظیمه مجربه لجمیع ما یرده الانسان باسمه تعالى الوهاب
تقول یاوهاب 10 مرات وبعده

ربى هب لى من لدنک رحمه انک انت الوهاب 3 مرات

والاسم 10 والایه 3 الى ان یکون الاسم 100 مره
فائده عظیمه مجربه للفتوح
اللهم صلى على سیدنا محمد عدد ما عندک من العدد والمدد فى کل لمحة عین من الازل الى الابد 100 مره للفتوح بکل خیر
مجربه

فائده لنیل کل ماترید
نبى الهدى ضاقت بى الحال فى الورى وانت بما املت منک جدیر
فسل خالقى تفریج کربى فانه على فرجى دون الانام قدیر
بک الغوث لتفریج کربى فانى لتفریجه دون الانام فقیر
29 مره کل یوم الى ان تجد ماتریده


فائده غریبه مجربه فى الجلاله لرؤیة ماترید فى الحلم
تقول الله الله الله 300 مره وتقرأ الفاتحه 10 وبعده الله الله الله 300 والاخلاص 10 فیاعجا لمن یقراها ولا تعمل معه
صلاة السعاده
اللهم صلى على سیدنا محمد عدد مافى علم الله صلاه دائمه بدوام ملک الله
من دام علیها کان من سعداء الدارین وکذلک من قراها الف لیلة الجمعه ودام
وهى المره منها بمقدار 600000 صلاه
هدیه الرسول لبنته
وهى یاحى یاقیوم برحمتک استغیث اصلح لى شانى کله ولا تکلنى الى نفسى طرفة عین

ومن خواصه یقراء 18 مره عند غلبة الشهوات و40 لصلاح القلب مع الله ویقراء عند الضیق 1 او اکثر ترى راحه نفسیه ومن عمل له ورد کل یوم مره او مرتین یصلح جمیع الامور ولا یحتاج لا حد ابدا ویکون عزیز النفس
استجاره قویه
من ظلمه انسان واراد ان یاخذ حقه وللهلاک والانتقام وغیر ذلک یقول اللهم صلى على سیدنا محمد وعلى اله وصحبه وسلم الف مره بعد العشاء وعلى راس کله مائه یقول یارسول الله انى استجیر بک من ظلم فلان ابن فلانه خذ لى حقى منه مجربه عظیمه جدا من کتاب الدیربى
فائده جلیله

من قرا هذا الدعاء عشر مرات لاى حاجه قضیت وان من قراه اربعین مره کان اسرع فى الاجابه

بسم الله الرحمن الرحیم ولا و ولا قوه الا بالله العلى العظیم لا حیله ولا احتیال ولامنجا ولا ملجاء من الله الا الیه
جلب المحبوب ونیل المطلوب مجربات

ماتوجهت نحو بابک الا رحت ظافرا بسؤالى
واذا لم الذ ببابک من لى عند ضیق الحال
یاحبیب الله انى عبیدک قد تعبت من عظیم فعالى
فاغثنى بنظره هى حسبى فى مرامى وسائر احوالى
لو یعلم الامیر ماله فى ایة الکرسى لترک امارته ولو یعلم التاجر ماله فى ایة الکرسى لترک تجارته ولو ان ثواب ایة الکرسى قسم على اهل الارض لاصاب کل واحد منهم عشر اضعاف الدنیا
والعظیم ماعظمه الله ورسوله فى الحدیث لایداوم علیها الا نبى او صدیق او شهید
فمن داوم قرائتها عدد فصولها 7 وقیل 17 او عدد کلماتها 50 او عدد حروفها 170 وقیل 174
الا بدل احواله واخلاقه ببرکة ایة الکرسى
فعادت على قارئها اشعة شمس القدره القاهره والصفات الباهره بانوار محت ظلمة کید الشیطان وافاته واضاءت علیه مصابیح السلامه فى جمیع حالاته
من قرائها 17 مرة وهو متوجه لامر قضاه الله مجربه
من داوم فصولها احیا الله بروح الت. قلبه وشرح صدره ووسع رزقه ورفع قدره ولا یراه احد الا هابه
من قراها 50 مره نال غرضه ومطلوبه مجربه بلا شک فیها
وم داوم عدد کلماتها لم یطلب منزله الا وجدها او لطلب رزق وسعه الا نالها او لقضاء دین وفرج وخروج من سجن او شده او هلاک عدو الا حصل ولم یخش مکروه فى عمره ولم یقدر علیه احد لابقول ولا بفعل ولا بمکروه فى دینه ودنیاه وکان محفوظا من نزعات الشیطان وسطوات السلطان واطاعه من فى الکون
ومن قرئها 170 فى جوف اللیل لاى امر محبة مطلوبه او دخول رزق او طلب امر او قهر عدو او فک ماسور
فلا یأمل شىء بعد العدد الاجابه هذا من المجربات التى لاشک فیها

فائده معظمه مجربه لنور القلب والکشف عن الاسرار المخفیه

اللهم صلى على سیدنا محمد صلاه تخرجنى بها من ظلمات الوهم وتکرمنى بها بنور الفهم وتوضح لى ما اشکل حتى یفهم انک على کل شىء قدیر
تقرأ للکشف خمسمائة مره اربعین یوم متوالى
وهى تنفع لکل شىء احتار فیه الانسان وتنفع لتذکر ما الاشیاء المنسیه وتنفع قبل المذاکره مجربه قویه
الختمة المجربة للقران الکریم عن الصحابه ومن تبعهم
فمن کان له حاجه یخمته على هذا الوجه
الجمعه : من الفاتحه الى اخر المائده ویصلى على النبى مائه
السبت : من الانعام الى اخر التوبه ویصلى على النبى مائه
الحد : من یونس الى اخر مریم ویصلى على النبى مائه
الاثنین :من طه الى اخر القصص ویصلى على النبى مائه
التلات :من العنکبوت الى اخر ص ویصلى على النبى مائه
الاربع : من الزمر الى اخر الرحمن ویصلى على النبى مائه
الخمیس : من الواقعه الى اخر القران ویصلى على النبى مائه
ویقول اسالک بحق کلامک القدیم ونبیک الکریم محمد صلى الله علیه وسلم ان تفعل لى کذا عن بعض المشایخ تقضى حاجته ومن شک کفر بالله والله برىء منه
صلاة الفاتح
اللهم صلى على سیدنا محمد الفاتح لما اغلق والخاتم لما سبق ناصر الحق بالحق الهادى الى صراطک المستقیم وعلى اله واصحابه حق قدره ومقداره العظیم المره منها 700000 من قرائها مره لایدخل النار

فائدة روحیة
تدخل مکان مظلم بعید عن الاصوات خالص ولا تاکل هذا الیوم الروح ولا ماخرج منها وتقول 1000 مره یاروح الارواح وبعده تقراء الفاتحه لحضرة الارواح 10مرات ان احسست بالاجابه تفعل ذلک کل یوم

مفتاح الکنز المحیط لنیل مراد العبید او الصلاه التفریجیة

یا اکرم الخلق مالى من الوذ به سواک عند حلول الحادث العمم
حاشاه ان یحرم الراجى مکارمه او یرجع الجار منه غیر محترم
ومنذ الزمت افکارى مدائحه وجدته لخلاصى خیر ملتزم
خدمته بمدیح استقیل به ذنوب عمر مضى اطعت غى الصبا وما حصلت الا على الاثام والندم فیا خسارة نفس فى تجارته لم تشتر الین بالدنیا ان ات ذنبا فما عهدى بمنتققض من النبى ولا حبلى بمنصرم

 

من کتاب مرشد الانسان لرؤیة الجان ومن مفاتیح الفرج وکتاب خرینة الاسرار وافضل الصوات وفواد مجربه وسعادة الدارین سمیت التفریجیه لانها تاتى بالفرج بالتجربه
والناریه لسرعت اجابتها زى لما تحط النار لى البنزین والتازیه نبه للعابد احمد التازى وقیل صاحبها على زین العابدین وکان یصلى کل یوم الف رکعه کان النهانى یعلمها

للمریین لکى یصوا الى الله بها
فاحسن الظن واعلم قدر ماصار الیک واعلم انه لو صانوه فى انفسهم لصانوا ولو عظموه فى انفسهم لعظموا

فوائدها هیه لکل مایتمنى ویامل ویطلب الطالب ذکرهاالطوخى فى رشد الانسان لرؤیة الجن والملائکه وذاک اعظم شىء واعظم منه رؤیة النبى وما دون ذلک فى خزینة الاسرار
وغیرها لجمیع الامال للفرج الغنى الحفظ النصر المحبه عند الخلق الانتقام من العدو للزواج للشفاء خواصها لاتحصى فى هذه الکتب لمن اراد الرجوع الیها

عددها کما ذکر القرطبى 40 مره کل یوم للوصول لما یتمنى ویطلب المرء وهذا لمن له اوراد او من اراد الوصول سریعا بها الى مایطلب یکثر منها بان یذکرها فى الیوم اللیله
300 مره وهذا العدد سره عظیم سریع النفع والاجابه واقل الذکر فى اى یوم ولو اى ذکر هو العدد 300 ومن ذکر العدد اى ذکر یکتب عند الله من الذاکرین کما فى الحدیث

یبقى من له اوراد یذکرها 40 ومن لیس 300 مره ولو جزئها میه میه میه براحتوا بس لایقل التجزئه عن اربعین

مفتاح العمل بها وسر الاجابه بها هو التوسل الى الله او الرسول بها اثناء الذکر فلوا قال عند الدعاء یارب بمحمد الذى تفرج به صح ولو قال للرسول یامن تنحل بک العقدویفرج الله بک صح ومفتاح تانى ان من جعل محمد فى حاجته وطلبها منه او جعله واسه الالله فیها فذا عمل عظیم لابد من الثقه انه لایخیب الراجى
دعاء یستحب ان یذکر بعد اى صلاة رکعتین

اللهم انک ملیک مقتدر وانک على ما تشاء قدیر اللهم ان کانت ذنوبى سلفت وعظمت خطئتى واختلفت وجهتى وحالت بینى وبن قضاء حیلتى فانى اسالک بجلال وجهک وعظیم عفوک
واتوجه واتوسل الیک الیک بنییک وحبیبک محمد ان تفرج عنى همى وغمى وحزنى یا حبیب الله یا رسول الله یا ابا الزهرء یا اا القاسم انى اتوسل واتوجه بک الى الله ان یفرج
عنى همى وغمىوحزنى ویقضى حاجتى وحوائج وهى کذا وکذا اللهم یارب شقع فیه حبیبک محمد بحبک لمحمد وبحب محمد لک وبما بینک بینه


نوادر الزمان واعمال العارفین لجلب الخیر ودفع الشر
اخى هذا الموضوع اعظم المواضیع
تختار اى فائده واحده منهم على حکم عدد مماذکر وتقراها على هذا العدد مره فى الیوم او مرتین او ثلاث بعد الفجر او الظهر او المغرب اوفى جوف اللیل
لمدة 3 او 5 او 7 ایام تجد مرادک ان شاء الله ان لم تجده تنتقل الى العدد الف لمدة الایام المذکور او تختار فائده تانیه تحبها سهله .
من اعظم الاعمال سریعة الاجابه کالبرق الخاطف لنیل اى طلب بعد لفظ الجلاله الله الاعظم یقراء 5000 کل لیله للتصرف فى جمیع الکائنات او عدد کبیر اخر

هذه الاعمال لها وعد من الله بقضاء حاجة الطالب ونجاته مما یخاف اما ذکر فى القران او على لسان الرسولا او الصالحین

قال تعالى فى القران هو للذین ءامنوا هدى وشفاء والذین لا یؤمنون فى ءاذانهم وقر وهو علیه عمى اللهم اهدنا واهد بنا وجعلنا سببا لمن اهتدى بجاه محمد

تقراء الفاتحه313 او 1000او ایه الکرسى 313 او الاخلاص 1000 او سورة یس 41 او الصلاه المنجیه 313 او الف الصلاه الناریه 313 او الف

او لا اله الا انت سبحانک ان کنت من الظالمین 313 او الف او صلاه الاستغاثه بالرسول 313 او الف هذه الاعداد لمن کان فى الشدائد او اراد السرعه الایه السابقه عددها 129 من قراءه کل یوم لا یجد الهم طول حیاته
ومنهم من یداوم علیها 3 فافعل ماشئت

تختار اى فائده واحده منهم على حکم عدد مماذکر وتقراها على هذا العدد مره فى الیوم او مرتین او ثلاث بعد الفجر او الظهر او المغرب اوفى جوف اللیل

لمدة 3 او 5 او 7 ایام تجد مرادک ان شاء الله ان لم تجده تنتقل الى العدد الف لمدة الایام المذکور او تختار فائده تانیه تحبها سهله .

الافضل فى کل الاعمال ان تختار فائده واحده وورد واحد تواظب علیها مده من الزمان سنه فاکثر حتى تجوهر فى القلب وتسهل على السان والقلب هو المراد من

کل الاعمال والاوراد لذلک قالوا لفظ الجلاله لان بمداومة ورده تجد ورده معک فى کل وقت تناجیه فى السر والجهر فیستجاب من غیر کلفه فى الطلب والعدد

هذا الموضوع لمن کان فى شده واراد الخلاص سریعا وکل عمل نفیس یحتاج بذل الجهد وکلما عظم المطلوب عظم الطلب وکلما تزداده تزداد فیه تجملا

قال فى خزینة الاسرر وغیره لحضور الروحانیه الفتحه 1000 لمدة 3 لیالى وقیل ایة الکرسى من قرائها313 اربعین یوم یرى العرش وهو فى الدنیا والملائکه

الاخلاص للاجتماع بالصالحین یس سورة الاسم الاعظم والمدافعه والمعممه سورة دفع الاهوال وقضاء الحاجات الصلاه الناریه من الاعظم الاسباب للفرج

والاجتماع بالرسول الایه ایة دفع الهم ووعد الله لها بالنجاه قال تعالى فاستجبنا له وکذلک ننجى المؤمنین صلاة الاستغاثه سرمن الاسرار ومن کتاب سر الاسرار للحاجات
للسیدة نفیسه


ایظلمنى الزمان وانت فیه وتاکلنى الکلاب وانت لیث
ویروى من حیاضک کل صادر واظما فى حماک وانت غیث
ایدرکنى ضیم وانت ذخیرتى واظلم فى الدنیا وانت نصیری
وعار على راعى الحمى وهو قادر اذا ضاع فى البیدا عقال بعیرى
ومن عجیب انى احن الیهموا واسال عنهم من لقیت وهم معى
وتطلبهم عینى وهم فى سوادها ویشتاقهم قلبى وهم بین اضلاعى
لى خالق رازق ما شاء یفعل بى احاط بى علمه من قبل تصویر

للحفظ والحمایه والغنى والرعایه والنجاه والسلامه والوظیفه

قال ابو الحسن الشاذلى من اراد ان یکون الله حسیه ووکیله فى جمیع اموره
ویکفیه شر خلقه ویؤیده بنصره
ویلقى محبته فى قلوب عابده
ویغنیه الله من سعة فضله
فلیقل فى کل یوم حسبتا الله ونعم الوکیل 450 مره وبعدها یقول 6 مرات
فانقلبوا بنعمة من الله وفضل لم یمسسهم سوء والسابعه 7 یقول واتبعوا رضوان الله والله ذو فضل عظیم
ومن فعل ذلک کان فى حرز الله المنیع وودائعه التى لا تضیع
وذکر فى کتابه السر الجلیل انه لایعم ما احتوت علیه هذه الایه من الاسرار الى الله
وهذه لاتحتاج الى ارصاد نجوم ولا الى طالع ولا الى وقت بل من کتاب الله فباى وقت افعل فیه ماردت من الخیر والشر
ومن اراد ان یعرف بقیة الخواص والفوائد والاسرار یرجع الى ذلک الکتاب

استغاثة جمیله لجمیع الحوائج
اغثنا یا عریض الجاه واسعفنا لوجه الله
بسر الواحد البارى اغثنا یارسول الله

اغثنا یا ابا الزهرا فى الدنیا وفى الاخرى
وارفع مجدنا یا حبیب الله فلن نخزى باذن الله

اغثنا یا ابا الطاهر ومزق همة الغادر
لیغدو حائر الخاطر بسهم من سهام الله

اغثنا یا ابا القاسم ورد الصائل الهاجم
ووجه باسک الدائم الیه کى یرى بلواه

اغثنا یا ابا ابراهیم ویامن حق التعظیم
لنکسى بردة التکریم ونحیا فى امان الله

اغثنا یا ابا السادات بعزم خارق العادات
واظهر باهر الایات لنکفى کل مانخشاه

اغثنا یا ابا الاشراف بسر ضمنه الالطاف
لنعطى من ید الاسعاف غیثا فوق ما نرضاه

اغثنا یا ابا البرهان اغثنا واکشف الاحزان
وتغشى قبرک المنصان صلاة مع سلام الله
مجربات للتسخیر الاشیاء صحیحه لاشک فیها

اللهم صلى على سیدنا محمد وعلى اله عدد کل شىء صلاه تسخر لنا بها کل شىء یامن بیده ملکوت کل شىء

500 مره فى لیل او نهار وتحضر من ترید فى فى عینک حال الذکر وممکن اوله او فى اخره

مجربه من الذخائر
من کان له حاجه او کان فى کرب او هم او نزلت به مصیبه فانه یقوم فى جوف اللیل ویحسن الوضوء ویصلى رکعتین بما تیسر فاذا سلم من صلاته یقول مستقبل القبله هذه الصلاه الف مره
اللهم صلى على سیدنا محمد صلاه تحل بها عقدتى وتفرج بها کربتى وتنقذنى بها من وحلتى وتقیل بها عثرتى وتقضى بها حاجتى وعلى اله وصحبه وسلم
فان الله یفرج ما نزل به فشد على هذه الزخیره فمنافعها کثیره ومن عجز اخوانى على الف یقول ماتیسر لایکلف الله نفسا الا وسعها

نقلتها بالنص من سعادة الدارین ص 243
لقضاء الحوائج المهمه باسماء الله الحسنى مجربه قویه جدا

تصلى رکعتین وانت جالس تستغفر الله

100
وتصلى على النبى صلى الله علیه وسلم

100
وتهب ثواب ذلک للنبى وتقول اللهم انى اسالک واتوجه الیک بانک انت الله

الرحمن الرحیم الملک .......................... وتسال حاجتک

من اراد ان لایرى فى نفسه واهله وماله شىء من غیر تحصینات مجربه
تقول استغفر الله العظیم الذى لا اله الا هو الحى القوم واتوب الیه کل یوم 25 مره
لقضاء جمیع الحوائج وتفریج جمیع الکروب
صلاة الانوار
صلاة الانوار عن العارف بالله سیدى احمد البدوى وهى اللهم صلى على نور الانوار وسر الاسرار وتریاق الاغیار سیدنا محمد المختار واله الاطهار عدد نعم الله وافضاله

قال سیدى احمد بن دحلان وهى مجربة لقضاء الحاجات وکشف الکربات ودفع المعضلات وحصول الانوار بل ومجربه لجمیع الاشیاء وعدد وردها مائه کل یوم

وایضا یکفى فى الصلاة على محمد انها مقبوله حتى ولو کان الاسان غافلا جعل الله ذلک کرامة لمحمد حبیب الله

اقول قال العارف بالله عبد الوهاب الشعرانى ان اقل الصلاه علیه فى الیوم واللیله 300 وقیل 500
دعاء سریع الاجابة مجرب

الدعاء فى شمس المعارف الوسطى والکبرى عن ابى زید القیروان قال رایت جملة ادعیه فما رایت اسرع فى الاجابه من هذا الدعاء وکان ابو اسحاق التونسى یدعوا به على کل سلطان جائر ولص خائن وفى المصائب والشدائد فمن وقف علیه فلیحفظه وهو البسمله اللهم یاسامع کل شکوى یاشاهد کل نجوى یاعالم کل سر وخفیه یاکاشف کل کرب وبلیه یا منجى نوح وابراهیم وموسى وعیسى ومحمد علیهم السلام ادعوک یارب دعاء من اشتدت فاقته وقلت حیلته وضعفت قوته دعاء الغریق الملهوف المشغوف المططر الحائر الذى لایجد کشف مانزل به الا منک یارحم الراحمین فارحمنى واکشف عنى مانزل بى (او بنا هنا تدعوا ماترید ) یارب العالمین انک على کل ىء قدیر یا غوثاه3 یا الله 3 اللهم یا بادى لا بادى لک یا دائم لا نفاد لک یا حى یا محى الموتى یا قائم على کل نفس بما کسبت الهى انک انت العزیز الجبار الهى واله کل شىء الها واحدا ا اله الا انت اسالک بحرمة الکلمات التامات الامن والعفو والعافیه الدائمه فى الدنیا والاخره والاهل والجسد والمال والولد والمسلمین اجمعین یارب العالمیم وتدعوا هنا ایضا ان احببت وصلى الله على سیدنا محمد

ومن دعا مره ولم یستجب یستحب له ان یکرر ان الدعاء اکثر من مره ویلح فى الدعاء من مره الى اربعین حتى یجد الاجابه ویسره الله بها

للزیاده فى العمر والمال والنصر على الاعداء

فائدة من نوعها عظیمه مجربه من صلى بهذه الصلاه 10 مرات صباحا ومساء وهى اللهم صلى على سیدنا محمد السابق للخلق نوره والرحمه للعالمین ظهوره وعلى الله وصحبه وسلم عدد من مضى من خلقک ومن بقى ومن سعد منهم ومن شقى صلاه تستغرق العد وتحیط بالحد لاغایه لها ولامنتهى ولا انقضى دائمه بدوام ملک الله باقیه ببقاء ذات الله .
فقد استوجب رضاء الله الاکبر والامن من سخطه وتوترت علیه الرحمه وحفظ من جمیع الاسواء وسهلت علیه الامور ومن دام علیها یرى النبى وهى مجربه 100 مره لیلا لرؤیته
فائدة مجربه لقضاء الحوائج نادره من احد کتب الطلاسم
تقول بعد صلاة الصبح المستغاث یارسول الله الف مره

للنجاه من جمیع المهالک وقضاء جمیع الحوائج سر عظیم

الصلاه المنجیه

اللهم صلى على سیدنا محمد صلاه تنجینا بها من جمیع الاهوال والافات وتتقضى لنا بها جمیع الحاجات وتطهرنا بها من جمیع السیئات وترفعنا
بها اعلى الدرجات وتبلغنا بها اقصى الغایات من جمیع الخیرات فى الحیاه وبعد الممات

قال صاحب دلائل الخیرات ان من الاسرار ولم یذکر خواصها وقال صاحب خزینة الاسرار انها من الکبریت لاحمر فى اجابة الدعاء وقضاء جمیع الخیرات
وقال فى مفاتیح الفرج ان قوم اشرفوا على الموت وقالوها 300 مره فنجاهم الله ببرکتة هذه الصلاه

ومن اراد ان ینال برکتها یجعل له ورد منها یداوم علیه ومن اراد الفرج السریع یذکرها 300 ومن ذکرها الف ودعا على ظالم او اى دعاءاستجاب له فى الوقت

مجربه للشفاء من کل مرض عن رسول الله
اخى تقراء الفاتحة والکرسى والاخلاص والمعوذتین کل واحده 70 على ماء ویشرب على الریق 3 ایام جربها اخى عن رسول الله
فائده مجربه ان شئت جربها
لیس یحلوا المدیح الا لطه فیه حسن المدیح لایتناها
یارسول الاله انت ملاذى من خطوب جلت لعظم بلاها
وغیاثى وعمدتى ورجائى وشفائى من علتى ودواها
الفائده مجربه لاشک فیها
اذا کانت لک حاجه
تقول یارب بعد صلاة المغرب مائة مره
صلاة
اللهم صلى على سیدنا محمد بقدر حبک فیه وبجاهه عندک فرج عنى ما انا فیهالاهى لا اسالک رد القضاء بل اسالک الطف فیه
سر عظیم للوصول الى درجة الاولیاء ومنازل السعداء مجرب
هو لفظ الجلاله الاعظم والتخلق به والتعلق به

من مخطوط قال مامن احد من الساده الاولیاء الا کان له ورد منها وهى من خصائص الامه المحمدیه ومن تصرف بها نال الکمال المطلق حیث تخضع له الملوک فمن دونهم الى الحشرات ومن تصرف بها نال کل لمقامات والاحوال اظن ملکها اسمه مهدبا

عن حجة الاسلام من قرائها کل یوم عند الزوال 100 صار قلبه صفة الملائکه ونور قلبه ووجهه وقال من قرائها 7 ایام عددها بعد کل صلاه ویقراء الدعاء مره فتح الله علیه ابواب رزقه ویرزقه طول عمره ویکون مهابا عند الناس وکل من رءاه احبه وربما تحدثه الروحانیه ان کان اهلا لذلک

الفائده من مخطوط قال من ذکر البسمله 786 والصلاه على النبى 132 وواظب على ذلک یکون مستجاب الدعوه ولها سر عظیم فاذا اردت استنشاق هذا النسیم والفوز العظیم تقوم فى الثلث الاخیر من اللیل او بعد صلاة الفجر وتذکر البسمله والتصلیه ودعائها (مذکور فى مجربات الدردیرى)وسل ماشئت تکون مستجاب الدعوه ویکتب اسمک فى دیوان الاولیاء وفى جملة السعداء مدة عمرک ولا تخرج من الدنیا حتى ترى الجنه وتاکل من ثمارها وتشرب من مائها فاحفظ ماصار الیک والله تجاره عظیمه وقد جرب هذا وصح فاذا عجزت عن ثلث اللیل او بعد الفجر فانت هالک بعید عن السرور
قال فى موضع اخر من المخطوط من داوم على الوضوء مدة الحیاه فى جمیع الاوقات والذک بعد صلاه وفى اى وقت تیسر فانه یقراء البسمله الف مره ومن اللیل قبل النوم کون القراءه
اعظم الفوائد فى کلمتین کما هى منقوله

کما هى مکتوبه عن احد المشایخ الصالحین تقول

یارب والنبى الف مره

وتضمر فى نفسک الذى تریده

مستشفعا بالنبى فى قضاء الحوائج

فى غرفه مظلمه على وضوء متوجه للقبله ولاتخبر احد بعملک فاذا حصل البکاء قذلک علامة الاجابه

فائده سریعه الاجابه غوث النجاه
الیک رسول الله اشکو نوائبى

من الدهر لایقدر لها المتحمل

وانى لارجوا انها بک تنجلى

فانک لى جاه وحصن ومعقل

ثم تقول یارسول الله انت عمدتى فاغثنى فى شدتى الف مره

توجه الى الله مجرب
یا لطیف من الازل انت اللطیف لم تزل
الطف بى فیما نزل بجاه من علیه القران نزل
فائده لهلاک العدو عجیبه

للهم صلى على النبى 10

حسبى الله ونعم الوکیل 10

وافوض امرى الى الله ان الله بصیر بالعباد 10

اللهم صلى وسلم وبارک بسیدنا محمد
على مولانا وسیدنا محمد
طب القلوب ودوائها وعافیة الابدان وشفائها
ونور الابصار وضیائها واصل الکائنات وسرها وحیاة الارواح ونور ایمانها
مخطوب الحضرة الربانیة وافضل الخلیقه الانسانیة
الرسول الامین حبیب رب العالمین الرحمه المهداه للخلق

هذة فائدة عجیبه من اخطر الفوائد بها اسرار خطیرة
حرام کتابتها نسال الله العفو
بعطفه على محمد
اللهم صلى وسلم وبارک على سیدنا محمد صلاة العبد الحائر المحتاج الذى ضج من ضیق وحرج والتجاء
الى باب الکریم ففتحت له ابواب الفرج
وعلى اله وصحبه وسلم
تقال عند الکرب وعند ضیق النفس ولطلب الغنى وعند الشدة وعند بدء العمل وعند الاعمال الروحانیة
وعند التحیر فى امر ومن عمل لها ورد
3 مرات یعلم الاسرار
وعند ملاقاة العدو وللنصر علیهم ولطلب الزواج ولفتح ابواب الخیرات ولفک السحر وغلبة الشیطان وللنصر على النفس
ولطلب الوظیفة وللمحبه بین الزوجین
ولنیل اى شىء تریده

قصة سحر النبی محمد ص

  

(لما فتحت خیبر أهدیت لرسول الله صلى الله علیه و آله و سلم شاة فیها سم فقال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم اجمعوا لی من کان ها هنا من الیهود فجمعوا له فقال لهم رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم إنی سائلکم عن شیء فهل أنتم صادقی عنه فقالوا نعم یا أبا القاسم فقال لهم رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم من أبوکم قالوا أبونا فلان فقال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم کذبتم بل أبوکم فلان فقالوا صدقت وبررت فقال هل أنتم صادقی عن شیء إن سألتکم عنه فقالوا نعم یا أبا القاسم وإن کذبناک عرفت کذبنا کما عرفته فی أبینا قال لهم رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم من أهل النار فقالوا نکون فیها یسیرا ثم تخلفوننا فیها فقال لهم رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم اخسئوا فیها والله لا نخلفکم فیها أبدا ثم قال لهم فهل أنتم صادقی عن شیء إن سألتکم عنه قالوا نعم فقال هل جعلتم فی هذه الشاة سما فقالوا نعم فقال ما حملکم على ذلک فقالوا أردنا إن کنت کذابا نستریح منک وإن کنت نبیا لم یضرک )

 

قال النبی محمد صلى الله علیه و آله و سلم

من اصطبح کل یوم تمرات عجوة لم یضره سم ولا سحر ذلک الیوم إلى اللیل وقال غیره سبع تمرات

 

{قصة سحر النبی محمد صلى الله علیه و آله و سلم }

عن عائشة قالت : سحر النبی صلى الله علیه وسلم حتى إنه لیخیل إلیه أنه یفعل الشیء وما فعله حتى إذا کان ذات یوم وهو عندی دعا الله ودعاه ثم قال أشعرت یا عائشة أن الله قد أفتانی فیما استفتیته فیه قلت وما ذاک یا رسول الله قال جاءنی رجلان فجلس أحدهما عند رأسی والآخر عند رجلی ثم قال أحدهما لصاحبه ما وجع الرجل قال مطبوب قال ومن طبه قال لبید بن الأعصم الیهودی من بنی زریق قال فیما ذا قال فی مشط ومشاطة وجف طلعة ذکر قال فأین هو قال فی بئر ذی أروان قال فذهب النبی صلى الله علیه وسلم فی أناس من أصحابه إلى البئر فنظر إلیها وعلیها نخل ثم رجع إلى عائشة فقال والله لکأن ماءها نقاعة الحناء ولکأن نخلها رءوس الشیاطین قلت یا رسول الله أفأخرجته قال لا أما أنا فقد عافانی الله وشفانی وخشیت أن أثور على الناس منه شرا وأمر بها فدفنت 

 

مطبوب : مسحور .

(مُشط) : آلة تسریح الشعر .

(مشاقة) أو (مشاطة) : ما یسقط من الشعر .

(وجف طلع نخلة ذَکَر) : هو الغشاء الذی یکون على الطلع ، ویطلق على الذکر والأنثى , فلهذا قیده بالذَّکَر .

  

قال النبی محمد صلى الله علیه و  آله و سلم 
(صَلِّ صَلَاةَ الصُّبْحِ، ثُمَّ أَقْصِرْ عَنِ الصَّلَاةِ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ حَتَّى تَرْتَفِعَ، فَإِنَّهَا تَطْلُعُ حِینَ تَطْلُعُ بَیْنَ قَرْنَیْ شَیْطَانٍ، وَحِینَئِذٍ یَسْجُدُ لَهَا الْکُفَّارُ، ثُمَّ صَلِّ فَإِنَّ الصَّلَاةَ مَشْهُودَةٌ مَحْضُورَةٌ حَتَّى یَسْتَقِلَّ الظِّلُّ بِالرُّمْحِ، ثُمَّ أَقْصِرْ عَنِ الصَّلَاةِ، فَإِنَّ حِینَئِذٍ تُسْجَرُ جَهَنَّمُ، فَإِذَا أَقْبَلَ الْفَیْءُ فَصَلِّ، فَإِنَّ الصَّلَاةَ مَشْهُودَةٌ مَحْضُورَةٌ حَتَّى تُصَلِّیَ الْعَصْرَ، ثُمَّ أَقْصِرْ عَنِ الصَّلَاةِ حَتَّى تَغْرُبَ الشَّمْسُ، فَإِنَّهَا تَغْرُبُ بَیْنَ قَرْنَیْ شَیْطَانٍ، وَحِینَئِذٍ یَسْجُدُ لَهَا الْکُفَّارُ. )

 

(شرح الحدیث )

وقد ذکر شرح الحدیث عدة معان لطلوع الشمس وغروبها على قرنی الشیطان أرجحها - أن الشیطان یقابلها أو یحاذیها بقرنیه - أی: جانبی رأسه - عند طلوعها وغروبها؛ لأن الکفار یسجدون لها حینئذ فیقارنها؛ لیکون الساجدُون لها کأنهم ساجدون له؛ قال النووی: قِیلَ: الْقَرْنَانِ نَاحِیَتَا الرَّأْسِ، وَأَنَّهُ عَلَى ظَاهِرِهِ، وَهَذَا هُوَ الْأَقْوَى, قَالُوا وَمَعْنَاهُ: أَنَّهُ یُدْنِی رَأْسَهُ إِلَى الشَّمْسِ فِی هَذِهِ الْأَوْقَاتِ لِیَکُونَ السَّاجِدُونَ لَهَا مِنَ الْکُفَّارِ کَالسَّاجِدِینَ لَهُ فِی الصُّورَةِ، وَحِینَئِذٍ یَکُونُ لَهُ وَلِبَنِیهِ تَسَلُّطٌ ظَاهِرٌ, وَتَمَکُّنٌ مِنْ أَنْ یُلَبِّسُوا عَلَى الْمُصَلِّینَ صَلَاتَهُمْ؛ فَکُرِهَتِ الصَّلَاةُ حِینَئِذٍ صِیَانَةً لَهَا، کَمَا کُرِهَتْ فِی الْأَمَاکِنِ الَّتِی هِیَ مَأْوَى الشَّیْطَانِ.

 

(فوائد عشبة الشذاب فی تطرد الجن وتنفره من المکان)

طرق الإستفادة من العشبة فی علاج الإصابة من الجن 
1 / أوراق العشبة الخضراء شمها یؤثر على الجان المتمرکز بالبدن ویضعفه ، وقد یؤدی إلى إخراجه .

2 / التبخر بأوراق الشذاب نافع بإذن الله فی حالات السحر المشموم ، وفی إرغام العارض على الخروج من الجسد ، وکذلک یمتد التأثیر فی حالات السحر المطعوم أو المشروب .

3 / الإستحمام بماء الشذاب المقطر نافع فی عموم الإصابات من مس وعین اوسحر ، ویحل بدیلا عنه مغلی الشذاب

4 / وضع 5 إلى 7 قطرات من زیت الشذاب النقی مع لتر من زیت الزیتون والإدهان به نافع فی کافة أنواع الإصابة من الجن.

5 / تقطیر زیت الشذاب النقی فی الأنف ( 3 قطرات فقط ) وأشد مایکون نفعه فی حالات التلبس ، وفی حال رفض العارض للخروج من البدن .

6 / إضافة مسحوق أوراق الشذاب مع أوراق الحناء واستخدامها فی الرأس والکفین والقدمین .

بعض التجارب المنقوله فی فوائد عشبة الشذاب تأثیر عشبة الشذاب على من به أذى من الجن
الشذاب عشبة معروفة عند العرب منذ القدم ، وهی ذات تأثیر فعال على الجن المتلبس بالبدن ، وهی مؤثرة جدا فی حالات السحر المطعوم والمشموم .
طرق الإستفادة من العشبة فی علاج الإصابة

التجربة الأولى : فتاة فقدت عقلها فجأة عند انتقال أهلها من منزلهم القدیم والسکن فی منزلهم الجدید ، لم یتسنى للراقی رقیتها ، ولم یستطع أهلها إجبارها على العلاج فقد کانت تتفلت من أیدیهم ، وقد أخبر إخوانها الثلاثة أنهم بصعوبة شدیدة یستطیعون إمساکها وتثبیت ذراعیها ، فأعطاهم الراقی الشذاب المقطر ، وطلب منهم التقطیر فی أنفها 3 مرات یومیا ، بعد أربعة أیام رجع إلیها عقلها واستطاعت بفضل من الله قراءة سورة البقرة کاملة ثم توالت عملیة علاجها .

التجربة الثانیة : مریض بدأ یستفرغ السحر الذی فی بطنه بمجرد أن بدأ فی شم رائحة العشبة وهی خضراء .

التجربة الثالثة : سیدة فی السابعة والثلاثین من عمرها ، کانت تسمع أصواتا فی منزلها لایسمعها أحد غیرها ، انقطعت هذه الأصوات بعد تقطیر ماء الشذاب المقطر فی أذنها .

 

(فوائد عشبة الشذاب فی تطرد الجن وتنفره من المکان)
ماهیه عشبه الشذاب وفوائد عشبة الشذاب
أسماء العشبة
الشذاب ، سَذاب ، فَیْجَن ، حَزاء ، فیجل ، الخُفْت ، و یعرف علمیا باسم Ruta graveolens
فوائد العشبه تحرق الجن وتنفره
أماکن وجوده العشبة :
تنبت العشبة فی الأماکن الجنوبیة للمملکة العربیة السعودیة ، وفی مدینة الطائف ، کما تنتشر فی معظم الأماکن الجبلیة ، ویکثر تواجدها عقب مواسم الأمطار ، والعشبة متوفرة فی بلدان أخرى کالمغرب ولیبیا والیمن والعدید من دول العالم الأخرى .
وصف العشبة : نبات أخضر اللون یحوی على زهور صفراء ذات رائحة عطریة نفاثة .
أَضرار الشذاب
شرب الشذاب یؤثر على الحمل ، والجرعات الزائدة منه تلحق الضرر بالکبد .

 


(((((الرقیة الشرعیة)))))

الرقیة الشرعیة هی ما اجتمع فیها ثلاثة أمور : 1 - أن تکون بکلام الله أو بأسمائه وصفاته أو المأثور عن النبی صلى الله علیه و آله و سلم . 2 - أن تکون باللسان العربی وما یعرف معناه . 3 -أن یعتقد أن الرقیة لا تؤثر بذاتها بل بتقدیر الله تعالى . فإذا کانت هذه الشروط الثلاثة مجتمعة فی الرقیة فهی الرقیة الشرعیة . وقد قال صلى الله علیه و آله و سلم : (( لا بأس بالرقى ما لم تکن شرکاً )) وإن أنفع الرقیة وأکثرها تأثیراً رقیة الإنسان نفسه ، وذلک لما ورد فی النصوص على عکس ما اشتهر عند کثیر من الناس من البحث عن قارئ ولو کان عامیاً أو مشعوذاً . سورة الفاتحة من أنفع ما یقرأ على المریض ، وذلک لما تضمنته هذه السورة العظیمة من إخلاص العبودیة لله والثناء علیه عز وجل وتفویض الأمر کله إلیه والاستعانة به والتوکل علیه . عند رقیة المریض ـ یقول : (( بسم الله أرقیک من کل شیء یؤذیک ، ومن شر کل نفس أو عین حاسد الله یشفیک ، بسم الله أرقیک )) 

قال: کان النبی صلى الله علیه و آله و سلم یعوذ الحسن والحسین ویقول إن أباکما کان یعوذ بها إسماعیل وإسحاق: أعوذ بکلمات الله التامة من کل شیطان وهامة ومن کل عین لامة.

وأحیانا یقول: أعیذکما بکلمات الله التامة من کل شیطان وهامة, ومن کل عین لامة.
کان النبی صلى الله علیه و آله و سلم یعوذ الحسن والحسین، یقول أعیذکما بکلمات الله التامة من کل شیطان وهامة ومن کل عین لامة


(((ماهوه القرین )))


.القرین هو شیطان مسلَّط على الإنسان بإذن الله عز وجل ، یأمره بالفحشاء وینهاه عن المعروف ، کما قال عز وجل : ( الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُم بِالْفَحْشَآءِ وَاللهُ یَعِدُکُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلاً وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ) ، ولکن إذا منّ الله سبحانه وتعالى على العبد بقلب سلیم صادق متجه إلى الله عز وجل مرید للآخرة ، مؤثر لها على الدنیا : فإن الله تعالى یعینه على هذا القرین حتى یعجز عن إغوائه . 
ولذلک ینبغی للإنسان کلما نزغه من الشیطان نزع فلیستعیذ بالله من الشیطان الرجیم ، کما أمر الله ، قال الله تعالى : ( وَإِمَّا یَنَزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ) . والمراد بنزغ الشیطان : أن یأمرک بترک الطاعة ، أو یأمرک بفعل المعصیة ، فإذا أحسست من نفسک المیل إلى ترک الطاعة : فهذا من الشیطان ، أو المیل إلى فعل المعصیة : فهذا من الشیطان ، فبادر بالاستعاذة بالله منه : یعذک الله عز وجل . 
وأما کون هذا القرین یمتد بأن یکون مع الإنسان فی قبره : فلا ، فالظاهر - والله أعلم - بمجرد أن یموت الإنسان یفارقه ؛ لأن مهمته التی کان مسخراً لها قد انتهت ، إذ إن ( الإنسان إذا مات انقطع عمله إلا من ثلاث : صدقة جاریة ، أو علم ینتفع به ، أو ولد صالح یدعو له )

 

جهت صلح بین زوجین

 

جهت قضای حاجت

چون کسی را مهمی پیش اید نظر بسوی اسمان کند و  1001مرتبه بگوید..یا بدیع السموات و الارض.

 

 

محبت بدون بخور و عزیمت

نیمه شب بر روی شمع سفید دعای زیر را بنویسید و شمع را روشن کنید..این عمل را چند شب پشت هم انجام دهید.

 

ح ح ح ح ح ح له له له له له له طو طو طو طو طو طو فر فر فر فر فر فر فر کنککک
اااااااطو الله الله الله الله الله الله الله یالله یالله یالله یالله یالله یالله یالله یالله یحبونهم
کحب الله والذین امنوا اشد حبا لله لو انفقت ما فی الارض جمیعا ما الفت بین قلوبهم
ولکن الله الف بینهم انه عزیز حکیم الللهم یامقلب القلوب قلب لی قلب ............بمحبتی
وطاعتی العجل العجل الوحا الوحا الساعة الساعة توکلو یاخدام هذه الاسماء والحروف
بجلب .......الى محبة.......

 

 

جهت قضای حاجت از شخص خاص

در کف دست راست خود این حروف را بنویسید و نزد شخص بروید..ح ص س ک ع ط ف ر ه ک ع ط ف ر ه ق ع ل ی

 

 

جهت رزق و روزی دکان

صبح بعد از باز کردن در مغازه 11 مرتبه صلوات بفرستید و 10 مرتبه سوره نصر رو بخوانید بعد از خدا بخواهید که رزقتون زیاد شود بعد دوباره 11 مرتبه صلوات بفرستین..این عمل را 7 روز پشت هم انجام بدین.

 

   

 

جهت باز شدن بخت دختران

دعای زیر را در ساعت سعد بر کاغذ سفید بی خط با گلاب و مشک و زعفران همراه با بخورات کندر و سندروس بنویسند و به بازوی راستشان ببندند.

نهش 2 کهل 2مارش 2 یارش 2 شروش 2 هوش 2 توش 2 نواش 2 نهراش 2 انحلت عقدة ف بنت ف ورغب فى خطبتها کل من راها من اولاد ادم بحق هذه الاسماء العظیمة وبالف الف لاحول ولا قوة الا بالله العلى العظی م وصلى الله على سیدنا محمد وعلى اله وصحبه

   

 

الوظیفه والفرج وسعة الرزق من حیث لاتحتسب

در وقت عصر بمدت 14 روز 14 مرتبه سوره واقعه را برای جلب رزق بی حساب بخونید.مجرب ..مجرب..مجرب..مجرب

 

 

دعاء لجلب الحبیب بسرعة

بین اوقات اذان و اقامه مکرر دعای زیر را قرائت کنید..

اللهم حبب فیا( اسم خودتون و اسم مادرتون و اسم پدرتون)  بعد حبک وحب رسولک الکریم واهدی لیا وملکنی زمام امره واجعله من قسمتی ومن نصیبی وزوجنا فی الحلال علی سنتک وسنة رسولک الکریم

 

 

 

جهت زیادشدن رویاهای صادقه و دیدن خوابهای روحانی

سوره یس رو بنویسید و همیشه همراهتون نگهدارید و سوره زخرف را بنویسید و شبها زیر سرتون بذارید.

   

 

جهت رویت حضرت محمد صل الله در خواب

قبل از خواب سوره کوثر را بتعداد اسمتان قرائت کنید..بعد اذان را بدون اقامه کامل بگید..بعد بگید..

اللهم صل على محمد وآل محمد اللهم إنی اسألک بحق أول من کبر وقال الله اکبر وبحق أول من شکر وحمد وسبح وبحق أول من رکع وسجد وبحق صاحب الکوثر وبحق القاضی على الکوثر وبحق الکوثر وبحق إنا اعطیناک الکوثر وبحق ما جاء من الکوثر أن تصلی على محمد وآل محمد وأن تبلغ سلامی إلى سیدی ومولای ابا القاسم محمد صل الله علیه وآله

پ ن :به جانب راست یا به پشت با وضو بخوابید.

   

 

محبت با سیب

برای مطیع کردن همسرتان ..سیب سرخ را در دست راستتون بگیرید و با یک بسم الله 40 مرتبه ایه زیر را به سیب بخونید و بدین همسرتان بخورد.

زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ

اللهم بحرمه هذه الایات الشریفه أن تلقى محبه فلانه فى قلب فلان

   

 

جهت خلاصی از قرض

7شب سوره الم نشرح رو 700 مرتبه تکرار کنید و بعد از هر 100 مرتبه بگید

اللهم انی اسالک بحنبن الراغبین الیک و بالایات و الذکر الحکیم ان ترزقنی شیئا استعین به على الطاعة

شب هفتم خادم که قرضتونو ادا میکند.

   

 

جهت قطع نشدن رزقتون در طول سال

در اخرین جمعه از ماه رجب وقت اذان ظهر35 مرتبه صلوات زیر را تکرار کنید..

احمد رسول الله محمد رسول الله

   

 

جهت جلب حب مردم نسبت بخود

ایه شریفه زیر را بتعداد عددکبیر1466 مرتبه مدت 7 روز قرائت کنید..

{فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ }القمر55

 

 

ارسال هاتف

بمدت سه شب بعد از هر نماز ایه زیر را 21 مرتبه با دعای خاصش قرائت کنید..شب سوم  ایه رو 489 مرتبه با دعاش بخونید..

لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ماعنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤوف رحیم

اللهم انی اسألک بأن تسلط خدام هذه الایة الشریفة بأن یقضوا حاجتى من فلا ابن فلانة باسرع من البرق وان تزجروه وتامروه ان تقضى حاجتى الوحا 3 العجل 3 الساعة 3 بارک الله فیکم وعلیکم

 

 

دعا جهت علاج جمیع امراض

 در یک جلسه 1000 مرتبه بگید..( یا لطیف بالأزل أنت اللطیف لم تزل ألطف بنا فیم نزل بحرمة القران و على من نزل ).

   

 

علاج روماتیسم

ایات زیر  و سوره فاتحه و قدر را 7 مرتبه به اب بخونید و بخورید..


{ وما کان لنفس ان تموت الا باذن الله کتابا مؤجلا ومن یرد ثواب الدنیا نؤته منها ومن یرد ثواب الاخرة نؤته منها وسنجزى الشاکرین }
{ ثم خلقنا النطفة علقة فخلقنا العلقة مضغة فخلقنا المضغة عظاما فکسونا العظام لحما ثم أنشأناه خلقا اخر فتبارک الله احسن الخالقین }
{ او لم یر الذین کفروا ان السموات والارض کانت رتقا ففتقناهما وجعلنا من الماء کل شئ حى أفلا یؤمنون }

 

 

جهت مقام و مقبول القول بودن

روز دوشنبه یا پنج شنبه یا جمعه در ساعت سعد روی کاغذ بی خط با گلاب و مشک و زعفران با یک بسم الله  سوره یوسف و اسمائ قمر و اسامی جبراییل میکاییل اسرافیل و عزراییل در چهار گوشه کاغذ بنویسید و بعنوان حرز همراهتون نگهدارید.

 


جهت دفع اذیت مردم

ایه زیر را بعد از هر نماز 66 مرتبه بخوانید بمدت 21 روز..و بعد از این مدت همیشه بعد از هر نماز 21 مرتبه بخوانید تا هیچوقت مورد ازار و اذیت دیگران قرار نگیرید.

یومئذ یتبعون الداعى لا عوج له و خشعت الاصوات للرحمن فلا تسمع الا همسا

   

 

جهت جلب مال

ایه زیر را بعد از هر نماز 200 مرتبه و بعد از وقت خواب 100 مرتبه بخونید..

اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِأَوَّلِنَا وَآَخِرِنَا وَآَیَةً مِنْکَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَیرُ الرَّازِقِین

 

 

جهت عامل شدن علاج دردها

 

سوره فلق رو 50 روز روزی 25 مرتبه بخونید..بعد از ان هر وقت  احتیاج به درمان بود 3 مرتبه صلوات بفرستید..10 مرتبه سوره فلق رو بخونید و دوباره 3 مرتبه صلوات بفرستید..و بعد به عضو درد گرفته فوت کنید

 

 

برای رسیدن به هر مطلب شرعی

برای رسیدن به هر مطلب شرعی ایه زیر را بمدت 40 روز بدونه وقفه بعد از نماز صبح جماعت 41 مرتبه تکرار کنید..

 وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَىٰ فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ  -ایه 87 سوره انبیاء


 

برای علاج جمیع انواع السحر والعین ولطرد الجن ولشفاء الامراض

دریه  کاسه چینی سفید بدون نقش با گلاب و زعفران ایته الکرسی را7 بار بنویسید بعد با اب رودخانه یا اب زمزم نوشته رو محوش کنید.بعد کاسه را نزدیک دهانانتان قرار بدین و انگشت سبابه دست راستتونو  هم بکنید توی اب و ایه 255 سوره بقره رو قرائت کنید .بعد اون اب رو بدین طرف بخورد و 7 روز هم پشته هم باهاش غسل کند.

 


جهت جاه و مقام و هیبت

سوره یوسف رو تماما در یک برگ صفحه با مشک و گلاب و زعفران بنویسید و 3 روز بذارید در منزل باشد بعد از سمت بیرون اون رو لای جدار دیوار منزلتون بگذارید.


 

علاج منع همزاد از ازدواج

جهت علاج منع همزاد از ازدواج شما باید بمدت 40 روز هر روز 21 مرتبه سوره رحمن را بخوانید.

   

 

جهت جلب فراوانی رزق

روز چهارشنبه دورکعت نماز بخونید بنیت ثروت وعزت و بعد از سلام نماز 40 مرتبه سوره کوثر را بخوانید.مجربست

ادامه مطلب...

 

  

 

دعاء برای ازدواج با شخص معین

اللهم یاحی یاقیوم
یاذا الجلال والإکرام
یاجامع یاجامع یاجامع
اجمع بینی وبین ( فلان بن فلالان ) على ماتحب وبما تحب
واجعلنی عنده من المکرمین

   

 

فائدة عجیبة للرزق مجربة مجربة

100 مرتبه استغفار بفرستید..100 مرتبه صلوات بفرستید..و بعد بی تعداد اسم پنجم از اسما’ ادریسه رو تکرار کنید..

یاحى حین لا حى فى دیمومیة ملکه وبقائه یاحى.


 

جهت صلح بین زوجین

روز یکشنبه وقت طلوع افتاب 9 مرتبه سوره مزمل رو به طعام بخونیدو بعد دوطرف بخورند.

 

 

 

الاسرار النورانیه فی اسماء الله الحسنى

 

 

الاسرار النورانیه فی اسماء الله الحسنى


الله

 جلَّ جلاله

 ذکره ضحى وعصرا وفی الثلث الاخیر من اللیل 66 مرة بغیر یاء

 یوصل الى المطلوب

 

الرحمن الرحیم

 من خواصهما حصول اللطف الالهی اذا ذکرا عقیب کل فریضة 100 مرة

 

الملک

 من خواصه دوام الملک لمن واظب علیه فی کل یوم 64 مرة

 من قال الملک 19مره لایحتاج احداً من الخلق ابدا

 

القدوس

 ذکره فی الجمع 170 مرة یطهر الباطن من الرذائل

 

السلام

 فیه شفاء المرضى والسلامة من الآفات ومن قرأه 100 مرة على مریض شفی بإذن الله تعالى

 

المؤمن

 قراته 136مرة أمان من شر الثقلین

 

المهیمن

 ذکره 125مرة یورث صفاء الباطن والاطلاع على اسرار الحقائق

 

العزیز

 ذکره 94 مرة عقیب صلاة الصبح فی کل یوم یکشف اسرار علم الکیمیاء والسیمیاء ومنقرأه 40 یوما کل یوم 40 مرة لم یحتج الى احد

 

ومن ذکر(یاعزیز) بعد صلاة الصبح 41 مره کل یوم اصبح صاحب ثروه

  

الجبار

 من قرأه کل یوم 21 مرة امن من الظلمة

  

المتکبر

 من ذکره عند جبار ذل

 

الخالق

 من اکثر ذکره نور الله تعالى قلبه

  

الباریء

 من اکثر ذکره بقی طریا فی قبره

 

المصور

 اذا صامت العاقر 3 أیام وتلته 13 مرة عند کتابته على جام ومحته وشربته رزقت ذکراصالحا

 

الغفار

 من ذکره عند صلاة الجمعة 100 مرة ویقول : اللهم اغفر لی یا غفار غفر الله تعالىله

 

القهار

 من کان لدیه حاجه لم تتحقق لحد الآن فلیقل 40جمعه متتالیه

 بعد احد الصلوات الواجبه یاقاهر 100مره ویذکر حاجته

 

 الوهاب

 روی ان من کانت لدیه حاجة فلیرفع یدیه بعد کل صلاة ویقول یاوهاب 7مرات

 تقضى حاجته ان شاء الله ویستجاب دعائه

 روی ان من قال (یاوهاب) فی سجوده 14مره اغناه الله سبحانة وتعالى

 

الرزاق

 من اکثر من ذکره رزق البرکة

 وأن من قال یارزاق 100مره فی کل زاویه من زوایا بیته

 زید فی رزق اهل بیته

 

الفتاح

 من ذکره عقیب صلاة الفجر 70 مرة واضعا یدیه على صدره اذهب الله عن قلبه الحجاب

  

العلیم

 من خواصه انه یفتح المعارف على قلب ذاکره

  

القابض

 من کتبه 40 مرة على 40 لقمة 40 یوما واکله امنه الله من عذاب الجوع طول عمره

  

الباسط

 من ذکره سحرا وهورافع یدیه 10 لم یحتج الى مسألة احد

  

الخافض

 من ذکره 70 مرة دفع الله عنه شر الظالمین

 

 الرافع

 من ذکره عقیب الظهر 100 مرة زاده الله تعالى رفعة

  

المعز

 ذاکره یرزق الهیبة

  

المذل

من ذکره فی اللیل المظلم وهو ساجد على التراب 1000 مرة وقال یا مذل الجبارینومبیر الظالمین ان فلانا اذلنی فخذ لی حقی منه فأنه یؤخذ لوقته ومن قرأ55 مرة وسجدوقال : الهی امنی من فلان .امنه الله

  

الحکیم العدل

 من اکثر من ذکرهما فی جوف اللیل خصه الله تعالى بلطائفه وجعل باطنه خزانة سره

 

السمیع
لأستجابة الدعاء فلیقل قبل صلاة الصبح اوبعد نافلة الصبح ذکر( یاسمیع) 180مره

 من اکثر من ذکره استجیب له

  

اللطیف

ذکر یالطیف کل یوم 129 لزواج العزاب

 

الشکور
من تلاه على ماء 40 مرة وغسلت منه العین الرمدة برئت
العلی من اکثر ذکره وعلقه علیه کان عند الناس وجیها

 

العلیُّ العظیم

 روی عن الامام الرضا (علیه السلام)

 من کان على سفر واکثر ذکر العلیُّ العظیم یعود سالماً من سفره

 

الکبیر

 من ذکره بعدده لم یفزع ولومشى فی مسبعات الارض وهو امان من الغرق سریع الاجابةلل خائفین ذاکره لایزالمحفوظا

 

المقیت

 من قال اسم الله اعظم المقیت

7 مرات على ماء المطر واعطاه لطفل یصبح الطفل ذا اخلاقٍ حسنه وسریع الفهم

 

الحسیب

 من قال 7أسابیع حسبی الله الحسیب ویبدأ من یوم الخمیس یقول ذلک فی کل یوم من کلاسبوع 70 مرة کفی مؤونة ما یطلبه ونجا مما یخافه

 

الهادی الخبیر المبین

من استدام هذا الذکر عقیب سهر وجوع عثر على اسرار الغیب وکذا ذکر النور الهادیوی قول بعده: اهدنی یا هادی واخبرنی یا خبیر وبین لی مبین

 

الحلیم الرؤوف المنان
ماذکره خائف الا أمن

 

الحکیم

من کتبه وغسله بماء ورشه على الزرع زکا وظهرت برکته
وعن الامام الرضا (علیه السلام) من اکثر ذکر الحکیم یُسرَ له کل امرٍ عسیر

 

الحیُّ القیُّوم

 المداومه على ذکر الحیُّ القیُّوم یطیل العمر

 

القادر

 من قال عند وضوءه او عند غسله ای عضو من جسمه

 

3مرات یاقادرُ نصره الله على عدوه

 

الغفور
من اکثر من ذکره ذهب عنه الوسواس

 

الشکور
من تلاه على ماء 40 مرة وغسلت منه العین الرمدة برئت

 

العلی
من اکثر ذکره وعلقه علیه کان عند الناس وجیها

 

الجلیل
من اکثر ذکره وقره کل من رأه وهابه

 

الودود
المواظبه على ذکر الودود له اثر کبیر فی أیجاد المحبة والصداقه بین الناس

 

الحقَّ

لإرجاع الحقوق التی یصعب ارجاعها
ذکر یاحقَّ 108 مره

 

یا ذا الجلال والإکرام

من قال فی سجوده
21مره یا ذا الجلال والإکرام تقضى حوائجه

 

البدیع

روی عن الامام الرضا علیه السلام من قال عند دعائه 70مره یابدیع استجیب دعائه

 

عالم الغیب
من قرأه بعد الصلاة 100 مرة حصل له الکشف عن المغیبات



.المحیط
لتقویة الحافظه وزیادة القدرة على کسب العلم یقرأ اسم الله الاعظم
یامحیط کل یوم 67مره

 

اسماء الله الحسنى وخواصها وأعدادها


هذه اسماء الله الحسنى وخواصها وأعدادها نفعنا الله بها

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 یا الله ( 66 مرة ) یقرأ لتسهیل الأمور فی ساعة الشمس.

یا رحمن ( 309 مرة ) یقرأ لزیادة المال والرزق فی ساعة الشمس.

یا رحیم ( 269 مرة ) یقرأ لمن له مراد عند الأکابر فی ساعة الشمس.

یا ملک ( 101 مرة ) یقرأ للنصر وفی الغزو والفتوح فی ساعة الشمس.

یا قدوس ( 181 مرة ) یقرأ للتطهر من الذنوب والعیوب والأمن من المخاوف فی ساعة الشمس.

یا سلام ( 141 مرة ) یقرأ مما ینفع من القضاء والبلاء فی ساعة الشمس.

یا مؤمن ( 141 مرة ) یقرأ لدفع شر الخصم فی ساعة الشمس.

یا مهیمن ( 155 مرة ) یقرأ للفوز بالخصم والقهر على الأعداء والفوز بهم فی ساعة المشتری.

یا عزیز ( 105 مرة ) یقرأ لزیادة العز والسلطان بدوام القراءة.

یا جبار ( 217 مرة ) یقرأ إذا أردت تشتیت الأعداء وتفریقهم فی ساعة المریخ.

یا متکبر ( 672 مرة ) یقرأ لزیادة المهابة فی ساعة المشتری.

یا خالق ( 741 مرة ) یقرأ مما ینفع لظهور الأمر المخیف فی ساعة الشمس.

یا بارئ ( 213 مرة ) یقرأ لتکون غالباً على العدو فی ساعة الشمس.

یا مصور ( 336 مرة ) یقرأ للتسخیر فی ساعة الشمس.

یا غفار ( 1281 مرة ) یقرأ لمن أراد أن یذکر بالخیر فی ساعة الزهرة.

یا قهار ( 306 مرة ) یقرأ لمن أراد قهر عدوه فی ساعة المریخ.

یا وهاب ( 14 مرة ) یقرأ لزیادة المال فی ساعة الزهرة.

یا رزاق ( 308 مرة ) یقرأ لجلب الرزق فی ساعة الزهرة.

یا فتاح ( 489 مرة ) یقرأ لتکون قویاً على الأعداء فی ساعة عطارد.

یا علیم ( 150 مرة ) یقرأ للتسخیر فی ساعة المشتری.

یا قابض ( 903 مرة ) یقرأ لجمع الدنیا والمال فی ساعة الزهرة.

یا خافض ( 1480 مرة ) یقرأ لیکون آمنا من الأعداء ومن کیدهم فی ساعة زحل.

یا رافع ( 351 مرة ) یقرأ لتسخیر المحبوب فی ساعة الشمس.

یا معز ( 137 مرة ) یقرأ للتسخیر فی ساعة المشتری.

یا مذل ( 770 مرة ) یقرأ للغلبة على العدو فی ساعة المریخ.

یا سمیع ( 180 مرة ) یقرأ للأمن من العدو فی ساعة المشتری.

یا بصیر ( 302 مرة ) یقرأ لیکون محبوباً عند الملوک والأکابر فی ساعة الشمس.

یا حکیم ( 68 مرة ) یقرأ لأجل السعد والإقبال فی ساعة الشمس.

یا عدل ( 104 مرة ) یقرأ لیکون موفقاً صالحاً فی ساعة الشمس.

یا لطیف ( 129 مرة ) یقرأ لمن کان له حاجة یرید قضائها فی ساعة الزهرة.

یا خبیر ( 812 مرة ) یقرأ لمنع الخوف وأمن منه فی ساعة القمر.

یا حلیم ( 88 مرة ) یقرأ لیکون عالماً فی ساعة الشمس.

یا عظیم ( 1020 مرة ) یقرأ لدفع النحوسات فی ساعة عطارد

 

- ( الرحمن ) : کل من یقرأ بعد الصلاة مئتین وثمانیة وتسعین مرة هذا الاسم فإن الله تبارک وتعالى یجعله حیث یحبه جمیع المخلوقات ، وسوف یعطف علیه الاعداء .

ومن وضع هذا الاسم فی ماء وسقى منه صاحب الحمى الحارة ذهبت عنه لوقتها .

- (الملک ) أن کل من یکرر هذا الاسم تسع مرات فی الیوم یکون غنیا عن الناس فی الدنیا والآخرة .
ومن ذکره یوم الجمعة قبل طلوع الشمس ألف مرة یسر الله له کل مطلب وقضى له حوائج الدنیا والآخرة ، ومن اکثر ذکره انقادت له الفراعنة واطاعته ودخلوا تحت سلطانه ولهذا الاسم تأثیر فی تسخیر القلوب .

- ( القدوس ) من اکثر من ذکره اذهب الله عنه الشهوات النفسانیة .

- ( المؤمن) هذا الاسم عظیم من أدمن ذکره مائة وعشرین مرة کل یوم أمن من وسوسة الشیطان ، ومن تلاه دبر کل صلاة مائة مرة فإنه ینال رتبة المشاهدة والکشف عن الشهوات النفسیة والخواطر .

- ( المهیمن ) من ذکره بعد الغسل مائة مرة أشرف على باطنه نور . ومن ذکر هذا الاسم مائة وخمس عشرة مرة کل یوم أورث صفاء الباطن والاطلاع على اسرار الحقائق .

- (العزیز) من ذکره فی کل یوم اربعین مرة وکان محتاجا اغناه الله عن خلقه .

- (البارئ ) کل من یقرأ هذا الاسم یوم الجمعة مائة مرة فان الله تبارک وتعالى لا یجعله فی القبر وحیدا ، ویبعث الیه من یؤنسه ، ویبقى طریا فی القبر ، ومن ذکره اعانه الله على الاعمال الثقیلة وسهل الله له کل امر .
ومهم جدا ذکر هذا الاسم مائة مرة بین صلاة الظهر والعصر والمغرب والعشاء .

- (الوهاب ) من ذکره وهو ساجد اربع عشرة مرة اغناه الله تعالى ، ومن ذکره فی آخر اللیل حاسر الرأس رافعا یدیه مائة مرة اذهب الله تعالى عنه فقره وقضى حاجته .

- (الرزاق) من ذکره مائة مرة على اطراف بیته فان الله تعالى یبعد عنه الفقر والفاقة

 

الاسماء الحسنی و تدبر فیها

 

جمیل أن یدعو العبد بأسماء الله الحسنى ویعدها ویتلوها تبرکا وإجلالا للعلی القدیر .

لکن حین یتجاوز العبد مجرد الذکر ،إلى نیة أخرى ...فعلیه أن یعتمد على سند صحیح

وأن یکون أهلا لها ،، وإلا فقد یصبح الهدف من التلاوة ذا أبعاد أخرى .

مالسبیل الأعظم إلى أن یشعر الإنسان بلذة الإیمان وهو یعلم أسماء الله الحسنى

فی ذلک طرائق عدة نوجزها فیما یلی:
الأول:*دعاء الله جل وعلا من أعظم طرائق التعبد بالاسماء الحسنى
ودلیل ذلک صریح القرآن قال تعالى:{ ولله الأسماء الحسنى فادعوه بها }
سواء دعاء عبادة او دعاء مسألة فإن دعاء الله جل وعلا بالأسماء الحسنى،من أعظم مایجعل العبد قریبا من رحمة ربه تبارک وتعالى

وقد ورد أن قوم یونس لما أظلهم العذاب قالوا:
(اللهم یاحی حین لا حی،أنت الحی تحیی الموتى وأنت على کل شیئ قدیر)
وحیاة الله لم یسبقها عدم ولا یلحقها زوال
کما أن علمه سبحانه علم لم یسبقه جهل ولا یلحقه نسیان
فهؤلاء ورد أنهم قالوا:
(اللهم یاحی حین لا حی،أنت الحی تحیی الموتى وهو على کل شیئ قدیر)
والله جل وعلا ذکر یونس ودعاءه قال لا إله إلا أنت سبحانک إنی کنت من الظالمین
وهذا وأضرابه فی القرآن والسنة کثیر وهو الأول أن یدعى ربنا جل وعلا بها

الثانی*: أن یتوخى المؤمن الآیات التی فیها ذکر لأسماء الله الحسنى وهی منثورة کثیرة بالقرآن فیقوم بها لیلة ویحیی بها ما أظلم علیه من اللیل فإن هذا مایزیده قربة وازدلافا إلى رحمة ربه تبارک وتعالى

والثالث*: أن یخضع قلبه وتعمل جوارحه بمقتضى علمه بتلک الأسماء
فیشعر أن الله رقیب علیه وأن الله لا تخفى علیه من عباده خافیة
فإذا ظلم نفسه استغفر الله لعلمه أن الله غفور رحیم
وإن دعته نفسه إلى الجرأة على عباد الله تذکر أن الله عزیز ذو انتقام
وعلى هذا یمضی فی مایکون منه مع اسماء الله الحسنى وصفاته العلا


"تدبری لکتاب ربی غایتی"

اسماء الله و خواصه

 


* الأذن وعلاجها بذکر اسم الله ( السمیع ) عدد 211 مرة .

* العمود الفقری وعلاجه بذکر اسم الله ( الجبار ) عدد 237 مرة .

 

الإسم : الله
خواصه: له فوائد عظیمة لاتعد ولاتحصى . من أدمن ذکره لایستطیع أحد النظر إلیه إجلالاله.

الإسم:الرحمن
خواصه: من دوام على ذکره دبر کل صلاة مائة مرة کان ملطوفا به فی جمیع أفعاله وأقواله.


الإسم:الرحیم
خواصه: من داوم على ذکره یکون مجاب الدعوة ولا یسأل الله شیئا إلا أعطاه.

الإسم: الملک
خواصه: من یذکره یوم الجمعة قبل طلوع الشمس ألف مرة یسره کل مطلب له وقضى له حوائج الدنیا والآخرة

الإسم:القدوس
خواصه: من ذکره کل یوم وقت الزوال مائة مرة أمن من شر النفس والوسواس وأذهب الله عنه کل شهوة بالحرام.

الإسم: السلام
خواصه: من أدمن ذکره سلم ورزقه الله الصحة والعافیة

الإسم:المؤمن
خواصه: من أدمن ذکره مائة وعشرین مرة کل یوم أمن الوسواس وکان مجاب الدعوة.

الإسم: العزیز
خواصة: من ذکره کل یوم أربعین مرة وکان محتاجا أغناه الله عن خلقه

الإسم:الجبار
خواصه: من أدمن ذکره إحدى وثلاثین مرة خضعت الجبابرة من الجن والإنس.

الإسم: المتکبر
خواصه: من أدمن ذکره کان عزیزا فی أعین الناس ویکون نافذ الکلمة.

الإسم:الخالق
خواصه: من ذکره خمسة آلاف مرة ومائة عشرة ظهرة له الإبه فی الحین وأی شیء أراده ذکره ظهرت له حقیقته.

الإسم: الباریء
خواصه: من ذکره کل یوم مائة مرة أنزل الله علیه الأنس والرحمة فی قبره.

الإسم: المصور
خواصه: إذا ذکرته المرأة التی لاتحمل سبعة أیام بعدده حملت بإذن الله.

الإسم: الغفار
خواصه: من ذکره بعد صلاة الجمعة مائة مرة أو بعدده غفر الله له ذنوبه ویقول (( یاغفار أغفر لی ذنوبی))

الإسم: القهار
خواصه: من ذکره مائة مرة بعد صلاة الجمعة قهر عدوه.

الإسم: الوهاب
خواصه: من أدمن ذکره وسأل الله أی حاجة نالها وکذلک الناس تلبی له حاجته.

الإسم: الرزاق
خواصه: من أدمن ذکره یسر علیه رزقه.

الإسم: الفتاح
خواصه: من أدمن ذکره وسأل الله أی حاجة نالها.

الإسم: العلیم
خواصه: من أدمن ذکره أطلعه الله على رقائق العلوم والأسرار.

الإسم: القابض
خواصه: من داوم على ذکره ألبسه الله الهیبة والجلال.

الإسم: الباسط
خواصه: من ذکره عدده وهو خائف أمن ولاحزین إلا سر.

الإسم: الخافض
خواصه: من ذکره بعدد الظالم هلک.

الإسم: الرافع
خواصه: من أدمن ذکره فتح الله علیه ورفع قدره.

الإسم: المعز
خواصه: من أدمن ذکره رفع الله من مقامه.

الإسم: المذل
خواصه: من أدمن ذکره ذل الله أعدائه.

الإسم:السمیع
خواصه: من أدمن ذکره لاترد إلیه دعوة وکان مسموع القول بین الناس.

الإسم: البصیر
خواصه: من أدمن ذکره أبصره الله بالأمور الخفیة.

الإسم: الحکیم
خواصه: من أدمن ذکره کان نافذ الکلمة مطاع.

الإسم: العدل
خواصه: من ذکره على ظالم أخذ لوقته.

الإسم: اللطیف
خواصه: من أدمن ذکره صاحب کرب وشدة زال عنه.

الإسم: الخبیر
خواصه: من ذکره للأطلاع على أمر خفی فی النوم والیقظة أطلعه على ذلک.

الإسم: الحلیم
خواصه: من ذکره على جبار وقت غضبه سکن.

الإسم: العظیم
خواصه: من أدمن ذکره نجاه الله مما یخاف ویحذر.

الإسم : الشکور
خواصه: من أدمن ذکره شکر الله أفعاله وکان عونا له على مایرید من الخیر

الإسم: العلی
خواصه: من أدمن ذکره کرم الله وجهه عن التذلل وأحبه کل من رآه وأیده الله بنصره

الإسم: الکبیر
خواصه: من أدمن ذکره أهابه کل من رآه

الإسم: الحفیظ
خواصه: من أدمن ذکره حفظه الله فی سفره وحظره

الإسم:المقیت
خواصه:من أدمن ذکره کان مقاما بالحق والأمر لایفوته شیء ما إلیه حاجته وبه قوامه.

الإسم:الحسیب
خواصه:من أدمن ذکره لایسأل الله حاجة إلا أعطاه إیاه.

الإسم:الجلیل
خواصه: من أدمن ذکره عظم فی أعین الناس وهابه کل من رآه.

الإسم:الکریم
خواصه: من لازم على ذکره أعطاه الله رزقه وفرج همه وسهل أمره.

الإسم:الرقیب
خواصه:من أدمن ذکره کان محفوظا فی حرکاته وسکناته.

الإسم:المجید
خواصه:من أدمن ذکره صاحب حاجة ثم دعا بحاجته إستجابت.

الإسم:المقیت
خواصه:من أدمن ذکره کان مقاما بالحق والأمر لایفوته شیء ما إلیه حاجته وبه قوامه.

الإسم:الحسیب
خواصه:من أدمن ذکره لایسأل الله حاجة إلا أعطاه إیاه.

الإسم:الجلیل
خواصه: من أدمن ذکره عظم فی أعین الناس وهابه کل من رآه.

الإسم:الکریم
خواصه: من لازم على ذکره أعطاه الله رزقه وفرج همه وسهل أمره.

الإسم:الرقیب
خواصه:من أدمن ذکره کان محفوظا فی حرکاته وسکناته.

الإسم:المجید
خواصه:من أدمن ذکره صاحب حاجة ثم دعا بحاجته إستجابت.

الإسم: الواسع
خواصه: من أدمن ذکره وسع الله علیه رزقه.

الإسم: الحکیم
خواصه: من أدمن ذکره ألهمه الله الحکمة.

الإسم: الودود
خواصه: من أدمن ذکره کان محبوبا .

الإسم: المجید
خواصه:من أدمن ذکره سهل الله علیه الأمور.

الإسم: الباعث
خواصه:من أدمن ذکره رزق کل خیر وصحة.

الإسم: الشهید
خواصه:من أدمن ذکره وأراد الشهادة نالها بإذن الله.

الإسم: الحق
خواصه:من أدمن ذکره کانت کلمته مطاعة.

الإسم: الوکیل
خواصه:من أکثر من ذکره أغنى الله فقره وشرح صدره.

الإسم: القوی
خواصه:من أکثر من ذکره قویت روحه وینفع للمسافر فإنه لا یتعب فی سفره.

الإسم: المتین
خواصه:من أدمن ذکره أمن من ضعف قواه وقوى على أموره.

الإسم: الولی
خواصه:من أدمن ذکره ثبت فی مقام الولایة المحمدیة العظمى.

الإسم: الحمید
خواصه: من أدمن ذکره کان محمود الخصال مشکور الأفعال معظم عند الناس.

الإسم: المحصی
خواصه: من أدمن ذکره أورثه الله المراقبة.

الإسم: المبدیء
خواصه: من أدمن ذکره شاهد خفایا ت الأمور.

الإسم: المعید
خواصه: من أدمن ذکره من أدمن ذکره استرجع به کل ذاهب له ولغیره وأصلح به کل فاسد.

الإسم: المحیی
خواصه: من أدمن ذکره رفع قدره وأحیا قلبه ظاهرا وباطنا .

الإسم:الممیت
خواصه: من أدمن ذکره ودعا على ظالم هلک.

الإسم: الحی
خواصه: من أدمن ذکره نور الله قلبه بنور التوحید .

الإسم: القیوم
خواصه: من أدمن ذکره أقام الله تعالى أمره.

الإسم: الواجد
خواصه: من أدمن ذکره لایفتقد له شیء مما یرید وبه یعرف السالکون نفوسهم

الإسم: الماجد
خواصه: یصلح ذکر للملوک من ذکره أتسع ملکه وأجمعت قلوب رعیته على محبته.

الإسم: الواحد
خواصه: من أدمن ذکره لم یستوحش لوحدته.

الإسم: الصمد
خواصه:من أدمن ذکره قل إفتقاره الى المعانی الکونیة وإستغنى به عن الغذاء فهو یصلح لأصحاب الریاضیات الروحیة.

الإسم:القادر
خواصه:من أدمن ذکره قوى به على مایرید إظهاره.

الإسم:المقتدر
خواصه:من ذکره أربعین مرة أمن من کل بلاء ومن علقه على سفینة أمن من العطب.

الإسم: المقدم
خواصه:من أدمن ذکره تصرف فی عالم القدرة.

الإسم: المؤخر
خواصه:من أدمن ذکره یکون صاحب سلطة فی تقدم من اراد أو تأخر من أراد.

الإسم: الأول
خواصه:من أدمن ذکره کان سابقا إلى المقاصد وأعطاه الله کلما تمنى.

الإسم: الآخر
خواصه:من أدمن ذکره لایعادیه أحد إلا وهلک.

الإسم: الظاهر
خواصه:من أدمن ذکره أظهر له الله خفایا الأمور.

الإسم: الباطن
خواصه:من أدمن ذکره أمن من کل ما یخاف وأطاعه الناس وأحبه کل من رآه.

الإسم: الوالی
خواصه:من أدمن ذکره کان مهابا عند الناس.

الإسم: المتعال
خواصه:من أدمن ذکره ودخل على صاحب الحاجة قضى حاجته.

الإسم : البر
خواصه: من أدمن ذکره کان ملطوفاً به فی جمیع أحواله.

الإسم : التواب
خواصه: من أدمن ذکره تاب علیه وفیه سر جمیل لطرد الذباب من الجسد.

الإسم : المنتقم

خواصه: من ذکره عدده على ظالم هلک.

الإسم :العفو
خواصه: من أدمن ذکره أمن من کل مــا یخاف ویحذر.

الإسم : الغفور
خواصه: من أدمن ذکره أمن من الفزع الأکبر والمصائب.

الإسم : الرؤوف
خواصه: من أدمن ذکره رق قلبه ولطفت روحه.

الإسم : مالک الملک
خواصه: من أدمن ذکره وهو یطلب ملکا ملکه الله .

الإسم : ذو الجلال والإکرام
خواصه: من أدمن ذکره لایسأل الله شیئا إلا أعطاه ویسر أموره.

الإسم : المقسط
خواصه: من أدمن ذکره ألهمه الله أسرار الموازیین.

الإسم : الجامع
خواصه: من ضاع له شیء ذکره بعدد رده الله إلیه .

الإسم : الغنی
خواصه: من أدمن ذکره أغناه الله .

الإسم : المغنی
خواصه: من أدمن ذکره یسر الله له أمره وأغناه عن عباده.

الإسم : المانع
خواصه: من أدمن ذکره ألبسه الله لباس مما یخاف ویحذر.

الإسم :الضار
خواصه: من أدمن ذکره من تلاه على ظالم ضره الله بالأمراض والأسقام.

الإسم : النافع
خواصه: من أدمن ذکره لایصیبه وإذا صابه عافاه الله تعالى.

الإسم : النور
خواصه: من أدمن ذکره نور الله قلبه بالإیمان .

الإسم : الهادی
خواصه: من أدمن ذکره هداه الله إلى الخیرات .

الإسم : البدیع
خواصه: من أدمن ذکره یکون مبدع فی عمله وتصرفاته ویکون ذا علم ولسان بدیع .

الإسم : الباقی
خواصه: من أدمن ذکره یلبسه الله الصحة والعافیة ولایصیبه مرض طول عمره .

الإسم : الوارث
خواصه: من أدمن ذکره وهو طالب أمرا بید غیره أورثه الله إیاه .

الإسم : الرشید
خواصه: من أدمن ذکره مدت عاقبته فی جمیع تصرفاته .

الإسم : الصبور
خواصه: من أدمن ذکره رزقه الله الثبات عند المصائب .

 

خواص أسماء الله الحسنى وعدد أورادها

 

 

الحمد لله الذی أودع أسراره فی أسمائه، وظهر بحکمه فی أرضه، وبقدرته فی سمائه، والصلاة والتسلیم على سیدنا محمد خاتم أنبیائه، وعلى آله وأصحابه وعشیرته وأولیائه وبعد:
فهذا مختصر فی ذکر خواص أسماء الله الحسنى وعدد أورادها

"(اعلم أن موارد العلم من الفتح فی هذا الباب أتم من موارد التعلیم، لأن التعلیم ناقص بخلاف الفتح والإلهام، فافهم)" کما أورد رضی الله تعالى عنه ما مجمله انه إذا أردت السلوک باسم على طریق الذکر فحقق طبعک وحالک، ثم انظر فی الأسماء ما یناسبه معنى، فإذا کان الغالب علیک الجلال والقبض فخذ من الأسماء الجلالیة، واذکرها بالتحزین بخلوة وانجماع، وان کان الغالب علیک الجمال فخذ من الأسماء الجمالیة واذکرها بالتطریب، وان کان الغالب علیک الکمال فخذ من الأسماء الکمالیة ما یناسب ذلک واذکره باعتدال فی الصوت وبلا تطریب ولا تحزین، والجمع فی ذلک کله شرط، وعدم الاستعجال اصل، والبعد عن الأسباب بعد الفراغ من العدد مفتاح التمکن من النفس، والسیر إلى الله تعالى بالطبع اقرب، ولابد من مشارکة شیخ ناصح فی ما یصلح وإلا وقع الخلط، فان لم یکن فلا تقدم على شیء إلا بالاستخارة مرارا، وصلى الله على سیدنا محمد خاتم النبیین وآله وصحبه وسلم تسلیما کثیرا أبدا دائما إلى یوم الدین.

1 – الله
خواصه:
زیادة الیقین، وتیسیر المقاصد المحمودة فی الذوات والصفات والأفعال.
ورده:
کل یوم ألف مرة بصیغة (یا الله یا هو) لکمال الیقین.
(یا الله المحمود فی کل فعاله) قبل صلاة الجمعة على طهارة ونظافة ثیاب 200 مرة لتیسیر المطلوب.
یتلوه المریض سبعة أیام فیبرأ ما لم یحضر اجله.


2 – الرحمن
خواصه:
صرف المکروه عن ذاکره وحامله.
ورده:
یذکر بعد کل صلاه فی جمع وخلوه فتخرج الغفلة والنسیان من القلب.
یکتب (یا رحمن کل شیء وراحمه) بزعفران ممسک ویدفن فی بیت من أخلاقه شرسة ضیقة فتتبدل طباعه.


3 – الرحیم
خواصه:
رقة القلب والرحمة للخلق.
ورده:
کل یوم 100 مرة یرقق القلب.
(یا رحمن یا رحیم) 100 مرة یصرف المکروه عنه.
(رحیم کل صریخ ومکروب وغیاثه ومعاذه) إذا کتب وحل بماء وصب فی شجرة ظهر فی ثمرها البرکة.
ومن شرب ذلک اشتاق لکاتبه وان کتب مع اسم الطالب والمطلوب وأمه کان أقوى إن کان وجها یجوز فیه ذلک وإلا فالعکس.

 

4 – الملک

خواصه:
صفاء القلب وحصول الغنى والإمرة.
ورده:
وقت الزوال 100 مرة کل یوم یصفی القلب ویزیل الکدر.
إذا قرئ 121 مرة بعد الفجر أغناه الله من فضله أما بأسباب أو أبواب أو بفتوح.
(یا تام فلا تصف الألسن کل کنه جلال ملکه) کل یوم 25 مرة اثنى عشر یوما أتته الأعمال وترقى فی المناصب وصلح أمره.
کل یوم 99 مرة رزقه الله علما ومعرفة.

 

5 – القدوس
خواصه:
فتح العبادة والسلامة من الآفات
ورده:
یکتب (سبوح قدوس رب الملائکة والروح) على خبز اثر صلاة الجمعة وهذا بعد ذکر عدد ما وقع علیه.
(یا قدوس الطاهر من کل آفة فلا شیء یعادله من خلقه) من قرأه کل یوم 1000 مرة فی خلوة 40 یوما انجمع شمله بما یرید وظهرت له قوة التأثیر فی العالم.


6 – السلام
خواصه:
لصرف المصائب والآلام.
ورده:
یقرأ 121 مرة على مریض فیبرأ ما لم یحضر أجله.
(یا نقیا عن کل جور لم ترضه، ولم یخالطه فعاله) إذا أکثر منه یتخلص من الظلم والبلایا.


7 – المؤمن
خواصه:
وجود التأمین وحصول الصدق والتصدیق وقوة الإیمان لذاکره.
ورده:
136 مرة للخائف فیأمن على نفسه وماله ویزداد فی ذلک.


8 – المهیمن
خواصه:
الحصول على شرف الباطن وعزته برفع الهمة وعلوها.
ورده:
100 مرة بعد الغسل والصلاة فی خلوة وجمع خاطر لما یراد.
(یا علام الغیوب فلا یفوته شیء من علمه ولا یؤوده) من داوم علیه قوى حفظه وذهب نسیانه.


9 – العزیز
خواصه:
وجود الغنى والعز صورة وحقیقة ومعنى.
ورده:
40 مرة فی کل یوم لعدم الحاجة للخلق.
(یا عزیز المنیع الغالب على أمره فلا شیء یعادله). کل یوم 1000 مرة سبعة أیام متوالیات یهلک الله خصمه، أو 70 مرة فی وجه العسکر ویشیر إلیهم بیده فإنهم ینهزمون.


10 – الجبار
خواصه:
الحفظ من ظلم الجبابرة والمعتدین فی السفر والإقامة.
ورده:
21 مرة بعد المسبعات العشر صباحا ومساءا.

 

اسماء الحسنی ما ذکره الشیخ رجب فی مصباح الکفعمی

 

 

فمن ذلک ما ذکره الشیخ رجب بن محمد بن رجب الحافظ فی بعض تصانیفه – مصباح الکفعمی – وهی

 

الله- ذکره ضحى وعصرا وفی الثلث الاخیر من اللیل سته وستین مرة بغیر یاء یوصل الى المطلوب

الرحمن الرحیم – من خواصهما حصول اللطف الالهی اذا ذکر عقیب کل فریضة مائة مرة

الملک – من خواصه دوام الملک لمن واظب علیه فی کل یوم ابعة وستین مرة

القدوس - ذکره فی الجمع مائة وسبعین مرة یطهر البطن من الرذائل

السلام – فیه شفاء المرضى والسلامة عن الافات ومن قراه مائة مرة على مریض شفی باذن الله تعالى

المؤمن – قراءته مائه وستة وثلاثین مرة امان من شر الثقلین

المهیمن – ذکره مائة وخمسة وعشرین مرة یورث صفاء الباطن والاطلاع على اسرار الحقائق

العزیز – من قراه اربعین یوما کل یوم اربعین مرة لم یحتج الى احد

الجبار – من قراه فی کل یوم احدى وعشرین مرة امن من الظلمة

المتکبر – من ذکره عند جبار ذل

الخالق – من اکثر ذکره نور الله تعالى قلبه

البارىء – من اکثر ذکره بقی طریا فی قبره

الغفار – من ذکره عند صلاة الجمعة مائة مرة ویقول اللهم اغفر لی یا غفار غفر الله تعالى له

القهار – من اکثر ذکره اخرج الله تعاللا حب الدنیا من قلبه ومن قال فی محاق الشهر اخر اللیل یاقاهر یا قهار یا ذا البطش الشدید انت الذی لایطاق انتقامه ودعا على عدوه قهره الله وامنه منه

الوهاب – من ذکر وهو ساجد اربع عشر مرة اغناه الله ومن ذکره اخر اللیل حاسر الراس رافعا یدیه مائة مرة اذهب الله تعالى فقره وقضى حاجته الکریم الوهاب ذو الطول – من اکثر ذکر ذلک رزقه الله من حیث لا یحتسب

الرزاق – من اکثر من ذکره رزق البرکه

الفتاح – من ذکر عقیب صلاة الفجر سبعین مرة واضعا یده على صدره اذهب الله عن قلبه الحجاب

العلیم – من خواصه انه یفتح المعارف على قلب ذاکره

الحکیم العلیم – من ادام ذکرهما وله امر مهم کشف الله له عن مطلبه وکذلک الحفیظ الحکیم

القابض – من کتبه اربعین مرة على اربعین لقمه اربعین یوما واکله امنه الله من عذاب الجوع طول العمر

الباسط – من ذکره فی السحر وهو رافع یدیه عشرا لم یحتج الى مسالة احد

عالم الغیب – من قراه بعد الصلاة مائة مرة حصل له الکشف عن المغیبات

الخافض – من ذکره سبعین مرة دفع الله عنه شر الظالمین

الرافع – من ذکره عقیب صلاة الظهر مائة مرة زاده الله رفعة

المعز – ذاکره یرزق الهیبة

المذل – من ذکره فی اللیل المظلم وهو ساجد على التراب الف مرة ویقول یامذل الجبارین ومبیر الظالمین ان فلان اذلنی فخذلی حقی منه فانه یؤخذ لوقته

السمیع – من اکثر ذکره استجیب له

الحکیم العدل – من اکثر من ذکرهما فی جوف اللیل خصه الله تالى بلطائفه وجعل باطنه خزانة سره

اللطیف – ما اسرعه لتفریج الکروب اذا ذکر فی اوقات الشدائد

الهادی الخبیر المبین – استدام هذا الذکر عقیب سهر وجوع عثر على اسرار الغیب

الحلیم الرؤف المنان – ما ذکره خائف الا امن

الحکیم – من کتبه وغسله بماء ورشه على الزرع زکا وطهرت برکته

الغفور – من اکثر من ذکره ذهب عنه الوسواس

الشکور – من قراه على ماء اربعین مرة وغسلت منه العین الرمدة برئت

العلی – من اکثر ذکره وعلقه علیه کان عند الناس وجیها

الحفیظ – وهو امان من الغرق سریع الاجابة للخائفین ذاکره لا یزال محفوظا

الحسیب – من قال سبع اسابیع حسبی الله الحسیب ویبداء من یوم الخمیس یقول ذلک فی کل یوم من کل اسبوع سبعین مرة کفى مؤنة ما یطلبه ونجا مما یخافه

الجلیل – من اکثر ذ کره وقره کل من راه وهابه

الکریم – من ذکره ونام على ذکره امر الله الملائکه ان تدعوا له وتقول امنک الله

القریب المجیب – من اکثر ذکره امنه الله تعالى

الواسع – من اکثر ذکره وسع الله علیه

الودود – من تلاه الف مرة على طعام واطعمه لمتباغضین تحابا

المجید – من اکثر ذکره شفی من جمیع الالام

الباعث – من ذکره عند نومه مائة مرة وامر یده على صدره احی الله باطنه ونور قلبه

الشهید الحق – من کتبه على اربع زوایا ورقه ویکتب ما ضاع او غاب فی وسط الورقة ویبرز نصف اللیل الى تحت السماء وینظر الیها ویکرر هذین الاسمین سبعین مرة فانه یاتیه خبر الضائع او الغائب

القوی – من کان له عدو ولا یقدر علیه فلیعمل من الدقیق الف بندقة ویقول على کل واحده یاقوی ویرمیها للطیور یکفى شر عدوه

المعید – من قام فی زوایا بیته فی نصف اللیل وکرر سبعین مرة یا معید رد علی کذا فانه فی الاسبوع یاتیه خبر الغائب

المحیی الممیت – من کانت نفسه نافرة عن الطاعه فلیضع یده على صدره ویذکرهما عند منامه فانه نفسه تطیعه

الحی – من ذکره على مریض او رمد تسع عشر مرة شفی

القیوم – من ذکر کثیرا جعل له تصفیة القلب

الواجد – من ذکره على طعام واکله وجد فی باطنه نور

الماجد – ذکره فی الخلو یورث النور

الصمد – ذاکره لا یجد الم الجوع

القادر – من اکثر ذکره الف مرة عند وضوئه غلب خصمه

التواب – من اکثر ذکره تاب الله علیه

المنتقم – من اکثر ذکره کفی امر عدوه

الرؤوف – من ذکره عند ظالم خضع

الغنی المغنی – من ذکرهما عشر جمع کل جمعه عشرة الاف مرة ولا یاکل حیوانا اغناه الله عاجلا واجلا واذا قراء مع ذلک الفاتحه کذلک رزق الغنى اکیدا

المعطی – من اکثر ذکر یا معطی السائلین اغناه لله عن السؤال الناس الا لله عز وجل

المانع – من اکثر ذکره عند النوم قضى الله دینه

النور – من ذکره الف مرة جعل الله له نورا ظاهرا او باطنا

الهادی – من اکثر ذکره رزقه الله المعرفة

البدیع – من ذکره الف مرة قضیت حجته

الوارث – من ذکره الف مرة هداه الله الى الصواب

الصبور – من ذکره الف مرة الهمه الله الصبر على الشدائد

والحمد لله الواحد الاحد الفرد الصمد الذی لم یلد ولم یولد

 

 

اسماء الحسنی و تاثیرها

 

 

الوکیل : ببرکة هذا الاسم کان بساط سلیمان علیه السلام یطیر فی الهواء ، وببرکته نجت سفینة نوح ، ونجا ابراهیم الخلیل من النار اذا رددته 66 مرة ( یا وکیل ) کفاک الله کل المهمات0

القوی : هذا الاسم ینصرک على الاعداء تقول 116 مرة ( یا قوی ) 0

المتین : اذا قرأت هذا الاسم على ماء ومسحت به وجهک فتحت لک الابواب وکنت عزیزا بین الناس واذا صب الماء على زرع بارک الله فیه تقرأ ( یا متین ) 366 مرة ، ولاداء القرض ایضا 0

الولی : اذا قرأت ( یا ولی ) 46 مرة بعد کل صلاة جعلک الله محبوبا ومرحوما لدى کل خلقه ، ولتسخیر القلوب ایضا له0

الحمید : کثرة ذکر هذا الاسم تجعل الانسان مشهورا مسرورا ، واغتنى کثیرا0

المحصی : لحفظ کل ما یسمع وعدم الخطأ فی الحساب ، کرر هذا الاسم0

المبدىء : للبقاء فی حرز وحفظ الله داوم على هذا الاسم0

المعید : اذا قرأت بعد کل صلاة ( یا معید ) 124 مرة کانت خاتمتک على سعادة.

المحیی : اذا قرأت ( یا محیی ) 99 مرة ونفخت على نفسک امنت من کل الآفات.

الممیت : تکرار هذا الاسم یورث قهر العدو0

الحی ّ: للشفاء اقرأه وکرر ( یا حی یا قیوم )0

القیوم : لطول العمر والنصر على الاعداء کرر ( یا حی یا قیوم یا لا اله الا الله محمد رسول الله علیّ ولیّ الله ) فتصبح فرحانا وتجد کل ما ترید بأذنه تعالى0

الواجد : للاخلاص کرر هذا الاسم 0

الماجد : لنور القلب کرر هذا الاسم0

الواحد : للمصاب بمرض عضال فلیکرر ( یا واحد ) 101 مرة یشفى باذنه تعالى.

الاحد : اذا احببت ظهور الملائکة علیک فداوم على هذا الاسم 0

الصمد : للوصول الى مرتبة الیقین داوم على هذا الاسم 0

القادر : اذا کررت هذا الاسم 3 مرات على کل عضو عند
الوضوء نصرت على الاعداء واعطاک الله قوة تغلب بها الخصم.

المقتدر : مفید للجاه والمنصب والمنزلة الرفیعة 0

المقّدم : للغلبة على الاعداء 0

المّؤخر : لزیادة العمر والیقین ولبرکة العمل الصالح عند الله0

الاول : للحصول على ما تأمل او للحصول على ولد داوم على هذا الاسم0

الآخر : للسعادة والصفاء وصدق القلب 0

الظاهر : لقهر الاعداء 0

الباطن : لاسترجاع امانة 0
واذا صلیت رکعتین وقلت بعدها 145 مرة الآیة الکریمة : ( هو الاول والآخر والظاهر والباطن وهو بکل شیء علیم )

الحدید 3 حقق الله له جمیع طلباته 0

الوالی : اقرأه 3 مرات یومیا تصبح من اصحاب الیقین 0

المتعالی : یفید فی الوصول الى مرتبة الکمال0

البّر : للحصول على کل ما ترید کرره یومیا 0

التّواب : المداومة علیه ینور القلب0

المنتقم : للانتقام من العدو 0

العفو : للتوبة والوصول الى المقامات الرفیعة 0

الرؤوف : لکی لا یعتدی علیک احد اکثر من ذکر هذا الاسم

مالک الملک : للحصول على منصب رفیع وسلطة وجاه ولتسخیر قلوب الخلق کرر ( یا مالک الملک ) ،
( یا ذا الجلال والاکرام ) تصل الى مقصودک بسرعة 0

المقسط : لجمع الاعمال المتفرقة وایجاد الضائع والمسروق والغائب0

الجامع : یفید فی الحصول على الغنى 0

الغنی : یناسب کل من ابتلی بفقر وشدة ، فلیکثر ( یا غنی ) 0

المغنی : کل من اکثر ذکره اغناه الله عن الخلق 0

المعطی : للغنى عن المخلوقین ایضا 0

المانع : للاستطاعة على کل شیء کرر هذا الاسم0

الضار : لنیل السعادة والعزة کرر کل لیلة 100 مرة ( یا ضار).

النافع : لفتح ابواب الخیر0

النور : للحصول على نور الباطن0

الهادی : لمن اراد الطریق المستقیم0

البدیع : اذا کررته 70 مرة حین الدعاء استجیب دعاؤک 0

الباقی : اذا قرأته کل لیلة 100 مرة استجیب دعاؤک0

الوارث : للامن من الوحشة 0

الرشید : للخیرة 0

الصبور : للصبر على البلاء 0

 

اسماء الحسنی و اثراتها


البصیر : اذا اردت ان یقضی الله لک حاجة تدعو لها ، فاختم الدعاء ب ( یا سمیع یا بصیر ) یجیب الله دعوتک باذنه تعالى 0 واذا قرأت هذا الذکر بعد الصلاة 302 قضى الله حوائجک 0

الحَکَم : دوام ذکر هذا الاسم یطهر الباطن ویصفی القلب 0

العدل : من اکثر ذکره اعطاه الله کل ما یستحقه 0

اللطیف : ببرکة هذا الاسم تصعد الملائکة باعمال المؤمنین الى السماء0 واذا قرأته یومیا 30 مرة قائلا ( یا لطیف ) بنیة قضاء حاجة قضیت باذنه تعالى 0 واذا عجزت عن قضاء حاجة ما فصل رکعتین وبعد الانتهاء قل ( یا لطیف ) 100 مرة فان الله تعالى یقضی حاجتک ویحل مشکلتک بشکل لا یخطر على بالک.

الخبیر : اذا داومت على هذا الاسم حفظک الله من الشیطان والبلاء ومکر الاعداء واطلعک على ما فی الضمائر والافکار 0

الحلیم : اذا قرأت هذا الاسم 100 مرة ( یا حلیم ) بدل الله غضب السلطان علیک حلما ، ووقاک الله ممن تخاف من الظالمین وبه تستطیع تسخیر الجن والانس 0

العظیم : یناسب هذا الاسم الذین یحبون الجاه والعظمة ، واذا اکثرت من ذکر هذا الاسم اعطاک الله الهیبة 0

الغفور : المداومة على هذا الاسم تورث الابتهاج ، والشفاء من الامراض ، والحزن والکآبة0

الشکور : اذا قرأت هذا الاسم 40 مرة على ماء تقول( یا شکور) ثم شربت الماء ذهبت همومک باذنه تعالى 0 ولمن یعانی الفقر والعسر ان یکثر من قول ( یا شکور ) فیوسع الله علیه الرزق 0

العلیّ : المداومة على هذا الاسم ترفع منزلة الانسان بین الناس، وتفتح فکره ویصبح محمودا بین الخلائق ومحبوبا ، ویصبح عدوه مطیعا له ، وکل من یسمع باسمه یحبه ، تقول ( یا علی ) مکررا 110 مرات فتصبح قویا محبوبا ووجیها0

الکبیر : لاجابة الدعاء قل ( یا کبیر ) 1466 مرة مع حضور القلب وانت تصلی على محمد وآل محمد عدة مرات وان یکون فی اصبعک خاتم تنظر الیه 0

الحفیظ : تکرار قول ( یا حفیظ احفظنی ) یحفظ صاحبه من البلاء والاعداء والحاسدین والامراض العصبیة والشیطان 0

المقیت : أی القادر على حفظ کل شیء ، اذا قرأت هذا الاسم على وعاء فارغ 77 مرة ونفخت فیه ثم ملأته بالماء واقتربت منه فان کل مشاکلک سوف تحل ویکرمک الله بالصبر والمثابرة0

الحسیب : اذا قرأت ابتداء من یوم الخمیس حتى الخمیس الآخر من الاسبوع الذی یلیه کل یوم ( حسبی الله الحسیب ) 77 مرة ، وصلت الى مرادک ونجوت من المشاکل وصرفت عنک المصائب0

الجلیل : کثرة ذکر هذا الاسم توجب حفظ کل ما حصل علیه الانسان دون خسارة وتتجلى له صفات العظمة والکبریاء0

الکریم : اذا اکثرت ذکر ( یا کریم ) فتح الله علیک رزقا واسعا من حیث لا تحتسب ، ووصلت الى مقاصدک فی الدنیا والآخرة0

الرقیب : اذا قرأت ( یا رقیب ) 7 مرات نجوت من شر عدوک 0

المجیب : اذا قلت ( یا مجیب ) 110 مرات وطلبت من الله حاجتک قضیت باذنه تعالى والمداومة على هذا العمل یومیا تورث الامن من النکبات والبلایا 0 واذا قرأت فی آخر الدعاء 26 مرة قائلا : یا سریع یا مجیب ، استجاب الله دعاءک 0

الواسع : ( قل ان الفضل بید الله یؤتیه من یشاء والله واسع علیم ) من اکثر ذک ( یا واسع ) جعل الله له الغنى والجاه وسعة الصدر والسلامة والفرج 0

الحکیم :للامور الصعبة اکثر من قول ( یا حکیم ) فانها تهون باذنه تعالى 0

وعن رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم انه قال لرجل فقیر وعلیه دیون ، ولدیه اعداء کثر ویخاف من شر السلطان ، قال له استمر یومیا فی قراءة هذه الآیات وبعدها لن تخاف من مخلوق ولا یبقى علیک دین ولا فقر وتهون علیک کل الصعاب بقدرة الله تعالى ، وهذه الآیات هی :
بسم الله الرحمن الرحیم 0 فلله الحمد رب السماوات ورب الارض رب العالمین وله الکبریاء فی السماوات والارض وهو العزیز الحکیم 0
ثم اعد نفس الذکر وقل بدل له الکبریاء : وله العظمة ، ثم وله الفضل ، ثم وله النور ثم وله الملک 0
الشهید : اذا قلت بعد منتصف اللیل بعد صلاة رکعتین ( یا حق ) 100 مرة اصبح قلبک نورانیا 0


الودود : اذا قرأت هذه الآیة : ( هو یبدىء ویعید وهو الغفور الودود ذو العرش المجید فعال لما یرید ) رفعک الله الى درجة المقربین ، واذا قرأت هذا الاسم ( یا ودود ) 99 مرة بعد صلاة الصبح ونفخت على نفسک بنیة الرفعة والجاه وطلب العزة حصلت على ما ترید0 واذا قرأت عند النوم 100 مرة (یا ودود ) ویدک على صدرک جعلک الله مطّلعا على انوار معرفته ، واحیا قلبک بمعرفته0وللفرج والخلاص مما تخاف هذا الدعاء :
( اللهم یا ودود ) 3 مرات ، یا ذا العرش المجید ، یا مبدىء یا معید ، یا فعال لما یرید ، اسألک بنور وجهک الذی ملأ ارکان عرشک ، وبقدرتک التی قدرت بها على جمیع خلقک ، وبرحمتک التی وسعت کل شیء ، لا اله الا انت ( یا غیاث المستغیثین اغثنی ) 3 مرات 0

فوائد الاسماء الحسنی


الله : یعتقد خواص الاولیاء ان اسم الجلاله " الله " هو الاسم الاعظم لانه اسم الذات ، ومستجمع لجمیع الصفات وقد ذکر فی الکتاب الکریم بأن (هو الله الذی لا اله الا هو ) الحشر 23، واذا قرأت هذه الآیة کل یوم 100 مرة جعلک الله من اهل الیقین ونلت مرتبة التحقیق ودرجة اهل التوحید0

 

الرحمن : ( الرحمن على العرش استوى ) روی عن الامام موسى الرضا علیه السلام ، اذا قرأت هذا الاسم بعد الصلاة 298 مرة احبک جمیع الخلق وعطف علیک الاعداء ، ومن قال کل یوم 100 مرة : السلام علیک ایها النبی ورحمة الله وبرکاته ، یسّر الله اموره کلها ولا یقع فی عسر بأذنه تعالى0

 

الرحیم : من داوم على قراءته یومیا 100 مرة جعله الله رحیما ، واوصله الى ثروة عظیمة ومکانة محترمة فی الدنیا والآخرة0

 

الملک : من ذکر هذا الاسم 9 مرات فی الیوم اغناه الله عن الناس0 واذا قرأته کل یوم 111 مرة شفیت من کل الامراض0

 

القدوس : اذا قرأته یومیا 111 مرة امنت من مرض القلب خاصة وکافة الامراض عامة0

السلام : من اکثر ذکره عاش سلیما وسالما من کل اذى ومکروه.

المؤمن : من قرأه 167 مرة حفظ من المکر وغلب عدوه ، ووسوسة الشیطان0

 

المهیمن : اذا قرأته بعد الغسل 100 مرة عرفت البواطن ، وصفا باطنک بحیث یفیض علیک فیوضات وتستغنی عن الخلق 0 وتکون بین الناس عزیزا ومکرما0

 

العزیز : اذا قرأته 10 مرات بعد صلاة الصبح ونفخت فی الهواء وفی یدک ومسحت على وجهک ، وجمیع جسمک بیدک لم یصلک فی ذلک الیوم بلاء 0واذا ذکرته 40 مرة کل یوم لمدة 40 یوما اعانک الله واعزک 0


الجبار : الدعاء بهذا الاسم یحفظ من الظلم والظالمین ، اذا قرأته 12 مرة کنت مصونا من شر من تخاف ومن السلطان 0
واذا قلت ( یا جبار یا قهار یا ذا البطش الشدید ) 100 مرة فی جوف اللیل ثم دعوت بعد ذلک قائلا : اللهم خذ بحقی ممن ظلمنی وعدا علیّ ، قهر الله عدوه 0

 

المتکبر : اذا ذکرت هذا الاسم یومیا 10 مرات رزقت ولدا صالحا. واذا داومت على ذکر( یا من هو العزیز الجبار المتکبر ) یومیا فستکون عزیزا مکرما مع دوام الجاه والغلبة على اعدائک0

 

الخالق : من اکثر ذکر هذا الاسم خلق الله له ملکا یکتب له ثواب هذه العبادة0واذا ذکره من ضاع له مال وجده سریعا بأذنه تعالى تقول ( یا خالق ) 100 مرة 0

 

البارىء : کل من یقرأ هذا الاسم یوم الجمعة 100 مرة جعل الله له انیسا بقبره.وللشفاء ، أقرأ هذا الاسم ( یا بارىء ) 100 مرة کل یوم ولمدة 7 ایام شفاک الله0

 

المصور : للمرأة العقیمة تصوم 7 ایام ووقت الافطار تذکر هذا الاسم 21 مرة وتنفخ على ماء وتشربه یرزقها الله ولدا صالحا0

 

الغفّار : اذا قلت بعد صلاة الجمعة 100 مرة : یا غفار اغفر لی ذنوبی، غفر الله لک 0

 

القهار : لزوال الهم والغم اکثر من ذکر هذا الاسم ، واذا قرأته 100 مرة بنیة النصر على الاعداء فانهم سوف یخضعون لک ویصفو باطنک0

 

الوهّاب : کثرة المداومة على هذا الاسم توجب سعة
الرزق من حیث لا تحتسب0 واذا ذکرته 100 مرة وطلبت حاجتک قضیت باذنه تعالى0

 

الرزّاق : اذا ذکرت هذا الاسم 100 مرة ستکون غنیا باذنه تعالى. واذا قلت ( یا رزاق ) 17 مرة امام من لک عنده حاجة قضیت حاجتک بأذنه تعالى 0

 

الفتاح : اذا ذکرته على صدرک 77 مرة بعد صلاة الصبح سهل الله علیک کل شیء 0

العلیم : المداومة علیه یورث سرعة الوصول الى المراد0

القابض : اذا قرأته 3 لیال کل لیلة الف مرة على نیة جلب محبة شخص لک حصلت على مرادک باذنه تعالى0

 

الباسط : للنجاة من الغم اقرأه 10 مرات وامسح على وجهک فتصبح فرحا 0

الخافض : ببرکته تنجو من الاعداء0

الرافع : للحصول على الرفعة والقوة وکل ما ترید اقرأه یومیا الف مرة 0

المعز : ببرکته تنتصر على الظالمین 0

المذل : صل رکعتین وادعو بهذا الاسم 55 مرة واطلب منه ان ینصرک على عدوک فانه تعالى یذله لک 0


السمیع : اذا قرأت ( بسم الله الذی لا یضر مع اسمه شیء فی الارض ولا فی السماء وهو السمیع العلیم ) 3 مرات صباحا و3 مرات مساء ، ونفخت على یدک ومسحت وجهک لا تقع فی بلاء او مکروه او مشکلة باذنه تعالى وتبقى سالما 0 واذا قرأت بعد صلاة الصبح 7 مرات ( فسیکفیکهم الله وهو السمیع العلیم ) فانک تکفى من المهمات 0 واذا قرأت کل یوم 1009 مرات ولمدة 8 اسابیع هذه الآیة ( بسم الله الرحمن الرحیم واذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت واسماعیل ربنا تقبل منا انک انت السمیع العلیم ) البقرة 127 ، فانک تصبح من مشاهیر العالم ویأتی لزیارتک السلاطین والاکابر بأذنه تعالى 0 ص 58 بحر الغرائب 0

 

 

 فائدة للمحبة مجربة لیس لها نظیر

 

احضر قطعة سکر واتلوا علیها هذه الاسماء 1000 مرة وفی کل عشر مرات تنفخ فی قطعة السکر ثلاثة مرات وتوکل بالقاء محبة الطالب فی قلب المطلوب .

حاضر کن قطعه ای شکر و بخوان بر آن این اسماء را هزار مرتبه و بعد از هر ده مرتبه ، فوت کن در قطعه ی شکر سه بار و اون اسماء رو وکیل قرار بده در رسیدن محبت طالب در قلب مطلوب 

وهذه هی الاسماء ....

و این هست اسماء ....

ملکش بلکش عطوف تَوَکَّلوا یا خُدّامِ هذِهِ الاَسماءِ بِحَقِّها عَلَیکُم وسِرِّها لَدَیکُم واَلقُوا مُحَبَّةِ فلان ابن فلانه فی قلب فلانة بنت فلانه اَلوَحاً 2 اَلعَجَل 2 اَلسّاعَة بارَکَ الله فیکم وعَلَیکم .

در قسمت فلان بن فلانه اسم مرد و مادرش و در قسمت فلان بنت قلانه اسم زن و مادرش رو بنویسید 

اگر میخواهید محبت مرد در قلب زن زیاد بشه به این صورت می نویسید اما اگر برعکس میخواهید باید جای اینها رو عوض کنید به این صورت که می نویسید القوا محبة فلانه بنت فلانه فی قلب فلان ابن فلانه 

ثم بعد تمام العمل تتطعمها للمطلوب فی طعام او شراب

سپس بعد اتمام کار ، اون قطعه شکر دعا خونده رو به غذا یا نوشیدنی مطلوب اضافه میکنید یعنی همون کسی که میخواهید محبتش به شما بیشتر بشه 

 

 


یحضر المطلوب بأذن الله مذهول العقل


یکتب فی سبعه أوراق - الساعة 11 ص (وهى ساعة الشمس) فی أول الشهر العربی .
ثم نجعل فی کل ورقة 7 حبات فلفل أبیض و7 حصوات لبان ذکر ( وشیء من أثر المطلوب إن وجد ).
ثم نلقی الورقة فی النار وهکذا تحرق واحدة بعد واحدة یحضر المطلوب بأذن الله مذهول العقل .
وهذا مانکتب فى الأوراق السبعة
أحون2 أحماطیس2 کملموصا2 همیر کمهیر2أطلع2 أفراطیق2 دلیهوه2 طلهمیک2
توکلوا یاخدام هذه الأسماء بحرق قلب کذا على محبة کذا بحقها علیکم

لکى تکتسب روحانیة تخدمک

 

لکى تکتسب روحانیة تخدمک


اعلم ان بتقوى الله والاکثار من دکره والنهى عما نها عنه والعمل بما امر به وحسن الخلق وعدم النمییمة والتزهد من شهوات الدنیا .ثم ان تبدا صیامک یوم الاثنین الاول من الشهر العربى وانت قراء اسمى یاخبیر یاعلیم وان تقراء فى الیوم عدد 333مرة ودبر کل صلاة فریضة ان یکون وردک الیومى باللیل والنهار وصیامک هو ان لا تاکل کل دى روح من لحم ولبن وحلیب ومشتاقاته وسمک وتصوم الاثنین والثلاثاء والاربعاء والخمیس ویوم الجمعة بعد صلاة الجمعة تجعل الاسمین دکرا ووردا لک حتى ان تنام وفى صبیحة السبت تستمر بقرائتها الى عشاء یوم السبت وتاخد مبخرة وتطهر المکان والثیاب وتعطر باالروائح الطیبة الزاکیة وبخورک العود القمارى واقراء الاسمین 333مرة والتوکیل بعده الوکیل هوتوکلوا یا خدام اسم الله الاعظم المنبثق من نور وجهه الکریم علام الغیوب وکاشف الاسرار ان تظهروا لى روحانیاتى ان کانت لدى وان لم تکن فاجعلوها وسخروها الى بحق الواحد اقهار الدیان فاسرعوا بالاجابة واعطاء علامة القبول بارک اله فیکم وعلیکم وصلى الله على سیدنا محمد واله وصحبه والبخور عمال بدون انقطاع ثم ادهب ونام على جنبک الایمن واقراء الصمدیة 8مرات والمعودتین 4مرات لکل واحدة المجموع 8 وایة الکرسى 9مرات وایة قد جاکم رسول من انفسکم الى ما عنتم 6مرات والفاتحة 4مرات والله اکبر 12مرة والصلاة على الرسول الحبیب 12مرةوالایات ااالاثلاث الاواخیر من سورة البقرة ثم قل اللاهم ان العالم لا عالم سواک سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا انک انت العلیم الحکیم اکشف على ابواب رحمتک وابوبا اسرارک التى کشفتها لعبادک الصالحین من الانبیاء والرسل وعبادک المؤمنین سخر لى روحانیة من روحانبیاتک انک على کل شىء قدیر وواشهد ان لا اله الا اله محمد رسول الله3مرات ثم تنام بعد هدا التحصین الکبیر العظیم سیاتوک خدام الاسماء فى المنام وسیاعدهدوک ویعطوک علامة لاستحضارهم وستظهر ان کانت عندک روحانیة قدیمة نائمة .فاعمل بهدا الباب انه مجرب صحیح من طرف اصغر تلامدتى یبلغ من العمر 21سنة حفظه الله من کل مکروه

علاج السحر الخارجی والسحر الداخلی

 

علاج السحر الخارجی والسحر الداخلی


الرقیة : تصل إلى ما لا تصل إلیه کثیر من الأدویة خصوصا فی السحر الخارجی ، فالرقیة تبطل السحر فی مکانه أینما کان وکیفما کان بل واستفراغه من الجسد بإذن الله تعالى ، وقد یستفرغ المسحور مادة السحر وقت القراءة أو على إثرها ، ولکن لیکن فی المعلوم أن علاج السحر فی الغالب یستغرق علاجه من ستة أشهر إلى عامین ، تزود هذه المدة أو تنقص بحسب المنهج الذی یسلکه المسحور فی العلاج من بعد إذن الله تعالى .

 

وأفضل الرقى لعلاج السحر قراءة سورة البقرة کاملة فی أی وقت فی کل یوم لمدة ثلاثة أشهر أو نحوهـا ،قَالَ رَسُولَ اللّهِ صلى الله علیه و آله و سلم : "اقْرَأُوا الْقُرْآنَ ، فَإِنّهُ یَأْتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ شَفِیعاً لأَصْحَابِهِ ، اقْرَأُوا الزّهْرَاوَیْنِ: الْبَقَرَةَ وَسُورَةَ آلِ عِمْرَانَ ، فَإِنّهُمَا تَأْتِیَانِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ کَأَنّهُمَا غَمَامَتَانِ ، أَوْ کَأَنّهُمَا غَیَایَتَانِ ، أَوْ کَأَنّهُمَا فِرْقَانِ مِنْ طَیْرٍ صَوَافّ. تُحَاجّانِ عَنْ أَصْحَابِهِمَا، اقْرَأُوا سُورَةَ الْبَقَرَةِ ، فَإِنّ أَخْذَهَا بَرَکَةٌ ، وَتَرْکَهَا حَسْرَةٌ ، وَلاَ یَسْتَطِیعُهَا الْبَطَلَةُ"،  وبرکة سورة البقرة لیست فی علاج السحر فقط بل للعین والمس وطرد الشیاطین وکثیر من الأمراض الأخرى وفی هذه السورة المبارکة أسرار لا یعلمها إلا الله " .

ومن الرقى المجربة فی علاج السحر قراءة آیات السحر المذکورة فی الأعراف ویونس وطه نحو ما هو مذکور فی رقیة المسحور .

 

علاج السحر المأکول والمشروب
 الاستفراغ فی المحل الذی یصل إلیه أذى السحر ، فإن للسحر تأثیرا فی الطبیعة ، وهیجان أخلاطها ، وتشویش مزاجها فإذا ظهر أثره فی عضو وأمکن استفراغ المادة الردیئة من ذلک العضو نفع جدا 

 

الإسهال : یمکن أن یستخدم السنا أو زیت الخروع أو الملح الإنجلیزی لهذه الغایة وحبذا لو قرئ علیها أو أخذت مع ماء قرئ علیه الرقیة الشرعیة ، وکلها نافعة بإذن الله تعالى ومجربة فی استخراج السحر ، خصوصا عندما یتحرک السحر فی البطن ، الســنا

 أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم سَأَلَهَا بِمَ تَسْتَمْشِینَ قَالَتْ بِالشُّبْرُمِ قَالَ حَارٌّ جَارٌّ قَالَتْ ثُمَّ اسْتَمْشَیْتُ بِالسَّنَا فَقَالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله و سلم لَوْ أَنَّ شَیْئًا کَانَ فِیهِ شِفَاءٌ مِنَ الْمَوْتِ لَکَانَ فِی السَّنَا . وفی روایة : "علیکم بالسنا و السنوت فإن فیهما شفاء من کل داء إلا السام و هو الموت "   

والسنا عشبة معروفة عند الأطباء والعطارین وتستخدم کعلاج ملین ، وقال عنه أهل المعرفة بأنه مأمون الغائلة یقوی القلب، وینفع من الوسواس السوداوی والصداع العتیق والبثور والحکة والصرْع ویسهل بلا عنف .

 

وطریقة استخدام السنا: تکون بوضع مقدار من السنا حوالی "20 غم" فی لتر من الماء ویفضل أن یضاف إلیه قلیل من الزنجبیل والتمر الهندی والحبة السوداء وزهرة البنفسج ، ثم یوضع على نار هادئة حتى یغلی ، وبمجرد أن یغلی أنزله من النار ، واترکه حتى یبرد ومن ثم یصفى من الورق والتفل ( الرغوة) ، ویشرب منه المریض فی أول مرة کأساً واحداً ، وبعد أسبوع کأسین ، وعندما یعتاد علیه یشرب منه الکمیة التی تتناسب مع عمره وجسمه على الریق یضاف إلى کل کأس ملعقة من العسل " إن وجد " ، وبعد بضع ساعات یبدأ مفعول السنا فی استفراغ جمیع ما فی البطن من فضلات ، وبإذن الله تعالى تخرج مادة السحر أو بعضها إذا کان السحر مأکولا أو مشروبا ومستقراً فی المعدة أو الأمعاء ، وحبذا لو تکرر هذه الطریقة فی کل أسبوع مرة لمدة شهر وفی کل أسبوعین مرة فی الشهر الثانی وفی کل ثلاثة أسابع مرة فی الشهر الثالث .

نصائح فی المسهل

هذه بعض النصائح التی یذکر أهلها العلم

· من الخطأ أن یشرب المسهل وفی الأمعاء ثقل یابس " إمساک شدید متحجر " بل یجب أن یخرجه ولو بحقنة أو بمرقة مزلقة.

· وإذا شرب إنسان المسهل فالأولى به إن کان دواؤه قویاً أن ینام علیه قبل عمله فإنه یعمل أجود ، وإن کان ضعیفاً فالأولى به أن لا ینام علیه فإن الطبیعة تهضم الدواء.

· وإذا أخذ الدواء " المسهل " یعمل فالأولى أن لا ینام علیه کیف ما کان .

· وینبغی أن لا یتحرک کثیراً على الدواء بل یسکن علیه لتشتمل علیه الطبیعة فتعمل فیه فإن الطبیعة ما لم تعمل فیه لم یعمل هو فی الطبیعة .

· وینبغی أن یتشمم الروائح الطیبة المانعة للغثیان مثل روائح النعناع والسذاب والکرفس والسفرجل والورد.

· ویجب أن یتجنب المشروبات الباردة ، ویتجرع وقتاً بعد وقت من الماء الحار بقدر ما یسهّل الدواء ویخرجه . و لا یکسر قوته " المسهل " إلا فی وقت الحاجة إلى قطع الإسهال وفی تجرع الماء الحار أیضاً کسر من عادیة الدواء.

· ویجب على شارب الدواء أن لا یأکل ولا یشرب حتى یفرغ الدواء من عمله.

· وأن لا ینام على إسهاله أیضاً .

· ویجب أن لا یغسل المقعدة بماء بارد بل بماء حار.

· وشرب ماء الشعیر بعد الإسهال یدفع غائلة المسهل ویغسل ماء النزل بالممازجة.

· ویفضل شرب الدواء " المسهل " ربیعاً أو خریفاً.

· عدم المبالغة فی استخدام المسهلات ، بل للحاجة وعند الضرورة یمکن استخدام الدواء فی کل أسبوع مرة واحدة وذلک فی حالات السحر المأکول والمشروب .

 

 

أعراض السحر المأکول والمشروب

 

أعراض السحر المأکول والمشروب:

- إذا کان السحر المأکول أو المشروب جدیداً فإنه غالباً ما یشتکی المسحور من آلام فی البطن .

- الشعور بألم دائم فی المعدة مع غثیان وتقیؤ مستمر فی بدایة الحالة ( لیس فی کل الحالات ).

- غثیان ( یزداد وقت الرقیة ) ما لم یکن السحر قدیماً أو منتشرا فی أنحاء الجسم.

- کثرة الغازات فی البطن .

- یشعر بقعقعة فی البطن وقت الرقیة.

- یشعر بمثل الکرة فی المریء والبلعوم ساکنه أو متحرکة خصوصا وقت القراءة.

- یشعر بحرارة فی جوفه بل فی بدنه عامة خصوصاً وقت الرقیة.

- خروج رائحة کریهة من المعدة ( عن طریق الفم ) تزداد وقت الرقیة .

- یشعر بألم وتقطیع فی بطنه وقت الرقیة .

- عدم الرغبة فی الأکل ( لیس فی کل الحالات ).

- الإمساک المزمن ( فی بعض الحالات ) .

- الألم الشدیدة فترة الدورة ( عند النساء ) .

- ضعف الرؤیة ( البصر ) ، وربما ترى فی عینیه بریقاً غامض یتدفق کأنه إشعاع مغناطیسی .

- قد یرى أمام عینیه شعراً أو حبالاً معقدة أو ملفوفة ولو کان مغمض العینین ، هذا غالبا مایکون فی السحر المأکول والمشروب .

- المسحور بهذا النوع من السحر ینزعج عندما یلمسه أحد خصوصا فی المواضع التی یکثر فیه السحر فی جسده .

- ومن علامات السحر المأکول والمشروب الشعور بالضیق عند التنفس ، ویسمع له أحیانا فحیح عند الشهیق والزفیر وهو أشبه ما یکون بالشخص المصاب بالربو .

- ومن علامات السحر المأکول والمشروب سواد الوجـه خصوصاً وقت الرقیة فإذا ما استفرغ السحر أشرق لونه واستنار وجهه.

 السفود: بوزن التنور ، وهی الحدیدة التی یشوى بها اللحم .

 ذکر ابن کثیر فی البدایة والنهایة عن ابن أبى الدنیا " کتاب مکائد الشیطان" أن رجلا من أهل الشام من أمراء معاویة غضب ذات لیلة على ابنه فأخرجه من منزله فخرج الغلام لا یدرى أین یذهب فجلس وراء الباب من خارج فنام ساعة ثم استیقظ وبابه یخمشه هر أسود برى فخرج إلیه الهر الذی فی منزلهم فقال له البرى ویحک افتح فقال لا أستطیع فقال ویحک ائتنی بشیء أتبلغ به فإنی جائع وأنا تعبان هذا أوان مجیء من الکوفة وقد حدث اللیلة حدث عظیم قتل على بن أبى طالب قال فقال له الهر الأهلی والله إنه لیس هاهنا شىء إلا وقد ذکروا اسم الله علیه غیر سفود کانوا یشوون علیه اللحم فقال ائتنی به فجاء به فجعل یلحسه حتى اخذ حاجته وانصرف وذلک بمرأى من الغلام ومسمع فقام إلى الباب فطرقة فخرج إلیه أبوه فقال من فقال له افتح فقال ویحک مالک فقال افتح ففتح فقص علیه خبر ما رأى فقال له ویحک أمنام هذا قال لا والله قال ویحک أفأصابک جنون بعدى قال لا والله ولکن الأمر کما وصفت لک فاذهب إلى معاویة الآن فاتخذ عنده بما قلت لک فذهب الرجل فاستأذن على معاویة فأخبره خبر ما ذکر له ولده فأرخوا ذلک عندهم قبل مجیء البرد " البرید " ولما جاءت البرد وجدوا ما أخبروهم به مطابقا لما کان أخبر به أبو الغلام .

 

- یشتکی المسحور بالمأکول والمشروب بآلام فی أسفل الظـهر فی منطقة العجز والعصعص ولعل ذلک بسبب وجود السحر فی المستقیم ( القولون ).

 - فی حالة السحر المأکول أو المشروب ، عند انتفاخ الید أو الرجل أو ظهور البقع الزرقاء ووجود الألم فیها ، فیه إشارة على هیجان السحر فی ذلک العضو.

 - وقت الرقیة یرى المریض فجأة فی مخیلته بریقاً مفاجئاً أشبه ما یکون بمجموعة نجوم متلألئة ، وهذا یعنی أن سحرا فی مخیلته قد أحرقه الله وهو الغالب على الظن، أو شیطاناً تحرک بصورة سریعة فی عصب عینیه .

 - کثرة التمخط من الأنف والبزاق من الفم وقت الرقیة فیه دلیل على وجود السحر فی مقدمة الرأس ( الدماغ ) والجیوب الأنفیة .

 - تجد أحیاناً بعض من به سحر مأکول أو مشروب یکثر من فرک فروة رأسه أو یمسح مسحا خفیفا على جوانب رأسه ، وفیه ذلک دلیل على وصول عقد السحر إلى الرأس.

 - یذکر أکثر من شخص ممن یعانون من سحر فی بطونهم أنهم یشعرون بمثل الکرة تنفجر فی بطونهم وقت القراءة وبعدها یخرج السحر .

 - ومن علامات السحر المأکول الخمول والثقل فی البدن خصوصاً على الأکتاف والخفة بعد الإستفراغ .

 - الموضع الذی یشعر به المسحور بألم غالبا ما یکون مکان عقد السحر فی الجسد.

 لا یسلم بهذه الأعراض ولکنها تحصل مع بعض من بهم سحر مأکول أو مشروب. 

 

أعراض السحــر

 

أعراض السحــر

لیس من السهل الحکم على شخص ما بأنه مسحور لأن أعراض السحر قریبة جدا من أعراض العین ، وتتشابه مع أعراض المس بسبب وجود شیطان السحر فی الغالب ، ولکن سوف أذکر أعراضا هی فی الغالب أقرب للسحر من غیرها من الأمراض الأخرى .

 

1) أعراض المس ( لوجود شیطان السحر) فی غالبیة أنواع السحر.

2) تغیر مفاجئ فی طباع المسحور من الحب إلى الکراهیة ومن الصحة إلى المرض ومن العبادة إلى المعصیة ومن الفرح والسرور إلى الحزن والضیق ومن الحلم إلى الغضب وإلى غیر ذلک من أوامر السحر وتفلت الشیاطین .

3) المسحور یکون فی الغالب سریع الغضب والانفعال .

4) تزداد الحالة أو یتنقل المرض عند القراءة أو بعدها .

5) یشعر المسحور وکأنه مدفوعٌ بقول أو فعل بغیر إرادته ، وغالباً ما یندم على ما فعل.

6) آلام فی الأرحام .

7) آلام فی أسفل الظهر .

یُرى فی عینی المسحور بریقا زائداً وملحوظا وغالبا ما تجده لا یستطیع ترکیز النظر فی عین الراقی وقت الرقیة ولکنة یمیل بالنظر الى أعلى وإلى أسفل ( هذه الملاحظة ذُکرت فی کتاب دلیل المعالجین والصواب أنها تنطبق فی الغالب على من به سحر مأکول أو مشروب أو مشموم وبلغت عقد السحر الى العینین ، أو کان هناک حضور جزئی على عین المسحور ، ولعلی أکون مخطئاً ولکن هذا ما ظهر لی من خلال المتابعة) .

9) رائحة کریهة تخرج من فم أو من جلدة الرأس أو من الأرحام أو من جسد المسحور عموما وهذه الرائحة یشمها المریض وغیره ومهما اجتهد فی غسل جسده بالشامبو والصابون فإن الرائحة تعود فی نفس الیوم خصوصا عندما یعرق جسده ، وهذا یحصل فی بعض حالات السحر المأکول والمشروب ولیس کل الحالات .

 

بعض الأعراض التی تحصل للمسحور وقت القراءة:

 × الضیق الشدید والضجر من القراءة .

× یجهش المریض بالبکاء ویتعجب المریض نفسه من هذا البکاء ، خصوصاَ عند آیات السحر والدعاء على السحرة ثم یحصل له هدوء.

× الاستسلام للنوم .

× قد یحصل للمریض انتفاخاً ملحوظاً فی وجهه أو فی بطنه .

× غالبا لا یظهر الجنی بسرعة کما هو علیه الحال فی المس.

× قد تظهر تشنجات ولاسیما فی الأطراف وعلى العینین.

× غثیان أو ألم فی البطن.

× لا یستجیب للقراءة والعلاج بسرعة ( أیضا بعض حالات العین لا تستجیب للعلاج بسرعة ).

× وقت الرقیة ینظر إلى الراقی بسخریة وربما ضحک المصاب دون إرادة منه .

 

إن السحرة لعنهم الله فی الغالب یرسلون إلى المسحور الشیاطین المتمردة حیث أنهم أکثر قوة وتحملا وعناداً خصوصاً عند بدایة العلاج ، فتجد خادم السحر یکمن وقت القراءة ولا یتحرک ولا یتسبب فی أی أمر من شانه الاستدلال على وجوده داخل جسم المسحور ، حتى یظن الراقی أن الإنسان الذی أمامه لیس به سحر ولا حتى مس، فیتوقف المسحور عن القراءة ومتابعة العلاج ، أو بعد القراءة على المسحور تظهر أعراض العین فیکون ترکیز العلاج على العین حتى تنتهی أعراضها ثم یتوقف عن العلاج ، ومن الملاحظ أن بعض من بهم سحر تسرع إلیهم العین بل هم عُرضة للعین والمس أکثر من غیرهم لأن أجسادهم مکشوفة ، وحیث أن العین من السبل التی تقترن بها الشیاطین بالإنسان ، لذا فإن الشیاطین کثیراً ما تتسلط على المسحور من خلالها ، ویتأثر بعض المسحورین من آیات الحسد عند الرقیة لأنه قد یکون مصاباً بالحسد المقرون بالمس ، وإن السحر فی الغالب لا یعمله إلا الحسدة من خبیثی وخبیثات الإنس:

 

إلا عداوة من عاداک عن حسدِ کل العداوات قد ترجى مودتها

 وتجد بعض شیاطین السحر تتأثر من آیان العین والحسد لأن بعض شیاطین السحر تستقبل العین حتى تتسلط على المسحور وتنکل به ، فیکون الشیطان خادماً للسحر وخادماً لعین الحاسد فی آن واحد .

 وکم أعجب من بعض الرقاة الذین یشخصون المرض من أول جلسة ، حتى إن بعضهم یقول إذا کان المسحور فی بطنه سحر فسوف یتقیأه عند القراءة ، وإن کان به مس فسوف یصرع .. ومن به مس لا یستطیع أن یقرأ آیة الکرسی أکثر من ثلاث مرات .. ویقول آخر الذی به مس لابد أن یتخبط عند القراءة علیه ویستشهد بقوله تعالى:  الّذِینَ یَأْکُلُونَ الرّبَا لاَ یَقُومُونَ إِلاّ کَمَا یَقُومُ الّذِی یَتَخَبّطُهُ الشّیْطَانُ مِنَ الْمَسّ  ، وهذه أقوال عاریة من الصحة فمن الشیاطین من یتحمل وقت القراءة فی بدایة العلاج وربما احترق فی مکانه ولم یحضر وذلک بسبب ضعفه أو عدم تمکنه من جسد المصاب ، ومن السحر ما یکون مصحوبا بالجن الموکل به فیمنع خروج السحر من الفم ، وأعرف من یقرأ سورة البقرة کاملة فی جلسة واحدة وهو مسحور وفی جسده خادماً للسحر ، ولیس عند من یزعم ما سبق ذکره دلیل من الکتاب والسنة ، ولکنها أمور تحصل أحیانا مع بعض المرضى ولا تحصل مع الجمیع .

فینبغی عدم التسرع والتریث فی الحکم حتى یقرأ على المریض قراءة مرکزة ولفترة أطول ، فستنجلی الحقیقة للقارئ بعد عدة جلسات وإن طالت المدة التی من خلالها تنکشف أعرض السحر أو المس الواحدة تلوى الأخرى.

 

أعراض سحر المحبة

 

أعراض سحر المحبة :

یذکر صاحب کتاب الصارم البتار أن من أعراض سحر المحبة ما یلی :

- الشغف والمحبة الزائدتان.

- الرغبة الشدیدة فی کثرة الجماع .

- عدم الصبر عنها .

- التلهف الشدید لرؤیتها.

- طاعته لها طاعة عمیاء.

 

والذی أظنه والله أعلم أنه قد تکون مثل هذه المحبة محبة فطریة ولیست بسبب السحر والشیاطین ، فلا یشک من یقرأ هذه السطور أنه مسحور بسحر المحبة . 

العشـق أعظم مما بالمجانین
قالوا جننت بمن تهوى فقلت لهم

وإنما یصرع المجنون فی الحین
العشق لا یستفیق الدهر صاحبه

 

ویقول أیضاً :

ووالله ما بی من جنون ولا سحر
یقولون مسحور یهیم بذکرها

 

سحر التهیـج 
ما أظن أن أحد یعمل هذا النوع من السحر وفی قلبه ذرة من إیمان ، حیث أنه یجمع بین السحر وطلب الفاحشة والعیاذ بالله وتهیج قلب المسحور وصرفه عن ذکر الله سبحانه وتعالى .

 

یذکر ابن قیم الجوزیة فی کتابه روضة المحبین ونزهة المشتاقین فی الباب الثامن والعشرون " فیمن آثر عاجل العقوبة والآلام على لذة الوصال الحرام " قصة لهذا النوع من السحر فیقول : قال جابر بن نوح : کنت بالمدینة جالسا عند رجل فی حاجة فمر بنا شیخ حسن الوجه حسن الثیاب ، فقام إلیه ذلک الرجل فسلم علیه وقال: یا أبا محمد اسأل الله أن یعظم أجرک ، وأن یربط على قلبک بالصبر ، فقال الشیخ :

 وکان یمینی فی الوغى ومسـاعدی فأصبحتُ قد خانت یمینی ذراعها

وقد صرت حیرانا من الثکل باهتا أخـا کلف ضاقت على رباعــــها

 فقال له الرجل أبشر فإن الصبر مُعول المؤمن ، وإنی لأرجو أن لا یحرمک الله الأجر على مصیبتک ، فقلت له من هذا الشیخ ؟ فقال رجل منا من الأنصار فقلت وما قصته ؟ قال : أصیب بابنه وکان به بارا قد کفاه جمیع ما یعینه ، ومنیته عجب ، قلت : وما کانت ؟ قال : أحبته امرأة فأرسلت إلیه تشکوا حبه وتسأله الزیارة وکان لها زوج ، فألحت علیه ، فأفشى ذلک إلى صدیق له ، فقال له : لو بعثت إلیها بعض أهلک فوعظتها وزجرتها رجوت أن تکف عنک ، فأمسک وأرسلت إلیه إما أن تزورنی وإما أن أزورک فأبى ، فلما یئست منه ذهبت إلى امرأة کانت تعمل السحر فجعلت لها الرغائب ( العطاء الجزل ) فی تهیجه ، فعملت لها فی ذلک ، فبینما هو ذات لیلة مع أبیه إذ خطر ذکرها بقلبه وهاج منه أمر لم یکن یعرفه واختلط ( فسد عقله) ، فقام مسرعا فصلى واستعاذ والأمر یشتد ، فقال یا أبه أدرکنی بقید ، فقال : یا بنی ما قصتک ؟ فحدثه بالقصة ، فقام وقیده وأدخله بیتا فجعل یضطرب ویخور کما یخور الثور ، ثم هدأ فإذا هو میت والدم یسیل من منخره 

 

یشتکی بعض من به مس من التهیج والعطف الشدید على الغیر من الشباب والشابات ویعانی منه البعض منهم العناء الشدید ، فتجده دائمْ القلق فارغ الفؤاد یغدوا ویروح وبه من الوَلَهُ ما یکاد أن یُقَطِعَ نیاط قلبه ، منشغل الفکر بمن یعشق ویهوى ، شَغله الوجد والإشتیاق ، یرى طیف من یحب ماثلا فی مخیلته ، ویظن أنه یلحظه ویتحدث إلیه.

وأکثر ما یُضْنی النفوس افتکارها
یمثلها بالوهم فکری لناظری

 

یزداد علیه القلق والاضطراب حتى یصل به الهیام الى البکاء المریر . ولیس بالضرورة أن یکون هذا الإنسان مسحوراً ، ولکن الشیاطین تؤذی بعض الشباب والشابات الممسوسین بهذا الأسلوب من أجل الفتنة والوقوع فی الرذیلة ، وحتى تسیطر علیهم وتسلبهم الإرادة ما داموا منشغلین بفکرهم عن قراءة القرآن وعن کل أمر یقربهم الى الله سبحانه وتعالى . یقول أحد العشاق :

إذا حل عشقٌ بالفتى کیف یصنع
أیا معشر العشاق بالله خبروا

 

والتهیج الذی تعمله السحرة غالبا ما یصل بالإنسان الى أقصى درجات الاستثارة الجنسیة ، ویمکن ان نقول أنه على اربعة اشکال بالنسبة للرجال وبالمثل بالنسبة للنساء .

1) تهیج على شخص معین .

2) تهیج على جمیع النساء .

3) تهیج على جمیع الرجال .

4) تهیج على النساء والرجال ( شذوذ جنسى ) .

 

وإن علاج هذا البلاء لیس بالأمر الهین ، وتختلف الحالات من شخص إلى آخر لکنی أجمل العلاج فی النقاط التالیه :

1. الفرار من الفتننة : إن الحب بدایته اختیاریة ، وأکثر بدایاته من النظرة ، فهو نظرة فابتسامة فموعد فلقاء ، فإن النظر والتفکر والتعرض للمحبة أمرٌ اختیاری تتولد عنه أمور اضطراریة یحاسب علیها العبد. 

فلما اسـتقل به لم یطقْ
تولع بالعشق حتى عَشِقْ

فلمــا تمکن منها غرقْ
رأى لُجة ظنها موجـة

فلم یستطعها ولم یَسْتَطِقْ
تمنى الإقالة من ذنبــه


2. تقوى الله والخوف من عقابه ورجاء ما عنده من الأجر والثواب . یقول الله سبحانه وتعالى : }وَمَن یَتّقِ اللّهَ یَجْعَل لّهُ مَخْرَجاً{ سورة الطلاق، ویقول: } فَأَمّا مَن طَغَىَ * وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدّنْیَا * فَإِنّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَىَ * وَأَمّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبّهِ وَنَهَى النّفْسَ عَنِ الْهَوَىَ * فَإِنّ الْجَنّةَ هِیَ الْمَأْوَىَ { سورة النازعات ، ومن ترک لله شیئا عوضه الله خیرا منه ، یقول الشاعر :

 

فولى على أعقابه الهم خاسئا
إذا هممنا صدنا وازع التقى

 

3. محبة الله : یقول سبحانه وتعالى :  وَمِنَ النّاسِ مَن یَتّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً یُحِبّونَهُمْ کَحُبّ اللّهِ وَالّذِینَ آمَنُواْ أَشَدّ حُبّاً للّهِ  [البقرة:165] . عَنِ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله و سلم قَالَ ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَجَدَ حَلاوَةَ الإِیمَانِ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا وَأَنْ یُحِبَّ الْمَرْءَ لا یُحِبُّهُ إِلا لِلَّهِ وَأَنْ یَکْرَهَ أَنْ یَعُودَ فِی الْکُفْرِ کَمَا یَکْرَهُ أَنْ یُقْذَفَ فِی النَّارِ . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم : اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ حُبَّکَ وَحُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَالْعَمَلَ الَّذِی یُبَلِّغُنِی حُبَّکَ اللَّهُمَّ اجْعَلْ حُبَّکَ أَحَبَّ إِلَیَّ مِنْ نَفْسِی وَأَهْلِی وَمِنَ الْمَاءِ الْبَارِدِ . 

4. اسأل الله الثبات : عن شَهْر بْن حَوْشَبٍ قَالَ قُلْتُ لأُمِّ سَلَمَةَ یَا أُمَّ الْمُؤْمِنِینَ مَا کَانَ أَکْثَرُ دُعَاءِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم إِذَا کَانَ عِنْدَکِ قَالَتْ کَانَ أَکْثَرُ دُعَائِهِ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ قَالَتْ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَکْثَرَ دُعَاءَکَ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ قَالَ یَا أُمَّ سَلَمَةَ إِنَّهُ لَیْسَ آدَمِیٌّ إِلا وَقَلْبُهُ بَیْنَ أُصْبُعَیْنِ مِنْ أَصَابِعِ اللَّهِ فَمَنْ شَاءَ أَقَامَ وَمَنْ شَاءَ أَزَاغَ فَتَلا مُعَاذٌ ( رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا ) .

5. لا تعتزل الناس : فإن الاعتزال مدعاة للوسوسة وتسلط الشیطان یقول صلى الله علیه و آله و سلم : « إن الشیطان ذئب الإنسان کذئب الغنم، یأخذ الشاة القاصیة والناحیة، فإیاکم والشعاب، وعلیکم بالجماعة والعامة والمسجد». 

6. اشغل نفسک بالمباحات : أشغل نفسک بکل ما هو مباح حتى لا یتعبک التفکیر وتَسلى عن من تحب.

7. قَبح من تحب فی نفسک : وإذا ما جال طیفه بفکرک استعذ بالله من الشیطان وتذکر مساوئه وقبائح أفعاله وتذکر نتن ریح إبطیه وما یخرج من جوفه .

8. لا تتعرض لمن تحب ، ولا تواعده ولو شق علیک ذلک .

9. لا تقرأ قصص الحب والغرام ولا شعر الغزل .

10. ابتعد عن مشاهدة المناظر المثیرة والصور الخالعة فی الکتب والمجلات والتلفاز.

11. لا تستمع للغناء فإنه برید الزنى .

12. عالج نفسک بالرقیة الشرعیة عند من تثق بعلمة وأمانته .

 

تُقرأ آیات منع التهیج وآیات السکینة والصبر والإنشراح الواردة فی باب تذکرة الإخوان مع آیات الرقیة على من أبتلی بسحر التهیج أو تعلق قلبه بمحبة إنسان فی غیر ذات الله. 

 

انواع السحر


سحر الجوارح (المرض )
السحر بجمیع أنواعه مرض ولکن عندما تکون أوامر السحر إصابة الإنسان بمرض معین أو امراض متنقله أو امراض متعددة یقال أنه مصاب بسحر الجوارح أو سحر المرض 

أن السحر له تأثیر فی القلوب، بالحب والبُغْض وبإلقاء الشرور حتى یفرّق الساحر بین المرء وزوجه، ویحول بین المرء وقلبه، وذلک بإدخال الآلام وعظیم الأسقام ، وکل ذلک مدرک بالمشاهدة وإنکاره معاندة 

 وقد یأخذ السحر شکل مرض من الأمراض ، إلا أن أمراض السحر تختلف عن الأمراض العضویة فی أنها متنقلة فی الجسم ، ومن الحالات التی رأیتها حالة مهندس کیمیائی . عند إجراء الفحوصات الطبیة علیه یتضح أنه مصاب بالضغط والسکر وحصى فی الکلى ، وفی الیوم التالی یجری فحوصات طبیة فیجد نفسه سلیما تماما والتقاریر التی معه تقول هذا

من الجن أو سحر بأیدی المواردِ

وقالوا به داءٌ أصاب فؤادهُ

 

 سحر الخوف

إذا استحوذ الشیطان على المسحور بسحر الخوف یجعله یخاف من کل شیء ، یجعله یستوحش المکان الذی هو فیه ، ویخوفه من الموت ، ویخوفه من أبیه ومن مدیر عمله ، أو یخوفه من الوحدة فتجده یحتاج لمن یکون بجواره دائما ، ویوسوس له الشیطان حتى یجعله یظن أنه مراقب من کل الناس ، ومن رجال الشرطة ، فتجده دائما فی هلع وفزع وخوف وقد یخوفه الشیطان من أقرب وأحب الناس إلیه ، وتجده یفزع عند سماع أی صوت مفاجئ مثل جرس الباب والتلفون ، یخاف من المجهول أن یهجم علیه فی أی وقت .

فمثل هذا یقرأ علیه مع آیات الرقیة آیات السکینة والانشراح والأمن من الخوف الواردة فی باب تذکرة الإخوان ببعض آیات القرآن

سحر الفشـل والیأس والفقـر
یکون الإنسان المسحور فی فشل متواصل ، فإن کان طالبا یکون کثیر الرسوب ولیس له القدرة على الترکیز والحفظ فلا یذاکر ولا یواصل الدراسة ، وإن کان موظفا فتجده لا یعمل ولا یستقر فی الوظیفة إلا الوقت الیسیر ثم یبحث عن غیرها، وتجده فاشلا فی أعماله وفاشلا فی زواجه وفاشلا فی علاقته مع الناس ، یائسا من المستقبل یائسا من الحیاة ، مبذراً لماله بل المال لا یستقر فی یده ، ینفقه على أشیاء تافهه ویعطیه لمـن لا یستحق له .

 

سحر الجنــون
یقول الشیخ عبد الخالق العطار إذا تمرکز واستقر شیطان السحر بمخ الإنسان فإن الله قد یمکنه من التعرف على خلایا المخ ووظائفها واستخدامها ، فإن کان الإنسان لا یفیق أبدا بل دائم الشرود والذهول والنسیان والعصیان ، فهو اقتران جزئی دائم، أما فی الاقتران الکلى الدائم تظهر الروح متقمصة وممثلة شخصیة الهبل والخبل والجنون .. وقد یکون خادم السحر المقترن بالمسحور من طبعه الخبل وضعف الذاکره ، ومن مکونات شخصیته أنه مجنون، وإن کان تسلط الشیطان على عقل المسحور متقطعا ؛ بأن یفیق ویعقل ویفهم ویتعامل الإنسان بشکل طبیعی أحیانا ویغیب أحیانا فهذا اقتران طارىء. أ.هـ.

جنونک مجنون ولست بواجدٍ طبیباً یداوی من جنونٍ جنونَ

 

سحر تعطیــل الزواج ( الوقف )
فی هذه الحالة یقوم خادم السحر بعمل أی شیء من شأنه عرقلة الزواج ، حیث أنه یقوم بالتشکل وعمل الأقنعة القبیحة على وجه الخاطب حتى تراه المخطوبة فی أقبح صورة أو أن یجعل الخاطب یرى من المخطوبة ما یکره من شکل أو تصرف أو یوسوس لهما بعدم التکافؤ بینها ، أو یوسوس للفتاة بطریقة أو بأخرى بأنها لیست بکرا فتخاف من الفضیحة وترفض الزواج ، أو یزهد المرأة أو الرجل عن الزواج دون سبب وقد یرفض أهل الخاطب أو المخطوبة دون سبب منطقی ، ولیس بالضرورة أن یکون خادم السحر مربوطاً فی جسد المسحور ، بل قد یکون تأثیره من الخارج بالتخیل والوسوسـة . یقرأ على المسحور آیات من حیل بینه وبین الزواج الواردة فی باب تذکرة الإخوان ببعض آیات القرآن.

 

سحر المحبة ( التـولة )
قال:" رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم : إِنَّ الرُّقَى وَالتَّمَائِمَ وَالتِّوَلَةَ شِرْکٌ " ، والسبب فی عمل هذا النوع من السحر أنه ربما تجد المرأة من زوجها شیئا من الصدود ، فتشتکی إلى إحدى أخواتها أو صدیقاتها أو أمها فتشیر علیها أن تذهب إلى الساحر الفلانی لیعمل لها عملا یجعل زوجها خاتما بأصبعها ، ولا تعلم هذه المرأة أنها تخسر آخرتها من أجل دنیاها بذهابها إلى الساحر.

یقول الله تعالى : وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الاَخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ{ ویقول:} بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ الدّنْیَا * وَالاَخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَىَ ، ولا تعلم هذه المرأة أن الساحر سوف یرسل على زوجها من الشیاطین الکفرة یتلبسونه ویصدونه عن الصلاة والذکر والذهاب إلى المساجد }وَمَنْ أَظْلَمُ مِمّنْ مّنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ أَن یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَىَ فِی خَرَابِهَآ أُوْلَئِکَ مَا کَانَ لَهُمْ أَن یَدْخُلُوهَآ إِلاّ خَآئِفِینَ لّهُمْ فِی الدّنْیَا خِزْیٌ وَلَهُمْ فِی الاَخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ{ [البقرة:114]، وقد تؤذیه شیاطین السحر فی عقله وبدنه بأمراض شتى ، یصیبونه بالصداع والسهر والضیق فی الصدر، وقد یمکر الله بها بتسلط شیاطین السحر علیها، وربما انعکس سحرها علیها بسبب خطأ فی عمل السحر فتخسر دنیاها وأخرتها إلا أن یتدارکها الله برحمة من عنده.

 ولو أن هذه المرأة تحببت إلى زوجها بالطیب من الکلام وبحسن الخلق لکسبت محبته ومودته ولفازت بالأجر والمثوبة من عند الله ولانقاد لها زوجها محبا مطیعا ، یقول صلى الله علیه وسلم: إِنَّ مِنَ الْبَیَانِ لَسِحْرًا ، بحب من السحر الحلال التحببِ وقاد إلیها الحب فانقاد صَعبه

 

الربـــــــط

 

 

الربـــــــط

الربط : هو أخذ الرجل عن زوجته فلا یستطیع أن یجامعها وبالتالی یُعَد من أشد أنواع الإیذاء للرجل والمرأة ، وتحدث حالة التمنع وعدم الإستمتاع والربط فی الغالب بسبب من الأسباب التالیة:

- الزواج القهری : عدم القبول والموافقة من قبل أحد الزوجین .

- العجز أو الضعف الجنسی وهذا النوع یعالجه الأطباء ، والذی قد یکون العجز الجنسی بسبب الإصابة بمرض السکری أو خلل فی فرز بعض الهرمونات (التیستوستیرون ) وهو ما یسمى بالهرمون الذکری ، أو بسبب خلل فی الأعصاب المغذیة للعضو الذکری.

- العجز بسبب استخدام الأدویة التی لها تأثیر سلبی على الانتصـــاب مثل مدرات البول وبعض الأدویة التی تستخدم فی حالات ارتفاع ضغط الدم والتی تستخدم ضد الاکتئاب والصرع وضد الروماتیزم .

- القلق والوهم والخوف من عدم القدرة على الجماع وهذا النوع یعالجه الأطباء أیضا .

- الربط بسبب السحر ، ویستخدم کوسیلة للتفریق بین الزوجین .

- الربط بسبب المس الشیطانی وفی الغالب یکون بسبب العشق.

یقول منصور عبد الحکیم : إن بعض الحالات التی رأیناها کان الرجل یؤخذ عن زوجته بسبب جنی یکون مع زوجته ویحبها ویقوم هذا الجنی بعملیة الربط للزوج حتى لا یجامع زوجته ، وفی هذه الحالة یجب علاج الزوجة حتى یقضى على الجنی الذی یقوم بربط الزوج ، وعند علاج الربط یجب علاج الزوجین معا حتى یأتی العلاج ثمرته.

أنواع الربط
ربط المنع : وهو أن تحاول المرأة منع زوجها من إتیانها عند المعاشرة.

ربط التبلد: هو أن یتمرکز الجنی الموکل بالسحر فی مرکز الإحساس فی مخ المرأة فإذا أراد زوجها أن یأتیها أفقدها الجنی الإحساس فلا تشعر بلذة ولا تستجیب لزوجها.

 ربط النزیف: ربط النزیف هو إذا أراد الرجل أن یأتی زوجته سبب لها نزیفا شدیدا (استحاضة ) فلا یتمکن الرجل من إتیانها ، وقد تخرج رائحة کریهة جدا من فرج المرأة ، أو یحصل للمرأة آلام شدیدة عند الجماع .

 ربط الانسداد: وهو إذا أراد الرجل أن یأتی زوجته وجد سدا منیعا أمامه من اللحم لا یستطیع أن یخترقه ، فلا تنجح عملیة اللقاء الجنسی .

 ربط التغویر: وهو أن یتزوج الرجل بنتا بکرا ، فإذا أراد أن یأتیها یخیل إلیه أنها کالثیب تماما حتى یشک فی أمرها وفی هذه الحالة یکون السحر متعدیا على الزوج، وعندما تعالج المرأة ویبطل السحر یجد الرجل غشاء البکارة بکیفیة یعلمها الله .

 ربط العجز : وهو عدم مقدرة الرجل إتیان زوجته ، ویشعر المصاب بفتور وتنمیل وقت الجماع فی أجزاء جسمه خاصة فی الذراعین والقدمین ، ویشعر بآلام فی أسفل الظهر والفخذین ولو أنه استطاع الجماع لم یجد اللذة .

 الربط بالتناوب: یکون السحر مشترکا بین الزوج والزوجة ، فإذا کان الزوج سلیم من الناحیة الجنسیة تکون الزوجة غیر سلیمة.

 ومن الربط ما یمنع الرجل عن جمیع النساء ومنه ما یربط الرجل عن إحدى زوجاته.

 

سحــر التفریــق


سحــر التفریــق
هذا النوع من السحر هو الأکثر شیوعا بین الناس وهو الغالب استخدامه من قبل السحرة على مر الأزمان ، یقول الله تعالى : فَیَتَعَلّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ وَیَتَعَلّمُونَ مَا یَضُرّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ ، جاء فی کتاب التعریفات أنه یوجد فی الإنسان قوة تسمى القوة المتخیلة ، وهذه القوة هی التی تتصرف فی الصورة المحسوسه والمعانی الجزئیة المنتزعة منها ، وتصرفها فیها بالترکیب تارة والتفصیل أخرى وهذه القوة إذا استعملها العقل المفکر سمیت مفکرة کما أنها إذا استعملها الوهم فی المحسوسات مطلقا سمیت متخیلة ، وإن السحرة والشیاطین قاتهلم الله تتسلط على هذه القوة المتخیلة فی الإنسان وتستخدمها فی العطف والصرف والتخیل . فکم من زوج فرق بینه وبین زوجته وکم من أخ فرق بینه وبین أخیه وأخته وکم من ولد فرق بینه وبین والدیه.

 

بعض أعراض و وسائل التفریق بین الزوجین:

_ غرس بذور الفرقة ؛ کسوء الظن وسوء الفهم .

_ إثارة العداوة والبغضاء بدل المحبة والوفاق.

_ إثارة العناد وحب الانتقام بدل العفو والصفح.

_ قلب معانی الأقوال والأفعال.

_ تجسیم وتعظیم أسباب الفرقة والخلاف.

_ التشکیک فی نظرات وأفعال وتصرفات المسحور نفسه.

_ التشکیک فی نظرات وتصرفات وأقوال وأفعال أحب الناس له.

_ یرى العدو صدیقا والصدیق عدوا .

_ یعمل بغیر إدراک إلى ضد مصلحته .

_ عدم القدرة على التکیف مع من صرف عنه بالسحر .

_ استراق السمع: وهو أن یصدر الشیطان ( خادم السحر ) أو الرصد أصواتاً من لا یسمعها غیر المسحور من أجل استفزاز المسحور .

_ استجلاء البصر : هو التخیل بالصورة ، مثل التخیل بالصوت فیتشبه ویتمثل الشیطان خادم السحر فی الأحلام أو فی الیقظة ( عن طریق التخیل ) أو بین الیقظة والمنام بصورة من یرید إیقاع الفرقة والبغضاء بینه وبین المسحور ، یقول تعالى فی سورة الأعراف : } فلما ألقوا سحروا أعین الناس{ ویقول تعالى فی سورة طه : }فإذا حبالهم وعصیهم یخیل إلیه من سحرهم أنها تسعى{ .

 

ومن تأثیر هذا النوع من السحر على المسحور أنه إذا نظر المسحور إلى زوجته مثلاً ، یراها بصورة منفرة کأن یرى وجهها وجه قردة أو کلبة أو أنه یراها وکأنها تنظر إلیه نظر المتحدی المتغطرس ، وکذلک إذا خرج المسحور مع زوجته إلى السوق یخیل إلیه أنها تنظر وتعاکس الرجال ؛ والعکس لو کانت المسحورة الزوجة، ومهما أخذ الزوج أو الزوجة فی الدفاع عن النفس والبرهنة على الحب والوفاء والإخلاص ، فإن الفکرة المسیطرة تظل سائدة مما ینتهی فی بعض الأحیان إلى انفصام عرى الزوجیة بالطلاق أو الفراق ، وقد یکون السحر متعدیا فیکون التخیل على عیون زوجة المسحور أو العکس .

 وقد یحدث النفور بین الزوجین بدون أی سبب ولا یعرف الطرفان سبباً لهذا النفور مع العلم أن عقلهما وقلبهما یریدان عکس ذلک ولکن لا یستطیع الزوجان المصارحة فیما بینهما وتجد أن الزوجین یشعران بالنفور عندما یکونا قریبین ویحصل العکس إن تفرقا وابتعدا ، بل ویندم المسحور على سوء تصرفه مع زوجه ، وإذا ما رجعا واقتربا عاد النفور .

 وأحب أن أنبه هنا إلى أنه لیس کل خلاف یقع بین الزوجین بسبب السحر ، عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم إِنَّ إِبْلِیسَ یَضَعُ عَرْشَهُ عَلَى الْمَاءِ ثُمَّ یَبْعَثُ سَرَایَاهُ فَأَدْنَاهُمْ مِنْهُ مَنْزِلَةً أَعْظَمُهُمْ فِتْنَةً یَجِیءُ أَحَدُهُمْ فَیَقُولُ فَعَلْتُ کَذَا وَکَذَا فَیَقُولُ مَا صَنَعْتَ شَیْئًا قَالَ ثُمَّ یَجِیءُ أَحَدُهُمْ فَیَقُولُ مَا تَرَکْتُهُ حَتَّى فَرَّقْتُ بَیْنَهُ وَبَیْنَ امْرَأَتِهِ قَالَ فَیُدْنِیهِ مِنْهُ وَیَقُولُ نِعْمَ أَنْتَ قَالَ الاعْمَشُ أُرَاهُ قَالَ فَیَلْتَزِمُهُ . رواه مسلم

تقرأ آیات التألیف الواردة فی باب تذکرة الإخوان ببعض آیات القرآن على من یعانی من سحر التفریق والربط .

 

السـحـــــر


السـحـــــر 

تعریف السحـر

طرق عمل السحر

أطراف السحر

أنواع السحـر " اضغط "

أعراض السحر وتأثیره " اضغط "

علاج السحـر و رقیة المسحـور " اضغط "

السحر فی الطب النبوی " اضغط "

 

تعریف السحر :عن السحر وتعریفه لغة واصطلاحا وقالوا :أصل السحر صرف الشیء عن حقیقته إلى غیره ، ومن السحر الأخذة التی تأخذ العین حتى یُظن أن الأمر کما یرى ولیس کما یُرى . ثم هو رقى وعقد وکلام یتکلمُ به الساحر أو یکتبه فیؤثر فی بدن المسحور أو قلبه أو عقله من غیر مباشرة له، وله حقیقة ، منه ما یقتل ، ومنه ما یمرض ، ومنه ما یأخذ الرجُل عن امرأته فیمنعه وطئها ، ومنه ما یفرق بین المرء وزوجه ، ومنه ما یبغض أحدهما على الآخر

السحر أصله التمویه بالحیل والتخاییل ، وهو أن یفعل الساحر أشیاء ومعانی ، فیُخیّل للمسحور أنها بخلاف ما هی به کالذی یرى السراب من بعید فیُخیّل إلیه أنه ماء ( یقولون کالسراب غر من رآه وأخلف من رجاه ) ، وکراکب السفینة السائرة سیراً حثیثاً یُخیّل إلیه أن ما یرى من الأشجار والجبال سائرة معه. وقیل: هو مشتقّ من سَحرتُ الصبیّ إذا خدعته ، وقیل: أصله الصّرف ، یقال: ما سَحَرک عن کذا ، أی ما صرفک عنه . وقیل: أصله الاستمالة ، وکلّ مَن استمالک فقد سحرک.

السحر الاُخْذة ، وکلّ ما لَطُف مأخذه ودَقّ فهو سحر . وسحره أیضا بمعنى خدعه .

کنّا نُسَمّی السحر فی الجاهلیة العِضَة.. والعِضَه عند العرب: شدّة البَهْت وتمویه الکذب 

و بهته أی أخذه بغتة ، یقول تعالى: " بَلْ تَأْتِیهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلاَ یَسْتَطِیعُونَ رَدّهَا وَلاَ هُمْ یُنظَرُونَ * أی فجأة یعنی القیامة. " فَتَبْهَتُهُمْ.  بَهَته بَهْتاً أخذه بغتة، قال الله تعالى: "بَلْ تَأْتِیهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ.  «فتبهتهم» أی تحیرهم یقال: بهته یبهته إذا واجهه بشیء یحیره. یقال: بَهتَه بَهْتاً وبُهْتَاناً إذا قال علیه ما لم یفعله. وهو بَهّات والمقول له مَبْهُوت. ویقال: بُهِت الرجل إذا دُهِش وتحیّر کما قال الله تعالى: "فَبُهِتَ الّذِی کَفَرَ [البقرة: 258].

 

وذکرَ العلماء أنواع السحر وزعموا أنها ثمانیة أنواع ومنهم من قال أنـها ثلاثة أنواع وهی السحر الحقیقی والسحر التخیلی والسحر المجازی .

ویندرج تحت السحر الحقیقی والتخیلی :

1- السحر الهوائی : یکون السحر معرضا لتیار الهواء فکلما مرت الریح زاد تأثیر السحر.

2- السحر المائـی : یرمى السحر فی البحار والأنهار والآبار وفی مجاری المیاه .

3- السحر النـاری : یوضع السحر فی أو قرب مواقد النیران مثل التنور أو الفرن .

4- السحر الترابی : یدفن فی التراب کالمقابر والطرقات والبیوت .

 

ویندرج تحت هذه الأنواع الأربعة :

1- المأکول والمشروب : ما یجعل مع الطعام والشراب وهو أشد أنواع السحر تأثیراً على المسحور ومثله المشموم وما یرش على البدن.

2- المشـموم : ما یخلط فی الطیب أو یعمل من الطیب والبخور.

3- المعقـود : کل ما یمکن عقده والنفث علیه .

4- الأثــر : ما یؤخذ من أثر المسحور " الشعر ، الأظافره ، الثیاب ، دماء الحیض ، البول ، المنی " .

5- المنثـور : کل مسحوق ینفث علیه الساحر وینثر فی الغرف وعند مداخل البیوت.

6- المرشوش: کل سائل ینفث علیه الساحر ویرش على الثیاب أو عند عتب الأبواب أو فی الأماکن التی غالبا ما یتواجد بها المراد سحره .

7- الطلسمات: أسماء وکلمات وحروف وأرقام ومربعات مجهولة المعنى لغیر السحرة .

8- المرصـود : یرصد لطلوع نجم أو اقتران کوکب بکوکب أو قمر وما یترتب علیه من هیجان البحر والدم.

 

وُجوب التمییز بین ثمانیة أنواع من السحر:

1 - سحر الکنعانیین. یعنی عنده عبادة الکواکب بالخصوص. ترتکز هذه العبادة، فی نظره، على الإیمان بتأثیر الکواکب فی العالم السفلی وتحکّم العالم العلوی فی نظیره السفلی.


2 - سحر أصحاب الأوهام والنفوس القویة. هذا السحر لا تمارسه إلا فئة من الناس لها نفوس قویة. وعن هذه الفئة تصدر العین الشریرة، حسب المؤلف. فی هذا النمط من السحر لا یشکل استخدام العزائم والبخور سوى عنصر إضافی، لأن الساحر هنا یؤثر بقوة نفسه فی العالم الخارجی.


3 - سحر العزائم وأعمال تسخیر الجن. یرى الرازی أن الجن موجودون واقعیا، وبفضل الریاضة وإقامة شعائر دینیة مرفوقة بإطلاق البخور وتلاوة العزائم، یتوصل الساحر إلى اللقاء بهم والتحکم فیهم وتسخیرهم.


4 - سحر التخیل والأخذ بالعیون. وهو ما نسمیه حالیا بـ «الألعاب السحریة». فی هذا المستوى، عن طریق التحکم فی قوانین بصریة ونفسیة، یتمکن الساحر من التأثیر فی حواس مستشاریه وضحایاه ولیس فی العالم الخارجی.


5 - سحر الأعمال العجیبة. وتعود تارة إلى تحکم الساحر فی تقنیات یدویة أو ذهنیة، وتارة إلى تحکمه فی مخیلة المرضى أو الضحایا. من بین الأمثلة التی یذکرها المؤلف جداولُ الرسامین الکلدانیین والهنود فی عصره. یقول: «ومنها الصور التی یصورها الروم والهند حتى لا یفرق الناظر بینها وبین الإنسان، حتى یصورها ضاحکة وباکیة، حتى یفرق المرء بین ضحک السرور، وبین ضحک الخجل، وضحک الشامت».


6 - سحر الاستعانة بخواص الأدویة. من الأمثلة التی یقدمها المؤلف عن هذه الفئة، یمکن انتخاب الوصفة التالیة:الوصفة 4: [للتبلیـد]:

«أن یُجعل فی طعام الضحیة بعض الأدویة المبلدة المزیلة للعقل والدخن المسکرة نحو دماغ الحمار إذا تناوله الإنسان تبلد عقله، وقلت فطنته!».


7 - سحر «تعلیق القلب». هنا یزعم الساحر أنه یعرف اسم الله الأعظم، وأنه بفضله یحکم الجن ویسخرهم. ولشدة اعتقاد المریض أو الضحیة بهذا الزعم، فإنه یسهِّل فعالیة الطقوس.


8 - سحر «السعی بالنمیمة والتدریب». وفی هذا المستوى، لا یؤثر الساحر فی الأشخاص إلا بالحیل.

 

أطــراف السحــــر

 

أطــراف السحــــر

1. الإنسان الساحر

2. ساحر الجن

3. شیطان السحر

4. التابع (الرصد)

5. طالب السحر

6. الإنسان المسحور

 

الإنسان الساحر:

ساحر الإنس هو فی الحقیقة شیطان من شیاطین الإنس ، لا یحب الخیر أبدا ، یرکع ویسجد لشیاطین الجن من دون الله ، نُزعت الرأفة والرحمة من قلبه ، همه المال والشهوة وإرضاء أسیاده من شیاطین الجن ، قذر نجس الباطن والظاهر ، کافر بالله بل لابد لساحر الإنس أن یکفر بالله حتى یکون ساحرا ، یقوله الله تعالى :" وَمَا یُعَلّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتّىَ یَقُولاَ إِنّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَکْفُرْ " الآیة ، یلعن ذات الله ویسب رسوله ، ویکتب والعیاذ بالله بعض آیات القران الکریم بمداد نجس ویستنجی بأوراقه ، ویصنع منها حذاء له ، ویطأ المصحف بل یتغوط ویبول علیه ، وعقابه الشرعی ضربة بالسیف تستأصل رقبته من بدنه .

 

علامات یعرف بـها السحرة:

إذا وجدت علامة واحدة من هذه العلامات فی أحد المعالجین فهو من الدجالین والمشعوذین ومن الکهان والعرافین وهو من السحرة بلا أدنى ریب ، وهذه العلامات هی:

(1) یسأل المریض عن اسمه واسم أمه.

(2) یأخذ أثرا من آثار المریض ( ثوب قلنسوة مندیل).

(3) أحیانا یطلب حیوانا بصفات معینة لیذبح ولا یذکر اسم الله علیه.

(4) کتابة الطلاسم أو تلاوة العزائم الغیر مفهومة.

(5) إعطاء المریض حجابا یحتوی على مربعات بداخلها حروف أو أرقام.

(6) یأمر المریض بأن یعتزل الناس فتره معینه فی غرفة لا تدخلها شمس ویسمیها العامة الحاجبة.

(7) أحیانا یطلب من المریض أن لا یمس الماء لمدة معینه.

( یعطی المریض أشیاء یدفنها فی الأرض.

(9) یعطی المریض أوراقا یحرقها ویتبخر بها.

(10) أحیانا یخبر المریض باسـمه واسم أمه وبلده ومشکلته.

(11) یطلب طلبات منکره کأن یقول لا تمس المصحف ، أو لا تقرأ القران ، أو لا تصلِ ، أو استمع إلى الموسیقى .

فإذا علمت أن الرجل ساحرٌ فإیاک والذهاب إلیه ، وإلا ینطبق علیک قول النبی صلى الله علیه و آله و سلمَ مَنْ أَتَى عَرَّافًا فَسَأَلَهُ عَنْ شَیْءٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلاةٌ أَرْبَعِینَ لَیْلَة ). عَنِ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله و سلم أنه قَالَ ( مَنْ أَتَى کَاهِنًا أَوْ عَرَّافًا فَصَدَّقَهُ بِمَا یَقُولُ فَقَدْ کَفَرَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله و سلم)

ساحر الجن :

یقول سبحانه وتعالى: " وَاتّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشّیَاطِینُ عَلَىَ مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَکِنّ الشّیْاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلّمُونَ النّاسَ السّحْرَ " الآیة . ساحر الجن شیطان من الشیاطین الأبالسة ، تمرس وتمرن لسنین طویلة على أعمال الشر والفتنة والشرک والکفر بالله ، خبیر بطرق وأسالیب السحر والتفریق والأذى ، یوحی إلى ولیه ساحر الإنس بخبراته وتجاربه وطرق وکیفیة عمل السحر .

 

شیطان السحر أو خادم السحر :

الإنسان الساحر یتقرب ویتودد ویتحبب إلى کبار عفاریت ومردة الشیطان بفعل کل أنواع الکفر والشرک والفسوق والعصیان ، فتعینه الشیاطین وتجعل تحت إمرته وخدمته کثیراً من الجن الأشرار على اختلاف أصنافهم وطرائقهم ، من أجل أن یستخدمهم فی إیقاع الضر بالإنسان المسحور .

 

خادم السحر ( المرسل ) : إذا کان شیطان السحر مرسلا فهذا یعنی أنه یمکنه الخروج من جسد المصاب ، ولو شدد علیه بالقراءة یخرج صاغرا ، وربما أرجعه الساحر وقد یخون ویعود من نفسه ، وأغلب شیاطین السحر المرسلة هی من المدد الشیطانی الذی یمد به ساحر الجن الى الموکل بالسحر عندما یعجز عن تنفیذ أوامر السحر .

 

خادم السحر ( المربوط ) : یکون الشیطان مربوطا ومقیدا بالسحر حتى لا یترک المسحور لأی سبب من الأسباب فهو لا یستطیع الخروج من جسم المسحور وقت القراءة ولا بعدها ، حتى یبطل الله سحره .

 

بعض طرق عمل السحر


بعض طرق عمل السحر

یقوم الساحر باختیار مادة السحر المناسبة ثم یتلو العزائم السحریة علیها أو یکتب الطلسمات بطریقته الشیطانیة على ورق أو جلد أو معدن ، ثم یختار إحدى الطریقتین لإحداث التأثیر فی المراد سحره:

 

الطریقة الأولى : تکون مادة السحر خارج جسد الشخص المراد سحره ، کأن یدفن السحر فی جوف الأرض کالمقابر والطرقات أو یضع السحر فی الماء أو یرمى فی قاع البحار والأنهار أو فی مجاری المیاه أو یعلق على الأشجار وفی مهاب الریاح ، أو یکون العمل من أشیاء محروقة ، ومن السحر ما یرش على الثیاب ، ومنه ما یصقل على الحلی ومنه ما یرش عند الأبواب ، ومنه ما یذر فی الهواء ، ومنه ما یربط بأجنحة وأرجل الطیور أو یکون مقروناً بالحیوانات .. الخ.

 

الطریقة الثانیة : أن یقوم الساحر بإعطاء بعض الأشیاء لإطعامها للشخص المراد سحره، أو سقیها له أو شمها أو رشها على ثیابه أو فراشه، وهذه الأشیاء فی الغالب تکون من مواد نجسه مثل دم الحیض ، بول ، لعاب کلب أو دم میتة أو دم خنزیر.. الخ.

 

یقول ابن خلدون فی مقدمته : ورأینا بالعین من یصور صورة الشخص المسحور بخواص أشیاء مقابلة لما نواه وحاوله موجودة بالمسحور وأمثال تلک المعانی من أسماء وصفات فی التألیف والتفریق ثم یتکلم على تلک الصورة التی أقامها مقام الشخص المسحور عینا أو معنى ، ثم ینفث من ریقه بعد اجتماعه فی فیه بتکریر مخارج تلک الحروف من الکلام السوء ویعقد على ذلک المعنى فی سبب أعده لذلک تفاؤلا بالعقد واللزام وأخذ العهد على من أشرک به من الجن فی نفثه فی فعله ذلک استشعارًا للعزیمة بالعزم ولتلک البینة والأسماء السیئة روح خبیثة تخرج منه مع النفخ متعلقة بریقه الخارج من فیه بالنفث فتنزل عنها أرواح خبیثة ویقع عن ذلک بالمسحور ما یحاوله الساحر أ.هـ.

 

کان لرسول الله صلى الله علیه و آله و سلم غلام یهودی یخدمه یقال له لبید بن أعصم، فلم تزل به یهود حتى سحر النبی صلى الله علیه و آله و سلم وکان النبی صلى الله علیه و آله و سلم یذوب ولا یدری ما وجعه، فبینا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم ذات لیلة نائم إذا أتاه ملکان فجلس أحدهما عند رأسه والآخر عند رجلیه، فقال الذی عند رأسه للذی عند رجلیه: ما وجعه؟ قال: مطبوب. قال: من طبه؟ قال: لبید بن أصم. قال: بم طبه؟ قال: بمشط ومشاطة وجف طلعة ذکر بذی أروان وهی تحت راعوفة البئر. فلما أصبح رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم غدا ومعه أصحابه إلى البئر فنزل رجل فاستخرج جف طلعة من تحت الراعوفة، فإذا فیها مشط رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم ومن مشاطة رأسه، وإذا تمثال من شمع تمثال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم، وإذا فیها أبر مغروزة، وإذا وتر فیه إحدى عشرة عقدة، فأتاه جبریل بالمعوذتین فقال: یا محمد {قل أعوذ برب الفلق} وحل عقدة {من شر ما خلق} وحل عقده حتى فرغ منها وحل العقد کلها وجعل لا ینزع إبرة إلا یجد لها ألما ثم یجد بعد ذلک راحة، فقیل: یا رسول الله لو قتلت الیهودی فقال: قد عافانی الله وما وراءه من عذاب الله أشد فأخرجه.

 

إبطال السحر الخارجی

 

إبطال السحر الخارجی 

جلب السحر : العثور على مادة السحر وفک عقدها وحرقها أو القراءة علیها من أسرع وأنجع ما یعالج به المسحور ، ویمکن الحصول على السحر وجلبه بما یلی:

 

1- یمن الله على المسحور برؤیا یراها أو ترى له ، یعرف من خلالها مکان السحر کما حصل لنبینا محمد صلى الله علیه و آله و سلم فی معرفته لمکان السحر الذی عملته له یهود. وهذه الرؤیا حصلت للنبی صلى الله علیه وسلم بعد أن الح فی الدعاء .

 رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم یَقُولُ: لَمْ یَبْقَ مِنَ النُّبُوَّةِ إلا الْمُبَشِّرَاتُ قَالُوا وَمَا الْمُبَشِّرَاتُ ، قَالَ: الرُّؤْیَا الصَّالِحَةُ.

فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَمْ یَبْقَ مِنْ مُبَشِّرَاتِ النُّبُوَّةِ إلا الرُّؤْیَا الصَّالِحَةُ یَرَاهَا الْمُسْلِمُ أَوْ تُرَى لَهُ ثُمَّ قَالَ إلا إِنِّی نُهِیتُ أَنْ أَقْرَأَ رَاکِعًا أَوْ سَاجِدًا فَأَمَّا الرُّکُوعُ فَعَظِّمُوا فِیهِ الرَّبَّ وَأَمَّا السُّجُودُ فَاجْتَهِدُوا فِی الدُّعَاءِ فَقَمِنٌ أَنْ یُسْتَجَابَ لَکُمْ . 

قَالَ الرُّؤْیَا الصَّالِحَةُ یُبَشَّرُهَا الْمُؤْمِنُ هِیَ جُزْءٌ مِنْ تِسْعَةٍ وَأَرْبَعِینَ جُزْءًا مِنَ النُّبُوَّةِ فَمَنْ رَأَى ذَلِکَ فَلْیُخْبِرْ بِهَا وَمَنْ رَأَى سِوَى ذَلِکَ فَإِنَّمَا هُوَ مِنَ الشَّیْطَانِ لِیُحْزِنَهُ فَلْیَنْفُثْ عَنْ یَسَارِهِ ثَلاثًا وَلْیَسْکُتْ وَلا یُخْبِرْ بِهَا أَحَدًا. 

 2- یمن الله على المسحور بأن یخبر خادم السحر عن مکان السحر." لا تصدق الجنی ولا تکذبه وقد قیل إنَّ الکَذُوبَ قَدْ یَصْدُقُ وأبحث عن السحر فی المکان الذی ذکره الجنی إن کان قریبا ، ولکن إن قال الجنی أن مکان السحر فی بیت فلان أو فلانة أو مدفون فی القبر الفلانی أو تحت أساس البیت فإنه فی الغالب یکون کاذبا ، یرید الفتنة أو التعجیز " ، ومن المعلوم بالتجربة أن بعض شیاطین السحر تعطی الراقی بعض المعلومات وقد تدله على بعض الأسحار وربما تقیأت بعض السحر أمامه کل ذلک من أجل أن یرکن إلیها ولا یؤذیها بالقراءة . وکثیراً ما تکذب وتضحک شیاطین السحر على من یتحدث معها وقلیلاً جداً جداً ما تصدق فی قول أو فعل ، وإذا ما حدث ذلک فهو من قبیل الاستدراج والسخریة غالبا ، حتى أن بعض الشیاطین یذکر أموراً فیها حقائق ویدس معها أکاذیب من اجل أن یوقع الفتن والمشاکل ، ومن هذه الأفعال أن تخبرک الشیاطین عن مکان السحر وإذا ما ذهبت إلى ذلک المکان قد تجد شیئا تظن أنه سحرٌ وهو لیس بسحر لأن خادم السحر فی الغالب یکون معه تابع من الجن (الرصد ) فیسمع ما قاله خادم السحر فیذهب التابع ویضع فی المکان الذی ذُکر أوراقا أو قطعة قماش أو غیرها فتظن أنها سحر وإلیک هذا المثال الواقعی :

تحدثت مرة مع جنیة على جسد شاب وبعد أن دعوتها إلى التوبة والإسلام بالترغیب والترهیب زعمت أنها أسلمت بعد أن نطقت بالشهادتین ووعدتنی على أنها سوف تدلنی على مکان السحر ، وعندما ذهبت معها إلى المکان جسد المریض وسارت إلى أرض فضاء مجاوره لبیت الشاب ثم حفرت قلیلا بیدها وقالت أتمم الحفر فإن السحر قریب جدا تجده فی علبه فیها شعر وفعلا ما أن حفرت بیدی حتى وجدت علبة معدنیة قدیمة وإذا بها شعر ، ولکن لما دققت النظر فی الشعر وجدته شعر امرأة ولیس شعر رجل وذلک من نعومته وطوله ، وبعد أن عرفت أنی کشفت کذبها قالت: أنها أحضرت الشعر والعلبة المعدنیة عندما غیبت الشاب عن وعیه و جسده قبل شهرین وذلک بعد الثانیة من منتصف اللیل ومن ثم دفنته فی ذلک المکان للمخادعة .

 3- یمن الله على المسحور بإحساس أو شعور أو یغلب على ظنه أنه مکان السحر .

 

إتلاف وابطال مادة السحر
إذا استخرج السحر أو عُرف مکانه فافعل به ما یلی:

· تحصن جیداً قبل أن تمسک السحر .

· احرص عند فتح السحر أن لا یضیع أو یسقط منه شیئا وذلک بفتحه داخل إناء أو تجعل تحته قطعة قماش أو نحوها.

· إذا کانت مادة السحر قابلة للحرق فاحرقها یبطل السحر بإذن الله تعالى ، وهذه الطریقة معروفة منذ القدم .

· إذا کانت مادة السحر خیوط معقودة ، إقراء علیها الرقیة ثم فک العقد .

· إذا کانت مادة السحر طلسمات مکتوبة ، یمکنک حرقها فقط ، ولک أن تمحى الکتابة بماء مقروء علیه الرقیة ، ثم جففها واحرقها .

· إذا کانت مادة السحر خرزاً أو أحجاراً أو معدناً تقرأ علیها رقیة المسحور ثم تکسرها إن کانت قابلة للکسر ثم تضعها فی ماء مقروء علیه رقیة المسحور وتترکها فیه لبضعة أیام .

· إذا کانت مادة السحر مسحوقاً کالبودر أو أوراقاً محترقة ، اقرأ رقیة المسحور على ملح الطعام ثم انثر الملح على مادة السحر فی مکانها ، کرر هذه الطریق ثلاث مرات .

· إذا کانت مادة السحر مرشوشة ، تأخذ کمیة من ملح الطعام ثم تذیبه فی ماء وتقرأ علیه رقیة المسحور وترشه على مکان السحر ، تکرر هذه الطریقة ثلاث مرات .

· إذا علم أن السحر مدفون فی مکان معین ولکن لا یمکن تحدید موقعه ، فتأخذ کمیة من ملح الطعام أو ماء البحر أو ماء عادی وتقرأ علیه رقیة المسحور وتنثره على عامة ذلک المکان ( یفضل مزجه مع الماء( ، تکرر هذه الطریقة حتى یأذن الله بإبطال السحر فی مکانه.

 

خادم اسماء الله الحسنى

 


-خادم اسماء الله الحسنى :

( تقرا اسماء الله الحسنى مره ثم تقول اللهم انى ادعوک باسمک الاعظم ان تعطینى ثواب قراءة لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله وان تسخر لى خدامها یخدمونى فى الخیر )
ثم تقرا لا اله الا الله محمد رسول الله اى عدد تریده ولکن الافضل ولسرعة النجاح لا تجعل العدد قلیل جدا مثال اجعل العدد لا یقل عن 200 مره کل یوم تقرا فى اى وقت تریده والافضل فى اللیل فى وقت السکون والهدوء واذا زدت فى العدد یکون لمصلحتک فى خلال 7 ایام
تسمع شخص یقول لا اله الا الله محمد رسول الله یمکن لبعض الناس ان یسمع فى اول 3 ایام اذا لم تسمع خلال 3 ایام ان شاء الله لا یمر اسبوع الا وتکون سمعت صوت الخادم
عندما تسمع قل له السلام علیکم اذا لم یرد لا یوجد مشکله مع الوقت سوف یتکلم معک
الخادم یسمع صوته فى اوقات مختلفه وکما قلت سابقا کلما زدت فى العدد یکون لمصلحتک

من خدام الملک الاحمــــــر :

 هذا الخادم الجلیل المسمى بشهقیائیل یستخدم فى الکشف بجمیع انواعه فقط لو اطعته فى شروطه وقمت له الاحترام والتقدیر واقسم بالله العظیم انى جربته وماذلت اعمل به واستخدمه فى امور شتى فمثلا اذا اردت ان تکشف به على حال مریض تفعل ما ذکرته قبل ذلک ولکن دون ان تضع الکوب على الید تقول له (ارفع الید الى الراس بارک الله فیک وعلیک ولقى علیه النعاس من دون ضرر او انزعاج وحل عن لسانه حتى یخاطبنى بلسان عربى مبین ویستحسن ان تغطى الراس بغطاء ابیض شفاف وتسحب الید برفق من على الراس وتضعها على الرکبه وتقول له 

انطق بحق من انطق عیسى فى المهد صبیا و بحق من قال للسماوات والارض اتینا طوعا او کرها قالتا اتینا طائعین ) وذلک بلا خلوه او دعوه والله الموفق

فاذا اردت ان تستخدمه تقول العزیمه الاتیه کل یوم 1000 مره وانت فارد یدک للامام حتى یاتیک ویلبس الکف تقول ( یایکموش طفلیوش هارش کارش صدرش ارکیاظ هیبور اجب یااحمر والبس الکف وفرق الاصابع )

والبخور بخور الاحمر ویستحسن ان تکون فى خلوه ایام الثلاثاء حیث انه یوم الملک الاحمر واقسم باله انى استخدمته اکثر من 60 مره فى الکشف على المریض والبحث عن الخبیه والضائع وعن السحر ومن ممیزاته انه یاتیک بالملک طارش ملک العمار وله قدره عجیبه فى العلاج الصرف (بحق الاسم الذى توکلتم به علیکم انصرفوا بحق ما توکلت به انا علیکم بارک الله فیکم وعلیکم )

 

کیفیة الدعاء بالأسماء الحسنى

 

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل على محمد وال محمد وعجل فرجهم یا کریم

هذه اسماء الله الحسنى وخواصها وعددها بالجمل ابجد هوز وکیفیة الدعاء بالأسماء الحسنى ..


الإسم : الله
عدده: 66
خواصه: له فوائد عظیمة لاتعد ولاتحصى . من أدمن ذکره لایستطیع أحد النظر إلیه إجلاله.

 

الإسم:الرحمن
عدده: 299
خواصه: من دوام على ذکره دبر کل صلاة مائة مرة کان ملطوفا به فی جمیع أفعاله وأقواله.

 

الإسم:الرحیم
عدده:258
خواصه: من داوم على ذکره یکون مجاب الدعوة ولا یسأل الله شیئا إلا أعطاه.

 

الإسم: الملک
عدده: 90
خواصه: من یذکره یوم الجمعة قبل طلوع الشمس ألف مرة یسره کل مطلب له وقضى له حوائج الدنیا والآخرة

 

الإسم:القدوس
عدده:170
خواصه: من ذکره کل یوم وقت الزوال مائة مرة أمن من شر النفس والوسواس وأذهب الله عنه کل شهوة بالحرام.

 

الإسم: السلام
عدده: 121
خواصه: من أدمن ذکره سلم ورزقه الله الصحة والعافیة

 

الإسم:المؤمن
عدده: 136
خواصه: من أدمن ذکره مائة وعشرین مرة کل یوم أمن الوسواس وکان مجاب الدعوة.

 

الإسم: العزیز
عدده: 94
خواصة: من ذکره کل یوم أربعین مرة وکان محتاجا أغناه الله عن خلقه

 

الإسم:الجبار
عدده: 206
خواصه: من أدمن ذکره إحدى وثلاثین مرة خضعت الجبابرة من الجن والإنس.

 

الإسم: المتکبر
عدده:662
خواصه: من أدمن ذکره کان عزیزا فی أعین الناس ویکون نافذ الکلمة.

 

الإسم:الخالق
عدده:731
خواصه: من ذکره خمسة آلاف مرة ومائة عشرة ظهرة له الإبه فی الحین وأی شیء أراده ذکره ظهرت له حقیقته.

 

الإسم: الباریء
عدده: 213
خواصه: من ذکره کل یوم مائة مرة أنزل الله علیه الأنس والرحمة فی قبره.

 

الإسم: المصور
عدده: 336
خواصه: إذا ذکرته المرأة التی لاتحمل سبعة أیام بعدده حملت بإذن الله.

 

الإسم: الغفار
عدده: 1281
خواصه: من ذکره بعد صلاة الجمعة مائة مرة أو بعدده غفر الله له ذنوبه ویقول (( یاغفار أغفر لی ذنوبی))

 

الإسم: القهار
عدده: 306
خواصه: من ذکره مائة مرة بعد صلاة الجمعة قهر عدوه.

 

الإسم: الوهاب
عدده: 14
خواصه: من أدمن ذکره وسأل الله أی حاجة نالها وکذلک الناس تلبی له حاجته.

 

الإسم: الرزاق
عدده: 308
خواصه: من أدمن ذکره یسر علیه رزقه.

 

الإسم: الفتاح
عدده: 489
خواصه: من أدمن ذکره وسأل الله أی حاجة نالها.

 

الإسم: العلیم
عدده: 150
خواصه: من أدمن ذکره أطلعه الله على رقائق العلوم والأسرار.

 

الإسم: القابض
عدده: 903
خواصه: من داوم على ذکره ألبسه الله الهیبة والجلال.

 

الإسم: الباسط
عدده: 72
خواصه: من ذکره عدده وهو خائف أمن ولاحزین إلا سر.

 

الإسم: الخافض
عدده: 1481
خواصه: من ذکره بعدد الظالم هلک.

 

الإسم: الرافع
عدده: 351
خواصه: من أدمن ذکره فتح الله علیه ورفع قدره.

 

الإسم: المعز
عدده: 117
خواصه: من أدمن ذکره رفع الله من مقامه.

 

الإسم: المذل
عدده: 770
خواصه: من أدمن ذکره ذل الله أعدائه.

 

الإسم:السمیع
عدده: 180
خواصه: من أدمن ذکره لاترد إلیه دعوة وکان مسموع القول بین الناس.

 

الإسم: البصیر
عدده: 302
خواصه: من أدمن ذکره أبصره الله بالأمور الخفیة.

 

الإسم: الحکیم
عدده: 62
خواصه: من أدمن ذکره کان نافذ الکلمة مطاع.

 

الإسم: العدل
عدده: 104
خواصه: من ذکره على ظالم أخذ لوقته.

 

الإسم: اللطیف
عدده: 129
خواصه: من أدمن ذکره صاحب کرب وشدة زال عنه.

 

الإسم: الخبیر
عدده: 812
خواصه: من ذکره للأطلاع على أمر خفی فی النوم والیقظة أطلعه على ذلک.

 

الإسم: الحلیم
عدده: 88
خواصه: من ذکره على جبار وقت غضبه سکن.

 

الإسم: العظیم
عدده:1020
خواصه: من أدمن ذکره نجاه الله مما یخاف ویحذر.

 

الإسم: الغفور
عدده: 1286
خواصه : من أدمن ذکره نجاه الله مما یخاف ویحذر

 

الإسم : الشکور
عدده : 526
خواصه: من أدمن ذکره شکر الله أفعاله وکان عونا له على مایرید من الخیر

 

الإسم: العلی
عدده: 110
خواصه: من أدمن ذکره کرم الله وجهه عن التذلل وأحبه کل من رآه وأیده الله بنصره

 

الإسم: الکبیر
عدده: 232
خواصه: من أدمن ذکره أهابه کل من رآه

 

الإسم: الحفیظ
عدده: 998
خواصه: من أدمن ذکره حفظه الله فی سفره وحظره

 

الإسم:المقیت
عدده:550
خواصه:من أدمن ذکره کان مقاما بالحق والأمر لایفوته شیء ما إلیه حاجته وبه قوامه.

 

الإسم:الحسیب
عدده:80
خواصه:من أدمن ذکره لایسأل الله حاجة إلا أعطاه إیاه.

 

الإسم:الجلیل
عدده:73
خواصه: من أدمن ذکره عظم فی أعین الناس وهابه کل من رآه.

 

الإسم:الکریم
عدده:270
خواصه: من لازم على ذکره أعطاه الله رزقه وفرج همه وسهل أمره.

 

الإسم:الرقیب
عدده:212
خواصه:من أدمن ذکره کان محفوظا فی حرکاته وسکناته.

 

الإسم:المجیب
عدده:55
خواصه:من أدمن ذکره صاحب حاجة ثم دعا بحاجته إستجابت.

 

الإسم: الواسع
عدده: 137
خواصه: من أدمن ذکره وسع الله علیه رزقه.

 

الإسم: الحکیم
عدده: 78
خواصه: من أدمن ذکره ألهمه الله الحکمة.

 

الإسم: الودود
عدده: 20
خواصه: من أدمن ذکره کان محبوبا .

 

الإسم: المجید
عدده: 57
خواصه:من أدمن ذکره سهل الله علیه الأمور.

 

الإسم: الباعث
عدده: 573
خواصه:من أدمن ذکره رزق کل خیر وصحة.

 

الإسم: الشهید
عدده: 219
خواصه:من أدمن ذکره وأراد الشهادة نالها بإذن الله.

 

الإسم: الحق
عدده: 319
خواصه:من أدمن ذکره کانت کلمته مطاعة.

 

الإسم: الوکیل
عدده: 66
خواصه:من أکثر من ذکره أغنى الله فقره وشرح صدره.

 

الإسم: القوی
عدده: 116
خواصه:من أکثر من ذکره قویت روحه وینفع للمسافر فإنه لا یتعب فی سفره.

 

الإسم: المتین
عدده: 500
خواصه:من أدمن ذکره أمن من ضعف قواه وقوى على أموره.

 

الإسم: الولی
عدده: 46
خواصه:من أدمن ذکره ثبت فی مقام الولایة المحمدیة العظمى.

 

الإسم: الحمید
عدده: 72
خواصه: من أدمن ذکره کان محمود الخصال مشکور الأفعال معظم عند الناس.

 

الإسم: المحصی
عدده: 148
خواصه: من أدمن ذکره أورثه الله المراقبة.

 

الإسم: المبدیء
عدده: 56
خواصه: من أدمن ذکره شاهد خفایا ت الأمور.

 

الإسم: المعید
عدده: 124
خواصه: من أدمن ذکره من أدمن ذکره استرجع به کل ذاهب له ولغیره وأصلح به کل فاسد.

 

الإسم: المحیی
عدده: 68
خواصه: من أدمن ذکره رفع قدره وأحیا قلبه ظاهرا وباطنا .

 

الإسم:الممیت
عدده: 490
خواصه: من أدمن ذکره بعدده ودعا على ظالم هلک.

 

الإسم: الحی
عدده: 18
خواصه: من أدمن ذکره نور الله قلبه بنور التوحید .

 

الإسم: القیوم
عدده: 156
خواصه: من أدمن ذکره أقام الله تعالى أمره.

 

الإسم: الواجد
عدده: 14
خواصه: من أدمن ذکره لایفتقد له شیء مما یرید وبه یعرف السالکون نفوسهم

 

الإسم: الماجد
عدده: 48
خواصه: یصلح ذکر للملوک من ذکره أتسع ملکه وأجمعت قلوب رعیته على محبته.

 

الإسم: الواحد
عدده: 19
خواصه: من أدمن ذکره لم یستوحش لوحدته.

 

الإسم: الصمد
عدده: 134
خواصه:من أدمن ذکره قل إفتقاره الى المعانی الکونیة وإستغنى به عن الغذاء فهو یصلح لأصحاب الریاضیات الروحیة.

 

الإسم:القادر
عدده: 305
خواصه:من أدمن ذکره قوى به على مایرید إظهاره.

 

الإسم:المقتدر
عدده: 744
خواصه:من ذکره أربعین مرة أمن من کل بلاء ومن علقه على سفینة أمن من العطب.

 

الإسم: المقدم
عدده: 184
خواصه:من أدمن ذکره تصرف فی عالم القدرة.

 

الإسم: المؤخر
عدده: 846
خواصه:من أدمن ذکره یکون صاحب سلطة فی تقدم من اراد أو تأخر من أراد.

 

الإسم: الأول
عدده: 37
خواصه:من أدمن ذکره کان سابقا إلى المقاصد وأعطاه الله کلما تمنى.

 

الإسم: الآخر
عدده: 801
خواصه:من أدمن ذکره لایعادیه أحد إلا وهلک.

 

الإسم: الظاهر
عدده: 1106
خواصه:من أدمن ذکره أظهر له الله خفایا الأمور.

 

الإسم: الباطن
عدده: 92
خواصه:من أدمن ذکره أمن من کل ما یخاف وأطاعه الناس وأحبه کل من رآه.

 

الإسم: الوالی
عدده: 47
خواصه:من أدمن ذکره کان مهابا عند الناس.

 

الإسم: المتعال
عدده: 541
خواصه:من أدمن ذکره ودخل على صاحب الحاجة قضى حاجته.

 

الإسم : البر
عدده: 202
خواصه: من أدمن ذکره کان ملطوفاً به فی جمیع أحواله.

 

الإسم : التواب
عدده: 409الإسم :
خواصه: من أدمن ذکره تاب علیه وفیه سر جمیل لطرد الذباب من الجسد.

 

الإسم : المنتقم
عدده: 630
خواصه: من ذکره عدده على ظالم هلک.

 

الإسم :العفو
عدده: 630
خواصه: من أدمن ذکره أمن من کل مــا یخاف ویحذر.

 

الإسم : الغفور
عدده: 1286
خواصه: من أدمن ذکره أمن من الفزع الأکبر والمصائب.

 

الإسم : الرؤوف
عدده: 286
خواصه: من أدمن ذکره رق قلبه ولطفت روحه.

 

الإسم : مالک الملک
عدده: 212
خواصه: من أدمن ذکره وهو یطلب ملکا ملکه الله .

 

الإسم : ذو الجلال والإکرام
عدده:1100
خواصه: من أدمن ذکره لایسأل الله شیئا إلا أعطاه ویسر أموره.

 

الإسم : المقسط
عدده:209
خواصه: من أدمن ذکره ألهمه الله أسرار الموازیین.

 

الإسم : الجامع
عدده: 114
خواصه: من ضاع له شیء ذکره بعدد رده الله إلیه .

 

الإسم : الغنی
عدده: 1060
خواصه: من أدمن ذکره أغناه الله .

 

الإسم : المغنی
عدده: 1100
خواصه: من أدمن ذکره یسر الله له أمره وأغناه عن عباده.

 

الإسم : المانع
عدده: 161
خواصه: من أدمن ذکره ألبسه الله لباس مما یخاف ویحذر.

 

الإسم :الضار
عدده: 1001
خواصه: من أدمن ذکره من تلاه على ظالم ضره الله بالأمراض والأسقام.

 

الإسم : النافع
عدده: 201
خواصه: من أدمن ذکره لایصیبه وإذا صابه عافاه الله تعالى.

 

الإسم : النور
عدده: 256
خواصه: من أدمن ذکره نور الله قلبه بالإیمان .

 

الإسم : الهادی
عدده: 20
خواصه: من أدمن ذکره هداه الله إلى الخیرات .

 

الإسم : البدیع
عدده: 86
خواصه: من أدمن ذکره یکون مبدع فی عمله وتصرفاته ویکون ذا علم ولسان بدیع .

 

الإسم : الباقی
عدده: 113
خواصه: من أدمن ذکره یلبسه الله الصحة والعافیة ولایصیبه مرض طول عمره .

 

الإسم : الوارث
عدده: 707
خواصه: من أدمن ذکره وهو طالب أمرا بید غیره أورثه الله إیاه .

 

الإسم : الرشید
عدده: 514
خواصه: من أدمن ذکره مدت عاقبته فی جمیع تصرفاته .

 

الإسم : الصبور
عدده: 298
خواصه: من أدمن ذکره رزقه الله الثبات عند المصائب

 

ولله الأسماء الحسنى فادعوه بها .

 الى هنا اکتملت بحمد الله خواص 99 إسماً من أسماء الله الحسنى اتمنى للجمیع کل الفائدة ...

ولکن لن یکتمل حتى تتعرفوا على کیفیة الدعاء بالأسماء الحسنى .


الطریقة الأولى:

مثلا إسم الشخص " محمد " نأخذ من الأسماء الحسنى مایوافق إسمه ، مثل کل حرف من إسم " محمد " على إسم من الأسماء الحسنى مثال ذلک :

م ــ المجید
ح ــ الحلیم
م ــ المعطی
د ــ الدلیل

ثم تدعو بالأسماء على أعدادها ، المجید 57 والحلیم 88 والمعطی 129 والدلیل 74

 

الطریقة الثانیة:فی الدعاء بالأسماء :

أن تذکر الأسماء الحسنى بعدد أعدادها مثال على ذلک إسم الجلاله

" الله " عدده 66 تدعو بهذا العدد یالله یالله یالله یالله یالله 66 مرة.

 

اسماء الحسنی و فوائدها

 

 

الفتاح : من ذکره بعد صلاة الفجر و اضعا یده على صدره طهر الله قلبه و أزال همه و غمه

العلیم : من ذکر الله بهذا الاسم … أفاض الله علیه من جمیع الکلام اللدنیه و المفاهیم الربانیة و نطق بالحکمة و تکلم بالنور و الله أعلم بالصواب و هو الهادی إلى طریق النور و الرشاد

القابض:اسم القابض من ذکر عزرائیل علیه السلام فمن کان مظلوما واتخذه وردا له اهلک الله ظالمه لکن لیس للانتقام من صفات المؤمن فالعفو من شیم الکرام و بعض العلماء لا یذکر باسم القابض و حده إنما یذکر ( القابض الباسط ) معا فلا یوصف الله تعالى بالقبض دون البسط

الباسط : فذکره یبسط الرزق و یحیى القلب و یزیل الهم و الغم حقا إن الله یقبض و یبسط کیف یشاء و یخفض و یرفع کما تقتضی به حکمته

الخافض الرافع : الذکر بهما یرفع شأن المستضعفین فی قومهم و ینصر المظلومین على أعدائهم

المعز المذل : من ذکر الله بهما جعله الله تعالى فی مرکز العزه و أودع فی قلوب الخلق هیبته کما الذکر بهما یورث الخوف من الله و التواضع و قهر النفس على معرفة الحق

السمیع البصیر :الذکر بهما بدون عدد ینیر البصائر و یجعل الذاکر مسموع القول مطاع الأمر و یکون طاهر السریرة مجاب الدعوة

الحکم :من ذکر اسم الحکم فی جوف اللیل على طهارة تامة جعل الله باطنه موطن الأسرار الربانیة و ظاهره مشرق الأنوار الرحمانیه

العدل : من لازم ذکر اسم العدل 92 مره قبل طلوع الشمس و کان حاکما ألهمه الله العدل فی رعیته ووفقه لما فیه الخیر لأمته

اللطیف : هذا الاسم عظیم الشأن سریع الاجابه صالح لتفریج الکروب عند الشدائد فکل من یذکر بهذا الاسم و هو فی شده سرعان ما تنحل شدته و تنفرج کربته و من داوم على ذکره و جعله ورده و سع الله علیه و لطف به فی جمیع أحواله ( إن ربى لطیف لما یشاء و هو العلیم الحکیم )

الخبیر : من خصائص هذا الاسم من کانت له حاجه یرید معرفة أمرها فلیقرا عند النوم ( ألا یعلم من خلق و هو اللطیف الخبیر ) سوره الملک آیه 14 حتى یغلبه النوم فانه یرى ما یکشف له و جه الصواب فیها إن شاء الله تعالى

الحلیم: من ذکره عند جبار وقت غضبه سکن غضبه و یصلح لمن عندهم متاعب نفسیه یلهمون سعه الصدر فی معامله الأهل و الخلق و من دعاء
الرسول (ص): (( لا اله إلا الله الحلیم الکریم سبحان الله و تبارک رب العرش العظیم و الحمد لله رب العالمین ))

 العظیم : قال علیه الصلاة و السلام : من دخل على مریض لم یحضره أجله فقال( أسأل الله العظیم رب العرش العظیم أن یشفیک سبع مرات شفى بإذن الله) و من خواص أن ذاکره تظهر علیه أثار الهدایة و یعظم فی أعین الناس و یصبح مطاعا

 

وصف شخصیة المرأة من خلال الأشهر الهجریة

وصف شخصیة المرأة من خلال الأشهر الهجریة

توصیف شخصیت زن از ماه تولد هجری قمری 

 

موالید شهر محرم:
السمات الممیزة لهذه المرأة:هذه المرأة ساحرة تجذب إلیها الأنظار أینما کانت ، لهذا ینبغی أن تحذر من جمالها الذی یجلب لها الکثیر من المضایقات..لکنها قویة، حازمة، تفکر بعقل و منطق ، متمسکة بالتقالید بسیطة فی ملابسها، عفیفة النفس ، تعیش عمراً طویلاً..تکره الکذب التجدید.. انفعالاتها الداخلیة لا تظهر على وجهها و لا یبدو علیها الحزن أو الفرح..فهی بطبیعتها کتومة، یمکنک ائتمانها على أسرارک..و هی دقیقة رقیقة مؤدبة، تحب الجمیع و تعمل حساب کل شیء ..حتى أدق التفاصیلات..تتمهل قبل أی قرار تتخذه،و بخاصة قرار الزواج فهی تأخذ تکبراً على التیسط معهم ، لکن من یعرفها جیداً یعرف أنها تقول الکلمة المناسبة فی الوقت المناسب و للشخص المناسب!!!!

 

موالید شهرصفر:
هذه المرأة اجتماعیة قادرة على التعامل مع جمیع أنواع البشر على اختلاف میولهم و أهدافهم و ثقافاتهم، و هی فی نفس الوقت تمیل للهدوء تقدر المشاعر الرومانسیة الرقیقة و تتمیز باستقلالیة الرأی..تعشق الطبیعة و الحیاة الفطریة،تحب العطاء و هی شدیدة الانفعال أحیانا،ً و لکن انفعالاتها دائما ًمؤقتة، تبدأ بصورة مفاجئة-هکذا دون أی مقدمات- و تنتهی بنفس الصورة لبساطة و تلقائیة روحها التی تمتاز أیضاً بالخجل و الحیاء الشدیدین و التدین..و تکون عادة محافظة اجتماعیاً..تملک قدراً عالیًا من السیطرة على النفس و ضبط الأعصاب.. قدرتها على العطاء دائماً فی ازدیاد لأنها عاطفیة بالفطرة ، تمیل إلى الرومانسیة الحالمة فی معظم الأحیان. شعارها “افعل ما ترید،مما لا یرفضه المجتمع” فهی تتصرف على سجیتها و فی هدوء یصل إلى حد الغموض أحیانا.ً و تتمیز بشخصیة مستقلة و دأبها فی العمل یکسبها مکانة خاصة.. تحب الناس، تمتاز بالحساسیه المفرطة و القلب الرقیق و الذکاء الحاد معا،ً لو أتاحت لنفسها الوقت الکافی فهی تنجز أعمالها على أکمل وجه.

 

موالید شهر ربیع الأول:
هذه المرأه مثال للسحر والجاذبیة..باهرة الجمال حقاً وذکیة..تحب العلم …تهتم بدراسة اللغات الأجنبیة و کثرة النشاط و القوة .. معروفة بصواب الرأی، لکنها قد تکون قاسیة القلب أحیاناً……… لیست فی حاجه إلى من یح ث ها على العمل فهی مشغولة على الدوام به، لا یمکن أن تراها فی حالة کسل، سریعة الحرکة، جمیلة الطلعة..باختصار هی قطعه غنیة رائعة یتطلع المرء إلیها طویلاً لیملأ عینیه من جمالها. فیاضة الحیویة، و یبدو هذا فی کل حرکة من حرکاتها الرشیقة..فهی تجذب الآخرین بنضارة بشرتها الوردیة و کیاستها و لباقتها فی التعامل ورقتها فی کلامها .و هی تحافظ على هذه الصفات الجمیلة حتى آخر یوم فی حیاتها.. بالآخرین، أشبه بثرثرة الأطفال معظمها تظاهر و استعراض لجذب الإنتباه…

 

 

موالید ربیع الثانی:
هذه المرأه ذکیه فطنة..حادة الملاحظة. اجتماعیه محبة للناس، سهلة التکیف معهم بشرط أن یکونوا بسطاء و صادقین مع أنفسهم و بعیدین عن الإدعاء و التملق. عبثاً تحاول وعظها أو إقناعها لأنها لا تتأثر بالمنطق، لکنها تفرق بین الخطأ و الصواب،جریئة عصبیة..لا تستسلم أبدا ًللأوهام أو الأحلام، فهی تعتنی جداً بجمالها و مظهرها.. و لا تتنازل أبداً من مرکز الصدارة. و هی مشهورة بکثرة الإنفاق و تبدید المال، تحب الثیاب الجمیلة.. مغرمة بالرفاهیة و الترف و أی شیء قد یبلغ الکمال.. الغیرة هی عدوتها اللدود، و ق د تدمر مستقبلها و سعادتها..فهی فی منتهى الصراحة..لا تعرف الکذب أبداً،حادة الذکاء.. سریعة البدیهة، تفهم الأمور بسرعة و من نظرة واحدة، سریعة التفکیر و إصدار القرار وکذلک فی تنفیذه، تعشق الحریة و الإنطلاق و الذهاب إلى کل مکان مما یجعل الإشاعات تنتشر حولها، أعصابها دائماً قلقة متوترة.

 

موالید شهر جمادى الأول:
لها قدرة فائقة على تحویل کل شیء و أی شیء من الفشل إلى النجاح، أفکارها متجددة و خلاقة وحیاتها مسالمة جمیلة.تفتقد إلى القرار الصائب، و التردد هو عیبها الأساسی ، تخشى أن یتأثر رأیها بأی شیء و لأی شیء، و لهذا تمیل للتغیر الدائم،رغم قدرتها على تنظیم أفکارها و تحدید ما تریده بدقة..فضولیة، دائمة السؤال، سریعة الاستیعاب، لدیها ذاکرة فوتوغرافیة، تسمع و تسجل ما یقال لها فی ذاکرتها.. تلفت النظر بطریقة تفکیرها العلمیة المنطقیة..تمتاز بسلامة الذوق و على الأخص فی إنتقاء الألوان البدیعة.. تمیل للکسل و لا ترید أن تتعب نفسها أو ترهق جسدها فی العمل أیاً کان نوعه.. لا تعرف الأنانیة، لدیها القدرة على الإمساک بزمام الأمور فی مجال العمل، و من الصعب جداً أن تجدها مستسلمة لأی قوى خارجیه أو تخضع لسواها..

 

موالید شهر جمادى الآخرة:
هذه المرأة جمیلة، سعیدة الحظ، مغرمة بالألوان والزهور وبالطبیعة والفنون……. عواطفها حارة بالرغم من تقلبها وهوائیتها مما یجعلها تبدو باردة الإحساس بعض الشیء. واقعیة لا یغرها الکلام العاطفی ومعسول القول، فهی تحب بعقلها لا بقلبها ، تعشق المال إلا أنها تقطر أحیانا فی المصاریف بما یشبه البخل..و ابتسامتها تفتح لها الکثیر من الأبواب، لهذا فهی تخسر الکثیر عندما تکف عن أن تکون بشوشة الوجه جذابة الحدیث.. تحب الحیوانات الألیفة الصغیرة و غالباً ما یکون فی دارها قفص للطیور المفردة .

 

موالید شهر رجب:
هذه المرأة متفائلة دائماً..ثابتة الرأی..تهوى المغامرات الصعبة..لا تتبدل آراؤها مهما تقلبت الظروف..و تصرفاتها عموماً تتسم بالخجل و التهذیب..تصدق بسهولة شدیدة کل ما یقال لها..تقف إلى جانب أصدقائها فی کل المواقف وخاصة أصعبها ، جمیلة الخلق ………کثیرة النشاط .. مجدة فی العمل .. وتنجح أحیاناً فی المکر و ال خ داع قد تکون عصبیة خیالیة مع نفسها وتمیل إلى الوحدة والحزن، وتنسى الاهتمام بصحتها ، تعتمد على نفسها ، وتضحی فی سبیل سعادة وراحة من حولها ..، ناعمة …….جمیلة..کسولة بعض الشیء.. لا تبالغ فی مظاهرها الخارجیة ..، قادرة على ترجمة أحا سیسها کلاماً واضحاً..وهذا أفضل لها کثیراً..لأن الناس دائماً یحاولون استغلال صحتها … یجب ألا تحمل حالتها النفسیة أی ضغط من أی نوع .. إذا ما شعرت بأی اختناق أو ضیق من حولها یجب أن

 

موالید شهر شعبان:
صلبة الرأی ، لا تستلم بسهولة ، الکلمة دائماً هی کلمتها مما یسبب الکثیر من المشکلات،کریمة تحب الخیر وتقدمة للمحیطین بها بلا حساب، ، حساسة، لها تقاطیع حادة و ملامح قویة.. بشوشة الوجه تجذب لها الآخرین بمجاملتها للمحیطین بها، تفعل کل شیء کما یحلو لها، و من الأفضل ألا ینصحها أحد بفعل شىء، فهی متعصبة لرأیها..کسولة، تمیل إلى النوم و البلادة، تختال فی مشیت ه ا و تهتم کثیراً بمظهرها و أناقتها.

 

موالید شهر رمضان:
کثیرة الحیاء..طاهرة.نقیة..حسنة الخلق، شدیدة الذکاء و العاطفة،هادئة متحفظة فی تصرفاتها موزونة العقل والحکمة، مخلصة لا تسمح لأحد أن یهینها أو یقلل من شأنها..تحب الرجل الأنیق المنظم و تکره الرجل الکذاب و تراه ثعبانًا سام الأنیاب..واقعیة لا تترک نفسها للأحلام، تنفق مالها بحکمة..علاقتها بربها قویة و إیمانها به کأنها تراه ینیر طریقها دائماً و نادراً ما یمسها سوء….دقیقة فی کل شیء و الویل لمن یحاول أن یغشها..صوتها ناعم یدل على الفهم و الصدق و الحکمة..تبحث عن عیوب الناس و تتعرض لهم بالنقد و هی تظن أنها تسدی لهم نصیحة غالیة.

 

موالید شهر شوال:
جمیلة..ساحرة..لا تعترف بالسن..تحب استعمال الزینة..ذکیة..تحب العلم و الدراسة. تألقة..ذات موهبه تجاریة منذ صغرها..لهذا تصل إلى الثروة و الغنى فی وقت قصیر، قویة، عنیدة..تحب السیطرة..صعبةالإقناع لکنها شدیدة العاطفة، ولدیها غریزة أنثویة قویة، غامضة، فاتنة. تعرف شخصیة المرء بمجرد رؤیته ، و لهذا فهی قادرة على أن تمنح کل إنسان الکلام الذی یناسبه و من ثم تخترق القلوب بیسر و سهولة، هذا بالإضافة إلى طریقتها الناعمة الواثقة فی الحدیث..شدیدة الإسراف و التبذیر… و طریقة صرفها للمال تدل على عدم اهتمام ولا مبالاة بقیمته..آیة فی الأناقة، تغالی فی الحب..کما تغالی فی الکره..و تحتقر کل شیء لا تستطیع إنجازه…….لا تقبل بأن یتدخل أحد فی حیاتها الخاصة مهما کانت مکانته..لا تخدع بسهولة و تشم رائحة الکذب من بعید..تحب الصدق و الحق،و لا تبالی بسوء فهم الأصدقاء لها..

 

شهر ذی القعده:
رادة قویة.. تعشق الاستقلال..عقلها یسبق عمرها وینتظرها مستقبل مرموق، تتمتع بضمیر حی .. تبنی مشاریعها على أسس متینة..وروابطها الأسریة قویة، فهی قادرة على بناء بیت عظیم مفعم بالسعادة والهناء.ریاضیة جدًا..أخلاقها..وجسمها..تحب التعاون مع الآخرین فی حل مشکلاتهم …مخلصة..تضحی من أجل الآخرین..لدیها أعماق عاطفیة ساحرة.وفاتنة..لا تقبل الأعمال الردیئة و لا تحترمها. مولعة بالحریة وتکره أی نظام أو قانون، تمیل إلى السفر..خیالیة..صعبة الإقناع…. تحیط الآخرین بالح ب و الحنان……لدیها أنوثة فواحة و غریزة قویة..عنیدة و مسیطرة. ذاکرتها قویة، عقلها جبار، صریحة مع نفسها وصادقة مع الآخرین..لها حیویة و نشاط فائقین..تتمتع بروح قتالیة وعندما ترید شیئاً تصمم علیه و تنجزه بجدارة..ملتزمة أمام نفسها و أمام الآخرین مما قد یصیبها بالإحساس الزائد بالعظمة…

 

موالید شهر ذی الحجة:
قوة إرادتها تساعدها على تحمل الضغوط بقوة و عزم، صبورة جداً، حساسة إلى درجة کبیرة.. قد تندم بعض الأحیان على الأشیاء التی تدفع ثمنها بسبب زلة لسان فیجب أن تحاول دائماً الحفاظ على الهدوء و الصمت کلما أمکن .. من أخطر عیوبها سرعة نفاد صبرها و مللها الدائم.. مرحة تفتح قلبها للجمیع فی یسر و بساطة.. تظل شابة مهما تقدم بها العمر..تکره الکذب و الکذابین، لا تتردد فی قول الحق مهما کلفها ذلک من تضحیات. عاطفتها مشتعلة دائمًا، و أحیاناً تفقد السیطرة على أعصابها.. تبحث عن التحدی الصعب، منطلقة اجتماعیاً و دائرة علاقاتها متسعة و مفتوحة فی انتظار أصدقاء جدد،تتحدث بعذوبة و صراحة، تثیر غیرة بقیة النساء، واضحة، أنیقة فی بساطة، مت أ لقة عاطفیاً..باختصار هی مثال للجاذبیة..الوضوح..الواقعیة، الاعتزاز و الثقة بالنفس.. من أخطر عیوبها سرعة نفاد صبرها و مللها الدائم.. مرحة تفتح قلبها للجمیع فی یسر و بساطة.. تظل شابة مهما تقدم بها العمر..تکره الکذب و الکذابین، لا تتردد فی قول الحق مهما کلفها ذلک من تضحیات. عاطفتها مشتعلة دائمًا، و أحیاناً تفقد السیطرة على أعصابها.. تبحث عن التحدی الصعب، منطلقة اجتماعیاً و دائرة علاقاتها متسعة و مفتوحة فی انتظار أصدقاء جدد،تتحدث بعذوبة و صراحة، تثیر غیرة بقیة النساء، واضحة، أنیقة فی بساطة، مت أ لقة عاطفیاً..باختصار هی مثال للجاذبیة..الوضوح..الواقعیة، الاعتزاز و الثقة بالنفس

 

الآلام والأوجاع والأمراض التی قد یعانی منها کل برج

الآلام والأوجاع والأمراض التی قد یعانی منها کل برج

 

هل تساءلت قبل الآن عن السبب الذی یجعلک دائماً معرَّضاً لأوجاع الحلق والحنجرة، حتى وإن لم تخرج فی الطقس البارد، أو خرجت وأنت ترتدی ملابس ثقیلة؟ ولماذا یعانی صدیقک فی أغلب الأحیان من أوجاع فی معدته؟ یمکن أن تکمن الإجابة عن تساؤلاتک هذه فی البرج الفلکی الذی تنتمی إلیه.

 

برج الحمل “الرأس”
یتحکَّم برج الحمل فی منطقة الرأس لدى الإنسان وفی حال کنت من موالید برج الحمل، فإنک على الأرجح ستمیل إلى الشعور بآلام الرأس بشکل أکبر من بقیة الأبراج الفلکیة. ویمکن للهواء النقی والتنفُّس بعمق أن یکونا السلاح المهم لمواجهة أوجاع الرأس لدى هذا البرج الذی یتَّسم أصحابه بالعناد والاندفاع. مولود برج الحمل یضرب الرقم القیاسى فى الکسور والحوادث.. وخاصة حوادث السیارات وکذلک الحروق والجروح وتکون آلامه عنیفة مثل طباعه وجسمه یحمل آثاراً متنوعة للجروح والحروق منذ الصغر ولا یخلو هذا من آثار جروح فى وجهه أو أنفه فهو دائماً یتلقى الضربات على رأسه.

 

برج الثور “الحلق والحنجرة”
إن کنت من موالید برج الثور، فإنک على الأغلب تعلم تماماً أنَّ آلام الحلق والحنجرة من أکثر المشکلات التی تعانی منها مقارنة ببقیة الأبراج، فإنک أکثر مَن یعانی من أمراض الأنفلونزا والبرد. والثور قوى البنیة إذا تجنب ارتفاع ضغط الدم الناتج عن توتره بشکل مستمر، وهو یعیش طویلاً ویساعده على ذلک الاستیقاظ المبکر والنوم المبکر أیضاً، والحیاة فى الهواء الطلق واهتمامه بنوعیة الغذاء.

 

برج الجوزاء “الرئة والأکتاف”
یحتاج مولود برج الجوزاء إلى أن ینتبه إلى التوتّر الذی یمکن أن ینتابه، فهو یؤثِّر سلباً فی الجزء العلوی من الجسم (الأکتاف والصدر)، ویصیبه بالتشنُّج. مولود الجوزاء یعانى غالباً من أمراض الصداع والأمراض النفسیة الناتجة عن الملل وعندما تسوء الأمور یشعر بالآلام فی مختلف أنحاء جسده. لذلک فمن الضرورى أن یتنبه إلى جهازه العصبى حتى یحافظ على توازنه النفسى، کما یجب علیه تجنب السهر والتدخین وعلیه أن یتحین الفرص للابتعاد عن صخب المدینة والانطلاق فى الهواء الطلق وهذه الأمور ستساعده کثیراً فی الحفاظ على صحته.

 

برج السرطان “المعدة”
یعدُّ مولود برج السرطان من بین أکثر الأبراج الذین یجدون أنفسهم ضعفاء أمام الأطعمة “اللذیذة”. مولود برج السرطان صحته الجسمانیة ضعیفة فالقلق والوهم والخوف من المرض یجعله طریح الفراش، والصدمات المادیة والعاطفیة تعرضه للحوادث القاتلة فى بعض الأحیان. والوهم من أسوأ صفاته وقد تتأثر حالته الصحیة من مرض بسیط بقدر ما تتأثر من مرض خطیر وذلک لتشاؤمه من هذا المرض البسیط. وهو من أکثر الناس الذین یخافون المرض والموت والألم وقد یعالج أمراضه عند ثلاثة أطباء فى نفس الوقت وعندما یشعر بأنه لیس على ما یرام یشعر بهبوط حاد. وهو معرض للاضطرابات المعویة الناتجة عن حساسیة الهضم لدیه ومعظمها غالباً عصبی ولذلک علیه أن ینظم حیاته ویمتنع عن شرب الکحول والمشروبات الغازیة التى قد تضر بمعدته.

 

برج الأسد “القلب والعمود الفقری”
على موالید برج الأسد الانتباه قدر الإمکان إلى المأکولات التی یتناولونها، خاصة أنه من الضروری أن یبتعدوا عن تناول المأکولات الملیئة بالدهون والکولسترول الضار. إذ تعدُّ مشکلات القلب من أهم الأمور التی یجب أن تنتبه إلیها لأن ما یعتریه من قلق یؤثر على کفاءة هذه العضلة، ومن أکثر نقاط ضعفه کذلک منطقة الظهر حیث إنه یواجه مشکلات فى الفقرات قد تؤثر على حیاته العملیة وهو فى العمل شدید الاحتمال ویرهق کل من حوله ولکن علیه أن یرتاح عندما یشعر بالتعب.

 

برج العذراء “جهاز الهضم”
یمکن أن یواجه موالید برج العذراء مشکلات فی الهضم عند تناول أطعمة معینة فلدیه نوع من الوسوسة والخوف الدائم من الجراثیم والعدوى ویبدو الرجل من هذا البرج متعباً ومعرضاً للانهیار، وغالباً تصیبه أوجاع مختلفة خاصة على مستوى المعدة والأمعاء ولکنه یسترد صحته بسرعة رغم تعب. وهو نادراً ما ینام فى الفراش فى حالة مرضه بل یجلس ویتنقل شاکیاً من الآلام. ویصاب بعسر هضم حتى لو من ورقة خس وهو مولود ذواق یأکل بشهیة ویحب المطاعم الفاخر. ومعالجته سهلة فهو یوافق على أى علاج یقدم له ویأخذه بانتظام،

 

برج المیزان “الکلیتان و القلب”
تعدُّ الکلیتان من أکثر أجهزة الجسم حساسیة لدى موالید برج المیزان خاصة وانه سریع التأثر والانفعال، فالعنف والضجة والصوت المرتفع تصیبه بالخوف مما یؤدى إلى زیادة إفراز الأدرینالین والذى بدوره یؤذى الکلیتین والدورة الدمویة والقلب. أما عن منطقة أسفل الظهر فهى ضعیفة أیضاً ولذلک علیک، إن کنت تنتمی إلى برج المیزان، أن تعطی اهتماماً أکبر لهذا الجهاز. وقد یکون التهامه للطعام بشراهة ناتجاً عن تعرضه لتوتر نفسى أو عصبى.. . ومولود المیزان لا یملک عوداً صلباً،

 

برج العقرب “جهاز الهضم الأدنى”
یقول علماء الفلک، إنَّ موالید برج العقرب یکونون أکثر عرضة عن بقیة الأبراج للإصابة بالالتهابات والتعرض للحمّى ولکنها لا تؤثر على نشاطه ولا تجعله طریح الفراش ومهما حدث لن یراه أحد إلا وهو واقف على قدمیه. أما طاقته فیستمدها من نجاحه فى حیاته الجنسیة ولکنه قد یقع فریسة للضعف الجنسى لأنه من النوع القلق جداً على هذه الناحیة.

 

برج القوس “الکبد والفخذ”
یهوى مولود برج القوس السفر واکتشاف الأماکن الغریبة ، ولکن علیه الانتباه جیداً إلى کلِّ خطوة یخطوها.إذ إنه معرَّض للوقوع، کما أنَّ الفخذ لدیه یکون أکثر حساسیة من بقیة أجهزة الجسم. فعلى مولود هذا البرج أن یبتعد عن الإرهاق ولا یأکل ولا یشرب کثیراً وأن ینام بالقدر اللازم، مع القیام ببعض التمرینات الریاضیة.. علیه أن یتجنب إرهاق معدته ویهتم بالفواکه والخضراوات ویبتعد عن الأکل الدسم، وعلیه أن یخصص وقتاً للحرکة والریاضة لیحافظ على لیاقته البدنیة..

 

برج الجدی “الرکبتان والمفاصل”
یُفضَّل أن یلتزم مولود برج الجدی بتناول حبوب زیت السمک للمحافظة على لیونة مفاصله. ولأنه لا یحب الحرکة.. فهو یتعرض للإصابة بأمراض الشرایین والدوالى ونقطة ضعفه الرکبتان والمفاصل، فهى تؤلمه کثیراً.. وهو أمام الأمراض الشدیدة یقاوم بشراسة لیستعید صحته، لأن لدیه میلاً للاستخفاف بالأمراض الثانویة ولا یهتم بمقاومتها.

 

برج الدلو “الدورة الدمویة”
یقول عملاء الفلک، إنَّ علیک، فی حال کنت تنتمی إلى موالید برج الدلو، أن تنتبه إلى دورتک الدمویة وتتأکَّد من أنها فی صحة جیدة فالمشاکل الصحیة التى یتعرض لها مولود الدلو ترتبط بالدورة الدمویة وعدم تحمله لبرودة الشتاء وضیقه بالأجواء الحارة فأنسب الأجواء له هى المعتدلة، وهو عرضة لتصلب الشرایین عند الشیخوخة وأضعف عظام جسمه عظمة الکاحل وهو یمتلک تکویناً جسمانیاً قویاً، ولکن جهازه العصبى ضعیف وشدید الحساسیة مولود الدلو یشعر بالتعب بسرعة ویتعرض للدوخة والإغماء وذلک لأنه حساس وانفعالى ویصیبه الشحوب إذا وقع تحت تأثیر الغضب أو حدثت له مفاجآت. وقد تصیبه الدوالى والبواسیر نتیجة مشاکله مع الدورة الدمویة

 

برج الحوت “القدم والجهاز اللمفاوی”
موالید برج الحوت من الأشخاص الذین تتعرَّض أقدامهم للحساسیة أکثر من غیرهم. ولمواجهة هذه المشکلة یصاب مولود برج الحوت بجروح وتشوهات فى أقدامه وخاصة من ولد بین 22 و24 فبرایر، کما یشکو رجل برج الحوت عادة من خلل فى التوازن الغددى، ومن مشاکل هضمیة ومعویة أو کلویة وعلیه الابتعاد عن کل الأمراض المعدیة، لأن الجراثیم تنتقل إلیه بسهولة، عنده ضعف فى الرئتین والمفاصل تسبب له بعض الأمراض ومن الناحیة الغذائیة علیه أن یتناول غذاءً متوازناً وهذا یتطلب جهداً خاصاً منه إذ یصعب على مولود برج الحوت أن یحافظ على نظام حیاته

 

علم الاسماء الامراض ومعالجتها حسب الاحرف

علم الاسماء الامراض و معالجتها حسب الاحرف

حرف الالف
دائما وکثیرا ما قد یتعرض صاحبه للعین لانه منظور کثیرا وغالبا ما یکون صاحب هذا الحرف جمیلا وانیقا او حتى ذکیا فلیبخر بالحرمل ویقراء المعوذات قبل الخروج من المنزل

حرف الباء
یلحقه کثیرا الوسواس والتفکیر وعدم النوم لذا فما علیه ألل الدعاء قبل النوم وعند الغروب أثناء زوال الشمس من کبد السماء ولیأکل سبع حبات من التمر على الریق

حرف التاء
یعانی صاحبه الما فی راسه ودائما یشعر بالغثیان لذا علیه بتناول العسل على الریق والدعاء

حرف الثاء
علیه ان یبتعد عن کل شیء من الدهنیات لحمایته وحمایه جسمه وغالبیة الامه تبداء من یوم الاثنین لذا فلیتختم بالعقیق الیمانی (یلبس خاتم عقیق یمانی)

حرف الجیم
یکون صاحبه کثیر الضحک ومن کثرة الضحک قد یصیبه غم من بعد ذلک وتلحق به کآبه فما علیه الا تناول العنب

حرف الحاء
یصیب صاحبه برد او تشویش افکار فعلیه ان ینتبه من البرد فی اللیل ولیتناول ملعقه عسل قبل النوم کما ان شرب عصیر اللیمون جید لبشرة الوجه

حرف الخاء
غالبا ما یشعرصاحبه بتعب فی جسمه فلیأکل القرنبیط لانه جید ولیأکل ایضاً الهندباء عند اللیل لکی لا یعتریه السحر ابداً

حرف الدال
کثیرا ما یتعرض صاحبه للحسد وللابتعاد عن السحر علیه ان یغتسل بماء البحر لمده ثلاثه ایام الخمیس _الجمعه_السبت فهذا جید له وإذا شعر بتعب شدید ایضا یغتسل بماء البحر فیذهب عنه التعب

حرف الذال
یتعرض صاحبه لالم شدید بالراس وخصوصا یوم الخمیس والاثنین وما علیه الا الدعاء کل یوم صباحا للابتعاد عن هذا وتناول التفاح آخر اللیل لکی لا یتعرض للتسمم

حرف الراء
ألمه دائما یوم الاحد من عین السوء لذا ینصح بعرق المیس المتشعب من عند العطارین

حرف الزاء
کثیرا ما یتعرض صاحبه للتعب فی السفر لذا علیه حمل عصا اللوز المر فهی جیه له ولا یقربه ضرر وحتى إنها تبعد عنه الشیطان ولا یقربه ابدا اللهم صل على محمد وعلى ال محمد الاشراف الطاهرین

حرف السین
کثیرا مایتعرض لآلام فی الظهر والقدمین لذا علیه شرب ماء المطر او دهن القدمین بالبن والعسل وتناول التفاح آخر اللیل لانه یتعرض للسموم وعلیه ایضا ان یقلل من تناول الطعام لان کثرته مؤذیه

حرف الشین
قد یتعرض صاحبه للحزن او قد یضرب بشیء فیلحق به أذیه وما علیه إلا ان یتبخر بملح وشبه وأن یکثر من القرأه والدعاء

حرف الصاد
کثیرا ما یکون على صاحبه نذر وعلیه ان یوفیه کما ان علیه شرب الماء وشرب العصیر لکی لا یتعرض لنقصان الماء فی جسمه ما یسبب له الجفاف

حرف الضاد
کثیرا ما یتعرض صاحبه للامراض یوم الثلاثاء فلیبخر نفسه بحرمل وجاوی ولیکثر من القراأه والدعاء وکثیرا ما یتعرض للعین من رجل أو أمرأه

حرف الطاء
کثیرا مایتعرض صاحبه للعین وغالبا ما یشعر بالامه یوم الاثنین والاربعاء ولیأخذ قطعه قماش إذا عرف العین ممن وتبخر بها فیرتاح ویتخلص منها ابدا

حرف الظاء
على صاحبه حمل الزئبق للحرس والحفاظ من العین والحسد

حرف العین
غالبا مایصاب بالام بجسده علیه الاستحمام بالملح الخشن وخصوصا عندما یشعر بالتعب فی الکتفین والیدین والقدمین

حرف الغین
غالبا ما یتعرض صاحبه بالضعف فی بدنه فلیکثر من اکل السمک ویقلل من اللحم الاحمر
وإذا کان صغیرا وتعرض للحراره کثیرا فلیضع ورقه هندباء فی کتاب ابیض ویعلقه على صدره لکی تذهب عنه نهائیا

حرف الفاء
إذا تعرض صاحبه للالم فی الکبد فلیعب الماء عبا ویکثر شربه واذا تعرض للحسد فلیتناول التمر علریق

حرف القاف
على صاحبه ألا یخرج باللیل وخصوصا اذا کان عرقانا وقد ینذر الى المقام الشریف فلیزره

حرف الکاف
علیه الا ینام على وجهه والا یلحقه الاذى فلینم على یمینه دائما والیکثر من الدعاء والقراءه قبل النوم

حرف اللام
کثیرا مایتعرض صاحبه للغم والکأبه فلیأکل العنب الاسود فهو جید له ولیضع ماء الورد على وجهه وعلى یدیه

حرف المیم
یکثر صاحبه من السفر وعلیه ان یدعی عندما یتخطى البحار وان یکثر من القراءه
وان یکثر من شرب الماء وان یتناول ملعقه عسل قبل النوم اذا شعر بألأم فی کل اعضاء جسمه

حرف النون
یفید شرب الماء المقطر مع ملعقه عسل صاحبه الالام جسمه کافه فیحال تعرض لها لان الألام تکثر عند صاحب هذا الحرف

حرف الهاء
فلیبتعد عن العصبیه وإلا یسبب لنفسه عصبی فی المعده وعلیه ایضا ان یبتعد عن القهوه وان یتناول التفاح کل مساء قبل النوم لإبعاد السحر فی حال تعرضه له

حرف الواو
صاحبه منظور ومعیون فی کل شی لذا فإن التمر جید وإذا أراد السفر فلیکثر من أکل السفرجل وعند السفر یحمل عصا لوز المر لکی لا یتعرض للاذى ولکی یصل بسلامه

حرف الیاء
فلیأکل صاحبه من فتره إلا اخرى العسل على الریق لمدة ثلاثه أیام لانه یتعرض لآلام عده

 

 

صرف العمار قبل بدء العمل

 

صرف العمار قبل بدء العمل

صرف العمار هو اصل و اساس فى علم الروحانیه و الاستخدام و لا یستطیع الطالب ان یستغنى عنه فى اى عمل وذلک لان کل بقعه فى ارض او بحر لا تخلو من عمار ساکنین فیها هم و اولادهم و حریمهم و هؤلاء قادرین على تشویش عملک و افساده و ابطاله لانه لا یستطیع احد ان یتخطى محل الجن الساکنین فیه لا یرضى لاحد من الاعوان ان یدخل علیه و یستحل مکانه و انت فى العمل تجلب ملوک او اعوان فى المکان الذى فیه العامر ؛ فلا بد من استئذان عامر المکان و تقدیم قسم الاصراف قبل البدء فى العمل و من لا یصرف عامر المکان فکل استحضاراته ناقصه و لا یتم له عمل و قد یکون ضره اکثر من نفعه ولهذا على الطالب اصرافهم وقت العمل فقط و بعد انتهاء العمل ترجعهم الى مکانهم و محلهم لکى یکونوا لک عونا و تامن شرهم بعد حین .
و قد ذکر علماء هذا الفن طرق کثیره لصرف العمار اذکر منها عشر طررق مجربه و صحیحه و هى الاصح و الایسر فى التطبق و الله الموفق
**************************
الطریقه الاولى

وهو کالنار المحرقه لا یتخلف عنه عامر فلا یستطیعون القعود و لا یستقرون و قد ذکره الشیخ الزاهد فى العجائب و هو منقول منه و طریقته ان تذکره ثلاث مرات و یکون بخورک الکندر و الکزبره وهو هذا :

اولیس للزجر الشدید قواطع قالو بلى قد لاح کالنیران
فإجبتهم ماذا اقول و ابتدى قالو بذکر مکون الاکوان
بأیارش بهیارش وهیارش جل المهیمن منزل القران
جبریل فاهبط للثریا عاجلا نادى هبوط مسعر النیران
نادى سیوط مع طیوط قد بدت انواره تبدو على الانسان
فباسمه هیا الرحیل لعندَ ما اقضى مرامى و ارجعوا بامان
الحرق من یرضاه منکم ارحلو و بنور دیعوج طلقت عنان
طهشا شقون لم تزل انواره تبدو على التالى بکل مکان
اقسمت اقساماَ بعزت بهطش وبطهشــــلان ذکره یرقان
هو اشمخ هو ربنا العالى على کل براخ جوده اعنان
جبریل فاهبط عاجلا لعزیمتى رحیل ذى العمار و السکان
بجلال مولانا الغظیم و من له جود على التالى مع الاحسان
الماجد الجبار فرد لم یزل متعالیا و منزها عن شأن
و بحرمة النور الذى نادیته و علیه قد انزلت بالقران
الهاشمى الابطحى محمد هو اشرف العربان و العجمان
یا عامر هیا الرحیل باذن من انشاک یا هذا من نار
هو خالق هو بارئ و مصور هو منعم بالغفر و الغفران
تالله ان خالفتنى یا عامراً جبریل قد اوفاک بالنیران
ثم الصلاة على النبى و اله اهل الهدى و الفضل و الاحسان
فبحقهم و بحبهم ان ترتحل یا عامراً بالمصطفى العدنان

تم و کمل و الله اعلم..
******************************
الطریقه الثانیه

و هو اصراف عظیم تقول :

یاغموش2 یلغموش2 الغموش2 مرغموش2 ایلغموش2 مرش2 مربوش2 ، جل الجلیل صاحب الاسم الکبیر ، الارض بکم ترجف و الریاح بکم تقصف و الاودیه بکم تخفق و الجبال بکم تتزلزل و اسماء الله نار محرقه محیطه بکم یا عمار هذا المکان ، و إلا فتنزل ملائکه علیکم من السماء بشهب من نار فتقطع منکم الامعاء و تترککم مطروحین ملعونین مصروعین الله الله الله الکلام کلام الله و العبد عبد الله و الامر امر الله ولا إله إلا الله ولا حول و لا قوة إلا بالله العلى العظیم ، ایها الملک طارش لیس لکم منه راحه حتى ترحلو من هذا المکان و اعزم علیکم یا معشر الارواحو الاعوان ان تنزلو على عمار هذا المکان بالسلاسل و الاغلال فى الاعناق بالهیبة و الوقار اسمعوا و اطیعو و اطردوهم و ابطلو حرکاتهم و اذهبو بعمار هذا المکان و حریمهم و عیالهم من طریق الخدام و سیروا فى خدمتى حتى ینتهى عملى بحق( کتب الله لاغلبن انا و رسلى ان الله قوى عزیز ) هیا اسرعوا بالرحیل فى و قتى هذا الواحا 2 العجل 2 الساعه 2 بارک الله فیکم و علیکم . و طریقتها ان تتلو 3 مرات و بخورک اللبان الذکر .. و الله اعلم

**********************************

الطریقه الثالثه

و هو ان تقراء القسم سبع مرات و بخورک اللبان الذکر فانه ینصرف هو و من یلوذ به مهما کان المکان و هذا هو القسم :

اقسمت علیکم ایها العمار و الجان الذین فى هذا المکان بذى العزة و الجبروت و الهیبه و القدره و العظمه و القوه و السطوه و الجبروت ، اقسمت علیکم بالحى القیوم الذى لا یغفل و لا ینام و بکل کتاب انزله و بکل رسول ارسله و بکل ملک مقرب فى السماء و الارض و بکل الروحانیه العلویه و النبى سلیمان بن داود علیه السلام الذى اطاعته الانس و الجان و المرده و الشیاطین و الریاح و الوحوش و الطیور ان تبروا قسمى و تنصرفو من هذا المکان حتى تحضر الملوک و الاعوان و تکونوا مساعدین الى عملى من غیر ضرر ولا فساد بحق طینه2 مزاق2 ماقر2 کلیوش2 بهبوش2 هبش2 فسکشموش2 قردوش2 هو ادوناى هوال ادنابه بمزاق مقرج مقصر ایاک امتراوت
، یا عامر هذا المکان و یا ساکن هذا الدار وهذه الارض بحق هذا القسم العظیم الذى تعظمونه هیا الواحا2 العجل2 الساعه2 ؛
تم وکمل و الله اعلم

******************************************

الطریقه الرابعه

وهو ان تقراء الصرف الاتى سبع مرات و یکون بخورک اللبان الذکر وهو هذا :

اقسمت علیکم ایها الجن و العمار الذى فى هذا المکان ان تعزلوا و تنصرفوا من هذا المکان انتم و اخوانکم وکبارکم و صغارکم وحریمکم ولا فساد لا فى عملى ولا فى کتابى ولا فى قرائتى ولا فى دوائرى بحق الملک طارش الحاکم علیکم طینه2 مزاق2
ماقر2 حتى تحضروا الملوک و اعوانهم و انتم تکونوا مساعدین لى على قضاء حاجتى من غیر ضرر ولا فساد و بحق طارش 2 مارش 2 مریش 2 مریوش 2 بارش2 ردش 2 لطمش 2 بطش2 و بحق الرحمن الرحیم الجلیل صاحب الاسم الکبیر ، الارض بکم ترجف و الریاح بکم تقصف و الاودیه بکم تقذف و اسماء الله محیطه بکم و السماء تمطر من فوقکم ناراً وشراراً ، ان تاخرتم على الانصراف من هذا المکان انتم و اعوانکم و کبارکم و صغارکم و حریمکم حتى اقضى حاجتى فترجعون آمنین انصرفوا بخ بخ . ثم تقراء بعدها فاتحة الکتاب
* تم و کمل و الله اعلم بالصواب *

***********************************************

الطریقه الخامسه

و هو ان تقراء الصرف الاتى سبع مرات و یکم بخورک اللبان الابیض وهو هذا :

کلش ملش اقسمت علیکم یا معشر الخدام و الاعوان و الارواح الکرام ان تنزلو من الجو الاعلى بالهیبه و الوقار و السمع و الطاعه و اطردوا الخدام و العمار السکانین فى هذا المکان و قبائلهم و اعوانهم و اجناسهم و ابطلوا حرکاتهم حتى اقضى حاجتى بحق طاش 2 طواش 2 توکلوا یا روقیائیل ویا جبرائیل و یا سمسمائیل و یا میکائیل و یا صرفیائیل و یا عنیائیل و یا کسفیائیل بطردهم و ترحیلهم حتى اقضى حاجتى بحق آهیا شراهیا أدوناى أصباؤت آل شداى الواحا 2 العجل2 الساعه2.

تم و کمل و الله اعلم

********************************************

الطریقه السادسه

وهو ان تقراء هذا القسم سبع مرات و هو من خواص العزیمه البرهتیه و یکون بخورک اللبان الذکر وهو هذا :

اقشاقش مهراقش اقشمقش شقمونهش نادى العالى الاعلى من فوق عرشه ان یا جبرایئل اهبط الى الارض ونادى فیها اسم اصباؤت اصباؤت اصباؤت ، فهبط جبرائیل من السماء بعذاب قاصف فتفرقت منه الجن شرقا و غربا یا عمار هذا المکان انصرفوا الى قاع الجبل المخفوف حتى اقضى حاجتى و لا تفسدوا على عملى ( یرسل علیکما شواظ من نار و نحاس فلا تنتصران ) هیا هیا انصرفوا بعزة برهتیه 2 کریر 2 تتلیه2 طوران2 مزجل 2 ترقب 2 برهش 2 غلمش2 خوطیر 2 قلنهود2 برشان 2کظهیر 2 نموشلخ 2 برهیولا 2 بشکیلخ 2 قزمز 2 انغللط2 قبرات2 غیاها 2 کیدهولا 2 شمخاهر 2 شمخاهیر 2 شمهاهیر 2 بکهطهونیه 2 بشارش2 طونش 2 شمخا باروخ 2....تمت

***********************************************

الطریقه السابعه

وهو ان تقراء هذا القسم سبع مرات او واحد و عشرین مره و یکون بخورک اللبان الذکر و هذا هو :

طیشیه بمزدلفه مغفر مقرح لک اعنو ولک ادعو یا عامر هذا المکان و یا ساکن بهذا المنزل اعزم على حریمکم وخدیمکم و من یلوذ بک ومن یخشى علیه حضور الارواح الروحانیه ، حتى یحضروا و یقضوا حاجتى وتعود کما کنت بارک الله فیک و علیک . تم و کمل

************************************************

الطریقه الثامنه

یقراء سبع مرات و یکون بخورک اللبان الذکر وهذا هو :

سلام على الارواح الطائعین لله رب العالمین ، و اسمائه ، انصرف ایها العامر و اصرف حریمک و توکل فى خدمتى بحق ما تلوته علیک من اسماء الله تعالى القاهره لطوش 2 هومنش2 لسش 2کیش 2 طوش 2 الواحا 2 العجل 2 الساعه 2 بارک الله فیکم و علیکم بخ بخ انصرفوا بسلام ؛ تم و کمل

***********************************************

الطریقه التاسعه

وهو اصراف مجرب یقراء ثلاث مرات ویکون بخورک اللبان الذکر و السندروس وهو هذا :

بسم الله الرحمن الرحیم الله اکبر الله اکبر الله اکبر احرقتکم ایها الجن و الشیاطین بنار الله الموقده و استوعبتم غضب الله و کنتم على شفا حفرة من النار و العذاب الالیم و الخزى العزیم على من طغى و بغى و تمرد منکم یا خدام هذا المکان و خدمته الفرار 3 والا ( یرسل علیکما شوظ من نار و نحاس فلا تنتصران ) احرقتکم ( صعقه مثل صعقة عاد و ثمود ) ( و ما تذر من شئ انت علیه الا جعلته کالرمیم ) ( نار احاط بهم سرادقها و ان یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوى الوجوه بئس الشراب و ساءت مرتزقا ) ( و ان جهنم لمحیطه بالکافرین ) الذین یستمحوا من العمار و لا یذهبون ( فأولئک الذین خسروا انفسهم فى جهنم خالدون ) اعتزلوا یا عمار هذا المکان عما کنت فیه مؤلفون فإنى اقسم علیکم بالعامر الجلیل السید دردیائیل ، بزهفت زهفت ،هشلق شهیق ، شمولیالخ ، عللیالیخ سلیاریخ ؛ (سیهزم الجمع و تولون الدبر ) ولا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم ؛ تم و کمل و الله اعلم .

**********************************************

الطریقه العاشره و الاخیره

وهو لیس صرف العمار ولکنه قسم یقراء قبل العمل ثلاث مرات لتوکیل روحانیین للاستعانه بهم لکمال العمل و تمامه ونجاحه و هو :

بسم الله الرحم الرحیم تقراء سورة الکوثر و سورة التوحید ثم تقول :

ابیروش 2 حلموش 2 یلموش 2 روش 2 وردش 2 تحلوش 2 توکلوا یا خدام هذه الاسماء بحفظ عملى من سائر الاعوان المفسدین للاعمال بحق آهیا شراهیا أدوناى اصباؤت آل شداى و بحق آل شلع بعیوبیه واه واه بتکه بتکفال صعى کعى ممیال مطیعین لک یا آل ، ما سمع اسمک روح و عصى إلا و صعق و احترق من نورک یا ذا النور الاعظم ؛ تمت و الحمد لله رب العالمین

ادامه مجربات مختلفة للجلب وغیرها

 

مجربات مختلفة للجلب وغیرها

 

(باب محبه وتهییج) یکتب ویحمل وهو هذا بعد البسمله والصلاة على النبی صلى الله علیه وسلم تکتب: بدوح 25 الهم بحق بدوح وبحق النبی الممدوح وبحق القلم واللوح و بحق آدم ونوح واللوح و مافیه من سر الموضوع وبحق ما خط به القلم فی اللوح وبحق آدم ونوح والنبی والممدوح صاحب النصر والعز والفتوح المؤید بالملائکه والروح یاآلله

2 إنک على کل شئ قدیر وبحق اسمک الوهاب المالک الحفیظ یابنی إنها إن نک مثقال حبه من خردل فتکن فی 

صخره او فی السموات او فی الارض یأت بها الله کدلک یأت بفلانه إلى فلان یاألله یافرد یاصمد یامن لم یلد ولم یکن له کفوا أحد وصلى الله على سیدنا محمد وعلى آله وصحبه وسلم.

 

(لتهیج محبة من یقابله او یقابلها) 

تکتب: اروش مهطش طهش جرموش امیوش عزهش مهلاش طیفوش. توکلوا یاخدام هذه الأ سماء العظام وهیجوا قلب... إلى... کدا آناء اللیل وأطراف النهار الوحا الوحا العجل العجل. 

 

(باب جلب نظر)

انظر الى من ترید وتحقق منه واتلى هذه الاسماء من من عدد سبع مرات الى عدد 21مره فانه ینجلب الیک وهذا ماتقول.

هول2 أکشوک2 یکشوت2 أه2 لما نظرت عینی الیها بجنود بجلد2 أسروج 2 سیروج 2 السیف لمن عصى قسمى ائتونی بما نظرت إلیها عیونی إن کانت إلا صیحة واحدة فاذا هم جمیع لدینا محضرون الوحا العجل الساعه. 

 

(باب محبه) 

یکتب ویحمل وهذا ماتکتب: بسم الله الرحمن الرحیم یحبونهم کحب الله والذین آمنوا

أشد حبآ لله لو أنفقت ما فی الأرض جمیعا ما ألفت بین قلوبهم ولکن الله ألف بینهم إنه 

عزیز حکیم اللهم یامن یرد الشمس من المشرق الى المغرب إلى حجبها والطیور إلى 

أوکارها ویوسف إلى یعقوب والعافیه إلى أیوب کذالک اللهم أنزل محبة کدا فی قلب کدا کما أنزلت محبة یوسف فی قلب زلیخا بحق صعصع 2 مصوع 2 والخ 2 یالخ 2 

طرقیوت طیلوت طال أقسمت علیک أیها الملک الموکل بهذه الأسماء أن تتوکل بجلب محبة کدا إلى کدا إن کانت إلا صیحة واحدة فإدا هم جمیع لدینا محضرون احضرى یا فلانة إلى مکان فلان. 

 

(فائده للمحبة)

بسم الله الرحمن الرحیم 

کیطیش طینانش کیطموش طارموش کینا هورش لارش کرکر شماه عکش نکش کش کشیش کاش بکوش کارش کادش بحق برهیه وبرهینه کرین نطلیه طوران مزجل برجل نرفت ترهش غلمش خوطیر قلنهر رابرسال ایرشان کظهیر عوسلخ یرهیو بحق عهد مأخوذ علیکم الاشقیا فیما أمرکم بعز عز الله بنور وجه الله بفاتحة کتاب الله إلا ما أجبتم واسرعتم اللهم سخر قلب فلان بن فلان على محبة فلان بن فلان بحق هو الله الودود جامع المغیث وبحق الله اللطیف رب کافی هادی ینام على صب ور طاهر سلام حی مغنی قیوم فلانة وبحق وفلان ویحبونهم کحب الله و الذین امنوا أ شد حبا لله وبحق انطموش فلیموش طارموش هباش هداش حاش واش خفاش کفاش شاش اوداش سخر قلب فلان بن فلان على محیة فلان بن فلان کما سخرت البحر لموسى علیه السلام وکما سخرت لإ براهیم بحق یدفع رب الملائکة والروح.

قرین


ماهو القرین وأعراضه وعلاجه أن شاء الله

قرین چی هست ؟ و نشانه های آن و نحوه علاجش چگونه هست


القرین :- هو ما قارن الانسان من الجن واقترن بحیاته منذ صغره الى وفاته ، وهنا فهو مقارن 
لافعالک عالم بأحوالک وبافعالک قریبا الى شخصیتک یتقمصها یتعلم مما تتعلم حتى انه فلربما حفظ القران کله وبسببک وقد یسلم ویهدیه الله الى الطاعه کما کان قرین الرسول الکریم صلى الله علیه وآله و سلم ، وقد یدمر حیاتک ویشتت فکرک وقد یکون علیک عونا مع الشیاطین والسحره فهو ذو حدین اما ان تغلبه فیصبح تابع وأما ان یلجمک بفکره فتصبح فریسته .

القرین: او چیزی هست از جنس جن که همنشین انسان میشود و با زندگی او از کودکی تا مرگش همراه است و اینجا او مقارن و هم نشین است برای کارهای تو و آگاه به احوال تو و به اعمال تو ، نزدیک هست به شخصیت تو و تقلید میکند از آن ، از آنچه که تو می آموزی ، می آموزد تا اینکه حتی تا اینکه حافظ کل قران شود

 


به خاطر اعمال شما شرایط و اعمال شما را می داند به شخصیت شما نزدیک است و از آن تقلید می کند از آنچه شما یاد می گیرید درس می گیرد تا حافظ کل قرآن باشد و به خاطر شما تسلیم شود و خدایا او را به اطاعت هدایت کن که او صحابی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود و زندگی تو را تباه می کند و فکرت را منحرف می کند. یا اگر با فکری شما را مهار کند طعمه او می شوید.

 


- هنا اکتب اعراضه امراضه احواله کیفیته تدلسیه ..

آنجا بنویس نشانه های مریضی ها احوال او کیفیت تدلیس او


اعراض مرض القرین :- القرین جن یقطن جسدک منذ صغرک مکنه الله بقدره جریانه بدمک وعروقک له اعراض تقاس بمساواة الامراض حتى وصل به الامر الى انه یقلد المس والسحر 
والعین بل واکثر من ذالک .. هنا اذکر ما یسببها من اعراض ولو اکدت الجزم لقلنا انه ما لا یقل عن 60% من الحالات هی من امراض القرین وهنا نذکر ما وجدنا من حالات واعراض 


1- القرین من مسببی اسقاط الاجنه . قرین باعث سقط جنین میشود
2- القرین من احد الاسباب فی الصداع الدائم . قرین یکی از مسببین در سر درد دائم هست
3- القرین من احد مسببی الحراره المتنقله فی الجسد . قرین از یکی از مسبین حرارت مورد نقل در بدن هست
4- الوسواس القهری . باعث وسواس قهری میشود 
5-حدیث النفس الکفری / باعث حدیث نفس کفر میشه
6-النبض المتکرر . نبض مکرر
7-عدم الاستجابه للرقیه . عدم استجابت رقیه ها
8-الزوغان 
9-البکاء الا ارادی . گریه غیر ارادی
10-الحزن . غم
11-الضیق . تنگی
12-تشتیت الفکر . پراکندگی فکر
13-عدم الالتزام بالطاعات ..... والکثیر . عدم التزام به عبادات 

* هذه الحالات وجدناها من کثر الحالات التی مرت علینا وقس على ذالک وعلى ذکر المرض هذه الحاله نعرضها لکم 

این حالات پیدا میکنیم ما آن را از بیشتر حالاتی که مرور شد بر ما و قس علی هذه و بر ذکر مرض این حالت نشان میدهیم برای شما


- امرأه یتکلم الجن على لسانها 10 اعوام ولا یتاثر على دوام الرقیه والعلاجات قیل عنها مجنونه قیل عنها مهلوسه الجن مرات یقول سحر والاخر عین والاخیر عشق بالترکیز یتضح ان کل المرض من اثر القرین ودخل فی باب التشتیت الفکری فبعد النصح والارشاد تعود لوضعها الاصلی وبعد عشر اعوام هاهی والحمد لله کما عهدت نفسها قبل تلک العشر العجاف.

-* اما احواله :- فهو کما قلنا سابقا انه المعین الاول لدخول السحر ودخول المس بل هو من یکید ویخطط وقد یدبر ویحمی السحر واذا خالط سحر المکین سحرا اثرعلى القرین کان اشد انواع السحر لوجود ما یحتاج الى علاج مکین المکین وهنا یزید الامر علقما .. 
- وشاهدنا من القرناء من کان مسحورا ویکمن معرفته من امرین 
1- لا یتاثر بالرقیه الشرعیه ولو قرا علیه القران الکریم کله بل یکون هناک حرکات اهتزازیه فقط وحرکه تمایلیه 
2- بکاء فقط وقد یصل الى صراخ 

وهنا اذا وجد الراقیه هذا الاثر فقط من دون تأثر فعلم انه من اثر القرین ولا ینفع مع القرین علاج الا توفیق الله ونصرته والنصیحه والتکاتف وارشاد المریض وتقویة ایمانیته لان القرین اما ان یکون تابع او متبوع وقس علیه من کثر تأثر وتأثیر .
- واخیرا العلاج :-
- انفع ما وجدنا لعلاج القرین وکان نجاح باهرا بل کان من اسرع العلاجات وانجحها سبحان الله هو ما اتبعناه فی علاج امراض القرین حتى ان حالات من الانفصام الشخصی نفع معها وفع مع البکاء وارتخاء الاعصاب القرینیه وهی علاج للقرین المسحور ایضا .. وکان هذا الوصف والله الموفق 
- یجلب زیت السواک الاصلی ویمزج معه القسط الهندی بنسبه ربع لتر فی ملعقه کبیره ویقرا علیها سورة التکویر وسورة ق -----(( یدهن بهذا الزیت منطقة العمود الفقری والصدر والاطراف )) مرتین بالیوم صباحا ای بعد اذکار الصباح وبعد اذکار المساء 

- یشرب ماء مع قطرات من زیت الحبه السوداء ان شاء والا یکون ممزوج بماء الورد الغیر مرکز (( المقرا علیه یس ))

- یقرا المریض سورة یس وسورة ق والمعوذتین بعد صلاة الصبح وصلاة المغرب وهی
کالاتی -- سورة یس مره + سورة ق مره + المعوذتین کل سورة ثلاث . 

یعمل بهذا البرنامج شهرا کاملا وسوف یحس المریض بتغیر احواله وهذا ما وجدناه ان شاء الله

 

تحصین عظیم

دعوت و عنده مفاتیح الغیب

 

بمدت 7 روز روزه بگیرید و هر شب ایه رو 1000 مرتبه تکرار کنید و بعد 13 مرتبه الم نشرح را بخوانید و در بقیه ساعات مداوم استغفار  و صلوات بفرستید.شروع ابتدا از روز جمعه باشد.

   

 

نفقه از غیب مجرب

 

صم لله تعالى الثلاثة أیام البیض 14 , 15 , 16 من الشهر القمری , وتجلس فی خلوتک مع طهارة المکان والبدن والملابس وطبعا یفضل الجلباب الأبیض.


ویکون دخولک بعد صلاة العشاء ((( نظرا لأن الطریق سیأخذ وقتاً ))) تقول 400 مرة ((( أستغفر الله العظیم من کل ذنب أذنبته عمداً أو خطأً سراً أو علانیةً وأتوب الیه من الذی أعلم ومن الذی لا أعلم , انک أنتَ علامُ الغُیوب ولا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم ))).

ثم تقول 400 مرة ((( اللهم صل على محمد وأل محمد )))

ثم تصلی رکعتین تقرأ فی کل منهما الفاتحة مرة وقوله تعالى ((( انما أمره اذا أراد شیئاً أن یقولَ لهُ کُنْ فَیَکُونْ ))) 500 مره.

ثم تسلم وتقرأ قوله تعالى ((( وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیَبِ ........ الى قوله تعالى فِی کِتَابٍ مُبِینْ ))) 1000 مرة

ثم تسجد وتقول فی سجودک ((( لا یُجَلِیهَا لِوَقْتِهَا الَا هُوْ ))) 70 مرة .


ثم تجلس فی مکانک فمهما سقط علیک فهو مطلوبک ((( المقسوم لک یعنی ))) فان لم تجد ففی اللیلة الثانیة أو الثالثة باذن الله تعالى. مجرب.

 

   

خواص حروف ابجد

حرف الالف من کتبه 1111 مرة لیلة الجمعة وحملها معه اصبح ذا عزة وحرمة لدى الملوک والعظماء واحبوه وهو یصفی القلب ویطرد الشرک ویقضی کل حاجة وعلیه ان یقراء هذین الاسمین عند الکتابة

( یاسبحان الله ) ...

 

حرف الباء من کتبه بعدد حروف اسمه لیلة الاحد عندما تکون تلک اللیلة احدى الیالی البیض زالت عنه اذیة المتکبر للناس واذا کان یحب احدا ولا مجال امامه لمکالمته احبه حبا شدیدا واذا کان مریض یکتب على کوب صینی ویقول عند الکتابة هذین الاسمین وهما

( یارحمن یارحیم ) ...

 

حرف التاء من کتبه 401 مرة یوم الاربعاء عند غروب الشمس فی اناء وغسله بماء نظیف وشرب ذلک الماء زال عمى قلبه واستطاع حفظ کل شیء واذا اضاع له شیء فلیکتب الحرف ولیضعه وسط المصحف فسیجد الشیء الذی اضاعه ویزول عنه الاضطراب واذا حمله امن من العدو ولیقراء هذین الاسمین عند کتابة الحرف وهما

( یاقیوم یاواجد ) ...

 

حرف الثاء من کتبه 510 مرة یوم الثلاثاء عند الزوال ثم وضعه فی الجدار الذی یکون بجانب القبلة فی منزله کان ثابت القدم فی اعماله ولم یرتکب المعاصی واذا جعلها تعویذة ورماها فی ابریق الماء وسقى من ذلک الماء الزوج والزوجة المتخاصمین تصالحا ولیقراء عند الکتابة هذه الاسماء

( یادائم یاصمد ) ...

 

حرف الجیم من کتبه 53 مرة عند طلوع الشمس وحمله معه سدت افواه بذیئی اللسان عنه واستطاع رؤیة جماعة الارواح بسهولة واذا فقد عمله عاد الیه وحلت البرکة فی عمره ولیقراء هذین الاسمین عند الکتابة

( یابارئ یاکبیر ) ...

 

حرف الحاء من کتبه 18 مرة لیلة الخمیس حین یکون القمر ساطعا وحمله معه لم یؤثر السحر فیه ابدا ولم تصبه عین سوء واذا کتبه بالمسک والزعفران ولفه بالحریر واخذ ( درموم ) ابیض ووضعه تحت اسنانه ( بین الشفة والاسنان ) راى جمیع الارواح ولیقراء هذین الاسمین عند الکتابة

( یابارئ یازکی ) ...

هنا اقول من یخاف رؤیة الجن فلیترک هذا العمل لانه صحیح وقد جرب ...

 

حرف الخاء من کتبه 610 مرة فی مکان خالی من الناس وفی اخر الشهر العربی ووضعه فی منزله نال ما اراد بسرعة ولیقراء هذین الاسمین عند الکتابة

( یاکافی یاراجی ) ...

 

حرف الدال من کتبه 35 مرة لیلة الاربعاء وفی مکان خال من الناس حین یکون الناس نائمین بالمسک والزعفران وحمله معه انفتح قلبه ویده واصبح عزیزا بین الناس واصبح ذا اعتبار کلی بینهم وهو مفید ایضا لاداء القرض ولیقراء هذین الاسمین عند الکتابة

( یاحنان یامنان ) ...

 

حرف الذال من کتبه 731 مرة یوم السبت وقت طلوع الشمس ودفنها فی مسجد تصلى فیه صلاة الجمعة بنیة الامانة حفظ ماله ولو کان فی فم الاسد واذا کان لدیه حاجة قضیت بسرعة ولیقراء هذین الاسمین عند الکتابة

( یادیان یاخالق ) ...

 

حرف الراء من کتبه 210 مرة لیلة الاثنین حین یکون القمر طالعا حتى النهار نال مبتغاه واذا حمله معه وکان عاشقا وصل الى مراده واصبح ذا عزة بین الاکابر ولیقراء هذین الاسمین عند الکتابة

( یارحمن یادائم ) ...

 

حرف الزای من کتبه 700 مرة یوم السبت فی وقت الغروب ثم دفن ذلک فی المقبرة انکشفت له مجموعة علوم محتجبة عن الناس واصبح ذا سلطة ولیقراء هذین الاسمین عند الکتابة

( یامبدع یاعلام ) ...

 

حرف السین من کتبه 120 مرة یوم الجمعة وحمله معه لم یجادله احد واصبح کل ما یفعله حسنا لدى الناس واذا کان فی سفر عاد الى وطنه واهله ولم یخفه الناس ولیقراء هذین الاسمین عند الکتابة ( یاحلیم یامعید ) ...

 

حرف الشین من کتبه 360 مرة یوم الاربعاء ثم ذهب الى الحمام وغسل ما کتبه فی وعاء ووضعه على راسه فتحت له ابواب النعمة ولکن قبل البدء فی هذا العمل یجب ان یکون طاهرا والا بدل حاله الى الدروشة ولیقراء هذین الاسمین عند الکتابة

( یاحمید یاعزیز ) ...

 

حرف الصاد من کتبه 95 مرة فی داخل کوب بالمسک والزعفران فاذا کان مسحورا یصب من الماء فی ذاک الکوب حتى یغسل الکتابة وبعدها یصب الماء على راسه فان السحر سیزول عنه باذن الله تعالى واذا کنت حرب بین جیشین تبدل الى صلح باذن الله واذا وضعها فی المصحف الشریف هلک عدوه واتقی الله فی هذا العمل ولیقراء هذین الاسمین عند الکتابة

( یاقاهر یاغریب ) ...

 

حرف الضاد من کتبه 705 مرات لیلة الاربعاء وربطها بخشبة رمان مثل العلم ثم رماها على جدار منزل خال ناحیة القبلة عاد الیه ما کان عند الناس واصبح عزیزا بینهم ولیقراء هذین الاسمین عند الکتابة ( یامذل یانور ) ...

 

حرف الطاء من کتبه 19 مرة بالمسک والزعفران لیلة الجمعة ووضعها تحت راسه فی وقت النوم راى الجمال الکامل لحضرة النبی الاکرم صلى الله علیه واله وسلم واذا رمى هذه الکتابة فی الماء وشرب ذلک الماء ظهر فی قلبه نور واذا نقشه على راس سیف قطع کل ما یضر به واذا حملها معه کان عزیزا بین السلاطین ولیقراء هذه الاسماء عند الکتابة

( یاعالی یاقدوس ) ...

 

حرف الظاء من کتبه 910 مرة لیلة الجمعة وحملها معه فاذا کان مریضا تعافى باذن الله ولم یصعب علیه ای عمل ولیقراء هذه الاسماء وقت الکتابة

( یاوالی یامتعالی ) ...

 

حرف العین من کتبه 130 مرة یوم الخمیس وحملها معه اصبح ذا ایمان کامل واشتهر بین الخلق باذن الله ولیقراء هذه الاسماء وقت الکتابة

( یامحمود یاکریم ) ...

 

حرف الغین من کتبه 1060 مرة یوم الجمعة وحملها معه لم یحتاج الى شیء ابدا وقضیت کل حوائجه وراى الکثیر من العجائب فی تیسیر الامور ولیقراء هذه الاسماء وقت الکتابة

( یاعظیم یامجیب ) ...

 

حرف الفاء من کتبه یوم الاربعاء 90 مرة وحملها معه اعطاه الله یبحانه وتعالى کل ما یرید وصار مستجاب الدعوة فی کل اوقاته وهذا بشرط التقید باحکام الله جل جلاله العظیم ولیقراء هذه الاسماء وقت الکتابة

( یاغیاثی یامغیث ) ...

 

حرف القاف من کتبه 180 مرة وحملها معه نجاه الله تعالى من السجن وفتحت امامه ابواب الرزق والغنى ولیقراء هذه الاسماء عند الکتابة

( یاملک یامهیمن ) ...

 

حرف الکاف من کتبه 101 مرة وحملها معه امن من کل الالام والهموم والغموم وفتحت له ابواب السلطة والقرار ولیقراء هذه الاسما وقت الکتابة

( یاکلیم یاکریم ) ...

 

حرف اللام من کتبه 71 مرة لیلة الاربعاء وحملها معه امنه الله تعالى من مکر الخلائق ولیقراء هذین الاسمین وقت الکتابة

( یاشکور یاغفور ) ...

 

حرف المیم من کتبه 90 مرة یوم الجمعة قبل طلوع الشمس ای وقت الفجر بعد الصلاة وحملها معه قضى الله له کل حوائجه واذا رماها فی بستان او مزرعة حفظ زرعه من کل الافات وامنت من الجراد وغیره ولیقراء هذین الاسمین وقت الکتابة

( یاخالق یامحیط ) ...

 

حرف النون من کتبه 106 مرات لیلة الثلاثاء وحملها معه نجاه الله تعالى من جمیع الامراض واصبح یفهم کل ما یتعلمه من العلوم ولیقراء هذه الاسماء وقت الکتابة

( یااحبا یااعلى ) ...

 

حرف الواو من کتبه 13 مرة یوم السبت ثم وضعه فی وسط المصحف الشریف نال کل ما یرید بفضل الله تعالى ولیقراء هذین الاسمین وقت الکتابة

( یاحکیم یاشکور ) ...

 

حرف الهاء من کتبه 15 مرة وحملها معه اطلع على اسرار الغیب وانکشفت له کل العلوم المخفیة ولیقراء هذه الاسماء وقت الکتابة ( یاوافی یاخفی ) ...

 

حرف الیاء من کتبه 20 مرة وحملها معه حقق الله تعالى له کل ما یرید من الفتوحات والامنیات ولیقراء هذه الاسماء وقت الکتابة

( یایقینی یامجیب ) ...

   

ابطال سحر از طریق بخورات

 

(حب حرمل )

 (کف مریم)

(محلب )

( شیح)

(زعتر)

( لبان ذکر)

( ملح دروس)

( شبة زفرة)

( کمون أسود)

( کسبرة)

( میعة سایلة )

ویبخر بها جمیعا الأماکن والمرضى المسحورین والأطفال والرجال والنساء  فی وقت غروب الشمس عدة أیام فإنه نافع ومجرب بإذنه تعالی بدون قراءة ولا عزیمة ولا کتابة ولاتعب, وکل أصنافه موجودة وسهلة

 

من افضل طرق العمل بسورة یس

بعد صلاة رکعتین تبدأ الاستغفار و الصلاة على النبی صلى الله علیه و اله و سلم 100 مرة

تقرأ سورة یس والضحى والقدرکل سورة 7 مرات و مجموع السور الثلاث(99) آیة
تقرأ الاسماء الحسنى کاملة 7 مرات
تقول ؛ربناآتنا فی الد نیا حسنة وفی الآخرة حسنة وقنا عذاب النار 7 مرات ثم تدعوا بما ترید
فأنها ذخیرة عظیمة تفعل العجائب

 

حزب الغنی

مَا قَرَأَهُ أَحَدٌ صَبَاحاً وَمَسَاءً وَعِنْدَ السَّحَرِ وَعُقَیْبَ کُلِّ صَلاَةٍ إِلاَّ یَسَّرَ اللهُ عَلَیْهِ الرِّزْقَ وَالْبرَکَاتَ وَکَانَ لَهُ القَبُوْلَ عِنْدَ المُلُوْکِ.قَالَ سَیِّدِی الشَّیْخُ الأَکْبَرُ مُحْیِی الدِّیْنِ بنُ عَرَبِی رضی الله عنه:بِسْمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیْمِ الرَّزَّاقِ الفَتَّاحِ البَاسِطِ الجَوَادِ الکَافِی الغَنیِّ المُغْنی الکَرِیْمِ المُعْطِی الرَّزَّاقِ اللَّطِیْفِ الوَاسِعِ الشَّکُوْرِ ذُوْ الفَضْلِ وَالنِّعَمِ وَالجُوْدِ وَالکَرَمِ، ذُوْ البَسْطِ وَالفَرَجِ القَرِیْبِ، {وبشر الَّذِیْنَ آمنوا وَعملوا الصالحاتَ أَن لهم جناتَ تجری من تحتها الأَنهار کلما رزقوا منها من ثمرة قَالَوا هذا الَّذِیْ رزقنا من قبل وأتوا بِهِ متشابها وَلهم فِیها أَزواج مطهرة وَهم فِیها خالدون}، {کلما دخل علیها زکریا المحراب وَجد عِنْدَها رزقا قَالَ یَا مریم أَنى لَکَ هذا قَالَتَ هُوَ من عِنْدَ الله إِن الله یرزق من یشاء بغَیْرِ حساب}، {قَالَ عیس ابن مریم ربنا أَنزل علینا مائدة من السماء تکون لَنَا عیدا لأَولنا وَ آخرنا وَآیة مِنْکَ وَارزقنا وَأَنتَ خیر الرازقین}، {وما من دابة فِی الأَرض إِلا عَلَى الله رزقها وَیعلم مستقرها وَمستودعها کُلّ فِی کتاب مبَیْنَ}، {الله الَّذِیْ خلق السَّمَوَاتَ وَالأَرض وَأَنزل من السماء ماء فأَخرج بِهِ من الثمراتَ رزقا لکم وَسخر لکم الفلکَ لتجری بأَمره وَسخر لکم الأَنهار، وَسخر لکم الشمس وَالقمر دائبَیْنَ وَسخر لکم اللیل وَالنهار، وَآتاکَمْ مِنْ کُلّ ما سأَلتموه وَإِن تعدوا نعمة الله لا تحصوها}، {والله جعل لکَمْ مِنْ أَنفسکم أَزواجا وَجعل لکَمْ مِنْ أَزواجکم بنین وَحفدة وَرزقکَمْ مِنْ الطیبات}، {وکأَیّن من دابة لا تحمل رزقها الله یرزقها وَإِیاکم وَهُوَ السمیع العلیم}، {الله لطیف بعباده یرزق من یشاء وَهُوَ القوی العزیز}، {وما خلقتَ الجن وَالإِنس إِلا لیعبدون، ما أَرید منهم من رزق وَما أَرید أَن یطعمون، إِن الله هُوَ الرزاق ذو القوة المتین}، {سیجعل الله بعد عسر یسرا}، {ثم السبیل یسره}، {وبیسرکَ للیسرى}، {إِن مَعَ العسر یسرا}.رَبِّ کَمْ مِنْ دُوْدَةٍ فِی صَخْرَةٍ صَمَّاءَ سَخَّرْتَ لَهَا رِزْقَهَا بُکْرَةً وَعَشِیاًّ فَهِیَ لاَ تجُوْعُ فِیْهَا وَلاَ تَظْمَأُ وَلاَ تَضْحَى، وَکَمْ مِنْ بَرَکَةٍ أَنْزَلْتَهَا، وَکَمْ مِنْ قُنْبرَةٍ فِی وَحْدَةٍ قَفْرَاءَ سَیَّرْتَ لَهَا رِزْقَهَا بُکْرَةً وَعَشِیاًّ بِلاَ تَعَبٍ وَلاَ نَصَبٍ وَهِیَ لاَ تَسْعَى، وَکَمْ مِنْ رَحمَةٍ أَرْسَلْتَهَا، وَکَمْ مِنْ عُسْرَةٍ فِی شِدَّةٍ غَبرَاءَ أَبْدَلْتَهَا یُسْرَةً غَرَّاءَ فَهِیَ لاَ تُسْلَبُ وَلاَ تُجْتَنَى وَلاَ تَخْفَى، وَکَمْ مِنْ نِعْمَةٍ أَسْبَغْتَهَا، وَکَمْ وَهَبْتَ مِنْ خَیرٍ، وَکَمْ أَعْطَیْتَ مِنْ فِضْلٍ، وَکَمْ بَسَطْتَ مِنْ رِزْقٍ، وَکَمْ أَغْنَیْتَ مِنْ عَبْدٍ، وَکَمْ کَفَیْتَ مِنْ خَلْقٍ، وَکَمْ أَوْلَیْتَ مِنْ شُکْرٍ، وَکَمْ شَرَحْتَ مِنْ صَدْرٍ، وَکَمْ بَشَّرْتَ مِنْ أَمْرٍ، وَکَمْ رَفَعْتَ مِنْ قَدْرٍ، وَکَمْ صَرَّفْتَ مِنْ جَهْدٍ، وَکَمْ جَبرْتَ مِنْ کَسْرٍ، وَکَمْ طَیَّبْتَ مِنْ قَلْبٍ.اللهُ الَّذِیْ خَلَقَ الحَبَّ، وَبَرَءَ النَسَمَ، وَأَنْبَتَ الزَّرْعَ وَأَنْشَأَ الأُمَمَ، وَأَدَرَّ الضَّرْعَ وَأَوْلىَ النِّعَمَ، وَفَتَحَ الأَبْوَابَ وَرَزَقَ الأَکْوَانَ، وَبَسَطَ الأَرْزَاقَ وَیَسَّرَ الأُمُوْرَ، وَفَرَّجَ الهُمُوْمَ وَنَفَّثَ الْکُرُوْبَ، وَأَظْهَرَ البَرَکَاتَ وَأَثَّرَ الحَرَکَاتَ وَأَقَرَّ السَّکَنَاتَ، وَکَثَّرَ الْقَلِیْلَ وَیَسَّرَ الْعَسِیرَ، وَأَفْرَحَ الحَزِیْنَ، وَأَنْزَلَ الرَّحَمَاتَ، وَأَسْبَغَ وَتَفَضَّلَ وَوَسَّعَ وَتَلَطَّفَ، فَهُوَ الرَّازِقُ لِلْفَاقَاتَ، وَالجَالِبُ لِلرَّاحَاتَ، وَهُوَ القَاضِی لِلْحَاجَاتِ.یَا ذَا المَعْرُوْفِ الَّذِیْ لاَ یَنْقَطِعْ أَبَداً، وَلاَ یُحْصَى لَهُ عَدَداً: أَسْأَلُکَ بِفَضْلِکَ الَّذِیْ أَنْزَلْتَ بِهِ الْبَرَکَاتَ، وَثَبَّتَ بِهِ کُلَّ نِعْمَةٍ، وَانْفَتَقَ بِهِ کُلُّ رَتْقٍ، وَانْشَرَحَ بِهِ کُلُّ صَدْرٍ، وَانْبَسَطَ بِهِ کُلُّ رِزْقٍ، وَفَاضَ بِهِ کُلُّ فَیْضٍ، وَزَالَ بِهِ کُلُّ قَبْضٍ، وَانْفَتَحَ بِهِ کُلُّ قُفْلٍ مَقْفُوْلٍ، وَانْعَتَقَ بِهِ کُلُّ عَبْدٍ مَقْهُوْرٍ، وَانجَبرَ بِهِ کُلُّ قَلْبٍ مَکْسُوْرٍ، وَطَابَ بِهِ کُلُّ وَقْتَ، أَنْ تُیَسِّرَنِی لِلْیُسْرَى، وَأَنْ تَشْرَحَ صَدْرِیَ لِلْذِکْرَى، وَأَنْ تَرْزُقَنی رِزْقاً حَسَناً، وَأَنْ تُغْنِیْنی غِنىً لاَ أَفْتَقِرُ بَعْدَهُ أَبَداً، وَأَنْ تُعْطِیَنی عَطَاءً لاَ أُحْصِیْ لَهُ عَدَداً، وَأَنْ تَفْتَحَ لی أَبْوَابَ فَضْلِکَ، وَأَنْ تُسْبِغَ عَلَیَّ إِنْعَامَ جُوْدِکَ، وَأَنْ تُسْرِعَ لی بِسَرَیَانِ لُطْفِکَ، وَأَنْ تُسَخِّرَ لی خَلْقَکَ، وَأَنْ تُیَسِّرَ لی رِزْقَکَ، وَأَنْ تجعَلَ لی مِنْ کُلِّ هَمٍّ وَغَمٍّ فَرَجاً، وَمِنْ کُلِّ ضِیْقٍ مخرَجاً، وَإِلى کُلِّ خَیرٍ سَبَباً، إِنَّکَ أَنْتَ الوَهَّابُ وَالفَتَّاحُ وَالرَّزَّاقُ وَاللَّطِیْفُ وَالوَاسِعُ وَالشَّکُوْرُ، ذُوْ الفَضْلِ وَالنِّعَمِ وَالجُوْدِ وَالْکَرَمِ وَالیُسْرِ وَالْفَرَجِ الْقَرِیْبِ.{بِسْمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیْمِ، لإِیْلاَفِ قُرَیْشٍ إِیْلاَفِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ، فَلْیَعْبُدُوْا رَبَّ هَذَا الْبَیْتَ الَّذِیْ أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوْعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ}.اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا رَحمَنُ یَا رَحِیْمُ، وَیَا جَارَ المُسْتَجِیرِیْنَ، وَیَا أَمَانَ الخَائِفِینَ، وَیَا عِمَادَ مَنْ لاَ عِمَادَ لَهُ، یَا فَتَّاحُ یَا رَزَّاقُ یَا غَنیُّ یَا مُغْنی یَا مُعْطِی یَا وَهَّابُ یَا قَادِرُ یَا مُقْتَدِرُ یَا کَرِیْمُ یَا رَحِیْمُ یَا بَاسِطُ یَا وَدُوْدُ یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ یَا عَلِیْمُ، بِرَحمَتِکَ أَسْتَعِینُ، وَمِنْ عَذَابِکَ أَسْتَجِیرُ، یَا رَبَّ العَالمِینَ.وَصَلَّى اللهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِهِ وَصَحْبِهِ أَجْمَعِینَ.

 


 

جهت جلب خیر و تبدیل هر شری به خیر

 

تقرا ایة الکرسی313ثم یا حی یا قیوم 7000مرة ثم الدعاء التالی 7مرات

اللهم یا حی یا من نسبت له الحیاة ولا منسوب لغیره مما نسبه الى نفسه تعاظمت سبحانک اسماؤک وتنزهت عن المسمیات وتعاظمت ذاتک عن المثال والشریک والنظیر والصاحبة والوزیر فانت الحق ابدا والصمد فی حیاتک الابدیة فانبسطت الحیاة من حیاتک انت الباقی فلک البقاء الدائم بعد فناء المخلوقین وکما لک البقاء ولعبادک الفناء فامرک یا الهی نافذ وحکمک

 لیس له معاند فقد ذهبت

الافراد وانهزمت الانداد

وانقمع الملحدون بوجود

 بقائک فی دیمومیة حیاتک

یا حی یا قیوم اسالک بهذه

الحیاة الابدیة ان تحیینی حیاة موصولة بالنعم واحینی

 بین العالم حیاة یکون بها مدد وسعة واسعدنی بتوفیق

من رقائق اسمک الحی القیوم

 حتى تمحو الشقاء وتدخلنی

 دائرة السعداء -یمحوا الله مایشاء ویثبت وعنده ام الکتاب-یا حی یا قیوم یا من قامت السماوات والارض بامره یا قیومیته قائمة باهل السماوات والارض فی الطول والعرض وبما لا نعلمه وبما انت اعلم به یا ارحم الراحمین وصلى الله على سیدنا محمد وعلى واله وسلم ثم تختم بالصلاة على النبی 313

تفعل التالی مدة3ایام بعد صلاة الفجر

 

 

   

جهت رزق و باز شدن گره های زندگی


یس مغربی

اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان اللعین الرجیم

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
یس یس یس یس یس یس یس
وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ تَنزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلاَلاً فَهِیَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ وَسَوَاء عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمَن بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ کَرِیمٍ إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ

سبحان المنفس عن کل مدیون سبحان العالم بکل مکنون سبحان من جعل خزائنه بین الکاف والنون سبحان من اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون اللهم یانور یاقدوس یااول الاولین ویااخر الاخرین یارحمان یارحیم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم واغفر لی الذنوب التی تحل النقم واغفر لی الذنوب التی تهتک العصم واغفر لی الذنوب التی تنزل البلاء واغفر لی الذنوب التی تدیل الاعداء واغفر لی الذنوب التی تعجل الفناء واغفر لی الذنوب التی تقطع الرجاء واغفر لی الذنوب التی تظلم الهواء واغفر لی الذنوب التی تکشف الغطاء واغفر لی الذنوب التی ترد الدعاء واغفر لی الذنوب التی ترد غیث السماء

وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمن مِن شَیْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ تَکْذِبُونَ قَالُوا رَبُّنَا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ وَمَا عَلَیْنَا إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِینُ

سبحان المنفس عن کل مدیون سبحان العالم بکل مکنون سبحان من جعل خزائنه بین الکاف والنون سبحان من اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون یاصاحِبی فی شِدَّتى وَیا وَلِیِّى فى نِعْمَتى وَیااِلـهی وَاِلـهَ اِبْراهیمَ وَاِسْماعیلَ وَاِسْحاقَ وَیْعقُوبَ یارَبَّ کَهیعص وَیس وَالْقُرْآنِ الْحَکیمِ أَسْأَلُکَ یااَحْسَنَ مَنْ سُئِلَ وَیا خَیْرَ مَنْ دُعِیَ وَیا اَجْوَدَ مَنْ اَعْطى وَیا خَیْرَ مُرْتَجى أَسْأَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وان تفعل لی کذا وکذا

قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَئِن ذُکِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ وَجَاء مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ
اتَّبِعُوا مَن لاَّ یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ وَمَا لِی لاَ أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن یُرِدْنِ الرَّحْمَن بِضُرٍّ لاَّ تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلاَ یُنقِذُونِ إِنِّی إِذًا لَّفِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ

سبحان المنفس عن کل مدیون سبحان العالم بکل مکنون سبحان من جعل خزائنه بین الکاف والنون سبحان من اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون اللهم یامَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ وَسَتَرَ الْقَبیحَ یامَنْ لَمْ یُؤاخِذْ بِالْجَریرَةِ وَلَمْ یَهْتِکِ السِّتْرَ یاعَظیمَ الْعَفْوِ یاحَسَنَ التَّجاوُزِ یاواسِعَ الْمَغْفِرَةِ یاباسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ یاصاحِبَ کُلِّ نَجْوى یامُنْتَهى کُلِّ شَکْوى یاکَریمَ الصَّفْحِ یاعَظیمَ الرَّجاءِ یامُبْتَدِئاً باِلنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقاقِها یارَبنا وَسَیِّدَنا وَمَوْلانا یاغایَهَ رَغْبَتِنا أَسْأَلُکَ اَللّـهُمَّ اَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وان تفعل لی کذا وکذا

إِنِّی آمَنتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِنْ جُندٍ مِّنَ السَّمَاء وَمَا کُنَّا مُنزِلِینَ إِن کَانَتْ إِلاَّ صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ یَاحَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُون أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لاَ یَرْجِعُونَ وَإِن کُلٌّ لَّمَّا جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ وَآیَةٌ لَّهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِن نَّخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنْ الْعُیُونِ لِیَأْکُلُوا مِن ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْکُرُونَ سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ وَآیَةٌ لَّهُمْ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ لَا الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ وَآیَةٌ لَّهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ وَخَلَقْنَا لَهُم مِّن مِّثْلِهِ مَا یَرْکَبُونَ وَإِن نَّشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِیخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ یُنقَذُونَ إِلَّا رَحْمَةً مِّنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَیْنَ أَیْدِیکُمْ وَمَا خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ وَمَا تَأْتِیهِم مِّنْ آیَةٍ مِّنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمْ اللهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ یَشَاء اللهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ

سبحان المنفس عن کل مدیون سبحان العالم بکل مکنون سبحان من جعل خزائنه بین الکاف والنون سبحان من اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون اللهم یاصانِعَ کُلِّ مَصْنُوع یاجابِرَ کُلِّ کَسیر وَیا حاضِرَ کُلِّ مَلاء وَیا شاهِدَ کُلِّ نَجْوى وَیا عالِمَ کُلِّ خَفِیَّة وَیا شاهِدُ غَیْرُ غائب وَغالِبُ غَیْرُ مَغْلُوب وَیا قَریبُ غَیْرُ بَعید وَیا مُونِسَ کُلِّ وَحید وَیا حَیُّ مُحْیِی الْمَوْتى وَمُمیتَ الاَحْیاءِ الْقائِمُ عَلى کُلِّ نَفْس بِما کَسَبَتْ وَیا حَیّاً حینَ لا حَیَّ لا إله إلاّ اَنْتَ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وافعل لی کذا وکذا وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ مَا یَنظُرُونَ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ یَنسِلُونَ قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ إِن کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فَاکِهُونَ هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِکِ مُتَّکِؤُونَ لَهُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَلَهُم مَّا یَدَّعُونَ

سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ
سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ
سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ
سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ
سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ
سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ
سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ
سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ
سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ
سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ
سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ
سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ
وَامْتَازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ

سبحان المنفس عن کل مدیون سبحان العالم بکل مکنون سبحان من جعل خزائنه بین الکاف والنون سبحان من اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون اَللّـهُمَّ رَبَّ الاَرْواحِ الْفانِیَةِ وَالاَجْسادِ الْبالِیَةِ أَسْأَلُکَ بِطاعَةِ الاَرْواحِ الرّاجِعَةِ اِلى اَجْسادِها وَبِطاعَةِ الاَجْسادِ الْمُلْتَئِمَةِ بِعُرُوقِها وَبِکَلِمَتِکَ النّافِذَةِ بَیْنَهُمْ وَاَخْذِکَ الْحَقَّ مِنْهُمْ وَالْخَلائقُ بَیْنَ یَدَیْکَ یَنْتَظِرُونَ فَصْلَ قَضائِکَ وَیَرْجُونَ رَحْمَتَکَ وَیَخافُونَ عِقابِکَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَاجْعَلِ النُّورَ فى بَصَرى وَالْیَقینَ فى قَلْبى وَذِکْرَکَ باِللَّیْلِ وَالنَّهارِ على لِسانی وَعَملاً صالِحاً فَارْزُقْنی یارب العالمین

وَأَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنکُمْ جِبِلًّا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ وَلَوْ نَشَاء لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى یُبْصِرُونَ وَلَوْ نَشَاء لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَکَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِیًّا وَلَا یَرْجِعُونَ وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِینٌ

سبحان المنفس عن کل مدیون سبحان العالم بکل مکنون سبحان من جعل خزائنه بین الکاف والنون سبحان من اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون اِلـهى خَشَعَتِ الاصْواتُ لَکَ وَضَلَّتِ الاَحْلامُ فیکَ وَوَجِلَ کُلُّ شَیء مِنْکَ وَهرَبَ کُلُّ شَیء اِلَیْکَ وَضاقَتِ الاَشْیاءُ دُونَکَ وَمَلاَ کُلَّ شَیء نُورُکَ فَأَنْتَ الرَّفیعُ فی جَلالِکَ وَاَنْتَ الْبَهِیُّ فى جَمالِکَ وَاَنْتَ الْعَظیمُ فى قُدْرَتِکَ وَاْنَتَ الَّذى لا یَؤودُکَ شَیءٌ یامُنْزِلَ نِعْمَتى یا مُفَرِّجَ کُرْبَتى وَیا قاضِی حاجَتی اَعْطِنی مَسْأَلَتی بِلا اِلـهَ إلاّ اَنْتَ آمَنْتُ بِکَ مُخْلِصاً لَکَ دینی اَصْبَحْتُ عَلى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ اَبُوءُ لَکَ بِالنِّعْمَةِ وَاَسْتَغْفِرُکَ مِنْ الذُّنُوبِ الَّتى لایَغْفِرُها غَیْرُکَ یامَنْ هُوَ فی عُلُوِّهِ دان وَفی دُنُوِّهِ عال وَفی اِشْراقِهِ مُنیرٌ وفی سُلْطانِهِ قَوِیٌّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ وافعل لی کذا وکذا

لِیُنذِرَ مَن کَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرِینَ أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنصَرُونَ لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُونَ فَلَا یَحْزُنکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ أَوَلَمْ یَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ

سبحان المنفس عن کل مدیون سبحان العالم بکل مکنون سبحان من جعل خزائنه بین الکاف والنون سبحان من اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون اَللّـهُمَّ عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفاءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ وَضاقَتِ الاَرْضُ بِما وَسِعَتِ السَّماءُ وَاِلَیْکَ یارَبِّ الْمُشْتَکى وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَةِ وَالرَّخاءِ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد الَّذینَ اَمَرْتَنا بِطاعَتِهِمْ وَعَجِّل اَللّـهُمَّ فَرَجَهُمْ بِقائِمِهِمْ وَاَظْهِرْ اِعْزازَهُ یامُحَمَّدُ یاعَلیُّ یاعَلِیُّ یامُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیایَ یامُحَمَّدُ یاعَلیُّ یاعَلِیُّ یامُحَمَّدُ اُنْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرایَ یامُحَمَّدُ یاعَلیُّ یاعَلِیُّ یامُحَمَّدُ اِحْفِظانی فَاِنَّکُما حافِظایَ یامَوْلایَ یاصاحِبَ الزَّمانِ یامَوْلایَ یاصاحِبَ الزَّمانِ یامَوْلایَ یاصاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی الاَمانَ الاَمانَ الاَمانَ

وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ الَّذِی جَعَلَ لَکُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ

فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ


دعوت عظیم الشان سوره اخلاص

" قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ " بفضلها یارب لا تکلنى إلى أحد ولا تحوجنى إلى أحد،وأغننى یارب عن کل أحد،

یا من إلیه المستند، وعلیه المعتمد، عالیا على العلا فوق العلا فرد صمد، منزه فى ملکه لیس له شریک
ولا ولد ورزقه میسر یجرى على طول المدد ، یا سیدى خذ بیدى من الضلال إلى الرشد ، ونجنى من کل ضیق ونکد یا إله الفضل بحق
"اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ * َلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَد

   

دعائ نورانی برای طلب و نفع در همه امور عظیم

بسم الله الرحمن الرحیم

و لله الاسماء الحسنى فادعوه به
اللهم انى اسألک یا من لا اله الا انت یا الله یا رحمن یا رحیم یا ملک یا قدوس یا سلام یا مؤمن یا مهیمن یا عزیز یا جبار یا متکبر یا خالق یا بارىء یا مصور یا غفار یا قهار یا وهاب یا رزاق یا فتاح یا علیم یا قابض یا باسط یا خافض یا رافع یا معز یا مذل یا سمیع یا بصیر یا حکم یا عدل یا لطیف یا خبیر یا حلیم یا عظیم یا غفور یا شکور یا على یا کبیر یا حفیظ یا مقیت یا حسیب یا جلیل یا کریم یا رقیب یا مجیب یا واسع یا حکیم یا ودود یا مجید یا باعث یا شهید یا حق یا وکیل یا قوى یا متین یا ولى یا حمید یا محصى یا مبدىء یا معید یا محیى یا ممیت یا حى یا قیوم یا واجد یا ماجد یا واحد یا صمد یا قادر یا مقتدر یا مقدم یا مؤخر یا اول یا اخر یا ظاهر یا باطن یا والى یا متعالى یا بر یا تواب یا منتقم یا عفو یا رؤوف یا مالک الملک یا ذا الجلال و الاکرام یا مقسط یا جامع یا غنى یا مغنى یا مانع یا ضار یا نافع یا نور یا هادى یا بدیع یا باقى یا وارث یا رشید یا صبور جل جلالک . و تقدست اسماؤک . و تنزهت صفاتک . و توالت على العالمین الاؤک . سبحانک . لا تدرک فى حس . و لا تخیل فى نفس . ذاتک مقدسة ازلیة . صفاتک معظمة ابدیة . یا موجد الاشیاء و خالقها . و رازقها و راحمها . عالمها . ظاهرها و باطنها . اولها و اخرها . یا رب الحیاة و الموت . رب الاخرة و الاولى . رب الارواح و الاشباح . یا خالق کل شىء و لا شىء یشبهک . یا من انت مع کل شىء و لا شىء معک . ذاتک اجل من ان تدرک . و صفاتک اعظم من ان تعقل ابرزت الوجود من العدم فکان لک القدم . دون ان یکون قبلک شىء . و لا بعدک احد . انت معنا اینما کنا . لا بالحلول فى الابدان . فما نحن الا من صنع قدرتک . و ما العقل الا من فیض نعمتک . فلا انت نحن . و لا نحن انت . و لا انت العقل . و لا العقل انت . الخلائق عن فهم ذاتک عاجزون . سبحانک یا من لا یدرک کنه صفاته الواصفون . انعمت بالبصر و البصر لا یدرکک . و تفضلت بالبصیرة و البصیرة لا تنکرک . لا تحیط بک الروح . فهى من عجائب امرک . و لا یصل الیک العقل . فهو من ضنائن سرک . الخلق خلقکک . و الملائکة جندک . الروح من امرک تبارک اسمک . احاط علمک . سبق تقدیرک . نفذ حکمک . یا محصى الاشیاء وزنا و عددا . طولا و عرضا . قربا و بعدا . نورا و ظلاما . مکانا و زمانا . یا خالق ما نرى و ما لا نرى . من فوق السماوات العلا . و ما ورائها . الى ما تحت اطباق الثرى . و ما بعدها یا مسکن المتحرکات الحارة الملتهبة الناریة فى سریع دورانها . و محرک الساکنات الباردة المائیة و الترابیة فى عمیق سکونها . یا خالق الکون و المکان و الزمان بنظام عجیب . و صنع بدیع . من غیر سابق مثال . لا اله الا انت عالم الغیب و الشهادة الکبیر المتعال .لا یعزب عنک مثقال حبة من خردل . او ذرة من عنصر . تلاشت موازین کیانها الاثیریة . باشعاعات الالوات المختلفة . من الحمراء و ما تحتها . و البیضاء و غیرها من الصفراء و الخضراء . و السوداء و السمراء و الزرقاء . و البرتقالیة و الرمادیة . و خضرة الزمردیة . و بهجة القرمزیة . و زرقة اللازوردیة . و حمرة الارجوانیة . و جمال البنفسجیة و ما فوقها من الشعاعات الخفیة . ایا کانت اطوارها العنصریة . و باقى اطیاف الشفق القطبیة . و لمسات جاذبیات دوامات الانوار الکاشفة الکونیة . فى دائرة الفضاء الممتد العریض وقت الاشراق . و عند حلول المساء . و حین تحتجب الشمس فى افق المغیب . و رسوم خیالها على صفحات امتداد الظلال العاکسة . و سائر الاضواء السالبة و الموجبة . السریعة و الطویلة و الخاطفة . و الموجات القصیرة المتفاوتة . و الذبذبات الطویلة العاصفة . و الحالات القصیرة الهادئة . و الادوار المنتشرة فى الاجواء الشارقة و الغاربة . فى ضیاء مدارات الاشعاعات المتلألئة اللامعة الضوئیة . باعث دوافع القوى الساریة فیما وراء زمان الطبقات المرتفة العمیقة العلویة . و اماکن الدرجات المنخفضة . و الطرائق المنبسطة . و المنافذ المنحدرة . فى صعود ربواتها . و مقاییس اشکالها . و موازین احجامها . و مرتفعات تلالها . و شوامخ جبالها . و نقصان اطرفها و زیادة اقطارها . و ماکن فصولها . و برد شتائها . و اعتدال خریفها . و ازدهار ربیعها . و مناخ صیفها . و هبوب اعاصیرها . و زوابع انوائها . و عناصر طبقات . تموجاتها النائیة السریعة الصوتیة .یا الله یا مشرق الانوار . من ملکوت عالم غیب الاسرار . الى فضاء عالم الظهور و الارتقاء . المشاهد فى حیاة الکائنات المبصرة و غیرها . من انس و جان و حیوان و جماد و نبات . و جمیع الاشکال و الانواع فى ظلال اطوالها البعیدة الافاق . بین مشارق امتداد قطب شمالها . و مغارب ابعاد قطب جنوبها . و تعادل خطوط استوائها . و قوابل مواقیتها . بین تجمعات قوى الشموس فى جریانها . و مواقع النجوم فى دورانها . و الاقمار فى سریانها . و الکواکب السیارات . المتباعدات و المتقاربات . النیرات و المظلمات . و الدرارى الخنس . و الجوارى الکنس . الثابتات و المتحرکات . فى مرافق صعودها . و مناطق هبوطها . فى اتجاهها المحدد المرسوم . الى نهایة الاجل المقدر المحتوم . و باقى الاجرام فى الوان شروقها . و اشکال غروبها . و تعداد مناطق سیرها . و محیطات وسائط اقطارها . و جمیع المجموعات النیرات . و المجرات المتلألئات اللامعات و الخافتات . ما یدور حول نفسه . و ما یسیر فى تتابع غیره . فى سرعة البرق اذا لمع و الغیث اذا همع . و حمرة الشفق . و جلال اللیل و ما وسق . و جمال القمر اذا اتسق . و عظمة النیازک و السدوم . فى ادبار اللیل اذا عسس . و اقبال الصبح اذا تنفس . و تجلیات اللیل اذا یغشى . و النهار اذا تجلى . و تشکیل الانواع . فى قوالب الاوضاع . و جاذبیات مراحل النور المفاض على تلک الاجرام الممتدة الاطراف . الرحبة الارجاء . التى لا تدرکها الابصالر . و لا تحیط بها العقول و الافکار . فى ابعاد اللیل اذا ادبر . و نسمات الصبح اذا اسفر . فى ابراج انفعالاتها . و مواطن اقسامها . و اعلام اوزانها . و تخطیط انبعاجها . و الحرکات المختلفة حال مسیرها . و نظام ابداع اوضاعها . و منارات شروقها . و مضاء غروبها . فى داراتها المحرکة لمادة الحیاة من وراء الطاقة الرهیبة الشمسیة.یا الله انت النور الازلى الابدى الباذخ الشامخ الممد لجمیع الانوار . و انت الله القدوس السبوح السرمدى المتسامى بالعز و الجلال و الوقار . کل بک یسیر فى افاق التقدیر . بارادة عالیة و حکمة سامیة . کل هؤلاء فى روائع هذا النظام خاضعون و فى ظواهر هذا الانسجام یتعاقبون . و فى فلک الاقدار یسبحون . لا شمس العقل ینبغى لها ان تدرک قمر الفهم . و لا لیل الوهم سابق کشف نهار الاسرار . کل شىء عندک بمقدار فى تألف تلک الایات وفق ارادتک العالیة . اللهم یا واهب الروح البقاء . و الشمس الضیاء . و السحاب الماء . و العقول الصفاء . و القلوب الرضاء . ملأت الخائفین انوارا . و جعلت من الشجر الاخضر نارا . خلقت من صغار النواة باسقات النخیل . و من عناصر البذور الحدائق و البساتین . بفضلک ینمو الزرع . و یتفتح الورد . و تنضج الثمار . بلطفک یتعطر الزهر . و تزدهر المروج . و تخضر الاعشاب . یا خالق العوالم و بارئها . و مالکها و مدبرها . یا رب النور و الضیاء . یا صاحب العظمة المتعالیة عن الادراک . یا خالق الجسد فى اعلى مثل . خلقت فابدعت . و صورت فاحسنت . هذه اثارک فى حیاة کائناتک فکیف انت فى سمو علیائک . هذه دنیانا الفانیة . فکیف اخرتنا الباقیة . سبحانک لا ترقى مدارکنا الى افاق معانیک . یا من انت وراء الفهم و الظن و الوهم و الخیال . تسامیت لطفا و عدلا . و تفضلت حلما و کرما . لا شىء عندى لا تعرفه فاقول لک علیه . و لا شىء خاف عندک فاظهره بین یدیک . سبحانک فى علوک سبحانک ما خلقت شیئا عفوا و لا عبثا . و لا ترکت شیئا للمصادفة و الاتفاق ابدا . هذه مظاهر الاسباب . عبرة لاولى الالباب . لا تخلو ذرة فى اکوانک من عظیم قهرک و سلطانک . یا غنیا عن خلقک . و لا غنى لخلقک - حتى الجاحدین منهم - عن فضلک و احسانک . یا ظاهرا فى خفائف . یا باطنا فى ظهورک . یا بدیعا فى صنعک . یا خفیا فى لطفک . یا الیما فى اخذک . یا شدیدا فى بطشک . تعالیت الهى عن اقوال الملحدین . و تسامیت ربى عن وصف الواصفین . و تقدست سیدى عن سوء فهم المفکرین . و تنزهت مولاى عن تصورات الواهمیناللهم انى اسالک بذاتک المعظمة الاحدیة التى لا نظیر لها . و صفاتک المکرمة الازلیة و حق مقام قدرها . بما فى سمائک من عجائب عز وصفها . بحرکات الافلاک فى دقائق سیرها . بتسبیح الاملاک فى جلائل خوفها . بتضرعات الکروبیین فى وقار رجائها . بسرک الذى به ترافق الارواح هیاکل اجسادها . بما فى ارضک من مخلوقات تعلم حصرها . بما فى وراء الافاق من مشاهدات لا عهد لنا بها . برؤیا عبادک الصالحین فى عالم غیبها . بالارواح الهائمة بک فى مواطن اذواقها . بالنفوس الصادقة لک فى بواطن اشواقها . بالعقول العارفة بک فى یقظة صحوها
بالبصائر المنیرة بک فى کامل قربها .بالافکار المتعلقة بک فى سلامة ظنها . بدموع محبیک فى عمیق جریانها .بحنان اصوات مخلوقاتک و جمال جلالها . بتغرید الاطیار فى نشوة وجدها . بالکلمات الطیبة فى طرائق صعودها .بسر ترتیل الایات و جمع بیان تنزیلها . بعهد الربوبیة فى نشاة ازلیة مواثیقها . بقدمک ببقائک . بوجودک و جودک . بعرشک العظیم و ما یغشاه من الانوار . و کرسیک الکریم و ما حواه من الاسرار . ثم باللوح المحفوظ و ما فیه . و بالبیت المعمور و زائریه . بالاستار المحرقات . و حجب الاسرار المشرقات . ادعوک ربى باشراق وجهک . و نور سبحاتک . بوجهک النور . الذى اشرق منه کل نور . بعظمة اسمائک . و رفعة صفاتک باقسامک فى کتابک . بجلال جمالک . وکمال کبریائک . بما خفى عن العیون . و عجزت عن تصوره الخواطر و الظنون . بالباطن و ما ظهر . و الظاهر و ما بطن . بالمواثیق و العهود . باحرف النور بین السطور . باسمک المخزون الذى تکون منه الکون و المکان . باستوائک على عرشک حیث لا زمان و لا مکان . بما قلته للسموات و الاراضین فقالتا اتینا طائعین . باسمک العظیم الاعظم الذى دبرت به امرک فى سمائک و ارضک . بما دعاک به رسلک و انبیاؤک . و خاصتک من اصفیائک . بما یسبحک به ملائکتک و خدمة کرسیک . و حملة عرشک . بالقدرة التى رفعت بها السماء . و عظمتک التى بسطت بها الارض على الماء و الهواء . برحمتک الواسعة لجمیع الاشیاء . بکلمتک الطیبة التى تدعو بها الارواح بعد فناء اجسامها . بتجلیات الاسماء فى حیاة الکائنات . بظهور الصفات . فى طى الایات . باسمک المکنون الذى لا ترد به من قصدک و دعاک . باسمک السبوح القدوس المقدس الانفس الاقدس العلى الزکى الطیب الطهر المظهر الاطهر ان تجعل وجهتک وجهتنا . و حبک غایتنا . فلا نطلب سواک . و لا نرجوا الا یاک.بسم الله الرحمن الرحیم فاعلم انه لا اله الا الله لا اله الا الله قبل کل شىء . لا اله الا الله بعد کل شىء . لا اله الا الله زنة کل شىء . لا اله الا الله سعة کل شىء . لا اله الا الله المحیط بکل شىء . لا اله الا الله یبقى ربنا و یفنى کل شىء . لا اله الا الله فو قلوبنا . لا اله الا الله فى ابصارنا . لا اله الا الله محیطة بنا . لا اله الا الله و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم لا اله الا الله فى حیاتنا . لا اله الا الله فى موتنا . لا اله الا الله فى قبورنا . لا اله الا الله فى حشرنا . لا اله الا الله فى نشرنا . لا اله الا الله تفریجا للکروب . لا اله الا الله تکفیرا للذنوب . لا اله الا الله حتى نقلع عن المعاصى و نتوب . لا اله الا الله حمایتنا . لا اله الا الله وقایتنا . لا اله الا الله دوائنا . لا اله الا الله شفاؤنا . لا اله الا الله ایمانا بالله . لا اله الا الله ثقة بالله . لا اله الا الله ایقانا بالله . لا اله الا الله ودیعة عند الله . لا اله الا الله لا اله الا الله حتى نلقى الله . لا اله الا الله و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم الهم هب لنا منک دواء یذهب منا کل داء . و امنحنا قوة فى الاخذ و سعة فى العطاء . و همة فى القصد . و یقظة فى الدعاء . و قوة فى الصبر على البلاء . و کمالا فى الرضا بالقضاء . و سعة الصدر فى معاملة الخلق . و مبادرة بالتوبة قبل فوات الوقت . و جمال الستر فى الحیاة و عند الموت . و سعة القبر عند الوفاة . و سعة المغفرة عن الحساب . و نور وجوهنا بالحیاء . و لا تخزنا یوم العرض و اللقاء . اللهم احفظ قلوبنا من القلق و الاطراب . و طهر افکارنا من الشک و الارتیاب .اللهم بصفاء ضیاء بهاء نور وجهک الکریم من کل مفتر جائر اعتصمنا . و بسناء علیاء کبریاء عزیز عز اعتزاز عزک من کل ظالم غشوم احتجبنا . و بقوة رهبة سطوة عظمة قدرة قتدارک من کل حاقد حسود استترنا . و بشواظ نار سعیر جحیم الیم وبال نکال قهر مقت غضبک الشدید من کل شیطان مرید استعذنا . و بکریم رحیم حنان احسان جمیل فضلک من کل هم و غم تخلصنا . اللهم انا نسألک نور فیاضا من اسمائک العلیة . و سرا مدرارا من اسرارک القهریة . فلا یؤذینا انسان . و لا یسطو علینا شیطان . نیران غضبک محرقة للظالمین . و شهب صواعق قهرک اخذة المعتدین . انت المذل القاهر المنتقم الجبار . و انت القابض الخافض الضار الممیت القهار . احتمینا بحمایة بسم الله الرحمن الرحیم . و اکتفینا بکفایة فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم . و استترنا فى ستر امان ضمان لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم . و باذن الله لا نخاف . و بفضل الله لا نضام . و حسبنا الله و نعم الوکیل . اللهم انا نسألک باسمک الذى فزعت الجن من مخافته و تزلزلت الاقدام من سطوته و خرست الافواه من عزته . و اقشعرت الجلود من هیبته . و انخلعت القلوب من رهبته ان تحجبنا بکلماتک التامات و اسمائک الحسنى المبارکات من جمیع اصناف الجن و الابالسة و المردة و الشیاطین و جنود ابلیس اجمعین . اللهم کف عنا اذاهم و شرهم . یا من بیدک امرى و امرهم .و الله من ورائهم محیط . بل هو قرآن مجید . و حفظا من کل شیطان مارد . و حفظا ذلک تقدیر العزیز العلیم . اللهم اعذنى و استرى و اعصمنى و اعلى و مالى و اولادى و اصحابى و احبابى . من حضرنى منهم و من غاب عن بالى . من کل سوء و مکروه . و من جمیع المؤذیات الخارجة من الارض و النازلة من السماء . و لا یؤوده حفظهما و هو العلى العظیم . له معقبات من بین یدیه و من خلفه یحفظونه من امر الله . اللهم انا اصبحنا و امسینا فى حفظک و امانک . و حرزک و جوارک . و سترک و ضمانک . سالمین من المتاعب و الاوهام . معافین من الامراض و السقام . امنین من جمیع العوالم کلها . معصومین من شرورهم و خداعهم . محفوظین من حقدهم و مکرهم . فالله خیر حافظا و هو رحم الراحمین . ان کل نفس لما علیها حافظ . انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون . اللهم احرسنى و اهلى و مالى و اولادى و اصحابى و احبابى . و من حضرنى منهم و من غاب عن بالى . من شیاطین الجن و شیاطین الانس . و من شر عیون حاسدة . و قلوب حاقدة . و نفوس نافرة . و وجوه عابسة . بالله الذى له ملک السماوات و الارض . الا الى الله تصیر الامور . و اوفوض امرى الى الله ان الله بصیر بالعباد . یا علام الغیوب . ما اسرع اسمائک فى تفریج الکروب . یا الله یا الله یا الله . انت لها و لکل هم و غم و ضیق و شدة . اقول مستغیثا بک فى امورى کلها . یا لطیف یا لطیف یا لطیف . یا لطیف یا خفى . یا صاحب الوعد الوفى . بک استعین و اکتفى . اللهم ادم بفضلک نعمتک علینا . و الطف بنا فیما ذدرته علینا . الله اعطنا من واسع رزقک الحلال ما تصون به وجوهنا عن التعرض لذل السؤال . انت المعطى الوهاب . الرزاق بغیر حساب . اللهم انا لا نعتمد على اعمالنا بل نعتمد على فضلک و احسانک . اللهم یا واسع الکون برحمتک . یا شامل الخلق بنعمتک . ارحم عبادک . فانهم لا یطیقون عذابک . یا ربى . ان وقع منى الذنب و لم تدرکنى رحمتک فمن سواک یغفر و من سواى ینال شرف مغفرتک . فلا ابتعاد من الذنب الا بعصمتک . و لا عمل یقربنى الیک الا بمشیئتک . یا ربى ما قیمة ذنوب عبادک . فى جانب عفوک و غفرانک . یا واهبا لکل ضمیر نورا . اذا لم تمنحنا نورک فاین نجد النور . یا خالق الکون و الزمان و المکان . ما اعمى بصیرة من لم یرک معه اینما کان . و الا فین المکان الذى لیس فیه امرک و قهرک . و این الزمان الذى لیس فیه حمدک و شکرک . یا صاحب الجود و الغفران . هذا الدعاء فضل منک و احسان . فما وجدنا وسیلة للقبول غیر التضرع و الدموع . یا ربى . من اکون انا . حتى اقول اعف عنا . یا محب العفور اعف عنا . و خذ بیدنا من ید انفسنا . و اغفر لنا و ارحمنا . یا من انت اقرب لنا منا . فرحمة بعبد ملهوف عائذ . وقف على بابک . و نزل فى فسیح رحابک . متوسلا بک الیک . فلا شىء اعز منک الیک . اسألک بالمکنون من اسمائک و ما وراء الحجب من آلائک . و باسمک العظیم الاعظم . بسم الله الرحمن الرحیم . الم . المص . الر . المر .کهیعص . طه طسم . طس . یس . ص . حم عسق . ق . ن . و بحق الحوامیم . و ما فیها من الایات الکریمة و بعزة الله و بنور الله الذى خلق منه سیدنا محمد صلى الله علیه و سلم ان تجعلنا ممن فوض امره الیک . و توکل فى کل شؤؤنه علیک . و جعل حوائجه بین یدیک . اللهم انى قاصر الفهم . واهن العزم . و قد دعوتک على قدر علمى . و منتهى فهمى . فالى من اتوجه و انت قبلتى . و الى من اشکو و انت وجهتى . اللهم انا دعوناک ثقة بکرمک . و طمعا فى رحمتک . و سعیا وراء مرضاتک . فما غیر جهدک قصدنا . و لا الى غیرک التجأنا . انت الکافى الکفیل و المولى الجلیل . انت ولیى فى الدنیا و الاخرة . توفنى مسلما و الحقنى بالصالحین.

   

جهت ازدیاد روحانیت

1ـ الورد الأول

أســـــتَـــغفِـرالله العظیم الذى لا اله الا هو الحى القیوم واتوب الیه
کل یوم500 مرة ))

2ـ الوردالثانی

لا إله إلا الله الملک الحق المبین
کل یوم500 مرة
3ـ الورد الثالث

حَســـبُنا الله ونِعمَ الـوکیـل
کل یوم500 مرة ))

4ـ الورد الرابع

لا حول ولا قوة إلا بالله العلى العظیم
کل یوم500 مرة

5ـ الورد الخامس

سبحان الله.. والحمد لله.. ولا إله إلا الله.. والله أکبر
کل یوم500 مرة ))

6ـ الورد السادس

سبحانالله وبحمده سبحان الله العظیم
کل یوم500 مرة ))

7ـ الورد السابع

اللهم صل وسلم على سیدنا محمد النبى الامى وعلى آله وصحبه وسلم))
کل یوم 1000مرة ))

الدعاء
اللهم إنى أسألک من فضلک العظیم أن تفتح لى أبواب رحمتک 100مرة


استخدام ایه نور

من یوم الاحد و البخور جاوی قبل النوم فقط و الافضل لبس ثوب ابیض عند النوم و البدایة کالاتی ؛- الاسبوع الاول الحد ایة النور ٢١ مره الاثنین الایة ٢۴ مره الثلاثاء ٢٧ مره الاربعاء ٣٠ مره الخمیس ٣٣ مره الجمعة ٣٧ مره السبت ۴۵ مره السبوع الثانی الحد ۴٨ مره الاثنین ۵١ مره الثلاثاء ۵۴ مره الاربعاء ۵٧ مره الخمیس ۶١ مره الجمعة ۶٧ مره السبت ٧١ مره الاسبوع الثالث الاحد ٩٢ مره الاثنین ١١٣ مره الثلاثاء ١٣۴ مره الاربعاء ١۵۵ مره الخمیس ١٧۶ مره الجمعة ١٩٧ مره السبت ٢٨٧مره الاسبوع الرابع الاحد ۶۶ مره الاثنین ۶٩ مره الثلاثاء ٧٢ مره الاربعاء ٧۵ الخمیس ٧٨ الجمعة ٨١ مره السبت ٨٨ مره و بعد ذلک تقرأ ۴۵ مره بعد کل فرض و هناک توکیل طویل هذا الموضع للتاکد و التصحیح ارجو الانتباه

 

کشف از طریق خادم سوره یس

احضر نصف کوب من المیاه الطاهره وثبت الکوب على راحة یدک
واقرأ علیه سورة یس مرة واحدة وعندما تأتى الى قوله تعالى (( وان کانت الا صیحة واحدة فاذا هم جمیعا لدینا محضرون )) 7 مرات وعندما تأتى الى الایتین الاخریتین من السورة (( انما أمره اذا اراد شیئا .... ))تکررها 7 مرات وبعد ذلک ستحس برعشه خفیفه فى یدک حتى لو کنت مثبتها على منضدة مثلا وعندها یکونوا قد حضروا فاطلب منهم ان یحرکوا الکوب بأى ناحیة علامة على الحضور .. ولا تنسى أن تدعوا لهم بالخیر کأن تقول (( بارک الله فیکم وعلیکم وجعل ثوابکم فى علیین انه حکیم مبین ))

هذا الامر ینفع لکل الکشف (( سحر - کنز - سرقة - لمس - مس - لبس - ......))


للتوکیل فى أى عمل بالقرآن تقولى الآتى
توکلوا یا خدام هذه الآیات الشریفة بکذا وکذا بحق ما تلوته علیکم وبحق قل هو الله أحد الله الصمد لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفواً أحد بارک الله فیکم وعلیکم .. یاقومنا أجیبوا داعى الله ( 3 مرات )
والله الموفق .والسلام

 

 

استخدام خادمی لطیف و زیبا

استخدام لطیف ورائع وسهل کل لیلة تقراء سورة الاخلاص الف مرة مدة ثلاث لیال

طبعا قبلیها تکون کاتب الخاتم الخاص بها فی ورقة
تضع الخاتم اثناء التلاوة امامک وعند النوم تحت الوسادة
باذن الله یاتیک خادم السورة فی صورة لطیفة
ویسالک ماذا ترید یا عبد الله فتقول ارید العهد
فیعطیک خادما واحد یخدمک فی امور دنیتک والاخر فی خوارق العادات
ویعطیک اشارة کل منهما


 

موکلین شب و روز

الموکلین باللیال والایام ، المستخرجة من کتب الاسرار لاصف بن برخیا.اذا اردت امرا مهما من الامور، وصعب علیک ، فاذکر هذه الاسماء وتکلم بما شئت، یقضه فی اسرع من لمح البرق.
ولا تتکلم بها الا وانت طاهر وهی هذه الاسماء= 
ـ تقول= اومثیخ نمو 211 ابشخیثا مصمیثا اومثیخ ابطوشی یا لاخا اومثیخ طولا نیده اومثیخ بشخیتثا نلنتا اومثیخ یهمو طوار هثیثا الهی فینظر اومثیخ بهای الها ریاطالک یرهن مرتال هانی مدشان مشلیشاج بقشطا تعتتعلف الوخ بریقواش ملاخا الها لاویت اوراتکی قطلا یقطلخ امین امین

 

 

حروف و طبایع

 

حروف و طبایع

 

من أکثر من قراءة الحروف الناریة بإعرابها وهو الرفع أو کتبها معربة فی قدح زجاج أو صینی بالمسک والزعفران وماء الورد یوم الاحد أو یوم الثلاثاء عند طلوع الشمس ثم تمحیه وتشربه فأنها تزیل الحمى الباردة البلغمیة وتشهی الطعام وتهضمه وتحسن اللون والصوت وتنقی الصدر من البرودة وتقوی الحرارة الغریزیة وتدفع اللقوة والفالج والرعشه وتنفع من لدغ العقرب ومن جمیع العلل والامراض الباردة الرطبة وتصفی الذهن وتقوی الفکر والحفظ واللفظ لقارئها . وهکذا تنطق او تکتب (اهُطُمُفشُذُ ) جمیع الحروف بالضمة ماعدا حرف الفاء بالفتحة .


من أکثر من قراءة الحروف الترابیة منصوبة معربة او کتبتها بالمسک والکافور وماء شجرة تسمى : لسان الجمل معربة یوم السبت أو الاربعاء حین طلوع الشمس ومحوتها وشربتها فأنها تقطع الرطوبات التی تسیل من الفم فی النوم وتقطع الدم من الجراحة والرعاف من الحرارة والحیض المفرط وتذهب النسیان وتجلب الثبات والحفظ والصبر وتحسن اللون وتقوی الجسم وتنقی البدن من الرطوبات الفاسدة والزائدة . والله اعلم


وهى هذه ( بَوَیَنَصَتَضَ ) فوق کل حرف فتحة .

من اکثر من قراءة الحروف الهوائیة مجرورة او کتبتها معربة بالعنبر والعصفر وماء الورد یوم الخمیس او یوم الجمعة قبل طلوع الشمس ومحوتها وشربتها فإنها تسکن جوف القلب وتنقی البشرة والدماغ من الوسوسة السوداویة وتقوی الاعصاب وتلزم الصحة والسلامة والقوة وتجلب السرور والفرح وتذهب الهم والغم .

وهى هذه Sad جِزِکِسِقِثِظ ) جمیع الحروف بالکسرة .


ومن اکثر من قراءة الحروف المائیة مجزومة أو کتبها معربة بالعنبر والعصفر وماء البلسان یوم الاثنین أو یوم الاربعاء حین طلوع الشمس ومحوتها وشربتها فإنها تطفىء الحرارة وتسکن العطش وتزیل الحمى الحارة المحرقة وتدفع لسع الحیات وتنقی الامعاء من العلل الحارة والوم وتنفع لتیسیر الامور وتسهیل الحوائج .
وهى هذه ( دِحِلِعْرخِغْ ) الدال کسرة الحاء کسرة اللام کسرة العین سکون الراء کسرة الخاء کسرة الغین سکون .

اما اللفظ بجمیع هذه الحروف الاول مکسور والثانی ساکن والثالث مکسور والرابع ساکن هکذا الى آخر الحروف

 

ادامه نوشته

جلب بنیة الزواج فی الحلال

 

جلب بنیة الزواج فی الحلال

تطلق البخور 

اللبان الذکر والکسبرة أمامک فی اللیل 

وتقرأ لمقفنجل ( کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون ) 

ألف مرة وعلی رأس کل مائة تقول

کذلک لا یهجع فلان ابن فلانة حتی یأتی إلی خاضعا ذلیلا ویفعل لی کذا وکذا وتوکله

 

خاتم القبول والمحبة من العنبر

نأخذ عجین العنبر وننقش علیه ودود بالدائرة وفی الوسط حرف آ ونعمل منه فص لخاتم أو نضعه فی قماش أخضر ونحملة و تصتطیع أیبنت أن تضعه فی توکة لاکن لا تدخل بها الأماکن النجسة سینقلب السحر على الساحر

جلب الرزق لمن یعانی من الفقر والقلة

جلب الرزق لمن یعانی من الفقر والقلة

 هذه الفائدة کان یعطیها لمن یشکی الفقر والقلة وهی تجیب درهم من سکة المستعملة فی بلادک الدرهم ولا الدینار ولا ای سکة المهم ان تکون سبکة لیس ورق تدهنیها بالعسل وتدهب بیها الى غار النمل الاحمر وتجعلها امام الغار وانت جالس على رکبتیک ومنحنی على فم الغار وتنادی وتقول یا نمل یا مالک النم یا نمل ویا مالک النمل هاانا انتیتک برزقک اتنی برزقی انا فلان ابن فلانة او فلانة بنت فلانة بحق من رزقک فی ظلمات اللیل ثم اترک الدرهم المطلی بالعسل وقم من مکانک واذهب الى بیتک ولا تکلم احد حتى تدخل لی بیتک وتخرج من ثانیا امکن لک التکلم لکن من الافضل ان تختفی على الناس مدة ثلات ایام الخدمة وانت صائم صیام الریاضة عن الروح ثم تکر عملک ثلاث ایام ای تحط العسل على الدرهم وتنادی کیفما عملت الیوم الاول تعمل باقی الایام غیر ان الدرهی یبقا مکانه من الیوم الاول وسیئتک الرزق من حیث لا تدری ولا تنسا نصیب شیخک انا اخدت علیها الاذن وهذا اذنی لکل من اراد استعملها لانها لا تصلح الا بالاذن من الشیخ

غنی و بی نیازی

 

 

83) لمن شکا الفقر ، أنه شکا بعض الناس إلى أحد المشایخ شدّة الفقر فأمرهُ أن یُکثر من تلاوة سورة القدر ، وهذا الدعاء المبارک وهو : (( اللهُمَّ یا من هو یکتفی عنْ جمیع خلقه ، ولا یکتفی عنهُ أحدٌ من خلقهِ ، یا أحد من لا أحد له انقطعَ الرجاءُ إلا منک ، وخابت الآمال إلا فیک ، وسدّت الطرقُ إلا إلیک ، یا غیاثَ المستغیثین أغثنی أغثنی أعثنی أغثنی أغثنی أغثنی أغثنی )) . واللهُ أعلم.

 

84) سورة (( الانشراح )) 7مرات بعد الفرائض من داوم على قراءتها عقب الصلوات الخمس یسر اللهُ أمرهُ ورزقهُ من حیث لا یحتسب ، وتلاوتها تُیسر الرزق وتشرح الصدر وتذهب العُسرَ فی کلَّ الأمور . واللهُ أعلم.

 

85) للوظائف ) أَللَّهُمَّ یَا سَبَبَ مَنْ لاَ سبَبَ لَهُ ، یَا سَبَبَ کُلَّ ذِی سَبَبٍ ، یَا مُسَبَّبَ الأَسْبَابِ مِنْ غَیْرِ سَبَبٍ ، سَبَّبْ لِی سَبَباً ، لَنْ أَسْتَطِیعَ لَهُ طَلَباً ، صَلَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأغْنِنِی بِحَلاَلِکَ عَنْ حَرَامِکَ ، وَبِطَاعَتِکَ عَنْ مَعْصِیَتِکَ ، وَبِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاکَ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ ، صَلَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَتُبْ عَلَیَّ یَا کَرِیمُ ، وَاغْفِرْ لِی یَا حَلِیمُ ، وَتَقَبَّلْ مِنَّی ، وَاسْمَعْ دُعَائِی ، وَلاَ تُعْرِضْ عَنَّی ، فَإِنی عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ ، وَبْنُ أمَتِکَ ، فَقِیرٌ بَیْنَ یَدَیْکَ ، سَائِلُکَ بِبَابِکَ وَاقِفٌ بِفِنَائِکَ ، أَرْجُو مِنْکَ ، وَأَطْلُبُ مَا عِنْدَکَ ، وَأَسْتَفْتِحُ مِنْ خَزَائِنِکَ ، سُبْحَانَکَ أنْتَ العْظِیمُ الْحَلِیمُ الْجَوَادُ الْکَریمُ جُدْ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ ، وَتَکَرَّمْ مِنْ رَحْمَتِکَ ، وَتُبْ عَلَیَّ یَا سَیَّدِی تَوْبَةً نَصُوحِاً ، فَإِنَّی أَسْتَغِفرُکَ وَأَتُوبُ إِلَیْکَ ، وَلاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّة إِلاَّ بِاللهِ الْعَلِیَّ العَظِیمِ ، وَصلَّى اللهُ عَلَى سَیَّدِنَا مُحَمَّدٍ النَّبیّ وآلهِ الطَاهِرینَ " وَسَلَّمَ کَثیِراً ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الْرَّاحِمینَ" )) یکرره قدر طاقته فإنه یجد عملا ووظیفة.

 

86) دعاء للرزق ، قیل من داوم على قراءة هذا الدعاء یسهل علیه الرزق وهو هذا ( أَللَّهُمَّ یَا سَبَبَ مَنْ لاَ سبَبَ لَهُ یَا سَبَبَ کُلَّ ذِی سَبَبٍ ، یَا مُسَبَّبَ الأَسْبَابِ مِنْ غَیْرِ سَبَبٍ ، سَبَّبْ لِی سَبَباً ، لَنْ أَسْتَطِیعَ لَهُ طَلَباً ، صَلَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأغْنِنِی بِحَلاَلِکَ عَنْ حَرَامِکَ ، وَبِطَاعَتِکَ عَنْ مَعْصِیَتِکَ ، وَبِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاکَ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ صَلَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَتُبْ عَلَیَّ یَا کَرِیمُ ، وَاغْفِرْ لِی یَا حَلِیمُ ، وَتَقَبَّلْ مِنَّی ، وَاسْمَعْ دُعَائِی ، وَلاَ تُعْرِضْ عَنَّی ، فَإِنی عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ ، وَبْنُ أمَتِکَ ، فَقِیرٌ بَیْنَ یَدَیْکَ ، سَائِلُکَ بِبَابِکَ ، وَاقِفٌ بِفِنَائِکَ ، أَرْجُو مِنْکَ ، وَأَطْلُبُ مَا عِنْدَکَ وَأَسْتَفْتِحُ مِنْ خَزَائِنِکَ ، سُبْحَانَکَ أنْتَ العْظِیمُ الْحَلِیمُ الْجَوَادُ الْکَریمُ ، جُدْ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ ، وَتَکَرَّمْ مِنْ رَحْمَتِکَ وَتُبْ عَلَیَّ یَا سَیَّدِی تَوْبَةً نَصُوحِاً ، فَإِنَّی أَسْتَغِفرُکَ وَأَتُوبُ إِلَیْکَ ، وَلاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّة إِلاَّ بِاللهِ الْعَلِیَّ العَظِیمِ ، وَصلَّى اللهُ عَلَى سَیَّدِنَا مُحَمَّدٍ النَّبیّ وآلهِ الطَاهِرینَ وَسَلَّمَ کَثیِراً ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الْرَّاحِمینَ" )) . وقیل أن هذا الدعاء لهُ أثرٌ فی الرزق ولا تمضی "خمسة عشر یوماً" حتى یظهر أثره کُلیّاً ، وروی أن رجلاً شکى البطالة مراراً وکان مُعِیلاً فتعلَّم هذا الدعاء فعمل به على ما أُمر بهِ ، فکثُرت أشغالُه وأصابَ مالاً کثیراً .

 

88)( لقد جاءکم رسول من أنفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤوف رحیم فإن تولوا فقل حسبی الله لا إله إلا هو علیه توکلت وهو رب العرش العظیم ) 100 مرة یومیا .

 

89)اللهم یا جامع الناس لیوم لا ریب فیه اجمع بینی وبین (یذکر حاجته أی شیء کان مثل الغنى أو الزواج أو الملیار أو الدکتوراه) إن الله لا یخلف المیعاد 100 مرة یومیا .

 

90) استغفر الله لی ولوالدی ولأصحاب الحقوق علی وللمؤمنین والمؤمنات والمسلمین والمسلمات الأحیاء منهم الأموات 100 مرة بعد صلاة الفجر.

مجربات مختلفة للجلب وغیرها

 



(باب محبه)  
یکتب ویحمل وهذا ماتکتب: بسم الله الرحمن الرحیم یحبونهم کحب الله والذین آمنوا أشد حبآ لله لو أنفقت ما فی الأرض جمیعا ما ألفت بین قلوبهم ولکن الله ألف بینهم إنه عزیز حکیم اللهم یامن یرد الشمس من المشرق الى المغرب إلى حجبها والطیور إلى أوکارها ویوسف إلى یعقوب والعافیه إلى أیوب کذالک اللهم أنزل محبة کدا فی قلب کدا کما أنزلت محبة یوسف فی قلب زلیخا بحق صعصع 2 مصوع 2 والخ 2 یالخ 2  طرقیوت طیلوت طال أقسمت علیک أیها الملک الموکل بهذه الأسماء أن تتوکل بجلب محبة کدا إلى کدا إن کانت إلا صیحة واحدة فإدا هم جمیع لدینا محضرون احضرى یا فلانة إلى مکان فلان.  


(فائده للمحبة) 
بسم الله الرحمن الرحیم  
کیطیش طینانش کیطموش طارموش کینا هورش لارش کرکر شماه عکش نکش کش کشیش کاش بکوش کارش کادش بحق برهیه وبرهینه کرین نطلیه طوران مزجل برجل نرفت ترهش غلمش خوطیر قلنهر رابرسال ایرشان کظهیر عوسلخ یرهیو بحق عهد مأخوذ علیکم الاشقیا فیما أمرکم بعز عز الله بنور وجه الله بفاتحة کتاب الله إلا ما أجبتم واسرعتم اللهم سخر قلب فلان بن فلان على محبة فلان بن فلان بحق هو الله الودود جامع المغیث وبحق الله اللطیف رب کافی هادی ینام على صب ور طاهر سلام حی مغنی قیوم فلانة وبحق وفلان ویحبونهم کحب الله و الذین امنوا أ شد حبا لله وبحق انطموش فلیموش طارموش هباش هداش حاش واش خفاش کفاش شاش اوداش سخر قلب فلان بن فلان على محیة فلان بن فلان کما سخرت البحر لموسى علیه السلام وکما سخرت لإ براهیم بحق یدفع رب الملائکة والروح. 


سُورَةُ الأنفال[8] 
[16] مَنْ کتبها وعلّقها علیه، لم یقف أبداً بین یدی حاکم إلّا کانت له الحُجّةُ، وأدّى حَقّه، وقضى حاجته، ولم یُسْتَعْدَ[51] علیه. 
  
[17]وإن وَجَبَ علیه حقٌّ دُفِعَ عنه بإذن الله تعالى[52]. 
  
سُورَةُ هُود علیه السلام[11] 
[24] مَنْ کتبها فی رَقّ[61] ظبی وعلّقها علیه ، أعطاه اللهُ قُوّةً ونَصْراً ، ولو قاتَلَهُ مائةُ رجلٍ غلبهم وقَهرهم ، وأُعطیَ النصرَ علیهم ، وهابُوه وخافُوه ، وضَعُفتْ قوّتُهم عنه . 
  
[25]وإنْ رآه أحدٌ ارتاعَ من هیبته ومخافته وسَطْوته[62] . 
  
[26]وإنْ صاح صیحة أفزع مَنْ کاد یقربه . 
  
ولا یتجاسر مَنْ یتکلّم بحضرته إلّا بما یکون له لا علیه . 
[27] وإنْ کتبها بزَعفران وشَرِبها ثلاثةَ أیّام بُکرةً وعَشیّةً ، قوی قلبه ، ولم یفزعْ مدّةَ حیاته لیلاً ولا نهاراً ، ولو کان فی الظلمات السبع . 
  
[28]ولو قاتله الجِنّ بأهوال مناظرهم واختلاف أجناسهم ، لم یفزعْ منهم بإذن الله تعالى . 
  
سُورَةُ ىس[36] 
[78] مَنْ کتبها بماء وردٍ وزَعفرانٍ سبعَ مرّات ، وشَرِبها سبعةَ أیّام ، کلَّ یومٍ مرّة، وعى کلّ شی ء یسمعه، ویحفظه ، وغَلَب مَنْ یُناظره ، وعظُم فی أعین الناس[155]. 
  
[79] ومَنْ کتبها وعلّقها على جسده ، أمِنَ من العین السوء ، والجنّ والجنون ، والهوامّ والأرجاس والأوجاع بإذن الله تعالى[156] . 
  
سُورَةُ الدُخَان[44] 
[99] مَنْ کتبها وعلّقها علیه ، أمِنَ من شَرّ [کلّ][188] مَلِکٍ ، وکان مَهیباً فی وجه کُلّ مَنْ یَلقاه ، ومَحْبُوباً عند جمیع الناس[189] . 
  
[100] وإذا شُرِبَ ماؤها ، نفع الله [به] من انعصار البطن[190] ، وسهل المخرج[191] . 
  
سُورَةُ محمّد صلّى الله علیه [وآله] وسلّم[47] 
[104] قال جعفر الصادق [علیه السلام]: مَنْ کتبها وجعلها فی صحیفةٍ، وغسلها بماء زَمْزَم وشَرِبها، کان عند الناس وجیهاً محبوباً، ذا کلمةٍ مسموعةٍ، وقولٍ مقبولٍ، ولم یَسْمَع شیئاً إلّا وعاه[196]. 
  
[105] وتَصْلُحُ لجمیع الأمراض[197]، تُکتَب وتُمحى، وتُغسَلُ بها الأمراض، تَسْکُن بقدرة الله تعالى[198] 


سُورَةُ عَمَّ یَتَساءَ لُون[286][78] 


[172] قال جعفر الصادق رضی الله عنه: قراء تُها لمن [أراد][287] السَّهَرَ یَسْهَرُ[288] . 
  
[173] وقراء تُها لمن هو مسافِرٌ بلیلٍ، یُحْفَظُ من کُلّ طارِقٍ[289] . 
  
[174] ومَنْ جعلها فی وسطه، لم یَقْرَبْهُ قَمْلٌ ولا غیره من الهوامّ[290] . 
  
[175] وإذا عُلّقتْ على الذِّراع، کان فیه قُوّةٌ عظیمةٌ[291] . 
  
من کتب اسم برهتیة کریر بریقه على مأکول واهداه لاحد الناس تمکنت محبته من قلبه ومن دکرهما على ماء وشرب منه احد حصل دالک. 


ومن کتب خوطیر مع خوطیش فی کفه وتلاهما واشار بیده الى أی عون انقاد الیه واطاعه وقضى حاجته. 


ومن کتب مزجل فی ورقه وعلقها على عضده الایمن وطلب من أی انسان حاجه قضاها له. 
ومن کتب ترقب فی کفه وقرأه ثم ذکر مافی خاطره ونام أتاه قوم من خیار الجن فی نومه وبینوا له حاجته. 


ومن کتب قلنهود فی راحة کفه الیمین وصافح به احد احبه حبا کثیرا ومن کتبه فی ورقه وحملها بین عینیه غلب اخصامه. 


(للمحتقر بین الناس) 
البسمله والایه: إلیه یصعد الکلام الطیب والعمل الصالح یرفعه...إلخ وآیة الکرسی 20 مرة وتضیف ابطال السحر بالآیة ماجئتم به السحر إن الله سیبطله...إلخ فقل أن یخلو من عمل ضده فی هدا الباب. 


(لاطفاء الغضب وعقد اللسان الا بخیر ) 
تکتب البسمله واللهم صل على محمد آل محمد ولماسکت موسى الغضب أخد الألواح وفی نسختها هدى ورحمة للذین هم لربهم یرهبون.والق المودة فی قلبه (اوقلبها او قلبهم) واعطفه علی بفضلک یاکریم وصلى الله على محمد وآله وصحبه الطیبین. 


(وللجاه والقبول التام مجرب) 
البسمله وسورة یوسف (ع) وأسماء القمر وأسماء الرؤوس الاربعه سلاطین الملائکه جبرئیل ومیکائیل واسرافیل وعزرائیل. یکتب هذا فی حرز یوم الاثنین او الخمیس او الجمعه فی ساعه سعیده ویحمله فکل من یراه یحبه ویهابه. 


(للمحبه ولعطوفة الملوک الحکام) 
فی التحفه الرضویة. یکتب فی اول یوم خمیس فی الشهر ما یلی: البسمله والله أکبر ولا حول ولاقوة إلا بالله العلی العظیم و ه ح ا علقه علیک فانک تطاع ولا تعصى مادام معلقا علیک وتامن من الحیة والعقرب والسباع وای شی مما تخافه وتخشاه. 


(من المشمومات فی المحبه من شمه انقاد الیک) 
تقرا وتنفث على ورد او ریحان او قنینة عطر (هیجت قلب.... امحبة... بکلمات الله التامات کلها من شر ماخلق وبرأ. قال فخذ اربعه من الطیر فصرهن الیک ثم اجعل على کل جبل منهن جزء ثم ادعهن یاتینک سعیا واعلم ان الله عزیز حکیم. 
  
 محبة وجلب الشجرة 
ورقة تکتب وتعلقها على فرع من الشجرة فإنه یأتی سریعا وهذا ماتکتب فسیکفیکم الله وهو السمیع العلیم عدد 87 ألقوا محبة فلان بن فلانة فی قلب فلانة بنت فلانة ویکون العمل یوم الخمیس بعد طلوع الشمس 
   

حرز یحمل للمحبه قوی جداااااا
یکتب ویحمل وهذا ماتکتب: 
  
بسم الله الرحمن الرحیم یحبونهم کحب الله والذین آمنوا أشد حبآ لله لو أنفقت ما فی الأرض جمیعا ما ألفت بین قلوبهم ولکن الله ألف بینهم إنه عزیز حکیم اللهم یامن یرد الشمس من المشرق الى المغرب إلى حجبها والطیور إلى أوکارها ویوسف إلى یعقوب والعافیه إلى أیوب کذلک اللهم أنزل محبة ... فی قلب ... کما أنزلت محبة یوسف فی قلب زلیخا بحق صعصع 2 مصوع 2 والخ 2 یالخ 2 طرقیوت طیلوت طال أقسمت علیک أیها الملک الموکل بهذه الأسماء أن تتوکل بجلب محبة ... إلى ... إن کانت إلا صیحة واحدة فإذا هم جمیع لدینا محضرون احضر/ی یا ... إلى مکان 

جلب الخطاب للمطلقة

 

جلب الخطاب للمطلقة

تکتب لها ما یآتی 

وتعلقه فی العضد الأیمن 
بعد أن تبخره بکندر ولبان ذکر
وهذا ما تکتب 

کهل 2 مارش2 یاوش2 سروش2 هوش2 نوش2 نواش2 نهراش2 
انحلت عقدة فلانة بنت فلانة ورغب فی خطبتها کل من رأها
بحق هذه الأسماء العظیمة
وبألف ألف لاحول ولا قوة إلا بالله العلی العظیم 
وصلى الله على سیدنا محمد 
وعلى آله وصحبه وسلم تسلیماً

 

طریقة مفیدة لجل الغائب
تتوکل علی الله وتبدء بتحضیر الخلوة وصرف العمار
وتاتی بسبع شمعات من الشمع الاسکندانی
وتکتب علی کل واحدة منها بالترتیب الاتی
فجش ثظخز وتوکل بالجلب له
والثانیة جشثظخزف وتوکل
الثالثة- شثظخزفج
الرابعة -ثظخزفجش
الخامسة- ظخز فجشث
السادسة - خزفجشثظ
السابعة - زفجشثظخ
وتتلو علی کل واحدة بترتیب الیالی
سورة یس وتوکل علی کل مبین بجلب الغائب
( اقسمت علیکم ایها الجماعة الموکلون بجوانب الارض واقالیمها بجلب کذا ابن کذا الی هذا المکان
بحق فجش ثظخز الفرد الجبار الشکور الثابت الملک الظهیر الخبیر الزکی اقسمت علیکم بسر سورة یس وحق الخاتم خماسی الارکان والثلا ث العصی وفوقها السهام المقوس والمیم الطمیس الابتر والسلم والاربعة انامل کا الکف بلا معصم والهاء الشقیق والواو المقوس ان تاتونی بمن هو کذا وکذا الوحا العجل الساعة )

 

  عقد النوم و المحبه 

و هو ان تقراء القسم الاتى ذکره عدد 888 مره و شرط ان یکون البخور المطلق لبان الذکر و الکسبره و الجاوى و فى اثناء التلاوه لا تلتفت یمینا او شمالا الا استقباله الى القبله و هذا هو القسم ( اجب یا قیطون و انت یا قیطوش بحق سلام قولا من رب رحیم ایون ایون ) و توکل على راس الثمانیه ثم على راس العشره ثم على راس المائه مره واحده و هذا التوکیل ( توکلوا یا خدام هذه الاسماء و الایه الشریفه بکذا --